Page 32 - (کیهان لندن - سال چهل و یکم ـ شماره ۵۲۲ (دوره جديد
P. 32
صفحه 3 2شماره ۱۹۸۸
جمعه ۳تا پنجشنبه ۹مرداد 14۰۴خورشیدی
رد ادعای «چراغ سبز به بخش خصوصی واقعی»:
یک شعار تکراری در بستر مدیریت ضدتوسعه و اقتصاد کارتلی
=در ادبیات اقتصادی ،بخش خصوصی واقعی یعنی
فعالانی مستقل از دولت و نهادهای امنیتی ،دارای دسترسی
برابر به بازار ،شفافیت مالی ،و فاقد رانت .اما آنچه امروز
در ایران «بخش خصوصی» خوانده میشود ،درواقع بخشی
از ساز و کار حکومت بر عرصههای سیاسی -اقتصادی است
و نه بخشی مستقل.
=طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
( ،)۱۴۰۲بیش از ۸۵٪شرکتهای واگذارشده ،همچنان توسط
مدیران یا نهادهای حکومتی و شبهحکومتی اداره میشوند.
=در سالهای اخیر ،بازار سرمایه ایران نیز نهتنها به رشد
تولید کمک نکرده ،بلکه با سیاستزدگی ،عدم شفافیت و
بیثباتی،باعثازبینرفتنسرمایهمیلیونهاایرانیشدهاست.
=آنچه بهعنوان «حمایت از بخش خصوصی واقعی»
معرفی میشود ،درواقع ادامه همان الگوی بازتوزیع رانت
و قدرت در ساختاری است که نهتنها از مبانی اقتصاد آزاد
فاصله دارد ،بلکه برخلاف اصول مدیریت توسعهگرا ،به
گونهای طراحی شده که رقابت را خنثی ،بازار را وابسته ،و
سرمایه اجتماعی را تحلیل ببرد.
روبروست ،موضوع واگذاری بنگاهها و شرکتها به مردم، برای اولین بار مطرح شده باشد .از دولت احمدینژاد تا پائولا متکی – در تیرماه ۱۴۰۴علی مدنیزاده وزیر اقتصاد
عمًالً بیمعناست: روحانی و رئیسی ،همه همین وعده را دادهاند: دولت چهاردهم در نشست شورای گفتگوی دولت و بخش
خصوصی اعلام کرد که دولت قصد دارد مالکیت و مدیریت
• تورم نقطهای تیرماه ۱۴۰۴طبق گزارش رسمی ۵۲.۵٪و • طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی بنگاههای اقتصادی را به «بخش خصوصی واقعی» واگذار کند.
در اقلام خوراکی تا ۹۳٪گزارش شده است. ( ،)۱۴۰۲بیش از ۸۵٪شرکتهای واگذارشده ،همچنان این ادعا در نگاه اول امیدوارکننده به نظر میرسد ،اما در
توسط مدیران یا نهادهای حکومتی و شبهحکومتی اداره بستر ساختار اقتصادی و سیاسی فعلی ایران ،بیشتر به یک
• خط فقر خانوار چهارنفره در تهران به حدود ۳۵میلیون
تومان رسیده؛ در حالی که حداقل حقوق رسمی ۱۰میلیون میشوند. شعار تبلیغاتی شبیه است تا یک برنامه عملی.
• نمونههای آشنای واگذاری رانتی مانند هپکو ،آذرآب، تحلیل پیش رو ،با اتکا به اسناد رسمی و مطالعات نهادی،
تومان است. نیشکر هفتتپه ،پالایشگاه کرمانشاه و ایرانایرتور ،به پنج مؤلف ه اصلی ادعای واگذاری به «بخش خصوصی
• بیش از ۵۰٪خانوارها دچار فقر انرژی هستند؛ یعنی بحرانهایی چون تعطیلی ،اعتراضات کارگری ،فساد مالی و واقعی» را در چارچوب ساختار حکومت موجود ،بهصورت
توانایی تأمین برق ،آب ،گاز یا سوخت پایدار را ندارند. سوء مدیریت منجر شدند. انتقادی بررسی میکند.
در چنین شرایطی ،مردم نیاز به حمایت فوری برای تأمین در نتیجه واگذاری در این ساختار ،بجای انتقال قدرت .۱بخش خصوصی واقعی» کجاست؟
حداقل معیشت دارند ،نه واگذاری صوری بنگاههایی که اقتصادی به مردم ،صرفًاً جابجایی آن در میان حلقههای در ادبیات اقتصادی ،بخش خصوصی واقعی یعنی فعالانی
مستقل از دولت و نهادهای امنیتی ،دارای دسترسی برابر به
ممکن است ماهها بعد تعطیل شوند. قدرت است. بازار ،شفافیت مالی ،و فاقد رانت .اما در ایران امروز:
.۵ساختار حکومت؛ ضد توسعه ،ضد بازار آزاد .۳بورس؛ ابزار سیاست ،نه بازار شفاف • بیش از ۷۰٪واگذاریهای اصل ۴۴به نهادهای خصولتی،
در نهایت ،حتی اگر ارادهای برای اصلاح باشد ،ساختار در سالهای اخیر ،بازار سرمایه ایران نیز نهتنها به رشد شبهدولتی ،سپاه ،بنیادها و نهادهای امنیتی واگذار شدهاند
حکومت فعلی مانع اصلی توسعه اقتصادی واقعی است: تولید کمک نکرده ،بلکه با سیاستزدگی ،عدم شفافیت و (طبق گزارش دیوان محاسبات و مرکز پژوهشهای مجلس
• طبق دادههای بانک جهانی ( ،)WGI, 2024ایران در بیثباتی ،باعث از بین رفتن سرمایه میلیونها ایرانی شده
شاخصهایی چون اثربخشی دولت ،شفافیت قانونگذاری و شورای اسلامی).
پاسخگویی در میان ۱۰٪کشورهای انتهایی جهان قرار دارد. است: • حدود ۲۵۰شرکت بزرگ کشور در حوزههایی چون
• در چنین فضایی ،با نبود رقابت آزاد ،فساد سیستماتیک، • از ۱۳۹۹تا ،۱۴۰۳بیش از ۶میلیون سرمایهگذار خرد پتروشیمی ،فولاد ،بانک و اتومبیل ،مستقیًامً یا از طریق
و حاکمیت امنیتی بر اقتصاد ،خصوصیسازی نهتنها کمکی دچار زیان شدند؛ ب ه دلیل دستکاری شاخصها ،عرضه شرکتهای واسطه در اختیار نهادهای حاکمیتی قرار دارند.
به توسعه نمیکند ،بلکه به تعمیق بحرانها میانجامد. • اتاق بازرگانی ایران که باید نهاد نماینده بخش خصوصی
در مجموع ،آنچه بهعنوان «حمایت از بخش خصوصی بیضابطه اوراق و مداخلات دولتی. باشد ،پس از سال ۱۴۰۰ب ه شدت تحت نفوذ نیروهای
واقعی» معرفی میشود ،درواقع ادامه همان الگوی بازتوزیع • طبق گزارشهای سازمان بورس در سال ،۱۴۰۳بیش امنیتی و دولتی قرار گرفته و عمًالً استقلال خود را از دست
رانت و قدرت در ساختاری است که نهتنها از مبانی اقتصاد از ۴۰٪معاملات توسط حقوقیهای وابسته به دولت و
آزاد فاصله دارد ،بلکه برخلاف اصول مدیریت توسعهگرا ،به داده است.
گونهای طراحی شده که رقابت را خنثی ،بازار را وابسته ،و نهادهای امنیتی انجام میشود. آنچه امروز در ایران «بخش خصوصی» خوانده میشود،
سرمایه اجتماعی را تحلیل ببرد .در چنین چارچوبی ،هیچ • در نیمه اول ،۱۴۰۴خروج سرمایه حقیقی از بازار بطور درواقع بخشی از ساز و کار حکومت بر عرصههای سیاسی-
واگذاریای به مردم نمیرسد و هیچ بخش خصوصیای، میانگین روزانه بین ۵۰۰تا ۸۰۰میلیارد تومان بوده است.
وعده «حمایت از بورس» بدون اصلاح ساختار مالکیت و اقتصادی است و نه بخشی مستقل.
مستقل نمیماند .۲تکرار تجربههای شکستخورده خصوصیسازی
*پائولا متکی کارشناس توسعه پایدار حذف بازیگران سیاسی ،بیاعتبار است. واگذاری مالکیت و مدیریت شرکتها ،شعاری نیست که
.۴معیشت مردم؛ بحرانی عمیقتر از مالکیت
در وضعیتی که اکثریت جامعه با بحران معیشتی

