Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۳۳۳ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - ۱۲شماره ۱۷99
جمعه ۲3تا ۲۹مهرماه۱۴۰۰خورشیدی
ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیس جمهوری گزارش ـ مصاحبۀ صدرالدین الهی
اسلامی در سن 88سالگی در پاریس درگذشت
سید ضیا؛ مرد اول یا مرد دوم کودتا ()۲۰
= ا بو ا لحسن بنی صد ر ( کیهان لندن شماره ) ۱۴۲۲
از جمله کسانی بود که گفت و گو با حاکم نظامی صبح کودتا
در تاریخ ۱۲بهمن سال
۱35۷با پرواز اختصاصی
«ایرفرانس» به همراه روحالله میدانها جنگ بینالمللی اول یعنی آورد .هیچکس هیچ هدفی در زمینه با سقوط کابینۀ صد روزه و خروج
خمینی به کشور بازگشت. داردانل ،قفقاز ،سوئز و بینالنهرین ،از مصالح مشترک عمومی نداشت و همه سید ضیاءالدین از کشور ،دو تن از
= ا بو ا لحسن بنی صد ر راه وطنخواهی همراه ستونی که عازم در بلاتکلیفی به سر میبردند .این بود مهرههای اصلی کودتا نیز ترجیح
از حامیان جدی و اصلی تهران بود ،به تهران حرکت کرد .این فشرده آن چه که از تاریخ آن روزگار دادند عتبه را ببوسند و از گود سیاست
انقلاب فرهنگی و عضو افسر در آن تاریخ کاپیتان کاظم خان
شو ا ر ی ا نقلا ب بو د . به یاد من باقی مانده است. خارج شوند.
= گفتنی است که در نامیده میشد. این دگرگونی و پریشانحالی سبب این دو تن عبارت بودند از کلنل
آن روزها جدا از خمینی، حریف انگلیسی چه میکرد؟ شد که در دو جناح مختلف که کاظم خان سیاح و ماژور مسعود خان
سه چهره در جمهوری =شماهمینچندلحظهپیشگفتید هیچکدام با دیگری نسبت و رابطهای
ا سلا می بسیا ر شا خص که غیر از شما ،ماژور مسعودخان و نداشتند یک فکر واحد به وجود بیاید. کیهان.
بودند :ابوالحسن بنیصدر ،ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیس جمهوری اسلامی در ایران و روحالله کلنل اسمایس و زمانخان بهنام در یک طرف قضیه ،نظامیها بودند و هر دو ،در عین حال لب فروبستند
خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ابراهیم یزدی و صادق قزوین معلم قزاقخان بودند .میتوانید طرف دیگر تنی چند جوان پرشور و از سخن گفتن درباره کودتا احتراز
به من بفرمایید که هنگام حرکت سیاستباز و این دو جناح به ناگهان داشتند .مسعود کیهان تا زنده بود
خفقانآور انقلاب فرهنگی در جمهوری با روحالله خمینی را که با هر حرکت قطبزاده .حزب توده که ستون قزاقها ،آن هم ستونی با دو همفکری بسیار میان خود احساس تن به مصاحبه نداد و آنچه را که در
اسلامی تبدیل شد .بنیصدر که از و جنبش ترقیخواهانه از جمله در خود از مدافعان انقلاب علیه هزار سرباز و ساز و برگ نسبتاً مرتب، سینه داشت با خود به دیار خاموشان
حامیان جدی و اصلی انقلاب فرهنگی ارتباط با حقوق زنان مخالفت میکرد، پادشاهیپهلویوهمچنیناز کلنلاسمایسافسرانگلیسیقزاقخانه کردند و... برد .کاظم خان سیاح را اما صدرالدین
بود صبح روز دوم اردیبهشت همراه با در پیش گرفت .بنیصدر همچنین با طرفداران سرسخت خمینی قزوین چه میکرد و چه عکسالعملی سرفه سخت کلنل آغاز شد، الهی به دام انداخت و به حرف کشید
انبوهی از طرفداران جمهوری اسلامی ابراهیم یزدی نیز روابط نزدیکی داشت. و جمهوری اسلامی بود ،این کلماتش میان سرفه گم شد و من و سخنانی که قطره قطره از دهان او
به دانشگاه تهران رفت و با سخنرانی ابوالحسن بنیصدر از جمله کسانی سه تن را از آنجا که آنها را از خود نشان داد؟ نتوانستم بفهمم که چطور میان بیرون تراویده است بر دانستنیهای
خود مصوبه شورای انقلاب را ابلاغ بود که در تاریخ ۱۲بهمن سال ۱3۵۷ ضدکمونیست میدانست، ـ میفهمم چه میخواهید .بگویید. نظامیها و سیاستبازها رابطهای برقرار ما راجع به این رویداد بزرگ تاریخی
نمود و بر ضرورت انقلاب فرهنگی با پرواز اختصاصی «ایرفرانس» به همراه «مثلث بیق» نامیده بود! اما من به شرفم و به همه معتقداتم گردید؟ چه کسی این رابطه را برقرار
روحالله خمینی به کشور بازگشت. = بنیصدر با مشارکت قسم میخورم که کلنل اسمایس کرد؟ چگونه میان تهران و مرکز قزوین میافزاید.
تأکید کرد. بنیصدر در بهار ،۱3۵۸پس از تشکیل در دادگاه «میکونوس» و انگلیسی حتی نمیدانست که ما برای تماس ایجاد شد؟ عامل اصلی تماس دکترالهیدرمقدمهایبرمصاحبهاش
گفتنی است که در آن روزها جدا دولت موقت و خارج شدن اعضایش همکاری با دستگاه قضایی چه به تهران حرکت میکنیم .حتی که بود؟ چه کسی این همفکری را مثل با کاظم خان سیاح از جمله مینویسد:
از خمینی ،سه چهره در جمهوری از شورای انقلاب با موافقت روحالله برلین نقش مؤثر در افشای روز حرکت هم او از ماجرا بیاطلاع بود «کمتر نام او را شنیدهاید .مردی
اسلامی بسیار شاخص بودند :ابوالحسن تر و ر ها ی خا ر ج کشو ر و روحش خبر نداشت که این ستون دو حلقه زنجیر به هم پیوست؟ است که در زمانی دور ،دست به
بنیصدر ،ابراهیم یزدی و صادق خمینی به عضویت این شورا درآمد. توسط جمهوری اسلامی برای چه هدفی عازم تهران است؟ به سرفه ،چهره روشن پیرمرد را تیره کارهای شگرفی زده و آنگاه،
قطبزاده .حزب توده که خود از او در تیرماه ۱3۵۸معاون وزیر اقتصاد و سا ختا ر تشکیلا تی کرده بود؛ و من فکر میکردم آیا خود بیآنکه هیچ ادعایی داشته باشد،
مدافعان انقلاب علیه پادشاهی پهلوی شد و در امرداد در انتخابات مجلس گر و ه تصمیم گیر ند ه ی هر جهت ستون حرکت کرد. او در این میان نقش یک رابط بزرگ چوندریافتکهزمانهسرآمدهاست
و همچنین از طرفداران سرسخت خبرگان قانون اساسی «به فرمان ا ین تر و ر ها د ا شت . دستمرابالامیگیرمازکلنلخواهش سالها به کناری نشست ،در به روی
خمینی و جمهوری اسلامی بود ،این امام» در فهرست آن قرار گرفت و به =نام بنیصدر که با تأیید میکنم که تأمل کند و میگویم: را نداشته است؟ کسی چه میداند! خود بسته و خسته از گردش ایام ،به
سه تن را از آنجا که آنها را ضدکمونیست عنوان یکی از نمایندگان تهران وارد خمینی به ریاست جمهوری = اجازه بدهید ستون حرکت آرام شد .کلماتش را بازیافت و دنباله روزگار رفته میاندیشد .او نه مدعی
میدانست« ،مثلث بیق» نامیده بود! اسلامی در ایران رسید ،به نکند .ما هنوز یک نفر دیگر در آنها را با نظمی منطقی و عاقلانه فتح هرات است و نه کبادهکش
بنیصدر در ۱۴اسفند ۱3۵۹در این مجلس شد. عنوان نخستین رئیس دولت قزوین داریم .ماژور مسعودخان... فتوحات خیالی .به سادگی میگوید
دانشگاه تهران سخنرانی کرد و از وی پس از استعفای دولت موقت این نظام ویرانگر ثبت شده گرفت و گفت: من رئیس ستاد ستون کودتا کننده
وجود شکنجه در زندانهای ایران خبر به ریاست مهدی بازرگان در آبانماه است اگرچه وی در طول روز حرکت او چهکار میکرد؟ = ...بله ،داشتم عرض میکردم بنا سوم حوت و حاکم نظامی صبح
داد .این سخنرانی باعث جنجالهای همان سال توسط شورای انقلاب و با چهلسالمهاجرتعلیهاین به مقتضیاتی و به اسم تغییر آتریاد
زیادی در فضای سیاسی ایران شد و تایید خمینی ،همزمان به سمت وزیر رژیم سخن گفت و قلم زد. کودتا بودم»...
چندی بعد با اعتراضاتی که حامیان و اقتصاد و امور دارایی و سرپرست وزارت کلنل کاظم خان سیاح میدان را به مصاحبهکننده و
همراهان انقلاب اسلامی و خمینی و امور خارجه منصوب شد .بنیصدر ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیس
همچنین مدافعان جمهوری اسلامی همچنین تا پایان فعالیت شورای انقلاب جمهوری اسلامی در ایران ،روز شنبه ـ در قزوین نبود. تهران ستونی مرکب از افراد پیاده مصاحبهشنونده میسپاریم...
از جمله سازمان مجاهدین خلق که در تیر ۱3۵۹در این شورا که عمده ۱۷مهرماه ۱۴۰۰در سن ۸۸سالگی = کجا بود؟ و سوار و توپخانه که تعدادشان در و ماجرای آن شب
از قدرت بینصیب مانده بودند برگزار فعالیتهای آن به صورت مخفی صورت پس از یک دوره طولانی بیماری در ـ تهران بود حدود دو هزار نفر بود ،تحت فرماندهی
میکردند در خرداد ۱3۶۰بنیصدر به بیمارستان سالپتریه پاریس درگذشت. = چه کار میکرد. رضاخان میرپنج از قزوین عازم تهران خانم کلنل یک تکه کیک تازه برید و
دستور خمینی از سمت فرماندهی کل میگرفت عضویت داشت. خانواده وی اعلام کردهاند وی پس و باز سرفه همه حرفها را میبرد. شد .افراد این ستون هشت ماه بود که توی بشقاب جلوی من گذاشت و گفت:
ابوالحسن بنیصدر در ۵دیماه از یک بیماری طولانی روز ۱۷مهرماه آیا رازی در ماجراهای این شب و حقوق و جیره سربازی خود را دریافت ـ آقا میل کنید ،یک تکه کیک بریده
قوا برکنار شد. ۱ 3 ۵ ۸د ر نخستین ا نتخا با ت ۱۴۰۰در بیمارستان درگذشته است. روز تاریخی وجود دارد یا حکایتی در نداشته بودند .گرسنه و عاصی و در
در همان روزها ابوالحسن بنیصدر با ریاستجمهوری ایران نامزد شد و سرفههایکلنلاست؟باحوصلهنگاهم عین حال لبریز از احساسی بودند که حتماً چاق نمیکند.
نزدیک شدن به سازمان مجاهدین خلق با حمایت بخش زیادی از انقلابیون در آنها دمید ،شده بود .فرمانده ،مثل و کلنل با بیان شیرینش گفت:
سرنوشت نهایی خود را نیز رقم زد۲۹ . از جمله «جامعه روحانیت مبارز» و افراد زیردستش هشت ماه سختی را ـ بله .حتماً چاق نمیکند ،همانطور
خرداد ۱3۶۰مسعود رجوی رهبر این تأیید روحالله خمینی رهبر انقلاب تحمل کرده بود و از همه مصممتر به که یک تکه بریده از خاطرات من
سازمان به همراه بنیصدر که دیگر و بنیانگذار جمهوری اسلامی پیروز نظر میرسید .با آن که میتوانست در اسباب دردسر شما نخواهد شد .تا
در خفا بسر میبرد ،مردم را به قیام انتخابات شد .بنیصدر همچنین یک شرایط راحتتری به سر برد ،بیهیچ شما این یک تکه کیک را میخورید
فراخواندند و از هوادارانشان خواستند تا ماه پس از پیروزی در این انتخابات ،با تفاوتی با دیگران ،با همان یاپونچی من هم یک تکه از گذشتهها را برای
دراز و کلاه تا روی ابرو کشیده ،در شما حکایت میکنم .با این شرط که
علیه حکومت در خیابانها حضور پیدا میکند ،میخندد ،خنده مردی کار سر ستون حرکت میکرد .از لحاظ اگر دوباره کیک خواستید ،از خانم
کنند .این فراخوان در چند شهر ایران استخوانبندی نظامی ستون شکل بگیرید؛ اما سهم شما از بریده خاطرات
به ویژه در تهران منجر به تظاهراتی دیده به صورت جوانی ناآزموده .دنبال خاصی داشت .احمدآقا رئیس قسمت من فقط همین یک تکه خواهد بود.
حرفش را میگیرد و ادامه میدهد. سوار بود .ستون پیاده را سرهنگ با هر دو دست ،به عصای سیاهش
شد که با به خیابان آمدن حزباللهیها ـ ستون عازم تهران شد با آرایشی مرتضیخان یزدانپناه و جانمحمد تکیه کرد .مثل این بود که میخواست
و دیگر انقلابیونی که طرفدار خمینی که گفتم؛ و من رئیس ستاد ستون خان اداره میکردند .قسمت توپخانه سنگینی خاطرههایش را روی عصایش
و جمهوری اسلامی بودند به درگیری هم به عهده سلطان مهدیخان بود. بریزد؛ زیرا این نخستین بار بود که
شدید و خونین انجامید که طی آن بود ،درست حلقه ربط میان فرمانده حاکم نظامی صبح کودتا از ماجرای
ستون و فرماندهان قسمتها ،ابلاغ ـ و شما...؟ آن شب حرف میزد .سرفههایش را
دهها نفر کشته و صدها نفر زخمی و کننده دستورها و طراح نقشه حرکت. = عجله نکن دوست من! نوبت من کرده بود و حالا سینهاش صاف بود و
بازداشت شدند. هم میرسد .من قزاق نبودم ،یک افسر نفسش یاری میکرد ،به آرامی گفت:
یکروز بعد در 3۱خرداد ۱3۶۰ در کرج قسمت پیاده نظام و ژاندارم بودم و درجه کاپیتانی داشتم = از تاریخ برایتان حرف نمیزنم.
مجلس شورای اسلامی بر عدم کفایت توپخانه مستقر شدند و ستون سوار به و بعد از فتح تهران بود که به درجه زمان بدی بود .فقط میگویم بد و
بنیصدر رأی داد و او در ششم امرداد فرماندهی احمد آقاخان (امیر احمدی) کلنلی رسیدم .در آن زمان من و ماژور میگذرم برای این که حکایتهای
در حالی که رضاخان میرپنج در سر مسعودخان کیهان و زمانخان بهنام پرآشوب آن زمان را دیگران به تفصیل
۱3۶۰برای همیشه از ایران گریخت و دسته قرار داشت به سوی تهران مشاور و معلم قزاقخانه قزوین بودیم گفتهاند و نوشتهاند .و حکایت از
به پاریس رفت و تا آخر عمر در فرانسه و یک افسر انگلیسی هم به نام کلنل ماجرای جنگ ،آشوب نایب حسین،
سکونت داشت. حرکت کرد ،زیرا قرار بود ملاقاتی اسمایس رابط میان قزاقها و قشون ماجرای کمیته مجازات و بلوای
وی در سالهای دور از ایران نیز به صورت بگیرد. انگلیسی مقیم ایران بود .ما قزاقها را
گفتارهای خود علیه رژیم کنونی ایران گفتگوی سیدمحمود طالقانی ،ابوالحسن بنیصدر و سید محمد حسینی تعلیم میدادیم و به اصول نظام مدرن سالارالدوله چیز تازهای نیست.
ادامه داد و تا مدتها روزنامهی خود به بهشتی پیش از تصویب قانون اساسی فرمانده ستون در انتظار دیدار آشنا میساختیم و در حقیقت باید به ما سنگریزهای بودیم در دست
کسانی بود که از نظر سیاسی ،هم شما بگویم که من تنها افسر ژاندارم توفان حوادث و در برابر دنیایی که
فکری کامل با آنها داشت و وعدهگاه ستونی بودم که به تهران حرکت کرد. اندکاندک داشت شکل عوض میکرد.
نام «انقلاب اسلامی» را منتشر میکرد. حکم خمینی به ریاست شورای انقلاب ابوالحسن بنیصدر زاده فروردین دیدار ،از پیش معین شده بود .قرار بود اگر شما روزنامهنویسها نخواهید که بعد از جنگ بینالملل اول و پیدا شدن
بنیصدر با مشارکت در دادگاه که هیئت سیاستگذار و نظریهپرداز ۱3۱۲در شهر همدان بود؛ پدرش پیش از ظهر جمعه اول حوت ،دیدار همه چیز را با نخ و سوزن کنجکاوی نوعی حکومت تازه در دنیای کهنه
«میکونوس» و همکاری با دستگاه جمهوری اسلامی محسوب میشد، سیدنصراللهبنیصدریکیازمجتهدهای صورت پذیرد و محل دیدار منزلگاهی به هم وصله کنید ،این یک تکه را آن روز ،و ایجاد دولتهای کوچک
قضایی برلین نقش مؤثر در افشای منصوب گشت .خمینی همچنین پرنفوذ همدان بود که با روحالله خمینی بود به نام شاهآباد در چهار فرسخی بگیرید و پیش خودتان تصور کنید مستقل پوشالی برای حراست منافع
ترورهای خارج کشور توسط جمهوری به منظور تثبیت موقعیت بنیصدر تهران که روسها آن را سرراه شوسه که یک افسر ژاندارم فارغالتحصیل از دولتهای بزرگ سرمایهداری در
اسلامی و ساختار تشکیلاتی گروه سمت فرماندهی کل قوا را نیز به او رابطهای دوستانه داشت. قزوین ساخته بودند و در حقیقت دانشگاه جنگ اسلامبول و کاردیده در برابر خطرات احتمالی آینده ،اینجا
تصمیمگیرندهی این ترورها در بالاترین ابوالحسن بنیصدر در رشته اقتصاد یک توقفگاه برای تجدید قوای اسب ـ این چهارراه بزرگ تاریخ ـ روزهای
محول کرد. و حقوق اسلامی در دانشگاه تهران و سوار به شمار میآمد .راحتباش سختی را میگذرانید .همه چیز در
سطوح مقامات رژیم ایران داشت. در اواخر فروردین ماه سال ۱3۵۹ تحصیل کرد و نماینده دانشجویان داده شد و افراد سوار برای استراحت هم و آشفته بود حرفها تند ،و کارها
ابوالحسن بنیصدر با وجود اینکه در شورای انقلاب با تأیید خمینی و با دانشکده حقوق دانشگاه تهران در پراکنده شدند .فرمانده ستون با نگرانی ُکند بود .همه ناطق انقلاب بودند و
چهار دهه مهاجرت علیه «جمهوری هدف تصفیه دانشگاهها از استادان و کنگره «جبهه ملی ایران» در سال مرا خواست و گفت: هیچکس نمیخواست فاعل آن باشد.
اسلامی» که وی را از خود رانده بود، دانشجویان و کارمندان دگراندیش، ۱3۴۱و مسئول سازمان دانشجویان قضیه تغییر پایتخت در میان بود و
سخن گفت و قلم زد ،اما نام وی به به گروههای سیاسی مهلتی سه روزه «جبهه ملی» در دانشگاه تهران بود. ـ چطور شدند؟ چرا نیامدند. حمایت بیدریغ دولت انگلیس از
عنوان یک انقلابی مؤمن و معتقد داد تا دفاتر خود را تخلیه کنند .در پی او پس از سالها مبارزه علیه حکومت رضاخان میرپنج بود پاهایم را به دستنشاندگان سیاست استعماری
به «جمهوری اسلامی» و «انقلاب اعتراضاتی که چند روز پس از آن در پهلوی ،در سال ۱3۴۲به فرانسه رفت هم کوبیدم و دستم را به احترام بالا خویش .و در جنگلهای شمال آتشی
اسلامی» (که نام روزنامه وی بود) و دانشگاهها رخ داد تعدادی از دانشجویان و با حسن حبیبی از اعضای برجسته بردم و گفتم: اندکاندک شعلهور شده بود که خشک
مهمتر از همه ،نخستین رئیس دولت کشته و صدها دانشجو مجروح و «نهضت آزادی» و حزب جمهوری و تر را با هم میسوخت .و در شرق،
مورد تأیید خمینی ،در این نظام ویرانگر گروهی دستگیر شدند .سرکوب خشن اسلامی ،فعالیت سیاسی خود را علیه ـ دیر نشده ،حتم ًا خواهند کلنل پسیان مدعی بود که میتواند
و خونین این اعتراضات به سرآغاز روند پهلویها ادامه داد و همزمان همراهی بلژیک آسیا را در خراسان به وجود
در تاریخ ثبت شده است. «دنباله دارد» رسید.