Page 4 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۷۹ (دوره جديد
P. 4

‫صفحه ‪ - Page 4 - 4‬شماره ‪79‬‬
                                                                                                                                                                             ‫جمعه ‪ 9‬مهرماه تا پنجشنبه‪ 15‬مهرماه ‪1395‬خورشیدی‬

‫بدنش هنوز تحمل زایمان را ندارد‪ .‬از‬                                                                                                                                                            ‫در تاریخ ‪ ١٩‬دسامبر ‪ ٢٠١١‬سازمان‬
‫کودکی در چرخه بزر ‌گسالی افتادن‬
‫واقعاً دردناک است‪ .‬دختران خیلی‬           ‫روزجهانیکودکا ِندختر؛گفتگوبا فعالجامعهمدنیوحقوقکودکان‪:‬‬                                                                                               ‫ملل متحد طى قطعنامه ‪ ١٧٠/۶۶‬روز‬
‫جوان بدن و رح ‌مشان آمادگی مقابله‬                                                                                                                                                             ‫‪١١‬اکتبررا«روزجهانىکودکا ِندختر»‬
‫با ویرو ‌سهایی که با سرطان مقابله‬                                                                                                                                                             ‫نامید تا توجه همگان را به مشکلات‬
‫م ‌یکند را ندارد و آنها معمولاً درگیر‬
‫سرطان دهانه رحم م ‌یشوند‪ .‬فکر‬                         ‫ازدواج کودکان تجاوز و آزار جنسی است‬                                                                                                     ‫جدى این گروه از جامعه جلب کند‪.‬‬
‫کنیدازدواجایندختربچ ‌ههابامردهای‬                                                                                                                                                              ‫به دنبال این اقدام مهم‪ ،‬تدارکات تهیه‬
‫مسن چه خطراتی را م ‌یتواند به آنها‬                                                                                                                                                            ‫اولین گزارش جامع و تحلیلی قوانین‬
‫تحمیل کند‪ ،‬مرد ‪ ۴۰‬ساله با تجربیات‬
‫متعدد جنسی چه آسی ‌بهایی را به‬                                                                                                                                                                ‫در مورد وضعیت حقوق انسانى کودکان‬
‫یک دختربچه وارد م ‌یکند‪ .‬من حوزه‬
‫کودکانراپوست ‌هایم ‌یدانمکهدرحال‬         ‫و بچه نسل بعد هم متولد م ‌یشود و ازدوا ‌جهااشارهکردید‪.‬ایننوعازدواج‬                                                                                   ‫در ‪ ۵‬حوزه تحصیل‪ ،‬بهداشت‪ ،‬ازدواج‬
‫فروریزی است‪ .‬در ضمن نقش اقتصاد را‬
‫نادیده نگیرید خیلی از دختران در این‬                                                                                  ‫زودرس و اجبارى‪ ،‬امنیت و کار کودکا ِن ‪-‬بنیان کود ‌کهمسری مذهب است‪ ،‬م ‌یبینیدیافرهنگ؟‬
‫سن ب ‌ه زور شوهر داده م ‌یشوند برای‬      ‫دختر آغاز شد‪ .‬این تلاش و تحقیق در مانند مثا ‌لهایی که درباره عایشه و ‪-‬هر دو‪ .‬برخی با وجود توان اقتصادی باز به همین ترتیب بدون دانش کافی هاچه پیامدهای اجتماعی دارد؟‬
‫کمک به چرخه اقتصادی خانواد‌هها‪.‬‬          ‫سال ‪ ٢٠١۵‬به نتیجه رسید و گزارشی حضرت فاطمه م ‌یزنند و اینها ترویج متوسط به دلایل فرهنگی دخترانشان ازدواج م ‌یکند ‪ .‬این پروسه به توسعه ‪ -‬با این نوع ازدوا ‌جها از حضور‬
‫ازدواج کودکان به نابرابری جنسیتی‬         ‫اجتماعی تعداد زیادی از افراد در عرصه‬    ‫که بر اساس آن تهیه شد بیانگر این کننده تفکر شیعی ازدواج هستند‪ .‬را مجبور به ازدواج م ‌یکنند و در کنار ملیکشورلطمهم ‌یزند‪.‬‬
‫هم ب ‌ه شدت دامن م ‌یزند‪ .‬ولی پسر‪۱۵‬‬
‫ساله خیلی توان اقتصادی ندارد پس‬          ‫واقعیت بود که تمامى ایرانیان به درک روایاتی که معتبر هم نیستند‪ .‬این اینهااقتصادهمهستوعد‌هایباوجود =پسباایناوصافکود ‌کهمسری اجتماع جلوگیری به عمل م ‌یآید‪ .‬این‬
‫کمتر در معرض خطر است‪ .‬هرچند در‬           ‫جامع و کامل چال ‌شهاى حقوقى و تفکر معتقد است که اگر دخترها زودتر اینکهاصل ًااعتقادیبهاینمسائلندارند رامسالهجدیاجتماعیم ‌یدانید؟ افراد از چرخه تحصیل خارج م ‌یشوند‬
‫مناطقی مثل سیستان و بلوچستان این‬         ‫پیامدهای چند بعدى آن در میان این ازدواج کنند دچار انحراف نم ‌یشوند بهخاطرمسائلاقتصادیدخترانشانرا ‪ -‬من معتقدم دولت باید وارد این و به دلیل فقر دانش بچ ‌ههایی شبیه‬
‫موضوع هم دیده م ‌یشود‪ ،‬زوجینی که‬         ‫کارزار شود‪ .‬موضوع بسیار جدی است‪ ،‬به خود تربیت م ‌یکنند و همی ‌نطور‬          ‫قشر از جمعیت ایران‪ ،‬یعنى کودکان به و خانواد‌ههای مذهبی با برداشتن بار مجبور به ازدواج م ‌یکنند‪.‬‬
‫همبازی یکدیگرند‪ .‬در موسسه رهیاب‬
‫من موردی در تهران هم دیدم که‬             ‫خصوصکودکاندختر‪،‬نیازمندند‪ .‬مسئولیت از شانه خودشان دخترانشان =کود ‌کهمسری چه تبعات به‌ویژه در حاشیه کشور و ایلات این خشونت را در جامعه تقویت م ‌یکنند‪.‬‬
‫زنی پسرش را در ‪ ۱۹‬سالگی مجبور‬            ‫منفیلمیدیدمکهمادرینوزادشراب ‌ه‬
‫به ازدوا ‌جکرده بود پرسیدم چرا؟ گفت‬                                                                                                                      ‫قسمتى از این پروژه عبارت از گفتگو رااگرهممجبورنکنندبهازدواجترغیب‬
‫برای اینکه اگر ازدواج نم ‌یکرد فاسد‬      ‫شدت کتک م ‌یزد‪ .‬این چرخه خشونت‬
                                                                                                                                                         ‫و مشورت با کودکان و کارشناسانى م ‌یکنند‪ .‬در برخی مناطق معتقدند‬
            ‫م ‌یشد و ایدز م ‌یگرفت‪.‬‬      ‫مدام تکرار م ‌یشود و این خشونت وارد‬
‫= این واقع ًا فقر فرهنگی است؟‬                                                                                                                            ‫است که در زمین ‌ههای مختلف با دختر باید در خانه شوهرش به بلوغ‬
                                         ‫جامعه م ‌یشود‪ .‬مساله ب ‌یسوادی دیگر‬
‫دان ‌شآموزانی که ازدواج زودهنگام‬                                                                                                                         ‫کودکان کار م ‌یکنند‪.‬کیهان لندن با برسد‪ .‬در حالی‌که نیازهای روحی این‬
                                         ‫پیامدش است‪ .‬جامع ‌های که در این‬                                                                                 ‫همکاری موسسه آموزشی پرشیا به کودکان کامل ًا نادیده گرفته م ‌یشود‪.‬‬
‫داشتند هم در گفتگو با من همین‬
                                         ‫عصر افراد ب ‌یسواد دارد‪ .‬همچنین روز‬                                                                             ‫مناسبت پنجمین سالگرد «روز جهانى کودکی که احتیاج دارد در آغوش پدر و‬
            ‫استدلالرام ‌یآوردند‪.‬‬         ‫به‌روز افرادی خواهیم داشت که بعداً‬
‫‪-‬این فقر فرهنگی از خانواده م ‌یآید و‬                                                                                                                     ‫کودکا ِن دختر» تعدادى از گفتگوهای مادرش باشد‪ ،‬با گروه همسالانش بازی‬
‫این باور بسیار خطرناک است که فکر‬         ‫به کارگران جنسی تبدیل م ‌یشوند‪.‬‬                                                                                 ‫مهم را که حقایقی از زندگى روزانه کند ی ‌ک دفعه وارد فضایی م ‌یشود که‬
‫کنی ممکن است فاسد شوی در حالی‌‬
‫که باید مدام این باور تقویت شود که‬       ‫بسیاری از قاچا ‌قهای انسان از دل این‬                                                                            ‫نامحسو ‌سترین اما با ارز ‌شترین قشر هم کارگر جنسی است و هم درعین‬
‫من م ‌یتوانم انسان توانمندی باشم‪ .‬این‬
‫تفکرات کامل ًا ریشه در مردسالاری دارد‬    ‫موضوع بیرون آمد‌هاند‪ .‬آ ‌نقدر تبعات‬                                                                             ‫مردم ایران یعنی کودکان دختر را بیان ‌حال مجبور است کارهای خانه را مثل‬
‫اصل ًا بحث ازدواج در این سن ریشه‬
‫مردسالارانه دارد‪ .‬اگر بخواهیم به این‬     ‫اجتماعی گسترد‌های دارد که گاه دیده‬                                                                              ‫م ‌یکنند‪ ،‬منتشر م ‌یکند‪ .‬با این امید یک مستخدم انجام دهد‪.‬‬
‫موضوعازمنظرمسالهزنانهمنگاهکنیم‬
‫زنان در این ازدواج هیچ مالکیتی بر تن‬     ‫نم ‌یشوند چون زیر عنوانی بانام ازدواج‬                                       ‫‪©Reuters‬‬                            ‫که خوانندگان ما با توجه به این نکات =البته قانون هم کامل ًا این بنیان‬
‫خودندارند‪.‬دراینازدوا ‌جهاهیچرشدی‬                             ‫پنها ‌نشد‌هاند‪.‬‬                                                                                    ‫پر اهمیت‪ ،‬نیازهاى فورى و کلیدى مذهبیراتقویتم ‌یکند…‬
‫وجود ندارد طبیعی است که مردی که‬          ‫مراقبت‪ ،‬پرورش و پیشرفت کودکان ‪ -‬دقیقاً‪ .‬طبق ماده ‪ ۱۰۴۱‬قانون شخصی برای فرد به دنبال دارد؟ موضوع جدی است‪ .‬گاهی دختران به‌ = قدم اول برای هشدار دادن‬
‫با یک دختربچه ازدوا ‌جکرده علاق ‌های‬     ‫دخترراکهمصدرنسلآیندهوپای ‌هگذار مدنی ازدواج دختران‪ ۱۳‬سال و پسران ‪-‬این ازدوا ‌جها را من کود ‌کآزاری عنوان بدهی داده م ‌یشوند‪ .‬جایی دیگر نسبتبهاینموضوعچیست؟‬
‫به رشد و آگاهی این دختر ندارد‪.‬‬           ‫پیشرفت و توسعه پایدار در ایران ‪ ۱۵‬سال مجاز است‪ .‬هرچند مانع جنسی م ‌ینامم‪ .‬چون ازدواج در این ب ‌هعنوان خو ‌نبها در درگیر ‌یهای قبلی ‪ -‬ما کشوری مذهبی هستیم‪ .‬علما‬
‫=در چه شهرهایی آمار ازدواج‬               ‫هستند‪،‬وظیفه‪،‬تعهدومسوولیتفردی شرعی برای زیر این سن هم وجود سن موجب جدا شدن کودک از دختران مبادله م ‌یشوند‪ ،‬آنچه برای در ای ‌نباره نقش تعیی ‌نکننده دارند‪.‬‬
                                         ‫و اجتماعی یکایک خود به شمار آورند‪ .‬ندارد و خانواد‌هها صیغه م ‌یکنند و گروه همسالانشان م ‌یشود کودکان این دختران اتفاق م ‌یافتد دیگر روشن آنها باید بفهمند این مسئله خطرناک‬
              ‫دختران بالاتر است؟‬         ‫گفتگوبایکفعالجامعهمدنی بعد از رسیدن به این سن آن را ثبت در این چرخه از روابط اجتماعی و است‪ .‬راه دور نرویم همین کودکان کار است‪ .‬در سال ‪ ۲۰۰۹‬شورای نگهبان‬
‫‪ -‬سه شهر هرمزگان قشم‪ ،‬میناب و‬            ‫این فعال حقوق کودک چند سالی م ‌یکنند‪ .‬ضمن اینکه گواهی رشد هم تعامل اجتماعی بازم ‌یمانند و از چرخه در خیابا ‌نها مگر ک ‌ماند؟ بسیار ‌یشان سن ازدواج ‪ ۱۵‬سال برای دختران را‬
‫بندرعباس دریک سال ‪ ۵۳۰‬کودک‬               ‫مدیریت موسسه… را بر عهده داشته هست و ثبت از این طریق هم انجام تحصیل خارج م ‌یشوند و به دلیل فروخت ‌هشده و درعین ‌حال بچه به رد کرد‪ .‬در حالی‌که در فرایند قانونی‬
‫زیر ‪ ۱۰‬سال در آن ازدوا ‌جکرد‌هاند‪ .‬به‬    ‫است‪ .‬او پدیده کود ‌کهمسری را م ‌یشود؛ یعنی قوانین شرعی به این تحصیل نکردن هرگز به استقلال بغ ‌لاند‪ .‬اینها ابژه جنس ‌یاند که بعد از همان دو سال هم خوب بود‪ .‬این افراد‬
‫اینها ازدوا ‌جهای ثب ‌تنشده را هم اضافه‬  ‫موضوعی بسیار جدی و تجاوز جنسی موضوع رو به رشد دامن م ‌یزنند‪ .‬هر اقتصادی نم ‌یرسند‪ .‬این کودکان اصل ًا مدتی تبدیل به روسپی هم م ‌یشوند‪ .‬بر ذهنیت جامعه اثر م ‌یگذارند‪ .‬کمک‬
‫کنید‪ .‬خلاء قانون اینجا ب ‌ه شدت دیده‬     ‫به کودکان م ‌یداند که آزارهای جنسی چقدر به گذشته برم ‌یگردیم ازدواج دانشی برای زندگی زناشویی ندارند =درباره پسران چطور؟ هرچند گرفتن از علمای مذهبی‪ ،‬ایجاد فضای‬
‫م ‌یشود یعنی حتی ما یک جامعه‬             ‫و ازدواج را نم ‌یفهمند‪ .‬آسی ‌بهای آمارازدواجپسربچ ‌ههابسیارکمتراز کار و رفاه‪ .‬همه اینها البته حمایت‬
                                                                                                                                                         ‫علیه کودکان را افزایش م ‌یدهد‪ .‬او کودکان کمتر بوده است‪.‬‬
               ‫آماری دقیق نداریم‪.‬‬        ‫معتقد است‪« :‬وقتی درباره ازدواج =یعنیفکرم ‌یکنیددرسا ‌لهای فیزیکی را هم نباید نادیده گرفت دختراناستامادرمناطقحاشی ‌های قانونی هم م ‌یخواهد‪ .‬در کشور ما شرع‬
‫=چرا ب ‌هاندازه کافی به این‬              ‫کودکان حرف م ‌یزنیم درواقع درباره اخیر ازدواج کودکان رشدش نسبت یک دختر ‪ ۱۳‬ساله یا ‪‌۱۵‬ساله ب ‌ه کشوراینمسالههمدیدهم ‌یشود‪.‬این یک‌حرفی م ‌یزند و جامعه را مدیریت‬
                                         ‫هیچ‌عنوان برای باروری آماده نیست‪ ،‬مسالهچهآسی ‌بهاییبهدنبالدارد؟ م ‌یکنند‪ .‬قانون باید اینها را همسو کند‪.‬‬
        ‫موضوعپرداختهنم ‌یشود؟‬                                                                                                                            ‫آزارشان سخن م ‌یگوییم‪ ،‬کودکی که بهگذشتهبیشتراست؟‬
‫‪-‬این موضوع تا حد زیادی تابو است‬          ‫باید خلاقیتش رشد کند همه اینها را ‪-‬بله‪ ،‬نسبت به ‪ ۲۰‬سال قبل این همچنین آنها به بلوغ فکری برای اداره ‪ -‬هما ‌نطور که گفتید تعداد پسرها =یعنیبخشیازایناتفاقفرهنگی‬
‫چون پوششی شرعی به نام ازدواج‬             ‫در بهترین زمان عمرش رها م ‌یکند مساله رواج بیشتری یافته است‪ .‬خانواده هم نرسید‌هاند‪ .‬این کودکان کمتر است‪ .‬دختران به خاطر مسائل استونهصرف ًابهدلیلفقراقتصادی؟‬
‫دارد باید از این تابوها ک ‌مکم گذر کرد‪.‬‬  ‫و وارد بستری م ‌یشود که ازدواج نام وضعیت بد اقتصادی و دور شدن توانایی تصمی ‌مگیری ندارند و در آن اخلاقی و سن ‌تها زودتر ازدواج ‪-‬دقیقاً‪ .‬این موضوع خیلی جاها به‬
‫چند سال پیش روی موضوع زنای با‬            ‫‌گرفته است‪ ».‬این موسسه در سال ‪ ۹۰‬کودکان از چرخه تحصیلبه این مساله تصمی ‌مهاییکهبرایشانگرفتهم ‌یشود م ‌یکنند و هرچند پسرها هم آسیب دلیل فقر فرهنگی رواج دارد یعنی‬
‫محارم کار م ‌یکردیم در ای ‌نباره هم‬      ‫م ‌یبینندولیبازتأثیرآنبیشتربرزنان دختر‪ ۱۲-۱۳‬ساله را برخی ترشیده‬             ‫دامن زده است‪ .‬به ‌ویژه این درباره ذوبم ‌یشوند‪.‬‬
‫مدام مقا‌مهای رسمی ما را تشویق به‬                                                                                                                                                             ‫توسط دولت تعطیل شد‪.‬‬
‫سکوت م ‌یکردند‪ .‬در حالی‌که پشت‬           ‫=به نظر م ‌یرسد ازدواج کودکان دختران بیشتر صدق م ‌یکند وقتی = بهباروری اشاره کردید؛باروری است چون همان پسربچه هم با یک م ‌یدانند‪ .‬این حتی در مناطق شهری‬
‫ازدواج کودکان کلی فاجعه نهفته است‬        ‫دختر کم سن ازدواج م ‌یکند‪ .‬در این هم دیده م ‌یشود اما وقتی همین دختر‬
                                                                                                                     ‫زیر ‪ ۱۸‬سال این روزها تبدیل به آنها از چرخه تحصیل خارج م ‌یشوند در این سن خطرناک است؟‬
          ‫و سکوت چار‌هساز نیست‪.‬‬          ‫مسئل ‌های اجتماعی شده‪ ،‬چقدر با ب ‌ه عنوان نا ‌نخور اضافه خانه شناخته ‪ -‬طبق آمارهای جهانی چهارده نوع ازدواج م ‌یدانید دخترها به لحاظ ‪ ۲۵‬سالهیا‪ ۳۰‬سالهشودم ‌یفهمداینها‬
                                         ‫م ‌یشوند و بعد ب ‌ه تدریج به ازدواج با میلیون دختر زیر‪ ۱۸‬در هر سال ازدواج جسمی چه آسی ‌بهایی م ‌یبینند من واقعیتندارد‪.‬بعدبهطلاقفکرم ‌یکند‪.‬‬
                                                                                                                                                                                              ‫اینموضوعموافقید؟‬
                                         ‫‪-‬من معتقدم ازدواج این کودکان مردان مس ‌نتر از خود تشویق م ‌یشوند م ‌یکنند‪ .‬حدود نیمی از این افراد باردار موردهایی را خود شاهد بودم دخترانی طبق آمارها بیشتر طلا ‌قها بین جوانان‬
                                         ‫تجاوز است‪ ،‬وقتی دو نفر در یک رابطه چرا که برای آنها امکانات اقتصادی به م ‌یشوند و حدود ‪ ۵۰‬درصد آنهایی که که به دلیل پارگی شدید واژن و مقعد زیر ‪ ۲۰‬سال رخ م ‌یدهد‪ .‬شناخت در‬
                                         ‫علاق ‌های به ایجاد آن ندارند موضوع را همراه م ‌یآورد‪ .‬مردان مسن معمولاً بین ‪ ۱۰‬تا ‪ ۱۴‬سالگی باردار م ‌یشوند دچاربیمار ‌یهایجدیشدهبودند‪.‬این ای ‌ن گونه ازدوا ‌جها اصل ًا جایی ندارد‪.‬‬
                                         ‫باید در این حوزه بررسی کرد‪ .‬پس خانواده دختر را حمایت اقتصادی یا در زمان بارداری یا زایمان دچار مساله همی ‌نطور آسی ‌بهای جد ‌یتر = البته ضمن حر ‌فهایتان اشاره‬
                                                                                 ‫ما درباره تجاوز حرف م ‌یزنیم؛ وقتی م ‌یکنند‪ .‬بسیاری از کارخان ‌هها در مر ‌گومیر م ‌یشوند‪ .‬این قت ‌لعام است‪ .‬اجتماعی هم به دنبال دارد‪.‬‬
                                         ‫کردید این آسیب را برای دختران‬

                                                      ‫جد ‌یترم ‌یدانید؟‬          ‫دختربچ ‌های بدون شناخت جنسی و سا ‌لهای اخیر بست ‌هشد‌هاند این موج = ب ‌هعنوان کودک– والد هم =چهآسی ‌بهایی؟‬

                                         ‫فیزیولوژی مورد تعرض جنسی قرار عظیم بیکاری و تورم به این قضایا آسی ‌بهای زیادی به نسل بعدی ‪-‬وقتی این افراد کمی عق ‌لرس شوند ‪-‬بله‪ ،‬زنان هستند که نقش مادری‬
                                         ‫از خانه فرار م ‌یکنند‪ ،‬قت ‌لهای ناموسی دارندیکدختربچهباردارهنوزبهلحاظ‬
                                                                                                                     ‫م ‌یگیرد این تجاوز نام دارد نه ازدواج‪ .‬در سا ‌لهای اخیر ب ‌ه شدت دامن زده م ‌یزنند‪،‬درستاست؟‬
                                         ‫=اما آنچه شما از آن ب ‌هعنوان است‪ .‬برخی خانواد‌هها سعی کرد‌هاند ‪ -‬دقیقاً‪ .‬چون این افراد هیچ‌دانشی از دیگر تبعات این ازدوا ‌جهاست‪ .‬دامنه فیزیکیکاملنیست‪.‬هنوزحجمبدنش‬
                                         ‫تعرض جنسی نام م ‌یبرید کامل ًا نا ‌نخورها را کم کنند و در این تفکر ندارند که به کودکانشان منتقل کنند؛ خشونت علیه زنان به این کودکان هم گون ‌هاینیستکهجنینراحملکندو‬
                                         ‫از همه مه ‌متر غرایز مادری ندارد و اگر‬  ‫بنیان مذهبی‪ ،‬شرعی و قانونی دارد چ ‌ه بهتر که دخترانشان را شوهر دهند‪ .‬یعنی فقر سرمایه تربیتی قابل انتقال کشیدهم ‌یشود‪.‬‬

                                         ‫وازسویجامعهتوجیهم ‌یشود… =نقش اقتصاد را پررن ‌گتر دارند و این چرخه مدام تکرارمی شود =بیشتربهتبعاتشخصیایننوع فرزندش متولد شود در ازدواج طبیعی‬

   ‫کردیم نه تنها این کار را انجام دهد بلکه خوانندگان‬                                    ‫وی ساکن هستند‪.‬‬               ‫در سال ‪ 1390‬آریا از اندونزی با بخش «نظر شما برای‬                 ‫سرورقی زنده زندگی‬
‫کیهان لندن را تا پایان اینکه ماجرای مهاجرتش به‬        ‫خواننده دیگری این یادداشت آریا را خواند و حاضر‬                 ‫ما مهم است» سایت کیهان لندن‪ ،‬کیهان آنلاین‪ ،‬تماس‬         ‫ماجرایی از نسل تازه موج مهاجرت ایرانیان‬
‫استرالیا به کجا خواهد رسید‪ ،‬با خود همراه کند‪.‬‬         ‫شد هزینه اشتراک کیهان را برای آریا و دیگر ایرانیان‬             ‫گرفت و پس از ابراز مهر و علاقه به این روزنامه‪ ،‬خواهش‬
‫حال با انتشار نسخه پی دی اف کیهان لندن‪ ،‬هر هفته‬                                                                      ‫کرد مطالب کیهان لندن در فرماتی برایش فرستاده شود‬        ‫اول با من به جاکارتا بیایید!‬
‫بخشی از ماجرای مهاجرت آریا و خانواد ‌هاش به استرالیا‬                  ‫کمپ پناهجویان در اندونزی بپردازد‪.‬‬              ‫که بتواند با امکانات اندکی که در آنجا دارد بخواند و در‬
                                                      ‫ضمناآریاابرازعلاقهکردماجراهاییراکهازسرگذرانده‬                  ‫اختیار دیگر پنا ‌هجویان ایرانی قرار دهد که در کمپ‬
 ‫را به همان زبانی که خودش بیان م ‌یکرد‪ ،‬م ‌یخوانید‪:‬‬   ‫با خوانندگان کیهان در میان بگذارد‪ .‬ما از او خواهش‬

‫پوریا رفتیم عقب لنج پیش آقا مهدی‬         ‫م ‌یداد‪ .‬آقا ابی‪ ،‬همون که از کهریزک‬     ‫و چند گالن بیست لیتری آب هست‪.‬‬       ‫ترسناک بود‪ .‬دیگه از ساحل اندونزی‬    ‫اسکورت کردند و برگشتند‪ .‬برام‬            ‫بخش هفتاد و نهم‪:‬‬
‫و چند خانواده دیگه‪ .‬بدیش این بود‬         ‫جان به در برده بود و خیلی شبیهه‬         ‫خبری هم از جلیقه نجات نبود و در‬     ‫خبری نبود و کابوس اندونزی داشت‬      ‫غیر قابل باور بود که روزی بتونم از‬
‫که دود اگزوز و سر و صدای موتور‬           ‫بهروز وثوقی بود و من هم بهش‬             ‫صورتی که حتا یک روز گم م ‌یشدیم‪،‬‬    ‫به پایان م ‌یرسید‪ .‬خبری از جزیره‬    ‫این ساحل لعنتی سوار لنج بشم و‬             ‫عبور از مرگ‬
                                         ‫م ‌یگفتم بهروز وثوق‪ ،‬همیشه کنار‬         ‫چون آذوقه ما کم بود به مشکل بر‬      ‫یا کشتی نبود و بعضی از مسافرها‬      ‫چشمم به چرا ‌غهای ساحل بود که‬
                   ‫اذیت م ‌یکرد‪.‬‬         ‫ناخدا بود و سعی م ‌یکرد هدایت لنج‬       ‫م ‌یخوردیم و اگر لنج سانحه م ‌یدید‬  ‫استفراغ م ‌یکردند و حالت تهوع‬       ‫هر لحظه کوچک و کوچکتر م ‌یشد‪.‬‬        ‫با کم ‌یزحمت قایق ما به عقب لنج‬
‫حدود ساعت ‪ 12‬هوا گرم شده بود‬             ‫رو یاد بگیره‪ .‬نزدیک ‌یهای ساعت ده‬       ‫همه از بین م ‌یرفتند چون خبری از‬    ‫داشتند‪ .‬با روشن شدن هوا متوجه‬       ‫تمام بدبخت ‌یهام تو اندونزی از جلوی‬  ‫چسبید و محکم با دو طناب قایق‬
‫و به اتفاق آقا مهدی و بهروز وثوق با‬      ‫صبح بود که اون کرد احمق و زن‬                                                ‫شدیم که تمام آذوقه ما فقط دو‬                                             ‫رو بستند و بعد با احتیاط پوریا رو‬
‫زحمت یه چادر رو بستیم تا آفتاب‬           ‫مکارش که خودشون رو به حالت بی‬                           ‫جلیقه نجات نبود‪.‬‬    ‫کارتن سی ِب گلابی و دو کارتن گلابی‬                   ‫چشمانم گذشت‪.‬‬        ‫به اندونزیای ‌یها دادم‪ .‬حدود پنج‬
‫اذیت نکنه‪ .‬تا غروب روز اول اتفاق‬         ‫هوش روی مسافرها ول م ‌یکردند تا‬         ‫آقا مهدی تو کار پخش آب و آذوقه‬      ‫و چهار کارتن آب معدنی نیم لیتری‬     ‫صدای همهمه مسافرها توجهم رو‬          ‫خدمه اندونزیایی تو لنج بودن که‬
‫خاصی نبود و ما با سرعت حدود‬              ‫جای بهتری گیر بیارند با یه پیرزن‬        ‫فعال بود و خیلی هم انرژی مثبت‬                                           ‫به خودش جلب کرد که م ‌یگفتند‬         ‫بعض ‌یهاشون دست و پا شکسته‬
‫بیست کیلومتری گاهی کمتر حدود‬             ‫افغانی درگیر شد‪ .‬احمق اصلا فکر‬                                                                                  ‫ساکت باشید‪ ،‬سیگار نکشید‪ ،‬چراغ‬        ‫چند کلمه فارسی یاد گرفته بودند و‬
‫پانزده کیلومتر به پیش م ‌یرفتیم‪.‬‬         ‫نم ‌یکرد که ممکنه ناخداها بترسند و‬                                                                              ‫روشن نکنید تا از ساحل اندونزی رد‬     ‫م ‌یگفتند ساکت باش‪ ،‬پلیس میاد‪،‬‬
‫حدود ساعت هشت شب با یه پناهجو‬            ‫فرار کنند مثل دفعه قبل که به خاطر‬                                                                               ‫بشیم‪ .‬تا اینجا ما چند خوان سخت‬       ‫سیگار نکش! زنها رو جلوی لنج زیر‬
‫ه ‌مصحبت شدم و بهش گفتم من یه‬            ‫اینکه تو بازی شطرنج با اهورا باخته‬                                                                              ‫رو پشت سر گذاشته بودیم و فقط‬         ‫سقف قرار دادند و حدود ساعت دو و‬
‫گوشی نوکیا دارم که جی پی اس داره‬         ‫بود و اهورا گفت بردمت‪ ،‬و اون احمق‬                                                                               ‫یک خوان سخت و مشکل باقی مونده‬        ‫نیم حرکت کردیم و نکته جالب اینکه‬
‫و میخوام مسیر رو چک کنم ببینم‬            ‫هم فکر م ‌یکرد که بازی شطرنج‬                                                                                    ‫بود که من اسمش رو عبور از مرگ‬        ‫یکی از مسافرها به اسم مهدی یه‬
‫داریم درست میریم یا نه چون به‬            ‫جنگ با گرزه و حتما باید ببره و زد‬                                                                               ‫میذارم‪ .‬هر چه جلوتر م ‌یرفتیم امواج‬  ‫بچه رو از لب ساحل با خودش تو‬
‫این اندونزیای ‌یها اصلا نم ‌یشه اعتماد‬   ‫میز شطرنج رو شکست و یه تیکه‬                                                                                     ‫بلندتر م ‌یشد و شدت ضربه موج به‬      ‫لنج آورده بود و داد م ‌یزد پدر مادر‬
‫کرد‪ .‬قبلا دوستام برام تعریف کردند‬        ‫شیشه رو زیر گردن اهورا گرفته بود‬                                                                                ‫قایق رو بیشتر حس م ‌یکردیم‪ .‬تا‬       ‫این بچه کیه‪ .‬بعد معلوم شد که بچه‬
‫که ناخداها چطور اونها رو به دروغ به‬      ‫و به خاطر این روانی ما رو که دوازده‬                                                                             ‫چشم کار م ‌یکرد سیاهی مطلق بود‪.‬‬      ‫متعلق به اون کرد احمقه که بچ ‌هاش‬
‫جزایر اندونزی و جزایر بومیانی بردند‬      ‫خانواده بودیم جابجا کردند و به یه‬                                                                               ‫آسمان پر ستاره بود و باد خنکی‬        ‫رو جا گذاشته بود‪ .‬سه تا از خدمه‬
‫که خودشون رو با برگ م ‌یپوشاندند‬         ‫جایی بردند که پر از مار بود‪ .‬حالا‬                                                                               ‫هم م ‌یوزید‪ .‬حدود ‪75‬نفر بودیم‪ .‬من‬    ‫اندونزیایی از لنج خارج شدند و دوتا‬
‫یا جزایری که زمان جزر و مد به زیر‬        ‫اینجا هم داشت تو کشتی دردسر‬                                                                                     ‫کنار همسرم جلوی لنج بودم‪ .‬کم کم‬      ‫بچه زیر سن هدایت لنج رو عهده‬
‫آب م ‌یروند بردند و باید ما بدونیم که‬    ‫درست م ‌یکرد من هم که از دیدنش‬                                                                                  ‫هوا داشت روشن م ‌یشد و عظمت‬          ‫گرفتند و دوتا قایق حدود پانزده‬
                                         ‫حالم به هم م ‌یخورد با همسرم و‬                                                                                  ‫عمی ‌قترین اقیانوس جهان داشت‬         ‫کیلومتر ما رو تا خارج دهانه خلیج‬
         ‫اینها ما رو به کجا م ‌یبرند‪.‬‬                                                                                                                    ‫نمایان م ‌یشد که سیاه و کم ‌یهم‬

‫ادامه دارد‪...‬‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9