Page 11 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۰ (دوره جديد
P. 11
صفحه11شماره18۷۶
جمعه ۵تا پنجشنبه 11مه ۲0۲۳
بازنشر
مشاوره
برای مردن
( کیهان لندن شماره ) ۱۱۷6
مهر ۱۳۸6
گورستان «پرلاشز» پاریس -آرامگاه صادق هدایت احمد احـرار
دوازده صفحه گزارش دیدار با ملکالموت ،اسلام مینویسد او یک شب تا صبح با مرگ کشمکش داشت و در تمام این در گورستان «پرلاشز» پاریس ،اندکی پایینتر از آرامگاه
«تا هوا بکلی روشن نشده و وقت نگذشته دست بهکار مدت ،حال و وضع خود را مینوشت .اسلام ،هم نویسنده، صادق هدایت ،نام یک ایرانی بر سنگی نقش بسته است:
شوم که بالاخره اینجا هم شکست خوردم .کار تمیز از آب هم شاعر ،هم نقاش و هم خطاط بود .ابتدا با خط خوش
درنیامد و کثافتکاری شد .ببخشید» .علتش این بود که رفیق وصیتنامهاش را مینویسد .بعد ،تریاک میخورد و بهانتظار اسلام کاظمیه.
فقید ما نمیدانست در عصر حاضر برای خودکشی باید قبلاً مینشیند ولی اثری از مرگ ظاهر نمیشود .یادداشتهای اسلام ،که او نیز از طایفه اهل قلم بود ،نزدیک به نیم
با یک متخصص مشورت کرد تا کار تمیز انجام شود .من هم قرن پس از خودکشی هدایت ،همان راه را برای پیوستن به
نمیدانستم تا همین چند روز پیش که شرحی دربارۀ آقای خودش ،از این لحظهها ،خواندنی است: هفتهزار سالگان برگزید با این تفاوت که هدایت از فرط
«من در چند ماه پیش که خیال خودکشی و راحت شدن دلزدگی نسبت به جهانی که آن را ترک میگفت آخرین
«تون وینک» مشاور خودکشی خواندم. آرام و همراه با نشئه به سرم زد یک مثقال و نیم (تریاک) نوشتههای خود را قبل از مرگ پاره کرد و دور ریخت .اسلام
تون وینک اهل هلند ،دکتر در فلسفه و مشاور خودکشی از آن بیوک آقای ترک به قیمت گران خریدم ،مقدار کمی کاظمیه ،تا واپسین لحظه زندگی قلم را در دست فشرد و
است .در هلند« ،اُتانازی» یا مرگ با کمک پزشک (شاید هم جنس اعلای سناتوری قبل از انقلاب متعلق به مرحوم...
واژۀ مرگدرمانی ترجمۀ سادهتر و بهتری برای euthanasie از مدتها پیش ،از رفیق عزیزی به دست من رسیده بود شرح دیدارش را با مرگ بر روی کاغذ آورد.
باشد) از سال ۲۰۰۲قانونی شناخته شد و پزشک مجاز است همه را برای روز مبادا نگهداشته بودم و کسی نمیدانست. دربارۀ خودکشی هدایت بسیار نوشتهاند .یکی از آخرین
به زندگی بیمارانی که امیدی به نجاتشان نیست و از بیماری اول آن یک مثقال و نیم خریداری را با دقت پودر کردم و نوشتهها ،خاطرهای از دکتر هوشنگ کاووسی است که آن
غیر قابل علاج رنج میبرند خاتمه دهد اما کمک به خودکشی در کپسولهای پیچیده در خمیر نان خوردم .بهعلاوۀ غذای زمان در پاریس تحصیل میکرد« :دکتر حسن شهید نورائی،
مجاز نیست .اکنون طرفداران خودکشی تمیز نیز انجمنی شور و یک بطری شراب و نیم بطری ویسکی که هر یک یکی از یاران هدایت و خانلری در این هنگام در پاریس
تشکیل دادهاند بهنام «بنیاد افق» و برای مجاز شناخته شدن میگویند برایم س ّم مهلک است( .قبل از ساعت ۱۲شب) میزیست و از بیماری کلیه در رنج بود .ما دانشجویان گاهگاه
«اتو ـ اتانازی» فعالیت میکنند .دکتر تونوینک ،که عمری مخفی نماناد که در نوشتن ،ساعتی بعد قدری دستم لرزید و به دیدارش میرفتیم ،بهویژه در آخرین روزهای حیاتش...
است در موضوع خودکشی مطالعه میکند و چندین کتاب، چرتم برد و فکر کردم شکر خدا تمام شد ولی پیداست کاری یک روز ناگهان دانستیم که در اثر همین بیماری فوت کرده
ازجمله کتابی بهنام «فلسفه و عمل» در زمینۀ خودکشی نیست .دارم شام میخورم ،مینویسم ،و بقیه سم را که پودر است .عدهای از دانشجویان برای شرکت در تشییع جنازۀ
کردهام و از عصر در خمیر نان کپسول کردهام یکی یکی او به خانهاش رفتیم .همینطور که در حیاط مشجر زیبای
نوشته است با این بنیاد همکاری دارد. میاندازم بالا و رویش شراب .اما اختراع دیگری هم برخاستم خانه در انتظار رسیدن اتومبیل مخصوص حمل جنازه بودیم،
بنیاد افق « »Einderمراکزی برای گفت و گو دربارۀ و کردم .دنیا را چه دیدی ،شاید چیزی که این بیوک آقای دوست دانشجویم ،سعید فاطمی ،که از راه میرسید به من
خودکشی و شیوههای مختلف آن دایر ساخته است که ترک ترکیه میفروشد قلابی باشد .باید بهوسیلۀ مؤثرتری گفت میگویند دیشب صادق هدایت در خانهاش خودکشی
بهگفتۀ دکتر تونوینک ،هدف گفت و گوها تشویق مردم هم دست زد( ...پنج دقیقه فاصله) اختراع کامل شد .یک کرده ...خبر ناگهانی و حیرتآور بود چون که دو سه روز
به مردن نیست .هدف ،یاری دادن به آنهاست تا دربارۀ کیسه پلاستیکی و خفگی .الآن ملنگم و خوشحالم که راحت پیشتر هدایت و یکی از دوستانش را در یکی از کافههای
کاری که میخواهند انجام دهند آگاهی لازم داشته باشند: میشوم ،شما هم خوشحال باشید .یکی دیگر انداختم بالا و بولوار سنمیشل (کارتیه لاتن) ملاقات کرده بودم .گفتم حتماً
«من توصیه نمیکنم .من مشاورم .اطلاعات میدهم .از بین شراب و غذای نمکدار خوشمزه .تلهویزیون احمقانه روشن شایعه است .اما عصر همان روز در روزنامه Le Soireکه
کسانی که به من مراجعه میکنند تنها ۱۰تا ۱۵درصدشان است .حافظ را هم باز کردم .آمد :یارب آن نوگل خندان که مدیریت آن را فرانسوا آراگون بهعهده داشت خواندم که
واقعاً قصد خودکشی دارند ،دیگران فقط میخواهند کسب سپردی به منش الخ( ...کم کم خط اسلام در هم و برهم صادق هدایت نویسندۀ ایرانی در آپارتمان خود در بخش
اطلاع کنند .در اغلب موارد کسانی به من مراجعه میکنند میشود) دیگر من که عاشق زیبائیم از زشتی خطم بدم هیجدهم پاریس با گاز خودکشی کرده .فردایش روزنامههای
که بیش از شصت سال دارند و برای مردن با کمک پزشک آمد ...حالا یک سیگار که ۹ماه در ذخیره داشتم روشن کنم دیگر این خبر تأسفآور را نوشتند ...بعدها ما دانستیم که
از شرایط کافی برخوردار نیستند .ضمناً میل ندارند در خانۀ و از ترس این که س ّم بیوک آقا کاری نباشد خودم را خفه او پس از مسدود کردن تمام منافذ اتاق ،شیر گاز را باز کرده
سالمندان بمیرند .میخواهند با آرامش بمیرند و برای کسب کنم یا بهقول بیهقی خپه سازم ...دیگر ساعت ۷/۵صبح شد. و خوابیده و همسایه با احساس بوی گاز ،پلیس و «پومپیه ـ
اطلاعات با بنیاد افق تماس میگیرند .بههرحال ،مردن حق اگر دستم میلرزد اثر بیست و چهار ساعت بیخوابی و ساپور» را خبر کرده و آمدهاند و شیر گاز را بسته و جنازه را
اینهمه ناپرهیزی است .به اساس حرفها معتقدم ولی دیگر
هر انسان و شاید طبیعیترین حق اوست»! احوال منظم نوشتن نمانده است ...ساعت ۷/۴۰صبح ششم به پزشکی قانونی انتقال دادهاند».
تونوینک برای هر نوبت مشاوره ۵۰یورو حق «ویزیت» آوریل ...یاهو .اسلام .دیگر دلم سخت میخواهد لالا کنم خودکشی با گاز ،از قراری که میگویند ،نوع مطبوعی از
میگیرد و هرگز به دیدن «بیماران» نمیرود ،ضمناً به خودکشی است زیرا انسان بر اثر استشمام گاز بهنوعی خلسه
مراجعانش اجازه نمیدهد در وصیتنامه خود پاداشی برای ولی میترسم ُسر و ُمر و گنده بیدار شوم». فرو میرود و بدون آن که رنجی احساس کند بهآرامی جان
البته آن خوابی بود که بیداری نداشت .اما چه شد که میسپارد .عیبش فقط این است که خطر انفجار را در پی دارد.
کمکهای او منظور دارند. بهیاد اسلام افتادم و خودکشی او .در آخرین سطور از ده ـ جرقهای کافی است که گاز را مشتعل و خانه را منفجر کند.
اطلاعات بیشتری اگر لازم داشتید با «پستچی» کیهان خودکشی اسلام کاظمیه اما به این سادگی صورت نگرفت.
مکاتبه کنید!