مجید محمدی – جمهوری اسلامی دارای دو ماشین بسیار پر هزینه برای بقاست: ۱) ماشین سرکوب متشکل از قوای قهریه که چند لایه (۱۶ سازمان امنیتی)، فراگیر (بسیج در سطح محلات)، و بدون خط قرمز است، به هیچ نهاد عمومی پاسخگو نیست، و بخشی از بودجهی آن از منابع پنهان مثل قاچاق تامین میشود، و ۲) ماشین تبلیغات که مدام دروغ و نیمه دروغ و مهمل میسازد و میپراکند و مسئول تشویش افکار عمومی است در حالی که اطلاعرسانان تحت همین عنوان محاکمه و زندانی میشوند.
راهبردهای حکومتی
اما این دو ماشین برای کنترل اعتراضات عمومی کافی نیستند. راهبردهایی باید در پیش گرفته شود تا مردم را از اعتراض پشیمان کند. برای پیشبرد این راهبردها و در نتیجه کنترل اجتماعی (و نه صرفا امنیتی) اعتراضات، همهی قوا و نهادها با هم همکاری میکنند چون همه منافع خود را در خطر سقوط حاکمیت میبینند. همهی قوای جمهوری اسلامی بسیج شده است تا از این گردنه ی پر خطر عبور کند. سربالایی این گردنه چنان تیز و نظام چنان فرسوده شده که به نفسنفس افتاده است.
در این نوشته به پنج راهبرد برای مهندسی نارضایتیها و اعتراضات که در یک سال اخیر و بعد از اعتراضات دی ۹۶ به شدت مورد توجه مجموعهی حکومت قرار گرفته است میپردازم. برای دریافت این راهبردها باید خود را در مقام اعضای شورای امنیت ملی و فرماندهان سپاه و مشاوران خامنهای قرار دهید و برای کنترل اوضاع ایده بدهید.
حسابکشی صوری
موج استیضاح یا جمعآوری امضا برای استیضاح وزرا که اکثر آنها را شامل میشود (و بعدا به استیضاح رئیس مجلس هم بسط یافت) راهبردی برای اقناع عمومی در این موضوع است که نهادهای جمهوری اسلامی قدرت این را دارند که مسئولان را حسابکشی کنند. البته با برکناری چند وزیر یا خبر استیضاح چند وزیر دیگر که مدام تایید و تکذیب میشود یا امضاهای استیضاح که مدام کم و زیاد یا پس گرفته میشود هیچ اتفاقی نمیافتد. در این میان برخی از اعضای مجلس (مثل ۱۸ عضو مجلس از استان صفهان) استعفا میدهند، استعفایی که هیچگاه تحقق نمییابد و اعضای مجلس روی صندلیهای خود میمانند.
مقامات از یک نهاد به نهاد دیگر رفته و بعد از معارفه و خداحافظی در بر همان پاشنه میچرخد که قبلا میچرخیده است. این راهبرد تنها به کار اقناع کسانی میآید که هنوز صورت ظاهر ساختار جمهوری اسلامی یعنی تفکیک صوری قوا و نظارت (سلاخی شده) مجلس را باور دارند و متوهمانه امید دارند که اتفاقی در ایران بیفتد. البته در شرایطی که هنوز برخی از ساکنان اروپا و امریکا (ایرانی و غیرایرانی) به انتخابات در ایران باور دارند این راهبرد یک شوخی محض نیست و کسانی که آن را دنبال میکنند میدانند که در قلمروهایی موثر واقع میشود.
تداوم وعدهها
در حالی که ۶۰۰ هزار نفر از آذر ۹۶ تا آذر ۹۷ به افراد تحت پوشش کمیتهی امداد پیوستهاند، نرخ تورم مواد غذایی و مسکن ۷۰ تا ۹۰ درصد افزایش داشته و کارگاههای تولیدی یکی بعد از دیگری تعطیل یا نیمهتعطیل میشوند روزی نیست که مقامات دولتی وعدهی تازهای را مطرح نکنند: ۲۰۰ هزار تومان بستهی غذایی یا حمایتی برای محرومان، پرداخت سود سهام عدالت، افزایش حقوق ۲۰ درصدی، و اینکه همهی انبارها پر از مواد مورد نیاز کشور است و کمبودی رخ نخواهد داد. این وعدهها در حالی مدام مطرح میشوند که حقوق کارگران بسیاری از واحدها چند ماه به تعویق افتاده، مزایای کارکنان دولت پرداخت نمیشود، و دولت در یک سال گذشته مشغول فروش ارز در بازار برای تامین بودجه بوده است. طرح بنزین ۵۰۰۰ تومانی و بعد پس گرفتن آن بخشی از همین بازی با روح و روان کسانی است که معیشتشان به سوخت وابسته است و میدانند با گران شدن آن همهی کالاها و خدمات گران خواهند شد. جمهوری اسلامی همچنان تلاش دارد با پرتاب چند لقمه ناراضیان را به این نتیجه برساند که بهتر است با همین نظام فاسد و ناکارآمد کنار بیایند در حالی که سالانه دهها میلیارد دلار هزینهی فساد، اتلاف (ناشی از ناکارآمدی)، رانت، و مداخلات نظامی میشود.
تهدید امریکا و اسرائیل
ناسزاگویی و تهدید ایالات متحده و اسرائیل در یک سال گذشته سیر صعودی داشته است. مقامات دولت روحانی که در دوران اوباما از حجم ناسزاگویی با امریکا و اسرائیل کاسته بودند تا برجام را به انجام برسانند به جمع خامنهای و گروه کُر وی پیوستهاند. هر چه فشار تحریمها افزایش داشته و صدور نفت کاهش داشته آنها بیشتر برای ایستادگی در برابر «دشمن» به خود مدال آویزان کردهاند. مقامات ارتش نیز در سالهای اخیر برای عقب نماندن از فرماندهان سپاه و گرفتن سهمی در رانتها و بودجههای مخفی و غیر رسمی و بسط قدرت در حوزههای اقتصادی به این نوع بیان دامن میزنند. حاکمان برای ابراز قدرت به دولتهایی که هزاران کیلومتر فاصله دارند و نقش چندانی در روند امور کشور ندارند ناسزا میگویند.
سوار شدن بر موج
حضور بسیجیان در برخی از اعتراضات (مثل اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز) (فارس ۸ آذر ۱۳۹۷) و حمایت از معترضان با آوردن عکس خامنهای با هدف تغییر جهت اعتراضات از حکومت به برخی مقامات دولتی و انحراف خواستهها صورت میگیرد. جمهوری اسلامی چهل سال است که با معرفی کردن خود به عنوان رژیم انقلابی (که انقلاب علیه آن معنایی ندارد) و طرفدار ضعفا با شعارهای دروغین عدالتخواهانه تلاش کرده هرگونه حرکت عدالتخواهانه را منتفی سازد. فاسدترین و ثروتمندترین چهرههای نظام (مثل رهبر جمهوری اسلامی) در هالهای از زهد و ریاضت به مردم معرفی میشوند تا آنها فلاکت خود را به قدرتهای خارجی و مخالفان داخلی نسبت دهند.
جنگهای ابدی در منطقه
جمهوری اسلامی برای فروختن امنیت قبرستانی موجود به مردم ایران به عنوان دستاورد خود تا جایی که بتواند و منابعاش اقتضا کند نخواهد گذاشت صلحی در یمن و سوریه و افغانستان برقرار شود. جمهوری اسلامی در یازده بار مذاکرات صلح سوریه و سه بار مذاکرات صلح یمن نقش مخرب خود را ایفا کرده تا این دو کشور همچنان در تنش باقی بمانند. هر جا که در منطقه آتشی برپا شود جمهوری اسلامی بر روی آن بنزین خواهد ریخت و به این کار تداوم میبخشد. تا زمانی که جمهوری اسلامی در این جنگها نقشی داشته باشد مردم آن کشورها روی صلح را نخواهند دید. حضور در جنگها و تنشهای منطقهای برای وفاداران به نظام غرور «بسط نفوذ» و برای غیرخودیها ترس از ناامنی به بار میآورد.
مقامات به ویژه برای نشان دادن این نکته که تحریمها در رفتار آنها تاثیری نگذاشته به روال سابق به آتشافروزیها و خاصهخرجیهای خود ادامه میدهند چون نظامهای اقتدارگرا فاقد آیندهنگریاند و آنقدر به تصمیمات و کنشهای نادرست خود ادامه میدهند تا هم خود و هم جامعهی متناظر آنها فرو بپاشد. در یک دورهی کوتاه چند ماهه رفتار آنها تحت فشارهای خارجی تغییر نمیکند اما اگر به خوردن جام زهر یا نرمش قهرمانانه اقدام نکنند به سرنوشت ونزوئلا یا اتحاد جماهیر شوروی دچار میشوند. معترضان وضع موجود در این شرایط بجای اقدام به نظاره مینشینند تا رژیم هر چه بیشتر تضعیف شود تا با هزینهی کمتری به مقابله با آن بپردازند. همین امر به حکومت فرصتی دیگر برای جمع و جور کردن اوضاع خود میدهد.
نخبگان و مردم لطفا به هوش باشید رژیم از شما همیشه یک قدم جلوتر است در حال حاضر با توجه به اعتراضات صنفی اخیر ملاها تمام تلاش خود را مصروف از بین بردن و یا کنترل تشکلهای کارگری کرده اند
میدانیم که پست ترین و فرومایه ترین نوع انسانی در ایران آخوند میشود. وقتی که آخوند حاکم میشود کشورتوسط او غارت و نابود میشود که چنین شد.این دوره بسیار تاریک خواهد گذشت باید هوشیار بود که ایدیولوژی بیابانی بعد از رفتن این تبهکاران نوع دیگری از تبهکاران با شکل و شمایل جدید در لابراتور جهل و مرگ خود تولید نکند و به جان بشریت نیاندازد.تا زمانی که آن لابراتور مرگ است خطر همواره متوجه بشریت خواهد بود.
میمون هرچه زشت تر ،حوله حمام دور سر بزرگ تر !
سید علی گدا امروز در سخنرانی در جمعی از اوباشان و لاشخوران حکومتی گفته است ، نقشه دشمن لو رفته است و ممکن است امریکا برای سال ۹۸ نقشه ای بکشید !
این گفته با توجه به شیوه بیان او در سخنرانی هایش حکایت از حدس و گمانشان برای اجرایی شدن برنامه هایی خاص در زمان مناسب از جانب امریکا دارد . به هر حال شرایط پیچیده و تا حدودی نگران کننده ای را احساس میکنیم . اگرلااقل شرایط اپوزیسیون منسجم و غیر از شرایط کنونی بود نگرانی ها ی مردم کمتر و راه پیش رو مشخص تر بود .
فعلا همه سردرگم و اوضاع گنگ و نامعلوم است .
اکنون این بازی و دور تسلسل باطل را شاهدیم . برای مدت کوتاهی ارز ذخیره شده حکومتی و انبارهای کالای متصرف شده داخلی میتواند از بحران در حال شکلگیری ممانعت کند اما شاهد بروز تدریجی اثرات تحریمهای کمرشکن در گران شده حداقل ۳۰ الی ۴۰ درصدی اجناس در طی دو ماه گذشته میباشیم .
مردم گرفتار در چنگ ملاها میگویند هنوز فشار طناب تحریم به قدرت کافی سفت و محکم نشده و اخوندها راه تنفس و گریز را دارند و منتظر نفسهای اخر و دست و پازدن دولت و حکومت در تنگناهای اقتصادی هستند تا به وقتش اقدام لازم را انجام دهند .
خمینی ضحاک خیره سر و یک دنده در اواخر جنگ مزخرف او با صدام حسین را مجبور کردند که جام زهر سر کشد و بعد از چند ماه بدین سبب به درک واصل شد . او معتقد بود اگر جنگ بیست سال هم طول بکشید وی ایستاده است .محاصره همه جانبه او و نبود تدارکات و نفرات و…..بالاخره پس از هشت سال کارساز شد.
سید علی گدا خامنه ای چند سال قبل نرمش قهرمانانه را در پایان دوران احمدی نژاد و شروع دولت روحانی قبول کرد و به جای جام زهر ، برجام را بالا کشید و خندان سرمست با همتایان اروپایی و روسیه و چین در حال مستی بود که اقا دونالد ترامپ شیر دل لگد به این مجلس زده و انرا از هم پاشاند !
سلام بر مجید محمدی و دلسوزان با احاطه کامل به پیچ و لایه های هرار در هزار حقه و کلک امام آخوند، از بس از معترضان بی بخار و و گروههائی که بلحاظ خاصیت بالقوه بدتر از آخوند، و بطمع تصاحب حکومت برای خود، از پیوستن به سایر گروهها امتناع ورزیده باعث دوام این رژیم گردیده بغایت بیزارم و گاه میگویم حیف است افرادی مثل این نویسنده واقف و دلسوز در این عصر در تلاش است و ایرانی گوش شنوا ندارد
نوشته خوبی بود، با سپاس: دو نکته شاید از قلم افتاده باشد، یکی اینکه ارتش سایبری در فضای مجاری فعال است و خط میدهد و دوم اینکه اپوزیسیون نیز بجای حمایت عملی از معترضین، خود به فکر چاره ای باشند تا آن فرصتی که معترضین ناخواسته در اختیار نظام میگذارند جامعه عمل نپوشد.
دوست ناشناس که معصومه قمی یا همان مسیح علینژاد را جزء سربازان امام زمان معرفی کردی اگر مخالف واقعی هستی و بقول معروف خدعه نکرده ای ، اما متأسفانه تحت تأثیر القائات و دروغ ها قرار گرفته ای. حاکمیت نمیخواهد سر به تن مسیح علینژاد باشد پس اشتباه نکن و در دام دروغ های تفرقه افکن نیفت.
ممنون از لطف شما بخاطر مقاله جالبتان
یکی از اهداف استراتژیک این رژیم تولید بیسواد و کم سواد هست
با هر موج گرانی و تورم بخشی از جوانان و نوجوانان این کشور به جمع کودکان کار اضافه شده و از تحصیل باز میمانند. دوستی در خیابان خاوروان دارم که میگفت تقریبا اکثر بچه های محل به مدرسه نمیروند و پدارانشان هم تحصیل درستی ندارند
این جماعت حرف جامعه رو درک نمیکنند و اکثرا پیوندی با طبقه متوسط و تحصیل کرده ندارند. اینجاست که رژیم با جعل خزعبلات مذهبی اینها رو بسمت بیراهه میکشاند
۱۱ میلیون بیسواد مطلق طبق آمار خودشون یعنی فاجعه
منتظر روشنگری بیشتر شما هستم
همه منتظر فروپاشی این فرقه تبهکار هستند .فقط دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.بن بست حکومت اسلامی و فرقه شیعه که همیشه خود را طرفدار محرومین معرفی می کرد چنان رسوا و بی ابرو گشته که طشت رسوایی ان زبانزد جهانیان گشته
سپاس از روشنگرى شما
البته روشهـاى دیگرى چون ١ سربازان امامزمان (زیبا کلام و دمکراسى
ویا معصومه قمى و ازادى زنان ودوران طلاى امام وووووو )
٢ ازادى بعضى از زندانیان و در عین حال زندانى کردن افراد دیگر (براى هـیاهـو و مشغولکردن مردم )