(شرق الاوسط) منطقه خاورمیانه ما در حال گذر از یک مرحلهی مهم تاریخی است؛ مرحلهای که تصمیمات مهم و سرنوشتساز در آن گرفته میشود تا به وضعیت هرج و مرج در این منطقهی مهم از جهان پایان داده شود و موقعیت آن را با ثبات، نظم، آرامش و استقرار تغییر دهد. تاریخ کسانی را که در کنار تروریسم ایستادهاند و آنهایی را که علیه آن مبارزه کردهاند هرگز از یاد نخواهد برد. آنهایی را هم که ادعای مبارزه با افراطگرایی سر میهند اما در واقع در سنگر افراطگرایی و تروریسم قرار گرفتهاند نیز فراموش نخواهد کرد.
یکی از روشنترین مواردی که نقاب از چهره برخی کشورهای حامی تروریسم در منطقه برداشته، مواضع آنها در قبال تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی ایالات متحده آمریکاست. قطر و ترکیه با تصمیم آمریکا درباره قرار دادن رسمی سپاه در لیست تروریسم اعلام مخالفت کردند.
آری، قطر و ترکیه از گروه تروریستی اسلامی که فعالیتهای خصمانه در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، آرژانتین، آلمان، بوسنی، بلغارستان، کنیا، بحرین و کویت انجام دادهاند، به شدت دفاع میکنند.
قطر و ترکیه همچنین از گروه تروریستی که در سال ۲۰۱۱ طرح یک حمله تروریستی علیه سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را ریخته بود، دفاع میکنند. قطر و ترکیه از آن گروه تروریستی حمایت میکنند که دادگاه فدرال ایالات متحده در سال ۲۰۱۱ مسئولیت بمبگذاری برجهای «الخُبر» در سعودی را که در سال ۱۹۹۶ به کشته شدن ۱۹ آمریکایی منجر شد را بر عهدهی آن دانست.
و سرانجام، قطر و ترکیه از گروه تروریستی سپاه پاسداران حمایت میکنند که همچنان به ارائه پشتیبانی مالی و مادی، آموزش و انتقال فناوری پیشرفته و سلاحهای غیرمتعارف به طیف وسیعی از سازمانهای تروریستی از جمله حزبالله لبنان، حماس، گردانهای حزبالله عراق و«لشکر مالک اشتر» در بحرین و سایر گروههای تروریستی در سوریه و سراسر خاورمیانه ادامه میدهد.
هیچکس اختلاف نظری درباره اینکه «هیچ تعریف مشخصی برای تروریسم وجود ندارد»، ندارد، این امر تا حدودی صحیح و منطقی است اما با این حال برخی کشورها از گروههایی که برخلاف قوانین و مقررات بینالمللی دست به اقدامات تروریستی زده و امنیت جهانی را با ارعاب و قتل تهدید میکنند، حمایت کرده و آنها را تحت پوشش مالی و تسلیحاتی خود قرار میدهند. این کشورها میخواهند وضعیت جدیدی را در جهان به وجود بیاورند که شبیه وضعیت و فضای چهار دهه پیش یعنی زمانی که کشورهایی مانند لیبی قذافی و عراق صدام حسین و برخی کشورهای آمریکای جنوبی با ترور مخالفانشان در روز روشن با حمایت از گروههای مافیایی هواپیماربا مانند کارلوس و غیره امنیت جهانی را تهدید میکردند، به وجود بیاورند؛ اما آنها اینبار به وسیله گروههای اسلامگرای تروریستی این ناامنی را به وجود میآورند.
امروز اگر کشورهای جهان مانند آمریکا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست گروههای تروریستی قرار ندهند از کجا معلوم است که فردا سپاه دست به جنایتهای هولناک دیگری نزند. کشورهایی که از سپاه دفاع میکنند همان کشورهایی هستند که ار «جبهه النصره» شاخه القاعده در سوریه یا گروه «فتح الشام» حمایت مالی و تسلیحاتی میکنند. این دولتها مانند ترکیه و قطر با دفاع از سپاه تلاش میکنند به این ارگان تروریستی مشروعیت بدهند تا به موازت مشروعیت بخشیدن به این سازمان شبهنظامی به دیگر گروههای تروریستی نیز مشروعیت دهند. اگر امروز قطر و ترکیه از سپاه پاسداران دفاع میکنند جای تعجب نیست چون قطر و ترکیه با اتکا بر رسانههای مختلف از «جبهه النصره» نیز دفاع کرده و منبرهای تبلیغاتی مانند «الجزیره» عربی را در اختیار آنها قرار دادهاند.
اما سئوالی که مطرح است این است که چرا قطر و ترکیه در برابر اکثریت کشورهای جهان ایستادگی میکنند و ترجیح میدهند به نفع سپاه پاسداران موضع بگیرند و از آن حمایت کنند؟ به نظر من این موضع «انقلابی» ترکیه به سه دلیل است:
نخست اینکه اتحاد ترکیه- ایران- قطر اجازه نمیدهد اقدامات مخرب هر کدام از این اعضای سهگانه در انظار عمومی مردم منطقه مورد انتقاد از سوی یکدیگر قرار گیرد چون هر سه کشور در محوری مشترک و آنهم دفاع از اسلامگرایی سیاسی قرار دارند.
دوم اینکه حکومت ایران نیز قبول نخواهد کرد که دو متحدش تهران را در چنین شرایطی رها کنند چون ایران نیز برگهایی در دست دارد که میتواند در شرایط مشابه علیه آنها به کار گیرد.
اما دلیل سوم این است که هر دو کشور قطر و ترکیه به تدریج خود را برای مقابله کامل با دولت ترامپ آماده میکنند. آنها روی دولت آینده پس از ترامپ شرطبندی میکنند. دوحه و آنکارا بر این باورند که مقابله با رژیم ایران از سوی همه نهادهای آمریکایی نیست بلکه این مقابله تنها به دایره دولت دونالد ترامپ محدود میشود پس آنها تصمیم گرفتهاند مدتی در برابر توفان دوران ترامپ مقاومت کنند و شرطبندی خود را برای خروج او از کاخ سفید طی دو سال آینده ببندند. اما این شرطبندی بسیار شبیه قمار کسی است که همه پسانداز خود را در کازینوهای لاس وگاس بریزد و منتظر یک «بُرد» تصادفی بماند! جمهوری اسلامی نیز دست به این قمار زده است.
تصور کنید که وزیر خارجه ترکیه درباره قرار دادن سپاه در فهرست گروههای تروریستی از سوی آمریکا گفت: «چنین تصمیمی به بیثباتی در منطقه ما منجر خواهد شد»!
وزیر خارجه قطر نیز که کشورش بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا «العُدید» را در خود جای داده، گفته است: «این تصمیم مشکلات منطقه را بهبود نمیبخشد و تصمیمی یکجانبه است؛ ایران از موقعیت جغرافیایی و منطقهای ویژهای برخوردار است و ما باید از این زاویه به آن نگاه کنیم.»
موضع صریح و مشترک قطر و ترکیه در مخالفت با قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی این حقیقت را ثابت میکند که ائتلاف استراتژیک این سه کشور بیشتر بر اساس پناه دادن به گروههای اسلامگرای تروریستی است. هر کدام از این سه کشور به نحوی از گروههای تروریستی حمایت میکنند؛ برخی در سوریه و برخی در لبنان و برخی در سینا و لیبی. این سه کشور در ۳۰ سال گذشته پناهگاه امن برای رهبران گروههای تروریستی بودهاند. پس بدون یک مبارزهی قوی و منسجم بینالمللی علیه «پناهگاههای امن» تروریستها، تلاشهای مبارزه با تروریسم پراکنده و ناموثر خواهد بود. کدام یک از ائتلافهای بینالمللی علیه تروریسم میتواند موثر باشد در حالی که کشورهایی مانند ترکیه، قطر و ایران به رهبران تروریسم مشروعیت داده و آنها را پوشش قانونی،مالی و تسلیحاتی میدهند؟
*منبع : روزنامه الشرق الاوسط
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
تا زمانی که امریکا از ترکیه کاملأ «قطع امید» کند، تا آن موقع ایران را در اختیار خواهد گرفت
چون «اخوانی» هستند [شاخه سنی اسلام سیاسی]
اینها می خواستند یک کودتای روسی بکنند با مشارکت سپاه ، اخوندها را بردارند ، یک دیکتاتور وحشی روسی مثل صدام ، اسد ، قذافی بیاورند تا ایران را کاملا در حلقوم روسیه بریزند ، مردم را فریب دهند ، به زنان یک ازادی کوچک مثل حجاب اختیاری بدهند ، بعد همه چیز این ملت را بدزدند بدهند به روسیه و سوریه و ونزوئلا و کوبا ( که اکنون بدون پول ونزوئلا ،بیشتردر منجلاب فرو میرود ) و به تروریست های فلسطین و بازی همان بازی با نام جدید . امیر احمدی و همایون حماقت کردند انرا زود لو دادند ، ترامپ فهمید و با این بازی پنج و یک ماهرانه خانه کودتا را بست و دورخیز روسیه برای کودتا به بن بستی خورد که حالا مارکسیست های روسی مجبورند نقاب از چهره بردارند
همه ملیون متمایل به رابطه معقول و عرف با غرب ، مجاهدین خلق ، شاهزاده میهن دوست رضا پهلوی جنگیدند و میجنگند و سانسور و تخریب و فحاشی و هتاکی میکنند . از خودتان بپرسید چرا اینها سپاه را بیش از شاهزاده ، بنی صدر ، مجاهدین دوست دارند ؟ چرا د رمورد روسیه و نقش ان سکوت مطلق میکنند اما به کشورهای بیربطی مثل ترکیه و اسرائیل و فرانسه و ژاپن و سوئد و قطر میپرند ؟ واقعا روسیه بیشتر از همه کشورهای جهان از این ملاهای تروریست در چهل سال گذشته حمایت نکرده ؟ من به شما راز این خیانت و پرت و پلا گویی را می گویم :
اینها می خواستند یک کودتای روسی بکنند با مشارکت سپاه ، اخوندها را بردارند ، یک دیکتاتور وحشی روسی مثل صدام ، اسد ، قذافی بیاورند
همه در حوزه امنیتی روسیه بودند برنده سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی ، نظامی ، عقیدتی و فرهنگی این گردش به شرق ملاهای روسی بودند . همه دولت های امریکا و متحدان غربی او و اسرائیل در چهل سال گذشته سعی در برگرداندن اب رفته به جوی قبلی بودند ، گاهی خطاهم کردند ، گاهی فریب بازیهای فراماسونری مارکسیست های روسی و روسیه را هم خوردند اما همیشه بازنده بودند . اگر این رژیم سر سوزنی همسو یا به نفع امریکا و اسرائیل بود الان فدائیان خلق و توده ایها و سوسیالیست ها و ملی مذهبی ها با ان چریکی ، نظامی ، سیاسی میجنگیدند ، همان گونه که با شاه مدرن ، مصدق میهن پرست ، بازرگان سازشکار با امریکا ، بنی صدر و فروهر ها و امیر انتظام ها و سنجابی ها و نزیه ها و
انقلاب کار مردم است و درست است مخصوصا وقتی رژیم اصلاح پذیر نیست و در حال نابودی کشور است . قدرتهای امپریالیستی و نظامیان و کارگزاران و امنیتی های رژیم قبلی البته میتوانند انقلاب را از هم و از مردم بدزدند ، انرا منحرف کنند ، به گونه ای که حافظ منافع انها باشند . انچه در ایران اتفاق افتاد همین بود . انقلاب درست بود ، شاه مدرن ایران پذیرفت اشتباه کرده ، به انقلاب مردم اذعان کرد ، ارتش او چون مثل خودش باسواد و انسان بود از کشتار مردم پرهیز کرد ( نه مثل ارتش روسیه در سوریه و مزدوران فقاهت روسی و ارتش اسد ) . امریکا و انگلیس برنده انحراف در انقلاب نبودند ، روسیه ، سوریه ، لبنان ، ونزوئلا ، کره شمالی ، چین ، بولیوی ، کوبا ، نیکاراگوا ، دیکتاتورهای اسیای مرکزی
اگر انقلاب کردن اسان بود کشورهای امپریالیستی به جای کودتا انقلاب میکردند. میبینید که حتی یک نظام فاسد ضد مردمی کشتارگر متکی به تروریست های خارجی که مردم را در فقر مطلق گروگان گرفته ، امریکا و انگلیس و هیچ کشور دیگری نمی توانند انها را ساقط کنند ( سوریه ، ونزوئلا ، ملاها) . بسیار جای تاسف است که در حالیکه مردم اوکراین ، الجزایر ، سودان انقلاب کردند بدون توجه به این مزخرفات ، اپوزیسیون همسو با رژیم با پخش این مزخرفات به مردم کشور ما و توانایی و شعور انها توهین میکنند. منظورشان این است که مردم انقلاب نکنید ! بد می شه ها ! انگلیس و امریکا دولت تعیین میکنند ، نه شما ! بدون اینکه به مردم ایران بگویند انقلاب کار مردم است و درست است مخصوصا وقتی رژیم اصلاح پذیر نیست و
لیست چپ ها که طرف سپاه ایستادند توسط همه رسانه های فارسی سانسور شد حالا دنبال ترکیه و قطر افتاده اند . یک بام و دو هوا ! اما انقلاب که تا کنون برخی زیر نقاب سلطنت طلبی مارکسیستی بختیاریستی و سکولار دموکرات خلقی میگفتند کا رامریکا است ، وقتی فشار ترامپ به سپاه را دیدند از ترس انرا به انگلیس مرتبط دانستند ! چون میدانند انگلیس دوست دارد همه جهان او را در همه ماجراها دخیل بدانند و فحش بدهند تا جایی که منافع دولت انگلیس به خطر نیفتد . اما واقعیت این است که انقلاب همیشه همه جا کار مردم است . ( کودتاهای نظامی شوروی که منجر به روی کار امدن دیکتاتورهای مادام العمر و فاسد (صدام ، اسد ، قذافی ، ناصر ، …) شد البته انقلاب نبود. اگر انقلاب کردن اسان بود کشورهای امپریالیستی به
قطر شریک پاسدارهاست، اینها گاز میدان پارس را به قطری ها واگذار کردند که آنها غارت کنند بفروشند و سهم اینها را بفرستند به تروریستها، مزدوران و آقازاده ها، ترکیه هم مرکز پولشویی درآمد مواد مخدر و قاچاق اسلحه توسط پاسدارهاست
در دهه ی ۷۰ و ۸۰ میلادی، گروه های اسلام گرای تروریستی در خاورمیانه سازمان پیدا کردند و در بسیاری جاها دست به عملیات تروریستی موفقی هم زدند (مانند ترور سرهنگ انور سادات، سیاستمدار بزرگ مصری و برنده نوبل صلح از سوی تروریست معروف خالد اسلامبولی در ۱۹۸۱، عملیات سپتامبر سیاه در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ…). همین طور در این سالها، در برخی کشورهای خاورمیانه مانند ایران و افغانستان (و بعدها ترکیه)، گروه های اسلام گرا قدرت را به دست گرفتند. اما الان شرایط آرام آرام در خاورمیانه در حال تغییر است و سیاست آمریکا رویارویی با گروه های اسلام گرایی ست که خود زمانی به شکل گیری آنها و قدرت یابی آنها در دوران کارتر کمک کرده بود.
قطر و ترکیه همواره ابزارهای سیاست امپراطوری بریتانیا در منطقه بوده اند.
در زمان کودتای رخ داده در کشور ترکیه ، مقامات امورخارجه و امنیتی حکومت اسلامی اعلام نمودند که در شب کودتا نخوابیدند و تا صبح برای کمک به اردغان بیدار بودند .
در زمان محاصره کشور قطر توسط عربستان و امارات ، این تنها حکومت اسلامی بود که با بازگشایی مرزهای هوایی و ابی خود سبب شکستن محاصره کشور قطر گردیدند .
مبارزه با سه کشور ( کره شمالی و ونزوئلا و ایران) در دستور کاری اقای ترامپ قرار دارد .اگر وی توانست کشور نزدیک خود ونزوئلا را تعیین تکلیف کند ، انگاه میتوان انتظاری هم در مبارزه با ملاها از وی داشت .
تا نیمه اردیبهشت ماه باید در مورد تصمیم ( هسته ای و نفتی) اقا دونالد جهت اخوندها منتظر ماند !
واقعیت این است که دولت آقای اردوغان یکی از حامیان اصلی داعش در منطقه بود، که نفت دزدیده شده سوریه توسط را داعش خریداری میکرد. و سرکردههای زخمی داعش را هم در بیمارستانهای ترکیه مداوا میکرد و دوباره به سوریه بازمیگرداند. و ظاهراً دلیلی هم برای پنهانکاری نمیدید!
قطر هم یکی از مهمترین حامیان مالی القاعده در منطقه بوده است. القاعده در نیمی از کره زمین به کشتن و عملیات انتحاری اشتغال داشته است.
حمایت این دو کشور از سپاه تأثیری در رفتار و نقشه آمریکا نخواهد داشت، چرا که آنها هرگز قدرت مخالفت عملی با برنامههای آمریکا را ندارند، بلکه فقط در حد رسانه و خوراک داخلی موضع میگیرند.