Page 7 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۴۱ (دوره جديد
P. 7

‫صفحه‌‪7‬ـ‌‪‌Page 7‬ـ‌شماره‌‪1807‬‬
‫جمعه ‪ 1۰‬تا پنجشنبه ‪ 1۶‬دسامبر ‪۲۰۲1‬‬

‫هیاهوی‌بسیار‌بر‌سر‌برجام؛‌سرنوشت‌را‌عامل‌ گزارش‌مجله‌دانمارکی‌درباره‌یکی‌از‌کودکان‌جداشده‌از‌خانواده‌توسط‌مجاهدین‪:‬‬

‫‌آنچه‌دنبالش‌بودم‌هویت‌بود‌نه‌محلی‌برای‌مبارزه!‬                                                                          ‫دیگری‌تعیین‌م ‌یکند‪‌:‬مردم!‬

                     ‫بلوغ بدتر شد‪.‬‬                                                 ‫= «یک‌ سوال‌ متداول‌‬                                                                                      ‫= ‌ بازی‌ برجام‌ هم‌ به‌‬
‫حنیف در ادامه توضیح میدهد‪:‬‬                                                         ‫بین‌کودکان‌در‌آنجا‌این‌بود‪‌:‬‬                                                                              ‫تدریج‌به‌انتهای‌خود‌م ‌یرسد‌‬
‫«سعی کردم از این سازمان فاصله‬                                                      ‫«پدر‌ و‌ مادرت‌ زنده‌اند؟»!‌‬                                                                              ‫و‌حکومت‌اسلامی‌هم‌گویا‌‬
‫بگیرم؛ نمیخواستم گذشته خودم را‬                                                     ‫خیلی‌از‌ما‌بچ ‌هها‌جوابمان‌‬                                                                               ‫سرنوشت‌ خود‌ را‌ به‌ آرزوی‌‬
‫به یاد بیاورم‪ .‬سعی کردم یک سوئدی‬                                                   ‫«نه»‌ بود‪ ‌.‬این‌ کمبود‪ ‌،‬چیز‌‬                                                                             ‫اتمی‌شدن‌گره‌زده‌است‌و‌به‌‬
‫باشم‪ .‬اما تاثیری نداشت‪ .‬من عجیبتر‬                                                  ‫مشترکی‌ در‌ همه‌ ما‌ بود‌‬                                                                                 ‫نظر‌نم ‌یرسد‌که‌این‌حکومت‌‬
‫میشدم‪ ».‬حنیف برای مادرش و‬                                                          ‫که‌ شدت‌ آن‌ در ِد‌ را‌ کمی‌‌‬                                                                             ‫بدون‌ نابودی‌ تاسیسات‌‬
‫ریشهی وجودیش و با هم بودنها‬                                                        ‫کمتر‌م ‌یکرد‪‌.‬حنیف‌اضافه‌‬                                                                                 ‫هسته‌ا ی ‌ و ‌ مو شکی‌ا ش‌‬
‫دلتنگ بود‪ .‬در شرایط سرگشتگی‬                                                        ‫م ‌یکند‪‌:‬اگر‌کودکی‌حداقل‌‬                                                                                 ‫تغییری‌در‌سیاس ‌تهای‌خود‌‬
‫و گمگشتگی‪ ،‬وقتی مجاهدین به او‬                                                      ‫یکی‌از‌والدینش‌را‌از‌دست‌‬                                                                                 ‫بدهد‪ ‌.‬اینک‌ اسرائیل‌ مانده‌‬
‫پیشنهاد دادند تا به عراق برود‪ ،‬او‬                                                  ‫نداده‌بود‪‌،‬یک‌«بچ ‌همجاهد‌‬                                                                                ‫است‌و‌یک‌تصمیم‌بزرگ‌و‌‬
‫پذیرفت‪ .‬به این ترتیب رابطهاش با‬                                                    ‫واقعی»‌به‌حساب‌نم ‌یآمد!»‬                                                                                 ‫این‌پرسش‌که‌آیا‌آمریکا‌و‌‬
‫مجاهدین بیشتر شد‪ .‬حنیف میگوید‪:‬‬                                                     ‫= «در‌ مدتی‌ که‌ فکر‌‬                                                         ‫اروپا‌با‌او‌همراه‌خواهند‌شد؟‌ هستند‪ .‬سازمان مجاهدین که شدیدا‬
‫«پذیرفتم که به آنجا رفته و به عنوان‬      ‫برش برای او کف میزدند‪ .‬چنین روزی‬          ‫می‌کردم‪ ‌،‬به‌ این‌ نتیجه‌‬             ‫سیاستهای ملایم اروپا و دولت بایدن‪،‬‬
‫یک مبارز بجنگم‪ .‬اگرچه در این مرحله‬       ‫با چنین صحنهای‪ ،‬یک روز معمولی‬                                                   ‫چندان بعید نیست‪ .‬آمریکا و اروپا در‬      ‫محمدرضا‌حسینی‌– اگر برجام را سازمانیافته و فعال است به دلیل آنکه‬
‫آنها مرا فریب ندادند؛ ولی من رادیکالیزه‬  ‫رسیدم‌ آنچه‌ من‌ دنبالش‌ مدرسه در «کمپ اشرف» در عراق بود‪.‬‬                       ‫مورد اتمی شدن حکومت اسلامی ایران‬        ‫مثلثی فرض کنیم که سه ضلع اصلی چیزی در حد حکومت اسلامی فعلی‬
‫شده و شستشوی مغزی هم شروع شد‪.‬‬            ‫بودم‌پیدا‌کردن‌یک‌هویت‌ حنیف میگوید‪ :‬مبارزه با خمینی‬                            ‫یا توهم دارند و یا اینکه دقیقا میدانند‬  ‫آن را آمریکا‪ ،‬اسرائیل و ایران تشکیل است در بین مردم طرفدار ندارد‪ .‬رضا‬
‫در همان مدت زندگی در انجمن‬               ‫روی همه زندگی ما اثر میگذاشت‪ .‬این‬         ‫بود‌ نه‌ پیدا‌ کردن‌ جایی‌‬            ‫چهمیکنندوآگاهانهبهبازیمیپردازند‪.‬‬        ‫میدهند‪ ،‬میتوان اروپا‪ ،‬چین و روسیه پهلوی اما اگرچه طرفداران بسیاری در‬
‫مجاهدین‪ ،‬محیط گرم و با هم بودن با‬        ‫بود که در زندگی ما‪ ،‬مبارزه و جنگیدن‪،‬‬      ‫برای‌ برای‌ مبارزه!‌ خیلی‌‬            ‫اسرائیل میداند که سیاستهای آمریکا‬       ‫را سه زاویه آن فرض کرد که در صدد بین مردم ایران دارد اما گویا تمایل و‬
‫دیگران و احساس تعلق داشتن موجب‬           ‫اولین اولویت بود‪ .‬او با بیان خاطرهای‬      ‫فکر‌م ‌یکردم‪‌.‬از‌خودم‌خیلی‌‬           ‫دیگر سیاستهای بیست سال پیش‬              ‫تاثیر بر تناسب اضلاع آن هستند‪ .‬یا توان داشتن نقش فعالی به عنوان‬
‫میشد که این مسیر را ادامه داده و‬         ‫میگوید‪ :‬روزی نقاشی یک تانک را‬             ‫سؤال‌ م ‌یکردم‌ ولی‌ جوابی‌‬           ‫نیست و نمیتواند بطور صد درصد به‬         ‫اگرچه این زاویهها در صدد تغییراتی آلترناتیو را نداشته و از حد اقدامات‬
‫بخشی از جنبش مجاهدین بشوم‪».‬‬              ‫کشید و ستارهای روی آن گذاشت‬                                                     ‫حمایت آمریکا از خود امیدوار باشد‪.‬‬       ‫بر روابط اضلاع مثلث هستند ولی نقش دیپلماتیک فراتر نرفته است‪.‬نگرانی‬
‫مجله دانمارکی یادآور میشود که‬            ‫پیدا‌ نمی‌کردم‪ ‌.‬در‌ پاسخ‌ و بالاترین نمره را از معلماش گرفت‪.‬‬                   ‫حکومت اسلامی هم با توجه به این‬          ‫اصلی را همچنان سه ضلع اصلی بازی اسرائیل در رابطه با سیاستهای‬
‫سازمان دیدهبان حقوق بشر در سال‬           ‫به‌ آن‌ خلاء‌ درونی‌ بود‌ که‌ معل ِم نقاشی به او گفت که مادرش به‬                ‫نکات است که با مسئله برجام بازی‬         ‫میکنند‪ .‬نگاهی به این سه ضلع‪ ،‬بطور آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی به‬
‫‪ ۲۰۰۵‬در گزارش خود این سازمان را‬                        ‫او افتخار خواهد کرد!‬        ‫متوجه‌ این‌ حس‌ در‌ خودم‌‬             ‫میکند‪ .‬به نظر میرسد که حکومت‬            ‫جداگانه و در رابطه با یکدیگر‪ ،‬بسیاری نوع نگاه هنری کیسینجر به خاورمیانه‬
‫یک « ِسکت» یا فرقه معرفی کرده است‪.‬‬       ‫بعد از انقلاب ‪ 1۹۷۹‬در ایران‪ ،‬رهبر‬         ‫شدم‌ که‌ می‌خواهم‌ یک‌‬                ‫اسلامی ایران سوار بر موجی شده است‬       ‫از ابهامات کنونی را روشن میکند‪ .‬برمیگردد‪ .‬در دکترین کیسینجر‪،‬‬
‫در سال ‪ ۲۰۰۹‬نام سازمان مجاهدین‬           ‫مذهبی آن آیتالله خمینی به قدرت‬            ‫سوئدی‌ باشم‌ و‌ خودم‌ را‌ با‌‬         ‫که از همگرایی سیاستهای منطقه ای‬         ‫نکته جالب در مواضع هر سه ضلع صلح در خاورمیانه امکانپذیر نیست‬
‫از لیست گروههای تروریستی اتحادیه‬         ‫رسید‪ .‬او حکومت اسلامی را بنیان‬                                                  ‫به وجود آمده و اگر تغییر نکند به زودی‬   ‫این مثلث‪ ،‬شباهتها و دوگانگیهای و حکومت اسلامی ایران کنترل شده‬
                                         ‫گذاشت و همه چیز را در این کشور‬             ‫هویت‌یک‌سوئدی‌ببینم‪».‬‬                ‫شاهد تهدیدات اتمیاش خواهند بود‪.‬‬         ‫دیپلماتیک است‪ .‬در حقیقت این سه میتواند باعث توازن در منطقه شود‪ .‬بر‬
                    ‫اروپا خارج شد‪.‬‬                                                                                       ‫بازی برجام هم به تدریج به انتهای‬        ‫ضلع در نقاطی به اشتراک میرسند‪ :‬اساس نظریه او نیروهای منطقه‪ ،‬مانند‬
‫حنیف عزیزی به مجله دانمارکی‬              ‫از اساس دگرگون کرد‪ .‬والدی ِن حنیف‬         ‫حنیف عزیزی از جمله کودکانی‬            ‫خود میرسد و حکومت اسلامی هم‬             ‫با اینکه اسرائیل از یک تفکر اسلامی ترکیه‪ ،‬عربستان‪ ،‬مصر و… میتوانند‬
‫میگوید به خاطر بودن با دیگران و‬          ‫توافق کردند که به جنبش مخالف‬              ‫است که از سوی سازمان مجاهدین‬          ‫گویا سرنوشت خود را به آرزوی اتمی‬        ‫مجهز به اتم میهراسد و میداند در یکدیگر را کنترل کرده و باعث تعادل‬
‫احساس تعلق و همچنین تماس با‬              ‫رژیم‪ ،‬سازمان مجاهدین خلق که در‬            ‫خلق از مادرش در قرارگاه «اشرف»‬        ‫شدن گره زده است و به نظر نمیرسد‬         ‫صورت اتمی شدن حکومت اسلامی‪ ،‬در خاورمیانه شوند ولی با نظارت کامل‬
‫مادرش دوباره جذب مجاهدین [در‬             ‫عراق مستقر شده بود‪ ،‬بپیوندند‪ .‬پدر‬         ‫جدا و به سوئد فرستاده شد‪ .‬پدر و‬       ‫که این حکومت بدون نابودی تاسیسات‬        ‫یا خود از آن علیه اسرائیل استفاده آمریکا و استفاده از اهرمهای لازم مهار‪.‬‬
‫سوئد] شد‪ .‬او ادامه میدهد‪« :‬من مثل‬        ‫حنیف در یکی از عملیات مجاهدین‬             ‫مادرش از اعضای سازمان مجاهدین‬         ‫هستهای و موشکیاش تغییری در‬              ‫میکند و یا اینکه از طریق نیروهایی دیدگاه کیسینجر که پس از مرگ‬
‫یک بمب ساعتی بودم پر از احساس‬            ‫جانش را از دست داد‪ .‬حنیف میگوید‪:‬‬          ‫خلق بودند‪ .‬پدرش در یک عملیات‬          ‫سیاستهای خود بدهد‪ .‬اینک اسرائیل‬         ‫مانند حزبالله لبنان و یا حماس‪ ،‬اما از برژینسکی‪ ،‬یکهتاز میدان سیاست‬
‫که هر لحظه میتوانست منفجر شود‪».‬‬          ‫یک سوال متداول بین کودکان در آنجا‬         ‫مجاهدین کشته شد‪ .‬حنیف با برادر‬        ‫مانده است و یک تصمیم بزرگ و این‬         ‫وجود چنین دشمنی میتواند بیشترین خارجی آمریکا شده است مخالفان‬
‫همه چیز برای سفر حنیف جهت‬                ‫این بود‪« :‬پدر و مادرت زندهاند؟»!‬          ‫کوچکترش به همراه صدها کودک دیگر‬       ‫پرسش که آیا آمریکا و اروپا با او همراه‬  ‫استفاده را برده و کشورهای نگران عرب بسیاری نه تنها در اسرائیل بلکه در‬
‫رفتن به عراق آماده شده بود تا او برود‬    ‫خیلی از ما بچهها جوابمان «نه» بود‪.‬‬        ‫در قرارگاههای مجاهدین در عراق به‬                                              ‫را به سوی خود جذب کرده و یا حداقل بین سیاستمداران آمریکایی دارد‪.‬‬
‫و برای مجاهدین بجنگد‪ .‬اما برخی‬           ‫این کمبود‪ ،‬چیز مشترکی در همه ما‬                                                                      ‫خواهند شد؟‬         ‫مواضع دشمنانه آنها را کاهش دهد‪ .‬آنها باور دارند که ادامه این سیاست‬
‫مسائل‪ ،‬از جمله مشکل در پاسپورت‬           ‫بود که شدت آن در ِد را کمی کمتر‬                             ‫مدرسه میرفت‪.‬‬        ‫به احتمال بسیار زیاد‪ ،‬اسرائیل تنها‬      ‫برای اسرائیل حکومتی مانند جمهوری به اتمی شدن حکومت اسلامی ایران‬
‫او‪ ،‬نقشه سفر را متوقف کرد‪ .‬حنیف‬          ‫میکرد‪ .‬حنیف اضافه میکند‪ :‬اگر‬              ‫در آنزمان و از سال ‪)13۶۸( 1۹۸۹‬‬        ‫نخواهد بود و تصمیم حمله به تاسیسات‬      ‫اسلامی بهترین هدیه میتواند باشد به منجر خواهد شد‪ .‬نمونههایی نیز در‬
‫عزیزی میگوید‪« :‬این فرصتی شد که‬           ‫کودکی حداقل یکی از والدینش را‬             ‫سازمان مجاهدین خلق درگیر تحولات‬       ‫جمهوری اسلامی ایران میتواند به‬          ‫شرطی که کنترل شده و محدود باشد تایید نگرانی خود میآورند‪ :‬هر از چند‬
‫من به گذشتهام نگاهی بیندازم‪ .‬این‬         ‫از دست نداده بود‪ ،‬یک «بچهمجاهد‬            ‫درونی به نام «انقلاب ایدئولوژیک» بود‬  ‫معنای قطع حمایت اروپا و بایدن از‬        ‫و خطرش در حد شعار باقی بماند‪ .‬گاه یک یا چند موشک به پایگاههای‬
‫توقف یک تنفس و یک شانس بود برای‬          ‫واقعی» به حساب نمیآمد! وی‬                 ‫که بر اساس آن‪ ،‬زنان و مردان متاهل‬     ‫حکومت اسلامی باشد‪ .‬اگر این حکومت‬        ‫حکومت ایران نیز شدیدا احتیاج به آمریکا میخورد‪ .‬به ویژه هرگاه اسرائیل‬
‫فکر کردن و متوقف کردن تصمیمی که‬          ‫میافزاید‪« :‬درست است که این خیلی‬           ‫باید همدیگر را طلاق میدادند و ازدواج‬  ‫به نیرویی مطیع و رام تبدیل شود‬          ‫دشمن دارد تا بتواند تمام فساد و به امکانات رژیم ایران در سوریه حمله‬
‫گرفته بودم‪ .‬در مدتی که فکر میکردم‪،‬‬       ‫مزخرف بود‪ ،‬ولی اینجوری بود دیگه‪».‬‬         ‫در این سازمان ممنوع اعلام شد‪ .‬وجود‬    ‫در آنصورت نیز قدرت سرکوب آن‬             ‫بیلیاقتیهای خود را به آن نسبت دهد‪ .‬میکند‪ ،‬جمهوری اسلامی هم یک‬
‫به این نتیجه رسیدم آنچه من دنبالش‬        ‫مجله دانمارکی اضافه میکند‪ :‬حنیف‬           ‫صدها کودک که پدران و مادرانشان‬        ‫علیه مردم تضعیف شده و در مقابل‬          ‫اسرائیل و آمریکا اگرچه اختلاف موشک به یکی از پایگاههای آمریکا‬
‫بودم پیدا کردن یک هویت بود نه پیدا‬       ‫محوطه وسیعی را با تانکهایی که صدام‬        ‫آخر هر هفته آنها را میدیدند‪ ،‬مانع‬     ‫مردم ناراضی و یکپارچه توان ایستادن‬      ‫نظرهایی در برخورد با حکومت اسلامی میزند و کسی هم این حملات را جدی‬
‫کردن جایی برای برای مبارزه! خیلی‬         ‫حسین به مجاهدین داده بود به یاد‬           ‫از آن میشد تا مسعود و مریم رجوی‬       ‫نخواهد داشت؛ آنهم مردمی که بیش از‬
‫فکر میکردم‪ .‬از خودم خیلی سؤال‬            ‫میآورد‪ .‬او همچنین به یاد دارد که با‬       ‫هدف خود‪ ،‬یعنی قطع رابطه زنان و‬        ‫چهل سال است که انواع زخمهای این‬           ‫ایران دارند اما سیاست نهایی هر دو‪ ،‬نگرفته و قابل پاسخگویی نمیداند‪.‬‬
‫میکردم ولی جوابی پیدا نمیکردم‪ .‬در‬        ‫وجود شرایط جنگی‪ ،‬اصلا ترسی نداشت‪.‬‬         ‫مردان متاهل را بطور کامل به اجرا‬      ‫حکومت را بر تن خود و کشورشان دارند‬      ‫کنترل و رام کردن همین حکومت هیچ ابهامی در این نیست که‬
‫پاسخ به آن خلاء درونی بود که متوجه‬       ‫اما موقعی که جنگ شروع شد‪[،‬حمله‬            ‫بگذارند‪ .‬در چنین شرایطی کودکان‬        ‫و به این بازیهای برجامی نیز اهمیتی‬      ‫سرکش است‪ .‬آمریکا با توجه به از دست جمهوری اسلامی ایران میخواهد به‬
‫این حس در خودم شدم که میخواهم‬            ‫هوایی ایالات متحده به عراق در ژانویه‬      ‫یک عامل «مزاحم» برای اجرای طرح‬        ‫نمیدهند و خواسته نهایی آنها از بین‬      ‫دادن منافع خود در ایران پس از انقلاب هر نحو که شده به بمب اتم دست یابد‪.‬‬
‫یک سوئدی باشم و خودم را با هویت‬          ‫‪ ]1۹۹1‬مادرش تصمیم گرفت که مثل‬             ‫و برنامه رهبران مجاهدین بوده و باید‬   ‫رفتن حکومتی است که همزاد فقر و‬          ‫اسلامی‪ ،‬ترجیح میداد که میتوانست آرزوی سران حکومت آن است که با‬
                                         ‫بقیه بچهها‪ ،‬او را هم از عراق به خارج‬      ‫به شکلی از زندگی والدینشان بیرون‬      ‫فساد و سرکوب بوده‪ ،‬هست و خواهد بود‪.‬‬     ‫آلترناتیو بهتری برای حکومت کردن یک آزمایش اتمی‪ ،‬حتی ناقص‪ ،‬خود را‬
               ‫یک سوئدی ببینم‪».‬‬          ‫بفرستد‪ .‬حنیف میگوید‪ ،‬مادرش هم‬             ‫کشیده میشدند تا راه برای اجرای‬        ‫تنها راه ممکن برای تغییر وضع‪ ،‬ادامه‬     ‫در ایران بیابد اما نیروی مناسبی در لیست صاحبان بمب اتمی قرار داده‬
‫خبرنگار مجله دانمارکی در ادامه‬           ‫میتوانست با او بیاید‪ ،‬ولی برای او مبارزه‬  ‫کامل طرح رهبری مجاهدین باز شود‪.‬‬       ‫مبارزه به اشکال مختلف است تا آنجا‬       ‫برای جایگزینی نمیبیند‪ .‬دو آلترناتیو و از این موقعیت به هرگونه مذاکرات و‬
‫مینویسد‪ :‬به این ترتیب زندگی حنیف‬         ‫مهمتر از ما بود‪ .‬موقع خروج از عراق‪،‬‬       ‫در چنین شرایطی ارتش عراق در ماه‬       ‫که دیگر حکومت نتواند و مردم بتوانند‪.‬‬    ‫مطرح‪ ،‬سازمان مجاهدین و رضا پهلوی چانهزنی بپردازند‪ .‬امری که با توجه به‬
‫چرخشی سرنوشتساز یافت‪ .‬او درس‬             ‫حنیف ‪۹‬ساله بود و با یک کیف سیاه‬           ‫ژوئیه‪ /‬اوت ‪ 1۹۹۰‬به کویت حمله کرد‪.‬‬
‫خواند و از دانشکده پلیس مدرک‬                                                       ‫چند ماه بعد از آن نیز ارتش ایالات‬     ‫مخالفت‌آلمان‌با‌پیشنهادات‌جمهوری‌اسلامی‌در‌‬
‫گرفت‪ .‬حنیف عزیز امروز در شهر‬                     ‫چرمی به کشور دیگری رفت‪.‬‬           ‫متحده آمریکا با حمله به عراق پس از‬             ‫هفتمین‌دور‌مذاکرات‌اتمی‌وین‬
‫‪ Rinkeby‬شاغل است و اغلب با‬               ‫حنیف به یاد دارد که در آن شرایط‬
‫افرادی که در جامعه به حاشیه رانده‬        ‫جنگی‪ ،‬اتوبوس را با ِگل استتار کرده‬               ‫مدتی به این قضیه پایان داد‪.‬‬                                                                                  ‫= سخنگو ی ‌ و ز ا ر ت‌‬
‫شدهاند یا امکان رادیکالیزه شدن دارند‬     ‫بودند تا خطر اصابت را در بمباران کمتر‬     ‫رهبری مجاهدین این موقعیت را‬                                                                                         ‫خارجه‌آلمان‪‌:‬ما‌پیشنهادات‌‬
‫کار کرده و با آنها تماس دارد‪ .‬حنیف‬       ‫کنند‪ .‬او میگوید‪« :‬خاطره ای که از‬          ‫فرصت مناسبی دید تا به بهانه «نجات‬                                                                                   ‫جمهوری‌اسلامی‌را‌با‌دقت‌و‌‬
‫میگوید‪« :‬موعظه برای اینگونه افراد‬        ‫زمان ترک عراق و خروج از قرارگاه‬           ‫جان کودکان از بمباران» آنها را از‬                                                                                   ‫بطور‌کامل‌بررسی‌کردیم‌و‌به‌‬
‫تاثیر ندارد‪ .‬من در مورد خودم این را‬      ‫اشرف از مادرم در ذهنم ثبت شده این‬         ‫والدین خود جدا کرده و به کشورهای‬                                                                                    ‫این‌نتیجه‌رسیدیم‌که‌ایران‌‬
‫تجربه کردهام‪ .‬روش دیگری برای این‬         ‫است که او با چهرهای خیلی جدی به‬           ‫مختلف در اروپا بفرستد‪ .‬اگرچه به‬                                                                                     ‫تقریب ًا‌ تمام‌ ساز ‌شهایی‌ را‌‬
‫جوانها باید پیدا کرد تا تحت تأثیر‬        ‫من گفت‪ :‬تو الان پسر بزرگی هستی و‬          ‫پدران و مادران این کودکان و نیز به‬                                                                                  ‫که‌قبل ًا‌در‌ما ‌ههای‌پیش‌طی‌‬
‫شستشوی مغزی قرار نگیرند‪ .‬صحبت‬            ‫باید مسئول برادرت باشی‪ .‬من دست‬            ‫خود کودکان گفته شده بود که بعد از‬                                                                                   ‫مذاکرات‌ سخت‌ به‌ دست‌‬
‫کردن به تنهایی فایده ندارد بلکه باید‬     ‫تکان دادم و نمیدانستم که دیگر او را‬       ‫پایان حمله ایالات متحده‪ ،‬کودکان به‬                                                                                  ‫آمده‌بود‪‌،‬نقض‌کرده‌است‪.‬‬
                                         ‫نخواهم دید‪ .‬به یاد میآورم که محکم‬         ‫نزد آنها بر خواهند گشت‪ ،‬اما چنین‬                                                                                    ‫=«برای‌ما‌غیرقابل‌قبول‌‬
         ‫آنها را درک کرد و فهمید‪».‬‬                                                 ‫اتفاقی نیفتاد و این کودکان برای‬                                                                                     ‫است‌ ایران‌ به‌ همزمان‌ با‌‬
‫مجله دانمارکی در پایان گزارش خود‬          ‫دست برادر کوچکم را گرفته بودم»‪.‬‬          ‫همیشه از پدر و مادر خود جدا شدند‪.‬‬     ‫هتل‌کوبورگ‌وین‌محل‌هفتمین‌دور‌مذاکرات‌اتمی‬                                    ‫مذاکرات‪‌،‬ظرفیت‌هست ‌های‌‬
‫به رابطه حنیف با مادرش اشاره کرده و‬      ‫خبرنگار دانمارکی در ادامه داستان‬          ‫اکنون حنیف عزیزی که در زمان‬
‫مینویسد‪ :‬حنیف دیگر با مادرش تماس‬         ‫تکاندهندهی زندگی حنیف عزیزی‪ ،‬به‬           ‫خروج از قرارگاه اشرف ‪ ۹‬ساله بود‪ ،‬در‬   ‫هستهای خود را ارتقا دهد… برلین‬          ‫ناقض مسائلی هستند که در دورههای‬       ‫خود‌ را‌ ارتقا‌ دهد‪ ‌...‬پنجره‌‬
‫ندارد‪ .‬تلخی اینکه او فرزندی ترکشده‬       ‫دوره بزرگ شدن او در سوئد پرداخته‬          ‫چهل سالگی به عنوان افسر پلیس در‬       ‫میخواهد بر اساس پیشرفتهایی که‬           ‫قبلی مذاکرات روی آنها توافق شده بود‪.‬‬  ‫فرصت‌ها‌ هر‌ روز‌ بیشتر‌ و‌‬
‫از سوی مادر است‪ ،‬تاثیر احساسی‬            ‫و مینویسد‪ :‬دو برادر به سوئد رسیدند‬        ‫سوئد زندگی میکند‪ .‬او به تازگی کتابی‬                                                                                 ‫بیشتر‌بسته‌م ‌یشود»‪.‬‬
‫شدیدی در وی بجا گذاشته است‪ .‬او‬           ‫و سرانجام به شهر ‪Norrekoping‬‬              ‫منتشر کرده و در آن داستان جدایی‬       ‫او همچنین گفت که «با این قبل ًا انجام شده مسیری برای توافق باز‬
‫میگوید‪« :‬این ضربه چنان اثر عمیقی‬         ‫رفتند‪ .‬حنیف خیلی سعی میکرد‬                ‫خود و برادر کوچکترش از مادرشان را‬     ‫سخنگوی وزارت خارجه آلمان پیشنهادات تهران نمیتواند انتظار شود اما پنجره فرصتها هر روز بیشتر‬
‫در من گذاشت که دیگر بخشی از‬              ‫مواظب خودشان باشد‪ .‬اما از دست‬                                                   ‫دوشنبه ‪ ۶‬دسامبر (‪ 1۵‬آذرماه) اعلام داشته باشد گفتگوها به نتایج موفق و بیشتر بسته میشود‪».‬‬
‫وجودم شده؛ میدانم فرزندی هستم که‬         ‫دادن پدر و رفتن به سوئد تاثیر عمیقی‬                       ‫توضیح داده است‪.‬‬       ‫کردکهپیشنهاداتجمهوریاسلامیدر منتهی شود… ما پیشنهادات را با یک مقام بلندپایه جمهوری اسلامی‬
‫مادرم مرا ترک کرده! البته مدتهاست‬        ‫در وی گذاشته بود‪ .‬حنیف میگوید‪:‬‬            ‫مجله دانمارکی «اُول اُو ِیم – ‪Ud‬‬      ‫مذاکرات وین برای مقامات برلین قابل دقت و بطور کامل بررسی کردیم و پیش از این گفته بود که بیمیلی‬
‫که آنچه را در گذشته اتفاق افتاده پشت‬     ‫«تمرکز فکری برای من خیلی سخت‬              ‫‪ »Og Hjemme‬در گفتگویی با‬              ‫پذیرشنیستواگرتهرانبهدنبالتوافق به این نتیجه رسیدیم که ایران تقریباً آمریکا برای لغو همه تحریمها چالش‬
‫سر گذاشتهام تا بتوانم ادامه بدهم‪ .‬اما‬    ‫بود‪ .‬شروع کردم به پرسیدن از خودم‬          ‫حنیف عزیزی به به مناسبت انتشار‬        ‫استبایدپیشنهاداتواقعبینانهارائهدهد‪ .‬تمام سازشهایی را که قبل ًا در ماههای اصلی احیای توافق است‪.‬آنتونی بلینکن‬
‫این در عین حال زخمی عمیق است‬             ‫که این دیگه چه نوع زندگیایه؟!‬             ‫کتاب وی همراه با عکسهایی به‬           ‫به گزارش رویترز این مقام وزارت پیشطیمذاکراتسختبهدستآمده وزیر خارجه آمریکا نیز هشدار داده بود‬
‫که به نوعی دیگر به من آرامش داده‬         ‫این غم و ناراحتی موجب میشد که‬             ‫گوشههایی از زندگی وی پرداخته است‪.‬‬     ‫خارجه آلمان تأکید کرد تقریباً تمام بود‪ ،‬نقض کرده است‪».‬سخنگوی وزارت اجازه نخواهیم داد که ایران همزمان‬
‫تا بتوانم جایگاه خودم را پیدا کنم؛‬       ‫مدام دعوا و مشکل درست میکردم‪.‬‬             ‫این مجله دانمارکی مینویسد‪:‬‬            ‫پیشنهاداتی که هفته گذشته تهران خارجه آلمان گفت که «غیرقابل قبول با وقتکشی در مذاکرات هستهای‪ ،‬به‬
‫جایگاهی که در اینجاست؛ در سوئد!»‬         ‫من تبدیل به یک مسئله و مشکل‬               ‫اگرچه حنیف در دوران کودکی مانند‬       ‫در هفتمین دور مذاکرات وین ارائه داد است ایران همزمان با مذاکرات‪ ،‬ظرفیت توسعه برنامه اتمی خود ادامه دهد‪.‬‬
                                         ‫شده بودم و هرجا میرفتم قضیهای‬             ‫یک تروریست آموزش داده میشد اما‬
‫*منبع‪‌:‬مجله‌دانمارکی‌‌‪‌UDE‌OG‬‬            ‫درست میکردم‪ .‬خلاء درونم بزرگ‬              ‫امروز او یک پلیس است‪ .‬حنیف در ‪۶‬‬
                                         ‫و بزرگتر میشد‪ .‬من پرنده عجیب و‬            ‫سالگی در عراق‪ ،‬در سال ‪ 1۹۸۸‬اسلحه‬
                     ‫‪HJEMME‬‬              ‫غریبی بودم که هیچ جا برایش مناسب‬          ‫سنگین به دست میگرفت‪ .‬او با همه‬
‫*ترجمه‌و‌تنظیم‌از‌‌ط‪‌.‬ن‪‌.‬و‌حنیف‌‬         ‫نبود‪ ».‬حنیف خودش را به شدت تنها‬           ‫قدرتش کلاشنیکف را بالای سرش‬
                                         ‫احساس میکرد و این حس در دوران‬             ‫میبرد و این را یک موفقیت میدانست‪.‬‬
                         ‫حیدرنژاد‬                                                  ‫معلماش میخندید و بچههای دور و‬
‫*یک‌ وبسایت‌ دیگر‌ دانمارکی‌ نیز‌‬
‫گزارشی‌در‌این‌زمینه‌دارد‪‌.‬عکسی‌‬
‫از‌جمع‌بزرگی‌از‌این‌کودکان‌در‌این‌‬

         ‫وبسایت‌قابل‌توجه‌است‪‌.‬‬
   2   3   4   5   6   7   8   9   10   11   12