Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۰۸ (دوره جديد
P. 5

‫صفحه ‪ 5‬ـ ‪ Page 5‬ـ شماره ‪۱۶۷۴‬‬                                                                                            ‫روز بزرگداشت سعدی…‬
‫جمعه ‪ ۲۶‬آوریل تا پنجشنبه ‪ ۲‬مه ‪2019‬‬

           ‫رنگی ‌نکمانی به نام انسان…‬

                ‫نگاهی ویژه به آفرینش زن و مرد‬              ‫جواد طالعی ‪ -‬کتاب چاکرا ظاهرا مانیفستی است که‬                ‫اول اردیبهشت ماه در روزشمار ایران روز بزرگداشت سعدی شاعر و اندیشمند ایرانی است‪.‬‬
‫آشو درباره جنسیت زن و مرد دیدگاهی خاص خود دارد‪.‬‬            ‫راجنیش جاندرا موهان جاین‪ ،‬فیلسوف و عارف هندی‬
‫در بخشی از نخستین فصل کتاب درباه داستان آفرینش‬             ‫معروف به «آشو» از خود به یادگار گذاشته و در هند‪،‬‬             ‫«آب ‌یهای اویسی» در گالری ‪ ٩٨‬پاریس‬
‫م ‌یخوانیم‪« :‬خداوند جهان را آفرید‪ .‬نخست ماده را و‬          ‫اقیانوسیه و حتی ایالات متحده آمریکا و اروپا با استقبال‬
‫آخرسر انسان را‪ .‬در طول پنج روز تمام چیزهای دیگر را و‬       ‫خوانندگانی روبرو شده است که راه گریزی از اضطرا ‌بهای‬         ‫تقریبا مجموع ‌های از تمام کارهای‬    ‫مدیر گالری شمس ادامه م ‌یدهد‪:‬‬        ‫کتایونحلاجان‪-‬گالری‪ ۹۸‬مشهور‬
‫در روز ششم مرد را و در آخرین لحظه از روز ششم زن را‬         ‫دوران معاصر م ‌یجویند‪ .‬زند‌هیاد شهروز رشید‪ ،‬شاعر و‬           ‫وی هست‪ .‬بعضی از تابلوها مربوط‬       ‫«زن‪ ،‬اس ‌ب و انار سوژهای اصلی آثار‬   ‫به «گالری شمس» در پاریس به مدت‬
‫آفرید‪ .‬این داستان بسیار نمادین است‪ :‬زن آخرین آفریده‬        ‫نویسنده ایرانی در سا ‌لهای آخر زندگی بخشی از وقت‬             ‫به دوران دانشجویی وی و متعلق به‬     ‫ناصر اویسی هستند‪ .‬اما مثلا زمانی که‬  ‫یکهفته میزبانآثارناصراویسیاست‪.‬‬
‫است‪ ،‬نه مرد‪ .‬و این تمثیل حتی زیباتر است وقتی که‬                                                                                                             ‫وی در اسپانیا زندگی م ‌یکرد بیشتر‬    ‫ناصر اویسی زاده از نقاشان سرشناس‬
‫گفته م ‌یشود زن از مرد آفریده شد‪ .‬این بدان معنا است‬                   ‫خود را صرف برگردان فارسی این کتاب کرد‪.‬‬              ‫چهل یا پنجاه سال پیش هستند‪».‬‬      ‫سوژ‌هها بر گرفته از سنت گاوبازی در‬   ‫مکتب سقاخانه در ایران است‪ .‬آثار‬
‫که زن ظریف شده و فرم صیقل یافته مرد است‪ .‬نخست‬              ‫کتاب در ‪ ۲۸۰‬صفحه و ‪ ۱۸‬فصل‪ ،‬با فصلی زیر عنوان‬                 ‫این نمایشگاه از تاریخ ‪ ١۶‬آوریل به‬   ‫اسپانیاست که او به آنها نگاه ایرانی‬  ‫وی در موز‌ههای متعدد در شهرهای‬
‫آنکه زن به معنای شهود‪ ،‬شعر و خیا ‌لبازی است‪ ،‬مرد به‬        ‫«انسان یک رنگین کمان است» آغاز م ‌یشود و با فصل‬              ‫مدت ی ‌ک هفته در پاریس برقرار است‪.‬‬                                       ‫مختلف جهان مانند رم‪ ،‬نیویورک‪،‬‬
‫معنای خواست و نثر و منطق‪ .‬اینها نمادها هستند‪ :‬مرد به‬       ‫«محدودی ‌تهای ترمینولوژی غربی در سفر به پیکرهای‬              ‫علی جمشیدی در مورد برنام ‌هریزی‬                       ‫بخشیده است‪».‬‬
‫معنای مهاجم است و زن به معنای پذیرندگی که بالاترین‬                                                                      ‫برای فروش این آثار م ‌یگوید‪« :‬در‬    ‫علی جمشیدی در ادامه درباره‬               ‫مادرید‪ ،‬برلین نگهداری م ‌یشود‪.‬‬
                                                                                          ‫لطیف» پایان م ‌ییابد‪.‬‬         ‫گالری ما قیمت آثار خیلی بالا نیست‬   ‫انتخاب تابلوهای این نمایشگاه‬         ‫اوهمچنین جایز‌ههای بسیاری در‬
                                     ‫مرحله است‪».‬‬                               ‫چاکرا‪ ،‬رنگی ‌نکمانی به نام انسان‬         ‫تا کسانی که علاقمند هستند توانایی‬   ‫م ‌یگوید‪« :‬مجموع ‌هی «آب ‌یهای‬       ‫نمایشگا‌ههای بی ‌نالمللی کسب کرده‬
                                                                    ‫نویسنده‪ :‬آشو (راجنیش چاندرا موهان جاین)‬             ‫خرید آثار هنری اصل را داشته باشند‪.‬‬  ‫اویسی» به این دلیل انتخاب شد‌هاند‬    ‫است‪.‬برگزارکننده نمایشگاه ناصر‬
                           ‫بیداری نیروی زندگی‬                                                                           ‫نمایشگاه بعدی ما کلکسیونی از آثار‬   ‫که ناصر اویسی از رنگ آبی در‬          ‫اویسی در پاریس‪ ،‬گالری شمس با‬
‫عصاره موضوع مطرح شده در دومین بخش کتاب را‬                                                ‫ترجمه‪ :‬شهروز رشید‬              ‫هنرمندان جوان است که پنج دوره‬       ‫تابلوهایش زیاد استفاده م ‌یکند‬
‫م ‌یتوان چنین خلاصه کرد‪« :‬تنها آنگاه چیزی درباره خود‬        ‫ناشر‪ :‬نشر آفتاب‪ ،‬نروژ؛ ‪ ۲۸۰‬صفحه‪ ۱۳۹۷ ،‬خورشیدی‬               ‫آن در تهران برگزار شده و ششمین‬      ‫و رنگ آبی او بسیار خاص است‪.‬‬                ‫مدیریت علی جمشیدی است‪.‬‬
                                                           ‫فص ‌لهای دیگر کتاب عبارتند از‪ :‬کوندالینی یا بیداری‬           ‫دوره آن در پاریس برگزار خواهد شد‪.‬‬   ‫البته تمامی کارهای حاضر در این‬       ‫علی جمشیدی درباره برگزاری این‬
    ‫تجربه خواهی کرد که چرخش به درون خود کنی‪».‬‬              ‫نیروی زندگی‪ ،‬پ ‌لهای شک ‌لگیری پیکرهای لطیف‪،‬‬                 ‫این کللکسیون «حراج گالری شمس»‬       ‫نمایشگاه آبی نیستند‪ ».‬مدیر گالری‬     ‫نمایشگاه م ‌یگوید‪« :‬این دومین بار‬
‫در همین بخش اشاره م ‌یشود که چاکراها در همه وجود‬           ‫شالود‌ههای هماهنگی در سه پیکر نخست‪ ،‬امکا ‌نهای‬                                                   ‫شمس م ‌یگوید‪« :‬این نمایشگاه‬          ‫است که نمایشگاه ناصر اویسی را در‬
‫دارند‪ ،‬اما تعدادشان فرد به فرد متفاوت است‪ .‬ریشه انرژی‬      ‫پژوهش در پیکر لطیف‪ ،‬هفت نوع رویا و هفت شکل‬                                           ‫نام دارد‪».‬‬                                       ‫پاریس برگزار م ‌یکنیم‪ .‬مجموع ‌های‬
‫کوندالینی‪ ،‬یعنی کانالی که انرژی از طریق آن صعود‬            ‫واقعیت‪ ،‬سادگی و توانایی در چاکراها‪ ،‬خواب و بیداری در‬                                                                                  ‫که در این نمایشگاه حضور دارد‬
‫م ‌یکند نیز‪ ،‬در انسا ‌نها متفاوت است‪ .‬هرچه بیشتر به‬        ‫چاکراها‪ ،‬تنش و آرامش در پیکرهای لطیف‪ ،‬هشیارسازی‬
                                                           ‫پیکر لطیف‪ ،‬تجربه مرگ و زندگی در پیکر لطیف‪،‬‬                                                                                                   ‫«آب ‌یهای اویسی» نام دارد‪».‬‬
      ‫درون نفوذ کنی‪ ،‬به همان نسبت فرد ‌یتر هستی‪».‬‬          ‫هوشیارساز ِی پیکر لطیف‪ ،‬سیستم یوگای پاتانجلی و رابطه‬                                                                                  ‫علی جمشیدی اضافه م ‌یکند که‬
‫زند‌هیاد شهروز رشید در برگردان فارسی کتاب چاکرا‬            ‫آن با پیکر لطیف‪ ،‬تاثیرات روزه و خوراک بر پیکر لطیف‪،‬‬                                                                                   ‫«اویسی از پیشگامان هنر سقاخانه در‬
‫کوشیده است به ویژگ ‌یهای زبان آشو وفادار بماند‪ .‬به‬         ‫شک ‌لهای پدیداری پرانا در هفت پیکر‪ ،‬تانترا و جها ِن‬                                                                                   ‫ایران است‪ .‬وی قبل از وقوع انقلاب‬
‫این ترتیب‪ ،‬کتاب در بعضی موارد به نثری شبیه متون‬                                                                                                                                                  ‫‪ ،۵۷‬در اسپانیا با سمت دیپلمات کار‬
‫قدیم ‌ینزدیک م ‌یشود‪ ،‬با این همه کاملا روان و یکدست‬                        ‫چاکراها و آشفتگی در سلو ِک تانترایی‪.‬‬                                                                                  ‫م ‌یکرد و از همین رو با بسیاری از‬
                                                                                                                                                                                                 ‫هنرمندان اسپانیایی آن دوران مانند‬
                                             ‫است‪.‬‬                              ‫عدد هفت در تمد ‌نهای کهن‬                                                                                          ‫سالوادور دالی و پابلو پیکاسو آشنایی‬
‫متاسفانه در ابتدا و انتهای کتابی که به همت نشر آفتاب‬       ‫عدد هفت‪ ،‬در همه تمد ‌نهای کهن جایگاهی ویژه دارد‪.‬‬                                                                                      ‫داشته و حتی با آنها نمایشگا‌ههای‬
‫در نروژ روانه بازار کتاب شده‪ ،‬نه شرحی درباره مترجم‬         ‫در عرفان ایرانی و عربی‪ ،‬ما هفت شهر عشق را داریم که‬                                                                                    ‫مشترک گذاشته است‪ .‬در بعضی‬
‫م ‌یخوانیم و نه توضیحی درباره نویسنده اصلی آن‪ ،‬آشو‪.‬‬        ‫برای رسیدن به وحدت وجود باید طی کرد‪ .‬در اسطور‌هها‪،‬‬                                                                                    ‫آثار وی‪ ،‬تاثیر هنرمندان اسپانیایی‬
                                                           ‫آسمان دارای هفت طبقه است و نی ‌کترین انسا ‌نها پس‬                                                                                     ‫و آوانگارد را م ‌یبینیم‪ .‬آبستره و‬
      ‫این اشکال را در کار بیشتر ناشران ایرانی م ‌ییابیم‪.‬‬   ‫از مرگ در طبقه هفتم آن جای م ‌یگیرند‪ .‬در مقابل‪،‬‬                                                                                       ‫فیگوراتیوی که در آثار وی هست در‬
                                                           ‫دوزخ نیز دارای هفت لایه زیرزمینی است که بزرگترین‬                                                                                      ‫واقع با جنس ایرانی اما با تکنیک و‬
                        ‫درباره نویسنده ومترجم‬
‫شهروز رشید که چندماه پیش در پی یک بیماری طولانی‬                    ‫گناهکاران به عمق لایه هفتم آن رانده م ‌یشوند‪.‬‬                                                                                      ‫نگاه آوانگارد انجام شده است‪».‬‬
‫در برلین بدورد حیات گفت‪ ،‬آثار متعددی را از سندور‬           ‫هف ‌تسین‪ ،‬نمادی برای برکت و شادی و بهروزی‬
‫مارای‪ ،‬سز نوت ‌هبوم‪ ،‬آموس اوز و فئودور داستایوفسکی‬         ‫است که در ‪ ۱۳‬روز نخست سال نو نه تنها در ایران‬                ‫حمایت از سینماگران جوان در لندن‬
‫ترجمه و منتشر کرد‪ .‬از او همچنین چند مجموعه شعر‬             ‫که در افغانستان‪ ،‬تاجیکستان‪ ،‬آذربایجان‪ ،‬هند‪ ،‬پاکستان‬
                                                           ‫و بسیاری دیگر از کشورهای خاورمیانه و نزدیک تا قفقاز‬                                              ‫ویدئو‬                                ‫برنامه حمایت «بنیاد ژاله اصفهانی»‬
                               ‫به یادگار مانده است‪.‬‬        ‫و آسیای صغیر در حیط ‌هی آنچه قلمرو فرهنگ ایرانی‬                                                                                       ‫از سینماگران جوان ایرانی ساکن‬
‫«مرثی ‌های برای شکسپیر» نیز رمان ‌یست از شهروز رشید‬        ‫خوانده م ‌یشود گسترده م ‌یشود‪ .‬از دید آشو‪ ،‬انسان نیز‬         ‫«برایدیدنویدئو‪،‬رویعکسکلیکنمودهویابهسایتکیهانلندنمراجعهنمایید‪».‬‬           ‫بریتانیا در نشستی در دانشگاه‬
‫درباره زندگی یک معلم تاریخ که به او لقب «حسنک» را‬          ‫دارای هفت چاکرا است‪ ،‬اما او باور دارد که تعداد چاکراها‪،‬‬
‫داد‌هاند‪ :‬یک ایرانی از دنیا بریده در برلین‪ .‬به نوشته ناصر‬  ‫در انسا ‌نهای مختلف م ‌یتواند متفاوت باشد‪ .‬مثلا در حالی‬      ‫شناساندن گروهی از این فیلمسازان‬     ‫مستند کوتاهش جایزه اسکار دریافت‬               ‫«سواس» لندن برگزار شد‪.‬‬
‫غیاثی این معلم م ‌یخواهد از طریق فهم رابط ‌ه خودش با‬       ‫که هندوها نیز مثل آشو به وجود هفت چاکرا باور دارند‪،‬‬          ‫جوان و جلب حمایت جامعه ایرانیان‬                                 ‫کرد‪.‬‬     ‫نشست حمایت از سینماگران جوان‬
‫خودش‪ ،‬با زندگی‪ ،‬با محیط‪ ،‬با تاریخ و با هر آ ‌نچه در سر‬     ‫بودائ ‌یها برای تعالی انسان ‪ ۹‬چاکرا قائ ‌لاند و تبت ‌یها ‪۴‬‬   ‫در بریتانیا‪ ،‬نشستی را در «سالن‬                                           ‫ایرانی‪ -‬بریتانیایی با پیام ویدیوئی‬
‫دارد‪ ،‬ادبیات بیافریند‪ .‬شخصیت محوری رمان اعتقاد دارد‪:‬‬                                                                    ‫خلیلی» دانشگاه «سواس» برگزار‬        ‫گروهی از کارگردانان ایرانی و‬         ‫رایکا زهتابچی‪ ،‬کارگردان ‪ ۲۶‬ساله‬
‫«ادبیات آنگاه آغاز م ‌یشود که چرخ زندگی از حرکت باز‬                                     ‫چاکرا را کافی م ‌یدانند‪.‬‬        ‫کرد‪ .‬کیهان لندن که در این مراسم‬     ‫ایران ‌یتبار نیز در بریتانیا زندگی‬   ‫ایرانی آمریکایی و برنده جایزه اسکار‬
‫مانده باشد»‪ ،‬پس در «صع ‌بالعبورها» چادر م ‌یزند و غرق‬               ‫انسان‪ ،‬رنگی ‌نکمانی با هفت رنگ توأمان‬               ‫حضور داشت ضمن گزارش با یکی از‬       ‫م ‌یکنند‪ .‬برخی از آنان هنوز در‬
‫خودش م ‌یشود‪ .‬او م ‌یخواهد به اعماق خودش برود‪ ،‬آنجا‬        ‫شاید فراز آغازین کتاب را بتوان عصاره نهایی افکار آشو‬         ‫این سینماگران جوان‪ ،‬سوگل افشار‪،‬‬     ‫ابتدای راه هستند‪ ،‬ولی با این وجود‬                      ‫آغاز به کار کرد‪.‬‬
‫نفس بکشد‪ ،‬خودش را ببیند و بعد برگردد به بیرون‪ ،‬اما‬         ‫در کتاب چاکرا ارزیابی کرد‪« :‬انسان یک رنگی ‌نکمان است‪،‬‬                                            ‫توانست ‌هاند توجه منتقدین را جلب‬     ‫در این نشست کارهای چهار‬
                                                           ‫با هفت رنگ توأمان‪ .‬این زیبایی او است و مشکل او هم‬               ‫گفتگوی کوتاهی انجام داده است‪.‬‬    ‫نمایند‪« .‬بنیاد ژاله اصفهانی» برای‬    ‫سینماگر جوان ایرانی‪ ،‬سوگل افشار‪،‬‬
                                         ‫نم ‌یتواند‪.‬‬       ‫هست‪ .‬انسان لای ‌هها و بُعدهای بسیار دارد‪ .‬وجود او ساده‬                                                                                ‫بردیا جلالی‪ ،‬سعید فاطمی و وحید‬
‫چاندرا موهان جاین‪ ،‬عارف و فیلسوف هندی و پای ‌هگذار‬         ‫نیست‪ ،‬مرکب است و از این درهم تنیدگی هماهنگی زاده‬
‫«جنبش راجنیش» در هند در سال ‪ ۱۹۳۱‬به دنیا آمد و در‬          ‫م ‌یشود‪ .‬آهنگی ایزدی‪ .‬نکته نخست برای درک انسان این‬                                                                                                    ‫کشاورز اکران شد‪.‬‬
‫سال ‪ ۱۹۹۰‬درگذشت‪ .‬در ویک ‌یپدیای فارسی درباره وی‬            ‫است که او هنوز نیست‪ ،‬بلکه یک امکان و ظرفیت است‪ .‬او‬                                                                                    ‫در سا ‌لهای اخیر بسیاری از ایرانیانی‬
‫م ‌یخوانیم که او همواره بر اهمیت مراقبه‪ ،‬آگاهی بر ذهن‪،‬‬     ‫م ‌یتواند باشد و فقط یک عهد و پیمان است‪ .‬سگ هست‪،‬‬                                                                                      ‫که در خارج از کشور متولد شد‌هاند و‬
‫عشق‪ ،‬شهامت‪ ،‬خلاقیت و جشن و شادی تأکید م ‌یکرد‬              ‫صخره هست‪ ،‬خورشید هست‪ ،‬اما انسان م ‌یتواند باشد‪.‬‬                                                                                       ‫یا والدین آنها در کودکی آنان مجبور‬
‫که با باور به نظا ‌مهای اعتقادی و سن ‌تهای دینی سرکوب‬      ‫ترس و رنج از همینجا برم ‌یخیزد‪ .‬انسان م ‌یتواند شکوفا‬                                                                                 ‫به مهاجرت از ایران شدند‪ ،‬در سینما‬
‫شد‌هاند‪ .‬او مدیتیشن پویا را به وجود آورد که معتقد بود‬      ‫شود‪ ،‬ممکن هم هست که شکوفا نشود‪ .‬ترس و لرز و تردید‬                                                                                     ‫موفقی ‌تهای چشمگیری به دست‬
‫روشی مناسب برای خودبازیابی انسان مدرن است‪ .‬آشو در‬                                                                                                                                                ‫آورد‌هاند‪ .‬برخی از این سینماگران‬
‫اواخر دهه ‪ ۱۹۶۰‬رویکرد بازتری را در رابطه با میل جنسی‬                             ‫درونی از اینجا بر م ‌یخیزد…»‬                                                                                    ‫جوان چون بابک انواری یا علی‬
‫در انسان تبلیغ م ‌یکرد که باعث شد در هند و بعدها در‬        ‫آشو‪ ،‬که متاسفانه در کتاب هیچ جا نام کامل او ذکر‬                                                                                       ‫عباسی‪ ،‬بریتانیا و سوئد را در جوایز‬
‫نشریات سراسر جهان لقب «سکس گورو» به او داده شود‪.‬‬           ‫نشده است‪ ،‬انسان را «پلی میان حیوان و الوهیت م ‌یداند‪.‬‬                                                                                 ‫اسکار نمایندگی کردند‪ .‬یکی از این‬
‫آشو همچنین از منتقدان جدی ایدئولوژ ‌یهای سیاسی‬             ‫او م ‌یگوید که برای رسیدن به الوهیت‪ ،‬انسان دارای‬                                                                                      ‫کارگردانان جوان‪ ،‬رایکا زهتابچی‪،‬‬
‫مثل سوسیالیسم و همچنین بنیادگرایی مذهبی در هند‬             ‫هفت چاکرا است‪ .‬سه چاکرای نخست با نا ‌مهای مولادهار‬                                                                                    ‫اولین زن ایرانی است که برای فیلم‬
‫بود‪ .‬او در سال ‪ ۱۹۸۱‬در نتیجه فشار دولت وقت هند‬             ‫(چاکرای ریشه)‪ ،‬سوادهیستان (چاکرای خاجی) و مانیپورا‬
‫به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد‪ ،‬اما درآستانه سال‬        ‫یا چاکرای ستار‌های‪ ،‬به مراحل حیوانی تعلق دارد‪ ،‬چاکرای‬
‫‪ ۱۹۹۰‬به دلایل حقوقی از جمله پیامدهای پروند‌هی یک‬           ‫چهارم یا چاکرای آناهاتا متعلق به قلب است و عشق و‬
‫ترور بیولوژیک که آشو مدعی بود از آن ب ‌یخبر بوده است‪،‬‬
‫از این کشور اخراج شد و به هند بازگشت و در همانجا در‬                  ‫عشق پل میان حیوان و الوهیت انسان است‪».‬‬
                                                           ‫چاکراهای پنجم تا هفتم را آشو سه مرحله رسیدن به‬
                               ‫‪ ۵۹‬سالگی درگذشت‪.‬‬            ‫الوهیت م ‌یداند‪ ،‬همانطور که عطار در هفت شهر عشق با‬
                                                           ‫گذر از این هفت شهر است که انسان را از فرود خاک به‬

                                                                                          ‫فراز آسمان م ‌یرساند‪.‬‬
                                                           ‫آشو م ‌یگوید‪« :‬انسان پلی میان حیوان و الوهیت است‪.‬‬
                                                           ‫حیوانات ب ‌یاندازه خوشبخ ‌تاند‪ .‬طبیعتا خود این را درک‬
                                                           ‫نم ‌یکنند‪ .‬آنها خودآگاهانه خوشبخت نیستند‪ ،‬اما ب ‌یاندازه‬
                                                           ‫خوشبخ ‌تاند‪ .‬بدون نگرانی‪ ،‬بدون عصبیت‪ .‬خدا ب ‌یاندازه‬
                                                           ‫خوشبخت و آگاه است‪ .‬انسان دقیقا میان این دو است‪ :‬در‬
                                                           ‫نوسان میان بودن یا نبودن‪ .‬م ‌یگویم انسان یک رنگی ‌نکمان‬
                                                           ‫است‪ ،‬چرا که رنگی ‌نکمان چش ‌ماندازهایی روشن به تو‬
                                                           ‫م ‌یبخشد تا بتوانی خود را درک کنی‪ .‬از پس ‌تترین تا‬
                                                           ‫رفی ‌عترین حال ‌تها‪ .‬در هند این تمثیل فرم چاکرا را به خود‬
                                                           ‫گرفته‪ .‬پایی ‌نتری ‌نشان موالدهار و بالاتری ‌نشان ساهاسرار‪».‬‬
                                                           ‫در سه چاکرای نخست‪ ،‬مسئله بر سر خوردن‪ ،‬پول‪،‬‬
                                                           ‫قدرت‪ ،‬برتری و سکس است‪ .‬بنابراین‪ ،‬آنچه پایین‬
                                                           ‫چاکرای چهارم یعنی قلب است‪ ،‬حیوانی و آنچه بالای آن‬
                                                           ‫است‪ ،‬ایزدی ارزیابی م ‌یشود‪ .‬آشو بر این باور است که‬
                                                           ‫یزدا ‌نشناسان مسیحی از آنجا که دارای درکی منطقی‬
                                                           ‫و نظری هستند و هرگز امر جوهری را لمس نم ‌یکنند‪،‬‬
                                                           ‫هیچوقت به ژرفا نم ‌یرسند‪ .‬طرح این نظریه نشان م ‌یدهد‬
                                                           ‫که آشو احتمالا با دیدگا‌ههای مایستر اکارت عارف آلمانی‬
                                                           ‫قر ‌نهای سیزدهم و چهاردهم میلادی در کتاب «وحدت‬

                                                                             ‫با خدا» آشنایی زیادی نداشته است‪.‬‬

                                                           ‫وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9   10