Page 59 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۹ (دوره جديد
P. 59

‫صفحه‌‌‌‪‌‌‌۵‌‌۹‬شماره‌‪18۹۵‬‬                                                                                          ‫ضعیف هست اشکالی ندارد او را به کلاسهای‬
‫جمعه ‪ 1۵‬تا پنجشنبه ‪ ۲1‬سپتامبر ‪۲0۲۳‬‬                                                                                ‫بالاتر بفرستید یاد میگیرد!» به همین دلیل است که یک‬
                                                                                                                  ‫دانشآموز کلاس پنجم ما نمیتواند یک متن ساده را روان‬
 ‫محمد محمدعلی داستاننویس و روزنامهنگار‬
               ‫درگذشت‬                                                                                                                                  ‫بخواند‪».‬‬
                                                                                                                  ‫مژگان نیز در ارتباط با همین موضوع میافزاید‪« :‬آموزش‬
‫یک مرده»‪« ،‬برهنه در باد»‪« ،‬قصه تهمینه»‪« ،‬آدم و حوا»‪،‬‬     ‫=محمد محمدعلی از جمله افرادی بود که گفته شده‬             ‫و پرورش باید در این زمینهها حداقل یک مشاور داشته باشد‬
‫«جمشید و جمک»‪« ،‬مشی و مشیانه» و «جهان زندگان» از‬         ‫در فهرست پروژه «قتلهای زنجیرهای» قرار داشت و از‬          ‫مخصوصا برای مناطق محروم‪ .‬ما وقتی تشخیص میدهیم‬
‫رمانهای این نویسنده هستند‪ .‬او همچنین رمانی نیمهتمام‬      ‫سرنشینان اتوبوس ارمنستان بود که قرار بود به د ّره پرت‬    ‫که دانشآموزی بیشفعال یا دیرآموز است و یا عدم تمرکز‬
                                                                                                                  ‫دارد حل این مسائل در حوزه وظایف یک معلم نیست آنهم‬
                   ‫با نام «خطابه های راهراه» دارد‪.‬‬                                               ‫شود‪.‬‬             ‫در یک کلاس پرجمعیت‪ .‬البته اگر یک کلاس کمجمعیت‬
‫دیپلم افتخار بیست سال داستاننویسی ایران‪ ،‬جایزه‬           ‫=وی از سال ‪ ۱۳۵۹‬تا ‪ ۱۳۶۱‬سردبیری فصلنامهای به‬             ‫میبود میتوانستیم با کمک مشاور به این دانشآموزان‬
‫بهترین رمان سال‪ ،‬جایزه «یلدا» به خاطر رمان «برهنه در‬     ‫نام «برج» را به عهده داشت و پس از آن نیز با نشریات‬       ‫کمک کنیم ولی با وجود تعداد بالای دانشآموزان در یک‬
‫باد»‪ ،‬و بزرگداشت و دریافت لوح سپاس در نشر ثالث از‬        ‫مختلفی از جمله مجلههای «دنیای سخن» و «آدینه»‬             ‫کلاس عملا نمیتوانیم برای این دانشآموزان کاری انجام‬
                                                                                                                  ‫بدهیم‪ .‬آنوقت باید از خانوادهها کمک بگیریم البته اگر‬
                    ‫جوایز این داستاننویس هستند‪.‬‬                                   ‫همکاری مستقیم داشت‪.‬‬             ‫سطح سواد مناسبی داشته باشند و همکاری هم بکنند‪ .‬ما‬
‫اکثر آثار محمد محمدعلی به شیوهای واقعگرایانه به زندگی‬    ‫=دیپلم افتخار بیست سال داستاننویسی ایران‪ ،‬جایزه‬          ‫موظفیم این دانشآموزان را به مشاور ارجاع بدهیم ولی‬
‫فقرزده مردم پرداخته و به نوعی سمبولیسم را با واقعیات‬     ‫بهترین رمان سال‪ ،‬جایزه «یلدا» به خاطر رمان «برهنه در‬     ‫آموزش و پرورش تعداد محدودی مشاوران متخصص در این‬
‫اجتماعی تلفیق کردهاست‪ .‬مرگ و مرگطلبی از مضامین‬           ‫باد»‪ ،‬و بزرگداشت و دریافت لوح سپاس در نشر ثالث از‬        ‫زمینه به کار گرفته‪ .‬مثلا در منطقهی ما‪ ،‬فقط یک مشاور‬
‫اصلی رمانهای اوست‪ .‬همچنین توجهی خاص به آب و‬                                                                       ‫داریم که در تابستانها مشاوره نمیدهد! پدر مادرها هم‬
‫معضلات ناشی از آن و ریشهیابی این مسئله نشان میداد‪.‬‬                          ‫جوایز این داستاننویس هستند‪.‬‬           ‫معمولا مقاومت میکنند و میگویند ما خودمان در تابستان‬
‫وی از جمله افرادی بود که گفته شده در فهرست پروژه‬         ‫محمد محمدعلی داستاننویس و روزنامهنگار شامگاه‬             ‫با دانشآموز کار میکنیم ولی وقتی به نتیجه نمیرسند و‬
‫«قتلهای زنجیرهای» قرار داشت و از سرنشینان اتوبوس‬         ‫پنجشنبه ‪ ۲۳‬شهریور در سن ‪ ۷۵‬سالگی در شهر ونکوور‬           ‫در شهریورماه مایل به مراجعه نزد مشاور دولتی هستند‬
‫ارمنستان در سال ‪ ۱۳۷۵‬بود که قرار بود توسط جمهوری‬                                                                  ‫تا فرزندشان را برای مهرماه آماده کنند‪ ،‬میبینند مشاوری‬
‫اسلامی به د ّره پرت شود‪ .‬او در سال ‪ ۱۳۷۹‬شرح سفر بیست‬                                    ‫کانادا درگذشت‪.‬‬            ‫در کار نیست و باید تا مهرماه صبرکنند‪ .‬با آغاز به کار‬
‫و یک نویسنده به ارمنستان را در روزنامه «فتح» منتشر کرد‪.‬‬  ‫محمد محمدعلی در اردیبهشت سال ‪ ۱۳۲۷‬خورشیدی در‬             ‫مرکز مشاوره ما میبایست تک تک این دانشآموزان را به‬
‫محمدعلی از سال ‪ ۱۳۸۸‬به همراه خانواده به کانادا‬           ‫تهران متولد شد‪ .‬او از دوران نوجوانی به نویسندگی علاقمند‬  ‫مرکز مشاوره معرفی کنیم‪ ،‬هر مدرسه این اجازه را ندارد‬
‫مهاجرت کرده و در ونکوور زندگی میکرد‪ .‬او در سالهای‬        ‫بود و در سال ‪ ۱۳۴۳‬رتبه نخست منطقه آموزش پرورش در‬         ‫که یکباره ‪ ۲۰‬دانشآموز را معرفی کند اما هر مدرسه‬
‫بازنشستگی و مهاجرت نیز در ونکوور کارگاههای‬               ‫مسابقه «داستاننویسی انجمن ایران و آمریکا» را به دست‬      ‫امکان معرفی تعداد محدودی در هر ماه را دارد چون در‬
‫داستاننویسی برگزار کرد و ادبیات فارسی را برای جامعه‬      ‫آورد‪ .‬یک سال بعد و در سال ‪ ۱۳۴۴‬که در دبیرستان مروی‬       ‫بومهن با این وسعت فقط یک مرکز مشاوره داریم آنهم‬
                                                         ‫در مقطع دبیرستان تحصیل میکرد چند نمایشنامه نوشت و‬        ‫با اینهمه دانشآموز دارای مشکل عدم تمرکز‪ ،‬بیشفعالی و‬
            ‫ایرانی ساکن این شهر زنده نگه داشته بود‪.‬‬
‫علت درگذشت این نویسنده هنوز اعلام نشده اما به گفته‬                              ‫سالنامه مروی را منتشر کرد‪.‬‬                                           ‫دیرآموزی‪».‬‬
‫مرتضی مشتاقیان نمایشنامهنویس ساکن ونکوور‪ ،‬محمدعلی‬        ‫وی در سال ‪ ۱۳۵۳‬تحصیل در رشته علوم سیاسی و‬                ‫مژگان که میگوید قرار است از اول مهرماه به خاطر‬
‫بعد از ظهر پنجشنبه ‪ ۲۳‬شهریور ‪ ۱۴۰۲‬در ساعت ‪۱۵:۲۰‬‬          ‫اجتماعی آغاز کرد و پس از فارغالتحصیلی در سازمان‬          ‫صرفهجویی در هزینهها هر روز صبح دخترش را به مدرسه‬
                                                         ‫بازنشستگی کشوری استخدام شد‪ .‬او همچنین از سال ‪۱۳۶۹‬‬        ‫برساند میگوید‪« :‬سرویس مدارس زیر نظر شهرداری اداره‬
                         ‫در همین شهر درگذشت‪.‬‬             ‫تا سال ‪ ۱۳۸۱‬که بازنشست شد در آموزش و پرورش و مرکز‬        ‫آموزش و پرورش هر منطقه اداره میشود‪ ،‬قبلا سرویس‬
                                                                                                                  ‫مدارس در اختیار مدیر هر مدرسه بود؛ مدیر مدرسه با‬
                                                                                  ‫اسناد مشغول به کار بود‪.‬‬         ‫راننده یکی دو اتومبیل ون‪ ،‬مینیبوس یا اتومبیل شخصی‬
                                                         ‫این رماننویس در تمام سالهای تحصیل و اشتغال‪،‬‬              ‫قرارداد میبست و بچهها را بر اساس نشانی محل زندگی‬
                                                         ‫نویسندگی را رها نکرد و به عنوان یکی از داستاننویسان‬      ‫آنها تقسیمبندی میکرد ولی چند سال است که سرویس‬
                                                         ‫مشهور ایران شناخته میشود‪ .‬او در سالهای پس از‬             ‫مدارس زیر نظر آموزش و پرورش قرار گرفته و رانندهها باید‬
                                                         ‫انقلاب از چهرههای شاخص کانون نویسندگان و یکی از‬          ‫مجوز سرویس مدارس را از آموزش و پرورش بگیرند‪ ،‬البته‬
                                                         ‫امضاکنندگان بیانیه مشهور ‪ ۱۳۴‬نویسنده بود که به اختناق‬    ‫شنیده بودم که شهرداری باید این افراد را تایید کند‪ ،‬تاییدیه‬
                                                                                                                  ‫را به آموزش و پرورش بفرستد‪ ،‬در آنجا هم این رانندهها‬
                                                                       ‫شدید در اوایل دهه ‪ ۱۳۷۰‬اعتراض کرد‪.‬‬         ‫باید تایید شوند و با دریافت تأییدیه این رانندهها میتوانند‬
                                                         ‫او همچنین در حوزه روزنامهنگاری نیز فعال بود‪ .‬از‬          ‫با معرفی مدیر مدرسه مثلا جابجایی ‪ ۱۰‬دانشآموز را بر‬
                                                         ‫سال ‪ ۱۳۵۹‬تا ‪ ۱۳۶۱‬سردبیری فصلنامهای به نام «برج» را‬
                                                         ‫به عهده داشت و پس از آن نیز با نشریات مختلفی از‬                                           ‫عهده بگیرند‪».‬‬
                                                         ‫جمله مجلههای «دنیای سخن» و «آدینه» همکاری مستقیم‬         ‫در پایان این گفتگو‪ ،‬مادر یک دانشآموز کلاس ششم که‬
                                                         ‫داشت‪ .‬همچنین سه ویژهنامه شعر و داستان مجله آدینه به‬      ‫مربی ورزشی یکی از مدارس تهران است به طرح «امین»‬
                                                                                                                  ‫و حضور اجباری طلبههای بسیجی زن و مرد در مدارس‬
                                                                                   ‫سردبیری او منتشر شد‪.‬‬           ‫اشاره میکند‪« :‬در مدارس دخترانه حتی کلاس هم در‬
                                                         ‫«برهنه در باد» یکی از معروفترین آثار محمد محمدعلی‬        ‫اختیار نیروهای طرح امین گذاشتهاند‪ ،‬بدون هیچ تجربهای‬
                                                         ‫است‪ .‬او همچنین چندین مجموعه داستان و رمان منتشر‬          ‫از راه نرسیده به آنها کد پرسنلی دادهاند‪ ،‬از یکی از آنها‬
                                                         ‫کرده است‪« .‬دره هندآباد گرگ داره»‪« ،‬از ما بهتران»‪،‬‬        ‫شنیدهام که آموزش و پرورش‪ ،‬قول پیمانی شدن را به آنها‬
                                                         ‫«بازنشستگی و داستانهای دیگر»‪« ،‬چشم دوم» و «دریغ‬          ‫داده‪ .‬آموزش و پرورش حتی مدارس را اجبار کرده که در هر‬
                                                         ‫از روبرو» از مجموعه داستانهای محمد محمدعلی هستند‪.‬‬        ‫مدرسه حتما دو نیروی طرح امین مشغول به کار شوند‪ ،‬یا‬
                                                         ‫«رعد و برق بی باران»‪« ،‬نقش پنهان»‪« ،‬باورهای خیس‬          ‫کلاس خالی در اختیارشان قرار میدهند یا اگر کلاس خالی‬
                                                                                                                  ‫نباشد اینها به عنوان معلم پرورشی مشغول به کار میشوند‪.‬‬
‫شهرستان میبرند‪ ،‬یا برای راهپیماییها میگویند هر کسی‬       ‫نسبت به رعایت مسائل مذهبی سختگیری نمیکنند ولی‬            ‫البته آنها مثل معلمان دینی و مدیران دهه شصت آنطور‬
‫رفت عکس بگیرد بفرستد ما عکسها را در کانال منطقه‬          ‫از در دوستی وارد شده و به بچهها نزدیک میشوند‪ ،‬با‬
‫میگذاریم! در سنین پایین اول تا ششم بیشتر با این روش‬      ‫آنها ارتباط دوستانه برقرار میکنند و بعضی از بچهها به‬
‫بچهها را تشویق به انجام امور مذهبی و شرکت در تبلیغات‬     ‫خاطر رودربایستی از آنها حرفشنوی دارند‪ .‬در طول سال‬
                                                         ‫یکبار دانشآموزان را به مراسم نماز جمعه در هر شهر یا‬
                             ‫حکومتی میکنند‪».‬‬
   54   55   56   57   58   59   60   61   62   63   64