Page 44 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۳۲ (دوره جديد
P. 44

‫صفحه ‪ 44‬شماره ‪18۹8‬‬
                                                                                                                ‫جمعه ‪ ۱4‬تا ‪ ۲۰‬مهرماه ‪۱4۰۲‬خورشیدی‬

‫لیلا رمضان‪ ،‬پیانیست موسیقی شوبرت و شعرهای مولانا‬

                                                                                                                ‫=لیلا رمضان تا کنون قطعات بیش از سی و پنج‬

                                                                                                                ‫آهنگساز ایرانی را تحت عنوان پروژه «صد سال موسیقی‬
                                                                                                                ‫ایران برای پیانو» اجرا کرده که اکثر آنها اجرای نخست بوده‬

                                                                                                                                                       ‫است‪.‬‬
                                                                                                                ‫=«من نگاهی عرفانی به موسیقی دارم و موسیقی برای‬

                                                                                                                      ‫من یک نوع طریقت زندگی و خودشناسی است‪».‬‬

‫لیلا رمضان‬                                                                                                      ‫لیلا رمضان سالهای زیادی است که به دنبال یافتن و ایجاد‬
                                                                                                                ‫ارتباط بین موسیقی ایران و موسیقی معاصر جهانی به عنوان‬
‫اجرا میکردند‪ .‬من از همان زمان بسیار دوست داشتم که‬                          ‫حتماً نواختن این ساز را یاد بگیرم‪.‬‬   ‫پیانیست مشغول فعالیت است‪ .‬او رسیتالهای متعددی در‬
              ‫موسیقی در برابر و برای جمع اجرا کنم‪.‬‬      ‫برای همین هم فکر میکنم در هر پروژهای که درگیر‬           ‫فرانسه‪ ،‬سوئیس‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬ایرلند‪ ،‬آمریکا و کانادا داشته است‪.‬‬
                                                        ‫بودهام‪ ،‬کیفیت صدا برایم نهایت اهمیت را داشته‪ .‬وقتی‬      ‫لیلا رمضان به عنوان پیانیست و مدیر هنری گروه موسیقی‬
‫بعد از مدتی هم بین ژیمناستیک و پیانو‪ ،‬پیانو را انتخاب‬   ‫برنامهی شعر و موسیقی اجرا میکنیم محیط صوتی آن‬           ‫معاصر «ماتکا» مستقر در سوییس پایهگذار چندین پروژه‬
‫کردم‪ .‬در سالهای آخر اقامتم در ایران به کلاس پیانو آقای‬                                                          ‫موسیقی بینافرهنگی میان ایران و دیگر کشورها بوده است‪.‬‬
‫رافائل مناساکانیان و مدت یک سالی هم به کلاس خانم دلبر‬                              ‫برایم بسیار مهم است‪.‬‬         ‫این پیانیست تا کنون قطعات بیش از سی و پنج آهنگساز‬
‫حکیموا میرفتم‪ .‬ایشان قبلاً در کنسرواتوار مسکو تدریس‬     ‫برگردم به دوران کودکی‪ .‬شانسی که آوردم این بود که‬        ‫ایرانی را تحت عنوان پروژه «صد سال موسیقی ایران برای‬
‫میکرد‪ .‬بعد از گذراندن این کلاسها تصمیم گرفتم برای‬       ‫دوستی داشتیم که معلم معروف موسیقی‪ ،‬زندهیاد مصطفی‬        ‫پیانو» اجرا کرده که اکثر آنها اجرای نخست بوده است‬
‫ادامهی تحصیلات در زمینهی موسیقی و پیانو به خارج‬         ‫کمال پورتراب را میشناخت‪ .‬او ما را پیش آقای پورتراب برد‬  ‫و کیهان لندن پیشتر درباره آن گزارش داده است‪ .‬اولین‬
‫کشور بیایم‪ .‬ابتدا میخواستم بروم آمریکا چون از دانشگاه‬   ‫و ایشان بعد از گرفتن چند امتحان ساده قبول کرد معلم‬      ‫سیدی این مجموعه تحت عنوان «آهنگسازان دهه ‪»۱۹۵۰‬‬
‫فلوریدا پذیرش و بورس داشتم ولی موفق به گرفتن ویزا‬       ‫موسیقی من شود‪ .‬حال مشکل دیگر ما نداشتن پیانو بود که‬     ‫در ژانویه سال گذشته با اجرای قطعاتی از محمدرضا‬
‫نشدم که مرا بسیار افسرده کرد‪ .‬تا اینکه یکبار در سفارت‬   ‫آنهم به وسیلهی آقای پورتراب حل شد‪ .‬یکی از آشنایانش که‬   ‫درویشی‪ ،‬بهزاد رنجبران‪ ،‬نادر مشایخی‪ ،‬ایرج صهبایی‪ ،‬هرمز‬
‫سوئیس در تهران کنسرتی اجرا کردم‪ .‬یکی از دیپلماتهای‬      ‫ایران را ترک میکرد‪ ،‬پیانویش را میفروخت و والدینم آن‬     ‫فرهت‪ ،‬فوزیه مجد و رضا والی وارد بازار شد‪ .‬سیدی دیگر‬
‫سوئیسی که علاقه زیادی به موسیقی داشت و خودش هم‬          ‫پیانو را که مارک «کاوایی» بود خریدند و من هنوز هم آن‬    ‫این مجموعه در بهار سال ‪ ۲۰۱۹‬تحت عنوان مجموعه‬
‫پیانو مینواخت‪ ،‬برای من این کنسرت را برگزار کرده بود و‬
‫چون دید که حالم خوب نیست به من کمک کرد که برای‬                                      ‫پیانو را در ایران دارم‪.‬‬               ‫«شهرزاد» اثر علیرضا مشایخی وارد بازار شد‪.‬‬
‫ادامهی تحصیل به فرانسه مهاجرت کنم و این پروسه فقط‬       ‫آقای پورتراب بطور جدی هم نوازندگی پیانو را به من‬
                                                        ‫درس میداد و هم تئوری موسیقی و هارمونی را‪ .‬خیلی‬          ‫=خانم لیلا رمضان‪ ،‬میتوانید بگویید شما در چه سنی‬
                            ‫یک ماه طول کشید‪.‬‬            ‫خوشحالم که آقای پورتراب معلم موسیقی من بوده زیرا او‬     ‫مطمئن شدید که میخواهید در زمینهی موسیقی فعالیت‬
‫کار به این صورت انجام شد که من ضبط اجرای یکی از‬         ‫به راستی شخصیت هنری مرا شکل داد‪ .‬او آدم بسیار خاص‪،‬‬      ‫داشته باشید و از کی تحصیلاتتان را در این رشته شروع‬
‫کنسرتهایم را برای ژان میکو استاد سرشناس در مدرسه‬        ‫جدی‪ ،‬با دیسیپلین بود و عاشق کار و تدریس موسیقی بود‪.‬‬
‫موسیقی «اکول نرمال» در پاریس فرستادم و او هم پس‬         ‫او پیانیست نبود بلکه بیشتر موزیکولوگ و آهنگساز بود‪.‬‬                      ‫کردید و چه مدارجی را طی کردید؟‬
‫از شنیدن این اجرا مرا در کلاساش قبول کرد و ویزا گرفتم‬   ‫ولی اینکه من یک پیانیست‪ -‬کنسرتیست شدم‪ ،‬صادقانه‬          ‫‪-‬از اینجا باید شروع کنم که مادرم مرا از پنج سالگی به‬
‫و آمدم فرانسه‪ .‬آن موقع فرانسوی صحبت نمیکردم که‬          ‫بگویم‪ ،‬در وهله اول به دلیل آقای پورتراب است که الگوی‬    ‫کلاس ژیمناستیک هنری گذاشت که به آن بسیار علاقمند‬
‫برایم بسیار سخت بود‪ .‬به هر حال سالهای سختی بود که‬       ‫من بود و در عین حال از من پشتیبانی زیادی میکرد و مرا‬    ‫شدم و با جدیت دنبالش کردم و مدالهای متعدد هم‬
‫باید هم مدرسه میرفتم و هم کار میکردم تا هزینههای‬        ‫همواره تشویق میکرد این حرفه را با جدیت دنبال کنم‬        ‫دریافت کردم‪ .‬ژیمناستیک هنری با همراهی موسیقی‬
‫تحصیل و زندگیام را تامین کنم‪ .‬البته شانس آوردم که اکول‬  ‫چون استعداد آن را در من میدید‪ .‬از آنجا که آن موقع‬       ‫انجام میشود و معلم من در حین اجرا‪ ،‬موسیقی پیانو‬
‫نرمال هم به من بورس داد‪ .‬چند سالی که در پاریس بودم‬      ‫کنسرواتوار و رشتهی موسیقی در دانشگاهها هنوز تعطیل‬       ‫میگذاشت و من ژستها را با شنیدن موسیقی پیانو انجام‬
‫مدرک «اکول نرمال» و کنسرواتوار پاریس را گرفتم‪ .‬استادم‬   ‫بود‪ ،‬به صورت خصوصی تا ‪ ۱۷‬سالگی که در ایران بودم‬
‫در کنسرواتوار پاریس به من پیشنهاد کرد که برای ادامهی‬    ‫با آقای پورتراب کار کردم‪ .‬ایشان کنسرتهایی را هم در‬                                           ‫میدادم‪.‬‬
                                                        ‫خانهشان برگزار میکرد که شاگردانش قطعات موسیقی‬           ‫من در ایران بعد از جنگ ایران و عراق به دنیا آمدم‪ .‬در‬
    ‫تحصیلاتم به سوئیس و به شهر لوزان بیایم‪ .‬من هم به‬                                                            ‫آن زمان متاسفانه نه آلات موسیقی در فروشگاهها فروخته‬
                                                                                                                ‫میشد و نه در تلویزیون سازی میدیدید و نه موسیقی‬
                                                                                                                ‫کلاسیک از تلویزیون یا رادیو پخش میشد‪ .‬برای همین من‬
                                                                                                                ‫ساز پیانو را ندیده بودم و نمیدانستم که این نغمههای‬
                                                                                                                ‫دلنشینی که با آنها ژیمناستیک هنری میکردم از چه سازی‬
                                                                                                                ‫بیرون میآمد‪ .‬ولی به هر حال این موسیقی همیشه با من‬
                                                                                                                ‫بود زیرا هفتهای سه روز به کلاس ژیمناستیک میرفتم‪.‬‬
                                                                                                                ‫تا اینکه روزی ما به خانه دوستی که پیانو داشت دعوت‬
                                                                                                                ‫شدیم‪ .‬من آن موقع هفت سالم بود که برای اولین بار پیانو‬
                                                                                                                ‫را دیدم و آنجا تازه فهمیدم که آن صداهایی که من در کلاس‬
                                                                                                                ‫ژیمناستیک میشنیدم از این ساز بیرون میآید‪ .‬به عبارت‬
                                                                                                                ‫دیگر‪ ،‬من ابتدا با صدای ساز پیانو آشنا شدم و بعد با خود‬
                                                                                                                ‫پیانو روبرو شدم و در همانجا هم شیفته این ساز شدم که‬
                                                                                                                ‫هیچوقت این صحنه را فراموش نخواهم کرد‪ .‬تمام شب را‬
                                                                                                                ‫به پیانو چسبیده بودم و این تجربه برای من به راستی یک‬
                                                                                                                ‫انقلاب بود‪ .‬همانجا بود که به پدر و مادرم گفتم که باید‬
   39   40   41   42   43   44   45   46   47   48