Page 11 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۷ (دوره جديد
P. 11
صفحه11شماره18۷3 بازنشر خبر اول مطبوعات فرانسه در نیمۀ دوم ماه اوت
جمعه 14تا پنجشنبه ۲0آوریل ۲0۲3 اختصاص داشت به ماجراهای یک بچهباز (pedophile
دستدادنیاندادنمسألهایناست!()۱۰
خانه هم آنان را به پرهیز از گناه وامیدارد .هستند البته )۶۱ساله :فرانسیس ادوارد ،اِورارد.
انسانهایی که برای بستن زانوی شتر لگامگسیختۀ غرایز و قانون زمینی و قانون غروب چهارشنبه پانزدهم اوت ،مصطفی «ک» یک
نفسانیات ،لزوماً احتیاج به مسلمان بودن یا نصارا و گبر و آسمانی عربتبار مقیم «روبه» در شمال فرانسه ،پلیس را از ربوده
یهود بودن ندارند اما اکثراً مردم این طور نیستند .نیاز به شدن پسر پنجسالهاش «انیس» آگاه کرد .بلافاصله ،با اعلام
دین از همین رو پیدا شده و ادیان بر اساس همین نیاز ( کیهان لندن شماره ) ۱۱۷۴-۱۱۶۳ این خبر بهوسیلۀ رادیو و تلویزیون ،از همۀ کسانی که
بشری ،بهرغم همۀ تحولات دنیا و ورود به عصر تسخیر تیر تا مهر ۱۳۸۶ میتوانستند اطلاعی بدهند مددخواهی شد .اطلاعاتی که
فضا ،همچنان با همان باورهای هزاران ساله باقی و برقرار یک کافهچی و یک رانندۀ تاکسی در اختیار پلیس گذاردند
احمد احـرار به یافتن انیس ،ساعاتی پس از ربوده شدن وی انجامید.
ماندهاند. پسرک را در پستوی یک گاراژ یافتند در حالی که دستهایش
نخستوزیری دکتر جمشید آموزگار مصادف بود با آغاز مخاطب قرار داده فرمود که حال شتر گمشدۀ تو به کجا از پشت بسته شده و مورد آزار و تجاوز جنسی قرار گرفته
بحران در لبنان .ایشان روزی در یک گفتگوی خصوصی رسید؟ حرث جواب داد که اسلام زانوی او بربست! بود .با شناسایی و دستگیری مجرم ،این ماجرا یک جنجال
نظر مرا دربارۀ وقایع لبنان جویا شد .گفتم من هیچ خبری و قضائی به دنبال آورد زیرا جرم بهوسیلۀ یک مجرم
تخصصی در این زمینه ندارم ،اما شما یک ایرانی در آنجا تفصیل این اجمال آن که حرث در مدینه جمیلهای دید با سابقه ،تنها یک ماه و چند روز پس از آزادی وی صورت
دارید بهنام موسی صدر که هم در لبنان و هم در سوریه که روغن گاو میفروخت .دلش به این جمیله میل کرده
از احترام و اعتبار زیادی برخوردار است و در شرایط تدبیری اندیشید و با او گفت روغنی به ازین داری؟ گفت گرفته بود.
کنونی میتوان از وجودش استفاده کرد در حالی که بر «فرانسیس اِورارد» بیدرنگ به ارتکاب جرم اعتراف کرد.
اثر بعضی سعایتها بین او با شاه و دولت ایران اختلاف دارم ،اما در خانه است. گذشته از قرائن و شواهد ،پرونده و سوابق کیفری او جای
حرث با آن زن به حجرۀ او رفته ،زن مشگی بگشود و انکار باقی نمیگذاشت .او در فاصلۀ سالهای ۱۹۷۳تا ۱۹۸۴
افتاده و مورد بیمهری قرار گرفته است. حرث چاشنی کرد و گفت بهتر از این میخواهم .عورت سه بار بهاتهام چهار فقره تجاوز جنسی به اطفال نابالغ
دکتر آموزگار با موضوع آشنا نبود .بر اساس مطالبی که (زن) سر مشگ را به دست گرفته حرث مشگ دیگر را باز بازداشت و زندانی شده بود .هر بار که آزادی خود را
من گفتم یادداشت برداشت و در جیب گذاشت .هفتۀ کرده بعد از آن برخاسته به آن ضعیفه گفت سر خیک باز می یافت کار کثیفش را از سر میگرفت و به زندان
بعد ،وقتی ایشان را دیدم دلچرکین و گرفته بهنظر را بگیر که شتر من گریخت .زن گفت صبر کن تا سر این
میرسید .معلوم شد در صدد اقدام برآمده و مطلب را مشگ را ببندم .حرث گفت بستان که شتر من رفت و اگر بازمیگشت.
با اعلیحضرت در میان گذارده و بهتندی جواب شنیده که نگیری رها میکنم .زن با ناچاری سر مشگ را به دست در ۱۹۸۷دورۀ دهساله مجازاتش به آخر رسید و آزاد شد
شما بهتر است به اصلاحات اداری و اقتصادی بپردازید و دیگر گرفت و حرث چون دستهای او را در بند دید بر کفل ولی چند ماه بیشتر طول نکشید که با دو پروندۀ جدید،
این گونه امور را بگذارید به عهدۀ وزیر دربار (هویدا) که او نشسته شروع به انجام مقصود کرد و زن هرچند حرکت حاکی از ربودن دو پسربچه و تجاوز به آنها دیگربار در
وارد به کم و کیف قضایاست .بعد هم به او گفته شده بود کرد فایدهای بر آن مترتب نشد بل مزید علت گشت. برابر دادگاه قرار گرفت .بهدلیل تکرار جرم ،دادگاه ۲۷سال
موسی صدر مبالغی از اعلیحضرت گرفته که خرج احداث لاجرم ،بالضروره تن درداد و آنچه س ّید عالم فرمود اشاره زندان برایش مقرر داشت .پس از گذراندن دوسوم دوران
بیمارستان و دیگر تأسیسات برای شیعیان لبنان کند و آن مجازات ،مشمول تخفیف قانونی قرار گرفت و در ژوئیه
بدین معنی بود»! سال جاری زندان را ترک گفت با قید این تعهد که محل
پول را بالا کشیده است. فضیلت دین (هر دینی) همین است که قانون آن در اقامت خود را همواره به پلیس قضائی اطلاع دهد و در
شرمنده از این که باعث چنان برخوردی شده بودم گفتم جان و تن آدمیان جای میگیرد و ترس از خدا در پستوی
من در این باره نه چیزی میدانم و نه میتوانم قضاوتی تحت مراقبت ویژه باشد.
داشته باشم .اما شما خودتان وزیر دارایی بودهاید. مسؤولان زندان میگویند ما یقین داشتیم که بهزودی
میدانید که بازاریان برای فرار از پرداخت مالیات ،با فرانسیس را در اینجا پذیرا خواهیم بود ولی در مقابل
وجود قوانین سختگیرانه و تشکیلات وسیع و تواناییهای قانون کاری از دستمان ساخته نبود .او دوسوم دوران
دستگاه وصول ،چه ترفندها بهکار میبرند و چه حقهها محکومیتش را گذرانده بود و طبق قانون میتوانست از
میزنند ،از جعل دفاتر دخل و خرج تا چرب کردن سبیل
مأموران مالیاتی .اما همینها ،بی آن که از دولت و قوانین مقررات بخشودگی بقیه دوران مجازات استفاده کند.
دولتی بترسند ،بی آن که برایشان پیشآگهی مالیاتی صادر روانپزشکان نیز ،بهموجب اسناد موجود در پرونده،
شود ،بی آن که مأمور وصول بالای سرشان ایستاده فرانسیس را یک مفسد علاجناپذیر تشخیص داده بودند
باشد خودشان با دقت ،صنار صنار بدهی شرعی خود را که وجودش در جامعه خطرناک است .با این حال ،قانون
محاسبه میکنند ،آن را میبرند نزد ملا و مجتهد .دستش
را میبوسند ،میگذارند در برابرش .نه رسید میگیرند و نه کمکش کرد و آزاد شد تا بار دیگر قانونشکنی کند.
میپرسند این پول را به چه مصرف خواهی رساند .موسی در بازجویی ،هنگامی که از فرانسیس سؤال شد چرا هنوز
صدر یک روحانی برجسته است و آخوند محله نیست ،با نفسی تازه نکرده ،مرتکب جرمی شدی که میدانستی
آن وزن و اعتباری که دارد بعید بهنظر میرسد پول از شاه تکرار آن ترا برای همیشه از آزادی محروم خواهد ساخت،
مرد بدسابقه پاسخ داد «پسرک غریزه جنسی مرا تحریک
یا دولت گرفته و خورده باشد. کرد .غریزه از من و ارادۀ من قویتر است .قانون هم
پشتوانه انقلابی که به سقوط رژیم پادشاهی و روی
کار آمدن رژیم فعلی انجامید این گونه اعتقادات مذهبی نمیتواند آن را مهار کند»!
بود .اکثریتی از مردم ایران که به انقلاب پیوستند برایشان این حقیقتی است که غریزه در بسیاری موارد از قانون
باورکردنی نبود که دعوا بر سر لحاف ملاست .نمیتوانستند قویتر است و وقتی غریزه غالب میشود ،کسی که دچار
بپذیرند که ملا در طلب قدرت است و وقتی به قدرت ضعف نفس باشد اراده مقاومت از دست میدهد و
دست یافت دین و مملکت ،هر دو را قربانی مطامع مرتکب جرم میشود .به همین دلیل است که در بعضی
و منافع خود میکند .شمر چکمهپوش را در شقاوت و کشورها ،اثبات این ادعا که متهم در زمان ارتکاب جرم
بیدادگری پشت سر میگذارد .دست حاکمان مال اندوز مسلوبالاراده بوده است ،جزو «علل مخففه» و مج ّوز
را در مقام آزمندی از پشت میبندد .قانون زمینی و
قانون آسمانی ،هر دو را بازیچه قرار میدهد و اعتباری تخفیف مجازات بهشمار میآید.
نه برای آن باقی میگذارد و نه برای این .چنان که دیدیم در برابر نفسانیات ،قانون آسمانی بهمراتب قاطعتر عمل
و میبینیم. میکند تا قانون زمینی.
در «زینتالمجالس» آمده است:
ادامه دارد «نوبتی حضرت مقدس نبوی حرثبن جابر را طلبیده