Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۳۰۹ (دوره جديد
P. 15
صفحه 15ـ Page 15ـ شماره 1۷۷5
جمعه 30آوریل تا پنجشنبه 6مه ۲0۲۱
سالم ،باب کردن رفتار اجتماعی سالم همانطور -نجد ایران یک وسعت جغرافیایی قارهمانند هزاران سال برای زن به دلیل محدود نگه داشته زنآزاری =«زن و مرد دو مفهوم برابر
که در بسیاری کشورهای اروپایی معمول است است و در این گستردگی خاک البته تفاوت در شدن و ازدواج زودهنگام و تحمیل وظایف خاص در یک معنای واحد هستند که
مرحله به مرحله این رفتارها را تغییر داد و کمک شرایطاقلیمیوضعیتهایمعیشتیمتفاوتهم در فرهنگ هر کدام نقشی تعیین کننده و
کرد تا انسانها شناختی بهتر از خود و دیگران ایجاد کرده و این گونهگون بودن میتوان گفت بر او افتاده است. انکارناپذیر در آفرینش ،رشد
بیابند .درواقع مفهوم قدرت و احترام اجتماعی که به صورت موازی همواره دیده شده است .اما =آیاپژوهشهایشماوجودحکومتهای و ادبیات انسانیت و جهان پیرامون دارند،
که تغییر کند نگاه افراد به خشونت و پذیرش آن اگر بخواهیم از یک شرایط و وضعیت نسبتا غالب زنسالار از حدود ۷هزار سال پیش تا حدود علاوه بر آنکه هر کدام تواناییهای
نیز تغییر میکند .آنچه مسلم است از عادیسازی بگوییم باید به این نکته توجه داشته باشیم که شفاهی ایران بدنی و روانی متفاوتی دارند که
خشونت تحت هر شرایطی به وسیلهی هر قبل از ظهور بابل و آشور در جنوب غربی ایران سه هزار سال پیش و ظهور حکومتهای ماد وجود این تواناییها با هم یا مجزا
دستهای از مردم میبایست پرهیز کرد .تنها در امروز سومریان که آورندگان خط ،چرخ ،قوانین وضعیت خشونتبار میآید تا آن را تثبیت کند. از هم جهان را میگرداند .بنابراین
صورت ایجاد امنیت است که یک جامعه توان پیشرفتهی کشاورزی و قوانین پیشرفتهی و هخامنشی در تاریخ ایران تایید میکند؟ این تثبیت با وضع قوانین ،ترساندن ،مجازاتهای نادیده گرفتن یکی و یا پر ارزش
رشد پیدا میکند و زنان و کودکان در محیط امن شهرنشنینی به شمار میآیند همتایانی در داخل -جالب است که بر اساس یافتههای سنگین برای به اصطلاح خاطی و پاداش جنسی قلمداد کردن دیگری نه تنها نشان
منطقهی کرمان ،بلوچستان ،ایران مرکزی و باستانشناسی ،کارشناسان به این نتیجه و چماقهای بیشتر در دست اجراکننده همراه از درک غلط از انسان دارد که به
توانایی بیشتری از خود نشان میدهند. جنوب ایران داشتهاند .در این مناطق همکاری رسیدهاند که در تمدن آرتا و یا شهر سوخته، میشود .در چنین وضعیتی کشتن دیو ،قدسی رشد سالم انسان و جهان پیرامون
=شما نوشتهاید که ارزشها و نگرشهای و همراهی ایزدان و ایزدبانوان در همه جا دیده تخصص ،همبستگی ،دوستی و صلح موج میزده و ارزشمند محسوب میشود و در ردهی ستایش او در همه ی سطوح لطمه وارد
عقبمانده و پوسیده در ادبیات شفاهی و میشود ،به گونهای که در بعضی امور اقتدار و جنگی در کار نبوده است .اما به نظر میرسد با خداوند قدرت است .در همین راستا جنسیت زن
ایزدان و در پاره ای ایزدبانوان دیده میشود. تغییرات بنیادین اقلیمی در ایرانزمین و آغاز عصر معادل با ضعف و ضعف برابر با ضدارزش محسوب میکند».
قصهها حضوری آشکار و بدون سانسور دارند اما در دوران قبل از آن یعنی از هنگام انتقال آهن ،ما شاهد برآمد حکومتهای مردسالار ماد و میشود و جنسیت مرد معادل با قدرت و قدرت
وضعیت شکار ،دانهچینی به وضعیت کشاورزی سپس هخامنشی و فرآیند برتری یافتن خدایان برابر با ارزش قدسی میشود .از این رو در چنین در چند سال اخیر قتلهای ناموسی به صورت
در حالی که در سطح خودآگاهی معمولاً ابعاد و دامداری تا هنگام ظهور چرخ و توسعه ی مرد بر ایزدبانوها در آیینهای باستانی هستیم. جامعهای زن «ضعیفه» نامیده میشود و صر ِف دهشتناک در ایران افزایش یافته است .درست
اقتصادی مادرسالاری رایج بوده و مظاهر مادری مجسمههای فراوانی از دوران حکومت مادها بودن کافی برای خوب بودن است .به همین دلیل است که نابرابری حقوقی بین زن و مرد و تبعیض
خشن آنها سانسور میشود .آیا میبایست پرستش میشده است .همانطور که قبلا گفتم به دست آمده که گواه حضور ایزدبانوان باروری برای توصیف ارزش یک انسان به او میگویند و ستم نسبت به زنان در قوانین جمهوری اسلامی
در چتل هویوک که شهری با قدمت بیش از و شهبانوان قدرتمند در نجد (فلات) ایران است. «مرد»! یعنی کسی که شجاع است ،خوشقول تثبیت و تضمین شده اما در فرهنگ عامه و
به نقد و بررسی آنها پرداخت؟ تا چه حد هشت هزار سال است در همه جا مجسمه ی علاوه بر آن در چتل هویوک که در نزدیکی قونیه است ،وفادار است ،از حق دفاع میکند و قابل سنتهای بخش قابل توجهی از مردم نیز پُر
ایزدبانوان باروری یافت شده است .از آنجا که در ترکیه امروزی قرار دارد ،آثار حفاری شده نشان اعتماد است و به دیگری میگویند «زن» یعنی
و چگونه روشنگری درباره نقش قصهها و شهر در سدههای طولانی به زیست خود ادامه میدهد که شهرنشینی حدود هشت هزار سال شکننده است ،بیدست و پاست ،ترسو است، رنگ است.
داده ،ساختمانهای شهر گواه آن است که کارها پیش در این منطقه که بخشی از نجد ایران بوده وسوسه میشود ،گول میخورد ،ناتوان است در همین ارتباط کیهان لندن با دکتر شکوفه
ادبیات شفاهی میتواند در تربیت زن و مرد در برابری و درایت و صلح پیش میرفته است. جریان داشته است .در این منطقه داخل اکثر و به او نمیتوان اعتماد کرد .هرچه در رابطه با تقی گفتگویی انجام داده است .شکوفه تقی
البته نشانههای دنبالهی مادرسالاری را تا امروز در خانهها یک اجاق وجود داشته که آتش مرکزی نیروی جنسی مرد است خدایی و تحسین برانگیز نویسنده ،شاعر و پژوهشگر است .او برای کودکان
مدرن کارساز باشد؟ جغرافیای فرهنگی ایران میتوان بطور گسترده هر خانه بوده است ،اکثر خانهها در یک سطح به حساب میآید ،و در رابطه با نیروی جنسی نزدیک به 30اثر و برای بزرگسالان بیش از ده
-نکته این است که خشونت نسبت به زنان بودهاند ،بطوری که نمیتوان تعیین کرد یکی بر زن پست و قابل سرکوب شدن به شمار میرود. کتاب و مقالات پژوهشی بسیار منتشر کرده است.
که در قصهها بیانی گاه نمادین یافته و گاه عریان مشاهده کرد. دیگری شرایط برتری داشته است .در این شهر =شما در کتابتان مطرح میکنید که با شکوفه تقی در دانشگاههای تهران ،گلاسکو
به نمایش گذاشته میشود ،محصول واقعیتی =در حوزه عوامل ذهنی ،شما چه اقدامات معیشت عموم کشاورزی بوده است؛ برتری زن بر ظهور بسترهای جدید و پیشرفت جامعه و و اوپسالا تحصیل کرده و مدرک دکترا را با
تاریخی است که در جامعه رواجی طولانی و دخالتهایی را در این تغییر و تحولات مرد یا مرد بر زن در روابط اجتماعی و فرهنگی ارزشهای مدرن ،شرایط موجودیت ارزشها رسالهی دو بال خرد» از دانشکده زبانشناسی
داشته است .در بسیاری موارد هم نه تنها در نیز دیده نمیشود و مجسمه ایزدبانوان باروری و قوانین عقبمانده از بین رفته و آنها رو به دانشگاه اوپسالا در سال ۲000گرفته است.
سطح خودآگاهی سانسور نمیشود و از بیان آن مؤثر میدانید؟ آیا رفتار در زنان معتقد به به نماد مادر در همه جا در کنار سر گاو نر که دکتر تقی دوره فوق دکترا را در دانشکده
ابایی نیست که بر انجام آن اصرار نیز میشود .به آتشگاه را مزین میکرده دیده میشود .قابل زوال خواهند رفت… «اندیشههای دینی» دانشگاه ییل گذرانده
فردی که خشونت میورزد پاداش داده میشود و زنستیزی و زنآزاری و زنانی که میخواهند توجه است که در طی سدههای بسیار این شهر …-بله ،ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم. است .وی مدتی در دانشگاه کلمبیا به عنوان
رفتارش قبول اجتماعی و دینی مییابد .درواقع و روابط حاکم بر آن تداوم یافته بیآنکه نشانهای وقتی با وجود ساختن دیوارهای فرهنگی زنان پژوهشگر میهمان حضور داشته و همچنین در
خشونتهای تحت عنوان ناموسی تنها یکی از با آنها مقابله کنند و نیز در مردان یکسان از سوخته شدن و وقوع جنگ در آن باشد .مشابه میبینند و میفهمند که تواناییهای بالایی دارند دانشگاههای گوتنبرگ ،نورشوپینگ و اوپسالای
اینگونه آزارهاست که عموما نسبتا به زنان روا این تمدن در منطقه کرمان ،سیستان و پاکستان بطوری که در هر عرصهای میتوانند لیاقت خود را سوئد نیز به تدریس و تحقیق مشغول بوده است.
داشته میشود .بنابراین ممکن است در پارهای است یا متفاوتند؟ ثابت کنند و علاوه بر آن برای کاری که میکنند دکتر شکوفه تقی به عنوان روانشناس نیز شاغل
جوامع اروپایی که قوانین محکم در دفاع از زنان -باید توجه داشت در شرایطی که غذا کم هم دیده شده است. ارزش دریافت کنند ،ارزشی که وقتی بیان مادی بوده و کارگاههای متعدد آموزشی داشته است.
وجود دارد بتوان دید که خشونت در سطح است ،مسلما مرگ و میر زیاد است و برعکس. شما در پرسشتان به «زنسالاری» اشاره پیدا میکند میتواند آنها را از وابسته بودن به برخی از کتابهای وی عبارتند از «زنآزاری در
خودآگاهی ابراز نمیشود .اما در جوامع مردسالار کشاورزی و خوبی آب و هوا به معنای وجود غذا کردهاید .باید تأکید کنم که در این مناطق دیگری برای ادارهی زندگی بینیاز کند ،صدای قصهها و تاریخ»« ،معنای بخت در فرهنگ کتبی
این خشونت نوعی تقدس دینی مییابد .تا زمانی و برخورداری از امکان زندگی است .این شرایط «زنسالاری» رواج نداشته بلکه مادرسالاری زنان در خواستن حقوقشان رساتر میشود .وقتی و شفاهی ایرانیان»« ،گونهشناسی و طبقهبندی
که زن به عنوان انسان برابرحقوق با مرد در یک در بیابانهایی که زمین خشک و هوا گرم و آب فرهنگ رایجبوده .احتمالا زنسالاری در مناطقی زنی میبیند و میداند که میتواند زندگی خود و سه ژانر ادبی :ترانهها ،متلها و افسانههای گذر
جامعه به رسمیت شناخته نشود ،دشوار میتوان کم است فراهم نیست .در چنین شرایطی مرد به در کنار چشمه یا چاه که محل عبور کاروانیان فرزندانش را بینیاز از هر کس تأمین کند ،درک
مانع ابراز این خشونتها شد .مادام که خشونت دلیل توان جنگیدن ،بالا بودن سطح خشونت و بوده بیشتر رواج داشته است .در چنین مناطقی وی از خود و جهانش نیز تغییر میکند .درواقع در ادبیات شفاهی ایران».
علیه زن تقدس دینی دارد و زن به اسم ازدواج تولیدمثل ارزش پیدا میکند .باورها و اعتقاداتی روی خصوصیات زنانه ایزدبانویی مانند ایشتر استقلال اقتصادی و توانایی تأمین زندگی گامی = دکتر تقی ،شما بین زنستیزی و
خرید و فروش میشود ،و خود زنان هیچ زشتی که محصول چنین وضعیت اقلیمی است وقتی تأکید میشده و معابدی برای او در نظر گرفته مهم و بزرگ در زندگی هر فردیست که به تغییر زنآزاری تمایز قائل میشوید .لطف ًا در این
در آن نمیبینند و آن را به عنوان یک سنت غلبهی سیاسی و اجتماعی پیدا کند و با ارعاب شده که نشانههای آن تا امروز موجود است .در شرایط در هر صورتی کمک میکند زیرا آنچه
میپذیرند البته کار زیادی نمیتوان انجام داد اما بر مردم تحمیل شود همان میشود که در دوران مناطقی مانند سوریه ،لبنان ،فلسطین و اردن فرد را ناچار از تحمل شرایط نامطلوب میکند مورد توضیح دهید.
از قصهها میتوان برای نشان دادن خشونتی که آشور یعنی حدود سه هزار سال پیش اتفاق حتیبخشهاییازصحراهایعربستانعضوزنانه احساس عدم توانایی در تأمین زندگی خود و -من زنآزاری را فراتر از زنستیزی میدانم
در جامعه نهادینه شده استفادهی تمثیلی کرد و با افتاد .سنگنوشتههای آشوری گواه بیرحمی در قالب سنگ در کنار چاه تا چهارده سده قبل به همین دلیل هم این عنوان را برای کتاب
آوردن مثالهای آیینی و ترانهها ،به موازات موارد بیحد و حصر بر همهی مردمی است که در رسما پرستیده میشده است .رقص و آواز زنان و وابستگان است. «زنآزاری در قصهها و تاریخ» انتخاب کردم.
تاریخی فرصتی برای تماشا ایجاد کرد زیرا ذهن همسایگی آنان در ایران امروزی زندگی میکردند. ارائهی خدمات جنسی به نام عبادت ایزدبانو جزو =بستر تاریخیای که شما ریشههای زنآزاری تنها یک ذهنیت که خود را در
انسان متمایل به فیلتر شدن است و در فضای آنها از این اعمال خشونت احساس غرور و مناسک ایشتر یا ایزدبانوهای محلی بوده است. اعتقادات و ارزشهای مذهبی و فرهنگی را رفتارهایی یا قضاوتهایی نشان دهد نیست
بستهای که پیرامونش درست میشود احساس توانمندی میکردهاند .بنابراین بین مردسالاری یا در بسیاری موارد ایزدبانوی باروری و ایزدبانوی در آن جستجو میکنید ،پدیدهای پیچیده بسیار فراتر از آن است ،درواقع یک نوع بیماری
امنیت میکند از این رو از کاوش در جهانی که جنگمداری و تکخدایی نه تنها ارتباط مستقیم جنگ یا شکار در هم ادغام شده و خصوصیات متشکل از عوامل مختلف است .اما به نظر فرهنگی است که خود را در آسیب رساندن به
پیش روی او نیست پرهیز میکند .اما وقتی وجود دارد بلکه هرچه با خشونت و جنگ و نیروی میرسد در نگاه شما نحوه مسلط دسترسی و زنان به قصد نابودی آنان نشان میدهد با این
آنچه پیش روی او نیست در برابرش میگذارید ارعاب مربوط میشود نیز تقدس دینی مییابد. مشابه یافتهاند. تولید غذا -که مهمترین نیاز برای بقای انسان باور که زن موجودی اهریمنی است ،برای زندگی
و با واقعیت امروزی زندگیاش مقایسه میکنید، وقتی دینی که در شرایط بیابانی و بدوی شکل اما در مناطقی مثل نواحی جنوب شرقی ایران، مرد مزاحمتی مرگبار میتواند ایجاد کند و از این
آسانتر قادر به درک حقایق میشود .این درک گرفته با ارعاب یا هر وسیلهای مقبولیت عام پیدا ایران مرکزی ،کرمان و ایران شمالی و ایران است -اهمیت خاصی دارد. رو فاقد ارزش لازم برای ادامهی زندگی است .اما
به او کمک میکند که به نقد شرایطی بپردازد کند و مرام یک حاکمیت بشود ،زن و مرد با توسل شمال غربی مادرسالاری جریان داشته است .در -اطلاعات مکتوب تاریخی و آثار باستانی در زنستیزی ممکن است چنین گستردگی از
که در صورتی دیگر از واکاوی آن میهراسد .نقد به خشونت و ارعاب یکدیگر میکوشند بیشتر به این مناطق زنان در جایگاه مادر اهمیت والایی بجامانده در جهان از جمله ایران و کشورهای خشونت دیده نشود .به عبارت دیگر فرد زنستیز
سالمی که از خشونت و جانبداری دور است به ارزشهای حاکم نزدیک شوند .از این رو هر کس داشتهاند و خصوصیات مادرانه تقدیس میشده همسایه نشان میدهد که وضعیت معیشت نسبت به مردان احترام و علاقهی بیشتری دارد،
همان نسبت آسانتر پرده از حقایق بر میدارد. که توان جنگیدن و اعمال خشونت و سروری بر و مادران سالاران و بزرگان جامعه بودهاند. تأثیری تعیین کننده در روابط زن و مرد داشته زنان را قبول ندارد ،با جانبداری منفی به زنها و
این یک واقعیت است که جانبدارانه نگاه کردن دیگری داشته باشد از احترام بیشتری برخوردار در این مناطق اجاق خانه را مادر روشن نگاه است .آنچه مسلم است به دلیل شرایط جغرافیایی تواناییهای زن نگاه میکند اما با سلاحی آتشین
به مسائل مانع از درک حقیقت میشود .به نظر خواهد بود و کسی که نتواند در آن قالب بگنجد میداشته و او نگاهبان آتش خانواده بوده است و در پارهای مناطق زمین و آب برای کشاورزی یا سرد زن را سلاخی نمیکند .اما زنآزاری
من انسان در صورتی رشد میکند که بتواند از سوی جامعه حذف میشود .به همین دلیل مجسمههای مادری را که سینههای پرشیر دارد مناسب بوده؛ در پارهای مناطق در کنار کشاورزی قصهی کشتن ،معیوب کردن و سلاخی زنان
بیرون از حیطهی مسائل شخصی و منافع فوری زنی که کفش مردانه میپوشد ،لباس جنگی و توان فرزندآوریش مثالزدنی است در همه جا دامداری نیز وجود داشته است؛ در مناطق است به این بهانه که دین آن را اهریمنی تلقی
خود جهان را تماشا کند و بفهمد .به عبارت دیگر، میپوشد ،مظاهر زنانه را از خود پاک میکند و یافت شده .نماد چنین مادری آناهیتاست و بر کوهستانی یا صحرایی فقط دامداری وجود کرده است .و زنآزار (اعم از زن یا مرد) در انجام
بدون غرض شخصی به مسائل نگاه کند .وقتی نهایتا مرد میشود یا مثل «مرد» عمل میکند خلاف ایشتر ایزدبانوی بیابان و صحرا ،هرگز داشته؛ در بسیاری مناطق غلبه با شکار و صید و اعمال خشونتبار خود احساس قدرت و تعالی
کسی بتواند با همان چشمی که جهان اطراف پسندیده و پذیرفته میشود .اگر کسی مقابل این سنت فاحشگی مقدس در شمار آیینهای او در بسیاری دیگر راهزنی بوده است؛ در شهرها هم
را میبیند خود را هم ببیند و نقد کند قدم در رفتار بایستد و به گونهای دیگر عمل کند یا در نبوده است .درواقع زنسالاری و مادرسالاری روابط بر اساس قوانین شهرنشینی بوده است .در میکند و نهایتا از آن لذتی بیمارگونه میبرد.
مرحلهای بالاتر از شعور معمول میگذارد .ورود اصطلاح «زن» باشد به حاشیه رانده میشود و در دو فرهنگ متفاوت هستند که دنبالهی هر دو این مناطق صنعتگری ،تجارت و صورتهای دیگر اما در بیان جهانبینی خود در کتاب «زنآزاری
به چنین مرحلهای برای هر رشدی یک ضرورت شمار وسایل در میآید که در ازدواج او را خرید و تا امروز بجا مانده همانطور که مردسالاری و روابط اقتصادی وجود داشته و تا امروز صورتهای در قصهها و تاریخ» باید بگویم که از نظر من زن
محسوب میشود .چنین درکی از خود است که فروش میکنند .برای آنکه بتوان به جامعه کمک پدرسالاری دو فرهنگ متفاوت بودهاند که در پیچیدهتر آن ادامه پیدا کرده .زنی که بتواند از و مرد دو مفهوم برابر در یک معنای واحد هستند
میتواند نگاه ما را به جهان تلطیف کند و مانع کرد تا متوجه رفتار خشن خود شود نخست باید مناطق متفاوت رشد کردند و تدریجا تلفیق شدند زندگی خود و فرزندانش دفاع کند و حتا بتواند که هر کدام نقشی تعیین کننده و انکارناپذیر در
از قضاوتهای خشن و بیرحمانه و در نتیجه از سطوح پایین آموزشی انسانها را با ارزشهای و تا امروز به عنوان فرهنگ غالب بعد از دوران زندگی پدر و مادر و خواهر و برادرانش را تأمین آفرینش ،رشد انسانیت و جهان پیرامون دارند،
رفتارهای آزارگرانه و پرخاشجویانه شود .وقتی واقعی خود آشنا کرد و به آنها کمک کرد که این کند مسلما از جایگاه یک «ضعیفه» حرکت نکرده علاوه بر آنکه هر کدام تواناییهای بدنی و روانی
انسان بتواند بخشی از خود را در دیگران و بخشی ارزشها را در مورد یکدیگر شناسایی کنند و این آشوریان بجا ماندند. است .احترامی که او برای خودش قائل میشود متفاوتی دارند که وجود این تواناییها با هم یا
از دیگران را در خود ببیند با همدلی و دلسوزی رعایت ارزشها را در قوانین جاری بگنجانند .البته =چگونه آغاز کشاورزی و دامپروری و احترامی که دیگران برای او قائل میشوند در مجزا از هم جهان را میگرداند .بنابراین نادیده
بیشتری برخورد میکند که حاصل شناخت و نمیتوان خشونت را بطور کامل و یکشبه از رفتار در بخشهایی از ایرانزمین و ظهور تدریجی روابط اجتماعی و فرهنگی او اثر دارد .اما وقتی گرفتن یکی و یا پر ارزش قلمداد کردن دیگری
انصاف و همواره رشددهنده و بالغ است .این نگاه مردمی که خشونت و آزار در آنها نهادینه شده و با اعمال فیلترهای دینی و اجتماعی دست و نه تنها نشان از درک غلط از انسان دارد که به
باید از نقد خشونت در خود و در جهان اطراف متوجه زشتی آن نیستند پاک کرد اما از آنجا که شهرنشینی از حدود هفت هزار سال پیش پای زن از سنین خردسالی بسته میشود و به رشد سالم انسان و جهان پیرامون او در همه
تغییر یک رفتار همواره یک فرآیند و پروسه است، او اجازهی رشد در مسیر استقلال شخصیتی ی سطوح لطمه وارد میکند از جمله اینکه به
آغاز شود. میتوان با قوانین درست ،ایجاد وضعیت اقتصادی ترجمان و نمود خود را در تمدنها ُی زنسالار داده نمیشود ،به عبارت دیگر سعی میشود زن دلایل متفاوت اعم از دینی ،اقلیمی ،معیشتی،
=شما در آثارتان برای کودکان چگونه بر چشم و گوش بسته بار بیایید و همین نیز ارزش اجتماعی یا فرهنگی ارزشهای انسانها بار
مبنای ارزشهای نوین و مترقی ،ارزشها و و مادرسالار یافته است که در آیینها و قدسی برای زن محسوب شود .به ناچار زن نیاز جنسیتی و جنسی پیدا میکند و در ادامهی این
اعتقادات آنها با برتری ایزدبانوان بر خدایان به یادگیری را از طریق تغذیه خرافات تأمین ارزشگذاری یک جنسیت منسوب به اهریمن و
اعتقادات عقبمانده را به پرسش کشیدهاید؟ میکند و همان سبب میشود یک نیروی عظیم دیگری به خدا نسبت داده میشود و متعاقب آن
-در آثاری که برای کودکان نوشتهام همهی مرد دیده میشود ؟ انسانی که میتواند برای خود و جهان مفید باشد ارزش جنسی یکی جنبهی خدایی پیدا میکند
کوشش من این بوده که کودک را با جهانی به بیراهه برود و نابود شود؛ اتفاقی که در طی بطوری که آفریدن انسان و جهان به او منسوب
بزرگتر از خودشان آشنا کنم و آنها را متوجه
طبیعتی کنم که در آنها و بیرون از کودکان میشود و دیگری برابر با دیو میشود.
جریان دارد .تلاش کردم به کودک یادآوری نداشتن درک درست و برخورد با وقایع از روی
کنم که او بخشی از این ُکل است .بنابراین ،درک توهم در کنار شرایطی که تهدیدکنندهی زندگی
این کلیت و مهربانی با آن ،درک و مهربانی با و خطرآفرین است همیشه میتواند زایندهی
خویشتن است .اگر کودک بفهمد که در درجه خشونت مرگبار باشد .چون وجود خشونت ،بیان
اول انسان است و انسان را دوست بدارد ،اگر ترس از یک خطر یا ایجاد احساس ترس برای
بفهمد که جهان در او جاریست و خود نیز در غلبهجویی است و هر دو از ضعف سرچشمه
جهان جاریست ،پس ویرانی جهان ،ویرانی او و میگیرد .در این میان قوانین دینی که محصول
رشد جهان ،رشد اوست .این هر دو در هم تأثیری چنین شرایطی برای کنترل عموم است به کمک
دمادم دارند و چه بسا دست این کودک روزی
بجای برداشتن اسلحه برای ویرانی دیگری ،به
دست یاری برای کمک به دیگری تبدیل شود.
حتا اگر به دیگری کمک هم نکند ،دستکم به
ویرانی افتخار نخواهد کرد زیرا پاداشی برای آن
دریافت نمیکند و این نگاه شامل تعریف روابط
زن و مرد و برتری یکی بر دیگری نیز میشود.