Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۳ (دوره جديد

‫صفحه ‪ 5‬ـ ‪ Page 5‬ـ شماره ‪153‬‬ ‫ویژهنامهنوروز‬
‫جمعه ‪ 16‬تا پنجشنبه ‪ 29‬مارس ‪2018‬‬

‫تکمضراب! آوازه‬ ‫هیمههیمه‪،‬شعلهم ‌یکشیم‬

‫دشتی پر از ستاره؛ اثر منتشر نشد ‌های از ثمین باغچ ‌هبان‬ ‫زرد ِی زمانه را ز جا ِن ما بَ َبر !‬
‫سرخ ِی تران ‌ههای شعل ‌هبار را –‬
‫تالار به روی صحنه آمد‪ .‬از آن پس تک ‌ههایی از «ستاره دشت» را به نقل‬ ‫ثمین‪ ،‬عاشق چهارشنبه‌سوری بود‬ ‫روی لحظ ‌ههای بی‌قرا ِر ما بریز !‬
‫نیز قطعات کوچک صحنه‌ای ساخت بیاوریم‪« .‬ستاره دشت» را ثمین در‬ ‫و ترانه‪ -‬سرودهای بسیاری برای‬ ‫ای تو یادگا ِر روزگا ِر دوردست !‬
‫این روز و روزهای دیگر نوروزی‬
‫آفریده بود‪ .‬خودش گفته بود که‬ ‫(رضا مقصدی)‬ ‫در شبی که آت ِش خجسته را سلام می‌کنیم‬
‫م ‌یخواست در چهارشنبه‌سوری‬ ‫با پیام روش ِن تو با تو! سرخوشیم‪.‬‬
‫از دنیا برود و چنین نیز شد‪ .‬در‬
‫چهارشنبه سوری سال ‪ ۱۳۸۶‬از‬ ‫تا تران ‌هی تو شادمان ‌هتر‪ ،‬شود‬
‫پی ِش چش ِم چارشنبه‌ات‬
‫دنیا رفت‪.‬‬
‫ثمین باغچه‌بان آهنگساز معروف‬ ‫هیمه‪ ،‬هیمه‪ ،‬شعله می‌کشیم‪.‬‬
‫ایرانی که اینک در سالگرد درگذشت‬
‫ثمین و همسرش اِولین باغچه‌بان‬ ‫او ایستاده‌ایم یکی از پیشروان‬ ‫پلمپ یک سینما در مشهد پس از شوخی‬
‫موسیقی ایران بود‪ .‬در تبریز متولد‬ ‫اکبر عبدی با آی ‌تالله عل ‌مالهدی‬
‫مورد فتح خرمشهر در جنگ ایران‬ ‫که معروف‌ترین آنها «درخت سرو»‬ ‫شده و در شیراز و تهران بزرگ شده‬
‫و عراق سروده بود و آهنگ آن را‬ ‫است‪ .‬درخت سرو فضای جنگلی را‬ ‫بود‪ .‬پدرش جبار باغچ ‌هبان نخستین‬ ‫=اکبر عبدی‪ :‬ایشالا که‬
‫برای گرو‌ههای آواز جمعی‪ ،‬کودکان‬ ‫توصیف م ‌یکند که درخت‌هایش را‬ ‫مدرسه کرو لال‌ها را بنیان نهاده‬ ‫ایشون با ما دعوا نکند‪،‬‬
‫و بزرگسالان تنظیم کرده بود‪ .‬همراه‬ ‫برای سوزاندن به شهر م ‌یبرند‪ .‬یک‬ ‫بود و پسر برای کمک به پدر نقش‬ ‫نگوید که چرا آمدی سینما‬
‫متن ترانه‪ -‬سرود نامه مفصلی بود‬ ‫دو بیتی محلی جان‌مایه‌ی درخت‬ ‫بدل اطفال را بازی م ‌یکرد‪ .‬اولین‬ ‫افتتاح کنی؟ یا اصلا مشهد‬
‫که توضیحات لازم درباره قطعه را‬ ‫آشنایی ثمین با موسیقی شاید به‬
‫سرو است‪:‬‬ ‫همین شکل مقدماتی در مدرسه کر‬ ‫سینما حرومه!‬
‫بیان م ‌یکرد‪.‬‬ ‫و لال‌ها شکل گرفت‪ .‬پدر واژ‌هها را‬ ‫=پردیس گلشن در اولین‬
‫«در آن روزهایی که غرش توپ‌ها‬ ‫درخت سرو بودم کنج بیشه‬ ‫روز فعالیت خود پلمپ شد‪.‬‬
‫و هواپیماهای جنگی خواب را از‬ ‫تراشیدند مرا با ضرب تیشه‬ ‫با گوش پسر آزمایش م ‌یکرد‪.‬‬
‫مژگان‌ها‪ ،‬رنگ گل را از باغ‌ها و‬ ‫تراشیدند مرا قلیون بسازند‬ ‫ثمین وقتی که بزرگتر شد با‬ ‫ویدئو‬ ‫شوخی اکبر عبدی با آی ‌تالله‬
‫پرنده‌ها را از آشیان‌هاشان رمانده‬ ‫که آتیش بر سرم باشه همیشه‬ ‫بهر‌هگیری از آشنایی پدر با‬ ‫احمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد‬
‫بود‪ ،‬خودم را با روشنایی و شادی‬ ‫پرویز محمود‪ ،‬آهنگساز ایرانی در‬ ‫«برایدیدنویدئو‪،‬رویعکسکلیکنمودهویابهسایتکیهانلندنمراجعهنمایید‪».‬‬ ‫در مراسم افتتاح یک مجموعه‬
‫آن سرود بیگانه دیدم‪ ،‬و بر آن‬ ‫گروه آواز جمعی اِولین باغچ ‌هبان‬ ‫هنرستان عالی موسیقی نام نوشت‪.‬‬ ‫سینمایی باعث پلمپ این سینما از‬
‫شدم با تغییراتی در ساختمان‬ ‫اجرای خوبی از درخت سرو ثمین‬ ‫برایش یک ساز انتخاب کردند که‬ ‫فرزین و کیوان ساکت نیز در این‬ ‫افتتاح کنی؟ یا اصلا مشهد سینما‬ ‫سوی نیروی انتظامی شد‪ .‬پلمپ این‬
‫ملودی ِک ُک ِر بزرگسالان‪ ،‬چیزی از‬ ‫به قوار‌هاش نم ‌یخورد‪«َ .‬اُبوآ» یکی‬ ‫استان لغو شد‪.‬‬ ‫حرومه! (خنده و تشویق حضار)خدا‬
‫تاریکی آن روزها را بر آن بپاشم‪،‬‬ ‫به دست داده است‪.‬‬ ‫از مشکل‌ترین سازهای بادی است‬ ‫کنه ما رو به بزرگی خودش ببخشد و‬ ‫سینما تا ظهر امروز ادامه داشت‪.‬‬
‫و برای آن شعری نو ساختم به‬ ‫برگزاری جشن‌های دو هزار و پانصد‬ ‫و فراگیری‌اش به آسانی میسر‬ ‫در مراسمی که اکبر عبدی در آن‬ ‫پارتی ما هم ایشالا دامادشون باشد‪».‬‬ ‫شوخی اکبر عبدی با آیت‌الله احمد‬
‫نام «ستاره دشت» تا یادی باشد‬ ‫ساله شاهنشاهی که موسیقیدانان‬ ‫نیست‪ .‬او کار را با اُبوآ آغاز کرد‬ ‫به شوخی با علم‌الهدی پرداخت‪،‬‬ ‫در پایان این مراسم اما نیروی‬ ‫علم‌الهدی امام جمعه مشهد در‬
‫از آن روزها و همه آن شهرها و‬ ‫پیشرو ایران را به کار گرفته بود‪،‬‬ ‫ولی چون راضی نبود‪ ،‬کوشید به‬ ‫جواد حسینی معاون امنیتی‪،‬‬ ‫انتظامی آمد و پردیس سینمایی را‬ ‫مراسم افتتاحیه پردیس سینمایی‬
‫روستاهای مرزی و همه آنهایی که‬ ‫موقعیت خوبی بود برای ثمین تا‬ ‫کلاس آهنگسازی محمود برود و‬ ‫سیاسی‪ ،‬اجتماعی استاندار خراسان‬ ‫پلمپ کرد که تا امروز ظهر نیز این‬ ‫گلشن در برج آرمیتاژ واقع در بلوار‬
‫بی‌دریغ از جان‌های گرامی خود‬ ‫خلاقیت‌های خود را عرضه کند‪.‬‬ ‫تحصیل را آنجا ادامه دهد‪ .‬در این‬ ‫رضوی‪ ،‬کمال حسینی مدیرکل‬ ‫هفت تیر مشهد‪ ،‬منجر به پلمپ‬
‫گذشتند‪ ،‬اما نه جرعه و پَشنگی‬ ‫در این جشنواره همه اقوام ایرانی‬ ‫حیص و بیص هنرستان چند بورس‬ ‫دفتر امور اجتماعی و فرهنگی‬ ‫پلمپ ادامه داشته است‪.‬‬ ‫شدن این مجموعه در اولین روز‬
‫از آب‪ ،‬و نه پاره‌سنگ و پنجه‌ای‬ ‫با موسیقی خود نمایندگی داشتند‪.‬‬ ‫تحصیلی در ترکیه را بین هنرجویان‬ ‫استانداری خراسان رضوی‪ ،‬سعید‬ ‫با توجه به اجرای موسیقی توسط‬
‫از خا ِک سرزمین اهورایی را به‬ ‫موسیقی یکی از این نمایندگ ‌یها را‬ ‫تقسیم م ‌یکرد‪ .‬ثمین برنده یکی‬ ‫سرابی مدیرکل اداره فرهنگ و‬ ‫سالار عقیلی و حریر شریع ‌تزاده‬ ‫فعالیت‌اش شد‪.‬‬
‫از بورس‌ها شد‪ :‬آهنگسازی در‬ ‫ارشاد اسلامی خراسان و جمعی از‬ ‫همسرش در این مراسم‪ ،‬مشخص‬ ‫اکبر عبدی کمدین سینمای‬
‫اهریمن وانگذاشتند‪».‬‬ ‫ثمین باغچ ‌هبان فراهم آورد‪.‬‬ ‫نیست دلیل اصلی این پلمپ‪ ،‬آن هم‬ ‫ایران در بخشی از سخنرانی خود با‬
‫با گرامی‌داشت یاد ثمین باغچ ‌هبان‬ ‫با بر پا شدن جمهوری اسلامی‬ ‫کنسرواتوار آنکارا در ترکیه‪.‬‬ ‫سینماگران حضور داشتند‪.‬‬ ‫در اولین روز فعالیت این مجموعه‬ ‫آیت‌الله علم‌الهدی و لغو کنسر ‌تها‬
‫و همسرش اِولین که اجرای آثار او‬ ‫ثمین نیز از جمله آهنگسازانی‬ ‫در این دوره از زندگی با همسر‬ ‫امر و نهی‌ها و حرف‌های علم‌الهدی‬ ‫به دستور وی در استان خراسان‬
‫را برعهده داشت تکه‌ای از سرآغاز‬ ‫بود که به کار حکومت نم ‌یآمد‪.‬‬ ‫آینده خود آشنا شد و پس از پایان‬ ‫این اواخر به یکی از مضامین جوک‬ ‫سینمایی چه بوده است‪.‬‬ ‫شوخی کرد‪ .‬او که هر بار نام «امام‬
‫«ستاره دشت» را که به یاد‬ ‫مدتی ماند و طاقت نیاورد و رهسپار‬ ‫تحصیل با همو به ایران بازگشت‪.‬‬ ‫و خنده مردم تبدیل شده است‪ .‬از‬ ‫لغو کنسر ‌تها در استان خراسان‬ ‫جمعه» و «علم‌الهدی» را م ‌یآورد‬
‫خرمشهر سال ‪ ۱۳۶۲‬ساخته به‬ ‫استانبول شد‪ .‬ما در سفری به ترکیه‬ ‫خودش در رشته آهنگسازی و‬ ‫جمله اظهار نظرش درباره سوفیا‬ ‫به دستور آی ‌تالله علم‌الهدی چند‬ ‫جمعیت م ‌یزد زیر خنده‪ ،‬گفت‪« :‬از‬
‫از سوی بی بی سی با ثمین دیدار‬ ‫همسرش در رشته پیانو و آواز در‬ ‫لورن که گفت امروز در جامعه ما‬ ‫سالی‌ است که به یک رویه عادی‬ ‫این طریق به استاندار عزیز خراسان‪،‬‬
‫نقل می‌آوریم‪:‬‬ ‫کردیم و به گفتگو نشستیم‪ .‬هنوز‬ ‫سوفیا لورن الگوست و نه فاطمه زهرا!‬ ‫بدل شده‪ .‬به تازگی کنسرت فرزاد‬ ‫امام جمعه عزیز خراسان عرض ادب‬
‫همان نکت ‌ههای بکر خلاقیت در او‬ ‫هنرستان مشغول کار شدند‪.‬‬ ‫م ‌یکنیم (خنده حضار) نه خنده‬
‫ستاره‪ ،‬ستاره دشت‪ ،‬دشت ستاره‬ ‫بود‪ .‬در پایان دیدار ثمین متن برخی‬ ‫ثمین علاوه بر آهنگسازی به تنظیم‬ ‫ندارد! ایشالا که ایشون با ما دعوا‬
‫رو خونه و دیوارش آتیش م ‌یباره‬ ‫از آفرید‌ههای خود را در اختیار ما‬ ‫آهنگ‌های بومی سخت علاقمند‬ ‫نکند‪ ،‬نگوید که چرا آمدی سینما‬
‫گذاشت تا آنها را در رسان ‌هها معرفی‬ ‫بود و برای جم ‌عآوری این آهن ‌گها‬
‫کم شد از باغش رنگ گل سرخ‬ ‫کنیم‪ .‬در میان این آفرید‌هها سرود‪-‬‬ ‫چند سفر به اقصا نقاط ایران داشت‬ ‫نام ‌ه سرگشاد ‌ه بیش از ‪ ۲۴۰‬فیلمساز به حسن‬
‫تو آسمون پیدا نیست ابر و ستاره‬ ‫تران ‌های بود به نام «ستاره دشت»‬ ‫و مقادیر زیادی از آهنگ‌ها را‬ ‫روحانی‪ :‬گفتید «سرهنگ نیستم‪ ،‬حقوقدانم»!‬
‫که متاسفانه تا امروز فرصت انتشار‬ ‫گردآوری کرد و دستمایه خلاقیت‬
‫خانه و دیوار را از نو م ‌یسازیم‬ ‫آن پیدا نشده است‪ .‬ما در اینجا‬
‫درخت و ُگلش را از نو می‌کاریم‬ ‫م ‌یخواهیم جبران مافات بکنیم و‬ ‫خود قرار داد‪.‬‬
‫می‌بافیم پرچم سه رنگش را از نو‬ ‫گشایش تالار رودکی بزرگترین تالار‬
‫رنگ گل را به باغش از نو میاریم‪.‬‬ ‫موجود در خاورمیانه برای ثمین و‬
‫دیگران فرصت بسیار مغتنمی بود‬
‫تا خلق موسیقی صحنه‌ای را نیز‬
‫تجربه کنند‪ .‬نخستین اثر صحنه‌ای‬
‫او «زال و رودابه» در مراسم گشایش‬

‫شجریان دیگرى در راه است‬

‫محمدرضا شجریان و رایان‬ ‫رایان شجریان پسر ‪ ٢٠‬ساله استاد‬ ‫اشاره به تاثیرات این سرکو ‌بها آمده‪:‬‬ ‫منتشر کرده‪ ،‬بیش از ‪ ۲۴۰‬فیلمساز‬ ‫=«از شما می‌خواهیم بار‬
‫محمدرضا شجریان نیز چون همایون‬ ‫«آیا سرکوب خواست ‌ههای زنانی که‬ ‫ایرانی در نام ‌های به حسن روحانی‬ ‫دیگرمنشورحقوقشهروندی‬
‫رایان مانند پدر و برادرش علاقه‬ ‫همایون برادرش آنطور که باید فرصت‬ ‫صداى خوش را از پدر به ارث برده‬ ‫همواره نقشى تاثیرگذار و پی ‌شبرنده‬ ‫نسبت به برخورد خشون ‌تآمیز با زنان‬ ‫را ورق بزنید؛ نه فقط به پاس‬
‫زیادى به فوتبال دارد و براى تماشاى‬ ‫استفاده از تجربیات و آموز ‌شهاى او‬ ‫در تاریخ این سرزمین داشت ‌هاند‪ ،‬جز‬ ‫و معترضان حجاب اجباری اعتراض‬ ‫رأی و اعتماد ما که به احترام‬
‫تیم مورد علاق ‌هاش به استادیوم‬ ‫است‪.‬‬ ‫ترویج خشونت‪ ،‬ناامیدی و ب ‌یاعتمادی‬ ‫کردند‪.‬در این نامه با اشاره به تدوین‬ ‫قانون و پایبندی به کلام‬
‫را نداشته است‪.‬‬ ‫او کوچکترین فرزند استاد آواز ایران‬ ‫نسبت به مسئولان نتیج ‌های به بار‬ ‫منشور حقوق شهروندی در دولت‬ ‫خودتان كه گفتيد «من‬
‫مى‌رود‪.‬‬ ‫رایان در سال ‪ ١٣٧۶‬در ونکوور‬ ‫است و در آیند‌هاى نزدیک پا به عرصه‬ ‫خواهد آورد؟»این فیلمسازان ضمن‬ ‫روحانی آمده است‪« :‬یک بهار از‬ ‫سرهنگنیستم‪،‬حقوقدانم‪».‬‬
‫شادروان پرویزخوانسارى پدربزرگ‬ ‫کانادا متولد شده‪ .‬خانم خوانسارى‬ ‫حمایت از نامه چندی پیش عد‌های‬ ‫انتشار متن منشور حقوق شهروندی‬ ‫=«ما خواستار آنيم كه به‬
‫رایان از همکاران قدیمى‪ ،‬صمیمى‪،‬‬ ‫مادر رایان مى‌گوید دوست دارم او‬ ‫موسیقى کشور خواهد گذاشت‪.‬‬ ‫از زنان مستندساز نوشتند‪« :‬از شما‬ ‫و تأکید شخص شما بر ترویج‪ ،‬آموزش‬ ‫جای حذف صورت مسئله‪،‬‬
‫سخ ‌تکوش و بسیار حرف ‌هاى موسسه‬ ‫روى پاى خودش بایستد‪ ،‬دوست‬ ‫صداى رایان براى نخستین بار‬ ‫م ‌یخواهیم بار دیگر منشور حقوق‬ ‫و رعایت مفاد آن گذشته و حداقل‬ ‫شنوند ‌هی صدای منتقدانی‬
‫کیهان در ایران بود‪ .‬او از مسئولان‬ ‫ندارم روى ابرهاى پدرش پرواز کند‪.‬‬ ‫در کارگاه آواز پدرش در مجموعه‬ ‫شهروندی را ورق بزنید؛ نه فقط به‬ ‫انتظار ما سع ‌هصدر در برابر اعتراضات‬ ‫باشيدكهامیدبهتغییردارند‪».‬‬
‫مجله پرتیراژ «زن روز» ازنشریات‬ ‫نام فامیل شجریان سنگی ‌نوزن است‬ ‫فرهنگى‪ -‬هنرى آسمان شنیده شد‪.‬‬ ‫پاس رأی و اعتماد ما که به احترام‬ ‫مدنی است‪ .‬متأسفانه آنچه ما هر‬
‫نحوه پخش صداى او نیز به این‬ ‫قانون و پایبندی به کلام خودتان‬ ‫روز در عرصه اجتماعی‪ ،‬فرهنگی و‬ ‫بیش از ‪ ۲۴۰‬فیلمساز در نام ‌های‬
‫هفتگى کیهان پیش از انقلاب بود‪.‬‬ ‫و امید داریم رایان خودش باشد‪.‬‬ ‫شکل بود که سا ‌لها پیش هنگامى‬ ‫که گفتید «من سرهنگ نیستم‪،‬‬ ‫اقتصادی تجربه م ‌یکنیم‪ ،‬فرسن ‌گها‬ ‫انتقادی به حسن روحانی نسبت‬
‫که شجریان پدر تصنیف بهار دلکش‬ ‫حقوقدانم‪».‬در انتهای این نامه‪،‬‬ ‫به رفتار خشون ‌تآمیز با زنانی که به‬
‫را با تار استاد محمدرضا لطفى اجرا‬ ‫فیلمسازان نوشت ‌هاند‪« :‬ما خواستار‬ ‫با وعد‌ههاى شما فاصله دارند‪».‬‬ ‫صورت مسالم ‌تآمیز به قانون حجاب‬
‫مى‌کرد رایان ‪ ١١‬ساله بر روى همان‬ ‫آنیم که به جای حذف صورت مسئله‪،‬‬ ‫این فیلمسازان «رفتار خشون ‌تآمیز‬ ‫اجباری اعتراض کردند‪ ،‬نوشتند‪ .‬این‬
‫فایل صوتى همراه شجریان بزرگ‬ ‫شنوند‌هی صدای منتقدانی باشید که‬ ‫با زنانی که به صورت مسالم ‌تآمیز به‬ ‫فیلمسازان نوشتند‪ :‬حوادث چند ماه‬
‫قانون حجاب اجباری اعتراض کردند‪،‬‬ ‫اخیر کشور‪ ،‬واکنش خشونت آمیز در‬
‫خواند‪.‬‬ ‫امید به تغییر دارند‪».‬‬ ‫دستگیری و توهین به زنانی که پشت‬ ‫مواجهه با آ ‌ن و نگرانی ما از چش ‌مانداز‬
‫اکنون ‪ ١٠‬سال از آن روز مى‌گذرد‬ ‫مجید برزگر‪ ،‬مرضیه وفامهر‪ ،‬محمد‬ ‫دیوارهای بلند استادیوم ماندند‪،‬‬ ‫این مسیر سکو ِت بیش از این را‬
‫و رایان اخیرا قطعاتى را اجرا و ضبط‬ ‫شیروانی‪ ،‬لیلا نقدی پری‪ ،‬علی زمانی‬ ‫قوانین تبعی ‌ضآمیز خروج زنان از‬
‫کرده که باید منتظر ورود آنها به‬ ‫عصمتی‪ ،‬مسعود امینی تیرانی‪ ،‬امیر‬ ‫کشور‪ ،‬شرایط نابرابر اشتغال زنان»‬ ‫برایمان دشوار کرده است‪.‬‬
‫بازار موسیقى ایران بود‪ .‬اطرافیان‬ ‫توده روستا‪ ،‬محمدرضا جها ‌نپناه‪،‬‬ ‫را نامتناسب با حقوق شهروندی زنان‬ ‫آنگونه که وبسایت «خوابگرد»‬
‫او مى‌گویند رایان مانند پدر‪ ،‬برادر‪،‬‬ ‫بهمن دادفر‪ ،‬عماد خدابخش‪ ،‬طاها‬ ‫و «ضای ‌عکننده کرام ‌تانسانی» آنها‬
‫خواهران و عموهایش صاحب صدایى‬ ‫ذاکر از نویسندگان این نامه هستند‪.‬‬ ‫دانستند‪.‬در بخش دیگر این نامه با‬
‫دلنشین است اما متاسفانه به دلیل‬
‫بیمارى استاد در این سا ‌لها مانند‬

‫وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی‬