Page 13 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۳۹ (دوره جديد
P. 13
صفحه1۳شماره1۹0۵ خارج ازكشور بدست عمال رژیم اسلامی كشته شد .چند روز و امنیت كشور بودند شناسایی شده و پروندههای
جمعه ۲4تا پنجشنبه ۳0نوامبر ۲0۲۳ قبل از عزیمت شاه از ایران ،دكتر صدیقی برای خداحافظی آنان درمحل امنی نگاهداری گردد .متاسفانه مرحوم بختیار
به كاخ احضار گردید .در این شرفیابی شاه به او گفت شما بیدرنگ ساواك را منحل كرد و پرونده ها معدوم گشت
شاید آنان از طرف مقاماتی دستور داشتند تا تظاهرات ما مرد بسیار وطن دوستی هستید و بسیار صدیق .و او عرض درنتیجه تودهای ها و مجاهدین بعداز ۲۲بهمن پستهای
را بهم بریزند. كرد آخرین پیشنهاد من به اعلیحضرت این است حالا كه از كلیدی حساس را بدست آوردند و بیشتر اعدامهای انقلابی
اولیه و مصادره بی رویه اموال و تضعیف ارتش كار آنان بود
بالاخره آخرین و بزرگترین تظاهرات طرفداران قانون كشور خارج میشوید لااقل از منطقه خارج نشوید. و نیز تئوریسین های رژیم اسلامی در زندانها نیز آنان بودند
اساسی مشروطه سلطنتی در میدان بهارستان انجام گرفت. آن شب كه شاه ایران را ترك كرد همه ما گریستیم .او تا چنانچه در زندانها سیستم شكنجه تلخ و شیرین و خالی
ابتدا مقابل كاخ نخست وزیری (میدان كاخ) جمع شده و از و پركردن مغز به متد استالینی كه خود شخصا در زندان
آنجا به طرف بهارستان حركت كردیم .در میدان كاخ ۳نفر از
اعضای شورای اجرایی طرفدار قانون اساسی به داخل دفتر تجربهاش كردهام نتیجه روش و دستورات آنان بود.
دكترصدیقی با ارائه این شرایط یك هفته مهلت خواست
دكتر غلامحسین صدیقی تا كابینهاش را تشكیل دهد اما شاه با كلیه شرایط موافقت
نخست وزیر خوانده شدند .در بازگشت به ما ۳نفر دیگر صبح در اتاق كارش درمنزل قدم می زد و تكرار میكرد كه نمود به استثنای خروج از كشور.
عضو شورای اجرایی با تعجب گفتند كه نخست وزیر دستور شاه رفت ،ایران رفت. دراین یك هفته مجتمعینی در منزل او اصرار داشتند كه
داده تا از دادن شعار به نفع سلطنت و شاه خودداری قبول مسئولیت نكند زیرا وجهه ملی خود را از دست خواهد
گردد و هیچ اسمی ازشاه و سلطنت برده نشود .مسلما به بعد از انتخاب دكتر بختیار به نخستوزیری ،یك روز به داد ولی او میگفت من وجهه ملی را برای گور خود نمی
این علت كه او میخواست از این تظاهرات به نفع خود محل كارم «دفتر وزیرخارجه» رفتم مشاهده كردم كه كلیه خواهم ،باید دراین موقع حساس بنفع كشور ازآن استفاده
بهرهبردارینمایدچنانچهتظاهراتآنروزرا كهحدو۴۵۰/۰۰۰ تمثالهای اعلیحضرتین و رضاشاه و حتی عكس كوچكی از رضا كنم .دریكی از این جلسات شخصی از او پرسید آیا شما
و شاید هم بیشتر بود در بی.بی.سی گفتند « ۵ ۰۰۰۰نفر شاه و ولیعهد (محمدرضاشاه) كه متعلق به شخص من بود و نظركارتر را هم پرسیدهاید او جواب داد مرا به كارتر چه
طرفداران بختیار امروز در بهارستان جمع شده بودند». از منرل برده و روی میز كارم گذاشته بودم همگی برداشته كار؟ آیا كارتر نظر مرا درمورد ریاست جمهوریش خواست
فردای آنروز از طرف شورای اجرایی مامور شدم تا با شدهاند .بسیار تعجب كردم زیرا هنوز سلطنت وجود داشت كه حالا من نظر او را بخواهم؟ آقایان خودتان باشید و از
تیمسار بدرهای تماس گرفته و حقیقت را دریابم .بدیدن و شاه فقط به عنوان معالجه از كشور خارج شده بود ،نه خارجی چشم امید وكمك نداشته باشید .زیرا آنان بیش از
ایشان رفتم كه روحشان قرین رحمت باد .وقتی ماجرای استعفا داده بود و نه رژیم تغییر كرده بود .از آقای محسن آنكه به فكر شما باشند به فكر خودشان هستند( .خوب
پائین آوردن عكسها و دستور عدم دادن شعار به نفع درودیان سرپیشخدمت وزیر كه خدا بیامرزدش پرسیدم است كه ما این سخنان را حالا هم در نظر بگیریم) داریوش
سلطنت و شاه را گفتم ،ایشان بسیار عصبانی شدند و جریان عكسها چه شده؟ او با بغض در حالی كه اشك در چشمانش و پروانه فروهر از حاضرین همیشگی جلسات بودند و از او
را تلفنی به تیمسار وشمگیر و تیمسار نشاط گفتند و از آنان حلقه زده بودگفت دستور وزیر است .بعد اضافه كرد خانم میخواستند كه این مقام را قبول نكند .روزی دكتر صدیقی
خواستند بیدرنگ دریابند بختیار چه خیالی در سر دارد. مفتاح ،ناراحت نباشید ،من دوبار شاهد بودهام كه عكسها به آنان گفت ،جانم آنان اگر پیروز شوند شما را هم از بین
فردای آن روز خبر كشته شدن تیمسار بدرهای منتشر گردید. پائین آورده شدهاند این بار هم باز بالا خواهدرفت .جریان خواهند برد و دیدیم كه با چه قساوتی آنان را به شهادت
ما در صدد برپایی تظاهرات وسیعتری بودیم كه با ۲۲بهمن را به رئیس مستقیم خود كه وزیر خارجه بود گزارش دادم. رساندند .عجیب این بود داریوش فروهر ،وطن دوست كم
۵۷همه امیدها به بازگشت امنیت ،ثبات و آبروی ایران جناب احمد میرفندرسكی وزیر خارجه وقت گفتند دستور نظیری كه شنیده ام در سفره عقدش بجای قرآن شاهنامه
برباد رفت .بعد از ۲۲بهمن روزی از دفتر آیتالله خمینی دكتر بختیار است كه عكسها در محل امنی نگاهداری شود. فردوسی گذارده بود و درجریان استقلال بحرین سیاه
به دكتر صدیقی اطلاع دادند كه چنانچه او مایل باشد می دراین اثنا تظاهرات قانون اساسی دامنه وسیعتری گرفته پوشید و اعلامیه صادر كرد و به زندان افتاد ،حالا طرفدار
تواند حضور امام شرفیاب شود .او در جواب گفت.« :من از بود .در یك روز برفی بسیار سرد ما از امجدیه حركت كردیم جمهوری اسلامی شده بود .البته خیلی زود پشیمان گشت.
دیدن آیت الله خمینی شرفی نمی یابم ولی ایشان اگر پیامی و قصد داشتیم به طرف بهارستان برویم ،در زیرپل سعدی فروهرها و سعیدی سیرجانی كه یادشان همیشه برای ما
دارند می توانند برایم ارسال دارند» كه البته هیچ ارتباطی عدهای كه روی پل ایستاده بودند با پرتاب قلوه سنگ به زنده است تا موقع مرگشان همه ساله در مراسم سالمرگ
ما حمله كردند ،عده زیادی از تظاهركنندگان مجروح گشتند دكتر صدیقی حاضر شده و اشعار و سخنرانیهای ارزنده در
برقرار نشد. و بناچار متفرق گردیدند .خانم جوانی كه پشت سر من مورد وطن و آزادی ایراد مینمودند كه با بلندگو تا خیابان
روز ۹اردیبهشت ۱۳۷۰دكتر صدیقی جامعه شناس وطن بود از شدت خونریزی صورت و گردنش دیده نمیشد و
دوست آزاده به جاودانگی پیوست ولی ما شاگردانش قادر به راه رفتن نبود .من او را تقریبا روی دوش خود حمل روزولت پخش میگردید بدون هیچ ترس و واهمهای.
همواره پندش را در وطن دوستی و احترام به قانون آویزه كردم تا توانستم او را سوار اتومبیل یكی از دوستان كرده در آن یك هفته مهلت ،دكتر بنی صدر به عنوان سخنگوی
به بیمارستان مهر برسانم در آنجا سر او ۱۱بخیه برداشت. آیت الله خمینی از پاریس مرتب به منزل دكتر صدیقی تلفن
گوش و خاطره اش راگرامی و زنده نگاه خواهیم داشت. عدهای از اشخاصی كه در بالای پل سعدی بودند با دستگاه میكرد تا پیام آیت الله را بدهد .دكترصدیقی هم دخترش
و با دریغ و افسوس بسیار محمدرضاشاه با خارج شدن بی سیم صحبت میكردند .درآن زمان موبایل وجود نداشت دكتر نیكو صدیقی را به عنوان سخنگوی خود انتخاب كرد تا
از ایران و سپس منطقه به شاهنشاهی ۲۵۰۰ساله ایران و دستگاه بیسیم مخصوص افسران و مامورین امنیتی بود، با سخنگوی آیت الله صحبت كند زیرا معتقد بود آیت الله
كه خود در بزرگداشت آن بسیار همت گماشت پایان داد. اگر پیامی دارد باید شخصا تماس بگیرد .البته گویا یك یا دوبار
شخصا با دكتر بنی صدر صحبت نمود آنهم به علت سابقه
دوستی و مودت كه بین آنان در زمان دانشجویی بنی صدر
در دانشگاه تهران بود.
شنیده شد كه آیت الله خمینی درمورد دكترصدیقی گفته
بود او مرد عالم و وطنخواه است و میداند كه چه میكند.
این گفتار ۲ماه بعد از ۲۲بهمن ۵۷در روزنامه واشنگتن
پست به چاپ رسید كه شاید اگر به موقع اعلام شده بود
میتوانست جریان انقلاب را از مسیری كه میرفت منحرف
سازد .و الله اعلم.
و بالاخره دكتر بختیار آنطور كه ازكتاب دكتر نهاوندی بر
میآید به پیشنهاد و انتخاب علیاحضرت شهبانو فرح به
نخستوزیری منصوب گردید.
اما این مرغ طوفان نه فقط به هدف خود نرسید بلكه در
این طوفان ویرانگر رل كرنسكی را بازی كرد و سرانجام او هم