Page 27 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۷ (دوره جديد
P. 27
صفحه27شماره18۹3 که فکر کردند دارم از آنها فیلم میگیرم و به دنبالم آمدند، قدیمی آماده کشتن هستند .آنها ناگهان به سمت آن
جمعه 1تا پنجشنبه ۷سپتامبر ۲0۲۳ شروع به دویدن کردم و آنها مرا گیر انداخته و کتکم زدند. دو دختر در ماشین ام وی ام حرکت میکنند .با باتوم برای
وحشتناک بود .میدانم که چرا آنها به نقاطى از بدن ضربه شکستن شیشهها به آنها میکوبند؛ اما ماشینهای اطراف
و اینستاگرام برای برقراری ارتباط بهره برده و پلتفرمهای مىزنند :به حساس ترین نواحی روی باسن نزدیک کلیه و آنقدر بوق میزنند که میتواند آسمان را کر کند! ماشین
بازی مانند پلی استیشن ۴را تغییر کاربری دادند. پایین شکم؛ با این کار شما دچار خونریزی شدید داخلی دو دختر شروع به حرکت میکند و در ترافیک سنگین گم
میشوید و ممکن است بمیرید .از این رو میدانستم کجای میشود .افراد زیادی در خیابان هستند و نیروهای امنیتی
امید شمس نویسنده ایرانی تبعیدی و فعال حقوق بشر
که به عنوان یکی از مدیران سازمان غیردولتی «عدالت برای بدنم را محافظت کنم». روحیه خود را باختهاند».
ایران» کار میکند ،میگوید« :خیابانها اکنون آرام هستند، الهه در نهایت موفق به فرار شد .دیگران اما چندان خوش نوشتههای دفتر خاطرات او با ثبت تعدادی از قتلها
اما شبکههای زیرزمینی مردمی شکل میگیرند .یک رهبری شانس نبودند .پیکر یک پزشک زن در رودخانه ای پیدا شد لحن خشمگینتری به خود میگیرد .او در ٢٧نوامبر نوشت:
متمرکز در ایران که نیروهای امنیتی نتوانند شریانهای «شب گذشته حمیدرضا روحی ،مدل ١٩ساله ،با موتورش در
ارتباطی آن را قطع کنند ،ممکن نیست .در عوض به یک که یک چشمش را نیز از دست داده بود. نزدیکی خانه ما به ضرب گلوله کشته شد .چه پسری ،پر از
شبکه غیرمتمرکز نیاز است تا اگر یک هسته لو رفت، شور زندگی ،چهرهاش در شبکههای اجتماعی دیده میشد،
سرکوبگران به سلولهای دیگر هدایت نشوند و بتوان ریشه یکی از وحشتناکترین روشهایی که نیروهای امنیتی برای قلبهای ما پر از درد شد .تا صبح مدام به کیان (پسر نه
ضربات را قطع کرد بدون اینکه زندگی و فعالیت این شبکه بازدارندگی و شناسایی معترضان به کار مى برند ،استفاده ساله کشته شده) و حمیدرضا و خانوادههای داغدارشان فکر
از تفنگ ساچمهای و شلیک به صورت و چشمان معترضین و گریه میکردم و گریه میکردم .امروز کیان به خاک سپرده
ضربه بخورد». است .به پزشکان دستور داده شد تا زمانی که بیماران شد .مادرش در آرامستان برای همه سخنرانی کرد و گفت:
در همین حال ،رژیم در تلاش است تا جامعه را دچار تعهدنامهای را امضا نکردهاند ،گلولهها را از سر و صورت و به شما میگویم که نیروهای جمهوری اسلامی فرزندم را
پراکندگی و انشقاق کند .بیلبوردهایی در شهرها نصب
میکند که از مردان میخواهد به زنان و دختران خود بگویند بدن آنها خارج نکنند. کشتند ،هر چیز دیگری دروغ است».
که «درست رفتار کنند»! در این بیلبوردها از نافرمانی مدنی وبسایت «ایران وایر» ٧٠٠مورد تیراندازی به چشم یا کور آنا همچنان به تظاهرات میرفت ،اگرچه نگران بود که
زنان به عنوان «فساد جنسی»« ،ویروس»هایی که باید از شدن افراد از جمله تعدادی کودک را ثبت کرده است .یکى چگونه این موضوع بر فرزندانش تأثیر میگذارد .بعد از
بین برود یا «اختلالات روانی» مانند «اختلالات هیستریک» از آنها بنیتا فلاورجانی است که در ماه نوامبر در حال بازی یکی از تظاهرات نوشت« :وقتی پسر کوچکم صبح از خواب
در بالکن خانه پدر و مادرش در اصفهان بود که نیروهای بیدار شد ،گفت :مامان ،دیشب خواب دیدم تو را کشتند و
یاد میشود که نیاز به «درمان» دارند. امنیتی به دلیل اینکه ساکنان آن ساختمان شعارهای ضد من هم کشته شدم .تو به قبر من گل آوردی .و من با خودم
رژیم همچنین با مجازاتهای نامتعارف و نوظهور رژیم میدادند ،به سوی آنها شلیک کردند .این کودک پنج گفتم :لعنت بر این ظالمان .با این مردم چه کردید که یک
مردم را تحت فشار قرار میدهد .برای نمونه یک زن در ساله مورد اصابت حدود ٢٠گلوله قرار گرفت و بینایی یک
شهرستان ورامین که هنگام رانندگی روسریاش بر روی چشم خود را از دست داده است .او اخیرا به ایتالیا برده شد بچه شش ساله باید خواب کشته شدن ببیند؟!»
شانههایش افتاده بود ،به مدت یک ماه به شستن اجساد در فروکش کردن اعتراضات باعث شد تا آنا خوشبینى خود را
مردهشورخانه محکوم شد .همچنین آزاده صمدی بازیگری تا جراحان شاید چشم دیگر او را نجات دهند. از دست بدهد .او نیز عمدتاً حجاب را کنار گذاشته است،
که با کلاه بجای روسری در یک مراسم تشییع شرکت کرده در همین حال ،شبکههای زیرزمینی پزشکان برای درمان
بود ،برای «درمان بیماری اجتماعی خود» به شرکت در مخفیانه معترضان تشکیل شد .همسر الهه عضو گروهی در گرچه هنوز مجبور است آن را در محل کار بپوشد.
شیراز بود که توسط یک جراح چشم راهاندازی شده بود .او او میگوید« :ما روزهای طولانی را در اسارت سپری
کلاسهای روانشناسی محکوم شد. میگوید« :همه ریسک میکنند چرا که ما فقط یک زندگی کردهایم .شوهرم هم مثل اکثر مردم ایران میخواهد
لیلا میگوید« :تنش بسیار زیاد است .سرکوبگران زنانی مهاجرت کند و میگوید ما هرگز روزهای روشن زندگی را
را که تن به حجاب اجباری نمیدهند برای ورود به بانک یا عادی میخواهیم». ندیدهایم ،اما حداقل اجازه دهیم فرزندانمان زندگی روشنی
داشته باشند .شاید حق با وى باشد ،چون هرقدر هم که
مترو نیز بازداشت مىکنند». موج بعدى
البته رژیم ایران سابقه مقاومت در برابر بحرانها را به هر با وجود این واقعیت که تظاهرات سال گذشته هیچ تلاش میکنیم ،انگار به جایی نمیرسیم».
قیمتی دارد .این روزها نیز تلاشهایی برای تقویت اقتصاد و رهبر یا سازماندهی معینی نداشت ،متوقف کردن آن اما
خروج از انزوای بینالمللی از طریق برقراری روابط با رقیب برای رژیم بسیار سخت بود .اما تداوم آن نیز برای زنان و الهه ۴٣ ،ساله :آنها به چشمان معترضان شلیک کردند
دیرینهاش عربستان سعودی و از سر گرفتن مذاکرات با غرب شهروندان معترض مشکل بود .آنان شبکهای از سلولهای تعدادى از پزشکان و پرستارانی که جان خود را برای
بر سر برنامه هستهایاش در جریان است آنهم در شرایطی کوچک انقلابی برای سازماندهی راهاندازی کرده و از تلگرام درمان معترضان به خطر انداختند ،شاهد ظلم و ستم بر
که پهپادهای انتحاری «شاهد» را برای حمله به مناطق آنان بودند .از جمله الهه ،پزشک یکی از بیمارستانهای
غیرنظامی اوکراین در اختیار روسیه قرار میدهد .همچنین شیراز که میگوید« :به ما هشدار میدادند که معترضان را
به تازگی قرار شده تهران ۶میلیارد دلار از داراییهای بلوکه مداوا نکنیم ،اما سوگند بقراط به این معنی است که باید
شده ایران در کره جنوبی را در ازای آزاد کردن زندانیان همه را درمان کرد .بنابراین ادامه دادیم .در چند هفته اول
دانشآموزانی را که جراحات جزئی داشتند مداوا میکردیم،
دوتابعیتی آمریکایی -ایرانی با آمریکا دریافت کند. اما نیروهای رژیم بیرون از بیمارستان منتظر میماندند
با این حال ،واقعیتی در ایران تغییر کرده که آن را تا وقتی آنها بیرون میرفتند دستگیرشان کنند .ماموران
متفاوت از همیشه به نمایش میگذارد .برخی کافههای همچنین میدیدند که کدام پزشکان و پرستاران مردم را
تهران برای زنانی که بدون حجاب اجباری به آنها مراجعه مداوا میکنند و برای دستگیری به خانههایشان میرفتند.
میکنند کاپوچینو رایگان میدهند .مردم برای کمک به یکی از همکارانم در شبکههای اجتماعی فعال بود و او
مشاغلی که به جرم کارمندان بیحجاب جریمه میشوند، را دستگیر کردند .یک روز نیروهای رژیم وارد شدند و گاز
کمک جمعآوری میکنند .مردان برای همبستگی با زنان اشکآور در بخش قلب بیمارستان پخش کردند! ما مجبور
شلوار کوتاه در خیابانها و اماکن عمومی میپوشند. شدیم همه بیماران خود را که برخی در حین عمل جراحی
دیوارنویسیهای ضد رژیم مرتب گسترش مییابد و حتی بودند ،از آنجا خارج کنیم .تعداد زیادی پرستار ،پزشک و
مداحان و هیأتهای مذهبی در دهه مح ّرم و عاشورا که
مهمترین رویداد مذهب شیعه در ایران به شمار میرود، کارآموزان را دستگیر شدند».
بجای اشعار قدیمی مذهبی ،سرودهای اعتراضی خواندند و او همچنین دید که نیروهای امنیتی از آمبولانسها
برای تیراندازی به معترضان استفاده میکنند« :روزى دیگر
از جانباختگان خیزش ملی حمایت کردند. بسیجیها با موتورسیکلت به بیمارستان آمدند .بسیاری
امسال نیز هر شب لیلا ،آنا ،شهرزاد و خواهرانشان در از همکاران من حجاب نداشتند ،شروع به کتک زدن آنها
شهرهای مختلف بر بامها فریاد میزنند« :زن ،زندگی، کردند .من حجاب کارم را داشتم .تلفن موبایلم در دستم بود
آزادی!» با این امید که صدای آنها سراسری و دوباره جهانی
شود.
*منبع :تایمز
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن