Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و دوم ـ شماره ۶۶ (دوره جديد
P. 5

‫صفحه ‪ 5‬ـ ‪ Page 5‬ـ شماره ‪66‬‬
‫جمعه ‪ 1‬تا پنجشنبه ‪ 7‬ژوئیه ‪2016‬‬

‫بزرگداشت فردوسی در لندن با اجرای نمایش‬                                                                            ‫نمایشگاه طراحی و نقاشی مانی غلامی‬

                                      ‫خنیاگری‬                                                                     ‫«فیگوراتیوهای یک صبحانه فرانسوی در تهران»‬

  ‫دکتر محمود کویر‬                     ‫کشته م ‌یشود و آنگاه جهان پر از‬           ‫بیا تا جهان را به بد نسپریم‬         ‫مانی غلامی‬                           ‫کل سینماخواندن از سرم افتاد‪ .‬سال‬             ‫مریم فرهانی‪ -‬پیوند و ارتباط بین‬
                                                     ‫عدل و داد م ‌یشود‪.‬‬     ‫به کوشش همه دست نیکی بریم‬                                                    ‫‪ ۷۳‬که به رشت ‌هی نقاشی دانشگاه هنر‬           ‫هنر و ادبیات از دیرباز نه تنها منبع‬
‫محمود کویر م ‌یگوید‪« :‬در‬                                                                                          ‫=و در نمایشگا ‌ههایتان همین‬            ‫رفتم‪ ،‬گرایش به طراحی و نقاشی پیدا‬            ‫الهام نویسندگان و هنرمندان بوده‪،‬‬
‫دور‌ههایی به شاهنامه توجه شده‬         ‫شاهنامه فردوسی یکی از بزرگترین‬           ‫نباشد همی نیک و بد پایدار‬                        ‫روند را ادامه دادید؟‬     ‫کردم و بعد در سال ‪ ۷۸‬در دانشکده‬              ‫بلکه همواره برای مخاطبان هم‬
‫و در دور‌ههایی هم در این زمینه‬        ‫سرود‌ههای حماسی جهان است و‬               ‫همان به که نیکی برد یادگار‬                                                ‫هنرهای زیبای دانشگاه تهران‪ ،‬فوق‬
‫ک ‌متوجهی شده است‪ .‬در مقاطعی‬          ‫داستا ‌نهایی از پیروز ‌یها‪ ،‬شکس ‌تها‬  ‫همزمان با برگزاری مراسم یادبود و‬      ‫‪-‬بله‪ ،‬نمایشگاه بعدی تحت تاثیر‬          ‫لیسانس ایلوستراسیون (تصویرسازی)‬                     ‫جذابیت خاصی داشته است‪.‬‬
‫نسخ ‌ههای خطی و مصور شاهنامه‬          ‫و ناکام ‌یهای ایرانیان دوران کهن‬      ‫بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی‬        ‫فیلم نوآر بود‪ .‬از اطرافیانم خواستم تا‬  ‫خواندم‪ .‬اولین نمایشگاه انفرادی سال‬           ‫میزان استقبال و کاربرد این پیوند‬
‫در ایران خیلی ب ‌یارزش انگاشته شده‬    ‫را روایت م ‌یکند؛ از داستا ‌نهای‬      ‫حماس ‌هسرای بزرگ ایرانی در ‪۲۵‬‬         ‫برای من طبق خصوصیات فیل ‌مهای‬          ‫‪ ۷۹‬و اولین نمایشگاه گروهی سال‬                ‫مورد توجه منتقدان آثار ادبی هنری‬
‫و از کشور خارج شد‌هاند‪ .‬ه ‌ماکنون‬     ‫سرنگونی دولت ساسانی به دست‬            ‫ژوئن در دانشگاه سواس لندن به‬          ‫نوآر بازی کنند‪ .‬خصوصیاتی مانند‪،‬‬        ‫‪ ۷۶‬بود‪ .‬در ابتدا گرایشم به پرتره‬             ‫هم قرار گرفت و امروزه این موضوع‬
‫هی ‌چکدام از نسخ ‌ههای خطی و مصور‬     ‫اعراب گرفته تا درگیر ‌یهای آنها با‬    ‫کارگردانی محمود کویر نویسنده‪،‬‬         ‫چراغی روشن در تاریکی شب که‬             ‫و کاراکترسازی از روی عک ‌سهای‬                ‫به صورت نظری ‌ههای مهم در حوز‌هی‬
‫آن در ایران نیست‪ .‬در برخی موارد‬                                             ‫تاری ‌خشناس‪ ،‬شاعر و پژوهشگر‬           ‫در زیر آن زن یا مردی ایستاده‪ ،‬زن‬       ‫خانوادگی و مهمان ‌یهای نادر آن‬               ‫ادبیات و هنر مطرح م ‌یشود‪ .‬به‬
‫هم تحری ‌فهایی صورت گرفته است‪.‬‬           ‫هندیان‪ ،‬توریان‪ ،‬رومیان و تازیان‪.‬‬   ‫شاهنامه‪ ،‬نمایش خنیاگری بر اساس‬        ‫اغواگر و یا جمع مردانی دور یک‬          ‫سا ‌لها بود‪ .‬من رو ‌شهای مختلفی را‬           ‫عنوان مثال‪ ،‬نقدهایی که بر اساس‬
‫به عنوان مثال نسخ ‌های از شاهنامه‬     ‫اما نقدهایی هم به شاهنامه وارد‬        ‫ابیاتی از شاهنامه به روی صحنه رفت‪.‬‬    ‫میز که در حال قمار و یا کشیدن‬          ‫کار کردم و آد ‌مهای اطرافم از سال‬            ‫اقتباس ادبی فیل ‌مهای سینمایی‪ -‬یا‬
‫که حمدالله مستوفی تصحیح کرده‬          ‫شده است و برخی روای ‌تهای تاریخی‬      ‫قصه بر اساس بازگشت دوباره‬             ‫نقشه سرقت هستند‪ .‬مانند عکاسی‬           ‫‪ ۷۸‬تا ‪ ،۸۸‬موضوع کارهایم شدند‪.‬‬                ‫به طور کلی آثار نمایشی‪ -‬نوشته‬
‫است ‪ ۵۰‬هزار بیت است و برخی‬            ‫آن را زیر سوال م ‌یبرند و م ‌یگویند‬   ‫ضحاک شکل م ‌یگیرد و نگاهی هم‬          ‫استیج عکس گرفتم و بعد از روی‬           ‫در ابتدا بیشتر کارهایم عک ‌سهای‬              ‫شده‪ ،‬از جمله اولین مباحثی بود که‬
‫شاهنام ‌ههای پس از آن ‪ ۶۰‬هزار بیت‪.‬‬    ‫شاهنامه بیشتر یک اثر ادبی است نه‬      ‫به داستان رجعت مجدد نجا ‌تدهنده‬       ‫آنها ‪ ۲۰‬تابلوی طراحی ‪ ۳۵‬در ‪۵۰‬‬          ‫خانوادگی و یا عک ‌سهایی که از‬                ‫در آن تغییر فرم و محتوا در دو زبان‬
‫البته کسانی همچون مجتبی مینویی‬                                              ‫در فرهنگ زرتشتی سوشیانس دارد‪.‬‬                                                ‫دوستانم در مهمان ‌یها م ‌یگرفتم‪ ،‬با‬          ‫مختلف‪ ،‬یکی ادبی و دیگری سینمایی‬
‫و فریدون جنیدی بسیار در این زمینه‬          ‫روایتی تاریخی از گذشته ایران‪.‬‬    ‫در خنیاگری گاه نقالی پیر خنیاگر با‬             ‫سانت ‌یمتری درست کردم‪.‬‬
                                      ‫چطورم ‌یشودسرهراازناسرهتشخیص‬                                                ‫نمایشگاه بعدی که کار آن را‬                                                                                ‫بررسی شد‪.‬‬
            ‫کار و تحقیق کرد‌هاند»‪.‬‬    ‫داد و شاهنامه را بیشتر شناخت؟‬                ‫رقص سماء آمیخته م ‌یشود‪.‬‬       ‫قبل از این نمایشگاه شروع کرده‬                                                       ‫اما در ارتباط با آثار منظوم‪ ،‬م ‌یتوان‬
                                                                            ‫در این نمایش‪ ،‬فرشید آریان نقش‬         ‫بودم‪« ،‬تلفیق فیل ‌مهای نوآر یا خانه‬                                                 ‫گفت که نقاشی از دیربازپیوند‬
                                                                            ‫پیر خنیاگر‪ -‬نقال و سپهر مهرگان‬                                                                                            ‫ناگسستنی با شعر داشته است‪ .‬ژان‬
                                                                            ‫نقش همزاد پیر خنیاگر‪ -‬مرشد را‬                                                                                             ‫باپتیست دوبو‪ ،‬نویسنده و مورخ‬
                                                                                                                                                                                                      ‫فرانسوی قرن هفدهم میلادی‪ ،‬در‬
                                                                                                ‫بازی م ‌یکنند‪.‬‬                                                                                        ‫کتاب خود با عنوان «بازتاب انتقادی‬
                                                                            ‫محمود محقق راوی است و سارا ملا‬                                                                                            ‫در شعر و نقاشی» عقیده دارد که هر‬
                                                                             ‫حسنی نقش کودک داستان را دارد‪.‬‬                                                                                            ‫شعری م ‌یتواند یک تصویررنگی روی‬
                                                                            ‫نقال پس از سا ‌لها از زندان آزاد‬                                                                                          ‫بوم نقاشی باشد و هر شاعری م ‌یتواند‬
                                                                            ‫شده است و م ‌یبیند قهو‌هخان ‌های‬                                                                                          ‫تحت تاثیر یک تابلوی نقاشی‪ ،‬شعری‬
                                                                            ‫که در آن نقالی م ‌یکرد سوت و‬                                                                                              ‫بسراید‪ .‬مورد اول‪ ،‬تم اصلی یکی از‬
                                                                            ‫کور شده است‪ .‬پیر خنیاگر در میان‬                                                                                           ‫مجموعه کارهای نقاشی مانی غلامی‬
                                                                            ‫قهو‌هخانه نشسته که کودک م ‌یآید و‬                                                                                         ‫‌در تهران است‪ :‬شعر «صبحانه» از‬
                                                                            ‫از او م ‌یپرسد چرا نقالی نم ‌یکند و‬
                                                                            ‫سرانجام موفق م ‌یشود پیرخنیاگر را‬                                                                                                  ‫ژاک پر‌هور شاعر فرانسوی‪.‬‬
                                                                            ‫به نقالی وادارد‪ .‬نقال شروع به گفتن‬                                                                                        ‫مانی غلامی متولد سال ‪۱۳۴۹‬‬
                                                                                                                                                                                                      ‫در تهران است و لیسانس نقاشی از‬
                                                                                       ‫داستان ضحاک م ‌یکند‪.‬‬                                                                                           ‫دانشگاه هنر تهران و فوق لیسانس‬
                                                                            ‫نمایش خنیاگر از چند داستان‬                                                                                                ‫تصویرسازی از دانشگاه تهران دارد‪ .‬از‬
                                                                            ‫مختلف شاهنامه تلفیق شده که نه‬

‫گروه موسیقی با آوازخوانی مازیار صدری‬

‫این پژوهشگر شاهنامه اضافه‬             ‫محمود کویر در ای ‌نباره معتقد است‬     ‫تنها به زبانی نغز و شیرین روای ‌تهای‬  ‫شماره ‪ »۱۹‬بود‪ .‬از تعداد زیادی فیلم‬     ‫تکنی ‌کهای مختلف بود‪ .‬این کارها‬              ‫سال ‪ ۱۳۷۶‬نمایشگا‌ههای انفرادی و‬
‫م ‌یکند که در دوره کنونی بیشترین‬      ‫که بهترین راه‪ ،‬همین نقد است‪ .‬او‬       ‫کهن را بازگو م ‌یکند بلکه مخاطب‬       ‫نوآرعکاسی و صحن ‌هها را با هم تلفیق‬    ‫در مجل ‌ههای هنری آن دوره بازتاب‬             ‫گروهی بسیاری داشته که اغلب حال‬
‫توجه به شاهنامه از سوی مردم‬           ‫م ‌یگوید‪« :‬ب ‌یگمان راه شناخت بهتر‬    ‫م ‌یتواند از لابلای حکای ‌تهای‬        ‫کردم‪ .‬نتیج ‌هی آن حدود ‪ ۵۰‬طراحی‬                                                     ‫و هوای ادبی و سینمایی دارد و سبک‬
‫وجود دارد و در برنام ‌ههای رسمی‬       ‫شاهنامه مثل هر اثر هنری دیگر‬          ‫روایت شده مشابه ‌تهایی با شرایط‬       ‫و ‪۱۵‬نقاشی بود‪ .‬این کارها را در یک‬                     ‫گسترد‌های داشت‪.‬‬               ‫کار متفاوتی را در این زمینه دنبال‬
‫و در کتا ‌بهای درسی و آموزشی‬          ‫نقد است‪ ۸۰۰ .‬سال پیش حمدالله‬          ‫فعلی ایران بیابد؛ شرایطی همچون‬        ‫خانه کلنگی نمایش دادم (خانه شماره‬      ‫اما وسوس ‌هی سینما همیشه با من‬               ‫م ‌یکند‪ .‬دربار‌هی این نمایشگاه و‬
‫توجهی به آن نم ‌یشود‪ .‬به گفته او‬      ‫مستوفی اولین نقد و تصحیح را بر‬        ‫دره ‌مآمیختگی سیاست و دین و‬           ‫‪ ۱۹‬به این دلیل بود که پلاک خانه ‪۱۹‬‬     ‫بود و در واقع یک فیلم بین حرف ‌های‬           ‫تجربیات مشابهی که مانی غلامی در‬
‫اسامی که مردم در سا ‌لهای اخیر‬        ‫شاهنامه نوشت و در نتیجه ممکن‬          ‫عواقب تلخی که این موضوع م ‌یتواند‬     ‫بود و من م ‌یخواستم نام نمایشگاه‬       ‫بودم‪ .‬یک روزتصمیم گرفتم از یکی‬               ‫این زمینه داشته با به گفتگو نشستم‪.‬‬
‫برای فرزندانشان انتخاب م ‌یکنند و‬     ‫است پار‌های از اندیش ‌ههایش امروزی‬                                          ‫مانند اسم داستا ‌نهای نوآر باشد)‬       ‫از فیل ‌مهای محبوبم‪« ،‬مرد سوم» از‬            ‫=به نظر شما بین نقاشی و‬
‫کلا ‌سهای شاهنام ‌هخوانی که برگزار‬    ‫نباشد‪ .‬برخی م ‌یگویند شاهنامه‬                 ‫بر زندگی مردم داشته باشد‪.‬‬     ‫و روی دیوارهای خانه هم کارکردم‪.‬‬        ‫کارول رید‪ ،‬طراحی کنم‪ ۱۵ .‬نقاشی‬
‫م ‌یکنند نشان م ‌یدهد که جامعه به‬     ‫مربوط به هزار سال پیش است‪ .‬اما‬        ‫محمود کویر درباره این نمایش به‬        ‫مثلاروی دیوارهای حیاط‪ ،‬صحن ‌ههای‬       ‫با تُن آبی و سیاه و سفید با آکریلیک‬          ‫ادبیات (به ویژه شعر) چه وجه‬
‫شاهنامه و داستا ‌نهای آن علاقه دارد‪.‬‬  ‫شاهنامه یک اثر ادبی و هنری است و‬      ‫کیهان لندن توضیح م ‌یدهد که او‬        ‫سیگارکشیدن هنرپیش ‌ههای مختلف‬          ‫در قطع ‪ ۱۵۰‬در ‪۱۰۰‬سانت ‌یمتر کار‬
‫در برنامه بزرگداشت فردوسی‪،‬‬                                                  ‫در خنیاگری از داستان دیگری هم‬         ‫را کشیدم و جلوی آم یک پیشخوان‬          ‫کردم‪ .‬در این کار‪ ،‬رنگ از کارها حذف‬                        ‫اشتراکی وجود دارد؟‬
‫محمود کویر درباره تاثیر شاهنامه در‬               ‫مدام باید خوانده شود»‪.‬‬     ‫استفاده کرده که در اساطیر ایرانی‬      ‫و روی آن زیر سیگاری گذاشتم‪.‬‬            ‫و یا محدود شده بود و من حتی‬                  ‫‪-‬من به عنوان یک نقاش فیگوراتیو‬
‫مکاتب مختلف هنری توضیح داد و‬          ‫در طول تاریخ نقادان‪ ،‬خنیاگران‪،‬‬        ‫وجود دارد و در شاهنامه نیامده است‪.‬‬    ‫تماشاچ ‌یهای نمایشگاه م ‌یآمدند‬        ‫فری ‌مهای عک ‌سهایی را که از فیلم‬            ‫مجبور به دیدن هستم ودر مواقعی‬
‫همچنین گروه موسیقی با آوازخوانی‬       ‫نقاشان و مینیاتوریس ‌تهای زیادی‬       ‫بر اساس این داستان‪ ،‬ضحاک از بند‬       ‫و کنار همفری بوگارت و آوا گاردنر‬       ‫گرفته بودم دست نزدم‪ .‬این موضوع‬               ‫این دیدن م ‌یتواند توصی ِف اثر ِیک‬
‫مازیار صدری قطعاتی از شاهنامه را‬      ‫بر روی شاهنامه کار کرد‌هاند‪ .‬آیا به‬   ‫فریدون م ‌یگریزد‪ ،‬دوباره به قدرت‬      ‫سیگار م ‌یکشیدند و در اتاقی روی‬        ‫برای خیل ‌یها عجیب بود که چرا‬                ‫نویسنده باشد‪ .‬اما همان طور که‬
                                      ‫این اثر آن طور که باید و شاید توجه‬    ‫م ‌یرسد و دنیا را پر از ستم م ‌یکند‬   ‫پنجر‌هاش فضای شهری از فیلم‬             ‫«مرد سوم» و چرا اصلا فیلم را به‬              ‫یک شاعر اغلب فضایی واقعی و یا‬
                        ‫اجرا کرد‪.‬‬                                           ‫تا اینکه سرانجام به دست سه برادر‬      ‫«شب وشهر» ساخته ژول داسن را‬            ‫عنوان موضوع کار انتخاب کردم؟ در‬              ‫غیرواقعی را توصیف م ‌یکند‪ ،‬به نظرم‬
                                                            ‫شده است؟‬                                              ‫کشیدم و چیدمانی شامل میز قمار و‬        ‫پاسخ خیلی ساده م ‌یگفتم که من‬                ‫فضای ذهنی نویسنده هم م ‌یتواند‬
                                                                                                                  ‫صندل ‌یهای خالی با یک کلاه و کت‬        ‫از آد ‌مهای اطرافم عکس م ‌یگرفتم‬             ‫توسط نقاش به تصویرتبدیل شود‪.‬‬
‫نمایش خنیاگری‪ ،‬ژوین ‪ ۲۰۱۶‬لندن‬                                                                                     ‫که روی میز نقاشی شده بودند را اجرا‬     ‫و کار م ‌یکردم اما حالا از روی فیلم‬          ‫ولی باید این نکته را اضافه کنم‬
                                                                                                                  ‫کردم که تصاویر آن در سایت من‬           ‫کارم ‌یکنم‪ .‬آن موقع‪ ،‬موضوع کار من‬            ‫که نقاش مانند یک شاعر‪ ،‬فضایی‬
                                                                                                                  ‫هست‪ .‬نمایشگاه چهارم سینمایی من‪،‬‬        ‫دوستانم بودند و حالا جوزف کاتن و‬             ‫را (دریک اثر دو بعدی وحتی سه‬
                                                                                                                  ‫«بهترین سا ‌لهای زندگی ما» بود که‬                                                   ‫بعدی مانند هنرهای جدید) توصیف‬
                                                                                                                  ‫نگاهی مانند فیلم «سینماپارادیزو»‬                       ‫اورسون ولز شدند!‬             ‫م ‌یکند؛ و شاعر به شکلی دیگر و فقط‬
                                                                                                                  ‫داشتم‪ .‬صحن ‌ههای عاشقانه فیل ‌مهای‬     ‫حتی در «استیت منت» نوشتم‬                     ‫با کلمات این فضا را خلق م ‌یکند‪ .‬اما‬
                                                                                                                  ‫کلاسیک مانند بوس ‌هها و در آغوش‬        ‫اگر من فریم فیلم را روی بوم پلات‬             ‫در اکثر مواقع‪ ،‬برای م ِن نقاش‪ ،‬اجرای‬
                                                                                                                  ‫گرفت ‌نها را (همان صحن ‌ههایی که ما‬    ‫م ‌یگرفتم با کار من چه فرقی م ‌یکرد‪.‬‬         ‫فضای ایجادشده توسط شاعرامکان‬
                                                                                                                  ‫مانند توتوی فیلم «سینما پارادیزو» از‬   ‫وتوضیح این موضوع که آیا تجربیات‬              ‫پذیرنیست و تصاویرهمیشه نم ‌یتوانند‬
                                                                                                                  ‫دیدنشان منع شده بودیم!) عکاسی و‬        ‫کاری من در طراحی و نقاشی روی‬                 ‫فضای توصیف شده توسط شاعر را‬
                                                                                                                  ‫بعد با تکنی ‌کهای مختلف کار کردم‬       ‫این کارها تاثیر داشته و آیا بیننده‬           ‫نمایش دهند؛ مخصوصا شعرهایی‬
                                                                                                                  ‫در مجموع ‌های‪ ۲‬تا ‪۶‬تایی در یک واحد‬     ‫چیزی فراتر از صحنه فریزشده فیل ‌مها‬          ‫که استعار‌هی بیشتری دارند‪ ،‬پتانسیل‬
                                                                                                                  ‫آپارتمانی نمایش دادم و اسم این واحد‬    ‫را در نقاش ‌یها م ‌یبیند؛ در کنار تابل ‌وها‬  ‫کمتری برای تبدیل شدن به تصویر را‬
                                                                                                                  ‫آپارتمانی را «سینما دیاموند» گذاشتم‬    ‫فیلم «مرد سوم» را هم پخش کردم‪.‬‬
                                                                                                                                                         ‫همچنین با یک کارگردان تحصیل‬                                     ‫خواهند داشت‪.‬‬
                                                                                                                    ‫که سینمای محبوب کودک ‌یام بود‪.‬‬       ‫کرد‌هی تآتر در آلمان به نام محسن‬             ‫=اید ‌هی نقاشی با موضوع‬
                                                                                                                  ‫طرحم این بود که گالری یا‬               ‫حسینی و همسرم بهار قریشی‬
                                                                                                                  ‫همان سینما دیاموند فعلی‪ ،‬مانند‬         ‫پرفورمنس اجرا کردیم؛ بدین صورت‬               ‫آثار ادبی و سینمایی را از ابتدای‬
                                                                                                                  ‫سردر سینماهای قدیم باشد که‬             ‫که‪۹‬فریم از نقاش ‌یها را در گالری‬
                                                                                                                  ‫ما در کودکی با دیدن عک ‌سهای‬           ‫بازی کردیم‪ .‬تماشاچ ‌یها در کنار‬                ‫فعالیت حرف ‌های در نظر داشتید؟‬
                                                                                                                  ‫فیل ‌مها روی آن راغب م ‌یشدیم به‬       ‫نقاش ‌یها‪ ،‬فیلم و پرفورمنس را هم‬             ‫‪-‬از اولین سالی که کنکوردادم (‬
                                                                                                                                                         ‫تماشا م ‌یکردند‪.‬این اولین کار من در‬          ‫سال ‪ )۶۷‬به دنبال خواندن سینما‬
                                                                                                                                       ‫سینمابرویم‪.‬‬                                                    ‫بودم‪ .‬آن موقع‪ ،‬طراحی ضریب یک‬
                                                                                                                                                                        ‫رابطه با سینما بود‪.‬‬           ‫داشت و به همین دلیل کلاس طراحی‬
                                                                                                                                                                                                      ‫رفتم اما کنکور قبول نشدم و بعد‬
                                                                                                                                                                                                      ‫ازسربازی‪ ،‬طراحی را ادامه دادم و در‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9   10