Page 11 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۷۹ (دوره جديد
P. 11
صفحه 11ـ Page 11ـ شماره 79 قاتل با پریدن از طبقه دوم دادسرا خودکشی کرد
جمعه 30سپتامبر تا پنجشنبه 6اکتبر 2016
بالاخره قرار شد زنان کارتن خواب عقیم شوند
سازمان بهزیستی در این زمینه تهران روزانه چهار نوزاد معتاد به عقیمسازی اجباری زنان کارتن خاطر اعتیاد از من طلاق گرفت، و دوست شده بودیم ،روزی احمد چندی پیش مردی هنگام پیاده
هماهنگی داشته باشند و نوزاد بعد دنیا آمده و اغلب رها میشوند ،تا خواب معتاد سال گذشته مطرح شد مدتی بعد او را در خیابان ملاقات به من گفت :من همسرم را دوست شدن از اتومبیل خود در خیابان
از تولد به بهزیستی تحویل داده شود جائی که در بیمارستانها تولد این اما با واکنش منفی فعالان حقوق کردم دیگر مواد مخدر را ترک داشتم او اکنون با مرد پولداری چمن مشهد با ضربات چاقوی
و مادران هم به مراکز ترک اعتیاد نوزادان تبدیل به مسألهای طبیعی زنان و وزارت بهداشت روبرو گردید. کرده بودم اما همسر سابقم گفت: ازدواج کرده من هم به خاطر احمد یک مهاجم به شدت زخمی شد
شده است .رها شدن نوزادان در هاشمی وزیر بهداشت این عمل را زندگی خوبی دارد و حتی سیصد تصمیم به قتل این مرد گرفتم. و ساعاتی بعد در بیمارستان
فرستاده شوند. بیمارستان نشانه این است که هزار تومان به من داد ماجرا را برای چند روز او را تعقیب کردیم تا
زمانی که مسأله پیشگیری از تولدشان به خواسته مادر نبوده و مخالف «کرامت انسانی» دانست. میثم تعریف کردم و تصمیم به قتل محل زندگیاش را یاد گرفتیم .روز درگذشت.
تولد این نوزادان مطرح شد وزارت بیمارستان برای آنها بسیار امنتر از اما به دنبال سخنان شهیندخت حادثه با یک موتورسیکلت که از تحقیقات نشان داد مقتول
بهداشت از مراکزی نام م یبرد که زیر مولاوردی ،معاون امور زنان و شوهر او گرفتیم. یک سارق خریدم اتومبیل رجبعلی 65ساله که رجبعلی نام داشت
نظر دانشگاه علوم پزشکی ،وسائل محل زندگی خود آنان است. خانواده رئیس جمهوری بار دیگر این هفته پیش مأموران میثم را را تعقیب کردیم و هنگامی که در همسر آلمانی داشته و در کار
پیشگیری از بارداری توزیع م یکنند، بعد از فوت یک نوزاد معتاد در مسأله مورد توجه قرار گرفته است. به دادگاه بردند تا اتهامات خود خیابان چمن از ماشین پیاده شد خرید و فروش املاک و مستغلات
اما چندان منطقی به نظر نمیرسد بیمارستان بار دیگر پرونده این مولاوردی م یگوید :این طرح باید را برای قاضی تکرار کند اما او چند ضربه چاقو به او زدم و فرار بوده است .ادامه تحقیقات روشن
که این افراد با پای خودشان بروند و نوزادان باز شد و توجه مسئولان و به طور اساسی برنامهریزی شود و به ناگهان در حالی که دستبند به کردم ،من و احمد با کلاه کاسکت کرد رجبعلی با یک دختر جوان
این وسایل را دریافت کنند ،بنابراین رسانهها را به خود جلب کرد و در طور تخصصی و کارشناسی بررسی دست داشت فرار کرد و خود را از و شال صورتهایمان را پوشانده ایرانی هم ازدواج کرده بوده است.
این اقدام کمکی در کم شدن آمار نهایت دستورالعملی به عنوان پرونده گردد و عقیم شدن با رضایت خود طبقه دوم دادسرا پرت کرد .وی گفتگوی پلیس با همسر ایرانی
تولد نوزادان معتاد نکرده است .اما «کودکان معتاد» و «کودک آزاری» را به بیمارستان رساندند همان بودیم. مقتول به جائی نرسید ،چند ماه
حالا نگاه مسئولان تغییر کرده و به سازمان بهزیستی و بیمارستانها زنان معتاد صورت بگیرد. بیمارستانی که رجبعلی با ضربات «احمد» هم در اعترافات خود بعد کارآگاهان سرنخی از یک تلفن
زمزم ههائی از عقیمسازی زنان معتاد ابلاغ شد ،به این ترتیب قرار شد محسن روش نپژوه معاون پیشگیری چاقوی او جان باخته بود .میثم در گفت :من همسرم را دوست داشتم موبایل بدست آوردند که با هویت
بیمارستانها با مراجع قضائی و و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی اما او به تحریک بستگانش و به جعلی و آدرس غلط ثبت شده بود
به گوش میرسد. هم گفت :واقعیت این است که در بیمارستان درگذشت. و شخصی از این خط برای رجبعلی
گروههای پر خطر مانند معتادان پیامی به این مضمون فرستاده
بود (معامله باغ کنسل شد) ،با
امکان «عقیمسازی» وجود دارد. بدست آمدن این اطلاعات پلیس
احمد حاجبی رئیس اداره اعتیاد در تلاشهای خود متوجه شد
وزارت بهداشت هم تأکید کرده :هیچ فردی به نام «میثم» از مجرمان
اقدامی در این زمینه از طرف وزارت سابقهدار در ماجرای قتل رجبعلی
بهداشت انجام نگرفته ،اما این به این دخالت داشته و شخصی به نام
معنا نیست که ما برنام های در ای نباره احمد شوهر سابق همسر رجبعلی
نداریم .مقامات بالاتر اگر با این طرح همزمان با میثم به اتهام دزدی در
موافقت کنند ،م یتوانیم از وجود
همان زندان بسر میبرده است.
برنام های در این مورد خبر بدهیم. احمد و میثم تحت بازجوئی قرار
بررس یها نشان م یدهد در ده گرفتند ،میثم به پلیس گفت من به
سال اخیر تعداد زنان معتاد چهار خاطر احمد دست به این جنایت
برابر شده است ،ضمن آنکه یک سوم زدم ما در زندان با یکدیگر آشنا
کارتن خوابهای تهران را بانوان
تشکیل م یدهند .براساس آمار ،در
سر بریده روی صندلی اتومبیل سهزنتهرانیدریکروزناپدیدشدند پدر سنگدل پسرش را از روی
م یکرد کمین کردم و دنبال فرصت چندی پیش جوانی که املاک پل به پائین پرت کرد دیگر را هم ببیند ،همین مسائل باعث به دنبال ناپدید شدن سه خانم در
مناسبی بودم که او بیاید زمانی که زیادی در شیراز داشت ناگهان ناپدید اختلاف بین ما شد .چند روز پیش او روزهای اخیر پلیس به دنبال یافتن
اتومبیل او را از دور دیدم کنار خیابان شد .تلاش دوستان و خانواده برای فرزندش را به پائین پل انداخته است. پدری هفته گذشته به پلیس مثل همیشه به آرایشگاه رفت اما دیگر ردپائی از آنهاست .گفته م یشود دو
آمدم تا مرا سوار کند ،وی تا مرا دید یافتن وی آغاز گردید ،آنها پلیس را او گفت پس از آنکه از همسرم جدا گفت پسر هشت سال هاش به قصد برنگشت وقتی از تأخیرش نگران شدم نفر آنان که جوان هستند به دلیل
توقف کرد پس از سوار شدن و کمی در جریان قرار دادند چند روز گذشت شدم چون پسرم با مادرش نم یساخت خودکشی خود را از روی پل به پائین به محل کارش رفتم اما خبری از او داشتن ارتباط پنهانی احتمالا ایران را
گفتگو با هم درگیر شدیم چندین اما خبری از او بدست نیامد .در همین با من زندگی م یکرد اما از کارها و پرت کرده و کشته شده است .این نبود ،فکر م یکنم با صاحب آرایشگاه ترک کردهاند ،اما علت مفقود شدن
ضربه چاقو به وی زدم غرق در خون حال دو نفر به پلیس خبر دادند اتومبیل بهان هگیریهایش خسته شده بودم .پس مرد پس از دیدن جسد فرزندش در نفر سوم که بانوی میانسالی است را
شد و گوش های توقف کرد سرش را سوخت های را در یکی از خیابا نهای از طلاق من و مادرش خیلی اعتراض سردخانه گفت که کودک به دلیل به ترکیه رفته باشد.
بریدم و روی صندلی گذاشتم و به شهر دیدهاند که سر بریده شخصی م یکرد و دو بار از خانه فرار کرد ،یکبار ناراحتی روحی پس از جدائی من همزمان با این شکایت جوان دیگری کسی نم یداند.
گوشه خلوتی رفتم تن وی را بیرون روی صندلی عقب آن دیده م یشود. به حرم امام رضا رفته بود و بار دوم در و مادرش دست به خودکشی زده هم همان روز از ناپدید شدن مادرش همسر یکی از زنان ناپدید شده به
انداختم و بنزین روی جسد و اتومبیل کارآگاهان پس از مدتی به پارک دانشجو پیدایش کردم ،خست هام است .پدربزرگ کودک هم حر فهای خبر داد ،وی گفت من و مادرم با هم پلیس گفت :پس از آنکه مدتی دنبال
پاشیدم و پس از آتش زدن آن فرار سرن خهائی دست یافتند و متوجه پسرش را تأیید کرد.برای پلیس این زندگی م یکنیم صبح طبق معمول به خانم گشتم و نتوانستم او را پیدا کنم
شدند مقتول در ساعات آخر حیات کرده بود. سوال همچنان باقی مانده بود که سرکار رفتم اما وقتی به خانه برگشتم دوستانم گفتند وی به تازگی با مرد
کردم. خود با برادرزادهاش دیده شده است. روز حادثه او را سوار موتورسیکلت پسربچه هشت ساله چگونه به فکر متوجه شدم مادر در خانه نیست. خیاطی دوست شده و احتمالا با اوست.
قاتل اختلاف مالی را انگیزه جنایت این فرد به پلیس گفت در آن روز کردم و به بالای پل امام حسین بردم خودکشی افتاده است؟ چطور او از ابتدا فکر کردم برای خرید بیرون رفته ساعاتی بعد جوان دیگری به
اعلام کرد و گفت برادرش در این درباره مسائل ملکی با عمویش صحبت کمی ایستادم تا روی پل خلوت شود بلوار هفت تیر خود را به پل امام حسین اما تا شب منتظرش ماندم بازنگشت دادسرای جنائی تهران رفت و از ناپدید
ماجرا با او همدست بوده است. کرده و دیگر خبری از او ندارد اما در و ماشینی نیاید وقتی مطمئن شدم رسانده و از آن مهمتر چگونه به پائین همسای هها و فامیل هم از مادر خبر شدن همسرش خبر داد .او گفت:
تحقیقات بعدی پلیس نشان داد یک ادامه بازجوئ یها به قتل عموی خود کسی روی پل نیست و مرا نم یبینند پریده بدون هیچگونه جلب توجهی. ندارند ،شاید اتفاقی برایش افتاده از وقتی همسرم در یک آرایشگاه
زن نیز هنگام وقوع جنایت همراه وی اعتراف کرد و گفت در روز حادثه در در یک لحظه او را به پائین انداختم و بازجوئی کارآگاهان ادامه یافت و است ،او هیچوقت بدون اطلاع بیرون مشغول به کار شد صاحب آرایشگاه
بوده است .تحقیقات پلیس در این مسیری که عمویم همیشه رفت و آمد سریع از محل دور شدم .بازجوئی از سرانجام پدر کودک اعتراف کرد نم یرفت .تحقیقات پلیس در این باره زیر پای او نشست که بهتر است به
کشورهای خارج سفر کنی و دنیای
رابطه ادامه دارد. پدرسنگدل ادامه دارد. ادامه دارد.
مردی همسرش را آتش زد سه خودکشی در یاسوج بازهمجوانیباپریدنازبلندیخود راکشت
زمانیکه پیغام را باز کردم با تصویر پلیس تهران این هفته مردی را که به فاصله چند روز از این ماجرا دو رئیس پلیس کهگیلویه و هفته سه نفر در فاصله کوتاهی در = خودکشی تحفه رژیم
حکم طلاق غیابی روبرو شدم که در اخیرا همسر خود را در شهر رضائیه جوان نیز در جاده سروک یاسوج بویراحمد در ایران گفته است منطقه کهگیلویه و بویراحمد داوطلبانه سرکوب و اختناق
آن آمده بود که شیوا به صورت غیابی (ارومیه) آتش زده بود دستگیر کرد. دواطلبانه جان خود را گرفتند. دلیل مرگ سه نفر که در روزهای جان خود را گرفتند .پسر جوانی نیز
این مرد که رامین نام دارد پس از متأسفانه این دو جوان خودکشی اخیر در این منطقه اتفاق افتاده در حالیکه مانتوی زنانه به تن داشت در هیچ زمانی مردم ایران برای رهائی
از من جدا شده است. آتش زدن شیوا همسرش به تهران کرده و پلیس حتی مغازهداری را خودکشی بوده است ،در فوت این خود را از طبقه پنجم ساختمانی در از ناملایمات و مشقات زندگی این
شبانه به سمت ارومیه حرکت کردم؛ فرار کرده بود .رامین به کشتن که طناب دار به آنان فروخته بود سه تن هیچکس دخالت نداشته و بلوار کوثر مشهد به پائین انداخت و همه به خودکشی فکر نم یکردند آن
صبح روز بعد به منزل پدر همسرم شیوا 32ساله اعتراف کرد و گفت: هر سه آنها با طناب دار خود را درگذشت .ساکنان محل با شنیدن هم در شهرهای مذهبی مانند مشهد
رسیدم ،پدر شیوا در را باز کرد و به همسرم بدون اطلاع بنده در حالیکه پیدا کرده است. صدای وحشتناکی از خان ههای خود که ایران یها معمولا برای یافتن راهحل
دنبالش خود شیوا به مقابل در خانه من از حدود چهار ماه پیش در تهران وی گفت :گاهی خودکشیهائی حلقآویز کردهاند. بیرون آمدند و پسری را که بعد معلوم رفع مسائل خود به آنجا م یروند.
آمد او با نشان دادن حکم دادگاه در مشغول مسافرکشی بودم ،بطور غیابی را شاهد بودهایم که با انگیزههای سرهنگ پاکروان گفت :در مورد شد بیست و پنج سال داشته دیدند این هفته مردم این شهر باز هم
را باز کرد گفت از من طلاق گرفته اقدام به گرفتن حکم طلاق کرد من بسیار ضعیف شکل گرفته که برای مرگ مشکوک یک مغازهدار که در نیمه جان در خیابان افتاده است ،او را به شاهد پریدن جوانی از یک ساختمان
و دیگر حاضر به ادامه زندگی نیست. از این کار او اطلاع نداشتم تا آنکه خود ما نیز جای تعجب داشته در خیابان جمهوری شغل کبابفروشی بیمارستان رساندند اما دقایقی بعد جان بلند برای گرفتن جان خود در این
دو روز در ارومیه ماندم تا شاید با چند روز پیش در خیابان در حال اینکه چرا تحمل مردم نسبت به داشت ،تحقیقات گستردهای به باخت .دوستان و بستگان پسر جوان شهر بودند .در هفت ههای اخیر دو
صحبت با او و درخواست کمک از مسافرکشی بودم که متوجه آمدن گذشته بسیار کم شده ما معتقدیم مدت ده شبانهروز انجام گرفت گفت هاند او از تألمات روحی و روانی و جوان دیگر با پریدن از طبقات بالای
بستگان و دوستان وی را به زندگی یک پیام از سوی همسرم شدم؛ باید کارشناسان چنین اتفاقاتی را که به این نتیجه رسیدیم که او نگران یهای گوناگون رنج م یبرده است. ساختما نهای مشهد به زندگی خود
بازگردانم اما متأسفانه حاضر به ادامه «خودکشی» کرده است .او گفت خاتمه دادند .یکی از آنها چند روز
زندگی با من نشد چند روز بعد یک مادرم را با کوبیدن بررسی کنند. مادر دیوانه سر پیش از طبقه دوم دادسرای این شهر
ظرف بنزین در اتومبیل گذاشتم به و دیگری دو ماه قبل از یک عمارت
خانه پدر شیوا رفتم او را مقابل در بلوک سیمان به 35هزار نفر در انتظار دریافت عضو پسرش را برید دیگر خود را به پائین پرت کردند.
خانه پدرش دیدم و با وی شروع به نسل جوان بیکار ،ب یپول و سرخورده
صحبت کردم اما صبح تهای ما به سرش کشتم شدهاند استفاده کردهاند .دکتر هاشمی در کنفرانس اهدا عضو که این مادری در شهر هیرمند در ایران ایران در فضای سرکوب و خفقان
درگیری لفظی کشیده شد در این وزیر بهداشت هم در این جلسه گفت: هفته در تهران برگذار گردید دکتر به دلیلی که روشن نیست این هفته کنونی از حداقل آزاد یهای اجتماعی
موقع به سراغ ظرف حاوی بنزین چند روز پیش پسری در جریان تا به حال چهل و سه هزار عمل پیوند نوبخت رئیس انجمن اهدا عضو گفت: چاقوی آشپزخانه را روی گردن فرزند و سیاسی برخوردار نیست خیلی آسان
رفته و مقداری از آن را روی دستان مشاجره با مادر خود در شیراز با کوبیدن کلیه ،چهار هزار پیوند کبد ،هشتصد سالانه 20تا 25هزار نفر در حوادث دو سال هاش گذاشت و سر او را گوش کارد به استخوانش م یرسد و با پریدن
خود ریختم که ناگهان همسرم ظرف بلوک سیمانی به سر او مادر را به قتل پیوند قلب ،یکصد و سی و سه پیوند جادهای در ایران آسیب م یبینند که تا گوش برید .اطرافیان این زن که نام از بلندی خود را از ادامه زندگی پر از
حاوی بنزین را از من گرفت و وآن را رساند .پسر مادرکش به پلیس گفت من ریه ،بیش از هشت هزار پیوند مغز و 5تا 8هزار نفر آنها دچار مرگ مغزی او اعلام نشده گفت هاند وی به بیماری رنج و غصه و نگرانی راحت م یکند.
روی خودش ریخت در همان لحظه با و مادرم مدام بر سر موضوعات مختلف استخوان و بیش از پنج هزار پیوند م یشوند .پنجاه درصد این افراد یعنی روانی مبتلا است .بعد از این حادثه این روزها پ لهای فراوانی که برای
روشن کردن فندک قصد آتش زدن با هم درگیر م یشدیم ،روز حادثه تلفن قرنیه چشم در ایران انجام شده است. حدود چهار هزار نفر م یتوانند اعضای کودک به بیمارستان منتقل شد اما حل مشکلات ترافیک ساخته شده و
هر دو نفرمان را داشتم به ناگهان همراهم در خانه گم شده بود از این او گفت اگر در دولت روحانی شورای بدن خود را به دیگران اهد کنند ،اما در برای نجات او دیگر خیلی دیر شده بود. ساختما نهای چند طبقه کار کسانی را
لبا سهای او شعل هور شد و بداخل موضوع عصبانی بودم و با او درگیر شدم. عالی اهدا عضو تشکیل نم یشد یک سال گذشته تنها اعضای بدن هشتصد دکتر صوفی رئیس بیمارستان هیرمند که از ناملایمات زندگی به تنگ آمدهاند
خیابان دوید بسیار ترسیده بودم و به گم شدن موبایل مرا بسیار عصبانی کرده میلیارد و ششصد میلیون دلار هزینه نفر از این تعداد در اختیار نیازمندان گفته است این زن دیوانه است او برایپایاندادنبهسخت یهاآسانکرده
سرعت محل را ترک کردم از ترس بود با او شروع به جر و بحث کردم باهم این پیوندها م یشد که باید در خارج به عضو قرار داده شده است.وی یادآور حتی هنگام انتقال میکائیل پسرش به است .اما زنان و دخترها که در حکومت
دستگیری توسط پلیس از شهر فرار درگیر شدیم پس از خاتمه دعوا مادرم از ایران صورت م یگرفت.او اضافه کرد شد در حال حاضر تقریبا سی و پنج بیمارستان همراه وی نبود و متأسفانه واپسگرا و ضد زن جمهوری اسلامی به
کردم و به سلماس رفتم بعد به تهران نشست اما من بلوک سیمانی را به با وجود آنکه تجهیزات زیادی داریم هزار نفر منتظر دریافت قلب و کبد بسر تلاش پزشکان به جائی نرسید چون مراتب بیش از پسرها در فشار هستند
آمدم و پلیس دستگیرم کرد .پلیس سرش زدم و کشته شد.پسر جنایتکار تعداد منتظران انجام عمل پیوند کلیه م یبرند چون مشکل کلیه پیوندی به در خوزستان ،ایلام و کهگیلویه برای
تهران رامین را برای ادامه تحقیقات که سن و نامش اعلام نشده زندانی شد. بسیار است و ما فقط ده درصد آنها را شکلی در ایران حل شده است .پنجاه امکان نجات کودک وجود نداشت. رساندن صدای اعتراضشان به جامعه
م یتوانیم حمایت کنیم زیرا در این و شش درصد از نیازمندان به کلیه از جهانی خود را آتش م یزنند .این
در اختیار پلیس رضائیه قرار داد. کلیه اشخاصی که دچار مرگ مغزی
زمینه فرهنگسازی نشده است.