Page 45 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۳۲ (دوره جديد
P. 45

‫صفحه ‪ 45‬شماره ‪18۹8‬‬                                      ‫موسیقی اجرا میکنم‪ .‬دیگر اینکه چون من در ایران بزرگ‬      ‫سوئیس آمدم و دو فوق لیسانس در رشته نوازندگی‬
‫جمعه ‪ ۶‬تا پنجشنبه ‪ ۱۲‬اکتبر ‪۲۰۲۳‬‬                         ‫شدهام و نصف زندگیام را در ایران و نصف دیگرش را‬          ‫پیانو ‪ Interpretation‬و رشته همراهی ‪Collaborative‬‬
                                                        ‫در اروپا گذراندهام‪ ،‬تعلق به دو فرهنگ دارم و همیشه‬       ‫‪ Piano‬گرفتم‪ .‬بعد از پایان تحصیلاتم در همان کنسرواتوار‬
‫خودم قرار دادم‪ .‬از آنطرف هم چون مادر من معلم ادبیات‬     ‫پروژههایی که انجام میدهم هم به فرهنگ ایران مربوط‬
‫فارسی بود‪ ،‬همیشه شعر در فضای خانه ما حضور داشت‬                                                                                              ‫لوزان استخدام شدم‪.‬‬
‫و من از بچگی تعداد بسیاری از اشعار کهن ادبیات فارسی‬           ‫است و هم به موسیقی کلاسیک و فرهنگ غرب‪.‬‬

                              ‫را از حفظ هستم‪.‬‬           ‫لیلا رمضان و لیلی انور‬
‫در خانه ما دورهی مشاعره برگزار میشد و من در همان‬
‫هفت سالگی عاشق این بودم که در این جلسات حضور‬            ‫فراگیری موسیقی در ایران برای من خارج از سیستم نهادینه‬   ‫=شما در زمینه موسیقی کلاسیک چه دوره و چه مکتبی‬
‫داشته باشم هرچند که زیاد هم نمیفهمیدم‪ .‬ولی همین‬         ‫و رایج در غرب بوده و به همین دلیل هم خودانگیختگی‬           ‫را ترجیح میدهید و در کنسرتهایتان اجرا میکنید؟‬
‫الفاظ و کلمات آهنگین را که میشنیدم برای من دنیایی‬       ‫و غریزی بودن در نوازندگی من حضور قوی دارد‪ ،‬هرچند‬
‫بود که بیاختیار شروع کردم به حفظ کردن اشعار و از نه‬     ‫من غضه میخوردم که در ایران کنسرواتوار نرفتهام و بطور‬    ‫‪-‬همسر من آهنگساز است و من مدت طولانی موسیقی‬
‫سالگی کلی شعر از بر بودم و در مشاعرهها شرکت میکردم‪.‬‬     ‫آکادمیک از دوران جوانی این ساز را نیاموختهام ولی بعدها‬  ‫معاصر (مدرن) اجرا میکردم‪ .‬دیگر آنکه آن موقع که با‬
‫درس ادبیات من بسیار خوب بود و تفسیر شعر را دوست‬         ‫دیدم که همین نوع فراگیری به من جرئت و جسارت در‬          ‫آقای پورتراب کار میکردم چون ایشان بیشتر آهنگساز بود‬
‫میداشتم‪ .‬برای همین شعر همیشه از دوران کودکی با من‬       ‫ماجراجویی و اجرای آثار مدرن و پروژههای هنری بسیار‬       ‫از همان کودکی آثار جدید ایشان را اجرا میکردم‪ .‬و همین‬
‫بوده است‪ .‬همانطور که میدانید بخش قابل توجهی از‬          ‫خاص را داده است‪ .‬این باعث شده که بُعد خلاق بودن در‬      ‫تجربهها باعث شد که برایم بسیار طبیعی باشد که با یک‬
‫فعالیتهای هنری من به اجرا و ضبط قطعات آهنگسازان‬         ‫فعالیتهای هنری من تقویت بشود‪ .‬من همواره در وجود‬         ‫آهنگساز کار کنم‪ .‬آقای پورتراب از من میخواست که آثار‬
‫ایرانی اختصاص دارد‪ .‬در یکی از این پروژهها تصمیم گرفتم‬   ‫خودم جستجو میکنم که آن چیزی را بیابم که مرا به اجرای‬    ‫جدیدش را اجرا کنم و بعد از آن بعضی مواقع تغییرات‬
‫قطعهی «شهرزاد» اثر علیرضا مشایخی را اجرا کنم‪ .‬برای این‬                                                          ‫کوچکی در آن میداد‪ .‬دیگر آنکه زمانی که ده سالم بود‬
‫قطعه توسط آهنگساز متنی هم براساس داستان شهرزاد و‬              ‫منحصر به فرد و خاصی در برابر جمع برمیانگیزد‪.‬‬      ‫ایشان مرا میبرد به کلاسهای آقای علیرضا مشایخی‬
                                                                                                                ‫که آهنگساز آوانگاردی است‪ .‬البته باید بگویم که از آن‬
      ‫شاهزاده شهریار نوشته شده که باید دکلمه بشود‪.‬‬      ‫=ایدهی جدید برگزاری برنامه با خانم لیلی انور چگونه‬      ‫موسیقی در آن سن و سال خیلی هم سر در نمیآوردم‬
‫به این ترتیب بود که با خانم لیلی انور و کارهای او آشنا‬  ‫شکل گرفت؟ شما چطور توانستید که شعر فارسی و یا‬           ‫ولی در کل در آن فضا قرار میگرفتم و با آن موسیقی‬
‫شدم و با همکاری ایشان این متن را به همراه موسیقی‬        ‫ترجمه فرانسه و انگلیسی آنرا با موسیقی کلاسیک غربی‬       ‫آشنا میشدم‪ .‬بعلاوه وقتی درسم در لوزان تمام شد با‬
‫مشایخی اجرا کردیم بعد از این آشنایی ترجمهی فرانسه‬       ‫درهم بیامیزید از جمله موسیقی شوبرت را با شعرهای‬         ‫همسرم و چند موزیسین دیگر یک گروه موسیقی معاصر‬
‫آثار مولانا‪ ،‬فرودسی و منطق الطیر عطار‪ ،‬توسط خانم انور‬                                                           ‫تاسیس کردیم با سازهایی مانند ویولون‪ ،‬هارپ‪ ،‬پرکاشن و‬
‫را خواندم که بسیار دقیق و در عین حال روان هستند‪.‬‬                                              ‫مولانا؟‬           ‫کلارینت و در مجموع ‪ ۱۰‬ساز‪ .‬ما در این گروه بسیاری از‬
‫من روشی را که خانم انور شعر را همراه موسیقی دکلمه‬       ‫‪-‬در کنسرواتوار اجرای آثار پیانویی شوبرت جزو برنامهی‬     ‫کارهای مدرن آهنگسازان قرن بیستم و بیست و یکم را‬
‫میکنند بسیار دوست دارم و باید بگویم که با شیوه سنتی‬     ‫درسی من بود و من در امتحاناتم تعدادی از این قطعات‬       ‫اجرا میکردیم و خودمان هم به آهنگسازان جوان سفارش‬
‫دکلمه که در ایران رایج است بسیار متفاوت است‪ .‬به یک‬      ‫را اجرا کردهام ولی هیچوقت به خودم جرأت نداده بودم‬       ‫کار میدادیم و اجرای نخست آنها را انجام میدادیم‪ .‬در‬
‫معنا میتوان گفت مدرنتر و خاص ایشان است و تلفیق‬          ‫موسیقی شوبرت را در رپرتوار کنسرتها و رسیتالهایم‬         ‫نتیجه من در موسیقی معاصر تخصص پیدا کردم زیرا این‬
‫زبان فرانسه و زبان فارسی که هر دو به من بسیار نزدیک‬     ‫بگذارم‪ .‬موسیقی شوبرت با اینکه او بسیار جوان فوت‬         ‫موسیقی تکنیکهای خاص خودش را دارد‪ .‬ولی نمیتوانم‬
                                                        ‫کرد برایم به حدی عمیق بود و پختگی نوازندگی احتیاج‬       ‫بگویم که موسیقی معاصر موسیقی مورد علاقهی شدید‬
      ‫هستند برایم بطور خاصی جذاب و دلنشین است‪.‬‬          ‫داشت که این جرأت را نداشتم‪ .‬تا اینکه در سالهای اخیر‬     ‫من است‪ .‬من موسیقی معاصر را دوست دارم زیرا در آن‬
‫من نگاهی عرفانی به موسیقی دارم و موسیقی برای من‬         ‫اتفاقات ناگواری در زندگی من افتاد و دوستان عزیزی را از‬  ‫خیلی خلاقیت هست‪ .‬ولی قطعات باخ‪ ،‬بتهوون‪ ،‬شوبرت‪،‬‬
‫یک نوع طریقت زندگی و خودشناسی است‪ .‬در ضمن من‬            ‫دست دادم و میدانید که رنج و غم و غصه مقداری آدم‬         ‫دبوسی و آهنگسازانی که رپرتوار اصلی پیانو را تشکیل‬
‫شعرهای مولانا را مرتب میخوانم و همیشه این اشعار به‬      ‫را پختهتر میکند‪ .‬بعد از این اتفاقات نزدیکی بیشتری با‬    ‫میدهند جزو کولهبار فرهنگی تحصیلات موسیقی من‬
‫نوعی مرا در مراحل مختلف زندگی همراهی کرده است‪.‬‬          ‫موسیقی شوبرت حس کردم‪ .‬شروع کردم به کار کردن روی‬         ‫بودهاند و همچنان در کنسرتهایم از قطعات این نوابغ‬
‫میدانید که مولانا در سرایش اشعارش بسیار به موسیقی‬       ‫موسیقی شوبرت و یکسری از قطعات شوبرت را در رپرتوار‬
‫نزدیک بود و این دو را مکمل و به نوعی جدا ناپذیر‬
‫میدانسته است‪ .‬در مورد موسیقی شوبرت باید بگویم‬
‫که نوعی «حرکت همیشگی» و «جستجوگری بیپایان» در‬
‫کارهای او هست که مرا بطور عمیقی به ریتم اشعار مولانا‬

                                 ‫وصل میکند‪.‬‬
‫شوبرت یک زندگی سرشار از فقر‪ ،‬غم‪ ،‬دلشکستگی و‬
‫مشکلات بیپایان داشته ولی با وجود این موسیقیاش‬
‫بسیار روان‪ ،‬زلال‪ ،‬خالص و سخاوتمندانه است و در عین‬
‫ظاهراً ساده بودن‪ ،‬بسیار زیبا و عمیق است‪ .‬شوبرت‬
‫به دورهی رمانتیک تعلق دارد ولی به شما یک رؤیا را‬
‫پیشنهاد نمیکند‪ .‬او ُرمانتیکی است که زندگی را عمیقاً‬
‫تجربه کرده و با تمام سختیها و زجرهایش چشیده و‬
‫این در موسیقیاش بسیار آشکار و قابل لمس است‪ .‬این‬
‫همان چیزیست که در موسیقی شوبرت مرا به اشعار‬
‫مولانا نزدیک میکند‪ .‬مولانا هم میگوید که از طریق‬
‫زندگی کردن است که انسان میتواند فراتر برود‪ ،‬اوج‬
‫بگیرد و به تکامل برسد‪ .‬باید بگویم که تلفیق موسیقی‬
‫شوبرت با دکلمهی اشعار مولانا برای من امری بسیار‬
‫واضح و طبیعی بود‪ .‬لیلی انور هم طرح مرا پسندید و‬
‫ما برای عملی ساختن این پروژه بطور مستمر مدتی کار‬
‫کردیم‪ .‬نوع دکلمهی شعر لیلی انور با تفسیری که من از‬
‫موسیقی شوبرت دارم نزدیک و هماهنگ است و شنونده‬
‫برنامههای ما در حقیقت یک صدای واحد میشنود و به‬

   ‫نوعی یگانگی کامل شعر و موسیقی را تجربه میکند‪.‬‬
   40   41   42   43   44   45   46   47   48