Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۲۸۷ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 1۷53
جمعه 2۳تا پنجشنبه 2۹آبانماه ۱۳۹۹خورشیدی
ری شهری گفته بود هادی را در لیست ناگفتهها درباره وقایع سالهای نخست رژیم از زبان = ما جر ا ی آ یت ا لله
عفو شدهها بگذارد ولی دو تا شرط هم موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب شریعتمداری و کودتای
گذاشته بود که یکی این بود که پیش
آقای منتظری نباشد و به شهر دیگری احمد خمینی آیت الله شریعتمداری آیت الله منتظری قطبزاده چه بود
برود .آقای ری شهری هم اسم او را در = نامه محرمانه خمینی
لیست عفو گذاشته بود .بنا بود هادی آرم مخصوص خودشان را بالا بردند اینکه من هم حرفهایم را بگویم که عین حال که ایشان را متدین میدانیم کنند؟ مگر نظام جمهوری اسلامی به به منتظری چگونه سر از
هاشمی سه سال تبعید باشد ،شش ماه و میخواستند درگیری ایجاد کنند. از آنها چه میخواهیم و بدانند که ما ولی این نقاط ضعف را هم داشتند. این عظمت را میشود به این آسانیها
که ماند ،عفو به او خورد .آذرماه یا دی بعدها هم از پادگانها هر چه اسلحه نمیخواهیم با آنها بجنگیم ،وگرنه من ساقط کرد؟ امام از آن به بعد به آقای بیبیسی درآورد
ماه بود که هادی آزاد شد .احمدآقا برای بود ،بردند و ساختمانهای دولتی را هم همه چیزهایی را که شما می دانید، نقش احمد خمینی در تدوین ری شهری دستور دادند که دیگر لفظ = نقش احمد خمینی در
دیدار آقای منتظری و او ،با امام ملاقات اشغال کردند و کامل ًا مشخص بود که میدانم .من اتمام حجت کردم و گفتم نامههای پدرش کودتا را مطرح نکنید .باز کودتای نوژه تدوین نامههایی که با امضای
گرفت .همان جا امام خطاب به هادی نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند که باید تمام اسلحهها و ساختمانهای یک چیزی! اطلاق لفظ کودتا به این
فرموده بود که آقای منتظری شخصیت و نظام هم به اینها اطمینان نداشت. دولتی را تحویل بدهید و مثل همه بعد از نامه ای که از قول امام برعلیه ماجرا ،وجهی نداشت و برازنده نظام نبود. رهبر رژیم منتشر میشد
بزرگی است و حسادتها درباره ایشان کل کسانی که چهل سال مبارزه کرده ملت بیایید و فعالیت آزاد سیاسی کنید، اقای بازرگان منتشر شد آقای بارزگان آقای شریعتمداری در یکی از
زیاد است و شما باید مراقب ایشان و دل در گرو ملت و مردم داشتند ،ولو در این صورت آزاد هستید و از طریق به دادگستری شکایت کرد که این نامه بازجوییهایش گفته بود که اطلاعاتی حجت الاسلام موسوی تبریزی یکی
باشید .صحبت های امام در آن جلسه در اینکه ملی مذهبی بودند ،اینها را قبول انتخاب مردم هم به هر جا که برسید، جعلی است .دلایلش را هم گفته بود که داشتم که قطبزاده میخواهد چنین از یاران نزدیک آیتالله خمینی که در
بولتن کمیته انقلاب اسلامی که رییس نداشتند که بیایند به آنهامسئولیتهای امام تکیه کلام هایی دارد که در اینجا کاری بکند ولی چون کاری انجام نداده سال ۶۰به عنوان دادستان کل انقلاب
آن آقای سراج موسوی بود ،نوشته شده، کسی جلوی شما را نمیگیرد». نیست و دست امام هم لرزشی دارد که بودند ،جا نداشت عدهای را گرفتار کنم! منصوب شد ،اخیراًگفتگوئی انجام داده
بالا بدهند. از 22بهمن ۵7تا 2۵خرداد ،۶۰ در این خط نیست .احمد آقا شبهای فتوکپی بازجویی نزد من هست .آن با نشریه «یادآور» که طی آن پرده
میتوانید به آن بولتن مراجعه کنید. در شهریور سال ۶۰که من بعد نزدیک به دوسال و نیم ،هر کاری چهارشنبه روضه داشت .یکی از این موقع آقای ری شهری قاضی دادگاه از شماری رازهای سربسته سالهای
یک حاشیه محرمانه هم برایتان از آقای قدوسی دادستان کل شدم، که توانستند کردند .روزنامه شان شبها ،آقای محتشمی بعد از روضه انقلاب ارتش بود و من دادستان کل اول حکومت اسلامی برداشته است.
بگویم .یک هفته بعد ،آقای ری شهری مجاهدین فقط در تهران حدود ۶۰۰ چاپ میشد ،ساختمانهای دولتی در رفت در اتاقی با احمد آقا صحبت کرد. انقلاببودمومسئولیتهمهدادسراهای موسوی تبریزی که در حدود سی
آمد منزل ما و گلایه کرد که از آن طرف اختیارشان بود و اسلحه فراوان داشتند احمد آقا مرا برای مشورت خواست و انقلاب با من بود .آقای ری شهری سالگی به مقام دادستانی انقلاب رسید
میگویند به شرط دور بودن هادی نفر مردم عادی را ترور کردند. و با اینکه امام گفته بودند اینها را تحویل گفت که جریان از این قرار است و از خودش متن آن بازجویی را برای من و در جریان کشتار وسیع مجاهدین
هاشمی از آقای منتظری ،آزادش کنید، بدهید ،ندادند و به شکل علنی نیروهای آقای محتشمی شکایت کردهاند .این خلق در سال ۶۰نقش عمده داشت در
از این طرف برای او و آقای منتظری با رابطه خمینی با منتظری مسلح خود را به نام میلیشیا در روزهای نامه به خط من است و امام امضا کرده آورد. این گفتگو از ماجرای درگیری رژیم با
امام ملاقات میگذارند و امام هم به جمعه راه میانداختند و میبردند در و نه تنها این نامه که نامههای اخیر را شریعتمداری نامهای نوشته بود که آیتالله شریعتمداری ،برکناری آیتالله
هادی هاشمی میگویند که مواظب اولین کسی که از قائم مقامی رهبری کوهها و به آنها آموزش نظامی میدادند. غالباً امام نمینوشت .من مینوشتم و احمد آقا آورد پیش من و گفت که منتظری ،برخورد حکومت با مجاهدین
آقای منتظری باشید .خبر هم روی آقایمنتظریحمایتکرد،احمدآقابود. نظام جمهوری اسلامی با هیچ گروهی امام امضا میکرد .نه این ،نه آن نامهای آقای شریعتمداری پیشنهاد کرده این و دیگر مسائل سخن گفته است که
فکر نمیکنم بعد از امام کسی را این این قدر مماشات نکرد .البته پستهای که درباره آقای منتظری نوشته شده، نامه را به عنوان برائت از ضد انقلاب
آنتن می رود. قدر دوست میداشت .این مسلم است کلیدی را طبق یک پیمان نانوشته ،به بنویسد .آیا کافی است؟ این دیگر خیلی خلاصهای از آن را میخوانید.
و حرفی در آن نیست .ولی یک مسئله اینها نمیدادند ،چون در میان تمام خط امام نیست ،امضای امام است. خصوصی است .حتی آقای ری شهری امام کهولت سن داشتند که رهبر
نامه محرمانه منتظری از هست که بین دفتر آقای منتظری مسئولانوسردمدارانانقلاب،حتییک هم نمیداند! من دیدم یکی دو تا نکته شدند و متأسفانه خیلی زود و هنوز
بیبیسی سر در آورد و احمدآقا درگیری بوجود آمده بود، نفر نبود که به اینها اطمینان صددرصد شیوۀ برخورد خمینی با کم است .بعضی از گروهها را میدانستم یک سال از پیروزی انقلاب نگذشته
چون دفتر آقای منتظری میخواست در مجاهدینخلق که پشت پرده دارند دخالت می کنند؛ بود که سکته قلبی کردند و مشکلات
احمدآقا این محبت را چهار ماه قبل هرکاری ،بویژه در همه عزل و نصبها داشته باشد. گفتم اینها را هم بنویسد .میخواهم جسمانی ایشان شدت پیدا کرد .همیشه
از عزل آقای منتظری به هادی هاشمی دخالت کند و به احمدآقا میگفتند این حتی آقای بازرگان هم به اینها در مورد مجاهدین خلق ،بارها در بگویم که قبل از امضا کردن نامه ،آن بیش از حد ملاقات داشتند که گاهی
کرد .در این سه ماه چه اتفاقی پیش کار را بکن ،آن کار را نکن! عمده این اعتقادی نداشت ،البته ایشان حتی به صحبتهایم گفتهام که نه تنها برخورد را برای احمدآقا فرستاده بود که ببیند پزشکان منع میکردند .قبل از سکته،
آمد که کار به آنجا کشید که امام نامه۶ کارها هم نه از طرف مهدی هاشمی، امثال داریوش فروهر هم نمیخواست حذفی نشد ،بلکه برخورد جذبی هم زیاد و بعد که اینها را اضافه کردیم ،برای ملاقاتها به قدری حجیم و زیاد بود که
فروردین را نوشتند؟ در این فاصله آقای بلکه از طرف هادی هاشمی بود که با پست بدهد و امام گفتند که این کار شد.حاجاحمدآقاکهخدارحمتشکند، امضای آقای شریعتمداری رفت .گمانم گاهیپزشک میآمدو میگفت ملاقات
منتظری یکی دو نامه به امام نوشت که عده ای به این باور رسیده بودند که امام را بکند ولی امکان نداشت که او به آن چنان با اینها جذبی برخورد میکرد ممنوع است و ناچار بودند یک هفته ،ده
یکی درباره منافقین بود که داستانش را و احمدآقا مجبورند هر حرفی که آقای مجاهدین ،پست مهمی را محول کند، که از طرف افراد تند و حزباللهی این همان موقع هم چاپ شد.
مختصر گفتم .این نامه را فقط به سران منتظری میگوید قبول کنند ،چون جز یا بنیصدر که تندترین و مستقلترین طرف ،مورد اتهام قرار میگرفت و حتی آقای دکتر یزدی رئیس کیهان بود روز ملاقاتها را تعطیل کنند.
سه قوه و دفتر امام دادند ،اما فردای آن او کسی را ندارند که قائم مقام رهبری مقالات را علیه مجاهدین در روزنامه از بعضی از اعضای حزب جمهوری و همراه با مصطفی کتیرایی که از اینها آقای شریعتمداری از اول انقلاب ،سر
روز از بی.بی.سی خوانده شد! حالا این باشد و متأسفانه با این باور حرکاتی انجام انقلاب اسلامی مینوشت .بعد از رییس اسلامی حرفهای تندی میشنید. بود ،علیه دادگاههای انقلاب و شخص ناسازگاری با امام داشت .در مقابل ،تمام
نامه از کجا به بی .بی .سی رسیده است؟ دادند که در یکی دو سال آخر ،احمد آقا جمهور شدن ،همدست شدند ،بنیصدر یادم هست که بعد از شهادت مرحوم من مقاله می نوشتند .من طبق قانون هم و غم امام این بود که شأن او به عنوان
این را خدا باید روز قیامت معلوم کند. اینها را نیاورد سر کار بگذارد ،بلکه آقای بهشتی ،در کنگره اول حزب، مطبوعات ،جوابیه نوشتم ولی او چاپ یک مرجع محترم حفظ شود .امام فکر
یک احتمال این است که از دفتر را ناراحت کرده بودند. آدمهایی در اطرافش بودند که با اینها احمدآقا را دعوت و حتی به عضویت نکرد .هر دو در مجلس نماینده بودیم. میکرد تمام آذربایجانیها مقلد آقای
آقای منتظری به بیبیسی رفته باشد، با این همه احمد آقا با سیاست کار ارتباط داشتند .او از اینها حتی معاون هم دعوت کرده بودند .بعضی از تندها در آنجا از او پرسیدم« :تو که این قدر شریعتمداری هستند .روی این مسئله،
نه نفی میکنم نه اثبات .برای دنیای میکرد .ایشان آمد منزل من و گفت: و مشاور هم نگرفت؛ با این همه و برای اعتراض میکردند که چرا ایشان را دم از قانون میزنی ،چرا جوابیه مرا امامدرمخالفتباایشاناحتیاطمیکرد،
شیطان غرب خیلی مهم بود که رابطه «آقای منتظری باید بفهمد که امام ،امام حفظ و کنترل کردن این گروه ها ،حاج دعوت کردهاید! من عمیقاً معتقدم که چاپ نکردی؟» گفت« :تو یک زمانی در در حالی که در مورد بقیه آقایان مراجع
امام و آقای منتظری را خراب کنند و است و نیازی به او ندارد .این اوست که احمدآقاعلنیازاینهادفاعمیکرد،حتی احمدآقا هیچ کاری را بدون اجازه امام فلان جا به آقای بازرگان توهین کردی،
وقتی در امجدیه ریخته بودند و اینها را انجام نمیداد و در مورد مجاهدین خلق عذرخواهی کن تا چاپ کنم» .گفتم این طور نبود.
کم هم ضرر ندیدیم. به امام نیاز دارد». زده بودند ،حاج احمد آقا علناً مخالفت هم اگر با آنها ارتباطی داشت ،امام دقیقاً
پنج شش روز قبل از عید بود .با انتشار رنجنامه مال بعد از عزل است؛ کرد و گفت نباید دعوا راه میانداختید در جریان بودند .بنا بود که روزنهای باشد اصل ًا چه ربطی دارد؟ ماجرای آیتالله شریعتمداری
دوستان نشسته بودیم و گفتیم که این حرفی که من میزنم مال دو سال که تا جایی که امکان دارد اینها به سمت در جریان حزب جمهوری اسلامی که
شمارش معکوس برای عزل آقای قبل از این تاریخ است .احمدآقا زرنگ و باید میگذاشتید حرفشان را بزنند. قیام مسلحانه نروند .در اردیبهشت یا امام اول اجازه نمیداد و بعد اجازه داد، امام میخواست مسئله آقای
منتظری شروع شد .خود هادی هاشمی بود .مستقیم که نمیگفت تو برو این را خرداد ۵8بود که امام «رحمهالله» به آقایهاشمیرفسنجانیبهامامگفتهبود شریعتمداریبهشکلدرستومسالمت
هم این را فهمیده بود و آمد به من گفت بگو ،ولی همین گفتنش به من ،یعنی مجاهدین در صدد حاکمیت مسعود رجوی و موسی خیابانی ،اجازه که شما دیدید در اول انقلاب ،دست همه آمیزی حل شود و ادامه آن را برای
که ظاهراً چنین بویی میآید .گفتم: انداختن مسئولیت به گردن من! من ملاقات دادند .من به ایشان اعتراض ما خالی بود و همه اجباراً پناه بردیم به انقلاب خطرناک میدید ،چون غیر از
«بالاخره کار خودتان را کردید!» من از آن موقع نماینده مجلس بودم و در قم مجاهدینبهچیزیکمترازحاکمیت کردم .در جلسه ای دوستانه بودیم؛ مسئله مرجعیت ،در اینجا یک مسئله
همان اول از این هادی هاشمی خوشم هم درس می دادم و با آقای منتظری مطلق رضایت نمیدادند ،حتی موقعی من ،آقای ری شهری ،آقای فاکر و گمانم نهضت آزادی! ناسیونالیستی و اختلاف بین ترک
نمیآمد .با خودسریهایی که کردند، هم رابطه خوبی داشتم .با این همه، که آقای منتظری از زندان بیرون آمد، آقای معادیخواه و چند نفر دیگر بودند. واقعاً هم غیر از این گروهی که هم و فارس هم پیش میآمد .کافی بود
کار را به اینجا کشاندند .به هر حال من احمدآقا علیه شخص آقای منتظری اینها به ایشان پیغام دادند به امام بگویید دوستانی که از زندان درآمده بودند ،مثل مسلمانبودند،همسابقهسیاسیداشتند مسئله را برگردانند و بگویند چون
و آقای جعفر گیلانی و مرحوم آقای هیچ اقدامی نکرد و هرکس هر چیزی کسی را به عنوان نخست وزیر یا هر آقای فاکر و آقای معادیخواه از ما تندتر و هم قبل ًا در مدیریتهایی بودند ،کسی آقای شریعتمداری ترک است ،چنین
بنی فضل و آقای حقانی در روز ششم در این باره بگوید ،دروغ گفته ،ولی دفتر پست دیگری انتخاب نکنند ،چون ما بودند که چرا امام به اینها اجازه ملاقات را نداشتیم .یک گروه مجاهدین خلق برخوردی با او میشود و ترکها را
فروردین رفتیم خدمت امام .ایشان آن آقای منتظری کارهایی کرد که منجر به دادهاند .من این مسئله را به حاج احمد داشتیم که وضعش معلوم بود؛ یک نسبت به انقلاب و امام تحریک کنند که
روز ،آن نامه اصلی را نوشته بودند ولی همه این کارها را پیشاپیش کردهایم. آقا منتقل کردم ،گفت بیایید خودتان با گروه سنتی بازاری داشتیم که هیئت این کار را هم کردند .ترکهای مختلف
ما خبر نداشتیم .احمدآقا نمیدانست آن قضایا شد. مجاهدین حرکتها و درگیری امام صحبت کنید .در همان تاریخ ،شاید مؤتلفهبودندوخیلیهایشانشهیدشده شاهسون ،همدان ،تبریز و دیگران ،از
برای چه آمدهایم .منتظر بودیم امام هادی هاشمی در پرونده مهدی های مشکوک زیاد داشتند .مثل ًا در یک هفته بعد از ملاقاتی که احمد آقا به بودند .چندتایی مانده بودند که آنها را جمله ترکهای خود قم ،زیاد هستند.
بیاید بیرون که با ایشان صحبت کنیم. هاشمی دخیل بود .حالا چرا بعد از پنج روز ورود حضرت امام ،همه ملت به آنها داده بود ،برای ما ملاقات گذاشت و در مناصبی گمارده بودند .در روحانیت همین الان فقط ترک های قم در حدود
واقع قضیه این است که ما با برخورد سال پرونده مهدی هاشمی دوباره رو خیابانها ریخته بودند ،ولی اینها آمده به دیدن امام رفتیم .امام در گوش دادن همکهتشکیلاتاجرایینداشتیم.دولت ششصد هفتصد هزار نفر میشوند .در
با آقای منتظری مخالف بودیم ،البته شد ،برای خودش بحث مفصلی است .به بودند مقابل دانشگاه .امام قرار بود در به حرفها خیلی بیتکلف بودند .بعد بازرگان پنج تا مأموریت داشت که همه همان مقطع در اثر تحریکات حزب خلق
با دفتر ایشان مخالفتهایی داشتیم. هر حال هادی هاشمی محکوم شد ،ولی دانشگاه سخنرانی کنند و من از طرف از انقلاب هم این تشریفات و تعارفات را انجام داد و لذا در آن مقطع ،بهترین مسلمان ،عدهای از ترکها به منزل امام
با احمدآقا صحبت شد ،گفت اگر به به سفارش احمدآقا زندان نرفت و فقط مرحوم آقای بهشتی ،مسئول انتظامات کذایی حالا نبود .واقعاً ما به عنوان یک انتخاب بود ،بعد هم دو قورت و نیمشان حمله کردند .اغلب اینها طرفداران آقای
خاطر مسئله آقای منتظری آمدهاید ،به تبعید شد .احمدآقا میخواست محبتی دانشگاه بودم .امام خودشان برنامه را طلبه جوان 28 ،27ساله خیلی راحت باقی نماند که اگر حکومت دست ما بود شریعتمداری بودند و با چوب و چماق و
خاطر خودتان میگویم که دیگر با امام به هادی هاشمی بکند تا او گردن کلفتی تغییر دادند و در بهشت زهرا سخنرانی با امام مینشستیم و صحبت میکردیم. چنین و چنان میکردیم .من بارها بالای سنگ تا نزدیکی خانه امام هم آمدند ،اما
صحبت نکنید ،چون فایده ندارد .آن را کنار بگذارد و دوباره رابطه بیت آقای کردند .اینکه میبینید در بهشت زهرا، سخنگوی آن دوستان هم من بودم .امام منبر گفتهام که امام همه امکانات را در ایشان دستور دادند که اطرافیانش هیچ
وقت نامه را از جیبش درآورد .اصل نامه منتظری با بیت امام اصلاح شود .هادی اوضاع به هم ریخته بود ،به این خاطر فرمودند« :من میخواستم با اینها اتمام اختیار اینها گذاشت و از همه ملت هم نگویند؛ مردم قم آمدند و جلوی آنها را
برای آقای منتظری رفته بود .احمدآقا تبعید شد .طبع هادی در زمان شاه بود که آمادگی نداشتند .به هر حال اینها حجت کنم .یکی اینکه نگویند ما حرف خواست که از آنها حمایت کنند ولی گرفتند و کارها حساب شده پیش رفت.
نامه را از سر تا ته برای ما خواند .همان هم همین طور بود که هر وقت زندان اولاً برای استقبال به فرودگاه نرفتند و داشتیم و دستمان به فلانی نرسید و اینهاجزانحصارطلبیوجزاضافهخواهی اما واقعیت این بود که بعد از فوت
جا آقای هاشمی زنگ زد و تأکید کرد میرود ،کوتاه میآید ،از زندان که بیرون تا امام جلوی دانشگاه رسیدند ،اینها نتوانستیم حرفهایمان را بزنیم .دوم کاری نکردند .آقای بازرگان گفت امام آیتالله بروجردی ،تبریز لااقل دو دسته
که این نامه از رادیو و تلویزیون خوانده میآید ،گردن کلفتی میکند .نمیدانم به قدری اذیت کردند که حد نداشت. برود قم ،ما مملکت را اداره میکنیم .در شده بود .یک دسته مقلد آقای حکیم
نشود .ما هم نزد امام رفتیم ،ولی در این در آن مقطع ،رابطه احمدآقا با بیت آقای شعارهای غیر مردمی دادند ،عکس و شده بودند ،یک دسته مقلد آقای
باره حرفی نزدیم .امام قبول کردند که منتظری چگونه اصلاح شد که به آقای شریعتمداری .آن دستهای که مقلد آقای
نامه خوانده و منتشر نشود ،ولی تأکید حکیم بودند ،علما ،تجار بزرگ و محترم
کردند بعداً پشیمان خواهید شد .بعد و فرهنگیان و دانشگاهیان بودند .اصناف
جواب آقای منتظری آمد و امام نامه عادیومتوسطوطبقهپایینمقلدآقای
تلطیف شده ای در 8فروردین نوشتند
که همان پخش شد .عده ای نامه ۶ شریعتمداری بودند.
فروردین را در سال 77با دست بردن در غائله تبریز وقتی که خلق
در آن ،دادند به روزنامهها .البته بعدها مسلمانیها رادیو تلویزیون را گرفتند،
تلویزیون دستشان بود ،اعلامیههای
در صحیفه امام ،متن کامل نامه آمد. کومله،دموکرات،منافقین،اشرفدهقان
آقای منتظری آدمی نیست که اگر و خلاصه هرچه را که از ضد انقلاب به
چیزی را به او بگویی عناد داشته باشد. دستشان آمد ،خواندند .وقتی چنین
میگوید ممکن است آن کسی که این آدمهایی در اطراف آقای شریعتمداری
خبر را داده دروغ گفته باشد .به نظر جمع شدند ،همه ملی گراهای باسابقه
من باید این بحث را تمام کرد .خیلی و علمای با وجهه ،خودشان را کنار
چیزها در این انقلاب پیش آمد که
کاش نمی آمد .شما به امام که پاکترین کشیدند.
است ،اعتقاد داشته باشید و در نوشتن وقتی که جریان قطبزاده پیش آمد،
و گفتن نقل قولهایی که میشنوید، من به خود امام گفتم که اطلاق لفظ
احتیاط کنید .جواب دادن به اینها در کودتا به این جریان ،جمهوری اسلامی
را کوچک میکند .حمله به خانهای که
روز قیامت ،آسان نیست. فقط ۱۳نفر در آن بودهاند که پنج،
شش تای آنها هم منقلی بودند و سه
برگرفته از سایت پیک نت چهار نفرشان بازنشسته و دو سه تا
زن فاسد ،اینها کجا می توانند کودتا