Page 6 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۳ (دوره جديد
P. 6
ویژهنامهنوروز صفحه - Page 6 - 6شماره 153
جمعه 25اسفندماه 1396تا پنجشنبه 9فروردی نماه 1397خورشیدی
ناطق در یکی از کتا بهای تاریخی گفتگو با دکتر سیدمصطفی آزمایش = در ایرا ِن امروز دین
خود دوران محمدشاه را زیر عنوان رسمی نه شیعه است ،نه
دولت درویشان بیان کرده و نوشته درباره عقاید و وضعیت دراویش سنی است ،نه صوفی است
است که در آن دوره مدارا و تسامح گنابادی و نه هیچی! یعنی یک عده
مذهبی حاکم بوده است .بعد از این جمع شدند یک چاه خالی را
دوره درویشی در ایران جا م یافتد به عربستان و مکه رفت ،زیارت حج بجا اتلاق شد و صوف لباس پشمی بود پاتک و از کسانی بود که در مکتب فرزندان ایشان به شمار م یروند دارای درستکردندوم یگوینداز
و جزیی از فرهنگ دربار م یشود. آورد و از طریق خوزستان وارد ایران که آن شخص عارف روی دوشش شاگردان حضرت عیسی پرورش پیدا فرزندان زیادی بودند .یکی از فرزندان این چاهقرار است امام زمان
در دوران ناصرالدین شاه که حدود شد ،بعد سفر کرد به اصفهان ،تبریز، کرده بود و صاحب کتابی آسمانی بود حضرت آدم شیث ( )Sethبوده است. خارج شود و بیایید در این
۵۰سال طول م یکشد درویشان قفقاز و به هرات و شمال ایران و از آنجا م یاندازد ،مانند حضرت یحیی. ایشان جانشین پدرشان بوده و اسراری چاه عریضه بفرستید ،یعنی
خیلی با دربار رفت و آمد م یکنند. به یزد و از یزد به کرمان و در ناحیه در انجیل س نتوماس ()St Thomas به نام ارژنگ. که حضرت آدم از فرشتگان تعلیم دین «چا هپرستی» شده و
یعنی یکی از مشایخ سلسله منور ماهان در «کوهبنان» توقف کرد .اسم نوشته شده است .حضرت یحیی بعد از او مکتب Gnosticismبر گرفته بودند ،به شیث آموزش داد. چون «چا هپرستی» است،
علیشاه که یک شاخ های از شاخه ایشان سید نورالدین شاه نعم تالله ولی که استاد و مربی حضرت عیسی بود اساس تعالیمی که به مانی رسیده این آموز شها یک سلسله طولانی از به خدا و پیغمبر و روز معاد
نعم تالهی بود به نام حاج میرزا بود .ایشان در آنجا ۱۰۴سال عمر کرد یک ردایی به تنش بود از پشم شتر، بود ادامه پیدا کرد تا رسید به حضرت آدم تا پایان هستی عالم است و هر
حسن صفی اصفهانی که بعدا و در اوایل سال ۸۰۰هجری چشم او از مال دنیا غیر از همین ردا چیزی محمد و ایشان مربی و آموزگار معنوی بزرگی در زمان خودش یک حلقه از اعتقاد ندارند.
به صفی علیشاه ملقب م یشود فرو بست .فرزند ایشان شاه خلی لالله نداشت و به او صوف م یگفتند و به این در زمان خودشان بودند و قرآن هم این زنجیر به شمار م یآید و این زنجیر = هر چقد ر د و لت
ارتباط مداوم با دربار داشته است دکنی عازم هندوستان شدند در رویه که تا آن زمان Gnosticism کتاب ایشان است :شریعت محمدی. همیشه ادامه پیدا کرده و هرگز قطع لائیکتر باشد دراویش
و ناصر الدین شاه ،داماد خودش حیدرآباد دکن و آنجا خانقاهی جهت نام داشت صوفیسم اتلاق شد یعنی پس از ایشان مقام جانشینی معنوی و نشده است .در این حلق ههای زنجیر آزادتر هستند اما اگر یک
به نام ظهیرالدوله را مامور نظارت م یگفتند این روش را صوفیان دارند. روحانی ،نه سیاسی ،حضرت محمد در حکومت ایدئولوژیک باشد
به کارهای صفی علیشاه م یکند و همه سرکوب میشوند
ظهیرالدوله مجذوب صفی علیشاه صدراعظمعی نالدوله سلطان حسین تابنده رضا علیشاه محمدشاهقاجار دکتر سیدمصطفی آزمایش و دراویش بیش از بقیه
م یشود بطوری که بعدا خود
ظهیرالدوله داماد ناصرالدین شاه که آموز شهای معنوی دایر شد .به این پس این روش روشی نبوده که پس حضرت علی ظهور کرد .پس از حضرت شخصی تهای بزرگ روحانی که ما سرکوب م یشود.
درویش م یشود و صفی علیشاه به او نحله از تصوف نعم تالهی گفته شد. از اسلام به وجود آمده باشد بلکه این علی ،جانشین معنویشان امام حسن، به عنوان پیغمبر م یشناسیم از جمله
روشی است که بر اساس قرآن کریم بعد امام حسین و به این ترتیب ۱۲ حضرت نوح ،ابراهیم ،موسی ،داوود، نازنین انصاری -دکتر سیدمصطفی
لقب صفا علیشاه م یدهد. در اوایل دوران قاجار یکی از ابراهیم هم همان را ب هکار م یبرده، سلیمان تا برسیم به حضرت عیسی. آزمایش نماینده رسمی و مسئول
=موضع دراویش نسبت به بزرگان سلسله نعم تالهی به نام سید موسی هم همان را ب هکار م یبرده، امام هستند. شاگردان مخصوص حضرت عیسی که فعالی تهای معنوی و فرهنگی
عبدالحمید دکنی ملقب به معصوم عیسی هم همان را ب هکار م یبرده است. اما آن کسی که از مشایخ حضرت ۷۲نفر بودند که ۱۲نفر از آنها مرید و دراویش گنابادی در خارج از ایران
انقلاب مشروطه چگونه بود؟ علیشاه دوباره این چراغ را ،این مشعل آنها چه م یکردند؟ آنها جوانمردی علی بود و از طرف حضرت علی در مصاحب هاى با کیهان لندن به طور
-در زمان مشروطیت دو جریان روشن را به ایران برگرداند و از آن پیشه م یکردند ،خدمت به خلق خدا مامور ترویج روش تصوف در سراسر بقیه شاگردان بودند. مشروع و جامع به مرور تاریخچ هی
اجتماعی عدال تطلب وجود داشت: دوران جانشینانی معین کرد تا رسید جهان شد در آن زمان ،از خراسان از این شاگردان جریانی در تاریخ ارز شها و باورهای دراویش
جریان روشنفکری و قانونگرا و به زمان رحمت علیشاه شیرازی و پس به وجود آمد که به آن جریان م یپردازد و رابطه دراویش گنابادى
جریان معنوی تگرا .روشنفکران که از آن سعادت علیشاه اصفهانی .سعادت حاج زینالعابدین شیروانی ملقب به مست علیشاه (راست) و Gnosticismیا عرفان و خودشناسی را با مراکز قدرت از دوره قاجار تا به
آثار خارجی را به زبان فارسی ترجمه علیشاه اصفهانییکی از شاگردانبسیار حسین تابنده ملفب به سلطان علیشاه م یگویند .مولانا م یگوید خودت را
کرده بودند معتقد بودند که جامعه زبده خودشان را که در فقه و حکمت بشناس و ببین آن چیزی که در تو امروز توضیح م یدهد.
نباید به صورت استبدادی اداره شود و فلسفه و عرفان تبحر بسیار زیادی م یکردند .مراقبه م یکردند .محاسبه شمالی در مرز چین تا تمام خطه به خودش آگاهی دارد و به خودش =تفاوت اساسی دراویش با
و باید قانون در جامعه حاکم باشد. داشت و از نظر باطنی هم بسیار ورزیده م یکردند و سعی م یکردند بر غضب، عراق تا سرزمی نهایی که در آفریقا «من» اتلاق م یکند از چه چیزی
جریانمعنوی تگراعدال تطلببودند بود،بهنام سلطان محمد ،اهلگناباد،به غرایز و نفسانیات خودشان کنترل پیدا و از جب لالطارق عبور م یکند آقای ساخته شده است .آیا از ماده ساخته مکتب فقها چیست؟
و بر این باور بودند که چون خدا یکی عنوان جانشینی خودشان تعیین کرد. کنندوتوانمندیقلبخودیعنیحواس شیخ حسن بصری بود که ایشان شده است؟ یا از متافیزیک؟ آیا با مرگ -بطور کلی دراویش پیرو مکتب
است و خدای همه است و مردم با =نفوذ دراویش گنابادى در دوران فراحسی خودشان را گسترش دهند تا صاحب تالیفات متعدد و تفسیر قرآن متوقف م یشود یا ادامه پیدا م یکند؟ تصوف و عرفان اسلامی هستند
هم فرقی ندارند ،نم یشود مردم بتوانند با عالم غیب مربوط شوند. است و از زمان شیخ حسن بصری در آیا از بدن بیرون م یرود یا نه؟ پس این ولی از نظر دراویش آبشخور تصوف
را به مسلمان و غیرمسلمان تقسیم سلسله قاجار چه حدى بود؟ از جمله این بزرگان در قرن هشتم و تمام سرزمی نهایی که زیر سلطه بنی و عرفان اسلامی خود قرآن مجید
کرد .این جریانی بود که تحت تاثیر نهم هجری یک سید بزرگواری بود که امیه بود و قبلا مکتب حضرت عیسی «من» را بشناس. است و مسلما پیش از تقسیم شدن
اسلام عرفانی بود و درویشان در -محمد شاه قاجار ،جانشین فتحعلی در حلب سوریه به دنیا آمده بود ،در Gnosticismدر آن وجود داشت به اسلام به شیعه و سنی بوده است.
جامعه آموزش داده بودند و مبتنی شاه ،از مریدان حاج زی نالعابدین دمشق تحصیل کرده بود و در سرتاسر نام مکتب تصوف Sufismمشهور مرغ باغ ملکوتم ن یام از عالم خاک دراویش گنابادی به قرآن عمل
شیروانی ملقب به مست علیشاه بوده قلمرو آن زمان سفر م یکرد .از دمشق شد و به بزرگان این مکتب صوفی م یکنند .اما آموز شهای قرآن مجید
بر مدارا بود. است .در مراسم تاجگذاری محمد شاه چند روزی قفسی ساخت هاند از بدنم نه با برداش تهای مبتنی به روایات
اصولا نوسان احترام و حفظ حرمت همه بزرگان سلسله نعم تاللهی حضور و خرافات بلکه آموز شهای قرآن
دراویش به لائیک بودن و آزاد بودن داشتند و محمد شاه امور حکومتی خ ّرمآنروزکهپروازکنمتابردوست مجید با استنباط از خرد ،خردورزی،
دولت نسبت به سیطره آخوندها را میان این اشخاص توزیع م یکند. به هوای سر کویش پر و بالی بزنم.
بستگی دارد .یعنی هر چقدر دولت نخست وزیری را به حاج میرزا آغاسی به حافظ م یگویند شما اهل شیرازی خردگرایی و خردمندی است.
لائی کتر باشد دراویش آزادتر هستند م یدهد که درویش نعم تاللهی بوده یا چون پدر و مادرت اصفهانی بودند به این ترتیب از اول تفاوت اساسی
اما اگر یک حکومت ایدئولوژیک باشد است ،صدرالممالکی را به صدرالممالک خودت را اصفهانی به شمار م یآوری؟ میان مکتب و مشرب صوفیان از
همه سرکوب م یشوند و دراویش اردبیلی م یدهد که از بزرگان مشایخ م یگوید نه ،من آدم بهشت یام .به این اسلام با مکتب و مشرب فقها از اسلام
سلسله نعم تاللهی بوده است .اداره روش در قرآن ،خودشناسی نم یگویند وجود داشته است چون تکیه فقها بر
بیش از بقیه سرکوب م یشود. سراسر قلمرو فارس را به رحمت بلکه قرآن به آن اسلام م یگوید و معنی روایات و حر فهایی است که اختراع
=رابطه دراویش با حکومت اسلام یعنی برقرار کردن آرامش ،برقرار شده و به امام و پیغمبر بسته شده
علیشاه شیرازی م یدهد. کردن عشق ،برقرار کردن سلامتی در است .اما صوفیان به قرآن مراجعه
دوران پهلوى چگونه بود؟ در دوره محمد شاه که امور در دست قلب ،مغز ،در بدن و در حوزه وجودی. م یکنند؛ این نکته مهم است .به
سلطان حسین تابنده رضا علیشاه دراویش بود مدارای دینی افزایش بین سال ۲۱۴میلادی تا ۲۷۴ همین دلیل صوفیان خودشان را
-در دوران پهلوی هم رضاشاه و هم یافته بود .کسی از عقیده دینی کسی میلادی ،یعنی بین حضرت عیسی و شاخ های از اسلام تلقی نم یکنند
محمدرضا شاه پهلوی به دراویش به نم یپرسید و آخوندها در نهایت ضعف حضرت محمد به مدت ۶۰سال ،در بلکه آنها خودشان را «خود اسلام» به
ویژه دراویش گنابادی ارادت بودند و بسیار موقعیت خوبی بود .هما زمان شاهپور اول در سلسله ساسانیان، شمار م یآورند یعنی سعی م یکنند
مىورزیدند .هر چند محمدرضا شاه پیغمبری ظهور کرد به نام مانی پسر خود قرآن و آموز شهای قرآن را
رابطه خوبی با روحانیت غیرسیاسی در قول و فعل و عمل ب هکار ببندند.
حوزه علمیه قم داشت اما قلباً به اما تفاوتشان با آنچه در ایران
دراویش خیلی احترام م یگذاشت و م یگذرد چیست؟ در ایرا ِن امروز
خیلی از نزدیکان شاه و افراد صاحب دین رسمی نه شیعه است ،نه سنی
منصب در حکومت پهلوی جزو است ،نه صوفی است و نه هیچی!
یعنی یک عده جمع شدند یک چاه
دراویش گنابادی بودند. خالی را درست کردند و م یگویند از
اما پس از انقلاب یک نیرو بلقوه این چاه قرار است امام زمان خارج
آزاد م یشود که آن تحجر و ضدیت شود و بیایید در این چاه عریضه
با آزاداندیشی است و آخوندهایی بفرستید ،یعنی دین «چاهپرستی»
مانند محمد مدنی گنابادی که شده و چون «چاهپرستی» است ،به
در زمان شاه خیلی با دراویش خدا و پیغمبر و روز معاد اعتقاد ندارند.
مخالفت م یکرد تقویت شدند. این همه فساد در جامعه مثل بالا
به گفته خودش هر بار قرار بود کشیدن بی تالمال ،بالا کشیدن حق
مجلس درویشی برپا شود م یآمدند مردم رایج شده است .عدهای از مردم
اخلال به وجود م یآوردند ،مزارع و ایران که پیرو اسلام بودند وقتی این
خرم نهای دراویش را آتش م یزدند. اعمال را توسط دستگاههای منتسب
او در کتابی نوشته است ۵۰سال با به قدرت مشاهده م یکنند خود به
خود از آنها فاصله م یگیرند اما دست
دراویش مبارزه کرده است. از ایمانشان به خدا و قرآن دست
اوایل انقلاب ،مدنی به افراد مختلفی نم یکشندوضرورتابهتصوفوعرفان
پول داد و آنها را سوار اتوبوس کرد و رویم یآورند.وبههمیندلیلسلسله
به گناباد آورد تا قطب وقت دراویش نعم تالهی گنابادی که قدیم یترین
گنابادی سلطان حسین تابنده ،رضا سلسله عرفانی در ایران است رونق
علیشاه ،را آزار و اذیت کنند منتها بسیارزیادیپیداکرده،مجال ساشدر
سلطان حسین تابنده به تهران رفت. همه شهرهای ایران دایر است و قطب
=پس از انقلاب آی تالله بزرگ این سلسله جناب حضرت
آقای دکتر نورعلی تابنده ،مجذوب
خمینی با قطب وقت آقای حسین علیشاه ،که خودشان حقوقدان
هستند ،قانوندان هستند و خودشان
تابنده (ملفب به سلطان علیشاه) فقه و قرآن را م یشناسند و در این
مکتب تربیت شدند و پرورش پیدا
دیدار م یکرد .این دیدار به چه کردند ،در تهران حضور دارند و همه
ازفیضحضورشانبهرهمندم یشوند.
دلیل بود؟ =سر رشته ایمان و سیر
-دلیل مشخص این امر اینست
که تمام اجداد آقای خمینی که در تحولات باور و اعتقادات دراویش
هندوستان بودند در ارتباط با سلسله
نعم تالهی و شاگردان شاه نعم تالله گنابادى را لطفا توضیح دهید.
بودند و وقتی که ایشان در خردسالی -آنطور که در تاریخچه تصوف بیان
به همراه والدینش از هندوستان به شده حضرت آدم (ع) که بنی آدم از
ایران م یآید در همان دورانی که
رضاشاه هنوز شاه نشده بود و قدرت
در حال تغییر بود آنها در ناحیه
بختیاریساکنم یشوندوبعدیکیاز
آن ایلات یهای آنجا که با صاحب قلعه
اختلاف داشته و در کشمکشی که
ادامه در صفحه 23