Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۳۰۴ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - ۱4شماره ۱۷۷۰
جمعه ۶تا پنجشنبه ۱۲فروردینماه ۱400خورشیدی
از دست رفتن آزادی در زندگی دکتر عباس میلانی :پادشاهی که از نو باید شناخت رضا ،یکی از خوانندگان وبسایت
خصوصی که به اندازه زندگی سیاسی رادیو فردا پرسیده است آیا کار بر روی
مهم است ،فصلی بسیار مهم از این ن ّیت شاه ،ساختن ایرانی مدرن بود کتاب جدیدتان در مورد محمدرضا
انقلاب به شمار میرود ،ولی در دوران پهلوی ،تصور شما را از پادشاه سابق
شاه ،این گونه نگاه نمیشد چون این حقیقت ندارد که اصلاحات را فشار آمریکا بر شاه تحمیل کرد
اپوزیسیون این تفکر را پیش میبرد ایران تغییر داده است؟
که تنها آزادی مهم ،آزادی سیاسی محمدرضا شاه بدترین زمان را برای رفورم سیاسی انتخاب کرد و این مهمترین عامل سقوط او بود عباس میلانی :حتما تغییر داده
است و اگر نتوان علیه شاه بد گفت، است .من فکر میکنم اگر آدمی با
پس جامعه یکسره سیاه و استبدادی دکتر عباس میلانی در چند مصاحبه راجع به محتویات این کتاب دکتر عباس میلانی ،استاد دانشگاه استانفورد یک نفر برای حدود ۱0سال زندگی
است و تا زمانی که این آزادی به دست توضیحاتی داده و سؤالاتی را پاسخ گفته و از آمریکا ،پس از آن که کتاب «معمای هویدا»، کند ،همانگونه که من با شاه و هویدا
نیاید ،ما حاضر به ارزیابی مجدد در آن جمله است پاسخ به سؤالاتی که خوانندگان تألیف و تحقیق وی ،با استقبال زیادی روبرو شد زندگی کردم ،به طور حتم ،نظرش را
درصدد برآمده است کتابی نیز درباره زندگی درباره آن شخص تغییر میدهد .این
سیاستهایمان نیستیم. وبسایت رادیو فردا مطرح کردهاند. محمدرضا شاه و سیر تحولات دوران سلطنت موضوع هم در زندگی خصوصی و هم
در عین حال ،مبارزه با امپریالیسم در این گفت و شنود ،نکات قابل توجهی وی تدوین و منتشر کند .به گفتۀ خود او ،این
روی دیگر همین مبارزه است و این دو، برای علاقهمندان به شناخت حقیقت در مورد کاری است سترگ و بحثبرانگیز زیرا جنبههای در عرصه کار صدق می کند.
عوامل تعیین کننده هستند .طرفداران محمدرضا شاه و دوران سلطنت او نهفته است. مختلف زندگی و سلطنت شاه فقید ایران را تصویر کلی که من در ذهن داشتم،
این موضوع غافل از آن بودند که سایر یادآور باشیم که دکتر عباس میلانی در دوران هرکس و هر گروه با عینکی متفاوت مینگرد و این بود که شاه عملا در طول مدت
قبل از انقلاب در صف مخالفان شاه قرار داشت حکومت خود در مقابل غرب ضعف
آزادیها نیز محلی از اعراب دارند. به نحوی متضاد قضاوت میکند. کامل داشت ،از آنها دستور میگرفت و
این تجربه طالبان بود که به من و مدتی هم طعم زندان سیاسی را چشید. سعی دکتر میلانی بر این است که کتابش در عین حال ،در مورد اتفاقات اطرافش،
آموخت که اگر دولتی مستقل ،اما این گفت و شنود را در دو شماره خواهید اولاً مستند و ثانی ًا منصفانه باشد .این اواخر، از جمله ،فساد ،قاطعیت نداشت.
مستبد باشد ،برای کشور خود چیزی همچنین تصور میکردم که هر روز
جز نکبت ،ارزانی نخواهد داشت. خواند. که به عمر سلطنت شاه اضافه میشد،
استقلال صد درصد طالبان به نفع در نوع خودرایی و خود محوریاش
ایران داشت ،بسیار بسیار عظیم است. سلوک شاه نبود. تمام شواهد نشان میدهد که فردوست ولی درست عکس این هدف روی داد.
افغانستان نبود. علاوه بر آنچه که در این مقایسه به رغبتی به کمک کردن به شاه نداشت یعنی هر چه شاه در اصلاح اقتصادی افزوده میشد.
آن اشاره کردم ،راه دیگری را میتوان اگر شاه میماند و قرهباغی هم خیلی زود تصمیم به ایران موفقتر شد ،که هم به خاطر در پایان ماجرا ،او آدمی است که در
نقش خارجیها در انقلاب پیمود و آن بررسی فرار مغزها از تسلیم گرفت .البته دیگران هم بودند نفت بود و هم به خاطر برنامههای مدت 3۷سال سلطنتش ،رابطهاش با
ایران در تمام این ۲۹سال است .اگر شماری از خوانندگان وبسایت اقتصادی که پیش از درآمد نفت به جهان ،چه با غرب و چه با شوروی ،چه
لیلا رامینی ،رضا از بندر لنگه ،ر. نتیجه موقعیتهای اقتصادی از دست رادیو فردا از جمله شهریار از تالش که نامشان درکتاب خواهد آمد. خاطر افرادی مانند عالیخانی ،مقدم، با ملت ایران و چه با خانوادهاش تحول
ع .ن از لس آنجلس ،آذر مهر از بن، رفته ،گروگانگیری ،شش سال آخر و خوانندهای از تبریز ،به وضعیت کسانی از اطرافیان شاه و کسانی سمیعی و فرمانفرمائیان انجام شد و بسیاری پیدا کرد و شاه سال ۱۹4۲با
حسین از قزوین ،حمید و فرزاد داری جنگ ،سیاستهای اتمی این رژیم و اقتصادی ایران پرداخته و پرسیدهاند که از لطف شاه میلیونر شده بودند، آنها بودند که واقعا صنعت ایران را شاه سال ۱۹۵۹و شاه سال ۱۹۶۹و یا
از تورنتو سوالاتی پرسیدهاند که محور فرصت های از دست رفته برای احقاق اگر شاه میماند ،جایگاه ایران از نظر به محض اینکه اوضاع وخیم شد ،به شاه سال ۱۹۷۹قابل قیاس نیستند.
همه آنها مشترک است :نقش نیروهای حقوق ایران در دریای خزر را در کنار وضعیت اقتصادی درمنطقه و جهان سفارت آمریکا رفتند و بر ضد شاه راهاندازی کردند. یعنی درهمه جنبههایی که عرض
خارجی در تحولات ایران چه بود؟ هم بگذاریم ،بهایی که ایران در کل بدگویی کردند .اینها به طور حتم این رشد همراه با درآمد نفت ،عملا
آیا سرنگونی شاه نتیجه سوءاستفاده پرداخته ،شگفتانگیز و دارای ابعاد چگونه بود؟ نقش داشتند ،اما تعیین کننده نبودند. باعث شد که شاه پس از سال ۱۹۶۷ کردم ،تفاوتهای اساسی کرده بود.
غربیها از ناآگاهی مردم بود؟ فکر عباس میلانی :این سئوال به نظر عامل تعیین کننده ،همین شکافی به حرف هیچکس گوش نمیداد و هر یک نکته که بیش از همه برای
نمیکنید که غرب عامل سقوط شاه جدیدی است. من ،سؤال بسیار مهمی است و من بود که ایجاد شد و سپس ،یک روز بیش از گذشته متقاعد میشد من ،ازلحاظ تغییر شناختم اهمیت
از قدرت شد ،زیرا 30سال پیش بهای تلاش بسیاری کردم که ببینم راهی خارجی ،جیمی کارتر ،رییس جمهوری که خودش بیشتر از بقیه میداند و داشت ،این بود که به نظرم رسید با
آزادی بیان و اندیشه برای پاسخ دادن دقیق به این سؤال، وقت آمریکا ،برای اصلاحات سیاسی در به جای آنکه بر اساس آن طرح ،فضا اینکه نتیجه کارش انقلاب اسلامی
نفت را بالا برد؟ آن هم به دور از حدس و گمان وجود جامعه ،آمد و شاه در زمانی تصمیم به را باز کند و حدود و ثغور تکنوکراتها بود و به هر حال ،این موضوع مهمی
میلانی :برای من شکی نیست که محور سؤال برخی از خوانندگان از دارد یا نه .دراین ارتباط ،با همکارانم انجام این اقدام گرفت که بدترین زمان و طبقه متوسط را گسترش دهد، درارزیابی کارهای شاه است ،اما گمان
بر اساس اسنادی که از سفارتخانهها و جمله بهداد بردبار از اسلو ،خشایار و در دانشگاه استنفورد صحبت کردم متصور بود .ارسطو در مورد این زمان خودرأیتر میشد و طبیعی است که من این است که نیت او ،ساختن یک
یا وزارت امور خارجه دو کشور آمریکا خوانندهای که نام خود را ذکر نکرده که آیا میتوان مدلی تهیه کرد که گفته است که خطرناکترین لحظه ایران مدرن بود .من هرگز در این مورد
و انگلیس منتشر شده است ،از حدود چنین است :وضعیت آزادی بیان، با استفاده از آن متوجه شد که اگر برای یک حکومت استبدادی این است امروز ،حاصل ،یک انفجار باشد.
سپتامبر ، ۱۹۷۸یعنی چهار ماه قبل اندیشه و سیاسی در زمان شاه نسبت انقلاب روی نمی داد ،اقتصاد ایران در که تصمیم میگیرد دموکراتیک شود اینکه این انفجار باید بدین شکل تردید نداشتم.
از انقلاب ،آنها تصمیم گرفتند که شاه و معمولا کنترل دوره گذار غیرممکن روی میداد ،به نظر من ،اصلا ضرورتی نکته مهم دیگر برای من ،این بود
دیگر ماندنی نیست و نمیتوان او را به جمهوری اسلامی چگونه بود؟ چه حالی بود؟ است .شاه تصمیم گرفت این گذار ندارد و در یک یا دو مقطع امکان که برخی از اصلاحات در انقلاب سفید،
در قدرت نگه داشت و در فکر این میلانی :مسألهای که در مورد همه کسانی که من با آنها مشاوره خطرناک را زمانی انجام بدهد که بیمار داشت که شاه سیاستی متفاوت چون انقلاب سفید گفته میشد ،انجام
بودند که توافقی با اپوزیسیون پیدا آزادی مطرح شد ،مهم است .تفاوت کردم ،متفق القول بودند که ممکن بود ،قرصهایی را مصرف میکرد که داشته باشد ،برای مثال ،در سال گرفت ،اپوزیسیون همه را به پای
کنند و اپوزیسیونی را بیابند که جای اساسی که بین دوره شاه و امروز است از لحاظ اقتصادی و استفاده از پارانویا و بیتصمیمی ایجاد میکند و ،۱۹۷3درست در زمانی که تغییرات آمریکا گذاشت .یعنی خود من ،مثلا
وجود دارد ،این است که در دوره ریاضیات در اقتصاد ،بتوان فرمولی در ضمن ،اقتصاد ایران بدتر میشد. اقتصادی انجام گرفت ،شاه تصمیم در کتاب خودم در مورد هویدا ،تأکیدم
شاه را بگیرد. شاه ،آزادیهای فرهنگی ،آزادیهای تهیه کرد ،اما تقریبا غیرممکن است اقتصادی که در سال ۱۹۷۵به شاه گرفت که یک حزب درست و حسابی این بود که این اصلاحات نتیجه فشار
مسأله آنها این بود که دولتی بر سر زندگی خصوصی و حتی تا حدی که بتوان تمام آن مولفهها را ایجاد کرد. اجازه داد که دو میلیارد دلار به دیگران را در ایران به یاری مهدی سمیعی راه
کار بیاید که تمامیت ارضی ایران را آزادی هنری ،به استثنای زمانی که همه توصیه میکردند که بهترین راه کمک کند ،چنان تغییر کرد که مجبور بیندازد و افراد سرشناس و صاحب مستقیم آمریکا بود.
حفظ کند ،نفت را به غرب بفروشد و وارد سیاست میشد ،که شرایط بسیار این است که اقتصاد یا اقتصادهایی شد در سال ۷00 ،۱۹۷۷میلیون دلار صلاحیت وارد این حزب شوند و امروز تصور میکنم که این گمان
بد و استبدادی بود ،وجود داشت همطراز اقتصاد ایران در سال ۱۹۷۷ فعالیت واقعی حزبی داشته باشند ،نه غلط است .فشار آمریکا قطعا وجود
جلو نفوذ شوروی را بگیرد. و شما میتوانستید در عرصه هنر، بیابیم و آنها را با ایران امروز مقایسه از آمریکا قرض کند. آن مضحکهای که نام حزب ایران نوین داشت و زیاد هم بود .فشار آمریکا
در نامهای که متن کامل آن درهیچ مدرنترین کارها را در ایران عرضه کنیم .این به نظر من ،کاری انجام در عین حال ،باید به شخصیت برخلاف تصور اکثریت ،نه در زمان
جا منتشر نشده ،آیتالله خمینی در کنید و مدرنترین تئاترها را در ایران شاه نیز توجه داشت .او شخصیت را بر خود داشت. کندی ،بلکه از زمان آیزنهاور آغاز شد.
نامهای که در ژانویه ،۱۹۷۹یک ماه به نمایش بگذارید .همچنین بهترین شدنی است. کاملا پیچیدهای داشت .شاه در زمانی پس از مدت کوتاهی ،درآمد نفت دو اما مهمترین رکن این اصلاحات،
و چند روز پیش از انقلاب به جیمی ایران از نظر تمام شاخص ها در که قدرت داشت ،خیلی احساس سه برابر شد و به گفته مهدی سمیعی، یعنی اصلاحات ارضی ،از سال ۱۹4۲
کارتر رئیس جمهوری وقت آمریکا فیلمها در ایران نشان داده میشد. سال ۱۹۷۷قابل قیاس با ترکیه و کره قدرقدرتی میکرد و در زمانی که شاه تصمیم خود را عوض کرد .به جای در افکار و سخنرانیهای شاه یافتنی
نوشته است ،میگوید شما اینها را کسی به زندگی خصوصی افراد جنوبی بود و به رغم آنکه تا اندازهای از احساس خطر میکرد ،بسیار ضعیف آنکه سیستم را در اوج قدرت با کمک است .یعنی این باور که او اصلاحات
میخواهید ،ما میتوانیم اینها را برای کاری نداشت .کسی به مذهب دیگران تایوان عقبتر بود ،اما باز هم میتوان میشد و خیلی از موارد ،گرایش گریز کسانی مانند سمیعی باز کند ،آن ارضی را به دستور آمریکاییها انجام
کاری نداشت .بهاییها بر اساس حقی آنها را با هم مقایسه کرد .البته ایران از از ایران بود .این مسأله فقط به ۲۸ فکر سخیف تشکیل حزب رستاخیز
شما تامین کنیم. که داشتند ،میتوانستند آزادانه زندگی ترکیه در بسیاری از جهات جلوتر بود. مرداد ۱33۲محدود نمیشود .بارها را کسانی مطرح کردند و شاه آن را داد ،کاملا یکسویه است.
در همین زمان ،در داخل ایران کنند ۱۵0 .هزار یهودی آزادانه درایران حالا وضع این سه کشور را ببینید و و بارها ،از جمله هنگامی که امینی تردیدی در فشار آمریکاییها نیست،
هم سفارت آمریکا نامهای به وزارت زندگی میکردند و در بنای کشوری وضع ایران را هم نگاه کنید .البته ایران را به نخست وزیری منصوب کرد، پذیرفت و سیستم را بست. اما خود او هم میخواست این کار را
امور خارجه آن کشور ارسال کرد و که بیش از ۲هزار سال در آن زندگی تفاوت مهمی با آن کشورها دارد که این گرایش در شاه وجود داشت که انجام دهد و این را از مدتها پیش شروع
در آن نوشت آن روحانیانی که شاه میکردند ،مشارکت داشتند .خب، محاسبه آن سخت است .یکی جنگ از صحنه خارج شود .اینکه بماند و چه کسی خیانت کرد؟ کرده بود .این مطلقاندیشی در ذهن
آنها را ارتجاع سیاه معرفی میکند، کسی در آن هنگام ،قدر این آزادیها را برای تاج و تخت خود بجنگد ،خیلی اپوزیسیون سبب شد که اپوزیسیون
این طور نیستند و میتوانند یک وجه نمیدانست .قدر آنها را زمانی دانستیم با عراق است و دیگری درآمد نفت. میثم از اصفهان پرسیده آیا نتواند از شاه تصویر دقیقی پیدا کند.
که آنها را از ما گرفتند .در دوران شاه، در مورد جنگ عراق و ایران ،بدون قوی نبود. مهمترین علت سقوط شاه ،خیانت البته منظورم تصویر تایید آمیز نیست،
دموکراتیک داشته باشند. اگر دو نفر با هم راه میرفتند ،تنها شک ،در دو سال نخست ،گناهش بر منظورم این نیست که استفاده اطرافیان او ،به خصوص قره باغی و بلکه منظورم این است که هم نقاط
یک دلیل قضیه این بود که سفارت امکانی که وجود داشت که جلوشان عهده صدام حسین بود ،اما در مورد نکرد .اتفاقا استفاده کرد و عدهای هم ضعف و هم نقاط قوت او را بشناسند.
آمریکا در آن زمان با امثال مهدی را بگیرند ،این بود که پلیس فکر کند شش سال دیگر ،باید گناه ادامه جنگ کشته شدند .اما خشونتی که بعدا در فردوست نبود؟ این مطلقاندیشی ،بخصوص بعد
بازرگان در ایران در تماس بود .سفارت اینها دارند کار سیاسی میکنند .در را بر عهده جمهوری اسلامی گذاشت خود این رژیم دیدیم ،که برای بقای عباس میلانی :به طور حتم، از ۲۸مرداد ۱33۲دوچندان شد و
آمریکا فکر میکرد که میتوان با تیپ غیر این صورت ،هیچ کس با شما کاری که با پافشاری آیتالله خمینی و خودش استفاده میکند و حاضر به بیکفایتی و شاید هم ،خیانت برخی اپوزیسیون حالت قهر با شاه را پیدا
مهدی بازرگان صحبت کرد ،غافل از نداشت .کسی با شما و کاری که در اطرافیانش برای ادامه جنگ ،مخارج خونریزی است ،اصلا قابل مقایسه با از اطرافیان شاه در پیروزی انقلاب کرد .نتیجه این قهر هم آن شد که
اینکه اگر مذهبیها به قدرت برسند، خانهتان انجام میدادید ،کاری نداشت. نقش داشت ،ولی به گمان من ،عامل هر قدم شاه ،که در راه اصلاح جامعه
از تیپ آقای بازرگان نخواهند بود .پس بسیاری را به ایران تحمیل کرد. تعیین کننده نبود .یعنی انقلاب ،نتیجه بود ،اپوزیسیون آن را نادیده گرفت،
خارجیها ،بدون شک نقش داشتند، به نظر من ،بهایی که این انقلاب برای توطئه فردوست و قره باغی نبود .گرچه تکذیب یا تحقیر کرد و حاصل آن شد
ولی عوامل اصلی تحولات داخل ایران،
شخصیت خود شاه و فقدان نهادهای که انجام شد.
سیاسی آلترناتیو بودند. هدف شاه چه بود؟
من در غربیها این توان را نمیبینم
که آنها بتوانند تحولات ۲0سال بعد را یکی از خوانندگان وبسایت رادیو
پیشبینی کنند .تئوری توطئه ،نتیجه فردا پرسیده است «هدف شاه و
وارونه منجیطلبی است که در جامعه اطرافیانش از انقلاب سفید چه بود؟»
ایران وجود داشته است .تئوری توطئه میلانی :هدف شاه و اطرافیانش این
توسط مردم یا ملتی مورد توجه قرار بود که پایگاه اجتماعی شاه عوض شود.
میگیرد ،که بسیار تحقیر و ضعیف این پایگاه تا سال ،۱33۸ / ۱۹۵۹
شده است و فکر میکند که تمام کارها زمینداران فئودال ،روحانیون ،ارتش،
بخشی از کارمندان ،آمریکاییها و
توسط دیگران انجام میشود. بخشی از اطرافیان شاه بودند .آنها
به نظر من ،اگر شاه در سال ۱۹۷۵و به این نتیجه رسیدند که این پایگاه
در اوج قدرت خود به جای راه انداختن ماندنی نیست و لذا کوشیدند که
حزب رستاخیز ،حزب دموکراتیکی راه در میان روستاییان ،طبقه متوسط،
می انداخت یا ائتلافی از یک جبهه را تکنوکراتها و طبقه کارگر این پایگاه را
سر کار میآورد ،و یا اگر جبهه ملی ایجاد کنند .در عین حال ،این احساس
به جای اینکه با آیتالله خمینی بیعت را داشتند که ارتش و ساواک رکن
کند و پرچمدار حکومت اسلامی شود،
مدافع یک نوع حکومت دموکراتیک اصلی قدرت شاه هستند.
میشد ،و به جای اینکه بر ضد دکتر هدف از طرحی که بخصوص،
صدیقی و سپس بختیار اقدام کند که آمریکاییها فشارش را میآوردند ،این
میکوشید راه حل میانهای برای ایران بود که زیربنای اقتصادی وقت را تغییر
پیدا شود ،انقلاب ایران میتوانست به بدهند و به تدریج ،همپای آن ،صحنه
سیاسی را تغییر دهند و بازتر کنند.
گونه دیگری باشد.
ادامه دارد