Page 34 - (کیهان لندن - سال چهل و یکم ـ شماره ۵۲۲ (دوره جديد
P. 34
صفحه 3 4شماره ۱۹۸۸
جمعه ۳تا پنجشنبه ۹مرداد 14۰۴خورشیدی
رهبری در آینه مسئولیت و واقعیت :شاهزاده رضا پهلوی
و اپوزیسیون
پهلوی انجام داده باشند و یا به تحولات ذهنی و سیاسی کند و زندگی شخصی خود را دنبال کند .اما او مسئولانه امیر َ َدها – در تاریخ پر فراز و نشیب ایران ،مسئله رهبری
شخص رضا پهلوی در چهار دهه اخیر توجه شود. انتخاب کرد که بجای عافیتطلبی ،با تعهدی تاریخی و همواره موضوعی مناقشهبرانگیز و سرنوشتساز بوده
هراس از کاریزما و تمرکز رهبری اخلاقی ،نقش خویش را در کمک به بازسازی ایران ایفا کند. است .در دورهای که جامعه ایران گرفتار استبداد دینی،
بحرانهای اجتماعی و فروپاشی سرمایه اعتماد عمومی
در فضای اپوزیسیون ایران ،نوعی وسواس جمعی نسبت الگویی نو برای رهبری ملی است ،بار دیگر نگاهها به سوی پرسشی بنیادین دوخته
به تمرکز قدرت یا کاریزمای شخصی وجود دارد .تجربه شاهزاده رضا پهلوی در مقام یک شخصیت سیاسی که نه شده :چه کسی میتواند رهبری دوران گذار را بر عهده
جمهوری اسلامی ،بسیاری از کنشگران سیاسی را نسبت به در پی قدرت شخصی بلکه در پی نجات یک ملت است، گیرد؟ پاسخ به این پرسش صرفًاً در قالب شعار و محبوبیت
هر شکل از رهبری متمرکز یا فردمحور بدبین کرده است. مدلی متفاوت از رهبری در فضای سیاسی ایران امروز ارائه خلاصه نمیشود ،بلکه مستلزم بررسی دقیق ویژگیهای
این بدبینی ،هرچند ریشه در تجربه تلخ انقلاب دارد ،اما داده است .او نه ناجی است ،نه پیشوا ،بلکه یک رهبر ملی یک رهبر سیاسی در تراز ملی است .در میان نیروهای
گاه به موانعی غیرعقلانی در برابر شکلگیری رهبری مؤثر با روحیهای مسئول ،خط مشی روشن ،و صداقتی کمنظیر در مخالف جمهوری اسلامی ،چه در داخل و چه در خارج
کشور ،تنها شخصیتی که به دور از هر گونه منزهطلبی و
تبدیل میشود. فضای سیاستزده ایران است. یا محافظهکاری ،با پذیرفتن همه انگها وخدنگها ،پا به
رقابتها و منافع گروهی چرا با وجود همه ویژگیهای رهبری ،رضا پهلوی از سوی میدان گذاشته ،و به وظیفه ملی و تاریخی خود برخاسته،
اپوزیسیون ایران صحنهای آشفته و شلوغ از گروهها و شاهزاده رضا پهلوی است؛ شخصیتی که با رفتار سیاسی
شخصیتهای گوناگون است که هر یک روایتی متفاوت از همه اپوزیسیون پذیرفته نمیشود؟
راه برونرفت از وضعیت موجود دارند .در این فضا ،ظهور با همه آنچه پیشتر گفته شد ،از مسئولیتپذیری کمنظیر متفاوت خود ،شایسته تأمل جدی است.
یک چهره با مقبولیت عمومی ،نظیر رضا پهلوی ،میتواند تا ریسکپذیری سیاسی ،از مرزبندی صریح تا وفاداری برخلاف بسیاری از کنشگران سیاسی که یا به خاطر ترس از
برخی از جریانها را نگران کند؛ نگران از دست رفتن جایگاه بلندمدت به مردم ،این پرسش همچنان باقیست :چرا “انگ قدرتطلبی” ،خود را از معادلات سیاسی کنار میکشند
گفتمانی ،وزن سیاسی یا منافع گروهی و یا ایدیولوژیک آنها. شاهزاده رضا پهلوی ،با وجود این سرمایههای نمادین و یا منزهطلبانه در موضع منتقد صرف باقی میمانند ،رضا
تأثیرات رسانهای و عملیات روانی جمهوری اسلامی عملی ،هنوز از سوی همه نیروهای سیاسی (حتی برخی از پهلوی از همان ابتدا مسیر دشوار اما صادقانهای را برگزیده
جمهوری اسلامی طی دههها ،تلاش هدفمندی برای دلسوزان صادق وطن) ب ه عنوان رهبر دوران گذار پذیرفته است .او در طول بیش از چهار دهه ،با همه فشارهای
تخریب چهره خاندان پهلوی در ذهن نسلهای پس از سیاسی ،رسانهای و شخصی ،نه تنها از مسئولیتپذیری در
انقلاب انجام داده است .این مهندسی ذهنیت ،در کنار نمیشود؟ برابر سرنوشت ایران شانه خالی نکرده ،بلکه بارها اعلام کرده
ضعف جریانهای مستقل در معرفی روایتهای جایگزین، پاسخ به این پرسش ،درک عمیقتری از وضعیت روانی، که هدفش نه بازگشت سلطنت ،بلکه استقرار یک نظام
موجب شده بخشی از کنشگران حتی بدون دلیل منطقی و سیاسی و تاریخی جامعه سیاسی ایرانی میطلبد .در اینجا
مشخصی ،با ذهنیتی منفی به رضا پهلوی بنگرند. مردمسالار سکولار بر اساس اراده ملت است.
مسئل ه نپذیرفتهشدن ،مسئلهای سیاسی است نه اخلاقی. میتوان چند عامل کلیدی را بازشناسی کرد: ریسکپذیری در مسیر نجات ملی
رضا پهلوی در مسیر بازتعریف نقش رهبری در ایران ،نه با زخمهای تاریخی و میراث انقلاب
کمبود ویژگ ی شخصی ،بلکه با واقعیتی سیاسی -اجتماعی ویژگی مهم دیگر رضا پهلوی ،ریسکپذیری سیاسی
مواجه است که ترکیبی از تاریخ ،روانشناسی جمعی، بخشی از مخالفتها با رضا پهلوی نه برخاسته از ارزیابی اوست .او در شرایطی که بسیاری از چهرههای سیاسی از
عملکرد امروز او ،بلکه محصول گرههای حلنشده تاریخی اتخاذ مواضع صریح میگریزند ،نهتنها مسئولی ت رهبری
است .برای برخی از نسل انقلابیون و روشنفکران چپگرا، دوران گذار را پذیرفته ،بلکه با جسارت ،از صلح کوروش و
«پهلوی» همچنان یادآور یک دوره اقتدارگرایانه است، برقراری روابط دیپلماتیک آینده ایران با اسرائیل سخن گفته
بیآنکه بازنگری واقعبینانهای نسبت به کارنامه حکومت است .چنین مواضعی در یک فضای پر از شعار ،نیازمند
شهامت است؛ شهامتی که کمتر سیاستمداری در صحنه
امروز ایران دارد.
مرزبندی با گذشته ،همگرایی با آینده
رضا پهلوی همواره تأکید کرده که از همکاری با همه
نحلههای سیاسی که خواهان یک ایران آزاد ،سکولار و
یکپارچه هستند ،استقبال میکند .اما در عین حال ،از
مرزبندی با کسانی که در بقای نظام جمهوری اسلامی
شریک بودهاند یا به نوعی برادام ه وضع موجود اصرار
میورزند ،نیز ابایی ندارد .او ب ه روشنی میگوید که گفتگو
و همکاری باید بر اساس اصول مشخصی چون گذار از
جمهوری اسلامی ،تمامیت ارضی ،جدایی دین از حکومت ،و
التزام به آراء مردم باشد.
وفاداری بلندمدت به ایران ،نه واکنش کوتاهمدت به
تاریخ
یکی از مهمترین ویژگیهای شاهزاده رضا پهلوی،
وفاداریاش به مردم ایران در طول زمان است .او
میتوانست ،مانند بسیاری دیگر از چهرههای تاریخی ،پس
از فروپاشی حکومت پدرش ،از صحنه سیاست کنارهگیری

