Page 39 - (کیهان لندن - سال چهل و یکم ـ شماره ۵۲۲ (دوره جديد
P. 39
صفحه 3 9شماره ۱۹۸۸ فاجعه آتشسوزی که ما زیِ ِر ناِِم جامعه ایرانی ،میان تفرقه و فرصت
جمعه ۲۵تا پنجشنبه ۳۱ژوئیه ۲۰۲۵ نخلستانهای منیوحی؛ کدام را انتخاب خواهیم کرد .ما در چهل و چند سال گذشته،
بارها لحظههای خشم را تجربه کردهایم .از انقلابهای
.۱عدم لایروبی و خاکی بودن کانالهای آبیاری که منجر به نشانهای آشکار از نافرجام ،اعتراضات سراسری ،تا خیزشهای خونین .اما در
گسترشنیزارهایخشکدرحاشیهنخلستانهاشده؛اینپوشش فروپاشی مدیریت اغلب موارد ،این خشم ،چون خوشههای بینظم ،در خاک
گیاهی خشک در فصل گرم بسیار مستعد شعلهوری است. محیط زیست و غیبت
.۲کاهش شدید یا قطع کامل جریان آب در ماههای مدیریت بحران و نامناسب افتاده ،و به ثمر ننشسته است.
گذشته که به خشکی خاک ،افت رطوبت نسبی و افزایش مدیریت اضطرار اما به راستی چه چیزی مانع شده؟ پاسخ روشن است:
تودههای آلی خشک قابلاشتعال منجر شده است. =در فقدان مدیریت اضطرار در سطح محلی ،فروپاشی نبود رهبری مورد اعتماد و ملی
این ناکارآمدی در مدیریت منابع آب ،نهتنها برخلاف زیرساختهای ایمنی در این حادثه نمایان است. تفرقه در میان نیروهای مخالف
اصول آب برای کشاورزی پایدار است ،بلکه ناقض تعهدات
=بر اساس گزارشهای میدانی و اظهارات کشاورزان، ترس از آینده و از «دیگری»
در چارچوب: سازمان آب و برق استان خوزستان یکی از عوامل اصلی این بیبرنامگی ،و در بسیاری از مواقع ،بیعملی کامل
• :SDG 6.6حفاظت و احیای اکوسیستمهای مرتبط با آب اپوزیسیون ایرانی ،در برابر آزمون تاریخ ،بارها مردود شده.
• :SDG 15.3مقابله با بیابانزایی و تخریب زمین نیز فاجعه شناخته میشود. نه ب ه دلیل ضعف نیروی فکری ،بلکه ب ه خاطر ناتوانی در
=بخش دیگری از ناکارآمدی و فساد در چارچوب همکاری ،در گذشت از منافع فردی ،و در فهم لحظه تاریخی.
محسوب میشود. مدیریت بِ ِد جمهوری اسلامی ،ترک فعل نهادها و نبود و اینک کارزار «همکاری ملی برای نجات ایران» به مثابه
بخش دیگری از ناکارآمدی و فساد در چارچوب مدیریت آزمونی برای محک بلوغ سیاسی اپوزیسیون ایرانی ،و
بِِد جمهوری اسلامی ،ترک فعل نهادها و نبود نظارت مؤثر نظارت مؤثر در اینگونه حوادث است. سنجشی بر میهنپرستی و ایرانگرایی همه مدعیان عاشق
پائولا متکی – در یکی از سهمگینترین حوادث زیست
در اینگونه حوادث است. محیطی سالهای اخیر ،بیش از سیصد اصله نخل بارور در ایران در برابر آنها قرار دارد.
عملکرد ضعیف و گاه منفعلانه نمایندگان مجلس شورای دهستان منیوحی از توابع شهرستان آبادان ،در روستاهای نهر در چنین بزنگاهی ،رهبر جنبش ملی ایرانیان ،با اعلام
اسلامی در حوزه انتخابیه آبادان ،یکی دیگر از حلقههای کوت ،ابوشکر ،کوت شنوف و ابوغزلان طعمه آتش شدند. کارزار همکاری ملی برای آزادی ایران ،فرصتی تاریخی پدید
بحرانی این ماجراست .با وجود تکرار سالانه بحران در این فاجعه نهتنها یک رخداد طبیعی یا تصادفی نیست، آورده است .نه برای یک انقلاب پراکندهی دیگر ،نه برای
نخلستانها ،تا کنون هیچ طرح مؤثری برای ایمنسازی بلکه نتیجه مستقیم زنجیرهای از مدیریت ضد توسعه ،سوء قهرمانسازی ،بلکه برای همافزایی ملت .برای بنای ساختاری
منطقه ،پیگیری حقوق کشاورزان یا الزام نهادهای اجرایی به مدیریت نهادی ،ترک فعل ،ناکارآمدی نظام تأمین آب و که بتواند خشم را تبدیل به نیرو ،ترس را بدل به شجاعت،
و واگرایی را به همگرایی و پراکندگی را به همکاری بدل
اصلاح زیرساختها به سرانجام نرسیده است. کشاورزی و غیبت مدیریت پیشگیرانه بحران است. کند .این کارزار ،نه از جنس اتحادهای کاغذی و نشستهای
این سکوت و بیتفاوتی ،مصداق بارز ترک فعل قانونی از در فقدان مدیریت اضطرار در سطح محلی ،فروپاشی
بیحاصل ،بلکه دعوتی است برای:
سوی نمایندگان و تخطی از اصول: زیرساختهای ایمنی در این حادثه نمایان است. یک -عبور از خود
• :SDG 16.6ایجاد نهادهای پاسخگو ،شفاف و کارآمد دهستان منیوحی با وجود جمعیت قاب ل توجه و نقش دو -پذیرش دیگری
• :SDG 16.7تضمین مشارکت مؤثر و مسئولانه مردم در مهم آن در تولید کشاورزی منطقه ،فاقد یک ایستگاه
مدیریت و امور کشور است ،که به شدت اعتماد عمومی به آتشنشانی فعال و تجهیزشده است .اگرچه ساختمانی برای و در این میان ،عنصر اصلی این دعوت ،گوهریست به نام
ساختار به اصطلاح نمایندگی در مجلس را از بین برده است. این منظور در گذشته احداث شده ،اما ب ه دلیل اختلاف ایران و دغدغهی نجات آن.
فاجعه منیوحی نمایانگر شکاف عمیق میان ساختارهای نظر میان شهرداری و بخشداری بر سر مسئولیت اجرایی
رسمی کشور و واقعیتهای زیس ت محیطی در ایران و بودجه ،این مرکز عمًا ًل تعطیل باقیمانده است .در غیاب اما چنین دعوتی با دغدغهای به قیمت جان ،رهبری
است .در این حادثه ،فقدان مدیریت پیشگیرانه ،نبود این زیرساخت پایهای ،آتشسوزی در مدت کوتاهی گسترش میطلبد از جنس ازخودگذشتگی ،عشق ،مسئولیت و مدارا.
زیرساختهای اضطراری ،بحران مدیریت منابع آب ،و شهریار ایران ،نه با داعیه تاج و تخت ،بلکه با مسئولیت
ضعف نهادهای نمایندگی و نظارتی ،به شکلی نظاممند یافت و مهار آن از کنترل خارج شد. ملی ،این کارزار را آغاز کرد ه است .او برخلاف بسیاری ،از
این وضعیت مغایر با اصول مدیریت تابآوری محلی و «من» آغاز نکرد ،بلکه به «ما» دعوت کرد .و این تفاوت
زمینهساز خسارتی عظیم شدهاند. مقابله با بحرانهای اقلیمی و طبیعی است ،که در اهداف بنیادین ،آن را از هر طرح پیشین جدا میسازد .اکنون
این رخداد ،نمونهای بارز از فروپاشی ظرفیت نهادی برای انتخاب با ماست که حاملان «خوشههای خشم» اشتاین بک
تابآوری سرزمینی در برابر بحرانهای محیط زیستی است؛ توسعه پایدار ،به ویژه:
مسئلهای که در ادبیات توسعه ،ب ه عنوان یکی از موانع • :SDG 11.5کاهش خسارات بلایا برای جوامع آسیبپذیر باشیم ،یا «ترس و لرز» ک ِی ِیر ِ ِکگور!
کلیدی در مسیر تحقق توسعه پایدار ملی شناخته میشود. • :SDG 13.1تقویت ظرفیت انطباق با مخاطرات اقلیمی آیا همچنان میخواهیم نظاره گر بمانیم؟ تحلیلگرانی
خسته ،دلشکسته و بیاثر؟ یا میخواهیم همچون خانواده
(.)UNDP, 2023; OECD, 2021 صراحتًاً مورد تأکید قرار گرفتهاند. «جاد» در «خوشههای خشم» ،در میانهی توفان ،دست
*پائولا متکی کارشناس توسعه پایدار موضوع دیگر ،بحران منابع آب و نقش سازمان آب و برق
یکدیگر را بگیریم و حرکت کنیم؟
خوزستان است. کارزار همکاری ملی ،تنها یک فراخوان سیاسی نیست؛
بر اساس گزارشهای میدانی و اظهارات کشاورزان ،سازمان
آب و برق استان خوزستان یکی از عوامل اصلی این فاجعه میدانیست برای آزمون بلوغ ما.
شناخته میشود .دو مؤلفه کلیدی در عملکرد این نهاد به اگر این کارزار شکست بخورد ،نه شهریار ایران زیِ ِر ناِِم
صورت مستقیم در افزایش خطر آتشسوزی نقش داشتهاند: «رهبر جنبش ملی» شکست خورده ،نه اپوزیسیون ،بلکه
فرصتی سوزانده شده آنهم با عاملیت «ما» که پیامدهای این
شکست را که دامنگیر همه «ما» خواهد شد با رویگردانی از
ملت ایران ندیدهایم.
فرصِ ِت امروز ،به آسانی و زود بهدست نیامده .نهال
این کارزار را ملت با خون جانباختگان ایستادگیها و
خیزشهای مداوم از همان ۵۷تا به امروز آبیاری کرده
است .اکنون نوبت ماست که این نهال را به درختی تنومند
بدل سازیم.

