Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۲ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه‌‌‌‪‌‌‌1‌‌۳‬شماره‌‪18۷8‬‬                                ‫بر اساس سنت تشریفات‪ ،‬شاه میبایست سخنرانیش را‬            ‫ــ البته كه نه‪ .‬ولی نخست باید آرامش بازگردد‪.‬‬
‫جمعه ‪ 1۹‬تا پنجشنبه ‪ ۲۵‬مه ‪۲0۲۳‬‬                           ‫ایستاده ایراد میكرد‪ .‬در سمت راست او و اندكی عقبتر‪،‬‬      ‫مگر منفجر كردن بمب‪ ،‬كارهای تروریستی‪ ،‬به آتش كشیدن‬
                                                        ‫شهبانو میایستاد‪ ،‬و پشت سر آنان چند تن از اعضای‬          ‫سینماها‪ ،‬میهمانخانهها و مراكز فرهنگی آزادی بیان است؟‬
‫دفاع از میهن و شاه هستند‪ ،‬در هر شرایطی كه باشد و در‬                                                             ‫نخست باید نظم برقرار شود‪ .‬سپس اصلاحاتی گسترده در‬
      ‫برابر هر دشمنی‪ ،‬چه داخلی باشد و چه خارجی‪».‬‬              ‫خاندان سلطنتی‪ ،‬وزیر دربار و رئیس كل تشریفات‪.‬‬      ‫چارچوب قانون اساسی انجام گیرد‪ .‬گمان میكنم اعلیحضرت‬
                                                        ‫زوج سلطنتی‪ ،‬با كالسكه با شكوهی به سنا آمدند‪ .‬در مسیر‬    ‫فردا سخنرانی مهمی خواهند كرد‪ .‬بهگمانتان این بهترین‬
‫شاه كه ظاهراًخشنود شده بود‪ ،‬به راهنمایی تیمسار‪ ،‬بیش‬     ‫عبور آنان‪ ،‬مردم ابراز احساسات گرمی میكردند‪ .‬هنگامی‬      ‫موقعیت نیست؟ باید تیشه به ریشه عوامل «خرابكاری» زد‪.‬‬
‫از سه ساعت را به بازدید از دانشكده گذراند‪ .‬تأسیسات‪،‬‬     ‫كه شاه وارد تالار شد‪ ،‬همه متوجه شدند كه فقط خانم‬        ‫اكثریت مردم كه هنوز به شما وفادارند‪ ،‬دلیری مییابند كه‬
‫خوابگاهها‪ ،‬كلاسها و تالارهای آموزشی‪ ،‬كتابخانهها‪،‬‬        ‫دیبا در كنار زوج سلطنتی است‪ .‬شگفتانگیز بود‪ .‬حاضران‬
‫ناهارخوری‪ ،‬اسلحهخانه‪ ،‬آمفی تئاتر و‪ ...‬با این و آن به‬    ‫برخاستند و دست زدند‪ .‬بر اساس مقررات تشریفات‪ ،‬شاه‬                         ‫از وطن و شاهنشاهشان دفاع كنند‪.‬‬
‫گفتگو پرداخت‪ ،‬شام را چشید و غذای اصلی را بسیار لذیذ‬     ‫آنان را به نشستن دعوت كرد‪ .‬آنگاه در میان شگفتی همگان‪،‬‬   ‫ــ این ملتی كه میگویید وطنپرست است و شاهش را‬
‫یافت و گفت‪« :‬طبیعتاً میدانستهاید كه من این را مزه‬       ‫خود نیز نشست و متن سخنرانیش را خواند‪ :‬ترازنامه سال‬
‫خواهم كرد‪ .‬امیدوارم غذا هر روز به این خوبی باشد‪ ».‬فضا‪،‬‬  ‫گذشته‪ ،‬رقمهای بسیار‪ ،‬چند چشم انداز كلی بخش اقتصادی‪.‬‬               ‫دوست دارد‪ ،‬پس چرا خودی نشان نمیدهد؟‬
‫گرم و صمیمانه بود‪ .‬ماهها بود كه شاه را چنین شادمان‬      ‫كوچكترین اشارهای به اوضاع كشور نكرد‪ .‬سخنرانیای بود‬      ‫ــ برای این كه از رفتار دولت و سكوت شاه بهتزده شده‬
‫ندیده بودم‪ .‬بههنگام ترك دانشكده‪ ،‬با وقار و بسیار جدی‬    ‫بهكلی بیارتباط با واقعیات‪ .‬كف زدنهایی كه بخش آخر‬
‫به تیمسار فرماندهی و چند تن غیر نظامی كه در پیرامونش‬    ‫سخنرانی را همراهی كرد‪ ،‬شدت كمتری داشت‪ .‬همه‪ ،‬یكه‬            ‫است‪ .‬ملت در انتظار دریافت نشانهای قاطعانه است‪.‬‬
‫بودند گفت‪« :‬با ارتشی به این عظمت‪ ،‬چگونه میتوان حتی‬                                                                    ‫ــ آخر میخواهید من چه بگویم؟ چه نشانهای؟‬
‫لحظهای گمان كرد كه «این افراد» بتوانند ثبات كشور را‬                                      ‫خورده بودند‪.‬‬
‫خدشهدار كنند؟» این اظهار نظری در عین حال درست و‬         ‫‪ ۲۱‬سپتامبر‪ ،‬در ساعت سه بعد از ظهر‪ ،‬مراسم سنتی‬           ‫ــ اعلیحضرتا‪ ،‬از بسیاری جهات وضع ما شبیه فرانسه در‬
‫اشتباه بود‪ .‬من تنها وزیری بودم كه در آن مراسم حضور‬      ‫اعطای آخرین درجات فارغالتحصیلان دانشكده افسری‬           ‫ماه مه ‪ ۱۹۶8‬است‪ .‬دانشگاهها‪ ،‬آموزشگاهها و كارخانهها‬
‫داشتم زیرا همزمان هیأت دولت تشكیل جلسه داده و‬           ‫برگذار شد‪ .‬این دانشكده در اوایل سالهای بیست‪ ،‬با‬         ‫هفتهها در اعتصاب بودند‪ .‬كشور یكسره فلج شده بود‪ .‬ما‬
‫جملگی همكارانم در آن گردهمایی بودند‪ .‬من دانشكده‬         ‫نسخهبرداری از مدرسه نظامی «سنسیر» فرانسه و بهیاری‬       ‫هنوز به آنجا نرسیدهایم ولی دور از آن هم نیستیم‪ .‬در‬
‫افسری را دوست داشتم و سالها در آنجا درس اقتصاد داده‬     ‫افسران فرانسوی‪ ،‬بهوسیله رضاشاه بنیاد گذارده شده بود‪.‬‬    ‫آن هنگام بود كه دوگل آن سخنرانی مشهور خود را ایراد‬
                                                        ‫محمدرضا پهلوی پس از بهپایان رساندن دوره دبیرستان‪ ،‬یك‬    ‫كرد و گفت‪« :‬در شرایط كنونی خود را كنار نمیكشم»‪ .‬چند‬
                                       ‫بودم‪.‬‬            ‫سال را در آنجا گذرانده و درجه ستوان دومی گرفته بود‪.‬‬     ‫ساعتی از آن سخنرانی نگذشته بود كه ورق برگشت‪ ...‬قربان‪،‬‬
‫دو روز بعد‪ ،‬مراسم پایان دوره آموزشی دانشگاه «پدافند‬     ‫گاه بهشوخی میگفت‪« :‬من فرمانده كل ارتشی هستم كه‬          ‫به همان گونه رفتاركنید و خواست خود را برای مقابله‬
‫ملی» بود‪ .‬بسیاری از شخصیتهای غیر نظامی در تالار مراسم‬                                                           ‫با خرابكاران ابراز فرمایید‪ .‬خواهید دید ملت به دنبالتان‬
‫حضور داشتند‪ .‬اما حال و هوا چندان دلپذیر نبود‪ .‬صدای‬
‫فریادهای تظاهركنندگان كه در آن نزدیكیها راهپیمایی‬                                                                                                  ‫خواهد آمد‪.‬‬

‫در اواخر تابستان سال ‪ ۵۷‬شاه پس از بازدید از مناطق زلزلهزده طبس راهی مشهد شد و در حرم امام رضا مورد استقبال روحانیون مشهد قرار گرفت‪.‬همه دست او را بوسیدند و ابراز وفاداری به او کردند‬

     ‫میكردند به گوش میرسید و شاه را عصبی میكرد‪.‬‬         ‫خود در آن فقط یك نایب دوم بهحساب میآیم‪ ».‬برخی‬                                       ‫ــ بله‪ ...‬بله‪ ...‬بله‪...‬‬
‫پس از سخنرانی همیشگی‪ ،‬پایاننامهها اعطا شد‪ .‬سپس‬          ‫البته میگفتند این را میگوید تا شنوندگان به ستایش از‬     ‫صفویان سپس شاهد سكوت طولانی شاه بود و پس از‬
‫گروه كوچكی از ارتشیان و چند غیر نظامی به تالار عملیات‬   ‫دانشش در زمینه استراتژی و تسلیحات ــ كه البته بسیار هم‬  ‫آن‪ ،‬بیمار نامدارش از او خواست معاینهای را كه برایش آمده‬
‫راهنمایی شدند كه یك طرح آموزشی كه در خلال سال‬           ‫چشمگیر بود ــ بپردازند‪ .‬از روزی كه آن دانشكده بهوجود‬
‫تحصیلی‪ ،‬مورد مطالعه قرار گرفته بود‪ ،‬به حضور شاه ارائه‬   ‫آمده بود‪ ،‬هرگز شاه ایران از حضور در اجرای مراسم پایان‬                                  ‫بود‪ ،‬انجام دهد‪.‬‬
‫دهند‪ :‬موضوع طرح‪ ،‬دخالت و عملیات یك واحد برگزیده‬                                                                 ‫ساعت ده صبح فردایش‪ ،‬شاه‪ ،‬دوره تازه قانونگذاری را‬
‫ارتش ایران در پاكستان‪ ،‬بهمنظور برقراری نظم‪ ،‬در پی یك‬                      ‫دوره آموزشیاش غیبت نكرده بود‪.‬‬         ‫گشود‪ .‬مراسم در كاخ با شكوه سنا برگذار شد‪ .‬نمایندگان‬
‫شورش كمونیستی بود‪ .‬این‪ ،‬بازنگری طرحی دقیق بود در‬        ‫سرلشكر منوچهر بیگلری افسر كُرد بسیار برجستهای كه‬        ‫و سناتورها در لباس رسمی بودند و وزرا‪ ،‬سفیران و‬
‫ابعادی بزرگتر كه چند سال پیش ارتش ایران به پیروزی در‬    ‫فرماندهی دانشكده را برعهده داشت‪ ،‬گزارش سالانه را‬        ‫فرماندهان ارتش نیز جامههای ویژه تشریفاتیشان را بر‬
‫«عمان» بهانجام رسانده بود و نزدیك بود در سومالی نیز‬     ‫بهاستحضار رساند‪ .‬نتیجهگیری پایانی گزارش او‪ ،‬كه شگفتی‬    ‫تن داشتند و نشانها و یراقهایشان را آویخته بودند‪ .‬شمار‬
                                                        ‫حضار را برانگیخت‪ ،‬لحنی سیاسی داشت‪« :‬افسران جوانی‬        ‫بزرگی روزنامهنگار خارجی‪ ،‬جایگاه ویژه رسانههای گروهی‬
     ‫تكرار شود‪ .‬شاه‪ ،‬چند دقیقهای گوش فرا داد‪ .‬طرح‪،‬‬      ‫كه امروز به وفاداری به اعلیحضرت سوگند خوردند‪ ،‬آماده‬
                                                                                                                                               ‫را انباشته بودند‪.‬‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18