Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۸۹ (دوره جديد
P. 5
صفحه 5ـ Page 5ـ شماره 1655
جمعه 30نوامبر تا پنجشنبه 6دسامبر 2018
کشاورز شاعر و مجروح جنگ ایران و عراق :ما را نه اصلان اصلانیان از میان ما رفت
غم دوزخ و نه حرص بهشت است! درزندان ،اصلا رفتار روشنفکرانه رضا مقصدی -نسل ما ترانهی
نداشت اما احتمالا با پروندهی اهل شورانگیزش را با صدای شجریان به
محمدعلی نعمتاللهی =«در زمان انقلاب، اصلان اصلانیان تئاتر (سعید سلطانپور ،ناصررحمانی
عضو گروه سرود شهر نژاد) دستگیر شده بود .در آنجا خاطر دارد:
بعد از پایان تحصیلات دبیرستان به خیابان پون هزار الیگودرز بودند .بعد بودم و «خمینی ای امام» چندان به چند و چون و چگونگی بیشتر با سعید م یگشت .انسانی
انجمن ادبی الیگودرز رفت« :انجمن از پیروزی انقلاب برادرانش جزو م یخواندیم .یکی از اولین تاثیر یک شعر یا ترانه در ذهن و زبان مهربان و خاکی و مردمی بود .در شب است و چهرهی میهن،
ادبی پیشتر از ما تاسیس شده بود و مؤسسین سپاه الیگودرز بودند اما کسانی که از دیوار ساواک مردم ،درنگ کرد .پیچیدگیهایی حیاط زندان ،گهگاه با هم قدم سیاهه
در این نجمن هر که شعری داشت مدتی بعد به دلایلی کنار کشیدند». بالا رفتند برادران من بودند دارد که به زبان درنمیآید .گاهی میزدیم اما یادم نمیآید از شعر
خود محمدعلی نعم تاللهی به ما انقلابی بودیم ولی ما را به یک شعر ،چنان در مردم راه م ییابد با هم حرف زده باشیم .از کارش نشستن ،در سیاه یها گناهه
م یخواند». کیهان لندن م یگوید« :در زمان قول روحانی از قطار انقلاب با کامیون ،در بیرون م یگفت و از تفنگم را بده تا ره بجویم
او به عنوان یکی از موسسین کارگاه انقلاب ،عضو گروه سرود شهر بودم پیاده کردند و خوشحالیم که شگفتی م یآفریند. فرهنگ رانندههای کامیون حرف می
نقد الیگودرز نیز در این حوزه فعال بود و «خمینی ای امام» م یخواندیم، که دستمان به خون کسی خندههای اصلان هنوز با من است. زد و میخندید .آنجا بود دانستم که که هر که عاشقه پایش به راهه
تا اینکه بعد از مدتی به گفته خودش یکی از اولین کسانی که از دیوار آلوده نشده و به کسی آزار حیف شد که از دست ما رفت .خیلی برادر بیقراره
«فشار آوردند و کارشکنی کردند؛ در ساواک بالا رفتند برادران من بودند؛ چرا چهرهی روشنفکرانه! ندارد. برادر شعلهواره
انجمن ادبی ،جایی برای کلاس قرار ما انقلابی بودیم ولی ما را به قول نرساند هایم». حیف. امروز به ملاقات «سایه» به
نم یدادند ،ارشاد همه چیز را سانسور حسن روحانی از قطار انقلاب پیاده =محمد علی نعم تاللهی «در مردگانِ خویش نظر میبندیم بیمارستانی در شهر کلن رفتم. برادر دش ِت سین هاش-
م یکردند ،کارگاهی که درست کرده کردند و ما خوشحالیم که دستمان به سا لهاست بر زمینی با او از سوگنامهی دردمند ِ فرج لاله زاره.
بودیم را از بین بردند ،کلا سها ،معلم خون کسی آلوده نشده و به کسی آزار که ارث پدری اوست به با طرح ِ خند های سرکوهی دربارهی اصلان گفتم .او
نقد نداشت ،شعر را بر روی تخته همراهی دو برادر دیگرش و نوب ِت خود را انتظار میکشیم را به درستی میشناخت .از حجب با اصلان در سال ۵۳همبند بودم.
م ینوشتیم یا کپی م یکردیم و به فرخ نیکمرام که حالا بازنشسته هستند و حیای ذاتیاش گفت .اندوهی سیاه نامش را به عنوان شاعر ،ی کبار در
بچ ههای کارگاه م یدادیم و خودمان کشاورزی م یکند .م یگوید ب یهیچ خندها ی». بر چهرهاش نشست .گفتم «سایه» جنگی دیده بودم .گویا در جنگ
نرساندهایم». زمینش دچار ب یآبی شده جان! یادت هست این ترانه چگونه «چاپار» که تنها دو شماره از آن به
با هم به نقد م یپرداختیم». محمدعلی نعم تاللهی به خاطر و دو هکتار از محصول به «چاووش /گروه شیدا» راه یافت؟ کوشش احمدرضا دریایی درآمده بود.
وی را از همان سا لها حتی برای سوابق سیاسی در سال دوم دبیرستان امسالشان خشک شده (چون اورا در گسترهی باورهای چند شعر این دوشمارهی «چاپار» را
اشتغال در یک کار ساده نیز از حضور و در بحبوحه جریانات و کشتار دهه است با این حال م یگوید: سیاسی ،اعتقادی دیگر بود) .گفت خسرو گلسرخی و من به احمدرضا
در ادارات دولتی منع کرده بودند« :هر ۶۰از تحصیل محروم شد ،همان زمان اگر همی نها را هم نداشتیم یادم نیست .گفتم چه شد که این داده بودیم .احتمال میدهم خسرو
جا برای کار م یرفتم در گزینش رد در ۱۷سالگی به همراه دو برادرش به ترانه ،آنگونه گل کرد؟ گفت نم یتوان آن شعر را از او گرفته باشد چون
م یشدم به این دلیل که چند نفر از عنوان بسیجی به جبه ههای جنگ از گرسنگی م یمردیم. نخستین بار این نام را از دهان خسرو
اطرافیانم از زندانیان مجاهد در دهه شنیده بودم .به او گفتم ارمنیست؟
۶۰بودند و به من هم م یگفتند که تو رفتند. م یآشوبد
نعم تاللهی در ادامه اضافه م یکند: ب یقرار یادم نیست چه پاسخ داد.
هم از مجاهدین هستی!» «آب و خاکم در خطر بود .دختران
محمدعلی نعم تاللهی سا لهاست هویزه و سوسنگرد مورد حمله لبریز پرواز چلچل هها علیرضا رضایی طنزپرداز درگذشت
بر روی زمینی که ارث پدری اوست عراق یها قرار م یگرفتند .ما به خاطر میراث زنجیر را
به همراه دو برادر دیگرش که حالا آب و خاک رفتیم جنگ؛ از اول جنگ =علیرضا رضایی که
بازنشسته هستند کشاورزی م یکند. تا سال ۶۹در میدان جنگ بودیم و به بر صخر هی شهاب سنگها پس از رویدادهای «جنبش
م یگوید زمینش دچار ب یآبی شده و م یتکاند سبز» و سال ۸۸از ایران
دو هکتار از محصول امسالشان خشک میهن خدمت کردیم». خارج شد ،در ایمیلی به
شده چون آب به زمین نم یرسد با او در سال ۶۵در جریان عملیات گسترده با لهاشان کیهان لندن نوشته بود که
این حال م یگوید« :اگر همینها را هم کربلای ۵در شلمچه مجروح شد: «دوستانش» به وی توصیه
«در آن عملیات از ناحیه پا مجروح فیروزه رمضانزاده -آنچه خواندید م یکنند کیهان لندن
نداشتیم از گرسنگی م یمردیم». شدم ،منتها تحت پوشش هیچ ارگان شعری از محمدعلی نعم تاللهی؛ نخواند! ولی او به حرفهای
او در ادامه توضیح م یدهد« :بسیار و سازمانی قرار نگرفتم و نیستم؛ همه کشاورز شاعر اهل الیگودرز و مجروح
اتفاقات تلخ ،تجربه کردهام؛ چه در مدارک جانبازیم را دارم ولی دنبال آنها گوش نم یدهد!
جبهه جنگ و چه در عرصه تولید. نکردم و بعد از جبهه رو به کشاورزی جنگ ایران و عراق است.
سال ۸۵تقریبا ۴۰راس گاو شیری فرخ نیکمرام ،مترجم و فعال سیاسی شدن پای ههای دینی و اعتقادی آنها علیرضا رضایی علیرضا رضایی نویسنده و طنزپرداز،
خود را بر اثر سوء مدیریت در تب آوردم». پیشین ساکن امریکا به همراه گودرز م یشوند .به عنوان مثال در تلویزیون وبلا گنویس و سازنده سری
برفکی از دست دادم .این بیماری چراغی شاعر ساکن ایران این شاعر جمهوری اسلامی حر فهایی را به در نقش شهرام امیری در این برنامه کمد یهای «شفا فسازی» بر اثر
از سیستان و بلوچستان پاکستان این شاعر ایرانی پس از بازگشت را شناسایی و اشعار او را جم عآوری خورد مردم م یدهند که هیچ پایه و غوغایی به پا کرد و به شدت مورد
به کردستان رسید ،بیمه هم پاسخ از جبه ههای جنگ ایران و عراق کردهاند .پیشتر فرخ نیکمرام به اساس دینی ندارد .به نظر من اعتقاد توجه مردم قرار گرفت.علیرضا رضایی بیماری قلبی درگذشت.
مناسب نداد .بعد آمدند واکسن تب به دبیرستان رفت و تحصیل در همراه عموی خود مهرشاد نیکمرام یک قوت قلب است اما اینکه به عنوان در برنامه «شفا فسازی» که بطور علیرضا رضایی نویسنده ،طنزپرداز
مالت زدند ولی همه گاوهایم تب مالت رشته ادبیات را شروع کرد اما به ۵۷شعر کوتاه گودرز چراغی شاعر نمونه شخصی یک زنجیر به گردن مستقل اجرا و تهیه و در کانال یوتیوب و کمدین ایرانی مقیم فرانسه بر اثر
گرفتند و مردند .به وزارت کشاورزی گفته خودش «در توالت دبیرستان و دیگر بازمانده جنگ ایران و عراق خود ببندد و ادای سگ بارگاه ائمه خود منتشر م یکرد ،با تابوهایی چون بیماری قلبی درگذشت .این طنزپرداز
شکوائیه بردم و به آقای رکنی معاون شعارهایی نوشته بودند و انگشت اتهام را جم عآوری و ترجمه کرده بودند. را دربیاورد من با این رفتار مخالفم و مذهب و روحانیون م یپرداخت .مردم و کمدین ،به خاطر اجرای طنزهای
وزیر جهاد کشاورزی گفتم فکر کنید مجموعه اشعار محمدعلی نعم تاللهی به شدت آن را دس تمایه طنز خواهم او را در دورههای مختلف با عناوین سیاسی بارها بازداشت شد و در نهایت
زیرگروه حز بالله لبنانم! داد زدم که به سوی من گرفته شد». به نام«دموکراسی واژگان» شامل ۵۰ بلاگر ،شهرام امیری و شفا فسازی به
گاوهای مرا به عمد یا غیرعمد با بعد از اخراج از رشته ادبیات به ناچار شعر به کوشش مهرشاد و فرخ نیکمرام کرد». از ایران مهاجرت کرد.
تغییر رشته داد و در رشته ریاضی اکنون به زبان انگلیسی ترجمه و در علیرضا رضایی که پس از رویدادهای یاد دارند. علیرضا رضایی در دورهای نویسنده
واکسن از بین بردید!» فیزیک تحصیلات خود را در مقطع فروشگاه اینترنتی «آمازون» منتشر «جنبش سبز» و سال ۸۸از ایران علیرضا رضایی پیشتر به کیهان برنام ه «پارازیت» ساخته کامبیز
متوسطه ادامه داد اما در این رشته خارج شد ،در ایمیلی به کیهان لندن لندن گفته بود که «خیل یها حسینی از تولیدات تلویزیون صدای
این کشاورز شاعر ادامه م یدهد: موفق نشد چرا که به گفته خودش شده است. نوشته بود که «دوستانش» به وی تصورشان بر این است که من ائمه آمریکا بود و سپس مت نهای برنامه
«هیچکس جوابگو نیست ،برای رشت هی او نبود ،وقتی به خاطر توصیه م یکنند کیهان لندن نخواند! را مورد تمسخر قرار م یدهم و به «پلتیک» و در نهایت برنام ههای
پروندهام به فرمانداری رفتم و گفتند شکایت علیه اخراج از دبیرستان به کلامت روشنی است ولی او به حرفهای آنها گوش نم یدهد! اعتقادات مردم توهین م یکنم در کمدی با عنوان «شفا فسازی» را
اصل ًا پروندهای نبوده در حالی که برای آموزش و پرورش رفت به او گفتند علیرضا رضایی روز ششم آذر ۹۷بر حالی که من به نوعی مدافع اعتقادات
غرامت گاوها از قرار ۲۰۰هزارتومان «تو م یخواهی مبارزه کنی نه اینکه سپیده سر کشیدهای؟! اثر بیماری قلبی در شهر لیل فرانسه مردم هستم .چرا که احساس م یکنم تهیه و اجرا م یکرد.
پرداخت کردند .به فرمانداری رفتم م یآیی این دیگران هستند که با اجرای یک علیرضا رضایی در رشته مهندسی
گفتم گاوها را خودتان کشتار کردید درس بخوانی!» درگذشت. سری برنام ههای خاص به مقدسات عمران تحصیل کرد ولی بعدها به
و مدرک دادید ،گاوهای من بر اثر نعم تاللهی از دوران نوجوانی شعر آرام در محوطهی کلمات مردم توهین م یکنند و باعث سست عنوان کارگردان و طنزپرداز به فعالیت
واکسن دولت مردند! از سال ۹۴تا گفتن را شروع کرد ،از همان سا لها بساط چهارشنبه سور م یکنی پرداخت .پس از خروجش از ایران ،با
الان درگیر این پرونده هستم .هر گاو به سرودن شعر نو گرایش داشت برنامه «پارازیت» همکاری کرد که
۱۵تا ۲۰میلیون تومان قیمت دارد، «اشعار شاملو را دوست داشتم او را گلدان و بتن یکی از پربینندهترین برنام ههای طنز
فقط دامپزشکی پول گوشتش را به بزرگترین شاعر عصر خودم م یدانم». اینترنت ،سرب و آینه دوران خود بود .بازی علیرضا رضایی
من داد؛ دقیقا دو میلیون و ۷۰۰هزار
تومان! هنوز در دیوان عدالت اداری همه چیز شکایتمحمدرضاشجریانازصداوسیمایجمهوری
درگیرم و گاوداری من بسته است اما م یآیی اسلامی در بلاتکلیفی
وام ی که بابت گاو و گوسفندها گرفته و من
مستقر شده است. که دادگاه تجدیدنظر پرونده شکایت =پرونده شکایت شجریان
بودم بر گردن من است!» به دموکراسی واژ هها م یسپارمت شـهریورماه امسـال ،پس از گذشت محمدرضا شجریان از صدا و سیمای از صدا و سیما به شعبه ۶۸
محمدعلی نعم تاللهی در پایان ۹سـال ،شـکایت اسـتاد آواز ایران از جمهوری اسلامی به شعبه ۶۸دادگاه دادگاه تجدید نظر ارجاع
گفتگو با کیهان لندن م یگوید« :این فرخ نیکمرام ،مسئول جم عآوری صدا و سـیمای جمهوری اسالمی از تجدیدنظر استان تهران ارجاع شده
هم فشاری است که حاکمیت بر مردم اشعار محمدعلی نعم تاللهی در سـوی دادگاه رد شـده و قاضی اعلام داده شده.
م یآورد .فشار دیگر باید چطور باشد؟! گفتگو با کیهان لندن هدف از جمع کـرد که شـجریان به واسـطه پخش است. =زمان رسیدکی به این
ولی ما را نه غم دوزخ و نه حرص آوری اشعار وی و دیگر شاعران آثـارش از صـدا و سـیما بـه شـهرت او گفته که هنوز وقت دادگاه تجدید پرونده بعد از گذشت سه
گمنام ایرانی را معرفی ادبیات زنده رسـیده و سـا لها نیـز از زمـان نظر برای دادرسی به این پرونده
بهشت است». و ناشناخته ایران به جامعه جهانی پخـش این آثار گذشـته اسـت! پس ماه هنوز مشخص نیست.
از صـدور ایـن حکـم ،وکیـل مدافـع تعیین نشده است.
م یداند. شـجریان بـه آن اعتـراض کـرد تـا آقاسی وکیل دادگستری پانزدهم وکیـل مدافـع محمدرضا شـجریان
به گفته وی ،تجربیات محمدعلی پرونـده در دادگاه تجدیـد نظـر آبا نماه گفته بود که پرونده این م یگویـد پرونـده ایـن اسـتاد آواز
نعم تاللهی که در اشعارش بازتاب شکایت دوباره به جریان افتاده و ایرانـی از صـدا و سـیمای جمهـوری
پیدا کرده تجربه فرزندان باوجدان بررسـی شود. به دادگاه تجدید نظر استان تهران اسالمی بـه دادگاه تجدیـد نظـر
بازمانده از انقلاب اسلامی و سربازان کارشناسان عدم رسیدگی عادلانه به ارسال شده است .با این همه ،هنوز ارجـاع داده شـده امـا هنـوز تعییـن
ب یتوقع بازمانده از جنگ ایران و این پرونده را نشان سرپوش گذاشتن مشخص نیست که دادگاه تجدید نظر
عراق است که در طول نزدیک به ۳۰ بر سوء استفاده صدا و سیمای وقت رسیدگی تعیین م یکند یا بدون وقـت نشـده اسـت.
سال نوشته شده و نشا ندهنده بلوغ جمهوری اسلامی از هنرمندان و حضور طرفین دعوا ،تصمیم م یگیرد. محمدحسین آقاسی وکیل مدافع
شعبه ۶۸دادگاه تجدیدنظر در محمدرضا شجریان استاد آواز ایرانی
سیاسی این کشاورز جانباز است. «حق مؤلف» م یدانند. ماههای اخیر در دادگاه انقلاب تهران روز س هشنبه ششم آذرماه اعلام کرد
این پژوهشگر و مترجم در معرفی
محمدعلی نعم تاللهی م یگوید« :وی
ششمین عضو از یک خانواده ۹نفره
در شهر الیگودرز است .محمدعلی
و برادرانش جزو اولین انقلاب یهای
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی