Page 12 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۵۳ (دوره جديد
P. 12
صفحه1۲شماره1۹1۹
جمعه 1۸تا ۲4اسفندماه 140۲خورشیدی
«بچههایرضاشاهی»بازاركارایرانراازكارشناسانخارجیبینیازكردند
وقتی اصل ۴میخواست برنامههای بهداشتی خود را به اجرا بگذارد در ایران فقط یك
مهندس بهداشت وجود داشت!
(تاریخ نشر در کیهان لندن :از بهمنماه ۱۳۸۰تا مهرماه � ۱۳۸۱از شماره ۸۹۲تا )۹۲۳بازنشر
سياست و سياستگذاری اقتصادی در ایران مقدمه
«بنیاد مطالعات ایران» هفتمین مجلد از مجموعه «توسعه و عمران ایران» را چاپ و منتشر كرد .این مجلد به خاطرات و
( بخش ) ۶
خاطرات علینقی عالیخانی ملاحظات دكتر علینقی عالیخانی وزیر بازرگانی و رئیس دانشگاه تهران در دوران قبل از انقلاب اختصاص دارد.
ویراستار -دکتر غلامرضا افخمی ازین مجموعه ،قبلا گفتگو با عبدالرضا انصاری (آب و برق خوزستان) گفتگو با اكبر اعتماد (برنامه انرژی اتمی ایران) گفتگو
با پرویز مینا (تحول صنعت نفت ایران) گفتگو با منوچهر گودرزی و خداداد فرمانفرمائیان و عبدالمجید مجیدی (برنامه ریزی
بود در 120تومان تثبیت كنیم و اتحادیه (یا در واقع كارتل) عمرانی و تصمیم گیری سیاسی) گفتگو با محسن شیرازی (صنعت گاز ایران) گفتگو با باقر مستوفی (صنعت پتروشیمی ایران)
تولید كنندگان سیمان به هر كارخانه به نسبت ظرفیت آن
انتشار یافته كه گزیدههایی از هركدام را خوانندگان ما در صفحه «خاطرات و تاریخ» ملاحظه كردهاند.
سهمیه تولید بدهد. غلامرضا افخمی كه آرشیو تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات زیر نظر او قرار دارد در مقدمهای بر «سیاست و سیاستگذاری
=یعنی دوبرابر تقریبا؟
ــ تقریبا .چون دیدیم كه سیمان را به ضرر میفروختند. اقتصادی در ایران» مینویسد:
قیمت را بالا بردیم كه اولا كارخانهها سود داشته باشند. «علینقی عالیخانی از ۱۳۴۱تا ۱۳۴۸یعنی بیشترین سالهای دهه چهل شمسی ،مسئولیت سیاستگذاری و اجرای سیاستهای
بعد گفتیم از این میزان سود ،یك مبلغی را ،كه الان خاطرم اقتصادی كشور را به عهده داشته است .رابطه او با علم صمیمی ،با منصور رسمی و با هویدا ،اقلا در سالهای اول ،دوستانه
نیست چقدر بود ،كنار میگذاریم و با آن سیمانهائی را كه بود ...شاه همواره پشتیبان عالیخانی و نظرات او بود اما در همان حال ،شاه و هویدا هردو معتقد به اولویت رسالت دولت
اضافه بر ظرفیت جذب بازار بود ،صادر میكنیم .با راه در توسعه اقتصادی بودند ...تضاد میان نیازهای اقتصاد آزاد و الزامات سیاسی حكومت ،تنش میآفرید و بر ج ّـو سیاسی اثر
آهن هم صحبت كردم .در آن موقع وزیر راه معینیان بود،
مردی فوقالعاده مثبت .او هم گرفتای داشت ،به خاطر میگذاشت .این تنشها متدرجا رابطه عالیخانی و هویدا را مشكل كرد و در نهایت منجر به استعفای عالیخانی شد».
اینكه در برابر هریك تن كالائی كه از جنوب وارد كشور ازین كتاب بخشهائی را برگزیدهایم كه بهتدریج میخوانید .طبق معمول كوشیدهایم مطالب را طوری تنظیم و تقسیم بندی
میشد ،یك سوم یا یك چهارم تن كالا از شمال به جنوب
میرفت برای صادرات .بنابراین واگنها خالی بر میگشتند. كنیم كه هر شماره تا حدود امكان مطلب مستقلی باشد.
با او صحبت كردم كه برای او هم صرف میكند كه قیمت
حمل كالا را از شمال به جنوب بشكند .در نتیجه ما با بهای غرق بودند در آن سیمان خامی كه در محوطه ریخته بودند. =برنامه «عدم تمركز» اگر با پیش بینیها و تداركات
خیلی پائینی میتوانستیم سیمان را به بندرهای خودمان در دیگر تولید كنندگان نیز وضع مشابهی داشتند و همه به لازم اجرا نشود زیانش بر سودش خواهد چربید
خلیج فارس و بویژه خرمشهر و بندر شاهپور برسانیم .شروع علت فشار مالی با یكدیگر رقابت كرده و سیمان را زیر بهای
كردیم به صادرات سیمان به منطقه خلیج فارس و سیمانی تمام شده میفروختند .دیدم پایین آوردن قیمت هیچ اثری ع.ع ــ نكته دیگری كه همكارانم و من همه اعتقاد
كه از جاهای دیگر دنیا میآمد را ما كاملا شكست دادیم و بر افزایش تقاضا ندارد و در آن شرایط بازار راكد تقاضا كم داشتیم ،و سعی كردیم كه در آن راه پیش برویم ،این بود
در عرض مدت كوتاهی كارخانههای سیمان ما با ظرفیت و بیش فاقد elasticityنسبت به قیمت است .به فكر افتادم كه این قدر خارجی خارجی نگوئیم یعنی اولا فكر نكنیم
كامل كار میكردند .یك شورا هم درست كرده بودیم به نام كه اگر یك كاری را خارجی میكند ،این واقعا یك چیز فوق
شورای تولید و صادرات سیمان كه همه تولید كنندگان عضو در ایران تنها یك مهندس بهداشت وجود داشت به نام العادهای است كه فقط آنها میتوانند انجام بدهند .بعد هم
آن بودند .سهمیه هر كس روشن بود ،مقدار پولی كه باید جمشید آموزگار! برای هر كاری نرویم از بقیه بپرسیم كه چگونه باید كارمان
میگرفتند روشن بود ،زیر دست خودشان اداره می شد ،ما را انجام بدهیم .باید یك مقداری خودمان هم دست اندركار
فقط نظارت میكردیم .بنابراین یك كاری بود كه هیچ جنبه كه از تولید كنندگان سیمان كارتلی تشكیل دهیم .خوب، باشیم .این برداشت خیلی غیر عادی بود ،برای اینكه همه
دولتی نداشت .دولت فقط ناظر بود در كاری كه انجام شنیده بودم و خوانده بودم كارتل چیست ولی هیچ وقت ما با اطمینان و اعتقاد فوقالعادهای كارهای تازه را شروع
میدادند .در عرض یك سال نه فقط تمام مسائل سیمان خودم با آن سر و كار نداشتم .با همكارانم مشورت كردم كه میكردیم .به خاطر تحصیلاتی كه كرده بودیم یك اطلاعات
حل شد ،بلكه خود آن فعالیت كارخانههای سیمان یكی از قیمت سیمان را كه آن موقع چیزی در حدود 60یا 70تومان كلی از كارها داشتیم ،ولی در عمل هیچكدام آنها را نه ما و
عاملهائی بود كه كمك كرد به پیكار با ركود و تغییر دادن نه كس دیگری در داخل ایران اجرا نكرده بود .ما بجای اینكه
برویم كارشناس بیاوریم ،خودمان راه حل برای خودمان پیدا
جهت وضع بازار… میكردیم .به عنوان نمونه ،من همان ابتدا كه در وزارت
اقتصاد بودم و سعی میكردیم با ركود اقتصادی پیكاركنیم،
دیدم یكی از گرفتاریهای ما صنعت سیمان ما است .به خاطر
ركود اقتصادی ،فعالیتهای عمرانی و ساختمانی فوقالعاده
كاهش پیدا كرده بود و در نتیجه تولید كنندههای سیمان
جنس خودشان را نمیتوانستند بفروشند .از طرف دیگر
برایشان صرف نداشت كه كارخانه را تعطیل بكنند ،چون
شما نمیتوانید كارگران را بیكار كنید و بعد از 6ماه دومرتبه
بروید دنبال كارگر .در نتیجه سیمان خام تولید میكردند
و در محوطه كارخانه میریختند و انباشته میكردند تا
بعداً ببینند چه بلائی باید به سرش بیاورند .یك بار مرحوم
مهندس احمد علی ابتهاج ،برادر ابوالحسن ابتهاج ،نزد من
آمد و این وضع را در مورد سیمان تهران خودش توضیح داد.
من یك روز صبح با او رفتم به سیمان تهران و دیدم كه تمام
درختان چنار نازنینی كه چند سال بود كاشته بودند ،تا گردن