Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۴۸ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 1۲‬شماره ‪1۷1۴‬‬
                                                                                                                                                                ‫جمعه ‪ ۱۸‬تا پنجشنبه‪ ۲۴‬بهمنماه ‪۱۳۹۸‬خورشیدی‬

‫تأملات بهنگام؛ «هامون»‪ ،‬سی سال بعد؛‬                                                                                       ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات درایران (‪)1۵6‬‬
       ‫خست‪ :‬زمینهی تاریخی‬
                                                                                                                          ‫احمد‌احـرار‬                           ‫( کیهان لندن شماره ‪) 133۷‬‬

‫دگراندیشان داخلی‪ ،‬محصول این‬               ‫ایران‪ ،‬ابراهیم حاتمیکیای تازه از‬         ‫= سال ‪ ،1368‬شروع‬                       ‫تهدید وزیر جنگ و فرماندۀ کل قوا‬       ‫یکی بیطرفی در سیاست خارجه‬                ‫مستوفی کنار رفت و بار دیگر قرعه‬
 ‫کشمکش جناحی بر سر قدرت بود‪.‬‬              ‫تخم درآمده با «مهاجر»اش‪ ،‬به مدد‬          ‫دورانی جدید از باز ِی‬                  ‫است‪ .‬روزی امیر اقتدار محمودخان‬        ‫که در زمان فترت و غیبت مجلس‬              ‫بهنام مشیرالدوله افتاد‪ .‬جز او‪ ،‬در‬
                                          ‫دوپینگ و حمایت ارباب قدرت‪ ،‬سودای‬         ‫مر د م فر یبی د ر تا ر یخ‬              ‫انصاری‪ ،‬که گاهگاه بهنیابت و‬           ‫فوقالعاده اهمیت دارد‪ ،‬یکی تسریع‬          ‫میان رجال سیاسی ایران‪ ،‬کسی نبود‬
‫از طرف دیگر‪ ،‬بد نیست به این موضوع‬         ‫رقابت و عرضاندام در بازی بزرگان را‬       ‫جمهوری اسلامی است‪.‬‬                     ‫نمایندگی از طرف وزیر جنگ در‬           ‫در افتتاح دورۀ پنجم‪ .‬و با این سه‬         ‫که شایستۀ صدارت در چنان زمان و‬
‫هم اشاره شود که بیشت ِر دار و دسته‬        ‫داشت‪ .‬همچنین در اتفاقی نادر‪ ،‬سه‬          ‫روزهای نخست فروردین‬                    ‫هیأت وزرا حاضر میشود‪ ،‬بهدستور‬         ‫اصل است که بهعقیدۀ من و آقایان‪،‬‬
‫سیدمحمد خاتمی در وزارت فرهنگ و‬            ‫کارگردا ِن زن‪ -‬رخشان بنیاعتماد‪،‬‬          ‫این سال با عزل حسینعلی‬                 ‫وزیر جنگ با مشیرالدوله در هیأت‬        ‫سپردن زمان فترت بهایشان یکی از‬                         ‫چنان اوضاعی باشد‪.‬‬
‫ارشاد اسلامی آن دوره‪ ،‬بچهمذهبیهای‬         ‫پوران درخشنده و تهمینه میلانی– با‬        ‫منتظریازقائممقامیرهبری‬                 ‫خشونت میکند و به او میفهماند‬                                                   ‫مورخالدوله سپهر‪ ،‬در خاطرات‬
‫مهندسیخوانده سابقا چماقداری بودند‬         ‫فیلمهای قابل قبول («پول خارجی»‪،‬‬          ‫شروع شد و دو ماه پس از آن‬                                                              ‫کارهای خوب بوده است‪.‬‬           ‫سیاسی خود‪ ،‬مشیرالدوله را چنین‬
‫که پس از چند سال درگیری با اهل‬            ‫«عبور از غبار» و «بچههای طلاق»)‬          ‫واقعه‪ ،‬روحالله خمینی به‬                        ‫که باید کنارهگیری نماید»‪.‬‬     ‫درین جلسه مشیرالدوله حضور‬                ‫توصیف میکند‪« :‬میرزا حسن خان‬
‫هنر و فرهنگ و تلاش برای «ارشاد»‬           ‫در بخش مسابقه سینمای ایران حضور‬          ‫لقاءالله متصل گردید‪ .‬اکبر‬              ‫مشیرالدوله که عمری را به نیکنامی‬      ‫نداشت و فروغی از وکلا تشکر کرد‪.‬‬          ‫پیرنیا مشیرالدوله دانشمند حقوقدان‬
‫و سرکوب آنها‪ ،‬به سبب معاشرت با‬                                                     ‫رفسنجانی و علی خامنهای‪،‬‬                ‫و عزت نفس و با حفظ پرستیژ گذرانده‬     ‫شاه از قدرت سردار سپه نگران است‬          ‫و متخصص در قانون و قضا‪ ،‬دیپلومات‬
‫این جماعت‪ ،‬قدری از خشکمغزی و‬                                      ‫داشتند‪.‬‬          ‫به اشتراک‪ ،‬امور کشور را‬                ‫بود‪ ،‬مسلماً حاضر نبود خشونتهای‬        ‫و در نهانی میکوشد خود را از چنگ‬          ‫روشنبین و مآلاندیش‪ ،‬دارای ذوق‬
‫خشونت مذهبیشان کاسته شده بود‪.‬‬             ‫جوایز اصلی جشنواره آن سال اما‬            ‫در دست گرفتند و به تلویح‬               ‫وزیر جنگ خود را تحمل کند‪ ،‬علاوه‬       ‫او خلاص کند‪ ،‬توسل به مستوفی‬              ‫تشکیلاتی و قدرت کار مستمر و ثابت‬
‫ُز َعمای این جماعت همچنین دچار‬            ‫میان «هامون» و «مهاجر» تقسیم شد‬          ‫و تصریح‪ ،‬شکل جدیدی‬                     ‫بر آن موقعیت را چنان میدید که‬         ‫و مشیرالدوله برای ریاست وزراء‬            ‫ممزوج به حزم و احتیاط بود‪ .‬بر امیال‬
‫نوعی مشنگی شبهعرفانی بودند که‬             ‫و باقی فیلمهای نامبرده‪ -‬بجز «مادر»‬       ‫از حکومتورزی در نظام‬                   ‫کلیۀ اختیارات در دست وزیر جنگ‬                                                  ‫خویش تسلط کامل داشت و در برابر‬
‫مایهاش‪ ،‬آرزوی پیریزی «هنر نوین‬            ‫که دو جایزه برای بازیگران نقش اول‬        ‫جمهوری اسلامی را به‬                    ‫است و هیچ نقطۀ اتکائی که بتوان‬                ‫بههمین منظور بوده است‪.‬‬           ‫مصائب عظیم خونسردی نشان میداد‬
‫دینی» بود‪ .‬چنین هنری از چشمانداز‬          ‫زن (رقیه چهرهآزاد) و نقش دوم مرد‬         ‫باشندگان ایرانزمین‪ ،‬نوید‬               ‫قانون را با آن حفظ کرد وجود‬           ‫احمدشاه بهفکر افتاد که با اعزام‬          ‫و با سرانگشت تدبیر نقشۀ نمایندگان‬
‫آنها‪ ،‬قرار بود هم «معناگرا» و هم‬          ‫(اکبر عبدی) گرفت‪ -‬دست خالی از‬                                                   ‫ندارد‪ ،‬حیثیت دوستی او و حفظ‬           ‫ولیعهد به آذربایجان (‪ ۲۵‬سرطان‬            ‫اجانب را خنثی میکرد‪ .‬علاوه بر‬
‫«پستمدرن» باشد‪ .‬معجونی از تلفیق‬           ‫این رقاب ِت دولتفرموده بازگشتند‪.‬‬                             ‫دادند‪.‬‬             ‫آبروی وزرایش بیش از هر چیز مورد‬       ‫‪ )۱۳۰۲‬مرکز قدرتی در برابر سردار‬          ‫احترام به قوانین‪ ،‬پایبند قانون اخلاقی‬
‫باورهای شیعهگری‪ ،‬عرفان شرقی و‬             ‫اینکه چرا جوایز آن سال اینگونه‬           ‫= دم و دستگاه رهبر ِی‬                  ‫علاقهاش بود‪ .‬البته چنین شخصیتی‬        ‫سپه ایجاد کند‪ .‬دولتآبادی میگوید‪:‬‬         ‫نیز بود‪ .‬احتراز وی از اقدامی که لطمه‬
‫اگزیستانسیالیسم غربی که بایستی‬            ‫تقسیم شد‪ ،‬قدری دیرتر در ادامه این‬                                               ‫وقتی که ببیند کار به جایی برسد که‬     ‫«ماه محرم رسیده است و در ادارۀ‬           ‫به آزادی انتخابات وارد سازد به حد‬
‫در زرورق مظاهر هنر و عرفان اسلامی‬         ‫سلسله مطالب خواهد آمد اما پیش از‬                                                ‫پاچه و ران حوالۀ وزیری از وزرای‬       ‫قشونی روضهخوانی میکنند‪ ،‬شاه‬              ‫وسواس میرسید‪ .‬اگر میشنید یک‬
                                          ‫آن‪ ،‬اشاره به زمینه تاریخیای که آن‬                                               ‫کابینه داده شود‪ ،‬برای او بس ناگوار‬    ‫بهملاحظۀ سردار سپه به مجلس‬               ‫نفر انتخابکننده در دو حوزه رأی‬
                    ‫پیچیده شود‪.‬‬                                                                                                                                 ‫روضهخوانی نظامیان آمده است‪،‬‬              ‫داده بیاغراق لرزه بر اندامش مستولی‬
                                                                                                                                                   ‫میآید‪.‬‬       ‫سردار سپه هم با مشیرالدوله‬               ‫میشد‪ .‬فکر تعویض صندوق یا قرائت‬
‫فخرالدین انوار (معاون سینمایی‬             ‫جشنواره کذایی در آن برگزار شد‪،‬‬           ‫جدید کشور‪ ،‬برای سوا ِر‬                 ‫او با کمال شهامت گفت که حاضر‬          ‫رئیسالوزراء اندکی دورتر نشسته‬            ‫آراء مجهول و موهوم از مخیلهاش‬
‫خاتمی در آن دوره)‪ ،‬همراه زیردستش‬                        ‫بیفایده نخواهد بود‪.‬‬        ‫امور شدن‪ ،‬به زمان و‬                    ‫نیست با وزیر او بدین نهج گفتگو شود‬                                             ‫خطور نمیکرد‪ .‬برای قبول ریاست‬
‫سیدمحمدبهشتیشیرازی(مدیرعامل‬                                                        ‫ظاهرسازی مفصلی نیاز‬                    ‫و سپس از جلسۀ هیأت دولت خارج‬                                    ‫است‪.‬‬           ‫دولت تمایل مجلس شورای ملی را‬
‫وقت «بنیاد سینمایی فارابی») سالها‬         ‫سال ‪ ،۱۳۶۸‬شروع دورانی جدید از‬            ‫داشت و از این رو‪ ،‬قدری‬                                                       ‫شاه به رئیسالوزرا گفته بود بیاطلاع‬       ‫کافی نمیدانست و موافقت افکار‬
‫برای عمل آورد ِن چنین معجونی به‬           ‫باز ِی مردمفریبی در تاریخ جمهوری‬         ‫گشایش ظاهری و تاکتیکی‬                       ‫شد و تصمیم به استعفا گرفت‪.‬‬       ‫سردار سپه‪ ،‬فرمان حکومت آذربایجان‬         ‫عامه را از شرایط اساسی و ضروری‬
‫این در و آن در زده بودند و همه جور‬        ‫اسلامی است‪ .‬روزهای نخست فروردین‬          ‫در سیاستهای فرهنگی‬                     ‫در اینجا مورد دیگری نیز پیش‬           ‫ولیعهد را صادر کنند‪ .‬فرمان صادر‬
‫ترفندی را‪ -‬از اکران مستمر فیلمهای‬         ‫این سال با عزل حسینعلی منتظری از‬         ‫حکومت را برای نیل به این‬               ‫آمد که مشیرالدوله آن را مستقیماً‬      ‫میشود و بهصحۀ شاه میرسد و وزیر‬                                ‫میشمرد‪»...‬‬
‫تارکوفسکی و پاراجانف در سینماهای‬          ‫قائممقامی رهبری شروع شد و دو ماه‬         ‫مقصود‪ ،‬لازم دید‪« .‬وزرات‬                ‫تهدیدی برای خود دید و آن توقیف‬        ‫داخله به آذربایجان تلگراف میکند‬          ‫با تمام این اوصاف‪ ،‬تندباد حوادث‬
‫دولتی گرفته تا تأمین بودجه برای‬           ‫پس از آن واقعه‪ ،‬روحالله خمینی به‬         ‫فرهنگ و ارشاد اسلامی»‬                  ‫قوامالسلطنه بود‪ .‬سردارسپه چوب را‬      ‫و ولیعهد آمادۀ مسافرت میشود‬              ‫چنان بود که کابینۀ مشیرالدوله را‬
‫ساختنمشابههایوطنی ِعرفونیچنین‬             ‫لقاءالله متصل گردید‪ .‬اکبر رفسنجانی‬       ‫بهزعامتسیدمحمدخاتمی‬                    ‫به بید زد که چنار بلرزد! بدین معنی‬    ‫(قصدش این بوده در آنجا با رؤسای‬          ‫نیز درهم پیچید و به رئیسالوزرای‬
‫آثاری‪ -‬برای نیل به این مقصود‪ ،‬امتحان‬      ‫و علی خامنهای‪ ،‬به اشتراک‪ ،‬امور کشور‬      ‫و «سازمان صداوسیما» به‬                 ‫که روز ‪ ۲۷‬صفر ‪۱۶( ۱۳۴۲‬میزان‬           ‫عشایر بند و بست تشکیل بدهد)‪ .‬شاه‬         ‫قانونشناس و قانونمدار مجال‬
‫کرده بودند‪ .‬برخی از رندان اهل هنر‬         ‫رادر دستگرفتندوبه تلویحو تصریح‪،‬‬          ‫ریاستمحمدهاشمی(برادر‬                   ‫‪ )۱۳۰۲‬قوامالسلطنه را توقیف کرد‬        ‫برای خداحافظی از ولیعهد از مجلس‬
‫هم که طی آن سالها دندانهای این‬            ‫شکل جدیدی از حکومتورزی در‬                ‫کوچک رفسنجانی)‪ ،‬دو‬                     ‫(بهاتهام توطئۀ قتل سردار سپه)‪.‬‬        ‫روضه خارج میشود‪ ،‬بدیهی است‬                               ‫قدرتنمایی نداد‪.‬‬
‫دو مدی ِر کذا را شمرده بودند‪ ،‬راه به راه‬  ‫نظام جمهوری اسلامی را به باشندگان‬        ‫بازوی اجرای این فریبکاری‬               ‫مخالفین سردار سپه مرعوب شده‬           ‫سردار سپه میداند شاه کجا میرود‬           ‫دکتر باستانی پاریزی در «تلاش‬
‫فیلمنامههای ِعرفونی روی میز آنها‬          ‫ایرانزمین‪ ،‬نوید دادند‪ .‬سایه شوم‬                                                 ‫و کابینۀ مشیرالدوله مقاومت خود را‬     ‫و برای چه میرود‪ ،‬اما هیچ بهروی‬           ‫آزادی ـ محیط سیاسی و زندگانی‬
‫میگذاشتند و بابت ساخت فیلمهای‬             ‫آن اما ِم جنایتکاران که از سر مردم‬                    ‫جدید بودند‪.‬‬               ‫در برابر تهدیدات وزیر جنگ از دست‬      ‫خود نمیآورد و خودداری میکند‪...‬‬           ‫مشیرالدوله پیرنیا» بهتفصیل و تحلیل‬
‫جفنگبیمخاطب‪،‬بودجههایمیلیونی‬               ‫فرسوده ایران کم شد‪ ،‬بیشینه جامعه‬         ‫=آنکه اما تمامی قابلیتها‬               ‫داد‪ .‬سردار سپه پس از دستگیری قوام‬     ‫در آن د ِم آخر که ولیعهد میخواهد‬         ‫وقایع این دوره پرداخته و چنین‬
                                          ‫زخمی از سرکوبهای خونین و جنگ‬             ‫و منابع تولید معجون مورد‬               ‫بهوسیلۀ یکی دو نفر از امرای لشکر‪،‬‬     ‫روانه شود‪ ،‬هیأت دولت را تهدید‬
                      ‫میگرفتند‪.‬‬           ‫فضاحتبار هشت ساله‪ ،‬با شنیدن‬              ‫نظر مدیران وقت سینمای‬                  ‫رئیسالوزرا و برخی از وزرای دیگر‬       ‫کرده نارضایی خود را به مسافرت او‪،‬‬                             ‫آورده است‪:‬‬
‫سال ‪ ۱۳۶۸‬خورشیدی‪ ،‬برای‬                    ‫وعده جفنگ «سازندگی» و تبدیل‬              ‫دولتی ایران را داشت‪،‬‬                   ‫را تهدید کرد که اگر استعفا ندهند‬      ‫به شاه و به وزراء میرساند و کوشش‬         ‫«روز ‪ ۲۸‬شوال ‪ ۱۳۴۱‬مطابق با ‪۲۴‬‬
‫ساختن معجون مورد نظر مدیران‬               ‫ایران به ژاپ ِن اسلامی‪ ،‬به قول شاملو‪،‬‬    ‫داریوش مهرجویی بود که‬                  ‫چنین و چنان خواهم کرد‪ ،‬و بر اثر‬       ‫بسیار شاه و ولیعهد و هیأت دولت‬           ‫خرداد (جوزای) ‪ ۱۳۰۲‬فرمان زیر بنام‬
‫وقت سینمای کشور‪ ،‬فرصت مناسبی‬              ‫به «آفتابگونهای» دوباره فریفته شدند‪.‬‬     ‫به پیروی از َم ِنش رندانه و‬            ‫همین تهدیدات هم کابینۀ مشیرالدوله‬     ‫در اجرای فرمان و فرستادن ولیعهد‬          ‫مشیرالدوله از طرف شاه صادر و همان‬
‫دست داد و به قول اهل منطق‪:‬‬                ‫دم و دستگاه رهبر ِی جدید کشور‪،‬‬           ‫بادشناسانه رفیقش عباس‬                  ‫تصمیم به استعفا گرفته قبل ازظهر‬       ‫بکلی بینتیجه مانده و ولیعهد با‬
‫«مقتضی موجود و مانع مفقود» شد‪.‬‬            ‫برای سوا ِر امور شدن‪ ،‬به زمان و‬          ‫کیارستمی‪ ،‬پا به وادی‬                   ‫روز ‪ ۲۹‬میزان ‪ ۱۳۰۲‬خورشیدی‬             ‫نهایت خفت نقل مکان کرده بهخانۀ‬                          ‫روز منتشر گردید‪:‬‬
‫گشایش نسبی فضای فرهنگی که‬                 ‫ظاهرسازی مفصلی نیاز داشت و از‬            ‫ِعرفونبازی گذاشت و با‬                  ‫برابر ‪ ۱۱‬ربیعالاول ‪ ۱۳۴۲‬قمری (‪۲۲‬‬      ‫خود برمیگردد‪ ...‬شاه‪ ،‬بعد از این از‬       ‫«چون برای خدمت مهم ریاست‬
‫ناشی از مرگ خمینی و نورسیدگ ِی‬            ‫این رو‪ ،‬قدری گشایش ظاهری و‬               ‫ساختن «هامون»‪ ،‬معجونی‬                  ‫اکتبر ‪ )۱۹۲۹‬در قصر صاحبقرانیه‬         ‫سردار سپه گله میکند و میگوید‬             ‫وزرائی وجود شخص کافی لایقی لازم‬
‫دستگاه رهبری جدید جمهوری‬                  ‫تاکتیکی در سیاستهای فرهنگی‬               ‫فراتر از انتظار این مدیران‬             ‫به حضور شاه رفته استعفانامۀ خود‬       ‫شما ولیعهد را از رفتن به آذربایجان‬       ‫بود‪ ،‬لذا جناب اشرف مشیرالدوله را که‬
‫اسلامی بود‪ ،‬به سینماگران کاربلد‬           ‫حکومت را برای نیل به این مقصود‪،‬‬          ‫و نوچههای فرهنگیشان‪،‬‬                                                         ‫منع کردید‪ ،‬سردار سپه جواب میدهد‬          ‫کمال مرحمت و اعتماد بایشان داریم‬
‫ایرانی مجال داد تا هر کدام‪ -‬آگاهانه‬       ‫لازم دید‪« .‬وزرات فرهنگ و ارشاد‬           ‫در ویترین اولین جشنواره‬                                   ‫را تقدیم کرد‪.‬‬      ‫اعلیحضرت هم در صدور فرمان‬                ‫به ریاست وزراء منصوب و برقرار‬
‫یا ناآگاه‪ ،‬خواسته یا ناخواسته‪ -‬در این‬     ‫اسلامی» به زعامت سیدمحمد‬                 ‫«فج ِر» پس از خمینی‪ ،‬قرار‬                                                    ‫حکومت آذربایجان ولیعهد با من‬             ‫فرمودیم که با نهایت اطمینان به‬
‫عرصه طبعآزمایی کنند‪ .‬آنکه اما تمامی‬       ‫خاتمی و «سازمان صداوسیما» به‬                                                     ‫گر فلک یک صبحدم با من گران‬           ‫مشورت نکردید وال ّا عرض میکردم‬           ‫مراحم مخصوص شاهانه بانجام وظایف‬
‫قابلیتها و منابع تولید معجون مورد‬         ‫ریاست محمد هاشمی (برادر کوچک‬                                   ‫داد‪.‬‬                                                                                            ‫مشغول شوند‪ ۲۸ .‬شهر شوال ‪»۱۳۴۱‬‬
‫نظر مدیران وقت سینمای دولتی ایران‬         ‫رفسنجانی)‪ ،‬دو بازوی اجرای این‬                                                                        ‫باشد سرش‬                           ‫صلاح نیست!»‬            ‫دو روز بعد مشیرالدوله وزرای خود‬
‫را داشت‪ ،‬داریوش مهرجویی بود که‬            ‫فریبکاری جدید بودند‪ .‬بر اساس این‬         ‫یوسف مصدقی‪ -‬برخلاف جشنواره‬                                                   ‫با مقدماتی که مرد قوی ایران‬
‫به پیروی از َم ِنش رندانه و بادشناسانه‬    ‫سیاستهای جدید «فرهنگی»‪ ،‬دامنه‬            ‫تحریم شده و سوت و کور امسال‪،‬‬            ‫شام بیرون میروم چون آفتاب‬            ‫تهیه میدید و آرزوهایی که در سر‬                    ‫را بدین شرح معرفی کرد‪:‬‬
‫رفیقش عباس کیارستمی‪ ،‬پا به وادی‬           ‫سانسور و سرکوب در فعالیتهای‬              ‫سی سال پیش در چنین روزهایی‪،‬‬                                                  ‫میپروراند معلوم بود که کابینۀ‬            ‫مشیرالدوله‪:‬رئیسالوزرا و وزیر‬
‫ِعرفونبازی گذاشت و با ساختن‬               ‫فرهنگی‪ ،‬چندی‪ ،‬کاهش یافت و‬                ‫جشنواره حکومتی فیلم «فجر» یکی‬                                ‫از کشورش‬        ‫قانونی و اصولپرست مشیرالدوله‬
‫«هامون»‪ ،‬معجونی فراتر از انتظار این‬       ‫بسیاری از اصحاب فرهنگ و هنر که‬           ‫از پررونقترین دورههایش را میگذراند‪.‬‬    ‫روز سهشنبه ‪ ۲۰‬میزان ‪۱۳۰۲‬‬              ‫دوامی نخواهد کرد‪ ،‬برای این که‬                                     ‫داخله‬
‫مدیران و نوچههای فرهنگیشان‪ ،‬در‬            ‫سالها از هر فعالیت فرهنگی محروم‬          ‫هشتمین جشنواره که در بهمن ماه‬          ‫از طرف سلطان احمدشاه بهوسیلۀ‬          ‫آرزوهای بزرگ عملی شود این‬                        ‫سردار سپه‪ :‬وزیر جنگ‬
‫ویترین اولین جشنواره «فج ِر» پس از‬        ‫بودند و از مشاغلی مثل مسافرکشی‪،‬‬          ‫‪ ۱۳۶۸‬آغاز شد و انجام گرفت‪ ،‬محل‬         ‫تلفن‪ ،‬مشیرالدوله به دربار صاحبقرانیه‬  ‫فرمانده هوشیار میدانست که باید‬              ‫مصدقالسلطنه ‪:‬وزیر خارجه‬
                                          ‫منشیگری‪ ،‬آجیلفروشی‪ ،‬دلالی‬                ‫نمایش فیلمهای ماندگاری بود که‬          ‫احضار شد‪ ،‬ولی مشیرالدوله در‬           ‫تمام قوا را روی این موضوع تمرکز‬             ‫ذکاءالملک فروغی‪:‬وزیر مالیه‬
                 ‫خمینی‪ ،‬قرار داد‪.‬‬         ‫اتومبیل‪ ،‬قالیفروشی‪ ،‬قنادی و حتی‬          ‫بیشتر آنها‪ ،‬هنوز از پ ِس سی سال‬        ‫منزل رو نشان نداد؛ در جواب تلفن‬       ‫داد و حتماً تمام یا بیشتر نمایندگان‬           ‫حکیمالملک ‪ :‬وزیر عدلیه‬
‫نشانههای این شگفتی را حتی‬                 ‫دستفروشی نان میخوردند‪ ،‬موقتا‬             ‫از زمان تولیدشان‪ ،‬دیدنی و اثرگذار‬      ‫میگویند از منزل خارج شده است‪.‬‬         ‫دورۀ پنجم را از اشخاص صالح یعنی‬          ‫حکیمالدوله ‪ :‬وزیر علوم و اوقاف‬
‫میتوان در بیانیه پایانی هیأت داوران‬       ‫اجازه بازگشت به شغل سابق فرهنگی‬                                                 ‫مجدداً از دربار و هیأت وزرا استعلام‬   ‫موافق و مطیع انتخاب نمود و این‬           ‫فهیمالدوله‪ :‬وزیر پست و تلگراف‬
                                                                                                           ‫هستند‪.‬‬         ‫میشود که آیا مشیرالدوله آمده است‬      ‫کار با بودن شخصی مثل مشیرالدوله‬          ‫اعتلاءالسلطنه‪:‬کفیلوزارتداخله‪.‬‬
 ‫جشنواره فجر ‪ ۱۳۶۸‬به وضوح دید‪:‬‬                           ‫خود را پیدا کردند‪.‬‬        ‫«ای ایرا ِن» ناصر تقوایی‪« ،‬دندان مار»‬  ‫یا خیر؟ جواب داده میشود که به‬         ‫در رأس دولت آسان نیست‪ ،‬پس باید‬
‫«… سه سال پیش یکی از‬                      ‫این گشایش موقت که تا سال‪۱۳۷۱‬‬             ‫ساخته مسعود کیمیایی‪« ،‬مادر» فیلم‬       ‫دربار هم نیامده است‪ .‬شاه از این‬                                                ‫وزیر فواید عامه را قرار شد بعداً‬
‫فیلمسازان ایران که از پیشاهنگان‬           ‫ادامه پیدا کرد‪ ،‬با جا افتادن خامنهای در‬  ‫دوستداشتن ِیعلیحاتمی‪«،‬کلوزآپ»‬          ‫پیشآمد نگران شده یکی از نزدیکان و‬                 ‫مشیرالدوله را انداخت‪.‬‬        ‫معرفی کند و عدلالملک بهکفالت‬
‫سینمای هوشمند ایران است در فیلم‬           ‫جایگاه ولیفقیه و تصمیم او برای سوا‬       ‫کا ِر متفاوت عباس کیارستمی‪« ،‬تمام‬      ‫محارم خود را مأمور میکند که فوراًبه‬   ‫بهقول خواجهنوری یک راه ساده‬
‫خود پرسشی فراروی دیگر سینماگران‬           ‫کرد ِن خرجاش از بهاصطلاح «چپ»ها‬          ‫وسوسههای زمین» تنها فیلمی که‬           ‫شهر آمده مشیرالدوله را ملاقات کرده‬    ‫وجود داشت و آن حیثیت دوستی‬                                    ‫معرفی شد‪.‬‬
‫و هنرمندان نهاد که بغایت ساده و به‬        ‫و «لیبرال»های دور و بر رفسنجانی‪،‬‬         ‫حمید سمندریان در عمر پربارش‬            ‫و او را هر طوری هست حاضر نماید‬        ‫و همان جنتمکانی خود مشیرالدوله‬           ‫مشیرالدوله برنامۀ کابینۀ خود را بر‬
‫نهایت بنیادین بود‪ .‬پرسشی که نفس‬           ‫دوباره تغییر کرد‪ .‬میان سالهای‬            ‫ساخت‪ ،‬رقبای اصلی «هامو ِن»‬             ‫که تا موقع افتتاح مجلس شورای ملی‬      ‫بود؛ چرا بههمین راه وارد نشوند؟ برای‬     ‫اصول موازنه و حفظ مناسبات حسنه‬
‫طرح آن در سینمای ایران نشان‬               ‫‪ ۱۳۶۸‬تا ‪ ،۱۳۷۱‬به مرور جنگ قدرت‬           ‫داریوش مهرجویی‪ ،‬برای بردن جوایز‬        ‫عهدهدار ریاست وزرا شده به کار ادامه‬   ‫کسی که تمام عمر جز احترام و مقام‬         ‫با دول متحابه و بیطرفی و تسریع‬
‫دیگری بود از تنفس فیلمسازان در‬            ‫فراگیری بین دو جناح چپ و راست‬            ‫جشنواره آن سال بودند‪ .‬در کنار‬           ‫دهد‪ .‬ولی مشیرالدوله زیر بار نرفت‪.‬‬    ‫ارجمند در خود ندیده کافی است‬             ‫در کار انتخابات و نظارت بر اجرای‬
‫فضای معصوم و عطرآگینی که به‬               ‫نظام جمهوری اسلامی در گرفت که‬            ‫آثار این برجستگا ِن آنموق ِع سینمای‬    ‫سایر رئیسالوزرای سابق هم‬              ‫که کوچکترین اهانت یا فقط تهدید‬           ‫قوانین‪ ،‬خاصه بودجهها‪ ،‬تشریح کرد‪.‬‬
‫برکت جهاد صادقانه امت بر پهنه میهن‬        ‫در نهایت به حذف موقت چپگرایان از‬                                                ‫که طرف اعتماد شاه بودند قبول‬          ‫اهانتی او را از میدان بدر ببرد‪ .‬سردار‬    ‫مجلس چهارم همان روزها پایان‬
‫اسلامی سایه افکنده است‪ ،‬پرسشی که‬          ‫هر سه قوه نظام سیاسی کشور منجر‬                                                                                        ‫سپه همین کار را کرد و با یکی دو‬          ‫یافت و سلیمانمیرزا نمایندۀ مجلس‬
‫همیشه ستون فقرات هنر دینی بوده‬            ‫شد‪ .‬پروژه «مقابله با تهاجم فرهنگی»‬                                                                    ‫نمینمایند‪.‬‬      ‫پیغام (که بعداً هم آنها را سوءتفاهم‬
                                          ‫و متعاقب آن «قتلهای زنجیرها ِی»‬                                                 ‫در این وقت بود که احمدشاه بهقول‬       ‫نام نهاد) مشیرالدوله را از میدان در‬             ‫در آخرین روز مجلس گفت‪:‬‬
       ‫است‪ :‬خانه دوست کجاست؟‬                                                                                              ‫افضلالدین کرمانی چون دید که‬           ‫برد و او را وادار به تقدیم استعفا نمود‪.‬‬  ‫بحمدالله دورۀ مجلس وقتی خاتمه‬
                                                                                                                          ‫«میدان عمل از مبارزان کفایت خالی‬      ‫دولتآبادی گزارش این روزها را چنین‬        ‫مییابد که دولتی مثل دولت آقای‬
‫ادامه در صفحه ‪1۷‬‬                                                                                                          ‫است و صدر وزارت از مبرزان سیادت‬                                                ‫مشیرالدوله که مورد اعتماد عموم‬
                                                                                                                          ‫عاطل»‪ ،‬ناچار به ریاست وزرایی سردار‬                          ‫مینویسد‪:‬‬           ‫وکلا و باتفاق بهایشان رأی اعتماد داده‬
                                                                                                                                                                ‫«سردار سپه بهسمت وزارت جنگ‬               ‫شده است در سر کار هستند و سابقۀ‬
                                                                                                                                               ‫سپه تن داد‪.‬‬      ‫گاهگاه در هیأت وزراء حضور مییابد‬         ‫خدمات ایشان در ادوار مشروطیت‬
                                                                                                                          ‫بدین طریق بهقول مرحوم هدایت‪:‬‬          ‫برای دادن دستورهایی به آنها‪ ،‬و‬
                                                                                                                          ‫«سردار سپه که طبعاً صاحب عزم‬          ‫مجبور هستند هرچه امر کند‪ ،‬اطاعت‬            ‫قابل انکار و محتاج بهذکر نیست‪...‬‬
                                                                                                                          ‫و رأی قوی بود‪ ،‬عذر مشیرالدوله را‬                                               ‫سپس مرحوم مدرس شرحی گفت‬
                                                                                                                          ‫خواسته خود کابینه تشکیل داد‪ »...‬و‬                              ‫نمایند‪.‬‬         ‫و اظهار داشت‪ :‬عقیدهام اینست که‬
                                                                                                                                                                ‫مشیرالدوله در طلیعۀ دستور ریاست‬          ‫یکی از کارهای مهم این دوره سپردن‬
                                                                                                                                       ‫بهروایت مرحوم بهار‪:‬‬      ‫خود حفظ قوانین جاری مملکت را‪،‬‬            ‫زمام فترت است به آقای مشیرالدوله و‬
                                                                                                                          ‫«مشیرالدولۀ پیرنیا را از پشت میز‬      ‫از روی اساس مشروطیت‪ ،‬اول وظیفۀ‬           ‫جهت این سه نکته است‪ ،‬مکرر عرض‬
                                                                                                                          ‫ریاست وزرا عذر خواستند و خود‬          ‫خود دانسته است درصورتی که برای‬           ‫کردهام رجال مملکت ما هرکدام برای‬
                                                                                                                          ‫زمام امور را بهدست گرفتند‪ ».‬این‬       ‫او اختیاری نیست و هر ساعت در‬             ‫یک موقعی خوب هستند بعقیدۀ من و‬
                                                                                                                          ‫وقایع در ‪ ۶‬آبان ‪( ۱۳۰۲‬ربیعالاول‬                                                ‫تمام آقایان‪ ،‬رئیسالوزراء حالیه برای‬
                                                                                                                          ‫‪ )۱۳۴۲‬یعنی قریب چهار ماه بعد‬                                                   ‫این موقع بلانظیر است‪ ،‬سه مسأله بود‪:‬‬
                                                                                                                          ‫از زمامداری مشیرالدوله بود‪ ،‬و این‬                                              ‫یکی بیطرفی مشارالیه در انتخابات‪،‬‬
                                                                                                                          ‫آخرین زمامداری اوس «ت‪.‬ا»دامه دارد»‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17