Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۷ (دوره جديد
P. 12
معمایی بهنام هویدا ()۹ صفحه12شماره1853
جمعه ۲0تا ۲۶آبانماه 1401خورشیدی
هویدا خود را به داریوش فروهر تسلیم كرد
نوشته دكتر عباس میانی برخورد فروهر با هویدا محترمانه بود ولی تصمیمی كه در باره انتقال وی به مدرسه
رفاه گرفت نتیجه خوبی نداشت
مأمورین ساواك در آخرین ساعت به هویدا فرصت دادند كه از زندان بگریزد و
پنهان شود اما هویدا نپذیرفت بازنشر
(تاریخ نشر در کیهان لندن :خرداد تا مهرماه ۱۳۸۰شمارههای ) ۸۶۱-۸۷۷
بختیار وقتی به نخست وزیری رسید كه از شاه و رژیم شاهنشاهی جز سایهای بر جای نمانده بود دكتر عباس میانی ،متن انگلیسی كتاب خود را با
مانند بسیاری از سیاستهای خود شاه تنها نوشداروی بعداز خروج از ایران ،همواره تأكید و تصریح داشت كه اعلان عنوان Persian Sphinxانتشار داد.
مرگ سهراب بود. بی طرفی ارتش در جلسه فرماندهان ارتش به تصویب
رسید و هیچ زمینه دیگری نداشت ولی اسناد سفارت «اسفنكس» در اساطیر نام یك موجود افسانهایست
با اعلان بیطرفی ارتش ،نگهبانان هویدا كه همه عضو آمریكا در ایران از داستانی دیگر حكایت میكند .بر اساس
ساواك بودند ،از بیم جان گریختند .به هویدا هم توصیه این اسناد ،در عصر یازدهم فوریه ،قرهباغی ،رئیس ستاد با كله انسان و اندام شیر كه بر دروازه شهری نشسته
كردند فرار كند .برای تسهیل كارش كلید یك اتومبیل و ارتش ،بختیار نخست وزیر ،و بازرگان با یكدیگر دیدار
یك قبضه هفتتیر در اختیارش قرار دادند .هویدا توصیه كردند و «قرار شد كه قرهباغی نیروهای ارتش را از تهران بود و هر كس میخواست وارد شهر شود مجبور بود به
نگهبانان خود را نادیده گرفت .به جای فرار ،به دكتر فرشته خارج كند و شهر را در اختیار نیروهای انقلابی بگذارد».
انشاء زنگ زد و گفت میخواهد خود را تسلیم مقامات بدین سان،گام نخست در خنثی كردن ارتش ،و تسهیل معمایی كه او مطرح میكرد پاسخ دهد .اگر پاسخش
جدید كند و از فرشته خواست كه ترتیب این كار را فراهم صحیح بود ،اجازه ورود مییافت و ال ّا سرش به باد
كند .در كشاكش این تصمیمات ،هویدا به یك نفر دیگر هم روی كار آمدن روحانیون برداشته شد.
زنگ زد .یك هفته پیش .لیلا امامی برای درمان دندانهایش با اعلان بیطرفی ارتش سربازان یا از پاسگاهها و میرفت.
به پاریس رفته بود .آخرین دیدارش با هویدا به مشاجرهای سربازخانهها گریختند ،یا اگر در خیابان ها مستقر بودند،
لفظی انجامیده بود .لیلا از برخورد هویدا با شاه عصبانی به سربازخانهها بازگشتند .در تمام این دوران ،هویدا هنوز این كلمه اما به معنی شخص پیچیده و مرموز وارد
شده بود .میگفت برخورد او انفعالی و زبونانه است .حال در انتظار یك كودتای نظامی بود .بعد ها البته معلوم
كه هویدا چارهای جز انتظار نداشت ،به پاریس زنگ زد شد كه انتظارش یكسره هم دون كیشوت وار نبود .روز زبانهای اروپایی شده و به كسانی اطاق میشود كه
و جویای احوال لیلا شد .لیلا كه اخبار ایران را از طریق پس از اعلان بیطرفی ارتش ،درست چند ساعت بعد از
مطبوعات فرانسوی دنبال میكرد پاسخ داد كه« ،من را ول آنكه بسیاری از سران ارتش بازداشت شده بودند ،سفارت نمیتوان از اسرار و افكارشان سر درآورد.
كن ،حال تو مهم است .چطوری؟» هویدا جواب داد كه امریكا در تهران تلگرافی از كاخ سفید دریافت كرد .دولت
حال خودش بد نیست ،ولی نگران وضع مملكت است .لیلا امریكا از این طریق موافقت خود را با یك كودتای نظامی آیا هویدا واقعا چنین پدیدهای بود و باقی ماندن او در
توصیه كرد كه هویدا از فرصت استفاده كند و هر چه زودتر از سوی ارتشیان ایران اعلام كرد .واقعیت این بودكه پیشتر،
از محبسش فرار كند .هویدا پینشهاد لیلا را هم نپذیرفت همین كاخ سفید ،ژنرال هویزر را به این كشور فرستاده مقام نخست وزیری به مدت سیزده سال یك معماست؟
میگفت «دلیلی ندارم بترسم ،كاری نكردهام .میخواهم بود تا ارتش ایرا ن را از اقدام به كودتای در دفاع از شاه
خودم را تسلیم كنم .به دوستان فرانسویام خبر بده ».و این برحذر كند .به فرماندهان گفته بود امریكا چنین كودتایی قضاوت در این مورد با خواننده كتاب است كه به
را برنخواهد تابید .طبعاً تصمیم جدید دولت امریكا نیز
واپسین گفتگوی تلفنی هویدا بود. لطف شش سال كار نویسنده و گفتگوی او با دوستان و
دشمنان و مخالفان و موافقان هویدا ،با شخصیت وی از
زوایای مختلف آشنایی پیدا میكند.
چنان كه قبا نوشتیم ،هرآینه آگاهان و صاحبنظران
در باره این كتاب و مندرجات آن نظری داشته باشند
ما استقبال میكنیم به شرط آن كه هدف ،روشنتر شدن
موضوعات و كمك به تصحیح و تكمیل تاریخ باشد.
شاه در ۲۶دی ماه ،درست یك روز بعد از رأی اعتماد
مجلس به كابینه شاپور بختیار ،از ایران خارج شد .بختیار
عمری در جبهه ملی علیه رژیم شاه مبارزه كرده بود و
زمانی نخست وزیر شد كه از جلال و جبروت این مقام
و قدرت سیاسی آن ،جز هالهای رنگ باخته چیزی باقی
نمانده بود .در واقع از همان روز اول صدارت بختیار،
معلوم بود كه بخت پیروزی چندانی ندارد .نیروهای
عرفی مسلك جامعه از او حمایتی نكردند .جبهه ملی او
را از صفوف خود اخراج كرد و ارتش هم به او اعتمادی
نداشت .به علاوه از اوایل فوریه سفارت امریكا نیز نظر
خود را در مورد آینده ایران تغییر داد و به این نتیجه
رسید كه« ،به تخمین ما ،جنبش اسلامی شیعیان ایران،
به رهبری آیتالله خمینی ،به مراتب متشكلتر .روشن
اندیشتر ،و ضد كمونیستتر از آن چیزی است كه مخالفان
اسلام تا كنون به ما القاء كرده بودند .بعید نیست در
جریان حكومت كردن ،نوعی وحدت و همكاری میان
نیروهای روشنفكری ضد روحانی و روحانیون پدید آید و
حاصل چنین دموكراسی ،چیزی در مقوله دموكراسی غربی
میتواند بود».
بختیار در نخستین هفته صدارتش ،ساواك را منحل كرد.
ولی آنچه به راستی نشان پایان عصر پهلوی و صدارت
بختیار محسوب میشد« ،اعلامیه بی طرفی ارتش» بود.
میبینیم كه در ۲۲بهمن ۱۳۵۷دیدار مهمی میان قرهباغی
و بختیار و بازرگان صورت گرفت .در واقع قرهباغی پس از