Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۸ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬       ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                  ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪1654‬‬
                                       ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬     ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                          ‫جمعه ‪ 2‬تا پنجشنبه‪ 8‬آذ‌رماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                       ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬       ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                       ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬       ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬  ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)96‬‬
                                       ‫در دهه‌های سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                       ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                  ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                                         ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1277‬‬
                                       ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬           ‫وی سال‌های طولانی در روزنامه‌های‬
     ‫داریوش همایون‬                     ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬      ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬          ‫احمد احـرار‬                   ‫به‌وسیلۀ احمدشاه قاجار گشایش‬            ‫سـپهدار‪ ،‬یادداشـتی را کـه از‬
                                       ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬       ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬                                                                         ‫یافت‪.‬‬         ‫سـفارت دریافـت کـرده بـود و لحن‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬         ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬       ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬                              ‫می‌دهد‪:‬‬                                                ‫اولتیماتـوم داشـت در جلسـۀ هیأت‬
                                       ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬         ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬      ‫«عمـوم مـردم من ّورالفکـر تهـران‬      ‫رئیس تشریفات دربار‪ ،‬شاهزاده‬             ‫وزیـران مطـرح کرد‪ .‬اعضـای کابینه‪،‬‬
                                       ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬           ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬       ‫از ایـن مجلـس ب ‌ینهایـت نگراننـد‪.‬‬    ‫اسدالله میرزا شها ‌بالدوله ورود شاه را‬  ‫بـا توجـه بـه احساسـاتی که انتشـار‬
                                       ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬        ‫بر زبان فارسی را با اید‌ههای سیاسی‬   ‫حتـی خـود انگلیسـیان و دوسـتان‬        ‫اعلام کرد‪ .‬حضار ب ‌هاحترام برخاستند‪.‬‬    ‫اخبـار رشـوه دادن بـه وثو ‌قالدولـه‬
                                                                              ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬       ‫ایشـان کـه یقیـن دارنـد نتیجـۀ‬        ‫شاه وارد شد‪ .‬با روحانیون خوش‬            ‫و دو وزیـر دولـت وی‪ ،‬علیـه قـرار‬
                                                           ‫انتخاب شد‌هاند‪.‬‬    ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشت ‌ههایی از‬    ‫مثبـت خواهنـد گرفـت بـاز خالی از‬      ‫و بشی کرد‪ .‬در صندلی مخصوص‬               ‫داد برانگیختـه بـود از موافقـت بـا‬
                                                                                                                   ‫نگرانـی نم ‌یباشـند‪ ،‬چنان کـه دیده‬    ‫نشست و به شها ‌بالدوله اشاره کرد‬        ‫درخواسـت‌های دولـت انگلیـس‬
‫اتحاد دانشجو و کارگر‬                                                                                               ‫م ‌یشـود پار‌های از نای ‌بهای سـفارت‬  ‫خطاب ‌های را که آماده شده بود قرائت‬     ‫خـودداری کردنـد و متعـذر شـدند‬
                                                                                                                   ‫انگلیـس بـا کلاه ایرانـی‪ ،‬یعنی بطور‬                                           ‫که قبـول این درخواسـ ‌تها ب ‌همنزلۀ‬
‫کیهان لندن شماره ‪ 29 - 1090‬د ‌یماه ‪1384‬‬                                                                            ‫ناشـناس در بـاغ گلسـتان بـا حـال‬                                 ‫کند‪.‬‬         ‫اجـرای عملی قـرارداد ‪ 1919‬اسـت‬
                                                                                                                   ‫تح ّیـر قـدم م ‌یزننـد و بـه جریـان‬   ‫در خطابۀ شاهانه چنین آمده بود‪:‬‬          ‫و چنیـن کاری‪ ،‬پیـش از اعالم نظر‬
‫و بسـيج رشـته زندگـی اش را بـه‬         ‫آن بخش جمکرانی جمعيت که‬                ‫يک دگرگشت پر معنی که اميد‬            ‫احـوال به‌دقـت نظـر می‌نماینـد‬        ‫«چنان که اطلاع دارید حوادث‬              ‫مجلـس شـورای ملـی نسـبت بـه‬
‫بمـب اتم ‌یبسـته اسـت‪ .‬آن جنـگ‬         ‫سرش را به وعده آوردن پول نفت‬           ‫است در ايران از ديده‌ها پنهان‬        ‫خصوصاً وقتی که مشـاهده م ‌یکنند‬       ‫دنیا بار دیگر مملکت ما را با اشکالات‬    ‫قـرارداد‪ ،‬در صلاحیـت هیأت وزیران‬
‫بـه کاسـه زهـر انجاميـد زيـرا هيچ‬      ‫به سفره مردم گرم کرد‌هاند ديری‬         ‫نماند در اعتصاب رانندگان شرکت‬        ‫دستجات سیاسـی در فضای عمارت‬           ‫بزرگ و حوادث سترگ مواجه ساخته‬
‫کـس نم ‌یخواسـت عراق پيـروز بدر‬        ‫نخواهد گذشت که از عوامفريبان‬           ‫واحد اتوبوسرانی تهران روی داد‪.‬‬       ‫کریمخانـی موسـوم به حیـاط تخت‬         ‫است و وزرایی که در چنین موقع‬                                    ‫نیست ‪.‬‬
‫آيـد‪ .‬ايـن بـار بسـياری م ‌یخواهند‬     ‫حزب اللهی سرخورده خواهد شد‪.‬‬            ‫آن اعتصاب يکی از ص ‌دها اعتصاب‬       ‫مرمـر بـا حـال اضطـراب و بـا تض ّرع‬   ‫خطیر عهده‌دار مق ّدرات مملکت‬            ‫روز بعد‪ ،‬سپهدار در دیدار با وزیر‬
‫رژيـم اسالمی‌پيش از آنکـه بـه‬          ‫پول نفت اکنون بيش از پيش سفره‬          ‫و تظاهراتی بود که در ميان هر لايه‬    ‫تهدیدآمیـز بر اعضـای مجلس عالی‬        ‫شد‌هاند خود را ب ‌هتنهایی قادر به حل‬    ‫مختار انگلستان‪ ،‬او را از مذاکرات‬
‫چنان سالحی دسـت يابـد از ميان‬          ‫ميليون ‌رهای دبی را رنگين تر م ‌یکند؛‬  ‫اجتماعی ايران روی می‌دهد‪ .‬ولی‬        ‫کـه م ‌یخواهنـد از آن فضـا گذشـته‬     ‫معضلات سیاست خارجی و مشکلات‬             ‫هیأت وزیران آگاه کرد و چاره را در‬
‫بـرود‪ .‬ايـن را روشـن تريـن ايرانيان‬    ‫و ترويج پائين ترين خرافات که‬           ‫اين بار دانشجويان‪ ،‬و شخصي ‌تها و‬     ‫بـه بـاغ گلسـتان وارد شـوند‪ ،‬سـر‬      ‫داخلی نمی‌بینند‪ .‬نظر به این که‬          ‫ارجاع موضوع به «شورای صنادید‬
‫دريافت ‌هانـد و بـرای رفـع خطـر از‬     ‫بزرگ ترين دستاورد تاکنون گروه‬          ‫گرو‌ههای ديگری نيز‪ ،‬بيش از هميشه‬     ‫راه گرفتـه بـا هرکـس بـه انـدازۀ‬      ‫مجلس شورای ملی که مرجع رسمی‬
‫ايـران آمـاده بهـره گيـری از تنهـا‬     ‫فرمانروای تازه است جمکران و آنچه‬       ‫با اعتصابيان اظهار همراهی کردند‪.‬‬     ‫احساسـات و سـوابق وطنپرسـتی یا‬        ‫این امور است هنوز افتتاح نشده و‬                           ‫کشور» دانست‪.‬‬
‫سالحی که برای مردم مانده اسـت‬          ‫جمکران بر آن ايستاده است را نيز‬        ‫اعتصابی که با همه ناراحتی‌های‬        ‫خارج ‌هدوسـتی او صحبـت داشـته‬         ‫از طرف دیگر تعیین تکلیف پار‌های‬         ‫بر اساس این راه حل‪ ،‬م ‌یبایستی‬
                                       ‫مبتذل خواهد کرد‪ .‬جامعه ايرانی را‬       ‫ناگزيرش از سوی همشهريان تهرانی‬       ‫از اوراقـی کـه در دسـت دارنـد بـه‬     ‫مسائل جنبۀ فوریت دارد و تأخیر در‬        ‫دولت انگلیس درخواس ‌تهای خود را‬
  ‫ـــ مبـارزه مدنـی ــ می‌شـوند‪.‬‬       ‫هرچه ‌بکنند نخواهند توانست به‬          ‫نيز بطور ضمنی پشتيبانی شد‬            ‫او می‌دهنـد و می‌گوینـد خـدا و‬        ‫حل و فصل آنها ممکن است موجب‬             ‫ب ‌هطور فشرده در یادداشتی تنظیم و‬
‫شمشير برنده مبارزه اکنون تا‬            ‫سطح دوران صفوی برسانند‪ .‬آسيبی‬          ‫ابعادی بسيار بزگ تر يافت‪ .‬نتيجه‬      ‫وجـدان و وطـن را فرامـوش نکنیـد‪.‬‬      ‫ندامت و وخامت اوضاع کشور گردد‪،‬‬          ‫تسلیم دولت ایران کند تا دولت‪ ،‬با‬
‫نوبت تظاهرات بزرگ برسد‪ ،‬اعتصاب‬         ‫که حکومت اسلامی ‌به مذهب در‬            ‫مادی اعتصاب دربرابر پيامد‌های‬        ‫بعضـی از بـزرگان از وطنپرسـتان را‬     ‫لذا هیأت وزیران ضرورت استمداد از‬        ‫کسب موافقت پادشاه‪ ،‬مجلسی مرکب‬
‫است‪ ،‬اعتراض عملی به شرايط کار‬          ‫جامعه ايرانی زده است دير يا زود‬        ‫سياسی آن اهميت خود را از دست‬                                               ‫آراء عقلا و خیرخواهان مملکت را‬          ‫از صنادید (رجال و شخصیت‌های‬
‫و دستمزد نابسنده؛ به مديريت‌های‬                                                                                                                          ‫احساس و از ما درخواست نمودند‬            ‫معتبر مورد اعتماد ملت) تشکیل دهد‬

                                                                                                                                                         ‫کابینه وثوق الدوله‬

‫ناشايسته و فساد و رفيق بازی‬            ‫دامن خرافاتی را که سلاح تازه‬                                      ‫داد‪.‬‬      ‫م ‌یبیننـد قرآنـی در دسـت گرفتـه‬        ‫حاج میرزا یحیی دول ‌تآبادی‬            ‫و آن را ب ‌همعرض بحث و رأی بگذارد‪.‬‬
‫دامنگير در هر موسسه ای که دست‬          ‫حکومت شده است خواهدگرفت‪.‬‬               ‫اسباب اعتراض و تظاهرات در‬            ‫رجـال و شـاهزادگانی را کـه از آنهـا‬                                           ‫این یادداشت ب ‌هشرح زیر در اختیار‬
‫حکومت در آن است‪ .‬ولی برای آنکه‬         ‫واپسمانده‌ترين خانواده ايرانی نيز‬      ‫جامعه ايرانی فراهم است و حکومت‬       ‫در وطنخواهـی اطمینـان ندارنـد به‬      ‫این مجلس مشورت عالی را منعقد‬
‫اعتصابات به نتيجه برسند سه شرط‬         ‫درخواهد يافت که برای پذيرفته‬           ‫تازه جمهوری اسلامی‌هر روز بر آن‬      ‫کلام‌الله قسـم می‌دهنـد کـه اگـر‬      ‫سازیم‪ .‬ما نیز نظر آنها را تصویب و‬                  ‫دولت ایران قرار گرفت‪:‬‬
‫لازم است‪ .‬نخست تشکيل سنديک‌اها‬         ‫شدن در دانشگاه‪ ،‬کتاب خواندن از‬         ‫می‌افزايد و خواهد افزود‪ .‬طبيعت‬       ‫نم ‌یتواننـد بر صلاح مملکت سـخن‬       ‫طبق سوابقی که از تشکیل چنین‬             ‫«این اتمام حجت که مفاد آن امروز‬
‫و اتحاديه‌ها اگرچه غيررسمی‪ ،‬که‬         ‫سرکتاب بازکردن سودمندتر است‪.‬‬           ‫فاشيستی خشن تر رژيم در پوسته‬         ‫بگویند سکوت کرده لا و نِ َعمی (آری‬    ‫مجالس فوق‌العاده داشتیم امر به‬          ‫شفاهاً به‌استحضار حضرت اشرف‬
‫در چند ماهه گذشته بويژه شاهد‬           ‫اعتصاب اتوبوسـرانان و پشـتيبانی‬        ‫تازه حسينيه ای و بسيجی آن‬            ‫یـا نـه) نگوینـد‪ .‬بدیهی اسـت دیدن‬                                             ‫رئی ‌سالوزرا رسید به خواهش ایشان‬
‫آغاز مرحله شکوفائی آن بوده ايم‪.‬‬        ‫گسـترده از آن نشـان داد که دوران‬       ‫عموم گروه‌های اجتماعی را به‬          ‫این اوضاع و مشـاهدۀ پریشا ‌ناحوالی‬         ‫تشکیل مجلس عالی فرمودیم‪.‬‬           ‫کتباً نیز تکرار م ‌یشود‪ .‬ما از معظ ‌مله‬
‫دوم‪ ،‬جلب پشتيبانی عموم ‌یکه در‬         ‫سـرخوردگی و نوميـدی پس از دوم‬          ‫صف ناراضيان و بسياری را به‬           ‫مـردم و تأثیـرات ایـن اقدامهـای‬       ‫اینک با اطمینانی که به دولتخواهی‬        ‫خواسته‌ایم که دولت ایران‪ ،‬بدون‬
‫اعتصاب اتوبوس رانان به درجاتی‬          ‫خـرداد رو بـه پايـان دارد‪ .‬تـرس از‬     ‫مقاومت فعال تر و پر سر و صدا‬         ‫وطنپرسـتانه از طـرف مل ّیـون در‬       ‫و خیراندیشی همۀ شما دارم انتظارم‬        ‫لحظ ‌های درنگ‪ ،‬تشکیل ارتش ملی‬
‫روی داد‪ .‬مردم ديدند که همدردی‬          ‫زندان و شـکنجه و آزار هسـت ولی‬         ‫تر خواهد راند‪ .‬کار کم است و اگر‬      ‫وجـود واردیـن به باغ گلسـتان برای‬     ‫این است که پس از استحضار کامل‬           ‫تحت نظر افسران انگلیسی را آغاز کند‬
‫و پشتيبانی هيچ خطری ندارد و‬            ‫تجـاوز هـر روزه بـه زندگ ‌یهائی که‬     ‫هم يافت شود درآمدش برای ادامه‬        ‫خـودی و بیگانـه نگرانـ ‌یآور اسـت‪...‬‬  ‫از وضعیات هولناک کنونی‪ ،‬که دولت‬         ‫و این مسأله را مطلقاً مرتبط با قرارداد‬
‫کمترينه ای است که م ‌یتوانند به‬        ‫سـخت تر می‌شـود ناگزيـر در توده‬        ‫زندگی بس نيست‪ .‬خفقان هر روز‬          ‫بـاری‪ ،‬مجلـس منعقـد می‌گـردد‪.‬‬         ‫چگونگی آن را ب ‌هتفصیل برایتان شرح‬      ‫ایران و انگلیس نداند‪ .‬همچنین ادارۀ‬
‫مبارزان عرضه کنند‪ .‬سوم‪ ،‬هماهنگ‬         ‫جمعيتی کـه اکثريتی از آن جوانند‬        ‫بيشتر می‌شود و اکنون به تعرض‬         ‫روحانیـون یـک طـرف‪ ،‬شـاهزادگان‬        ‫خواهد داد‪ ،‬و با توجه به وضع تاریک‬       ‫امور مالی کشور را به مستشاران‬
‫کردن اعتصابات که هنوز هيچ نشانی‬        ‫و مسـئوليت‌ها و محدوديت‌هـای‬           ‫وحشيانه رسيده است‪ .‬بسيجی‌ها‬          ‫یـک طـرف‪ ،‬وزراء منصـوب و وکلای‬        ‫مملکت‪ ،‬نظرات و آراء خیرخواهانۀ‬          ‫عال ‌یرتبۀ انگلیسی بسپارد و ترتیباتی‬
‫از آن در دست نيست و مهم ترين‬           ‫نسـل پيشـين دسـت و پايشـان‬             ‫اسيد پاشيدن بر چهره زنان «بد‬         ‫انتخا ‌بشـده در وسـط‪ ،‬وزرای قدیم‬      ‫خود را برای حل مشکلات عظیمی‬             ‫بدهد که پس از خروج قوای نظامی‬
‫شرط بشمار م ‌یرود‪ .‬سهم دانشجويان‬       ‫را کمتـر می‌بنـدد‪ ،‬واکنش‌هائـی‬         ‫حجاب» را که نخستين سوغات‬             ‫و اعیـان و ت ّجـار و کسـبه در اطـراف‬  ‫که ما و دولت ما را در بر گرفته است‪،‬‬     ‫بریتانیا از ایران (که ضرب‌الاجل‬
‫بويژه حياتی است و اگر بتوانند‬          ‫برخواهـد انگيخـت‪ .‬کوشـش‌های‬            ‫خمينی برای طبقه متوسطی بود‬                                                                                         ‫تغییرناپذیر آن بهار آینده است) اهالی‬
‫با چنبش کارگری ارتباط نزديک‬            ‫گـروه تـازه فرمانـروا برای بازگشـت‬     ‫که چهره‌اش را بعد‌ها در ماه زيارت‬               ‫دیگـر قـرار م ‌یگیرنـد‪.‬‬                          ‫ابراز دارید‪.‬‬      ‫این کشور در مقابل دشمنان خارجی‬
‫تری برقرار کنند ديگر تنها نخواهند‬      ‫بـه خلـوص انقلابـی دوران خمينی‬         ‫کرد (خرداد ‪ )1342‬از سر گرفته‌اند‬     ‫در این حال سلطان احمدشاه‬              ‫در خاتمـه امیدواریـم کـه فضل و‬          ‫ب ‌یدفاع نمانند‪ .‬عواقب ر ّد شدن این‬
‫ماند‪ .‬تا اينجا دانشجويان اين درس‬       ‫بيهـوده اسـت‪ .‬خـود خمينـی نيـز‬         ‫و اين هنوز آغاز کار است‪ .‬زنان و‬      ‫وارد شده در وسط مجلس‪ ،‬نزدیک‬           ‫عنایـت الهـی شـامل حـال همـۀ ما‬         ‫اتمام حجت کل ًا بر عهدۀ ایشان و‬
‫را گرفته اند که دانشگاه به تنهائی‬      ‫در کوتـاه مدتـی از اعتبـار افتـاد و‬    ‫مردانی در هر موقعيت‪ ،‬زندگی و‬         ‫هیأت دولت ایستاده مختصر تعارفی‬        ‫شـده و ن ّیات مقدس ما و کسـانی را‬       ‫مقاماتی است که تعیین مقدرات‬
‫نمی‌تواند بار مبارزه را بر دوش گيرد‪.‬‬   ‫بقـای رژيمـش را در جنگـی کـه‬           ‫گذران خود را هر روز بيشتر زير‬        ‫با روحانیان می‌کند‪ .‬زان پس به‬         ‫کـه خیرخـواه حقیقی ایـن مملکت‬           ‫کشور را درحال حاضر برعهده دارند»‪.‬‬
‫جنبش دانشجوئی كه از ‪/1999‬‬              ‫نعمت‌الهـی می‌شـمرد جسـتجو‬             ‫حمله و فشار گروه نادانانی خواهند‬     ‫شها ‌بالدوله رئیس تشریفات اشاره‬       ‫هسـتند بـرای اصالح امـور ملـت‬           ‫نزدیک به سیصد تن از رجال‬
‫‪ 1378‬لبه تيز حمله متقابل رژيم را‬       ‫کـرد‪ .‬امـروز نيـز حکومت حسـينيه‬        ‫ديد که ايران را رو به مخاطرات‬        ‫می‌کند نطق او را که نوشته شده‬         ‫و حفـظ و صیانـت مملکـت تأییـد‬           ‫سیاسی‪ ،‬روحانیون‪ ،‬اعیان و اشراف‪،‬‬
‫تحمل کرده‪ ،‬به اندازه کافی از اصلاح‬                                            ‫بزرگ می‌راند‪ .‬نيرو‌های مخالف رژيم‬                                                                                  ‫تجار و کسبه و نیز آن عده از وکلا‬
‫طلبان نارو خورده است که ديگر‬                                                  ‫ــ آنها که از مذهبی و ملی مذهبی‬                         ‫است بخواند‪...‬‬                             ‫فرماید»‪.‬‬         ‫که برای مجلس چهارم انتخاب‬
‫به هيچ بخشی از حکومت اعتماد‬                                                   ‫و اصطلاح طلب بريده‌اند و آينده‬       ‫اعلیحضـرت بعـد از تمـام شـدن‬          ‫حاجـی میـرزا یحیـی دول ‌تآبادی‬          ‫شده بودند‪ ،‬دعوتنام ‌های بدین شرح‬
‫نکند‪ .‬مخالفان وفاداری که در جبهه‬                                              ‫خود را در ادامه رژيم اسلام ‌یدر هر‬   ‫لایحـه از مجلـس م ‌یرونـد و رئیس‬      ‫که در مجلس عالی مشـورتی حضور‬            ‫ب ‌هامضای مغرورمیرزا موث ‌قالدوله وزیر‬
‫مشارکت و «مشروط خواهان» سهم‬                                                   ‫صورت زشت آن نم ‌یدانند ــ پيوسته‬     ‫دولـت بـه میـرزا حسـین خـان‬           ‫داشـته اسـت تصویری از آن ب ‌هدست‬
‫خود را از غنائم م ‌یخواهند‪ ،‬همواره‬                                            ‫متحدان بيشتری در مردمی‌که ادامه‬      ‫ادی ‌بالسـلطنه گیلانـی معـاون خود‬                                                         ‫دربار دریافت داشتند‪:‬‬
‫آماده بود‌هاند که از پشت و رو به‬                                              ‫اين وضع را تحمل ناپذير م ‌یبينند‬     ‫امـر م ‌یکند لایحۀ وزارتی را بخواند‪.‬‬                                          ‫«چـون حسـ ‌بالامر اقـدس اعلی‬
‫دانشجويان خنجر بزنند‪ .‬آن مخالفان‬                                                                                   ‫لایحه مزبور شـرح و بسـطی است از‬                                               ‫قـرار اسـت بـرای مشـاوره در امـری‬
‫وفادار را م ‌یبايد به «مخالفان» بيرون‬                                                            ‫خواهند يافت‪.‬‬      ‫لایحـۀ مختصر شـاه‪ ،‬ب ‌هعالوه لزوم‬                                             ‫مهـم و فـوری مجلـس مشـورت‬
‫ارزانی داشت که زندگی‌های خود‬                                                  ‫رئيس جمهوری تازه هر روز بيشتر‬        ‫توجـه این مجلس بـه گرفتن نتیجۀ‬                                                ‫عالـی روز دوشـنبه ششـم قـوس‬
‫را می‌کنند و آرزوی تجديد «بهار‬                                                ‫از هيتلر تقليد می‌کند و سخن‬          ‫قطعـی تـا بتواننـد بـه یادداشـت‬                                               ‫در عمـارت بادگیـر قصـر گلسـتان‬
‫آزادی» و همه خود ‌یها در کنار هم‬                                              ‫مشهور مارکس را به ياد می‌آورد‪:‬‬                                                                                     ‫منعقـد گـردد لـذا بـه جنابعالـی‬
‫را م ‌یکشند‪ .‬دانشجويان به دوم خرداد‬                                           ‫تاريخ تکرار می‌شود‪ ،‬بار اول به‬                 ‫سـفارت جـواب بدهند‪.‬‬                                                 ‫زحمـت م ‌یدهد که در روز و سـاعت‬
‫و بازماندگان ورشکسته اش نيازی‬                                                 ‫صورت تراژدی و بار دوم به صورت‬        ‫رئی ‌سالوزراء که از تندروان ملت‬                                               ‫مذکور در مراسـم افتتاح این مجلس‬
‫ندارند‪ .‬آينده آنها در اتحاد با جنبش‬                                           ‫مضحکه‪ .‬ولی حتی کسی در حد‬             ‫ملاحظه دارد از خود دفاعی کرده‬                                                 ‫حضـور بهمرسـانیده پـس از اصغای‬
‫کارگری است که مانند جنبش‬                                                      ‫بينش او نيز درخواهد يافت که نه‬       ‫پس از تمام شدن قرائت لایحۀ وزارتی‪،‬‬                                            ‫فرمایشـات ملوکانـه در مشـاورات و‬
‫دانشجوئی‪ ،‬و جنبش فمينيستی‬                                                     ‫هيچ يک از اسباب هنگ آسا کردن‬         ‫م ‌یگوید من یادداشت سفارت انگلیس‬                                              ‫مذاکـرات مجلـس شـرکت فرمایید‪.‬‬
‫درخشان ايران خودجوش و خود‬                                                     ‫‪ regimentation‬جامعه را دارد‬          ‫را فقط به این مجلس آورد‌هام بدون‬                                              ‫ایـام افاضات مسـتدام ـ موث ‌قالدوله»‬
                                                                              ‫و نه ايرانی را می‌توان در چنان‬       ‫آن که بخواهم از آن مدافعه کنم و با‬                                            ‫دو ساعت بعد از ظهر روز دوشنبه‬
    ‫زاست و خاموش کردنی نيست‪.‬‬                                                  ‫قالب‌های ذهنی اسير کرد‪ .‬حتی‬          ‫این بیان‪ ،‬دو مطلب را م ‌یرساند؛ یکی‬                                           ‫ششم آذرماه ‪( 1299‬شانزدهم‬
                                                                                                                   ‫مض ّر بودن یادداشت و دیگر آن که او‬                                            ‫ربیع‌الاول ‪ )1339‬مجلس عالی‬
                                                                                                                   ‫اصراری به موافقت کردن با آن ندارد‪.‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17