Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۳۹ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 1805
جمعه ۵تا ۱۱آذرماه۱۴۰۰خورشیدی
تصنیف «برخیز و قلیان را بیار» :این ترانههای تاریخی از آغاز تا دوره مشروطه()1 =ترانههای تاریخی که
تصنیف را مردم در جریان نهضت دارای ویژگیهای بلاغی
تنباکو پس از اینکه ناصرالدین شاه در صدای نی میاد» پس از مرگ او بر سر هم از سرودهای عامیانهای بوده است سرود سمرقند ،سرود مردم بلخ، ترانههای تاریخی در همه نواحی ایران هستند قدمتی به اندازه
سال ۱3۰۸ه.ق امتیاز توتون و تنباکو زبانها افتاد: که عوام و کودکان را به خود سرگرم سرود مردم بخارا ،ترانه یزید بن مفرغ، شامل چه ترانههایی هستند؟ تاریخ ترانه دارند .این ترانهها
را به مدت پنجاه سال به تالبوت مدیر میکرده است (رک .گلبن.)۱۰۵ :۱3۸۲ ، حراره احمد عطاش ،ترانه مردم اصفهان به دور از پیچیدگی برای
کمپانی انگلیسی «شرکت تنباکوی هر دم صدای نی میاد مرثیهسمرقند:ابن خردادبه در کتاب هنگام محاصره محمود افغان ،دو بیتی .۴پیشینه پژوهش درک پیامها ،با استفاده از
آواز پی در پی میاد «المسالک والممالک» این قطعه شعر را تجاوز پرتغالیها به خلیج فارس ،ترانه در پرتو بررسیهای چند نویسنده، زمینه جذب کننده موسیقی
ایران» واگذار کرد ،ساختند. در مرثیه سمرقند به ابوالینبغی عباس لطفعلیخان زند ،ترانه برای صاحب پژوهشهایی درباره ترانه منتشر شده میتوانند پیامرسان هنری
من خانم قلیان کشم ،از بهر قلیان لطفعلی خانام کی میاد دیوان حاکم بدرفتار فارس و… از است؛ از جمله احمد پناهی سمنانی در موثری برای اجتماع باشند.
روح و روانم کی میاد… بن طرخان نسبت داده است: نمونههای ترانههای سیاسیهستند که کتاب «سیری در ترانههای ملی ایران» از طرفی کار تصنیفهای
ناخوشم ،بنگر به رخت مشمشم (آرینپور ۱۵۴ :۱3۷۲ ،و )۱۵۵ سمرقند کند مند از شاش ته بهی به صورت کوتاه در قالب ترانه بهترین به بررسی ترانههای محلی میپردازد عامیانه اهمیت دارد .تا
برخیز و قلیان را بیار… تصنیف نصروجان :به نظر میرسد بزینت کی افکند همیشه ته خهی روش را برای بیان احساسها و تاثیر و برخی درونمایههای این ترانهها را یک حادثه قابل توجهی
سابقه این تصنیف از قرن سیزدهم در مخاطب انتخاب کرده و به واژهها با ارائه نمونههایی نشان میدهد .ایرج در اجتماع رخ داده است،
ترانه «گرانی نان»: هجری بالاتر نرود .این تصنیف را ایوانف، (ابن خردادبه ۲3 :۱3۷۰ ،و )۲۴ حرکت و موسیقی بخشیدهاند .در زیر دیهیمی در کتاب « عالیجناب مهربان بیدرنگ سرایندگانی گمنام
شاه کج کلا خاورشناس معاصر روسی از روستاهای احتمال دارد شاعر این مرثیه را در به نمونههای آنها به ترتیب تاریخی ترانه » به ترانههای معاصر پرداخته است تصنیفهایی از روی ذوق
رفته کربلا خراسان به دست آورده که از نظر وزن حملههای عرب بر سمرقند که موجب و در ضمن بحث اصلی به ترانههای سرودهاند و آهنگ آن را نیز
گشته بی بلا شبیه به حراره احمد عطاش و سیزده ویرانی آن بوده است گفته باشد. میپردازیم. اجتماعی اشاره میکند .سهراب فاضل رویش گذاشتهاند و این روند
هجایی است و پیدا است که آهنگ و سرود مردم بخارا :درباره عشقبازی نیز در کتاب «تصنیف و تصنیفسرایی با زیباییهای ادبی ویژه تا
نون شده گرون سبک آن قدیمی است .این تصنیف را برگردان آن چنین است: سعید بن عثمان سردار تازی و خاتون در ایران» برخی از تصنیفها را مورد
یه من یه قرون دختران و جوانان روستایی خراسان ای سمرقند خراب و ویرانه تو از بخارا است و اندکی از آن سرود که بیان بحث قرار داده است .هر کدام از این امروز ادامه دارد.
ما شدیم اسیر برای «نصرو» نام که شاید «نصرالله» پژوهشها به جنبههای مختلفی از
نام داشته و از جوانان شجاع محل بوده چاج بهتری نارضایتی مردم بود ،چنین است: ترانهها پرداختهاند .گوناگونی ترانههای محمد امین محمدپور – پژوهش
از دست وزیر سرودهاند؛ دیگر آنکه قبل از مرگ و بعد ترا بدین حال که افکند؟ و تو کور خمیر آمد سیاسی شایسته پرداخت بیشتر و در ترانهها به علت خاستگاه ملی و
از دست وزیر از مرگ یا در هنگام فرار و مسافرت نیز گستردهتر است و تا کنون بطور ویژه مردمی آن شیوهای کارآمد برای فهم
برایش مدحها یا مرثیههای سوزناک همواره خوبی خاتون دروغ کنده به ترانههای تاریخی در همه ناحیهها ادبیات پایداری توده به شمار میآید.
تصنیف «گرانی»: ساختهاند و به آهنگی جانسوز خوانده (ن.ک :گلبن)۱۰6 :۱3۸۲ ، (ن.ک .شفیعی کدکنی)۵63 :۱3۸۸ ، و طبقهبندی آنها پرداخته نشده است. این جستار در پی پاسخ به این پرسش
نون چارکی سه عباسی و با چگور یا سورنا نواختهاند. از تصنیفهای بعد از اسلام که به شعر یزید بن مفرغ :این شاعر در است که ترانههای تاریخی از آغاز تا
پنیر سیری دو عباسی نصرو نصرو جان -جان جان -آی سبک هجایی گفته شده و آثاری از یکی از سفرهایش با عباد پسر زیاد که .۵بحث و بررسی دوره مشروطه شامل چه ترانههایی
سبک قدیم در آن باشد ،آن بخشی را از جانب برادر خود عبیدالله بن زیاد .1/5فضای سیاسی و اجتماعی و و در واکنش به چه رویدادهایی بوده
آدم مفلس چو من نصرو جان! که عربها آن را « حراره » مینامیدند معروف امارت سیستان داشت همسفر است .در این راستا ترانههای تاریخی از
وا میداره به رقاصی… حیف تو نصرو -به خدا -رفتی و ما امروز آن را «تصنیف» میگوییم شده بود .در آن سفر به او خوش ترانههای سیاسی و اجتماعی آغاز تا دوره مشروطه بررسی و تحلیل
(ن.ک :همان)۴۲۱ – ۴۱۱ : گویا بیشتر از یک نمونه از قبل از مغول نگذشت و امیر سیستان را هجا گفت ترانه معترض در ایران دارای قدمتی شدهاند و به ویژگیهای ترانههای
ترکستان! در دست نمانده اما از بعد از مغول به کیفر این کار دیری در زندان ماند و به اندازه تاریخ ترانه است .منظومه تاریخی پرداخته شده و این ترانهها از
تصنیف برکناری فرهاد میرزا: مادر نبینه -به خدا -داغت نصرو نمونههایی بیشتری در دست است. سپس او را زنجیر کرده و با نگهبانان به «یادگار زریران» بنمایه حماسی و نظر کاربرد و مضمون و محتوا با ارائه
حرارهاحمدعطاش :راوندی در شرح بصره ،مرکز فرمانروایی عبیدالله بن زیاد ملی دارد .در منظومههای مانی سخن
در حکومت فرهاد میرزا معتمدالدوله جان!… حال احمد عطاش ( ۵۰۸ه .ق ) -از فرستادند و ابن زیاد دستور داد او را همه از طبیعت ،نور ،درخت ،خلقت ،جهان نمونههایی بررسی شدهاند.
در فارس ،اهالی فارس از سختگیریهای (ن.ک :گلبن)۱۱9 – ۱۱۷ :۱3۸۲ ، رهبران فرقه اسماعیلیه که در شاهدژ گونه عذاب و خوار کنند ،تا بجایی که مادی ،ظهور اهریمن و بنای آسمانها یافتههای پژوهش نشان میدهند
او آزرده شدند و هنگامی که برکنار و تصنیف آغا محمد خان :در روزهایی اصفهان بر فراز کوه صفه قلعه و بارویی او را نبید شیرین و شبرم خورانیدند و است که بافت فلسفی پندارهای عوام از که در برخی رویدادهای سیاسی و
به تهران خوانده شد ،برای او تصنیفی که آغا محمد خان قاجار شهر کرمان را بنا کرده بود و اسیر شدنش -چنین خوک و گربهای را با او به یک ریسمان آنها تاثیر میگیرد .در شعرهایی که پس اجتماعی ،بیدرنگ سرایندگانی گمنام
در محاصره داشت ،مردم تصنیف زیر را مینویسد :احمد عطاش را به زیر آوردند بستند و در شهر بصره با خواری و آزار از سلطه اعراب بر ایران و در متنهای تصنیفهایی از روی ذوق سرودهاند و
ساختند: و دست بسته بر اشتری نشاندند ،در گردانیدند و او در آن شدت مستی و فارسی پس از اسلام آمده ،زمینههای آهنگ نیز رویش گذاشتهاند و این روند با
شیراز به این خرمی برای او ساخته بودند: اصفهان بردند و به خزی و به نکال روان بودن پلیدی و صدای خوک و بحث بیشتر است .در چامه «شاه بهرام» زیباییهای ادبی ویژه تا امروز ادامه دارد.
آغا محمد خان اخته رسید… و افزون از صد هزار مرد و زن گربه و غوغا ،مستان مستان میرفت مضمون شعر در اطراف «مژده موعود به کار گرفتن قالب ترانه برای بیان
هوا به این پر نمی و کودک بیرون آمده بودند ،با انواع نثار و کودکانی که گویا همه فارسیزبان مزدیسنا و طلوع شاه بهرام ورژاوند» سیاسی،نشانازآگاهیاززیباییشناسی
شازده چرا درهمی؟ تا کی زنی شلخته از خاشاک و سرگین و پشگل و خاکستر بودند در پشت او دوان دوان شده و است و در ضمن آن شکایت زرتشتیان هنریبرایتاثیرگذاریبرمخاطباست.
(ن.ک :آرینپور ۱۵۵ :۱3۷۲ ،و )۱۵6 فال میگیری با تخته و مخنثان حرارهکنان در پیش با طبل و میگفتند :این چیست؟ این چیست؟ را از حمله تازیان شرح میدهد و به این ترانهها در بخشهای تصنیفها و
ترانه «ظل السلطان» :مسعود میرزا و ابن مفرغ این قطعه فارسی را سروده این ترتیب به شعر صورت سیاسی و ترانههای محلی سیاسی و اجتماعی
پسر ناصرالدین شاه و برادر بزرگ قدت میاد رو تخته دهل و دف میگفتند: و در آن سمیه مادر زیاد بن امیه را هجو اجتماعی میبخشد« .فرهنگ مردم شامل ترانههای محلی انتقادی و شرح
مظفرالدین شاه که به «ظل السلطان» این هفته نه ،اون هفته عطاش عالی جان من عطاش عالی! هر ملتی در حکم زندگینامه و شرح حال مبارزان سیاسی هستند .زبان این
معروف است ،به علت خوی تند و (احمد پناهی 69 :۱3۸3 ،و )۷۰ کرده است: احوال و سیرتهای توده عوام آن ملت ترانهها ساده و عامیانه است و از آنجا که
درندگیهایش مورد نفرت مردم ،به تصنیف «لیلی» :لیلی دختر ُکنت میان سر هلالی ترا به دز چکارو آبست و نبیذ است و عامل اصلی و شاخص خصلتها و این ترانهها با زندگی اجتماعی مردمی
ویژه اصفهانیها بود .او که قدرت زیادی مونت فرو ایتالیایی بود که رییس برگردان:ای عطاش عالیمرتبه ،جان و عصارات زبیب است تصویر آداب و عادات آن قوم و روشنگر سادهزیست ارتباط دارند ،در آنها کمتر
در شهرهای جنوب ایران داشت ،مورد پلیس ایران و منصوب ناصرالدین من ای عطاش عالیمرتبه! ای کسی که و سمیه روی سبیذ است سوابق تاریخی و نشاندهنده دگرگونی به خیالپردازی توجه شده و کلام
بدگمانی ناصرالدین شاه واقع شد و شاه بود .این ترانه به قصد تهدید و میان سرت خالی از مغز است ،ترا به دز این ترانه در سال پنجاه و یک فکری و تکامل اجتماعی مردم عوام بیشتر این ترانهها آهنگین خوانده شده
در سال ۱3۰6ه.ق از همه مقامهای کوچک کردن ُکنت ساخته شده است. و قلعه چه کار؟ (ن.ک :همان.)۱۱6 : هجری گفته شده است و نویسنده آن کشور است» (انجوی شیرازی، یا با سازهای موسیقی همراه میشود.
خود جز حکومت اصفهان برکنار شد. قانونهایی که او برای حفظ نظم شهر تاریخ سیستان هم در قرن پنجم از .)۱۰۱ :۱3۷۱این ترانهها که در میان
برکناری او که مردی بدخو و سختگیر تنظیم و به امضا شاه رساند با وجود دو بیتی تجاوز پرتغالیها به خلیج آن آگاهی داشته است (ن.ک :تاریخ مردم پدید آمده و نگهداری شدهاند .۱مقدمه
بود موجب خرسندی مردم شد .درباره کارشکنیهای مخالفان ،با قدرت کامل سیستان.)۵۱ :۱39۸ ، نشاندهنده مبارزات مردماند .اگر چه از میان جلوههای گوناگون پایداری
او تصنیفهای هجوآمیزی ساختند که جلوی قدارهبندها ،لوطیها ،میگسارها فارس :این دو بیتی حدود سالهای ترانهسرود مردم بلخ :طبری مینویسد از برخی از این ترانهها تنها اشارهای یا در فرهنگ مردم ،گونهای از شعر
در کوچه و بازار به آواز میخواندند: و دزدان و زنان بدکاره را گرفت و به ۱۰۰۲تا ۱۰۰9ه.ق که پرتغالیها به اسد بن عبدالله در سال ۱۰6هجری تکبیتی یا چند بیتی باقی مانده است عامه که در حرکتهای اجتماعی و
گاری امیرزاده کو؟ ویژه زنان ولگرد را در محلی به نام چال خلیج فارس دستاندازی کرده بودند به سوی ختلان سفر جنگی در پیش اما همین اندازه نیز دلیل باارزشی برای رخدادهای ویژه تاریخی از میان انبوه
سیلابی در جنوب تهران جمع کرد. و الله وردی خان از جانب شاه عباس گرفت ،با امیر ختلان و با خاقان نشان دادن شیوههای مبارزه مردم با توده مردم پدید آمده ارزش ویژهای
جام پر از باده کو؟ کنت برای اینکه از هر نظر با ایرانیان کبیر مامور نابودی آنها شده بود ساخته ترک روبرو شد و شکست خورد و ابزار شعر و ترانه است .این ترانهها به دو دارد .ترانه،اصطلاحی عام است که به
آن بچه ساده کو؟ همرنگ گردد ،فرزندان خود را جامه به بلخ برگشت و مردم خراسان او را صورتکلی آفریدهو پراکنده میگردند، انواع قالبهای شعری ملحون یا همراه
شاهزاده جان خوب کردی رفتی ایرانی پوشانده و نام دخترش را نیز شده است: هجو کردند و کودکان این ترانه را گاه سرایندهای با نام و نشان و معلوم موسیقی به ویژه فهلویات ،دو بیتی و
قاچ زین رو بگیر نیفتی لیلی نهاده بود .او با وجود همه توطئهها فرنگی اومده بندر گرفته آنها را میسراید و یا گویندهای گمنام رباعی گفته میشود .ترانه با تعریف
(ژوکوفسکی ۷۸ :۱3۸۲ ،و )۷9 تا ۱3۰۵ه.ق که دسیسه مخالفانش اول کشتی ،دوم لنگر گرفته میخواندند: و ناشناس و در هر دو صورت به سبب امروزی مترادف با تصنیف و بطور کلی
تصنیف هجو مظفرالدین شاه :چند سبب برکناری او شد به کار خود ادامه سلام از من به شاه عباس رسونین از ختلان آمذیه رویدادی سیاسی و اجتماعی یا برآمدن کلام آهنگین به کار میرود .ترانهها
سال پیش از شاهی مظفرالدین شاه، داد .مخالفانش برای کوچک کردن او، که کافر دین پیغمبر گرفته بر و تباه آمذیه و فرو شدن چهرهای مشخص ساخته نفوذی عمیقتر و آسانتر از همه
کسانی تصنیفهایی در هجو او ساختند دخترش لیلی را دزدیدند و به محله (شمیسا)۲۸۷ – ۲۸6 :۱3۸6 ، هنرها در بین مردم دارند ،چون به
و به پیرزن سیاهی به نام «حاجی بدنام چال سیلابی بردند و همین سبب ترانه لطفعلی خان زند :لطفعلی خان آوار باز آمذیه میشوند. دور از پیچیدگیها برای درک پیامها
قدم شاد» که پیش از آن سرپرست شد که این تصنیف را برای او بسازند: زند آخرین پادشاه سلسله زندیه است بیدل فراز آمذیه و زیباییهای نهفته ،با استفاده از
نوازندگان ناصرالدین شاه بود و اکنون لیلی را بردند چال سیلابی که با هجوم محمدخان قاجار اسیر شد یعنی از ختلان آمده است ،تر و تباه زمینه جذب کننده موسیقی میتوانند
دسته مطربی داشت ،دادند که در بهش آوردند نان و سیرابی و به قتل رسید .عوامل گوناگونی در بر آمده است .آواره باز آمده است ،بیدل فراز موثرترین پیامرسان هنری برای اجتماع
مجلسهای عیش و شادی بخواند و این افتادن لطفعلی خان موثر بودند که از آمده است .قطعه هجای اسد بن عبدالله باشند .از طرفی کار تصنیفهای
زن آن تصنیف را میخواند و مطربها لیلی گل است لیلی میان آنها اقدامات حاج ابراهیم کلانتر، عامیانه اهمیت دارد .میدانیم که تا
دنبال آن را میگرفتند .داستان به خیلی خوشگل است ،لیلی… کلانتر فارس که از لطفعلی خان برید یک حادثه قابل توجهی در اجتماع
گوش شاه رسید و این زن را احضار و و به خان قاجار پیوست ،در این ترانه رخ میداد ،بیدرنگ سرایندگانی
وادار کرد که همان تصنیف را بخواند و (آرینپور)۱۵۵ :۱3۷۲ ، مورد اشاره قرار گرفته است .ترانه «بازم گمنام تصنیفهایی را از روی ذوق
چون خواند ،به دستور شاه هر دو پای میسرودند و آهنگ آن را نیز رویش
او را نعل کردند و در عمارت گردانیدند میگذاشتند که نمونههای اینگونه
تا ُمرد .یکی از آن تصنیفها این بود: تصنیفها را در کتابهایی مانند «راحه
بلگ چغندر اومده الصدور» راوندی ،کتاب «النقض» و در
آبجی مظفر اومده کتاب «تاریخ اداری و اجتماعی ایران
(ن.ک :شمیسا)۵۸۰ :۱3۸6 ، در دوره قاجاریه» میتوان دید .هدف
تصنیف«محمدعلیشاه»:اینتصنیف این جستار کاوش در ادبیات و بررسی
پس از به توپ بستن مجلس و خلع و طبقهبندی این ترانهها در دو بخش
محمدعلی شاه از سلطنت و خروج او ترانههای اجتماعی که شامل ترانههای
از ایران ساخته شده که بچهها در گوشه محلی انتقادی نیز هست و شرح حال
و بازار میخواندهاند:
ممدلی شا قرت کو مبارزان سیاسی است.
توپ شیندرت کو .۲فرضیه پژوهش
لیاخوف خوشگلت کو ترانههای تاریخی از آغاز تا دوره
شاپشال قصابت کو مشروطه در بخشهای تصنیفها و
(ن.ک :احمدی)۱۴3 :۱39۲ ، ترانههای محلی سیاسی و اجتماعی
تصنیف«سیصدگلسرخ»:این تصنیف شامل ترانههای محلی انتقادی و شرح
در دوران مشروطه در دورترین نقطههای حال مبارزان سیاسی هستند.
سرزمین نیز بر سر زبانها بوده است .در .۳سوال پژوهش
تبریز مجاهدان ،در کرمان مبارزان و در
جنوب دلیران تنگستان -که برخی آنها
را سیصد تن شمردهاند -موضوع این
ترانه و سبب گسترش دهان به دهان
آن میان مردم بودهاند:
سیصد گلسرخ ،یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
درمحفلعاشقاننمیرقصیدیم…
(احمدپناهی)3۵۲ :۱3۸3 ،
ادامه در شماره آینده