Page 18 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۲۹۵ (دوره جديد
P. 18

‫دارالترجمه بین المللی فـریـس‬                            ‫‪Page 18‬‬                                ‫‪KAYHAN LONDON ONLINE‬‬                                         ‫صفحه ‪18‬‬  ‫آگهی‌در‌کیهان‌آگاهی‌م ‌یآورد‬

‫زیرنظروبامسئولیتدکترناصررحیمی(استاددانشگاه)‬                                             ‫سال سی و هفتم ـ شماره ‪( 1۷61‬شمارۀ ‪ 295‬از دورۀ جدید)‬                                           ‫نشانی‌سایت‪:‬‬
                                                                                     ‫جمعه ‪ ۲6‬دیماه‪ 1399‬خورشیدی‪ 1-‬جمادیالثانی‪ 144۲‬قمریـ‪ 15‬ژانویه‪ ۲۰۲1‬میلادی‬            ‫‪www.kayhan.london‬‬
‫ترجمه رسمی شناسنامه‪ ،‬قباله ازدواج و طلاق‪ ،‬مدارک حقوقی‪،‬‬                          ‫‪No.1761 Friday 15 January 2021‬‬
‫تجاری‪ ،‬طبی‪ ،‬تحصیلی و مدارک مربوط به تقاضای پناهندگی‬                             ‫‪P.O. Box 435,Old Brompton Road 2,London, SW7 3DQ‬‬                                                      ‫روابط‌عمومی‪:‬‬
‫تلفن‪8831020-8222/8884020-8222/6500020-8735:‬‬                                     ‫‪Tel: +(44)-(0)20 3633 3684 Fax: +(44)-(0)20 3633 3685‬‬                                 ‫‪[email protected]‬‬
                                                                                ‫‪e-mail: [email protected] - www.kayhan.london‬‬
           ‫فکس‪020-7760 7160 :‬‬                                                                                                                                                       ‫آگهی‌و‌تبلیغات‪:‬‬
‫‪www.assot.co.uk / Email: [email protected]‬‬                                                                                                                                ‫‪[email protected]‬‬

‫‪Suite 611 , Britannia House , 11 Glenthorne‬‬                                                                                                                                             ‫سردبیری‪:‬‬
  ‫‪Road Hammersmith , London W6 0LH‬‬                                                                                                                                   ‫‪[email protected]‬‬

         ‫دوشنبه تا جمعه ‪ 1۰‬صبح تا ‪ 5‬بعداز ظهر‬

 ‫اسلامی به شدت عمیق شده بلکه بین‬                                                                                    ‫«قانون اساسی»‬                                                                  ‫=موضوع به خودی خود‬
 ‫نسلها و نحلههای مختلف سیاسی‬                                                                                          ‫شجریان؟!‬                                                                     ‫چیز عجیبی نیست‪ :‬امانتی‬
 ‫نیز ژرفتر از آن است که بتوان آن را‬                                                                                                                                                                ‫نزد فردی گذاشته شده و آن‬
                                                                                                                    ‫قانون در شفا‪،‬‬                                                                  ‫فردمطابقگفتهیامانتگذار‬
                     ‫نادیده گرفت‪.‬‬                                                                                    ‫شفا در قانون‬                                                                  ‫عمل کرده‪ .‬پرسشهای‬
                                                                                                                                                                                                   ‫مختلف اما در ارتباط با‬
        ‫دو‪ :‬اهمیت قانون اساسی‬            ‫مطرح شد‪ ،‬نسبت به وجود چنین‬             ‫دستخط نیست و نام و امضای خطی‬        ‫شجریان در طول شش سالی که‪،‬‬               ‫=یک نکته مهم در این‬                    ‫نقش این دو فرد‪ ،‬موضوع‬
 ‫در سالهای اخیر دستکم سه قانون‬                 ‫متنی ابراز بیاطلاعی کردهاند‪.‬‬     ‫نیز ندارد‪ ،‬و در حالی که در جهان‬     ‫به گفتهی میلانی‪ ،‬این متن در اختیار‬      ‫متن نقش «شورای ریاست‬                   ‫امانت و مضمون امانت مطرح‬
 ‫اساسی مکتوب را از اشخاص مختلف‬                                                  ‫امروز‪ ،‬از جمله شش سال پیش‪ ،‬خیلی‬     ‫میلانی قرار داشت‪ ،‬چیزی به استاد‬         ‫جمهوری» است که یادآور‬                  ‫میشود‪ :‬شخص امانتگذار و‬
 ‫خواندهام! دغدغهی همه افرادی که به‬       ‫در یک «قضیه حقوقی»‪ ،‬اصل «ادعا‬          ‫راحت میتوان متنی را با امکانات‬      ‫دانشگاه استنفورد نگفت و وی پس‬           ‫همین «شورای رهبری»‬                     ‫شخص امین‪ ،‬اهمیت قانون‬
 ‫سرنوشت ایران و ایرانیان فکر میکنند‪،‬‬     ‫در برابر ادعا»‪ ،‬وقتی شواهد و مدارک‬     ‫اینترنتی رد و بدل کرد‪ ،‬چه دلیلی‬     ‫از درگذشت این هنرمند بیدرنگ‬             ‫است که سالهاست از سوی‬                  ‫اساسی‪ ،‬مضمون «قانون‬
 ‫قابل درک است‪ .‬اما قانون اساسی که‬        ‫دیگری در اثبات یکی از این ادعاها‬       ‫دارد که شجریان زحمت کشیده و‬         ‫موضوع را «فاش» و پس از سه ماه آن‬        ‫اصلاحطلبان تبلیغ میشود‬
 ‫یکنفره نوشته شود به بیاعتمادی‬           ‫وجود نداشته باشد‪ ،‬سبب مختومه‬           ‫به دفتر عباس میلانی برود و «یک‬      ‫را در روز ‪ ۱۱‬ژانویه ‪ 2۰2۱‬در وبسایت‬      ‫و در قانون اساسی جمهوری‬                          ‫اساسی انتقالی»‪.‬‬
 ‫موجود بیش از پیش دامن میزند‪.‬‬            ‫شدن پرونده میشود‪ .‬به این ترتیب‬         ‫نسخه» از یک متن تایپ شده را نزد‬                                             ‫اسلامی نیز در اصل ‪ 1۰۷‬به‬               ‫=عمدهترین موضوعی که‬
 ‫قانون اساسی‪ ،‬نظر و عقیده و آرزو‬         ‫موضوع اینکه شجریان این متن را به‬                                                      ‫این دانشگاه منتشر کرد‪.‬‬                                              ‫مطرح شده این است که‬
 ‫و حرفهای خوب نیست! قانون‬                ‫میلانی داده یا نداده‪ ،‬اهمیتی ندارد‪.‬‬                 ‫وی به امانت بگذارد؟!‬   ‫میلانی در گفتگوی «چشمانداز»‬                   ‫آن اشاره شده است‪.‬‬                ‫چرا یک هنرمند میبایست‬
 ‫اساسی مهمترین قرارداد اجتماعی‬           ‫اهمیت در جایگاه شجریان و «فاش»‬         ‫میلانی ادامه میدهد که شجریان‬        ‫همچنین مطرح میکند که درباره‬                                                    ‫دست به نوشتن «قانون‬
 ‫جوامع و یک سند تاریخی است که‬            ‫شدن این متن توسط دکتر عباس‬             ‫گفت‪« :‬یا وقتی که خود من به تو‬       ‫چگونگی تهیه و تهیهکنندگان این‬           ‫الاهه بقراط ‪ -‬موضوع متنی که از‬         ‫اساسی» بزند که یک امر‬
 ‫آینهی دوران و فرهنگ و تجارب و‬                                                  ‫گفتم این رو پخش بکن اگر هم‬          ‫متن کنجکاوی نکرده و شجریان نیز‬          ‫سوی محمدرضا شجریان (سیاوش)‬             ‫خطیر و تخصصی است‪ .‬اما‬
 ‫دستاوردهای یک ملت است‪ .‬این‬                  ‫میلانی و مضمون این متن است‪.‬‬        ‫فوت کردم بعدش دیگه در اختیار‬         ‫به وی اطلاعات بیشتری نداده است‪.‬‬        ‫در اختیار دکتر عباس میلانی استاد‬       ‫عباس میلانی در همان خبر‬
 ‫نقش مهم را از جمله در قانون اساسی‬       ‫کسی چه میداند؛ شاید کسانی به‬           ‫خودته هر کاری میخواهی بکنی‬          ‫موضوع به خودی خود چیز عجیبی‬             ‫دانشگاه استنفورد قرار گرفته هم پس‬      ‫نخست پس از درگذشت وی‬
 ‫مشروطه میبینیم‪ .‬قانون اساسی‬             ‫این دلیل که سالهاست نزد مردم‬           ‫بکن…» میلانی میافزاید‪« :‬واضحه‬       ‫نیست‪ :‬امانتی نزد فردی گذاشته شده‬        ‫از اعلام این موضوع در سه ماه پیش و‬     ‫به صراحت گفته است که‬
 ‫جمهوری اسلامی نیز یک سند تاریخی‬         ‫بیاعتبار شدهاند‪ ،‬بر اساس رهنمود‬        ‫که همکاران ایشان در این کار در‬      ‫و آن فرد مطابق گفتهی امانتگذار‬          ‫هم حالا پس از انتشار این متن‪ ،‬سبب‬      ‫««این قانون اساسی را آقای‬
 ‫و آینهی دوران ماست! سندی که‬             ‫چهرهی امنیتی جمهوری اسلامی‬             ‫ایران بودند و جزئیات بیشتری به من‬   ‫عمل کرده‪ .‬پرسشهای مختلف اما‬             ‫گفتگوهایی از جمله نقد و اعتراض و‬       ‫شجریانننوشتند‪،‬اینقانون‬
 ‫مانند قوانین دوران فاشیسم و نازیسم‬      ‫«حرفمان را از زبان سلبریتیها بزنیم»‬    ‫نگفتند که نقش شخص ایشون در این‬      ‫در ارتباط با نقش این دو فرد‪ ،‬موضوع‬                                             ‫اساسی را عدهای در داخل و‬
 ‫و کمونیسم آینه دوران ملتیست که‬          ‫این «پاکت» را به شجریان دادهاند تا‬     ‫قضیه چقدر بوده… ولی قطعا یکی از‬     ‫امانت و مضمون امانت مطرح میشود‪:‬‬                        ‫سرزنش شده است‪.‬‬          ‫خارج ایران نوشتند‪ !»...‬ولی‬
                                         ‫وی به اعتبار نام و مقام خود‪ ،‬آن را‬     ‫همکارانش بوده و قطعا پروژهای بوده‬   ‫یک‪ :‬شخص امانتگذار و شخص‬                                   ‫طرح مسئله‬            ‫همانجامیافزاید‪«:‬محمدرضا‬
           ‫به بند کشیده شده است‪.‬‬         ‫در اختیار استاد دانشگاهی بگذارد که‬     ‫که حاضر بود ناماش رو در کنار این‬                                                                                   ‫شجریان سالها در تدارک‬
 ‫هم بر بستر بیاعتمادی و هم به دلیل‬       ‫در آمریکا از امکانات خوبی برای انتشار‬                                                                 ‫امین‬         ‫وجود چنین متنی در همان روز‬
 ‫اهمیت تعیینکننده و سرنوشتساز‬                                                                     ‫پروژه قرار بده‪».‬‬         ‫دو‪ :‬اهمیت قانون اساسی‬            ‫درگذشت خواننده محبوب موسیقی‬                       ‫این متن بود‪!»...‬‬
 ‫قانون اساسی است که هرآنچه به نام‬                        ‫آن برخوردار است‪.‬‬       ‫در اینجا نیز نکات مبهم وجود دارد‪:‬‬   ‫سه‪ :‬مضمون «قانون اساسی‬                  ‫ایرانی (‪ ۱۷‬مهر ‪ ۸ /99‬اکتبر ‪)2۰2۰‬‬       ‫=در حالی که این متن تایپ‬
 ‫«قانون اساسی» یا «پیشنویس قانون‬         ‫به همین دلیل‪ ،‬اینکه شخص‬                ‫اگر این متن با همکاری شجریان‬                                                ‫«فاش» شد‪ .‬عباس میلانی ‪ ۸‬اکتبر‬          ‫شده و دستخط نیست و نام‬
 ‫اساسی» از سوی یک فرد یا یک جریان‬        ‫امانتگذار شجریان بوده و فرد امین‬       ‫و گروهی دیگر نوشته شده‪ ،‬چرا‬                                 ‫انتقالی»‬        ‫در گفتگویی با «بیبیسی فارسی»‬           ‫و امضای خطی نیز ندارد‪ ،‬و‬
 ‫مطرح شود‪ ،‬چه امروز که اصلا زمانش‬        ‫عباس میلانی است در بحثهایی که بر‬       ‫شجریان میبایست انتشار آن را به‬      ‫یک‪ :‬شخص امانتگذار و شخص‬                 ‫گفت که شجریان «در مشورت با‬             ‫در حالی که در جهان امروز‪،‬‬
 ‫نیست‪ ،‬و چه فردا که زمانش خواهد‬          ‫سر این متن به راه افتاده مهم میشود‪.‬‬    ‫درگذشت خود موکول کند؟! با مرگ‬                                               ‫حقوقدانان و سیاستمداران» یک‬            ‫خیلی راحت میتوان متنی‬
 ‫رسید‪ ،‬در میان ایرانیان با مقاومت‬        ‫• شجریان هنرمندی شناختهشده‬             ‫وی‪ ،‬خطر احتمالی از او رفع شده و نه‬                             ‫امین‬         ‫«متن قانون اساسی برای گذار به‬          ‫را با امکانات اینترنتی رد و‬
 ‫روبرو میشود‪ .‬وظیفهی تهیه و تدوین‬        ‫و در میان بسیاری از مردم محبوب‬                                             ‫عمدهترین موضوعی که مطرح‬                 ‫ایران دموکراتیک» «تهیه کرده و در‬       ‫بدل کرد‪ ،‬چه دلیلی دارد که‬
 ‫پیشنویس قانون اساسی ایران با یک‬         ‫است‪ .‬چرا بجای تأثیرگذاری از نفوذ‬                          ‫از «همکاران»!‬    ‫شده این است که چرا یک هنرمند‬            ‫اختیار او گذاشته بود تا بعد از مرگش‬    ‫شجریان زحمت کشیده و‬
 ‫گروه متشکل از کارشناسان حقوقی و‬         ‫و «اتوریته» هنری خود میبایست به‬        ‫آیا آن «همکاران» که ظاهرا سیاسی‬     ‫میبایست دست به نوشتن «قانون‬                                                    ‫به دفتر عباس میلانی برود‬
                                         ‫نوشتن «قانون اساسی انتقالی» برای‬       ‫و حقوقدان هستند‪ ،‬تصمیم درباره‬       ‫اساسی» بزند که یک امر خطیر و‬                                ‫منتشر کند‪».‬‬        ‫و «یک نسخه» از یک متن‬
   ‫علوم سیاسی و جامعهشناسی است‪.‬‬                                                 ‫این اقدام سیاسی را ترجیح دادند به‬   ‫تخصصی است‪ .‬اما عباس میلانی در‬           ‫میلانی همچنین میگوید‬                   ‫تایپ شده را نزد وی به امانت‬
 ‫مقاومت و انتقاد درباره متن شجریان‬               ‫پس از درگذشتش بپردازد؟!‬        ‫این هنرمند بسپارند؟! چرا؟! به دلیل‬  ‫همان خبر نخست پس از درگذشت‬              ‫«محمدرضا شجریان سالها در تدارک‬
 ‫که به میلانی سپرده شده‪ ،‬بیانگر‬          ‫او که در رشتهی موسیقی و آواز‬           ‫اعتبار نام و محبوبیت وی؟! آیا حالا‬  ‫وی به صراحت گفته است که ««این‬           ‫این متن بود چرا که میدانست ایران‬                         ‫بگذارد؟!‬
 ‫آگاهی و مرعوب نشدن جامعه به‬             ‫ایرانی به مراحل بالای مهارت و‬          ‫که شجریان نیست‪ ،‬انتشار این متن‬      ‫قانون اساسی را آقای شجریان‬              ‫برای رسیدن به حکومت دموکراتیک‬          ‫=شاید کسانی به این دلیل‬
 ‫نام و عنوان و اتوریتههای معنوی و‬        ‫تخصص رسیده‪ ،‬نمیدانست که‬                ‫خطری برای آنها به وجود نمیآورد؟!‬    ‫ننوشتند‪ ،‬این قانون اساسی را عدهای‬       ‫به چنین متنی نیاز خواهد داشت‪».‬‬         ‫که سالهاست نزد مردم‬
 ‫اجتماعی است‪ .‬از این مقاومت و انتقاد‬     ‫در سیاست و حقوق افرادی ماهر و‬          ‫اگر این متن در زمان حیات شجریان‬      ‫در داخل و خارج ایران نوشتند…»!‬         ‫وی تأکید میکند‪« :‬این قانون اساسی‬       ‫بیاعتبار شدهاند‪ ،‬بر اساس‬
 ‫میبایست استقبال کرد و آن را به فال‬      ‫متخصص وجود دارند که بهتر از او‬         ‫بدون ذکر نام وی و دیگران منتشر‬      ‫به این ترتیب اصلا لازم نیست به‬          ‫را آقای شجریان ننوشتند‪ ،‬این قانون‬      ‫رهنمود چهرهی امنیتی‬
 ‫نی ِک آگاهی گرفت تا شاید در آیندهای‬                                            ‫میشد‪ ،‬چه تفاوتی با الان میداشت‬      ‫کند و کاو در این مورد پرداخت چرا‬        ‫اساسی را عدهای در داخل و خارج‬          ‫جمهوری اسلامی «حرفمان‬
 ‫نه چندان دور شرایط غیرعادی کنونی‬                  ‫میتوانند قانون بنویسند؟‬                                          ‫که هنرمند فقید نویسندهی این متن‬         ‫ایران نوشتند که همدلی داشتند و‬         ‫را از زبان سلبریتیها بزنیم»‬
 ‫جای خود را به شرایط عادی بدهد‬           ‫و مهمتر از همه اینها‪ ،‬آیا نمیدانست‬        ‫که وی نیست و دیگران هستند؟!‬      ‫نیست! اما نه! میلانی همانجا گفته‬        ‫نگران بودند اگر در ایران اوضاع بحرانی‬  ‫این «پاکت» را به شجریان‬
 ‫تا هر فردی در جای خود قرار گیرد‬         ‫«دوران انتقالی» اصلا «قانون اساسی»‬     ‫به هر روی‪ ،‬در صحبتهای بعدی با‬       ‫است‪« :‬محمدرضا شجریان سالها در‬           ‫شود و قرار باشد کشور مدتی در حالت‬      ‫دادهاند تا وی به اعتبار نام‬
 ‫و یک هنرمند مجبور به نوشتن و‬            ‫ندارد و نوشتن قانون اساسی هم کار‬       ‫دکتر میلانی در گفتگوی «چشمانداز»‬                                                                                   ‫و مقام خود‪ ،‬آن را در اختیار‬
 ‫یا همکاری در تهیه متنی به عنوان‬         ‫مجلس مؤسسان و متخصصان است‬              ‫نیز نکتهای از ابهامات در این زمینه‬            ‫تدارک این متن بود…»!‬                    ‫گذار باشد چه باید کرد‪».‬‬      ‫استاد دانشگاهی بگذارد که‬
                                                                                ‫روشن نمیشود‪ .‬هنرمند فقید نیز‬        ‫وی سه ماه بعد در گفتگو با‬               ‫اگرچه در نخستین خبر مربوط‬              ‫در آمریکا از امکانات خوبی‬
       ‫«قانون اساسی انتقالی» نباشد!‬       ‫و نه یک فرد یا افراد غیرمتخصص؟!‬       ‫دیگر نیست تا به ابهامات و نقش‬       ‫«چشمانداز» درباره اینکه شجریان‬          ‫به «فاش» شدن این متن‪ ،‬تأکید بر‬         ‫برای انتشار آن برخوردار‬
 ‫چنین پدیدهای جدا از دغدغهی‬              ‫• دکتر عباس میلانی نیز در رشتهی‬                                            ‫نقشی در نوشتن این متن داشته یا نه‬       ‫انتشار آن پس از «مرگ» این هنرمند‬
 ‫هنرمند که قابل درک و همدلیست‪،‬‬           ‫خود شناخته شده و کتابهایش برای‬                  ‫خودش پاسخ روشن بدهد‪.‬‬       ‫به صراحت قبلی پاسخ نمیدهد بلکه‬          ‫شده‪ ،‬اما «موقع مقتضی» برای انتشار‬                          ‫است‪.‬‬
 ‫بیانگر فاجعهی سیاسی و اجتماعی‬           ‫دستکم جامعهی سیاسی و فرهنگی‬            ‫اما اگر این موضوع را به عنوان یک‬    ‫میگوید که شجریان شش سال پیش‬             ‫«قانون اساسی دوران گذار» بر اساس‬       ‫= قانون اساسی‪ ،‬نظر و‬
 ‫است‪ .‬مقاومت در برابر چنین پدیدهای‬       ‫ایران آشناست‪ .‬ولی انتخاب وی به‬         ‫«قضیه حقوقی» در نظر بگیریم که‬       ‫در سفر به آمریکا به تنهایی به دفتر‬      ‫آنچه میلانی در گفتگوی روز شنبه‬         ‫عقیده و آرزو و حرفهای‬
 ‫اما میتواند نوید این باشد که جامعه‬      ‫عنوان «امین» وقتی دفاع از انقلاب‬       ‫میبایست حتما پیگیری شود تا به‬       ‫وی میرود و پاکتی را به او میدهد و‬       ‫‪ ۱۱‬ژانویه ‪ 22( 2۰2۱‬دی ‪ )99‬برنامه‬       ‫خو ب نیست ! قا نو ن‬
 ‫ایران به پایان دوران «تقلید» و‬          ‫‪ 5۷‬این دو را دارای پیشینه مشترک‬        ‫حقیقت رسید‪ ،‬راستش تناقض و‬           ‫میگوید «این متن یک قانون اساسی‬          ‫«چشمانداز» در تلویزیون «ایران‬          ‫اساسی مهمترین قرارداد‬
 ‫«قیمومیت» نزدیک میشود تا‬                ‫میکند و سپس مواضع آنها در دفاع‬         ‫ابهام آنقدر هست که سبب شک و‬         ‫دوران گذاره که من با گروهی از‬           ‫اینترنشنال» مطرح کرد‪ ،‬یا موقعی‬         ‫اجتماعی جوامع و یک سند‬
 ‫سرانجام هر شهروندی شهامت داشته‬          ‫از جبهه اصلاحطلبان‪ ،‬ظهور این متن‬       ‫تردید درباره اصل ماجرا یعنی «قانون‬  ‫همکارانم در ایران این را تدوین کردیم‬    ‫بوده که شجریان به میلانی اطلاع‬         ‫تاریخی است که آینهی‬
 ‫باشد ِخرد خویش را به کار گیرد‬           ‫را با وجود مخالفت آنها با جمهوری‬       ‫اساسی انتقالی» شود به ویژه آنکه‬     ‫میخوایم یک نسخهاش خارج از ایران‬                                                ‫دوران و فرهنگ و تجارب‬
 ‫(امانوئل کانت) و در برابر اتوریتههای‬    ‫اسلامی با شک و تردید روبرو میسازد‪.‬‬     ‫محمدحسین آقاسی وکیل شجریان و‬                                                     ‫دهد و یا پس از درگذشت وی‪.‬‬         ‫و دستاوردهای یک ملت‬
 ‫سیاسی و اجتماعی از جمله‬                 ‫بیاعتمادی پدیدهای است که نه‬            ‫دو پسر وی‪ ،‬آنگونه که در «چشمانداز»‬                         ‫باشه…»‬                                                  ‫است‪ .‬به همین دلیل هرآنچه‬
                                         ‫تنها بین جامعه و حکومت جمهوری‬                                              ‫در حالی که این متن تایپ شده و‬                                                  ‫به نام «قانون اساسی» یا‬
        ‫«سلبریتی»ها خاموش نماند‪.‬‬                                                                                                                                                                   ‫«پیشنویس قانون اساسی»‬
 ‫سه‪:‬مضمون«قانوناساسیانتقالی»‬                                                                                                                                                                       ‫از سوی یک فرد یا یک‬
 ‫مضمون و مشخصات متن امانتی اما‬                                                                                                                                                                     ‫جریان مطرح شود‪ ،‬چه امروز‬
 ‫میتواند نکاتی را نیز درباره مسئله و‬                                                                                                                                                               ‫که اصلا زمانش نیست‪ ،‬و چه‬
 ‫ابهامات بالا روشن کند و مخاطب را‬                                                                                                                                                                  ‫فرداکهزمانشخواهدرسید‪،‬‬
 ‫به نتایجی برساند‪ .‬از همین رو باید آن‬                                                                                                                                                              ‫در میان ایرانیان با مقاومت‬
 ‫را خواند! مشخص نیست افرادی که‬                                                                                                                                                                     ‫روبرو میشود‪ .‬وظیفهی‬
 ‫در تأیید و تکذیب این موضوع سخن‬                                                                                                                                                                    ‫تهیه و تدوین پیشنویس‬
 ‫میگویند‪ ،‬بجز داشتن نظر و عقیده‬                                                                                                                                                                    ‫قانون اساسی ایران با یک‬
 ‫سیاسی‪ ،‬آیا این متن را خواندهاند یا نه‪.‬‬                                                                                                                                                            ‫گروه متشکل از کارشناسان‬
 ‫همه میدانند که زبان حقوقی و‬                                                                                                                                                                       ‫حقوقی و علوم سیاسی و‬
 ‫شیوه نگارش در همه کشورها ویژه‬
 ‫است‪ .‬اگرچه پیچیدگی این زبان‬                                                                                                                                                                              ‫جامعهشناسی است‪.‬‬
 ‫کمکی به کسی نمیکند‪ ،‬زیرا حقوق‬
 ‫و قانون برای مردم است و مردم باید‬
 ‫بتوانند آن را بفهمند‪ ،‬ولی بخشی‬
 ‫از این ویژگی زبانی به دلیل دقت و‬
 ‫جلوگیری از تعبیر و تفسیر دلخواه‬
 ‫قوانین است‪ .‬یک حساسیت درست‬
 ‫نسبت به خود عبارت «قانون اساسی»‬
 ‫از همین ویژگی سرچشمه میگیرد‪ :‬به‬
 ‫هر متنی نمیتوان گفت قانون اساسی!‬
 ‫همچنین «دوران انتقالی» بار سیاسی‬
 ‫و حقوقی معینی دارد که کسی برای‬

      ‫آن «قانون اساسی» نمینویسد!‬

‫ادامه در صفحه ‪۱۷‬‬
   13   14   15   16   17   18