Page 18 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۲ (دوره جديد
P. 18
صفحه18شماره18۷8
جمعه ۲۹اردیبهشتماه تا 4خردادماه 140۲خورشیدی
چهار دهه جنبشهای اعتراضی ایرانیان و روش کار سیاسی در اپوزیسیون؛
اتحاد دمکراسیخواهان تنها راه پیروزیست!
را که از جمهوری اسلامی فرار کردهاند تهدید نمیکند و ایران موسی خیابانی و یارانش به نتیجه نرسید و اینبار گروه دیگری =صرف نظر از مثبت و یا منفی بودن یک حرکت سیاسی،
بار دیگر امن و «جزیره ثبات» شده است! از مخالفان دچار یأس و ناامیدی شدند. اگر یک سیاستمدار قادر به اجرای پروژه سیاسی خود شود،
باز چند سالی گذشت و اپوزیسیون در خارج کشور دچار دیگر اخبار جنگ و تلاش مردم برای بازگشت به زندگی عادی آن سیاستمدار یک شخصیت «قابل» تلقی میشود.
رخوتی بلندمدت گشت و تنها کسانی که در پی کسب و کار و هر از گاهی خبرهای بمبگذاری و ترور ،تمامی آنچه بود =اگریکسیاستمدارپروژهایرا بهنفعرایدهندگانویا
و پول بودند به ایران بازگشتند و درواقع یک پا در ایران و یک که از طریق رادیوی ترانزیستوری که با کلی هزینه خریداری هوادارانش بداند ،در این صورت در مراحل اجرای آن سیاست
میشد در یکی دو ساعت از شبانهروز به گوش ما میرسید و نباید از مخالف و منتقد پروایی داشته باشد! یک سیاستمدار
پا در خارج کشور سفت کردند. همه آنان که انتظار تغییراتی را در ایران داشتیم ،دو ساعتی موفق آن است که طرفدارانش را هدایت و مقتدرانه رهبری
با پروژه اصلاحات و روی کار آمدن محمد خاتمی و حضور در شب رادیوی کوچک را در بغل گرفته و مانند شمعی که به کند و نه اینکه از هراس منقدان و مخالفان به روشهای
میلیونی مردم در انتخابات در دهانکجی به علی خامنهای جمع ما روشنایی میبخشید ،از میان پارازیتهای گوشخراش پوپولیستی روی آورد که یا بخواهد همه را راضی نگه دارد
رهبر جمهوری اسلامی ،باز هم بحث بین فعالین سیاسی خارج و یا دنبالهرو خیل هوادارانش شود! تا بوده و هست ،مردم
کشور داغ شد .در این بین کسانی که معتقد به سرگونی رژیم به صداهای امید گوش میدادیم.
از بیخ و بن بودند فکر میکردند خاتمی «گورباچف» ایران مااخبارایرانراازطریقمسافرانیهمکهازایرانبازمیگشتند رهبران خود را انتخاب میکنند و نه برعکس.
خواهد شد و آخرین میخها را به تابوت رژیم منحوس اسلامی دنبال میکردیم؛ هر پنجشنبه در فرودگاه رم کلی دانشجوی =رژیم اسلامی که طی بیش از چهار دهه به مظهر
میزند .آنهایی هم که به دنبال دو دولت رفسنجانی در هر ایرانی بودند که هیچ مسافری از ایران نداشتند ولی فقط
حال چاره کار را در خود جمهوری اسلامی میدیدند به تبلیغ برای شنیدن خبرهای تازه از اوضاع ایران به فرودگاه میرفتند! شکست در همه زمینههای حکومتداری تبدیل شده ولی در
برای خاتمی مشغول شدند به اضافه اینکه کشورهای غربی نیز ماهها و سالها میگذشت و انتظار پایان جنگ با عراق به جداسازیهای متعدد در جامعه اعم از جنسیتی و قومی و
روی خوش به آخوندها نشان داده و از جعلیات و حیلهها و امیدی واهی تبدیل میشد .به ناگهان خبرهایی در تلویزیون مذهبی و خودی و ناخودی و همچنین در پراکندن تخم نفاق
تقلباتی مانند «گفتگوی تمدنها» استقبال میکردند .به تدریج ایتالیا شنیده شد که گویا خمینی از خر شیطان پیاده شده و وتفرقهبینمخالفانو اپوزیسیوندراینمدتبسیارموفق
در خارج کشور به ویژه در آمریکا و اروپا تخم علفهای هرز حاضر به امضای آتشبس شده است .از یک طرف شادی برای
هموطنان استانهای مرزی کشور که هشت سال گرفتار این عمل کرده است.
لابیگران و دلالان رژیم با سرمایهگذاری عظیم کاشته شد. جنگ خانمانسوز با صدها هزار کشته و زخمی و آواره بودند =از آنجا که اکثر مردم ایران عدالت اجتماعی را در سایه
پروژه اصلاحات بر عمر رژیم افزود و با انشقاق در میان و از طرفی دیگر این امید که رژیم بدون جنگ چند ماه بیشتر آزادیودموکراسیلیبرالخواهانندپسبهتراستمیانهروهای
ملتدرداخلوخارجکشورسرآخربه رویکارآمدنشخصی دوام نمیآورد ،افکار ما را در ایتالیا به خود مشغول کرده بود. جمهوریخواه و مشروطهخواه و چپ و راست و ملیگرا
مثل احمدی نژاد انجامید! اصلاحطلبان و مدافعانش هرگز همان زمان اخباری جسته و گریخته از حمله سازمان که به دموکراسی لیبرال معتقدند هرچه زودتر با تدبیر و
توضیح ندادند که اگر پروژه اصلاحات آنها موفق بوده و یا مجاهدین خلق با پشتیبانی صدام حسین به وطن خودشان سیاستورزی سکان هدایت مردم را به عهده بگیرند و کشور
سودی داشته چرا خاتمی خندان دست در دست احمدی نژاد، به گوش میرسید که با شکست روبرو شد و منجر به کشتار را به سوی آزادی و رهایی از این رژیم قرون وسطایی برانند.
دولت بعدی را به وی تحویل داد و نه به فردی اصلاحطلبتر گستردهی آنها در جبههها و زندانها به دست جمهوری =مبارزان دمکراسی میبایست بدانند که راه انقلاب
از خودش! بجای پرسش و تأمل اما اینبار صحبت از این کنونی در ایران کوتاه و خالی از مشکلات نیست .از همین
میشد که رژیم در آستانه فروپاشی از داخل قرار دارد و دنیا اسلامی شد .تابستان ۶۷بود. رو نباید امید خود را از دست داد بلکه باید به رصد کردن
آستانه تحملاش به پایان رسیده و احمدی نژاد آخرین رئیس یکسال بعد ،با خبر مرگ خمینی بار دیگر چند روزی به امید و تأمل در رویدادها نشست و برای همگرایی و اتحاد فراگیر
سرنگونی رژیم با شور و شعف بیوصفی گذشت ولی اینبار همه مدافعان دمکراسی تلاش کرد .صبح آزادی مردم ایران در
جمهوری اسلامی خواهد بود. هم آرزوهای ما با سیاستمداری علیاکبر رفسنجانی که نقشی
در پایان دور اول ریاست او بر دولت ،بین خامنهای و افق دیده میشود.
رفسنجانی دو مرد با قدرت رژیم اختلافات بالا گرفت و با مهم در زمامداری رژیم داشت نقش بر آب شد. بهرام فرخی – در طول ۴۴سال حکومت بلامنازع رژیم
نامزدی میرحسین موسوی نخست وزیر محبوب «امام» و دولت رفسنجانی و تبلیغاتچیهایی که او را «سردار اسلامی ،چه لحظاتی مثل این روزها که شاهدش نبودیم.
آمدن میلیونی مردم به خیابانهای تهران که «جنبش سبز» سازندگی» قلمداد میکردند ،با زرنگی و پلیدی از ایرانیان آنهایی که عمرشان از انقلاب ۵۷بیشتر است و از این رژیم
را رقم زد ،باز هم امیدها در دل مردم با نسلهای تازه و خارج کشور دعوت میکردند که به ایران باز گردند تا کشور را نفرت داشتند و دارند ،باید به خاطر بیاورند که تا حال چندین
از نو «بسازند» .آنها وعده میدادند که خطری جان ایرانیانی بار این حالات رخوت و رکود برای تغییرات در ایران به آنها
مخالفان قدیمی رژیم زنده شد که شاید اینبار رژیم
دست داده است.
هنوز زمان زیادی از انقلاب نگذشته بود که با اعتراضات
۳۰خرداد ۱۳۶۰ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیس جمهوری
اسلامی از مقام خود که با پشتیبانی صریح خمینی به آن
رسیده بود به پایین کشیده شد و تظاهرات مخالفین در ایران
به اوج رسید .همه کسانی که مثل من انتظار سقوط رژیم را
میکشیدند ،بعد از چند هفته با خبر فرار بنیصدر و مسعود
رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق به فرانسه ،و کشتار و
قتل عام دختران و پسران دانشآموز و دانشگاهی طرفدار آنها
آب سردی بر روحیه داغ انقلابیشان ریخته شد .تظاهرات
ضدرژیم با شکست مواجه شد و جوانان دانشجو نه راه پس
داشتند و نه پیش؛ ارزهای دانشجویی برای دانشجویان خارج
کشور قطع شد و امکان بازگشت به ایران با آن شرایط بگیر و
ببند دیگر امکان نداشت.
تکرا ِر اعتراض و سرکوب و امید…
مدتی گذشت و امکان قیام سازمان مجاهدین خلق نیز که از
مدافعان انقلاب اسلامی و روحالله خمینی بود با کشته شدن