کالج اوبرلین باید تحقیقات درباره محلاتی را از سر بگیرد

جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۰۳ مارس ۲۰۲۳


در تاریخ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲، رئیس کالج اوبرلین، کارمن تویلی آمبار، نامه‌ای از سه مدافع برجسته حقوق بشر ایرانی‌تبار دریافت کرد: برنده جایزه صلح نوبل و حقوقدان، دکتر شیرین عبادی، نویسنده تحسین شده کتاب پرفروش «لولیتاخوانی در تهران» دکتر آذر نفیسی، مورخ و یکی از بنیانگذاران مرکز حقوق بشر عبدالرحمن برومند، واقع در واشنگتن دی سی، دکتر لادن برومند. عبادی، نفیسی و برومند در نامه خود از آمبار خواسته‌اند تا درباره نقش محمد جعفر محلاتی، استاد علوم دینی کالج اوبرلین، در سرپوش‌گذاری بر قتل عام زندانیان ایران در سال ۱۳۶۷ تحقیقات جدیدی انجام دهد. قتل عام زندانیان در سال ۱۳۶۷ یک جنایت علیه بشریت بوده که در زمان تصدی محلاتی به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ رخ داد و طی آن چند هزار زندانی سیاسی عقیدتی و چپگرا به دستور آیت‌الله خمینی خودسرانه و سریع اعدام شدند. در سال ۱۳۹۸، خانواده‌های قربانیان این قتل عام کمپینی برای اخراج استاد محلاتی ترتیب دادند. به گفته آنها سرپوش‌گذاری عمدی بر قتل‌عام‌ها و عدم ابراز پشیمانی محلاتی، او را برای تصدی سمت استادی در کالج اوبرلین از لحاظ اخلاقی گزینه‌ای نامناسب می‌کرد.

کالج اوبرلین، که زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار گرفته بود، تحقیقات داخلی را در مورد این اتهامات آغاز و در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۰ اطلاعیه‌ای در مورد یافته‌های خود منتشر کرد. بنا بر ادعای این گزارش، اوبرلین یک شرکت حقوقی را برای بررسی اتهامات محلاتی استخدام کرده و گفتگوهای روشنگرانه‌ متعددی با استاد محلاتی انجام داده بود. این گزارش بنا را بر این می‌گذارد که چون محل سکونت محلاتی در نیویورک بوده، پس او از قتل‌عام‌ زندانیان ایران اطلاعی نداشته است. این در حالیست که ما به خوبی می‌دانیم محلاتی گزارش‌های نگران‌کننده‌ای درباره جنایات جمعی از سازمان عفو بین‌الملل و منابع خبری معتبر در آن زمان دریافت می‌کرده است. علاوه بر این، معترضان در سال ۱۳۶۷تظاهراتی در مقابل مقر سازمان ملل، که دفتر محلاتی در آن قرار داشت، برگزار کردند. این گزارش در ادامه به نقش سازنده محلاتی در پایان دادن به جنگ ایران و عراق اشاره و او را نمونه یک استاد باورمند به اهداف بشردوستانه معرفی کرده است. نتایج گزارش کالج با گزارش عفو بین الملل  در سال ۱۳۹۷- «ایران: اسرار آغشته به خون»- و همچنین گزارش جفری رابرتسون، وکیل مشهور بین‌المللی حقوق بشر  در سال ۱۳۹۰- «قتل عام زندانیان سیاسی در ایران، ۱۳۶۷ » در تضاد است.

عبادی، نفیسی و برومند می نویسند که تحقیقات «مخفیانه»  کالج اوبرلین و «یافته‌های عجیب» درج شده در این گزارش، آنها را به نوشتن این نامه ترغیب کرده است. نویسندگان تاکید می‌کنند که کالج توضیح نداده چگونه به نتایج درج شده در گزارش رسیده، شواهد کارشناسان حقوق بشر را نادیده گرفته و از گفتگو با بستگان قربانیان خودداری کرده است. در نتیجه، نویسندگان نتیجه می‌گیرند که تحقیقات کالج در این زمینه نشان‌دهنده «تلاش برای رفع و رجوع مشکل به جای تلاش برای یافتن حقیقت است». نویسندگان در پایان نامه خود از خانم آمبار خواسته‌اند به « یک فرد ثالث بی‌طرف اجازه دهد تا تحقیقات شفافی در مورد اتهامات علیه محلاتی انجام دهد.»

عبادی، نفیسی و برومند تایید کرده‌اند که تا کنون پاسخی از دانشکده دریافت نکرده‌اند. جدا از وجهه عمومی بالای این مدافعان حقوق بشر، نامه آنها در مقطع حساسی از تاریخ ایران مطرح شده است. زنان ایرانی و حامیان مرد آنها برای از بین بردن قوانین سرکوبگرانه جنسیتی تحمیل شده توسط رژیم آخوندی تظاهرات سراسری را به راه انداخته‌اند. اما واکنش رژیم ایران به این تظاهرات وحشیانه بوده است: به گزارش خبرگزاری های فعال حقوق بشر، تا تاریخ ۹ بهمن ۱۴۰۱، ۵۲۷ معترض –که ۷۱ نفر آنها کودک بوده‌اند– به قتل رسیده و نزدیک به ۲۰۰۰۰ نفر دستگیر شده‌اند. مدیران مؤسسات بزرگ دانشگاهی، از جمله دانشگاه کیس وسترن رزرو، با صدور بیانیه‌هایی علناً حمایت خود را از جامعه ایرانی آشکار کرده‌اند، در حالی که آمبار و کالج اوبرلین سکوت اختیار کرده‌اند. اجازه دهید این ریاکاری ظالمانه را آشکار کنیم: مؤسسه‌ای که به طلایه‌داری تاریخی خود در زمینه آموزش و حقوق زنان افتخار می‌کند، حاضر نیست یک حکومت دیکتاتوری مذهبی را محکوم کند که زنان را به واسطه اینکه می‌خواهند حجاب نداشته باشند، شلوار جین بپوشند، و یا در ملاء عام با دوستان خود برقصند به قتل می‌رساند.

تا جایی که می‌دانیم استاد محلاتی هیچگاه بابت قتل عام سال ۱۳۶۷ ابراز تاسف نکرده است. محلاتی در دوره‌ها و جلسات عمومی از ارزش‌های صلح و دوستی به سنت مهاتما گاندی و نلسون ماندلا دم می‌زند- در سال ۱۳۹۴ یک پروژه گفتگوی آنلاین صلح در کتابخانه مرکزی مری چرچ ترل ترتیب داد که دانشجویان هنر ایرانی از زادگاهش، شهر شیراز، در آن شرکت کردند– اما در مورد نقض حقوق شهروندی و حقوق زنان در ایران امروز سکوت می‌کند. جمهوری اسلامی ایران سابقه‌ای طولانی در بد جلوه دادن قربانیان و مخالفان خود به عنوان جنگ‌طلبان امپریالیستی دارد؛ این شعاری است که برای بی‌اعتبار کردن منتقدان رژیم با گرایش‌های سیاسی متفاوت به کار می‌رود، اما اطلاق آن به  انقلابیون چپگرا و افرادی چون اقلیت بهائی و مبارزان کرد، که رژیم پس از سال‌ها اسارت آنها را به طرز وحشیانه‌ای اعدام کرد، بسیار دشوار است.

کالج اوبرلین نباید اعتبار خود را مخدوش کند. ما از خانم آمبار می‌خواهیم که به درخواست فعالان برجسته حقوق بشر پاسخ داده و تحقیقات شفاف‌تری در مورد نقش محلاتی در سرپوش‌گذاری بر قتل عام سال ۱۳۶۷  انجام دهد. همچنین کالج باید جدیدترین گزارش عفو بین‌الملل را، که در ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ منتشر شده و شرح کامل‌تری از نقش دیپلمات‌های ایرانی، از جمله محلاتی، در فریب عمدی افکار عمومی بین‌المللی ارائه می‌دهد، در نظر بگیرد. کالج باید بجای رد اجمالی ادعاهای قربانیان، از رویه استاندارد آکادمیک و اخلاقی پیروی کند، شواهد ارائه شده در تمام گزارش‌های حقوق بشری فوق‌الذکر را در نظر بگیرد و تحقیقات خود را به شیوه‌ای شفاف و عمومی انجام دهد.

*منبع: روزنامه دانشجویی کالج  اوبرلین
*نویسندگان: دکتر فاطمه پیشدادیان، دکتر فریدا فاکس و دکتر حمید چرخکار
*ترجمه و تنظیم: لادن بازرگان

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=314074