Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۱ (دوره جديد
P. 14
قشرهای ایران علیه ابزار سرکوب تبدیل شد و آن گروههایی وقتی زنان چهرهی صفحه14شماره184۷
اجتماعی که تا چند وقت پیش نیروهای انتظامی نظام به کریه جمهوری جمعه ۸تا 14مهرماه 1401خورشیدی
ویژه پلیس گشت ارشاد اسلامی را حافظ و پاسدار قوانین اسلامی را از پس
و مقررات اجتماعی میدانستند هم امروز نظرشان در «حجاب قدرت» =پس از انقلاب اسلامی زنان بیحجابی که در زمان
قبال این نیروها عوض شده است .هیچکس از سران رژیم بیرون میکشند شاه بدون ترس و وحشت از هیچکس در خیابانهای
و دستگاه آن نمیتواند ادعا کند که تصمیم برای تحمیل شهرها موهای خود را آزادانه پریشان میکردند ،در رعب
حجاب اجباری از سال ۱۹۸۲مبتنی بر مقبولیت اجتماعی مهساامینی/طرحبرایکیهانلندنازمهدیمرادی و وحشت فرو رفتند .عناصر رژیم بر آمده از تحولات
فراگیر یا همهجانبه مردم ایران بوده است ،حتی اگر اغلب ۱۹۷۹خود را در جایگاه نگهبان قوانین اسلام و شریعت و
ایرانیها از اقشار و طبقات اجتماعی مختلف اعم از از ارتکاب چنین اعمالی دست میکشیدند و ارگانهای مبارزه با فسق و فجور و دیگر عقدههای مربوط به عقاید
مذهبی و غیرمذهبی در همه پرسی نوع نظام که به گفته رژیم و بازویهای سرکوب ،رعب و وحشت که مردم را به و موقعیت روانی و شخصی رهبران این رژیم قرار داده و
رسانههای رسمی جمهوری اسلامی ۹۸درصد مردم ایران در اسم دفاع از دین و احکام آن اسیر کرده و شدیدترین نوع از آن زمان تا کنون با سرکوب شدید به دنبال تحمیل این
مارس ۱۹۷۹که نتایج آن در اول آوریل ۱۹۷۹اعلام شد ،به خشونت را برای جلوگیری از هر اندیشه مخالف و معترض
جمهوری اسلامی رای مثبت داده باشند به خاطر وعدههایی به این نوع جنایتها به کار میبرند و درهای زندان را برای عقاید بر دیگران هستند.
بود که روحالله خمینی بنیانگذار نظام در پاریس دو ماه قبل پذیرفتن معترضان یا منتقدانی که به اتهام هدف قرار دادن =قتل حکومتی مهسا مبارزات مردم ایران را وارد مرحله
مبانی «دین و احکام الهی» باز کردهاند ،همچنان به عملکرد جدیدی کرد و نبرد تازهای را برای دستیابی به حقوقی که
از بازگشت به ایران به ملت ایران داده بود. و اقدامات خود ادامه می دادند چرا که پیش از این نیز رژیم ۴۲سال مردم ایران را از آنها محروم کرده سبب
خمینی بعدها برخلاف وعدههای خود در باره آزادی، اتفاقات مشابهی رخ داده و پلیس و دستگاه سرکوب دینی شده است .اگر رژیم جمهوری اسلامی تا حالا ابائی از
دموکراسی ،تکثرگرایی فکری ،سیاسی و حزبی ،عمل کرد و رژیم به هر طریقی اعتراضات مردم را با ابزار سرکوب مهار خطرات و تهدیدات ناشی از سیاستهای غلط اقتصادی،
خیابانهای شهرهای بزرگ از جمله پایتخت ،تهران ،تبدیل میکرد و از تبدیل شدن آن به یک موضوع گسترده در افکار بینالمللی و حتی برنامه هستهای خود که ایران را در کوره
به جولانگاهی برای گشتهای کمیته و سپس پاسداران شد تحریمهای طولانی و پیچیده فرو برده ،احساس نمیکرد،
که به دنبال سرکوب هر اندیشه مخالفی بوده و هستند. عمومی جلوگیری مینمود. اینبار اما مجبور است واقعیتها را درک کند و برخی اصول،
زنان بیحجابی که در زمان شاه بدون ترس و وحشت از اما اینبار رژیم و نهادها و متولیان احکام شریعت نظام، بدیهیات و مقدسات نظام دینی را برای تداوم قدرت ،حفظ
هیچکس در خیابانهای شهرها موهای خود را آزادانه انتظار نداشتند که قتل ژینا امینی چنین واکنشی را در نظام و جلوگیری از سقوط ناگهانی ،قربانی کند پیش از
پریشان میکردند ،در رعب و وحشت فرو رفتند .عناصر جامعه ایران به همراه داشته باشد .اینبار رژیم از لباس آنکه انباشت چهار دهه ظلم و ستم علیه مردم ،آن را با
رژیم بر آمده از تحولات ۱۹۷۹خود را در جایگاه نگهبان دین و مذهبی که مروج آن است عریان شد بطوری که
قوانین اسلام و شریعت و مبارزه با فسق و فجور و دیگر شخصیتهای دینی چون آیتالله اسدالله بیات زنجانی خطر سرنگونی مواجه سازد.
عقدههای مربوط به عقاید و موقعیت روانی و شخصی حسن فحص (ایندیپندنت عربی) – «ژینا» در زبان کردی
رهبران این رژیم قرار داده و از آن زمان تا کنون با سرکوب علیه آن موضع گرفتند. به معنای «زندگیبخش» یا «نوید زندگی» یا خود زندگی
مرگ مهسا به یک اعتراض سراسری و موضوع عمومی همه است و در زبان فارسی باستان به معنای «زن پیروز» و در
شدید به دنبال تحمیل این عقاید بر دیگران هستند. زبان فرانسوی «نابغه و باهوش» و در ایتالیایی نام نوعی
طی این مدت خود عناصر گشت ارشاد اسلامی نیز
بیاخلاقیها و فسادهای زیادی را مرتکب شدند .کافیست گل سرخ است.
یک رسوایی پلیس ارشاد و حافظان احکام شرعی آن را با وجود تعدد نامها و معانی «ژینا» ،نام دختری به نام
یادآوری کنیم که قهرمانش فرماندهی پلیس تهران با یکی «مهسا امینی» اهل شهرستان سقز در استان کردستان در
از دستیارانش بود که در حال مستی با تعدادی زن هرزه در شمال غرب ایران در تاریخ این کشور جاودانه خواهد ماند.
حال عیش و نوش که به صورت برهنه و مست اقامه نماز ژینا دختری که روز ۲۲شهریور ۱۴۰۱از ایستگاه مترو
توسط مأموران گشت ارشاد اسلامی و «امنیت اخلاقی»
میکردند دستگیر شدند. دستگیر و به یکی از مراکز به اصطلاح ارشاد شمال شهر برده
فساد گسترده ساختار رژیم تهران را چنان فرسوده کرده که
خود پاسداران مجری این احکام دیگر به این قوانین اعتقادی شد و در آنجا به قتل رسید.
ندارند اما میخواهند با زور بر مردم ایران تحمیل کنند تا دختری که به همراهی خانواده برای گشت و گذار به
در خدمت عقدههای روانی ،اجتماعی و اخلاقی مجموعه پایتخت وطن خود سفر کرده بود .پایتختی که پاسدارانش
میبایست حافظ گروهها و مؤلفههایی باشند که هویت
اقلیت باشد. جمعی ایرانیان را تشکیل میدهند .پاسدارانی که باید
از این رو ،رژیم و حکومت در واکنش به قتل مهسا امینی نگهبان رویاها و امیدهای فرزندان ایران باشند نه قاتل آنها.
تلاش دارد پیامدهای اجتماعی و عقیدتی آن را درک کند و «ژینا» یا مهسا که به معنی «ماهگون» یا «مانند ماه»
احتمالا برای برچیدن دستگاه گشت ارشاد اسلامی تصمیم است ،بنا به روایت رسمی پاسداران «شرع و شریعت و
اخلاق» پلیس دینی جمهوری اسلامی ،قلبش طاقت بازداشت
بگیرد . را نداشت ،به همین دلیل بیهوش شد و در میان دیگر
تلاش جمهوری اسلامی برای درک مسئولیت این شکست همسالان دختر بازداشت شده در محاصره گروهی نادان و
چیست؟ رژیم تلاش میکند مسئولیت این جنایت را بر دوش ناآگاه از هر ارزش انسانی ،دینی و حقوقی به زمین افتاد.
نهادهای تخصصی و شورای عالی انقلاب فرهنگی بگذارد و سپس طبق روایت رسمی پاسداران ،ژینا از وحشت و ترس
با متهم کردن آنها به ناتوانی در تدوین سیاستهای دینی اینکه دستان مجریان حدود شریعت و قدرت او را لمس،
و اخلاقی در راستای اهداف و مصالح اجتماعی رژیم ،از شکنجه و یا توبیخ کنند ،ارگانهای بدن جواناش شروع به
خونریزی کرد! این دروغ را کسی باور نمیکند .واقعیت و
پیامدهای منفی این جنایت بگریزد. حقیقت چیزی دیگریست .خونریزی ژینا خود گواهی آنچه
رژیم تصمیم ندارد در مقابل جنبشهای حقوقی مردم
عقبنشینی کند زیرا از گشودن درها به روی رویدادهای هاست که بر او گذشت.
خونریزی ژینا آنهم در حضور پزشکان و پزشکی قانونی
خطرناکتر و دادن امتیازات گستردهتر در آینده میترسد. و مجریان به اصطلاح قانون و شریعت نظام ،گواهی
شکی نیست که زنان ایرانی در طول چهار دهه دیگری است بر اینکه این پاسداران «دین قدرت» برای
گذشته توانستهاند در برابر «حجاب اجباری» با ساز و ریختن خونهای دیگر جهت حفاظت از «شریعت قدرت»
کارها و ابتکارهای خود به دور از چشم رژیم اسلامی با
محدودیتهای تحمیل شده مبارزه کنند و در لحظاتی آمادهاند.
اگر قتل مهسا امینی یک یا دو سال یا حتی یک ماه پیش
حساس رژیم را به چالش بکشند. اتفاق میافتاد ،هیچیک از گروههای رژیم و مرجعیت و
نهادهای آن نه از این حادثه درس عبرت میگرفتند و نه