Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۳۲۰ (دوره جديد

‫صفحه ‪ - Page 12 - 1۲‬شماره ‪1۷86‬‬
‫جمعه ‪ 2۵‬تا ‪ 3۱‬تیرماه‪۱۴00‬خورشیدی‬

‫با کمک افبیآی توطئه ربودن مسیح علینژاد از آمریکا‬ ‫گزارش ـ مصاحبۀ صدرالدین الهی‬
‫توسط تیم اطلاعاتی جمهوری اسلامی شکست خورد‬
‫سید ضیا؛ مرد اول یا مرد دوم کودتا (‪)۷‬‬

‫( کیهان لندن شماره ‪) 14۰9‬‬

‫هر لحظه به شکلی بت عیار‪...‬‬

‫تصویری از تیم اطلاعاتی جمهوری اسلامی که متهم هستند برای ربودن یک روزنامهنگار که گفته میشود‬ ‫میشود انقلاب‪.‬‬ ‫فکر کردم که اگر کودتای من سید‬ ‫سید کلمه کودتا را خیلی دوست‬
‫مسیح علیینژاد بوده برنامهریزی کردهاند‬ ‫ـ بله! اما مردمی که دنبال مرحوم‬ ‫عمامهای موفق شود‪ ،‬پسفردا تمام این‬ ‫دارد‪ .‬اصرار میورزد که جابهجا آن را‬
‫مدرس بودند‪ ،‬یک بار امتحان خود را‬ ‫خبائث و پاچهورمالیدههای چکمهبهپا و‬ ‫بهکار ببرد‪ .‬معتقد است که او در زمان‬
‫ماه قبل اف بیآی به من اعلام کرد‬ ‫کرده است‪ .‬آنها قصد داشتند وی را‬ ‫= علیرضا شاروقی فراهانی‬ ‫در مهاجرت داده بودند‪ .‬مدرس حتی‬ ‫عمامه بهسر‪ ،‬بههوای حکومت و قدرت‬ ‫خود تنها کسی بوده که کودتا را در‬
‫که در خانه خودم امن نیستم و باید‬ ‫به زور به ایران بازگردانند… حق هر‬ ‫(سلیمی)‪ ،‬محمود خاضعین‬ ‫بهاندازۀ من هم قابلیت سازماندهی‬ ‫میافتند و آن وقت باید چراغ برداشت‬ ‫معنی واقعی کلمه انجام داده است‪.‬ـ‬
‫به یک خانه امن نقل مکان کنم‪ ،‬اما‬ ‫شهروندی است که بتواند بدون ترس‬ ‫(حاج علی)‪ ،‬امید نوری و کیا‬ ‫سیاسی نداشت‪ .‬فکر میکرد اگر یک‬ ‫و دنبال میرغضبهای ناصرالدینشاه‬ ‫همه از کودتا حرف میزدند ولی کسی‬
‫جدی نمیگرفتم تا اینکه افبیآی‬ ‫از مجازات حرفش را بزند‪ .‬یک شهروند‬ ‫صادقی متهم به توطئه برای‬ ‫َعلَم سبز بردارد و «یا ج ّدا یا ج ّدا»‬ ‫و محصلهای چوبدار نایبالسلطنه و‬ ‫نمیدانست که کودتا یعنی چه؟ مثلا‬
‫عکسهایی از زندگی و خانواده من‬ ‫آمریکایی باید بتواند از حقوق بشر‬ ‫آدمربایی هستند‪ .‬فردی به‬ ‫گویان راه بیفتد‪ ،‬تمام مردم دنبالش‬ ‫دوستاقبانهای ظلالسلطان گشت‪.‬‬ ‫مرحوم مدرس مرتباً حرکاتی میکرد‬
‫نشان داد که همگی زیر نظر بودند‪ .‬مرا‬ ‫دفاع کند بدون اینکه توسط عوامل‬ ‫اسم نیلوفر بهادریفر (نلی)‬ ‫حرکت میکنند‪ .‬فرضاً هم که دستهای‬ ‫که میخواست نشان بدهد در فکر‬
‫سه بار به خانههای امن متفاوت بردند‬ ‫اطلاعاتی خارجی هدف قرار گیرد‪.‬‬ ‫در مراودات مالی و بانکی با‬ ‫راه میافتاد‪ ،‬اینها قوۀ محرکۀ یک‬ ‫توفیق من به عمامه گندهترها‪.‬‬ ‫کودتاست و در تمام شهر پراکنده بود‬
‫و هر سه بار مرا پیدا کردند و در نهایت‬ ‫متهمین با کمک افبیآی شناسایی‬ ‫اینتیمهمکاریداشتهکهدر‬ ‫کودتا نبودند‪ ،‬قوۀ پشتیبانی روزهای‬ ‫=حرفش را میبرم‪ ،‬باز دارید‬ ‫که بهزودی کودتای مدرس صورت‬
‫افبیآی تصمیم گرفت که این موضوع‬ ‫شدند و عملیات آدمربایی آنها شکست‬ ‫کالیفرنیابازداشتشدهاست‪.‬‬ ‫بعد میتوانستند باشند‪ .‬مدرس فکر‬
‫=آدری اشتراوس دادستان‬ ‫میکرد با کمک عوامالناس میتواند‬ ‫مدرس مرده را چوب میزنید؟‬ ‫خواهد گرفت‪.‬‬
‫را آشکار کند‪».‬‬ ‫خورد‪».‬‬ ‫جنوب کالیفرنیا‪« :‬حق هر‬ ‫کودتا را هم که کار خواص و حسابگران‬ ‫ـ نه‪ ،‬مدرس بهترین این دسته‬ ‫= خوب‪ ،‬این که مباین اصل‬
‫مسیح علینژاد در مصاحبه با شبکه‬ ‫مارک لسکو دستیار دادستان کل‬ ‫شهروندی است که بتواند‬ ‫بود‪ .‬بدترینهایشان در پس منبر مثل‬ ‫کودتاست‪ .‬کودتا باید در پنهانکاری‬
‫«انبیسی» نیز گفته «دستگاه‬ ‫امنیت ملّی گفته «هر شخص در ایالات‬ ‫بدون ترس از مجازات‬ ‫سید ضیاءالدین قبل از کودتا‬ ‫گربۀ عبید زاکانی کمین کرده بودند‬ ‫و درحد اقل آگاهی عموم صورت‬
‫اطلاعات ایران چند سال است که او‬ ‫متحده باید از آزار و اذیت‪ ،‬تهدید و‬ ‫حرفش را بزند‪ .‬یک شهروند‬ ‫است انجام دهد‪ .‬ایشان اشتباه تکیه بر‬
‫را هدف قرار داده و تیمی که در توطئه‬ ‫صدمات جسمی توسط قدرتهای‬ ‫آمریکاییبایدبتواندازحقوق‬ ‫عوام را داشت‪ .‬اما مرحوم نصرتالدوله‬ ‫سید ضیاءالدین بعد از کودتا‬ ‫بگیرد‪.‬‬
‫جدید شرکت داشتند از اعضای وزارت‬ ‫خارجی مصون باشد‪ .‬از طریق این‬ ‫بشر دفاع کند بدون اینکه‬ ‫که او هم بهاندازۀ مدرس و شاید بیشتر‬ ‫که اگر من موفق میشدم‪ ،‬میپریدند‬ ‫ـ بارکالله! بیچاره سید‪ ،‬مجتهد‬
‫توسط عوامل اطلاعاتی‬ ‫باهوش و بهمراتب از او باسوادتر و لااقل‬ ‫وسط و میفهمیدند که میشود با‬ ‫خوب و طرازاولی بود‪ .‬اما نه کودتا‬
‫مسیح علینژاد‬ ‫در کار سیاست و دنیای آن روز و‬ ‫عمامه و اسلحۀ دین کاری کرد‪ .‬و من‬ ‫میدانست چیست و نه آدم سیاسی‬
‫خارجی هدف قرار گیرد‪».‬‬ ‫ارتباطات سیاسی ورزیدهتر بود‪ ،‬بدون‬ ‫نمیخواستم با یک لباس که ظاهر‬ ‫بود‪ .‬مجتهدی بود که بالای منبر و‬
‫اطلاعات بودند‪ ».‬علینژاد همچنین‬ ‫کیفرخواست‪ ،‬ما یکی از نقشههای‬ ‫=مسیحعلینژاد‪ :‬آنها از من‬ ‫این که بهقیمت یک پشتیبانی نظامی‬ ‫مرا میپوشاند و به باطنش اعتقاد‬ ‫پشت کرسی خطابه خوب مردم را‬
‫گفت «این یعنی حسن روحانی رئیس‬ ‫برای آسیب رساندن به یک‬ ‫مشخه ّررونبد‬ ‫نمیترسند از مردم ایران‬ ‫آگاه باشد‪ ،‬سعی کرده بود که بر خواص‬ ‫نداشتم مملکت را بدبخت کنم‪ .‬اما‬ ‫گرم میکرد‪ .‬ولی مگر با عمامه و‬
‫جمهوری از این توطئه خبر داشته و‬ ‫آمریکایی را خنثی کردیم‪».‬‬ ‫میترسند‪ ...‬چند بار در‬ ‫اگر میباختم و فکلیها و قزاقهای‬ ‫نعلین میشود پشت توپ و شصتتیر‬
‫ویلیام سوئینی جونیور دستیار‬ ‫آمریکا توسط افبیآی به‬ ‫تکیه کند‪ =.‬یعنی کی؟‬ ‫عرقخور موفق میشدند‪ ،‬جان آن‬ ‫نشست یا پشت میز مذاکرۀ سیاسی؟‬
‫آن را تایید کرده است‪».‬‬ ‫مدیرمسئول دفتر افبیآی در‬ ‫= یعنی انگلیسها‪.‬‬ ‫دستۀ معدود آدمهای با تقوا را به‬ ‫بهاینجهت نه او‪ ،‬حتی فرنگرفتهها‬
‫علینژاد همچنین در این مصاحبه‬ ‫نیویورک نیز میگوید‪« :‬گروهی با‬ ‫خانههای امن منتقل شدم‪.‬‬ ‫خطر انداخته بودم و سرشان را س ِر دار‬ ‫هم نمیدانستند که کودتا یعنی چه؟‬
‫نیز اشاره کرد که برای محافظت از وی‬ ‫حمایت رژیم ایران برای ربودن یک‬ ‫=بر اساس بیانیه دادستانی‬ ‫‪ -‬شما هم که‪...‬‬ ‫میفرستادم‪ .‬این بود که لباس عوض‬ ‫مرحوم نصرتالدوله وزیر خارجه‬
‫در مقابل تهدیدات جمهوری اسلامی‬ ‫روزنامهنگار در کالیفرنیا برنامهریزی‬ ‫مانهتن طرح ربودن علینژاد‬ ‫نمیگذارد حرفم را تمام کنم‪ .‬کمی‬ ‫کردم تا اگر بردم بگویند یک پسرۀ‬ ‫میخواست کودتا بکند‪ .‬با چی؟‬
‫او را به خانههای امن مختلفی منتقل‬ ‫کردند تا او را به زور به ایران منتقل‬ ‫بخشی از یک طرح بزرگتر‬ ‫کلاهی دمدمیمزاج‪ ،‬شب عمامه را از‬ ‫کسی نمیدانست‪.‬سید چشمهایش را‬
‫کردهاند و از طرف افبیآی به او گفته‬ ‫کنند… ما در همکاری با شرکای‬ ‫برای ربودن سه نفر در کانادا و‬ ‫عصبی است‪.‬‬ ‫سر برداشت و کلاه به سر گذاشت و‬ ‫میبندد‪ .‬وقتی این طور چشم میبندد‬
‫شد که عوامل اطلاعاتی ایران شخصی‬ ‫بینالمللی و افبیآی این توطئه را‬ ‫یک نفر در بریتانیا بوده است‪.‬‬ ‫ـ اجازه بدهید آقا‪ ،‬رابطه با انگلیسها‪،‬‬ ‫ربطی به دین نداشت‪ .‬و اگر باختم‪،‬‬ ‫من او را میبینم که نوار خاطرههایش‬
‫را به خانه او در بروکلین فرستادهاند تا‬ ‫حنثی کردیم‪».‬‬ ‫از غلام خانهزاد بودن تا دشم ِن مادرزاد‬ ‫بازهم بگویند که ماجراجوی لامذهبی‬ ‫را مرور میکند‪ .‬مثل یک کارگردان که‬
‫در گزارش وزارت دادگستری آمریکا‬ ‫وزارت دادگستری آمریکا در بیانیهای‬ ‫بودن وسعت دارد‪ .‬مرحوم نصرتالدوله‬ ‫که حتی به ظواهر لباس و اعتقادش‬ ‫همراه «ادیتور» فیلمش‪ ،‬با قیچی آنچه‬
‫از او و خانوادهاش عکس بگیرد‪.‬‬ ‫آمده است آن روزنامهنگار قرار بود به‬ ‫که ‪ ۱3‬ژوئیه (‪ 23‬تیرماه) صادر شد‬ ‫در قضایای قرارداد دستش آلوده‬ ‫هم پشت کرده بود‪ ،‬باخت‪ .‬چطور‬ ‫را که نمیخواهد نمایش داده شود‪،‬‬
‫علینژاد در این مصاحبه تأکید کرد‬ ‫بهانه دیدار با خانوادهاش از آمریکا به‬ ‫اعلام کرد سرویسهای اطلاعاتی‬ ‫شده بود و چون قرارداد لق شده‬ ‫میچیند و دور میریزد‪ .‬نباید به حال‬
‫که وی هیچ جرمی مرتکب نشده و‬ ‫کشور ثالث کشانده شود اما خانواده‬ ‫جمهوری اسلامی ایران برای ربودن‬ ‫بودو انگلیسها هنوز از «مرگ» آن‬ ‫است؟جوابم فقط این است که‪:‬‬ ‫خود بماند‪ .‬اگر حالا که داغ شده بگذارم‬
‫فقط خواسته صدای مردم بیصدای‬ ‫قربانی این پیشنهاد را رد کرده است‪.‬‬ ‫یک روزنامهنگار آمریکایی و فعال‬ ‫مطمئن نبودند‪ ،‬نصرتالدوله را که از‬ ‫= هر لحظه به شکلی بت عیار‬ ‫قیچی انتخاب به دستش بیفتد‪ ،‬باز‬
‫ایران باشد‪ .‬او افزود‪« :‬رژیم ایران از من‬ ‫نهادهای قضایی و امنیتی آمریکا‬ ‫حقوق بشر از شهر نیویورک و انتقال او‬ ‫هر جهت میتوانست اجراکنندۀ خوبی‬ ‫حرفهای تکراریش را تکرار میکند‪.‬‬
‫نمیترسد بلکه از مردم داخل ایران‬ ‫تصاویر مربوط به تیم اطلاعاتی‬ ‫به ایران توطئه کردهاند‪ .‬مسیح علینژاد‬ ‫باشد پیش میراندند‪ .‬شاید فکر کودتا‬ ‫درآمد‪.‬‬ ‫= و شما لابد بهتر از همه‬
‫جمهوری اسلامی را که برای ربودن‬ ‫خبرنگار ساکن کالیفرنیا در مصاحبه‬ ‫را هم آنها به او تلقین کرده بودند‪ .‬اما‬ ‫و او میخندد از ته دل و یک‬ ‫میدانستید که کودتا یعنی چه‪،‬‬
‫میترسد‪».‬‬ ‫چند روزنامهنگار برنامهریزی کرده‬ ‫با چند رسانه گفت روزنامهنگار مورد‬ ‫مثل همیشه نصرتالدوله اشتباه از‬ ‫بله؟‪ ...‬اما شما هم که عمامه به سر‬
‫کانال تلگرامی «فرشگرد» تصاویری‬ ‫بودند منتشر کردهاند‪.‬‬ ‫اشاره در بیانیه وزارت دادگستری‬ ‫بالا کرد‪ .‬یعنی بدون این که زمینۀ‬ ‫بارکالله تحویلم میدهد‪.‬‬
‫از محمود خاضعین افسر اطلاعاتی‬ ‫بر اساس بیانیه دادستانی مانهتن‬ ‫داخلی را بسنجد‪ ،‬متعهد شد که با‬ ‫در ادامۀ این گفتگو‪ ،‬دکتر الهی بحث‬ ‫داشتید و نعلین به پا‪.‬‬
‫جمهوری اسلامی و نیلوفر (نلی)‬ ‫طرح ربودن علینژاد بخشی از یک‬ ‫آمریکا او بوده است‪.‬‬ ‫یک کودتا و تجدید و یا حد اقل تکمیل‬ ‫کودتا را رها نمیکند و با این کلمه‪،‬‬ ‫خندۀ رندانهاش را سر میدهد و‬
‫طرح بزرگتر برای ربودن سه نفر در‬ ‫آدری اشتراوس دادستان جنوب‬ ‫انتخابات‪ ،‬قرارداد را به ثمر خواهد‬ ‫سید را به حرف میکشد‪.‬معنی کودتا‪،‬‬
‫بهادریفر منتشر کرده است‪.‬‬ ‫کانادا و یک نفر در بریتانیا بوده است‪.‬‬ ‫نیویورک‪ ،‬مارک لسکو سرپرست‬ ‫رساند‪« .‬ساحلنشینان تایمز» از دور‬ ‫میگوید‪:‬‬
‫در این تصاویر خاضعین در کنار‬ ‫گفته میشود تیم اطلاعاتی رژیم‬ ‫دادستانی کل امنیت ملّی و ویلیام‬ ‫این طور فکر میکردند و نصرتالدوله‬ ‫کودتای بیمعنی‬ ‫ـ اما آقا سید ضیاءالدین صبح روز‬
‫شماری از بازیگران سینمای جمهوری‬ ‫ایران قصد داشت علینژاد را به کشوری‬ ‫سوئینی جونیور دستیار مدیر مسئول‬ ‫وقتی دنبالۀ بحث کودتا را در‬
‫اسلامی و فوتبالیستها از جمله مهران‬ ‫بکشاند که از آنجا بتوانند با قایق به‬ ‫دفتر افبیآی در نیویورک از خنثی‬ ‫با آنها بود‪ =.‬و شما‪...‬؟‬ ‫همان جلسه میگیرم‪ ،‬باز بر این اصرار‬ ‫کودتا کلاهی بود نه معمم‪.‬‬
‫مدیری‪ ،‬محمدرضا شریفینیا‪ ،‬علی‬ ‫ونزوئلا منتقل کرده و سپس او را به‬ ‫ساختن یک توطئه برای نقض‬ ‫ـ و من اینجا درست عکس‬ ‫میورزد که او تنها کسی است در آن‬ ‫= این هم یکی از ایرادهایی‬
‫پروین‪ ،‬حمید استیلی و افشین پیروانی‬ ‫ایران منتقل کنند‪.‬‬ ‫تحریمها‪ ،‬تخلف بانکی و پولشویی و‬ ‫نصرتالدوله؛ اولا به مرگ قرارداد‬ ‫زمان که میداند کودتا باید از یک‬ ‫است که به شما میگیرند‪ .‬میگویند‬
‫طبق این گزارش در یک دستگاه‬ ‫همچنین برنامهریزی برای ربودن یک‬ ‫یقین پیدا کرده بودم‪ .‬ثانیاً در داخل‬ ‫پشتیبانی نظامی و درست برخوردار‬ ‫در آن روزها نهتنها از نظر سیاسی‬
‫دیده میشود‪.‬‬ ‫الکترونیک مورد استفاده نیلوفر‬ ‫سفارت انگلیس در تهران با جناح مؤثر‬ ‫باشد و دو مخالف عمدۀ خود را‬ ‫مرتب ًا جا عوض میکردید بلکه از‬
‫کمیته حمایت از خبرنگاران‬ ‫فراهانی‪ ،‬عکس آن روزنامهنگار و دو‬ ‫روزنامهنگار خبر دادند‪.‬‬ ‫و کارآمدی که مثل من قرارداد را یک‬ ‫نشان میزند که از این بهرۀ هوشی‬ ‫نظر شکل ظاهر هم‪ .‬ببخشید‪ ،‬مثل‬
‫خاورمیانه در بیانیهای توطئه وزارت‬ ‫قربانی دیگر که قبلا توسط جمهوری‬ ‫علیرضا شاروقی فراهانی (سلیمی)‪،‬‬ ‫خبط سیاسی وثوقالدوله میشناختند‬
‫اطلاعات جمهوری اسلامی برای ربودن‬ ‫اسلامی ربوده شدهاند و یکی از آنها‬ ‫محمود خاضعین (حاج علی)‪ ،‬امید‬ ‫بینصیباند‪.‬‬ ‫بوقلمون بودید‪.‬‬
‫مسیح علینژاد را «نفرتانگیز» خوانده و‬ ‫اعدام شد و دیگری زندانی است کشف‬ ‫نوری و کیا صادقی متهم به توطئه‬ ‫آشنا بودم‪.‬‬ ‫=آقای مدرس با کی میخواست‬ ‫با طنز خاصی که من در کمتر‬
‫اعلام کرده است «این توطئه خطری را‬ ‫شد‪ .‬در زیر عکس آنها به فارسی نوشته‬ ‫برای آدمربایی هستند‪ .‬از فردی به‬ ‫=پس در داخل سفارت انگلیس‬ ‫رجل سیاسی دیدهام‪ ،‬با آوایی رنگواره‬
‫نشان میدهد که روزنامهنگاران ایرانی‬ ‫شده که «جمع دارد کمکم بزرگتر‬ ‫اسم نیلوفر بهادریفر (نلی) نیز به‬ ‫کودتا کند؟ با کدام قوۀ نظامی؟‬ ‫میزند روی دستۀ صندلی چوبی‬
‫خارج از کشور‪ ،‬از جمله روزنامهنگاران‬ ‫میشود‪ .‬خودتان میآیید یا ما به سراغ‬ ‫عنوان همدست آنها نام برده شده‬ ‫در تهران دو دستگی بود؟‬ ‫ـ ژاندارمهای ژنرال یالمارسن‬
‫شما بیاییم؟»‬ ‫است که اول ژوئیه (دهم تیرماه) در‬ ‫ـ دو دستگی‪ ،‬نمیدانم‪ .‬ولی میدانم‬ ‫سوئدی به وطنپرستی معروف بودند‪.‬‬ ‫زمخت‪:‬‬
‫ساکن آمریکا‪ ،‬با آن مواجه هستند‪».‬‬ ‫مسیح علینژاد به تلویزیون «ایران‬ ‫کالیفرنیا بازداشت شده است‪ .‬دیگر‬ ‫کسانی که با سرسختی دولت متبوع‬ ‫بعضی از آنها از شدت حساسیت و‬ ‫ـ هر لحظه به رنگی بت عیار درآمد‪...‬‬
‫انجمن قلم آمریکا نیز این اقدام را‬ ‫اینترنشنال» گفت «از حدود هشت‬ ‫افراد بازداشت نشدهاند و از قرار معلوم‬ ‫خود برای بقای قرارداد مخالف بودند‪،‬‬ ‫پریشاندلی بهخاطر وطن خودکشی‬
‫«سرکوب مخالفان از هزاران مایل‬ ‫کم نبودند‪ ،‬و آنهاکسانی بودند که‬ ‫کردند‪ .‬خدا رحمت کند کلنل فضلالله‬ ‫درآمد‪...‬‬
‫دورتر» و «تهدیدی ترسناک علیه همه‬ ‫در ایران هستند‪.‬‬ ‫اعتقاد داشتند سیاست درازمدت‬ ‫خان را‪ .‬خودکشی او بهاندازۀ یک‬ ‫= واقع ًا چرا؟ چرا تغییر لباس‬
‫کسانی که در جهان از آزادی بیان و‬ ‫وزارت دادگستری آمریکا تٔاکید کرده‬ ‫انگلستان در منطقه باید تحبیب از‬ ‫انقلاب در زمان خود اثر داشت‪ .‬اما‪...‬‬
‫حقوق بشر دفاع میکنند» دانست‪.‬‬ ‫بهادریفر در توطئه ربودن این روزنامه‬ ‫ملتهای منطقه باشد و عصر زورگویی‬ ‫احساسات با سیاست جور درنمیآید‪.‬‬ ‫دادید؟‬
‫مقامات جمهوری اسلامی هنوز‬ ‫نگار نقشی نداشته اما به تیم اطلاعاتی‬ ‫بهعلاوه مرحوم مدرس با ژاندارمها‬ ‫ـ اولا اشتباه نفرمایید‪ ،‬من مع ّمم‬
‫رژیم ایران خدمات مالی میداده است‬ ‫استعماری سپری شده است‪.‬‬ ‫راهی نداشت و ثالثاً ژاندارمها قدرت‬ ‫به آن معنای روحانی نبودم‪ .‬من‬
‫واکنشی به این خبر نشان ندادند‪.‬‬ ‫از جمله امکان دسترسی به سیستم‬ ‫=چرا معتقدید که نصرتالدوله‬ ‫مجهز و یکپارچهای نبودند که از‬ ‫یک روحانیزاده بودم که بهاقتضای‬
‫مالی آمریکا را برای آنها فراهم کرده‬ ‫یک فرماندهی واحد استقبال کنند‪.‬‬ ‫تربیت خانواده این لباس را به تن‬
‫فقط تکیه بر خواص داشت؟‬ ‫مدرس در فکر کودتای خود دنبال‬ ‫میکردم‪ ،‬چون لباس متحدالشکلی‬
‫است‪.‬‬ ‫ـ زیرا طرح کودتای خود را در لندن‬ ‫وجود نداشت‪ .‬ثانیاً‪ ،‬من در سفرهای‬
‫آدری اشتراوس دادستان جنوب‬ ‫با صلاحدی ِد مقامات عالیرتبۀ وزارت‬ ‫ژاندارمها نبود‪.‬‬ ‫خارجه قبل از کودتا لباس معمولی‬
‫کالیفرنیا میگوید «متهمین به دنبال‬ ‫= پس روی چه نیروی نظامی‬ ‫به تن داشتم و شاهد آن‪ ،‬یک عکس‬
‫ربودن یک شهروند ایرانی‪ -‬آمریکایی‬ ‫خارجۀ انگلیس ریخته بود‪.‬‬ ‫خیلی ایام جوانی است که در تهران‬
‫بودند که از استبداد رژیم ایران انتقاد‬ ‫= با کدام قدرت نظامی؟‬ ‫حساب میکرد؟‬ ‫برداشتهام و پیش از سفر ا ّولم به‬
‫ـ ظاهراً بخشی از قوای قزاق که‬ ‫ـ هیچ! این که عرض کردم اینها‬ ‫فرنگ بود‪ .‬حدود هشت نُه سال پیش‬
‫هنوز معلوم نبود کدام بخش است و‬ ‫هیچ اطلاعی از چگونگی کودتا‬ ‫از کودتا‪ .‬خدمتتان میدهم‪ .‬درست‬
‫حمایت تقریباً صریح ارتش انگلیس‬ ‫نداشتند‪ ،‬همین است‪ .‬مرحوم مدرس‬ ‫است در این سالهای آخر من با عبا‬
‫درصورت بروز اتفاق غیرمنتظره‪.‬‬ ‫بارها گفته بود من باکمک مردم کودتا‬ ‫و عمامه بودم اما روز کودتا عمامه بر‬
‫«دنباله دارد»‬ ‫سر نداشتم‪ .‬ردنکت سیاه و چکمه‬
‫میکنم‪.‬‬ ‫پوشیدم و کلاه پوست به سر گذاشتم‪.‬‬
‫= این که کودتا نمیشود‪ .‬این‬ ‫میپرسید چرا؟ به دو دلیل‪ :‬اول این‬
‫که میخواستم ظاهر تازهام برای مردم‬
‫جالب باشد‪ .‬دربارهاش حرف بزنند و‬
‫همین موضوعی را که الان چهل سال‬
‫بعد شما به آن پرداختهاید جلو بکشند‪.‬‬
‫دوم این که آن لباس در آن روزگار‬
‫بر تن دو دسته بود‪ :‬یک دسته عالم‬
‫واقعی دین که زاهد و متقی و پرهیزگار‬
‫بودند و البته تعدادشان بسیار کم بود؛‬
‫یک دسته که زیر آن لباس و بهنام‬
‫دین و اسلام همه کار میکردند؛ از‬
‫فسق و فجور گرفته تا جاسوسی و‬
‫نوکری روس و انگلیس‪.‬من با خود‬