Page 21 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۸ (دوره جديد
P. 21
صفحه۲1شماره1914 جامعه؟ یا با نیروهای موجود در «میدان براندازی»؟ و یا تاکتیکی است ،نمیدانم) ،در پی تبیین «ایده لیبرال»
جمعه ۲تا پنجشنبه 8فوریه ۲0۲4 با همه اینها؟! به عنوان ایدهایست که ادعا میشود در ایران امروز
«نمایندگی سیاسی روشنی» ندارد! و توصیه میکند وقتی
همه جریانهای برانداز مدافع دموکراسی مشترک است و به هر روی این جریان( ،تکرار میکنم :جریان است که این «نمایندگی سیاسی» پیدا شد یا به وجود آمد ،باید
معلوم نیست نگرانی از «ادغام» این ایده یا این جریان به خود را «ما» مینامد و نه صرفا یک فرد یا یک فعال سیاسی) مواظب بود تا در «سایر گروههای همجوار» «ادغام» نشود:
چه معنی است .مگر اینکه کلمه «لیبرال» فقط یک اسم بر اساس آنچه در نامه توضیح داده شده« ،آلترناتیو» را «آنچه که کماکان نمایندگی سیاسی روشنی ندارد ،ایدۀ
و عنوان برای مشخص کردن جریانی باشد که گویا در حال نیرویی میداند که «در وهلۀ اول غربگرا باشد؛ منحصرا به لیبرال است .به عبارتی ایده لیبرال تع ّین سیاسی مستقلی
حاضر در «میدان براندازی» نیست و اگر هست ،عناصرش این معنی که ایده سیاسیاش را بر روی ضدیت با غرب بنا در میدان براندازی پیدا نکرده است به نحوی که هوادارانش
پراکندهاند و باید خود را جمع و جور کنند و مواظب باشند بتوانند با سایر گروههای همجوار درون این میدان ائتلاف
که در «گروههای همجوار» «ادغام» نشوند؛ یعنی جریانی نکرده باشد». کنند ،اما در آنها ادغام نشوند( ».از نامه خانم بهاره هدایت
که مایل به ائتلاف با دیگر براندازان است ولی صف خود را این در حالیست که تمام ضدانقلاب جمهوری اسلامی فعال سیاسی که از زندان اوین به «ایران وایر» ارسال و با
دارد یا میخواهد صف خود را داشته باشد تا… تا چه شود؟! از همان روز نخست غربگرا بوده! حکومتی که جمهوری عنوان «ما لیبرالها کجای میدان براندازی ایستادهایم؟»
اگر موضوع بر سر ائتلاف است ،که روشن است در هر اسلامی بجایش نشسته ،غربگرا بوده! مردم امروز ایران و
ائتلافی ،جریانها و گروهها با توافق بر سر چند اصل معین نسلهای جوان و خود «میدان براندازی» غربگرا هستند! (به منتشر شده است).
برای رسیدن به هدف معین با حفظ استقلال و اختلافات، شعارهای معروف و رفتارهای شاخص مردم مراجعه شود). این نوشته به نکات مبهم این نامه میپردازد.
تفاهم و توافق میکنند .مناسبات بین آنها را آن چند اصل پس مخاطب این «ما» ،این «جریان» کیست؟ خودیهای
و این تفاهم و توافق تعیین میکند .اساسا ائتلاف بین بلاتکلیف که هنوز در میدان اصلاحات هستند؟ خودیهای جریانی که در «میدان براندازی» به دنبال صف خود است
نیروهای مختلف و متفاوت است و نه نیروهای عین هم! غیرخودی مانند اصولگرایان و جریانی در مقامات کشوری مخاطب نمیداند درک نویسنده از «ایده لیبرال» چیست.
اما میبایست سر اصول و بنیادهایی اشتراک نظر و اشتراک و لشکری که بلاتکلیفاند یا روسوفیل نیستند و نگاهشان به
توضیحاتی هم که داده شده روشنگر نیست.
منافع داشته باشند. شرق نیست؟ قشر معروف به خاکستری؟ اگر درک از «لیبرال» و «لیبرالیسم» همان باشد که در علم
در این میان« ،ائتلاف» و «ادغام» دو مقولهی جدا هستند این جریان بجای «نگاه به شرق»« ،نگاه به غرب» را توصیه سیاست و فرهنگ سیاسی رایج است و با آزادی فردی و
مگر اینکه هراس از «ادغام» و توصیه به جلوگیری از آن، میکند و مهمترین تکیهگاه «ایده لیبرال»اش نیز همین اجتماعی پیوند ناگسستنی دارد ،در اینصورت ادعای مربوطه
تلاش برای داشتن قدرت جهت تأثیرگذاری بر مخرج مشترک غربگرایی است .آنچه با «ایده لیبرال» و «زندگی معمولی» درباره اینکه «تع ّین مستقلی در میدان براندازی پیدا نکرده»
و نیروی ائتلاف باشد! اینهم در ائتلافی که بر اساس چند در این نامه توضیح داده میشود اما در عمل همانست که تا و «نمایندگی سیاسی روشنی ندارد» نادرست و یا از روی
اصل معین و هدف مشخص شکل گرفته ،بیمعنی است! پیش از انقلاب ۵۷در ایران که با شرق و غرب ،هر دو ،روابط سهو و خطا و یا ناآگاهی است و یا اینکه َع َلم کردن یا
ائتلاف یعنی بر اساس اصول مورد قبول ،پیش بردن حرف حسنه داشته ،جریان داشته است .با این تأکید که نگاه اصلی لاپوشانی جریانیست که اگرچه یکسری مواضع درست به
مشترک و عمل مشترک برای هدف مشترک! مگر اینکه تا پیش از جمهوری اسلامی ،به خود ایران و تاریخ و فرهنگ دلیل واقعیت جامعه و تجربه و تمایلات مردم به آن تحمیل
منظور پیشبینی و محکمکاری برای مرحلهی پس از رسیدن شده ،و طبیعتا مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد ،اما خود
به هدف مشترک باشد .اینهم در حال حاضر بیمعنی است؛ و میراث معاصر خود کشور بوده است. را جریانی غیر از جریانات موجود در «میدان براندازی»
چون تحرکات اجتماعی به شدت پویا هستند و طبق برنامه به این ترتیب «میدان براندازی» که با ضدانقلاب میداند و یا قلمداد میکند و میپرسد «ما لیبرالها در
اسلامی و مخالفان انقلاب ۵۷و دموکراسیخواهان طرفدار کجای میدان براندازی» ،که مدتهاست به گفتمان مسلط
و خواست و اراده افراد و جریانات پیش نمیروند. ملیگرایی گشوده شد ،اساسا با «ایده لیبرال» و برای یک در برابر جمهوری اسلامی و بیش از دو دهه اصلاحطلبی
به این ترتیب از نظر عقاید و نظرات و اهداف آینده ،نه «زندگی معمولی» مانند دوران پهلوی باضافه دستاوردهای تبدیل شده« ،ایستادهایم» و در پی مشخص کردن این «جا»
تنها «میدان براندازی یکپارچه نیست» بلکه ائتلاف نیز با نوین چهار دهه گذشته شکل گرفته است و این را مردم با
وجود اشتراک بر سر نجات ایران از جمهوری اسلامی ،قطعا شعارها و رفتار خود در فضای واقعی و مجازی سالهاست تلاش میکند.
از نظر دیدگاهها «یکپارچه» نیست و در آن میتوانند (نه از آنجا که پیشینهی این «ما» به جناحی از جمهوری
اینکه الزاما و باید) طیفهای مختلف سیاسی که نجات خانه به نمایش گذاشتهاند. اسلامی میرسد ،میتوان این فرض را داشت که منظور از
برایشان مهمتر از هر موضوع دیگریست ،شرکت داشته نیروی اصلی این میدان نیز نه فر ِد من و شما و ایشان و این «ما» بخشی از اصلاحطلبان سابق /تحولخواه /و… است که
باشند و این آینه و بازتاب بخشی از همان تکثر و پلورالیسم یا آن گروه ،بلکه جامعه است و شاخصترین ایدهی آن که افرادش اکنون خود را اگرچه در «میدان براندازی» میبینند،
است که کمتر جریانی مدعی آن نیست .روشن است که توانسته انحصار مقوله /دیسکورس سیاسی جمهوری اسلامی ولی نمیتوانند یا نمیخواهند خود را با هیچکدام از نیروهای
یک ائتلاف برای نجات «میهن» و خانه مشترک میتواند با و اصلاحطلبانش را بشکند و خود را از جمله به نویسندهی موجود از جمله اصلیترین نیروی آن که نیروی ملیگرای
مشارکت نیروهای ملی و دموکرات شکل بگیرد که میتوانند نامه و جریانی که وی مدافع آنست تحمیل کند ،ملیگرایی هوادار مشروطه و پهلوی است و از چهار دهه پیش بانی
راست یا چپ و جمهوریخواه یا پادشاهیخواه باشند. لیبرال ،یعنی جریان و عملکرد پهلوی ،است! تنها جریانی که گشودن این «میدان» در برابر «خندق» جمهوری اسلامی
پیشینه و کارنامهی صد ساله و مثبت در خدمتگزاری ملت و بوده ،تعریف کرده و بازیابند .میدانی که تجربهی جامعه
کمی درباره چپ و راست و افراطیو ِن آنها مملکت دارد .اینکه این کارنامه و خدمات با نیروی ارتجاعی نیز سرانجام مردم را به آن کشانده و سراسر کشور را در بر
پس مسئلهی جریانی که نویسنده نامه با عنوان «ما سرخ و سیاه به شدت مورد حمله قرار گرفت ،مسئولیتاش
لیبرالها» از آن نام میبرد بر سر چیست؟ بر سر «چپ با خرابکاران و تخریبکنندگان است و نه با آنان که کشور گرفته است.
افراطی» و «راست افراطی» که چند بار در نامه این فعال این «ما» خود را متعهد به «سهگانه تصمیمگیری سیاسی
را آزاد و آباد کردهاند! (ادراک عمومی -عملگرایی -اخلاق) معرفی میکند ،که
سیاسی تکرار میشود؟ جامعه ایران قبل از ۵۷هم «زندگی معمولی» به عنوان البته هر سه مفاهیمی بسیار گسترده و قابل تعبیر و تفسیر
این افراطیون چه جریاناتی را در «میدان براندازی» شامل «خواستهی محوری ایده لیبرال» داشته و هم از حقوق هستند« .ادراک عمومی» و «اخلاق» بسیار کشدار و کلی
شهروندی ،برای نمونه ،از حق رأی زنان آنهم پیش از هستند و «عملگرایی» نیز البته با درکی واژگونه در صدر
میشوند؟ سیاست اصلاحطلبان قرار داشته تا استمرار نظام و سهم
آن نیروهایی که ۴۵سال در قدرت و حاشیهی قدرت دموکراسی سوئیس برخوردار بوده است! بردن خودشان از «سفره انقلاب» را توجیه کنند .هر اندازه
جا خوش کرده و دست به جنایت و خیانت نیز آلودهاند، در تمام سالهای مبارزه با جمهوری اسلامی نیز« ،ایده «عملگرایی» در اصلاحات با چانه زدن و کوتاه آمدن و
لیبرال» مرکز ثقل تلاش برای پس گرفتن «زندگی معمولی» مماشات و داشتن و یافتن حاشیهی امن در جمهوری اسلامی
چپاند یا راست؟! بوده است و نه اینکه تازه بعد از ۴۵سال آنهم پس از و برخوداری از پارتی و رانتهای مختلف آن از داخل تا
نیروهایی که «خندق» را تشکیل دادهاند چپاند یا شعارهای روشن و شفاف دی ۹۶به بعد و خیزش ملی خارج قابل درک و مشاهده بود و هست ،اما به همان اندازه
،۴۰۱ما به دنبال کشف یا به وجود آوردنش در «میدان مشخص نیست «عملگرایی» در «میدان براندازی» به چه
راست؟ افراطیاند یا میانهرو؟ معنی و در برابر و یا در مناسبات با کیست! با نظامی که
اصلاحطلبان و هوادارانشان چپاند یا راست؟! براندازی» باشیم! «میدان براندازی» قصد ساقط کردن آن را دارد؟ با مردم و
وقتیازانقلاب ۵۷دفاعمیکنند،میانهرو هستندیاافراطی؟!
اینها مسائلی هستند که میتوان دربارهشان روزها و کمی درباره ائتلاف
سالها گفت و نوشت بدون اینکه هیچ تأثیری در واقعیات در عین حال ،اگر «خواستهی محوری ایده لیبرال» را
جامعه داشته باشند چرا که تمامی این مفاهیم برای کمک رسیدن به «زندگی معمولی» بدانیم ،این چیزیست که بین
به درک واقعیات عملا موجود هستند و نه اینکه