Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و دوم ـ شماره ۶۴ (دوره جديد
P. 13
صفحه 13ـ Page 13ـ شماره 64
جمعه 17تا پنجشنبه 23ژوئن 2016
پرولتاریا چند کتاب در آن شهر توفیق یافتم پیش ابن سینا ،دانشمند تأثیرگذار ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا،
از آندربخارانیزکتا بهایینوشتهبودم. مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا و
نیست و نیروی کار خود را برای تامین پرولِتاریا در زبان لاتین ،به معنای در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده چیزهایی م یدانست پدرم او را به خانه داد .امیر خراسان در ازای این کار اجازه پور سینا (زاده ۳۵۹ه.ش در بخارا -
زندگی م یفروشد». فرزندمند( ،گرفته شده از Prolesبه بود ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی آورد تا شاید بتوانم از وی دانش بیشتری داد که ابن سینا از کتابخانه باشکوه درگذشته ۲تیر ۴۱۶در همدان-۳۷۰ ،
معنای فرزند) نخست در امپراتوری همچونآوارهایدرشهرهام یگشتمتابه بیاموزم وقتی که ناتلی به خانه ما آمد مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده ۴۲۸قمری ۱۰۳۷-۹۸۰ ،میلادی،
پرولتاریا طبق ها ی است که «مولد روم ،در قرن ششم پیش از میلاد، گرگان رسیدم و از آنجا به دهستان رفتم من نزد آموزگاری به نام اسماعیل زاهد کند .در سن ۱۸سالگی ،ابن سینا بر پزشک و شاعر مسلمان ایرانی و
ارزش» به شمار م یرود اما سهمی از پدیدار شد .در آن زمان به موجب و دوباره به گرگان بازگشتم و مدتی در آن فقه م یآموختم و بهترین شاگرد او بودم تمام علومی که بعدها شناخته شدند، مشهورترینوتاثیرگذارتری ِنفیلسوفان-
«ارزش» و «سود» نم یبرد .مارکسیسم قانون ،زمینداران و دیگر طبقات شهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم .ابو و در بحث و جدل که شیوه دانشمندان تسلط یافت .پیشرفتهای بعدی وی، دانشمندان جهان اسلام است که به
تقابل این طبقه با بورژوازی را طبیعت م یبایست با پرداخت مالیات یا انجام عبید جوزجانی در گرگان به نزدم آمد. ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه
خدمت سربازی به دولت خدمت کنند ابو عبید جوزجانی گوید :این بود آنچه آن زمان بود تخصصی داشتم. مرهون استدلالهای شخصی وی بود. ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد .وی
تاریخ برم یشمرد. و آنان که چیزی نداشتند تا به دولت استادم از سرگذشت خود برایم حکایت ناتلی به من منطق و هندسه آموخت بخشی از زندگینامه او به گفته نویسنده کتاب «شفا» یک دانشنامه
مارکس و انگلس پرولتاریا را تنها بپردازند ،م یبایست فرزندان خود را به کرد .چون من به خدمت او پیوستم تا و چون مرا در دانش اندوزی بسیار توانا خودش به نقل از شاگردش «ابو عبید علمی و فلسفی جامع است و «القانون
به معنای کارگران تهیدست صنعتی پایان حیات با او بودم .بسیار چیزها از دید به پدرم سفارش کرد که مبادا مرا فیالطب»یکیازمعرو فترینآثارتاریخ
بکار م یبردند ،ولی در جریان انقلاب خدمت دولت بفرستند. او فرا گرفتم و بسیاری از کتابهای او جز به کسب علم به کاری دیگر وادار جوزجانی» بدین شرح است:
روسیه و به ویژه انقلاب چین که این کلمه در چندین سده ناپدید را تحریر کردم استادم پس از مدتی به سازد و به من نیز تاکید کرد جز دانش پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در پزشکی جهان اسلام بود.
تکی هگاه عمده آن دهقانان بیزمین شد و در سدههای پانزدهم و شانزدهم ری رفت و به خدمت «مجدالدوله» از روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا وی ۴۵۰کتاب در زمینههای
و تهیدست بود ،مفهوم «پرولتاریای به معنای مردمی که زمین خود را از فرمانروایان دیلمی درآمد و وی را که آموزی شغل دیگر برنگزینم. درآمد .بخارا در آن عهد از شهرهای گوناگون نوشت هاست که شمار زیادی
دهقانی» به عنوان نیروی متحد کف داده و تنها با نیروی کار خود به بیماری سودا دچار شده بود درمان وقتی من وارد سال ۱۸زندگی خود بزرگ بود .پدرم کار دیوانی پیشه کرد از آ نها در مورد پزشکی و فلسفه است.
«پرولتاری صنعتی» پدید آمد و میزیند ،به کار رفت .اما در سده کرد و از آنجا به قزوین و از قزوین به م یشدم نوح پسر منصور سخت بیمار و در روستای خرمیثن به کار گماشته «جرج سارتن» در کتاب «تاریخ علم»
جنبشهای انقلابی در جهان سوم، نوزدهم نویسندگان سوسیالیست مانند همدان رفت و مدتی دراز در این شهر شد ،اطباء از درمان وی درماندند و چون شد .به نزدیکی آن روستا ،روستای وی را یکی از بزرگترین اندیشمندان و
با نبود پرولتاریای صنعتی ،تکی هگاه سیسموندی ،کابه ،لویی بلان و پرودون ماند و در همین شهر بود که استادم به من در پزشکی آوازه و نام یافته بودم افشنه بود .در آنجا پدر من ،مادرم را به دانشمندان پزشکی م یداند .همچنین
اصلی خود را «پرولتاریای دهقانی» آن را دوباره به کار بردند ،و کسی که وزارت «شم سالدوله دیلمی» فرمانروای مرا به درگاه بردند و از نوح خواستند تا همسری برگزید و وی را به عقد خویش وی او را مشهورترین دانشمند
آن را رواج عام بخشید یک نویسنده همدان رسید .در همین اوقات استادم مرا به بالین خود فرا خواند .من نوح را درآورد .نام مادرم ستاره بود من در ماه سرزمی نهای اسلامی م یداند که یکی
قرار دادند. اجتماعی آلمانی به نام «لورنتز فن کتاب قانون را نوشت و تالیف کتاب درمان کردم و اجازه یافتم تا در کتابخانه صفر سال ۳۷۰از مادر زاده شدم .نام از معروفترینها در همه زمانها و
از دیدگاه مارکسیسم ،پرولتاریا و عظیم شفا را به خواهش من آغاز کرد. او به مطالعه پردازم .کتابهای بسیاری در مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم مکا نها و نژادها است«.وی شاگردان
بورژوازی در منص بهای ضد هم قرار اشتاین» بود. چون «شمس الدوله» از جهان رفت آنجا دیدم که اغلب مردم حتی نام آنها به بخارا نقل مکان کرد در آنجا بود دانشمند و کارآمدی به مانند ابوعبید
دارند چون (برای مثال) در حالی که «مارکس» در کتاب «مانیفست و پسرش جانشین وی گردید استاد را نم یدانستند و من هم تا آن روز ندیده که مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن و جوزجانی ،ابوالحسن بهمنیار ،ابو منصور
کارگران کارخان هها ناخودآگاه تمایل کمو نیست » ( )۱۸۴۸تعر یفی ا ز وزارت او را نپذیرفت و چندی بعد به بودم .از مطالعه آنها بسیار سود جستم. ادب بیاموزم .دهمین سال عمر خود طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن
زیادی به افزایش حقوق دارند ،صاحبان پرولتاریا به دست م یدهد« :مقصود از او اتهام بستند که با فرمانروای اصفهان چندی پس از این ایام پدرم در گذشت را به پایان م یبردم که در قرآن و ادب احمد المعصومی را که هر یک از ناموران
آنها برعکس دوست دارند حقوق پرولتاریا طبق ه کارگران مزدور جدیدی مکاتبه دارد و به همین دلیل به زندان و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من تبحر پیدا کردم آنچنا نکه آموزگارانم
پرداختی کارگران تا جای ممکن است که مالک هیچ وسیل ه تولیدی گرفتار آمد ۴ماه در زندان بسر برد و در از بخارا به گرگانج خوارزم رفتم .چندی از دانست ههای من شگفتی م ینمودند. روزگار گشتند ،تربیت نمود».
زندان ۳کتاب به رشته تحریر درآورد. در آن دیار به عزت روزگار گذراندم نزد در آن هنگام مردی به نام ابو عبدالله به ابن سینا در روستای «افشانه» نزدیک
پایین باشد. پس از رهایی از زندان مدتی در همدان فرمانروایآنجاقربتپیداکردموبهتالیف بخارا آمد او از دان شهای روزگار خود «بخارا» متولد شد .زبان مادریاش
بود تا با جامه درویشان پنهانی از همدان فارسی بود .پدرش از صاحب منصبان
بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار در حکومت سامانی بود و وی را به
گردید .من و برادرش و دو تن دیگر با مدرسه بخارا فرستاد تا در آنجا به
وی همراه بودیم .پس از آنکه سختیهای خوبی تحصیل کند .پدر و برادر ابن
بسیار کشیدیم به اصفهان در آمدیم. سینا مجذوب تبلیغات اسماعیلیه شده
«علاءالدوله» فرمانروای اصفهان استادم بودند ،اما ابن سینا از آن دو تبعیت نکرد.
را به گرمی پذیرفت و مقدم او را بسیار وی حافظه و هوشی خارق العاده داشت.
گرامی داشت و در سفر و حضر و به به طوری که در ۱۴سالگی از معلمان
هنگام جنگ و صلح استاد را همراه و خود پیشی گرفت .او علم منطق را از
همنشین خود ساخت .استاد در این شهر
کتاب شفا را تکمیل کرد و به سال ۴۲۸ استادش « ناتلی»
در سفری که به همراهی «علاءالدوله» آموخت .او کسی را نداشت که از وی
به همدان م یرفت ،بیمار شد و در آن علوم طبیعی یا داروسازی را فرا بگیرد
شهر در گذشت و به خاک سپرده شد. و پزشکان مشهور از دستورالعملهای او
او با رو شهای متفکرانه بیماران را درمان تبعیت م یکردند .البته وی در فراگیری
علم ماوراء الطبیعه «ارسطو» دچار
م یکرد. مشکل شد که تنها به کمک تفسیر
«فارابی» توانست آن را بفهمد .او امیر
خراسان را از یک بیماری سخت نجات
1 52 6
9 38
65 7 (سودوكو)
15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1عمودی:
96 82 3 1ـ شاعر نامدار و رمانتیک روس 1
1 2ـ نام پیشین بابُل ـ بهزیستی ـ
74 63 2
4 56 حرف تعجب
4 16 32 2 3ـ نوعی موسیقی ـ غرامت ـ قسمتی 3
6
4 92 13 از پا 4
4ـ اشاره به دور ـ مرارت ـ واحد سنتی
3 74 5
اندازهگیری وزن ـ اشمئزاز
1 5ـ بیم ـ تنبیه 6
عمودی: 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1 6ـ توان ـ سرچشمه ـ منظره 9ـ پژوهشگر ،شاعر و ادیب 7
7ـ از سلاطین ایران بلندپایه و وزیر پیشین
1ـ از تنی سبازان بزرگ جهان 1 آموزش و پرورش ایران 8
2ـ ناقل بیماری ـ از سدهای بزرگ جهان 8ـ نبرد ـ ناراحت یها و دردها 10ـ پایبندی به پیمان ـ
2 9ـ سپرده ـ سخن گفتن ـ ملجأ تیرگی ـ ایوان آن آئینۀ 9
3ـ جانشین ـ مقصود 10ـ تکرار یک حرف ـ عالی و بلندپایه 10
4ـ محل تهیۀ چای ،قهوه و شربت 3 ـ بیابان ـ رودخان های در روسیه عبرت است
11ـ از آموختنیها ـ حرف ندا ـ 11ـ مقام ـ بخ َردی ـ ذرت 11
5ـ بلدرچین ـ مقدمۀ درک 4 12
6ـ صحرا ـ شکلی است هندسی تکمی لشده ـ از اقوام ایرانی بوداده
7ـ روان ـ زبان موسیقی ـ نقاش 5 12ـ دریای وسیع ـ پشیمانی 12ـ از موصولات ـ واحد 13
8ـ واحد ـ تکرار یک حرف ـ شهری در ایران 13ـ ورزشی است ـ از گ لها ـ تکرار ا ند ا ز هگیر ی شد ت
9ـ ورزشی است ـ تازی ـ از شهرهای مازندران 6 14
10ـ جور ـ جواهر ـ از کشیدن یها یک حرف جریان برق ـ آماده
11ـ پایتخت کشوری است ـ از گوی شهای 7 14ـ حرف های است ارجمند ـ مؤثر ـ 13ـ شهری در ایران ـ 15
پوشاکی است ـ حرف
پارسی 8 معاضدت افقی:
15ـ ظرفی است ـ از آثار خواندنی خطاب
حل جدول شماره قبل 9 14ـ باریکه ـ گاوباز 1ـ ایرانشناس و پژوهشگر
ویکتورهوگو اسپانیایی ـ تغذیۀ دامی عالیقدر و بزرگ ایران
10 15ـ خودکشی ـ نام پیشین و استاد ممتاز و فقید
حل جدول شماره قبل شب هجزیرهای در آسیای
11 جنوب شرقی ب هوسعت دانشگاه تهران
دو میلیون کیلومتر مربع 2ـ «نه» بهعربی ـ از
افقی: وسایل موسیقی ـ شاعر
1ـ از رؤسای جمهوری پیشین آمریکا و غزلسرای معاصر و
2ـ بازگشت ـ طرف ایجاب در عقد وکالت فقید ایران و سرایندۀ
3ـ آهنگساز و تار نواز ک منظیر و فقید کشور ما
«مرا ببوس»
4ـ ولگردها ـ قومی ایرانی 3ـ از شهرهای ایران ـ
5ـ از آنطرف عددی است ـ از خواندن یها ـ از بستگان خاندان ایرانی در خدمت
عباسیان ـ بر گونه نوازند
نزدیک 4ـ ایلچ یگری ـ دعاگو ـ از
6ـ داخل سر است ـ خوانندهای خو شصدا و قدیمی خوانندگان خو شصدا و
از کشور ما قدیمی ایران
7ـ کسل و ناآرام ـ جاودان 5ـ دان های است ـ فریاد
8ـ وسیل های برای بالا و پایین رفتن و بانگ بلند ـ پیامبران
9ـ مادهای سیاه حاصل از دود ـ سهل
10ـ تکرار یک حرف ـ عصیم 6ـ تازه ـ زیبایی ـ بلیغ
11ـ از بنادر ایران ـ مشایعت 7ـ صحرا ـ واحد ـ رشته
و ریسمان
8ـ سکون ـ یاری ـ
س هچهارم کرۀ زمین