Page 21 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۰ (دوره جديد
P. 21

‫صفحه‌‪‌‌21‬شماره‌‪1836‬‬                                       ‫اقتصاد بیمار کشور معرفی نمود‪ .‬تقلیل بودجههای دولتی‪،‬‬        ‫فاسد مقایسه میکند و آنها را مردم واقعی آمریکا‬
‫جمعه ‪ 15‬تا پنجشنبه ‪ ۲1‬ژوئیه ‪۲۰۲۲‬‬                          ‫خارج ساختن کنترل بازار توسط دولت و حذف موانعی که‬           ‫خطاب میکند تا بتواند بر موج احساسات ملیگرایانه آنها به‬
                                                          ‫در برابر انجام معاملات آزاد قرار دارد‪ ،‬کنترل دستمزدها‬      ‫اهداف سیاسی خود دست یابد‪« :‬شما مردم واقعی هستید»‪،‬‬
‫است که بازارهای مالی جهانی به ثبات دست یابند‪ ،‬از لحاظ‬     ‫از طریق فشار به اتحادیههای کارکنان برای کنترل تورم‪،‬‬        ‫«مردمی که این ملت را ساختند» و برخلاف «مردمیکه‬
‫نظری نیز به نفع همه است که سیاستگذاریهای میانهرو‬          ‫خصوصیسازی نهادهای دولتی و تقویت نقش بخش‬                    ‫ملت ما را فرو ریختند»‪« .‬مردم آمریکایی» مورد نظر ترامپ‬
‫بر کشور حاکم شود‪ .‬انتخابات ‪ ٢٠١۶‬آمریکا نشان داد که‬        ‫خصوصی‪ ،‬آزاد اعلام کردن تجارت خارجی‪ ،‬و کنترل ضعیفتر‬         ‫نیز افرادی هستند که «دیگر اخبار جعلی رسانههای سودجو‬
‫این رویکرد نئولیبرال به شکست رسیده و مرکزیت سیاسی‬         ‫سرمایه و بازارهای مالی‪ ،‬محورهای اصلی سیاستگذاریهای‬         ‫را باور نمیکنند‪ ]۱۲[».‬آن مردم میدانند که زمان تغییرات‬
‫آنرا نمیتوان بیش از این حفظ کرد‪ .‬تودههای مردم ناراضی‪،‬‬     ‫نئولیبرالها را تشکیل میداد‪ .‬اما به دلیل عدم نهادینه ساختن‬
‫احزاب سیاسی ناکارآمد‪ ،‬و سیستم سیاسی و اقتصادی‬                                                                           ‫فرا رسیده است‪ .‬اما این تغییرات از چه نوعی هستند؟‬
‫به تباهی کشیده شده است‪ .‬ترامپگرایی بهترین بهره را‬                        ‫دکتر محمود مسائلی‬                           ‫در یکی از آثار تحلیلی ارزشمندی که به حوزه آکادمیک‬
                                                                                                                     ‫معرفی شده‪ ،‬با عنوان «سرزمین بتپرستان‪ :‬ترامپگرایی و‬
              ‫میتواند از این شرایط از آن خود سازد‪.‬‬        ‫این سیاستها‪ ،‬هنوز هم ابهاماتی در خصوص آنها وجود‬            ‫بومشناسی سیاسی»‪ ،‬نویسنده‪ ،‬مک گی‪ ،‬ترامپگرایی را با‬
‫تعداد زیادی از همان مردمی که توسط اتاقهای فکر به‬          ‫داشت تا اینکه در ‪ ١٩۸٩‬با شکل گرفتن «همگرایی واشنگتن»‪،‬‬
‫حاشیه رانده شدند‪ ،‬در شرایطی قرار میگیرند که جرقهای‬        ‫نئولیبرالیسم در مسیر تثبیت شده خود قرار گرفت‪ .‬بدون‬                                ‫سه ویژگی توضیح میدهد‪:‬‬
‫به سرعت میتواند آنان را به مرکز سیاستگذاریها بکشاند‪.‬‬      ‫اینکه در اینجا مجالی برای نارساییهای نئولیبرالیسم وجود‬                           ‫اول نمایندگی سیاسی استبداد‬
‫در اینجا مهمترین موضوع در کارزارهای انتخاباتی این است‬     ‫داشته باشد‪ ،‬فقط این نکته یادآوری میشود که اینگونه‬                         ‫دوم هستیشناسی سیاسی بومیگرایی‬
‫که کدام جریان فکری میتواند با تکیه بر موج احساسات‬         ‫سیاستها فشارهای سخت و مضاعفی را برای طبقات‬                               ‫سوم بومشناسی سیاسی آن (نسلکشی)‬
‫مردمی و رنجهای آنان‪ ،‬خود را برای اداره کلان جامعه‬         ‫ضعیف جامعه به وجود آورده و عمق نابرابریها هر روز‬           ‫به این ویژگیها میتوان تودهگرایی فریبکارانه و یا‬
‫آماده سازد‪ .‬در اوج آشفتگیهای موجود‪ ،‬ترامپ نظرگاههای‬                                                                  ‫موضوعات روانشناسانه «کیش شخصیت» ترامپ و‬
‫خود را به مرکز حزب جمهوریخواه کشاند تا بتواند رهبری‬                              ‫بیشتر نمایان و آشکار گردید‪.‬‬         ‫همراهان او را نیز افزود‪ ]۱۳[.‬مک گی در این کتاب تحلیل‬
‫این جریان را به عهده گیرد‪ .‬در مبارزه با رقبای خود‪ ،‬به‬     ‫اما از نقطه نظر تاثیرات سیاستهای نئولیبرال بر مدلهای‬       ‫دقیقی از جریان ترامپگرایی فراهم آورده که بخشهایی از‬
‫ویژه نامزد حزب دمکرات با بیانات مردمپسند‪ ،‬که گاهی با‬      ‫انتخاب رؤسای جمهور و نقش آنان در تامین نیازهای جامعه‪،‬‬      ‫فصل مقدماتی آنرا برای شناخت این جریان با توضیحات‬
‫توهین و تحقیر طرف مقابل همراه میشد‪ ،‬طرح «عظمت را‬          ‫مدل مدیریت تجاری جامعه بیشترین بازتابها را برای‬                                   ‫تکمیلی ارائه میدهم‪]۱۴[.‬‬
‫دوباره به آمریکا برگردانیم»‪ ،‬بهترین شیوه جذب آرای همان‬    ‫جامعه به همراه داشت‪ .‬بر اساس این مدل رای دهندگان‬           ‫پدیده ترامپگرایی را باید به عنوان واکنشی به نئولیبرالیسم‬
‫تودههای سرخورده جامعه شد‪ .‬ترامپ آشکارا شعارهایی را‬        ‫مصرف کننده تصمیمگیریها سیاسی هستند‪ .‬احزاب سیاسی‬            ‫و پیامدهای آن توصیف کرد که خود به عنوان پاسخی به‬
‫در مرکز کارزارهای انتخاباتی خود قرار داد که میتوانست‬      ‫شرکتهای بزرگی هستند که منافع گروههای خاصی را‬               ‫مدل دولت رفاه در افق سیاسی آمریکا از اوایل دهه ‪١٩۸٠‬‬
‫کارگران بیکار و یا تنگدست را از فلاکت اقتصادی نجات‬        ‫تامین میکنند‪ ،‬و سیاستگذاریها محصول این تجاریسازی‬           ‫پدیدار شد‪ .‬به موجب پیشفرضهای دولت رفاه‪ ،‬عمده‬
‫داده‪ ،‬و عظمت گذشته جامعه آمریکایی آنها را احیا نماید‪.‬‬     ‫جامعه هستند‪ .‬بنابراین برای به دست آوردن بیشترین تعداد‬      ‫تاسیسات زیربنایی کشور‪ ،‬نهادها و سازمانهای ملی‪ ،‬و‬
‫ترامپ بارها و بارها توضیح میداد که اینها مردمی هستند که‬   ‫آرا‪ ،‬احزاب باید با اتخاذ سیاستهایی که بیشترین تعداد‬        ‫تنظیم بازار باید به عهده دولت گذاشته شود‪ .‬از این رو‬
‫اقتصاد جهانی به عنوان یک فرد آنها را نادیده انگاشته است‪.‬‬  ‫رایدهندگان را به خود جذب کند‪ ،‬به سمت مرکز طیف‬              ‫دولت به عنوان بازیگر اصلی تحولات اقتصادی و توسعه‬
‫به عقیده ترامپ‪ ،‬راه حل فقر کارگران در سرمایهداری‬          ‫سیاسی جامعه کشیده شوند و در نتیجه‪ ،‬بخش بزرگی از‬            ‫کشور به حساب میآید‪ .‬در عین حال‪ ،‬دولت رفاه زمینههای‬
‫جهانی‪ ،‬افزایش حقوق کارگران‪ ،‬افزایش مالیات بر سود‬          ‫گروههای حاشیهای جامعه نادیده انگاشته میشوند‪ .‬آنچه‬          ‫لازم برای رشد اتحادیههای کارگری و انجمنهای دانشجویی‬
‫شرکتها‪ ،‬برنامه سرمایهگذاری پایدار دولت برای بازسازی‬       ‫اتفاق میافتد این است که سیاستهای انتخاباتی از این‬          ‫و حرفهای را فراهم آورده و مردم را در برابر بیکاری و یا‬
‫بخش عمومی‪ ،‬یا سایر اقدامات بازتوزیع نیست‪ .‬این نوعی‬        ‫طریق میتواند ثبات داخلی و بینالمللی را ارتقا بخشیده‬        ‫نیازهای آموزشی و مراقبت بهداشتی یاری میرساند‪ .‬چنین‬
‫ملیگرایی تهاجمی است که از بالا به پایین جهت یافته‬         ‫و نظم سیاسی و جریان عادی امور را مستحکم میسازد‪.‬‬            ‫ماموریت مهمی که بر اساس نظریه دولت رفاهی «کینز»‬
‫و بازار آزاد نیروی کار آمریکایی را تضعیف کرده است‪.‬‬        ‫هیچ تغییر عمدهای به واسطه رویههای این مدل اتفاق‬            ‫در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم در انگلستان معرفی‬
‫بنابراین پیمان تجاری آمریکای شمالی را باید کنار گذاشت‬     ‫نمیافتد‪ ،‬زیرا سیاستهای حاشیهای که جامعه را به عدم‬          ‫شده‪ ،‬و سپس در آمریکای بعد از جنگ به عنوان مدلی‬
‫و برای بازگرداندن مشاغل تولیدی به عرصه اقتصادی‪،‬‬           ‫تعادل کشیده و بیثباتی ایجاد میکنند‪ ،‬در اصل از بازی‬         ‫برای نظام سیاسی و دولت انتخاب شد‪ ،‬در حقیقت نوعی‬
‫قراردادهای تجاری جدید (و نامشخص) با سایر دولتها‬           ‫در سیاست حذف میشوند‪ .‬در نتیجه بخش بزرگی از رای‬             ‫اجتماعیسازی فلسفه سیاسی لیبرال بود که میکوشید‬
‫برای جلوگیری از تلافیجویانه فلجکننده بهرهوری‪ ،‬تشدید‬       ‫دهندگان توان حضور خود در جریانات تصمیمسازی را از‬           ‫این فلسفه را در برابر مخاطرات و زوال مصون نگه دارد‪.‬‬
‫امنیت مرزی برای محدود کردن کاهش تولید‪ ،‬تعرفهها بر‬         ‫دست میدهند‪ .‬مفهوم مردم و نقش آنان در گفتمان سیاسی‬          ‫[‪ ]۱۵‬بنابراین‪ ،‬لیبرالیسم اجتماعی دولت رفاه هرگز نباید‬
                                                          ‫جامعه‪ -‬به معنای حاکمیت مردمی‪ -‬توسط پژوهشگران‬               ‫به عنوان بدیلی در برابر فلسفه سیاسی و اقتصادی لیبرال‬
                            ‫واردات‪ ،‬استفاده کرد‪.‬‬          ‫کارزارهای انتخاباتی‪ ،‬اتاقهای فکر و غیره‪ ،‬بر اساس نیازهای‬   ‫توصیف شود‪ .‬از آنجا که دولت میبایست موتور اصلی‬
‫اما این برنامهها درواقع نمیتوانست بهبودی در شرایط‬         ‫اقتصاد نئولیبرال بازسازی و تعریف میشود‪ .‬ثبات سیاسی‬         ‫توسعهیافتگی کشور و نیز سیاستهای رفاه ملت باشد‪،‬‬
‫کارگران و طبقات پایین جامعه را تامین کند‪ ،‬به ویژه اینکه‬   ‫عمومی حاصل این نگرشهای اقتصاد سیاسی‪ ،‬جریان کارآمد‬          ‫ناگزیر بخش عمدهای از بودجه کشور باید به هزینههای‬
‫ابعاد نژادی در آن برجسته شده است‪ .‬در حقیقت بجای‬           ‫سرمایه را تداوم بخشیده و به حفظ پیشبینیپذیری نسبی‬          ‫رفاهی اختصاص داده شده‪ ،‬و برای فعال ساختن نقش دولت‬
‫اینکه بر کارگران تمرکز داشته باشد‪ ،‬با موضوعات هویتی‬       ‫بازارها کمک میکند‪ .‬از آنجا که از لحاظ نظری به نفع همه‬      ‫در جهت خیر عمومی‪ ،‬آزادیهای فردگرایانه نیز میبایست‬
‫و طبقه سفیدپوست تکیه میکند‪ .‬این طبقه سفیدپوست‬                                                                                            ‫به محدودیتهایی همراه گردد‪.‬‬
‫آمریکایی قربانی اقتصاد جهانی نئولیبرال است و نه تنها در‬                                                              ‫از اواسط دهه ‪ ٧٠‬میلادی به تدریج نارساییهای مدل دولت‬
‫جهت شکوفایی اقتصادی آمریکا قرار نمیگیرد‪ ،‬بلکه هویت‬                                                                   ‫رفاه در تامین نیازهای کشور آشکار شد‪ .‬تورم بالا‪ ،‬نرخ‬
‫آمریکایی را نیز مورد تهدید قرار میدهد‪ .‬این جذابیت‬                                                                    ‫بیکاری فزاینده‪ ،‬سطح تولید پایین‪ ،‬و شروع امواج نارضایتی‪،‬‬
‫اقتصادی‪ -‬ملیگرایانه به درستی با نژادپرستی و بیگانههراسی‬                                                              ‫زمینه را برای ظهور نئولیبرالیسم فراهم آورد‪ .‬نئولیبرالهای‬
‫همراه است‪ .‬اما در عین حال نژادپرستی و بیگانههراسی‬                                                                    ‫عملگرا با داعیه انجام اصلاحات بنیادین‪ ،‬پایههای مدل‬
‫آن را میتوان تا حدی به عنوان واکنشی در برابر انحلال‬                                                                  ‫دولت رفاه را به چالش کشیدند‪ .‬برای اینان تنها راه در‬
‫حقوق و امتیازات کارگران سفیدپوست دانست‪ .‬این نگرش‬                                                                     ‫جهت نجات جامعه سرمایهداری در کوچک ساختن دولت‬
‫ضربه سختی به پیامهای چپ فرهنگی در مورد سیاستهای‬                                                                      ‫قرار داشت‪ .‬یعنی اینکه دولت باید به حداقل توانایی خود‬
‫چندفرهنگی است‪ .‬با این حساب‪ ،‬ورود مهاجرانی که‬                                                                         ‫برای مداخله در امور رسیده‪ ،‬و در نقطه مقابل نظریه‬
‫با گسترش نیروی کار دستمزدها را پایین میآورند‪ ،‬تنها‬                                                                   ‫بازار آزاد به عنوان منطق اصلی سرمایهداری جایگزین آن‬
‫نشانهای قابل مشاهده از سیستم نادرست اقتصاد جهانی‬                                                                     ‫گردد‪ .‬نئولیبرالیسم سیاستهای اصلاحی بنیادین خود را بر‬
‫است‪ .‬تساهل چندفرهنگی صرف نظر از جذابیت اخلاقی یا‬                                                                     ‫محور نیازهای جامعه تعریف نموده و آنرا تنها راه درمان‬
‫بشردوستانهای که دارد‪ ،‬عملا استثمار کارگران سفیدپوست را‬
‫باعث میشود‪ .‬این نوع ملیگرایی تهاجمی میتواند علاوه‬

     ‫بر ابعاد نژادی که با خود به همراه میآورد‪ ،‬عناصری‬
   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25   26