Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۷ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 12شماره 157
جمعه 31فروردی نماه تا پنجشنبه6اردیبهش تماه 1397خورشیدی
خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط داریوشهمایونروزنام هنگاریبرجسته، دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()65
موجود در خاورمیانه ،بسیاری از آنها نظری هپردازی جستجوگر و نوجو ،و
همچنان معتبرند و گویی همین امروز سیاستمداری مل یگرا و میه ندوست ( کیهان لندن شماره ) 1246
نگاشته شدهاند .مقالات قدیم یوی بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات
داریوش همایون در ده ههای سی تا پنجاه خورشیدی احمد احـرار شد که مستقیماً به عمارت حکومتی داستان دستگیری و اعدام نایب
همچنین بازتاب مستند موقعیت منطق های و جهانی آگاهی داشت. وارد شدید... حسین کاشی و پسرش ماشاءالله
(۵مهر،۱۳۰۷تهران۸-بهمن،۱۳۸۹ژنو) سیاسی و اجتماعی ایران هستند. وی سالهای طولانی در روزنامههای حاکم کاشان شده بود قصد حرکت به خان را ب هروایت حسن اعظام قدسی
از همین رو ما به بازنشر گلچینی از معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران تهران داشت و اعظا مالوزاره را زیر بال صبح ،از طرف ماشاءالله خان به
آثار داریوش همایون میپردازیم که اصلی روزنامهی «آیندگان» بود مخبرالدوله اظهار شد که چه وقت (اعظا مالوزاره) پی م یگیریم.
در سالهای تبعید پس از انقلاب ۵۷ که صفح های نوین در تاریخچهی حمایت خود گرفت: تعیین م ینمایید که ماشاءالله خان وی که از سفر مهاجرت بازگشته
با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک روزنامهنگاری ایران گشود.همایون «شاهزاده عازم حرکت به تهران سردار کاشی ـ چون در تمام حوزه بود ،در کابینۀ مستوفی الممالک،
داشت .مقالاتی که در این ستون مهارت روزنامهنگاری و تسلط خود بودند و اگر من ب هفکر حرکت از نطنز کاشان و نطنز از ایشان چه در صحبت زمانی که مخبرالسلطنه وزارت داخله
م یخوانید ،از آرشیو کیهان لندن بر زبان فارسی را با ایدههای سیاسی نیفتاده بودم ممکن نبود سلامت مانده و چه در مکاتبه سردار کاشانی نام برده را برعهده داشت ،با دریافت لقب
خویش در هم آمیخت و از دههی ۳۰ و از خاک کاشان به تهران برگردم مگر م یشد ـ خدمت بیایند .دو ساعت به «اعظامالوزاره» به حکمرانی نطنز
انتخاب شدهاند. خورشیدی به این سو ،نوشتههایی از آن که م یرفتم اصفهان و از راه دیگر ظهر مانده معین و نایبحسین و
به تهران م یرفتم که آن هم خالی از ماشاءاللهخان و محق قالدوله و مبصر منصوب شد.
دمکراسی و نقش رهبری* اشکال نبود .در هر حال اینجا هم خدا دیوان ـ پدر اللهیار خان صالح ـ وارد در حکم صادره آمده بود« :از این
با من بود و ب هاصطلاح شانس آوردم. تاریخ که پنجم برج سنۀ یونت ئیل
کیهان لندن شماره 11 - 1108خردادماه 1385 تا روز حرکت شاهزاده ،حتی تا شدند... یکهزار و سیصد و سی و شش است
پای کالسکۀ چاپاری ،غیر از چند نفر در آن موقع ما با رفقا در اتاق خود آقای اعظا مالوزاره ب هسمت حکومت
يا پيش از دمکراسی .در بافتار سببشده است که مردم در چنين در ميان سوء تفاه مهای مردمانی بخصوص کسی اطلاع نداشت ولی مشغول صحبت بودیم که پیشخدمت نطنز منصوب و مسئولیت این کار
دمکراتيک رهبری فرهمند هم پيش جامع ههائی ياد نگرفته اند با هم کار تازه آشنا با مردمسالاری ،مساله جمعی از طبقات و رؤسای دوایر برای آمد و پیغام مخبرالدوله را داد .رفقا از ب هعهدۀ مشارالیه محول و در ازای
م یآيد اما نه چنان نياز حياتی به آن کنند؛ تا آنجا که همکار بودن برايشان رهبری از پيچيدهترين هاست .آنها مشایعت تا جلو تلگرافخانه آمده بودند اتاق خارج و من به اتاق پذیرایی وارد این خدمت ماهی هشتاد تومان که
احساسم یشودونهسهمآندربسيج بهترين فرصت بروز اختلاف و حتی م یتوانند اعتبار رای اکثريت و حق و نیز نای بحسین و ماشاءاللهخان و شدم .ماشاءالله خان برخاست و صورت عبارت است از هشتصد قران از روز
عموم یبه درجه نظا مها و فرهن گهای دشمن تراشی میشود .بدون يک مردم را بر حکومت کردن برخود، برادرانش با عدهای سوار که باید تا مرا بوسید و اظهار کرد یاد ایامی که ورود به محل در حق او برقرار است».
غير دمکراتيک است .در يک چهارچوب رهبری شايسته تقريبا هر کار جمعی با نفی هر پايگانی (سلسله مراتب) کاروانسرا شور ـ سرحد قم و کاشان در قصر شیرین (دوره مهاجرت) با اعظا مالوزاره همراه با مخبرالدوله
دمکراتيک تکيه اصلی بر رهبران است، در اين جامع هها به شکست م یانجامد اشتباه کنند و منکر نقش رهبری ـ مشایعت نمایند ،حاضر بودند .درب چه وضعیت در سختی ارزاق بودیم ـ برادرزادۀ مخبرالسلطنه ـ که او
بر رهبری در سطح محلی .جامعه و فرايند دمکراتيک را عق بتر م یبرد. شوند و هنگام یکه بی نظم یو توقف کالسکه باز و شاهزاده دست من را و شرحی در اوضاع و ب ینظمی قصر نیز فرمان حکومت کاشان را دریافت
دمکراتيک ،جامعه مدنی است ،ترکيبی عاملرهبریدرجامع ههایپيشرفت هتر کارها روی نمود از آن سر بيفتند و گرفت و به توی کالسکه هدایت کرد. مذاکره نمود ...فردا صبح یک جفت داشته بود عازم محل مأموریت خود
از گروه بند یهای مستقل از حکومت، نيز ،نه به همان اندازه ،اهميت دارد. رمه وار به جستجوی چوپان برآيند. همین که یک پای من بیرون و پای قالیچه برای اعظا مالوزاره و یک جفت
که اگر هم به عنوان حزب يا ائتلافی تفاوت در اين است که در آن جامع هها دمکراسی حق برابر مردمان بر اداره قالیچه با یک منقل و لوازماتش با شد.
از احزاب به حکومت برسند زندگیشان ا عظا ما لو ز ا ر ه د ر خا طر ا تش
بستگی به حکومت ندارد و به عنوان رهبر بيشتر به هماهنگ کردن فعاليت کارهای عموم یدر هر سطح است؛ مهد یقلی هدایت (ملقب به مخبرالسلطنه) م ینویسد «با مخبرالدوله قرار ملاقات
مخالف نيز آزادی عمل دارند .جامعه جمعی میپردازد؛ در فرهنگهای و از آنجا که همگان نم یتوانند يک و قرار حرکت داده شد .یک دستگاه
مدنی به معنی مشارکت مردم در امور غيردمکراتيکبيشترانرژيشرام یبايد رای (متفق الرای) شوند رای اکثريت دیگرم توی کالسکه بود ،ماشاءالله چوب وافور که بست طلا گرفته شده کالسکه کرایه و حرکت کردیم ...در
عموم یاست که البته همه افراد را در به عنوان نظر عموم اعتبار م یيابد .اما خان نزدیک آمده دست مرا گرفته بود برای مخبرالدوله آوردند .من با دو ناصرآباد عدهای در حدود پنجاه نفر
همه موارد در بر نم یگيرد ولی امکان در برطرف کردن اختلافات بگذارد. برابری همگان در حق تصميم گيری بیرون کشید که شاهزاده مجل لالدوله سطر نامه ،ب هعنوان این که امانت پیش سوار به سرکردگی برادر ماشاءالله خان
آن را فراهم م یآورد که هر تعداد نقش رهبر در بهترين تعبيرش به معنی آن نيست که همه به بهترين مانع شده و مجدداً مرا فرستادند شما باشد که ا نشاءالله وقتی به تهران ب هنام منصور لشکر به استقبال حاکم
افراد بخواهند در امور عموم یمداخله همان بيرون کشيدن بهترينهای صورتی که م یبايد و حتی در توانائی توی کالسکه و به ماشاءاللهخان اظهار خواستم بروم خواهم برد ،قالیچه را
کنند .در اين سازما نهای مدنی يا گروهی است که او را در چنان پايگاهی خودشان است رفتار م یکنند؛ و در کردند که این تلگراف رئیسالوزرا پس فرستادم و این عمل فوراً در آمده بودند.
گروهبند یهای داوطلبانه ( به زبان گذاشته است .اما رهبر بسيار م یتواند اينجاست که پای رهبری پيش م یآيد است که باید ایشان را در تهران شهر منتشر و در مجالس و محافل ترتیب سیاست ماشاءالله خان این
ديگر گروهبندیهای برخاسته از بدتري نها را در فرد يا گروه تقويت و پيچيدگ یهائی که در هر موقعيت مورد مذاکره و تمجید قرار گرفت. بود که هر وقت حاکم برای کاشان
روحيه مدنی) در هر سطح است کند .تفاوت در نگرش به نقش رهبری تحویل دهم... اظهارشان این بود که سابقه ندارد که م یآمد برادرش را ب هعنوان استقبال
که رهبری دمکراتيک با توانائ یاش است .تکيه بيش از اندازه به رهبر مانع بشری کمتر و بيشتر هست. کالسکه حرکت کرد ولی ناگهان یادبود ماشاءاللهخان به مأمورین پس م یفرستاد ولی در باطن دستور این
در جلب اعتماد ،نقش خود را بازی رشد فضيل تهای مدنی يا دمکراتيک رهبری در چهارچوب دمکراسی، غریب خان که یکی از تروریس تهای بود که حکومت را م یبردند در باغ
ــ قضاوت مستقل ،احساس مسئوليت حق نيست ــ چنانکه در فرهنگ قوی نای ب حسین بود با موزر طلا داده شود»... ماشاءالله خان ب هنام فر حآباد ،در آنجا
م یکند. و بزرگ تر کردن «خود» در گروه غير دمکراتيک هست .هيچ کس به جلد گرفته ،پرید روی کالسکه ،پهلوی روز بعد ،مخبرالدوله و اعظا مالوزاره حاکم را در واقع آزمایش م یکردند
اين تجربه ده هها کار سياسی و ــ م یشود .بهترين رهبری کمترين دليل آنکه نسبتی با ديگری دارد يا در دست سورچی نشست و کالسکه با و راه به دست گرفتن افکار و وزن
اجتماعی در ميان ايرانيان است و تنها رهبری است .اينهمه رهبر رهبر کردن طبقه اجتماعی معينی است يا لباس پنجاه سوار ب هنام مشایعت حرکت کرد. در باغ فر حآباد پذیرایی شدند: حاکم را معلوم م یکردند و بعد ،خود
دو مورد استثنائی م یتوان نشان داد: ايرانيان ،هم نشانه و هم عامل بی اثری ويژهای م یپوشد حق رهبری به دست منزل اول از کاشان ،ناصرآباد «تشریفات باغ از استخر بزرگ و ماشاءالله خان با عدهای از نوکرهای
در مواردی که پای سود آنی يا مسلم، سياسی آنان است؛ اعترافی است به نم یآورد .رهبری دمکراتيک با مزيت است که در آنجا باید اسب عوض گلکاری بسیار جالب بود .سرکردههای خود حاکم را م یآوردند به اداره و
يا دشمنی سخت شخصی با کسانی اينکه رشد کافی نکرده اند و نياز به شخصی به دست میآيد؛ پاداشی شود .ب هدستور ماشاءالله خان در آنجا عده و قوای ماشاءاللهخان ،دارای القابی عمارت حکومتی و از راه بازار هم
در ميان باشد که چندگاهی انگيزهای دستی دارند که آنان را پا به پا ببرد ،و است که ديگران تا وقتی ميل داشته قبلا تهیه چایی دیده شده بود ولی که از دفتر نای بحسین صادر م یشود میآمدند که معلوم شود ماشاءالله
به همان نيرومندی روحيه مدنی است از آن بدتر ،معجزه وار ،راهها را برايشان باشند به افرادی که چنان مزي تهائی شاهزاده پیاده نشد .او متوجه بود ،ولی از قبیل صول تنظام ،بهادرالسلطنه، خان حاکم را برقرار و اجازه م یدهد
و م یتواند جايش را پرکند .ما در صد هموار کند و درها را بگشايد .بهان های دارند و بهر حال از پذيرش ديگران من توجه نداشتم .غریب خان درب منصورلشکر ،شجا علشکر و امثال آن،
سالی که از انقلاب مشروطه م یگذرد هم هست که دست به کارهائی که از برخوردارند م یدهند .در گذشت ههای کالسکه را باز و به شاهزاده تکلیف حاضر بودند .لباس ماشاءالله خان که در کاشان بماند...
نتوانسته ايم روحيه مدنی را به اندازه غيردمکراتيکوجامع ههایواپسمانده چایی نمود .شاهزاده با دست درب مانند صاح بمنصبان ترک بود .کلاه در حرکت از ناصرآباد با مخبرالدوله
کافی وارد فرهنگ سياسی خود کنيم خودشان بر م یآيد نزنند. امتيازات خانوادگی يا طبقاتی چنان کالسکه را بسته جواب دادند میل از پوست بره بخارایی بسیار عالی توی کالسکه فکر و نقشۀ ماشاءالله
و احساس نياز به رهبری فرهمند از رهبری دلخواه اين ايرانيان از نوع «حق»ی را به افراد و گروههای معينی ندارم و به سورچی تأکید کردند زود و هف تتیر به کمر و عبا بر دوش و خان را به میان گذارده رأی دادم
همين روست .ولی اگر چنان رهبريی دمکراتيک نيست ،يعنی کسی که م یداد و م یدهد .اين البته بدان معنی در برخورد با اشخاص محترم بسیار که شما مستقیماً به ادارۀ حکومتی
در ميان نيست مساله ملی ما ــ کوش شهایجمعیرابهبهترينصورت نيست که نسبت خانوادگی يا امتيازات اسب بسته حرکت نمایید. وارد شوید برای این که اولا کابینۀ
واپسماندگی ،و حکومت اسلامیــ بسيج کند و به مقصود برساند .آرزوی مالی ،مانع پذيرفته شدن از سوی اس بها بسته و حرکت کردیم .باز خو شمحاوره و خو شاخلاق. مستوف یالممالکاستومخبرالسلطنه
هست و هر روز تند و تيز تر م یشود. آنان رهبری فرهمند charismatic ديگران شود و برضد افراد به کار رود. هم غریب خان روی کالسکه پهلوی دستور ناهار چلوکباب در کنار هم در کابینه است ،لذا ماشاءالله
ايرانيان آگاهتر نم یتوانند دست روی به قول «ماکس وبر» است ،کسی که هر چه باشد کسان م یبايد موقعيت دست سورچی قرار گرفت .در بین استخر داده شد .بسیار سفرۀ رنگین خان از شما ملاحظه خواهد کرد.
دست انتظار بگذارند .جامعه ايرانی در جاذبه نامش تودهها را به خيابان بريزد. رهبری را از مردم ،از افرادی که با آنها راه شاهزاده اظهار کرد :فلانی ،من و خوراک و کبا بهای مختلف و واقعاً بالاخره مخبرالدوله را حاضر کردم
خود ايران نيز پراکنده است و بسيج آنها يک رضا شاه سده بيست و يکم یيا دیگر خودداری ندارم .شما رویتان را چلوکباب عالی و مطبوعی بود .بعد که مستقیماً وارد عمارت حکومتی
نيروهای سياسی و اجتماعی تنها با خمينی غير آخوند لازم دارند تا حرکت سر و کار دارند ،بگيرند. برگردانید .در این موقع شروع کردند از ناهار ،مجلس دو قسمت شد .یکی شود .رسیدیم مقابل تلگرافخانه ـ که
رهبران محلی ،رهبرانی در هرسطح، کنند؛ رهبری که نه تنها به جای آنان با آنکه در برتری آشکار دمکراسی بر به ادرار کردن همان توی کالسکه. فوریون ،از مخبرالدوله و ماشاءاللهخان آن روز در بیرون شهر بود ـ و جمعی
تصميم بگيرد بلکه عمل کند .علاوه بر هر شيوه ديگر اجتماعات جای ترديد رسیدیم به کاروانسرا شور که آخرین و یکی دو نفر دیگر ،و باقی مجلس منتظر حکومت بودند .از کالسکه
ممکن خواهد بود. اين چنان رهبری بايد پس از پيروزی نيست زيرا با طبيعت امور سازگار پست امنیۀ ماشاءاللهخان بود .آن از کسانی که اهل فور نبودند و به خواستیم پیاده شویم ،برادر ماشاءالله
ما امروز برای بزرگداشت آقای به گوشه ای بنشيند و در امری مداخله است (چگونه م یتوان به مردم گفت طرف رودخانه گشت یهای ژاندارمری بازی از قبیل تخته و آس مشغول خان مانع شد و به سوارها دستور داد
نريمان صابر ،يکی از اين رهبران، نکند و مثلا در قم مجاور شود .ايرانی حق مداخله در زندگی سياسی خود ایستاده بودند .اینجا هم غریب خان گردیدند .چه کند اعظام که در هر دو کالسکه را به طرف باغ حرکت دهند.
گرد آمدهايم و برگن در نروژ ،شهری به اصطلاح زرنگ است و همه چيز را ندارند و ديگران بهر نام م یبايد پیاده شد که درب کالسکه را باز کند قسمت تماشاچی بود! ماشاءاللهخان این حرکت به مخبرالدوله برخورد و
از ص دها شهر جهان با يک اجتماع را با هم م یخواهد .اصل کار آن است برای آنها تصميم بگيرند؟) از کم و که شاهزاده با تغ ّیر و فحش او را رد فوقالعاده تعجب و اظهار میکرد از کالسکه با تغ ّیر پیاده شد .من هم
ايرانی قابل ملاحظه ،نمونه خوبی است. که بهترين نتيجه با هزينه نزديک به کاست یهای ترتيبات دمکراتيک ،بويژه کرد و خواست ژاندار مها را صداکند چ هطور م یشود انسان نه اهل دود و به دنبال ایشان با جمعیت از راه بازار
برگن را بيشتر ايرانيان نم یشناسند و صفر به دست آيد و از پيش هم مسلم در مراحل کارآموزی آن ،نم یتوان که غری بخان خود را عقب کشید و نه اهل مشروب و نه قمار باشد ،چنین برای عمارت حکومتی روانه شدیم.
ايرانيان برگن م یتوانستند تا ابد انتظار باشد .اين آرزو البته برآوردنی نيست و گذشت و اينجاست که نقش رهبری آدمی ب هدرد حکومت نم یخورد ،مگر مردم اظهار خوشوقتی م یکردند و
ظهور رهبری را بکشند که از وجود همه رويکرد ما به مساله رهبری نياز دموکراتيک ،رهبری در چهارچوب کالسکه حرکت کرد. برای مردم پیشنمازی کند .خوشا ضمناً تعجب م یکردند که چ هطور
آنان آگاه شود و آنان را با دميدن به آنطرف که رسیدیم شاهزاده تا ب هحال نطنز یها که چنین حکومتی ماشاءاللهخان حکومت را به باغش
در شيپور خود مانند ايرانيان ديگر به دگرگونی کلی دارد. دمکراسی ،آشکار م یشود. اندازهای جریان را به من اظهار نمودند
در هر جا به حرکت در آورد و متحد *** جامعه پيش از دموکراسی ،که ما و به رئیس پاسگاه گفتند به این جهت خواهند داشت»... نبرده است.
سازد .گروه کوچکی از آنان ترجيح چنانکه گفته شد نخست م یبايد هنوز هستيم ،يک ويژگی عمده دارد از کاشان تا اینجا ابداً از کالسکه پیاده دیری نپایید که تفاهم حاکم وارد عمارت شدیم .از طبقات
دادند خودشان دست به کار شوند. ببينيم که رهبری را در يک بافتار که مستقيما به زيان دموکراسی است. نشدیم چون غری بخان برای کشتن نطنز و سردار کاشانی ب هنقار کشید. مختلف جمع بودند ...آقایان اظهار
از برگن نم یشد جمهوری اسلام یرا contextدمکراتيک بررسی م یکنيم ضعف روحيه و سازمانهای مدنی فلانی مأمور و تا این پست همراه اعظامالوزاره دریافت که جانش در داشتند چون دو حکومت از راه آمده
سرنگون کرد؛ از لوس آنجلس هم و جلوی کالسکه ،پهلوی سورچی خطر است و تصمیم گرفت خود و خسته میباشند باید استراحت
نم یشود .اما در هر جا م یتوان کارهائی را به تهران برساند .در این زمان، نمایند .برای ملاقات و دیدن فردا
برای زنده نگهداشتن ايران و زنده نشسته بود». مجل لالدوله نیز که ب هجای مخبرالدوله صبح .جمعیت متفرق شدند جز
نگهداشتن مبارزه انجام داد .م یتوان چند نفر .آقا سیدکاظم رئیس عدلیه،
به روشن شدن افکار عموم یکمک کرد میرزا سید حسن خان زعیم رئیس
و ضرب ههائی به جمهوری اسلامیزد. مالیه ،سید محمدتقی ،شیخ حسن
آقای صابر توانست اين گروه را نگهدارد امام و آقا صادق عضو عدلیه توقف
و تاثيرفعالي تهای گروه را با هماهنگ کردند .مخبرالدوله اظهار کردند که
کردن آن چندين برابر سازد .رسواکردن چون آقایان از دوستان و جلسه هم
رشوه گيری پسر رفسنجانی از شرکت دوستانه است اجازه خواهند داد برای
نفتی دولتی نروژ يکی از نمايان ترين رفع خستگی یک بستی زده شود .در
این موقع بساط منقل حاضر گردید،
اين اقدامات بود. چون وافور متعدد بود ب هاصطلاح «یک
برگن م یتواند در ص دها شهر ديگر بستی »ها هم معطل نشده مشغول
تکرار شود و آنگاه خلائی که ايرانيان از دود کردن شدند .در این موقع از
آنم ینالندوبيگانگانبهرخم یکشند، هر دری صحبت ب همیان آمد .آقای
آقا سید کاظم و آقا سید محمدتقی
ديگر حس نخواهد شد. بیشتر در اطراف سیاست ماشاءالله
خان مذاکره کردند و ضمناً اظهار
*سخنرانیدربزرگداشتنريمان خوشوقتی م یشد که چ هقدر خوب
صابر 26مه 2006