Page 22 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۳۸۰ (دوره جديد
P. 22
صفحه22شماره1846
جمعه 1تا ۷مهرماه 1401خورشیدی
ویژگیهای فاشیسم مذهبی معاصر
فقر و فلاکت و نابرابریهای عمیق در همه ابعاد جامعه فاشیست مذهبی به بیرحمانه ترین شکل ممکن سرکوب محمود مسائلی – پرسشها :چگونه فاشیسم معاصر با
است .به عبارت دیگر ،فاشیسم مذهبی که باید آنرا ترجمان میشود .اسلامی کردن فرهنگ یا همان «نازیپروری» مورد پنهان ساختن خود زیر الفاظ فریبنده اصلاحات میکوشد
نئوفاشیسم در لباس مذهب و نهادهای آن نامید ،با تکیه نظر هیتلر با دستیاری یوزف گوبلز ،این توان بالقوه را کانون قدرت سیاسی نظام تمامیتخواه را از خطر مصون
بر مفاهیم فریبنده اقتدار ملی و توسعه نظامی و امنیتی، دارد تا در کوتاهمدت سیطره قدرت عریان و ارتجاعی را نگه دارد؟ و چگونه این نوع فاشیسم توانسته خود را با
هر نوع نگرش درباره توسعهی جامعه را بر مبنای امنیت در جامعه از طریق کنترل افکار عمومی توسعه بخشیده جریانات سرکوب همراه سازد؟ چگونه میتوان با شناخت
فردی و دمکراسیخواهی انکار کرده و آنرا در نطفه خفه و تعمیم دهد ،هرچند که در بلندمدت ،به دلیل تناقضات
میکند .علاوه بر این ،با وجود مخالفت آیینی اسلام با ویژگیهای فاشیسم با آن مقابله کرد؟
اندیشههای چپگرایانه ،عملا اتحاد خود را با بقایای چپ دکتر محمود مسائلی ویژگیهای فاشیسم معاصر
پلاسیده و بازمانده از دوران «جنگ سرد» قوام میبخشد تا ذاتی خویش ،راهی بجز تسلیم در برابر اراده مردم ندارد.
بتواند مفاهیم نادرست خود از «توسعه» را به اجرا بگذارد. به هر جهت همانگونه که در ایران امروز نیز دیده میشود، شاید در هر زمانی این ضرورت را بتوان با جدیت مطرح
این ویژگیها با بیگانههراسی ،دشمنتراشی و رفتارهای میزان تخریب اجتماعی و هدر دادن سرمایههای مادی و ساخت که جریانات فاشیستی با راهزنی باورهای مردم
نژادپرستانه آیینی درمیآمیزد تا بهتر بتواند فهم نادرست سادهاندیش همواره سعی در مشارکت با قدرت سیاسی
و مغرضانه معطوف به حفظ قدرت خویش را در پوشش انسانی حاصل از آن به آسانی قابل جبران نیست. داشتهاند و برای بقای آن میکوشیدهاند .ایران امروز از این
=تاسیس ساز و کارهای تمامیتخواهی همراه با گرایش واقعیتها جدا نیست .با این توضیحات میتوان بر روی
سیاستهای توسعهی عوامفریبانه توضیح دهد. محافظهکار واپسگرا و مخالفت جدی با هر نوع اندیشه مشخصههای نظام فاشیستی به هر شکلی که در جامعه
=تکیه افراطی بر مفاهیم اقتدار ،عظمت و شکوه آیینی وجود داشته و یا ظاهر شود ،توجه نموده و اندیشه را از
توسعه سیاسی و اجتماعی پیشفرضهای اثبات نشده مانند «صدای پای فاشیسم» که
همراه با ضرورت نظامیگری و امنیتیسازی همه امور اساسا نظام فاشیستی تفسیر خاص خود را از مفهوم
در حقیقت نظام فاشیستی مذهبی برای حفظ و استمرار توسعهی جامعه ارائه داده و با تقلیل مفهوم توسعه به مانند کلیشهای مصرف رسانهای پیدا میکند ،نجات داد.
حیات ویرانگر خود از طریق تکیه بر ابعاد روانشناسانه موضوعات امنیتی و صنایع نظامی ،همه توان و سرمایههای اینکه به راستی فاشیسم چیست و چه ویژگیهای
شبهملیگرایی میکوشد ضرورت حضور خویش را به عنوان جامعه را به تباهی و ویرانگری میکشاند که نتیجه آن هراسانگیزی دارد ،میتواند ابزار تحلیلی مناسبی فراهم
پشتیبان و ناجی عظمت مردم و جامعه توجیه کرده و به آورد تا بر اساس آن از میان دو انتخاب ،یعنی عبور از
ضمیر ناخودآگاه تودههای سادهاندیش بقبولاند .بی تردید فاشیسم مذهبی کنونی برای پایان بخشیدن به مصائب مردم
این مفاهیم در هر متن اجتماعی که در آن توسعه دمکراتیک ستمدیده ،و یا حفظ نظام کنونی با طرح ترس حاصل از
اتفاق نیفتاده باشد ،میتواند به بسیج قدرتمند تودههای
مردم بیانجامد .اما به سرعت در پرتو تحولات اجتماعی پیشبینی «صدای پای فاشیسم» ،یکی را انتخاب کرد.
ویژگیهای فریبندگی خود را از دست داده و زمینههای در نوشتار پیشین ابعاد تئوریک فاشیسم به عنوان یک
ایدئولوژی سرکوبگر تمامیتخواه توضیح داده شد .در این
ریزش هواداران فریبخورده خود را فراهم میآورد. نوشتار کوتاه به اختصار ویژگیهای فاشیسم به شکلی ساده
=توسعه و تعمیق ناآگاهیهای اجتماعی عمومی با
و بدون تفصیل بیشتر یادآوری میشود.
توسل به تحمیق سادهاندیشان با باورهای مذهبی =ستایش رهبری خودکامه به عنوان نجاتبخش ابعاد
نظام نئوفاشیست مذهبی با سوء استفاده از باورهای
مذهبی غیر قابل اثبات و از همه مهمتر باورهای تخریب مادی و معنوی مردم
کننده روح و روان مردم و خرافات ،سعی دارد مانع از شکل در نظر داشته باشیم که روحالله خمینی به صراحت این
گرفتن صحیح اندیشه و تأمل و خرد شود .به همین دلیل، داعیه را به عنوان بشارتی رهاییبخش به مردم سادهاندیش
مدارس و مراکز آموزشی ،دستگاههای فرهنگی ،رسانههای معرفی نموده و نقش خود را به عنوان رهبری فرنودین
(کاریزماتیک) تثبیت نمود .حاصل این فریبندگی و اغفال
جمعی ،سیاستگذاریها ،و حتی نهادهای سنتی سیاسی که چهره خود را در بسیج گسترده مردم به نمایش
گذاشت ،جز تباهی منابع مالی ،طبیعی ،و انسانی جامعه و
ابراز پشیمانی از آنچه اتفاق افتاد نبوده است.
=تقدیس یک آیین خاص و جزمی فراتر از عقلانیت و
خرد جمعی
کشاندن ایمان و اعتقادات مردم باورمند به حیطه
ایدئولوژی اسلام سیاسی تمامیشالودههای خردمندی و تأمل
و اندیشه مستقل را که لازمه یک نظام سیاسی دمکراتیک
است به ویرانی کشاند .اسلامیکردن همه ابعاد جامعه،
درست مانند «نازیپروری» اجتماعی و فرهنگی است که در
دوران سلطهی آلمان نازی در آن کشور پیش از جنگ جهانی
دوم اتفاق افتاد .چنین تقدیسی لازمه ضروری و روانشناسانه
فراهم آوردن فضایی است که در آن «پیشوا» و «رهبر» نظام
به عنوان ناجی چهره خود را به نمایش گذاشته اما از قبول
هر نوع مسئولیتی در قبال ویرانی جامعه میگریزد.
=به تسخیر در آوردن همه ابعاد زندگی توسط آیین/
ایدئولوژی حکومتی (نازیپروری)
هدف این تسخیر که از طریق ربودن و در اختیار گرفتن
انحصاری باورهای مردم ناآگاه انجام میشود ،فضایی یکصدا
و یکدست است که در آن هر صدای انتقادی با عنوان
دگراندیشی و یا براندازی نظام تمامیتخواه فاشیست و