Page 24 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۳۸۰ (دوره جديد
P. 24
میخواند طب ِع من مسئو ِل تاریخ است وگر صفحه24شماره1846
بر تیزپای دلکش آوای خود سوار مانم خموش ،هان به وجدانم مرا، جمعه 1تا ۷مهرماه 1401خورشیدی
سوی نقاط دور تاریخ مدیون میکند! =«تعهد»ی که شاعران دوران مشروطه پایبند آن بودند
میراند درباره شعر مشروطیت ایران ()۱۲
به گوهر و در عمل از مفهوم «تعهد» در شعر زمانهی ما و
بر سوی درهها که در آغوش کوهها محمد جلالی چیمه (م .سحر) استنباطی که امروزیان از «شعر و هنر متعهد» دارند بیگانه
خواب و خیال روشن صبحند چهارم و پنجم و ششم پیوندناگسستنی دارد. نبود هرچند در جامعهی آن روزگار از ابعاد نظری و فلسفی
بر سوی هر خراب و هر آباد برای اینکه ببینیم تا چه اندازه زبان شعر نیما متأثر از زبان نظریهی «تعهد در هنر» سخنی در میان نبود ،با وجود این
هر دشت و هر دمن شعر سبک بازگشت یا سبک خراسانی است دو نمونه کوتاه با مروری در آثار و نگاهی به آفرینش ادبی آن دوران ،نابجا
او را صدا بزن یکی به شیوه کلاسیک و یک نمونه در وزن ابداعی خود وی نخواهد بود اگر بگوییم که شعر مشروطه به معنای امروزین
کلمه «شعر متعهد» بوده است .متعهد به آرمان آزادیخواهی
بحث شعر نیما فرصتی جداگانه میطلبد ،ما بابت یادآوری در زیر میخوانید:
این حقیقت که نیما هم به لحاظ زبان شعری و طنین و و تجدد و وطندوستی.
به ویژه به لحاظ وزن به شعر دوران کلاسیک ،و به سبک امسال ۱۱۶سال از ۱۴امرداد ۱۲۸۵که پیروزی انقلاب
خراسانی و عروض قدیم متکیست در اینجا اشاره کردیم تا مشروطه با امضای فرمان توسط مظفرالدین شاه قاجار به
بگوییم که :پیروی از نیما بدون شناخت و ممارست در زبان تشکیل مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی مشروطه
شعر کلاسیک و بدون آشنایی عمیق با اوزان عروضی ممکن
نیست و سخن گفتن از مکتب نیما و پیروی از شیوه او از پیروزی حقوقی خود را به ثبت رساند ،میگذرد.
کسانیکهدرایندوزمینه فاقدتواناییهایبایستهاندچندان شاعر گرامی محمد جلالی چیمه (م .سحر) کتاب خود با
موجه نیست .عروض نیمایی و وزن شعر نیمایی بدون شناخت عنوان «دربارهشعرمشروطیتایران»رابرایانتشاردراختیار
کیهان لندن قرار داده است تا همزمان با سالگردی دیگر از
اوزان کلاسیک شعر فارسی و توانایی در آن ممکن نیست. انقلابی مترقی و آزادیخواهانه که راه زندگی ایرانیان را به سوی
-۲آرمانها و خواستها و مطالبات شاعران دوران جهان مدرن و «ایران نوین» در دوران پهلویها گشود ،منتشر
مشروطیت یعنی قانون ،آزادی ،دموکراسی ،عدالت اجتماعی، شود .کیهان لندن این مجموعه را در بخشهای مختلف در
حقحاکمیتملی ،آموزشوفرهنگهمگانی،روشناندیشی
و خرافاتستیزی و تحدید و کنترل قدرتهای گوناگون و پیچ اختیار خوانندگان قرار میدهد.
*****
دفاع انقلابیون مشروطه از پل « َد َوهچی» در تبریز؛ ۱۹۰۹
بخشپایانی
در پیچ روحانیت شیعه اثنی عشری که اختاپوسوار به روح و نمونه شعر نیما در وزن کلاسیک: طییازدهگفتارپیشین کوشیدیمتاباطرحوارائهیزمینهها
فرهنگ و ثروت مردم ایران چنگ انداخته بود -و اکنون به در سرزمین نیل عقابیست کان عقاب و پیشزمینههای شعر دوران مشروطیت ،تا حدی ویژگیهای
شکل مهیبی همهی توان و نیروی سیاسی و انسانی و مادی همچون شب سیاهست ا ز پای تا به سر شعر مشروطه را به لحاظ زبان و فرم باز شناسیم و بر این مبنا
ملت ایران را یکجا در خدمت این فزونخواهی و جهانخوارگی چشمان او چنان که فروزندگان بر آب از اندیشههای مندرج در آن و ایدهآلهایی که شاعران دوران
سیریناپذیر خود قرار داده -همچنان در دستور روز و مشروطیت منادی آن بودند سخن گفتیم و کوشیدیم خطوط
آرمان اصلی و هدف نخستین مردم ایران و آزادیخواهان و منقارهاش خوف رفتارهاش شر کلی کار و میراث شاعرانهی هریک از آنان را هم در زمینهی
توفندهای شناور و ابریست تن گران
تجددطلباناست. فرم و زبان و هم در حوزهی اندیشه و فکر بیان داریم.
-۳مضمون و درونمایهی شعر شاعرانی همچون دهخدا، در ِکشتگاه خود گشت آو َرد اگر آنچه در این قسمت به عنوان بخش پایانی و نتیجهی
بهار ،صابر ،ایرج ،عشقی ،فرخی ،عارف و لاهوتی که از آزادی وندر گه قرارش بر خاک داده تن گفتارهای پیشین شایستهی بیان است ،میتوان به ترتیب زیر
سخن میگفت و بر پیکر دنیای کهن میکوبید و تح ّجر و سیلیست منجمد ناگه به رهگذر
استبداد را به شلاّق میکشید ،فریادیست که همچنان در پرها فشاند از ت َنش آن آسمان نورد دستهبندیکرد:
گلوی ملت ایران گره خورده و بیان و طرح آنها به حنجره -۱زبان و سبک و شیوه شعر مشروطیت بر شعر دوره
و جسارت و ازخودگذشتگی شاعرانی همچون شاعران دوران پردازد او ،دل از امید پرثمر سبک بازگشت متکی بود .یعنی سبکی که خود نگاهی به
عصر طلایی شعر کهن و به سبک خراسانی داشت و نوعی
مشروطیت نیازمند است. میبینیم که اگرچه رگههایی از جستجوگری و نوآوری در نوزایی در زبان شعر به شمار میرفت و از دوران زندیه تا
بخش مهمی از این آرمانها که از مشروطیت تا امروز به
همت روشنفکران و نیروهای مبارز جان برکف و با تقدیم ابیات احساس میشود ،با اینهمه شعر زنگ زبان کلاسیک دارد اواخر قاجار ادامه یافت.
کشته و زندانی ،زمینهی انقلاب ۵۷را فراهم ساخته بود ،به شاعران دوران مشروطیت به لحاظ زبان شعری فرزندان
و قصاید کسانی چون ناصرخسرو را به یاد میآورد ،هم از لحاظ سبک بازگشت بودند و بزرگانی چون قائم مقام فراهانی،
باد غارت رفته و همچنان دست نایافتنی باقی مانده است. فتحالله خان شیبانی و ادیبالممالک فراهانی با پرداختن به
آزادی ،عدالت اجتماعی ،حاکمیت ملی و قانون، زبانوهمبهلحاظوزن«:پرهافشاندازت َنشآنآسماننورد» مسائل اجتماعی و گاه سیاسی و بهرهوری از زبان شعر برای
و وزن سنگینش مفعول فاعلات و مفاعیل و فاعلن الی آخر. ایجاد تحرک و بیداری مردم درجامعهای گرفتار سکون ،در
حقیقت نقش رابط و واسطه میان شاعران عصر مشروطه با
همچنین است زبان و طنین و وزن و زنگ در بسیاری از شاعران سبک بازگشت در دوران زندیه و قاجار ایفا کردند.
جالب است بدانیم که نیما یوشیج هم که مبدع و مبتکر
شعرهایی که نیما با شیوهی ابداعی خود سروده است: سبکی نو در شعر فارسی معاصر شمرده میشود ازپی همین
جیب سحر شکافته زآوای خود خروس شاعران مشروطه یعنی دهخدا ،بهار ،ایرج و لاهوتی و عشقی
(که دوست نزدیک او بود و نخستین شعرهای نیما را در
رونامهاش «قرن بیستم» چاپ کرده بود) آمد.
زبان شعر نیما ،هم آنچه در سبک کلاسیک و هم آنچه در
اوزان نیمایی سروده ،همچون دیگر شاعران از نظر زبان و
شیوهیبیان،ونهازنظرشکل،ومضمونونگاه،متکیبهزبان
شعری سبک خراسانی است و از این بابت نیما نیز همچون
دیگران وامدار شعر دورهی بازگشت محسوب میشود.
بیهوده نیست که برجستهترین شاعری که پس از نیما
توانست نوآوریهای او را در زمینه وزن آزاد عروضی ،به
شیوهای روشمند تبیین کند مهدی اخوان ثالث بود که زبان
شعرش با زبان سبک خراسانی یعنی شاعران کلاسیک قرن