جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته همواره در هر بحرانی که عوارض و آسیبهای مستقیم یا غیرمستقیم آن ابعاد مختلف زندگی مردم ایران را زیر فشار قرار داده، به ترویج روحیه «مقاومت» و «افتخارآفرینی» دست زده است.
در طی سال گذشته و به ویژه از آبانماه ۱۳۹۷ و با اجرایی شدن تحریمهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی، مقامات نظام تلاش کردند رویارویی با تحریم ها را نوعی «جهاد» و مایه مباهات و افتخار نشان دهند.
حسن روحانی سکاندار مذاکرات هستهای ایران با پنج قدرت بزرگ دنیا، روز دوشنبه ۱۴ آبان ۹۷ و همزمان با آغاز اجرایی شدن دور تازه تحریمهای آمریکا علیه رژیم ایران با صراحت اعلام کرد «با افتخار تمام این تحریمها را دور میزنیم!» او همچنین مدعی شده بود که جمهوری اسلامی تحریمها را مهار میکند و به فروش نفت خام خود ادامه خواهد داد.
یک ماه بعد و در ۲۴ آذرماه ۹۷ محمدجواد ظریف در نشست بینالمللی- امنیتی دوحه در قطر گفت: «اگر هنری باشد که ایران بتواند به آن مسلط شود و آن را به دیگران آموزش دهد، آن هنر گریز از تحریمها خواهد بود.»
افتخار به انزوا و تخریب
اما اینهمه افتخار برای دور زدن تحریمها برای چه بوده و دستاوردهای هم تحریم و هم دور زدن آن برای مردم ایران چیست و چه میتواند باشد؟!
شاید با نگاهی به مهمترین آسیب واردشده به کشور در شرایط تحریم یعنی فروش و صادرات نفت بتوان به پاسخ این پرسش رسید.
ایران پیش از آنکه دونالد ترامپ در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ رسماً اعلام کند از برجام خارج میشود بطور متوسط روزانه ۲٫۵ میلیون بشکه نفت صادر میکرد. با خروج ایالات متحده از برجام، میزان صادرات نفت ایران کاهش یافت و با وجود آنکه مقامات جمهوری اسلامی مدعی بودند ایران همچنان به صادرات نفت ادامه خواهد داد اما این صادرات تا ۱۴ آبان ۹۷ پیش از آنکه تحریمها از سر گرفته شوند، به روزانه یک و نیم میلیون بشکه کاهش یافته بود.
این تازه آغاز ماجرا بود؛ دولت ایالات متحده همزمان با اجرایی شدن دوباره تحریمها برای چند کشور معافیت نفتی در نظر گرفت و صادرات نفت ایران، زیر ذرهبین و مانیتور ایالات متحده، به روزی یک میلیون بشکه در روز رسید. اما با آغاز سال جدید خورشیدی و پایان شش ماه معافیت نفتی هشت کشور برای خرید نفت ایران و عدم تمدید آن توسط آمریکا، کشور در مسیر تحریم صد درصدی نفت قرار گرفت.
بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت دولت روحانی معروف به «شیخالوزرا» که مانند دیگر مقامات جمهوری بجای انتخاب تاکتیکهای متناسب با شرایط تحریمی همچنان به شعارهای هیجانانگیز در رسانههای ایران مشغول و مدعی بود صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه در روز نخواهد رسید، کم کم متوجه بنبستی شد که خودش و نظام متبوعاش در آن گرفتار آمدهاند.
اکنون، با گذشت کمتر از ۴ ماه از آغاز تحریم صد درصدی نفت ایران توسط ایالات متحده، گزارشها از وضعیتی بحرانی خبر میدهند.
توقف بجای دور زدن
خبرگزاری رویترز اوایل تیرماه سال جاری در گزارشی که با استناد به منابع صنعتی و شرکتهای ردیابی نفتکشها منتشر کرد، احتمال داد صادرات نفت ایران به ۳۰۰ هزار بشکه یا کمتر سقوط کرده است.
اما پس از گذشت چهار هفته این خبرگزاری روز سهشنبه هشتم امرداد در تازهترین گزارش خود با استناد به دادههای صنعتی و کشتیرانی نوشت صادرات نفت ایران در ماه ژوئیه به ۱۰۰ هزار بشکه در روز سقوط کرده است.
میزان صادرات نفت در طی یک سال در حالی به کمتر از ۰٫۵ درصد رسیده است که بحران ناشی از آن در اظهارات اخیر مقاماتی که پیشتر به دور زدن تحریمها افتخار میکردند و معتقد بودند تحریمها هیچ خللی در فروش نفت ایران ایجاد نمیکند نیز نمایان و مشهود است. برای نمونه تنها یک ماه پس از تحریم صد درصدی نفت کشور، بیژن نامدار زنگنه نیمه خردادماه ۱۳۹۸ گفت «آمریکا در تحریم هوشمند به بلوغ شیطانی رسیده است!» وی در ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ مجبور شد اعتراف کند که «هیچ» نفتی را نمیتوانیم به اسم ایران بفروشیم!
این شرایط موجب شد که مجلس شورای اسلامی اختیاراتی ویژه به وزارت نفت برای دور زدن تحریمها بدهد. علی بختیار عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی نیمه خردادماه سال جاری در گفتگو با خبرگزاری ایلنا گفته بود: «با دور زدن تحریمها نفت کشور را خواهیم فروخت و مجلس شورای اسلامی و کمیسیون انرژی اختیاراتی را به وزیر نفت برای فروش داده است.»
با این همه آخرین گزارش رویترز نشان از آن دارد که وزارت نفت با این اختیارات ویژه هم نتوانسته از پس تحریمها و نظارت شدید ایالات متحده برآید.
آمار اوپک نیز وضعیت بحرانی بازار نفت ایران را تأیید میکند. آخرین گزارش ماهانه اوپک از کاهش ۱۴۰ هزار بشکهای نفت ایران طی ماه ژوئیه خبر داده که بر این اساس تولید نفت ایران به کمترین میزان در ۳۵ سال گذشته و به آماری شبیه زمان جنگ رسیده است.
جالب اینکه عربستان سعودی توانسته کاهش تولید نفت ایران را جبران کند. از سوی دیگر آمارهای واردات نفت هند و چین نیز نشان میدهد این دو خریدار مهم نفت ایران طی هفتههای گذشته به سوی واردات نفت از کشور ونزوئلا متمایل شده و نسبت به خرید نفت با اعمال شاقه از ایران بیرغبت هستند.
اما در آنسوی قضیه، همان میزان اندک نفتی که از سوی جمهوری اسلامی با همکاری کشورهایی چون مالزی و با چراغ خاموش در حال فروش است نیز دردی از دردهای اقتصاد بحرانی ایران را دوا نمیکند. درست است که واردکنندگان نفت ایران چه در زمان شش ماه معافیت سال گذشته در تحریم و پس از آن، دست بالا را در معامله با ایران دارند اما بر اساس گزارشها، این کشورها درباره پرداخت بهای نفت وارداتی از ایران شرایط خود را به شکل مبادلهی کالا و یا پرداخت پول محلی، به جمهوری اسلامی تحمیل میکنند. این سوء استفاده از موقعیت ضعیف ایران که جمهوری اسلامی مسبب آن است، در دوره نخست تحریمها نیز صورت میگرفت. واردات این کالاها به بازارهای ایران که آمار برخی از آنها مانند چوب بستنی، نخ و سوزن و میخ طویله و… پیشتر مورد توجه رسانهها قرار گرفته بود، در بسیاری موارد مشکل هم آفرید. برای نمونه بسیاری از تولیدکنندگانی که در شرایط تحریم با زحمت توانسته بودند کسب و کار خود را حفظ کنند، با موج کالاهای بیکیفیت و ارزان که بازار ایران را اشباع کرده، با ورشکستگی روبرو شدند.
اکنون دایره تحریمها آنقدر تنگ شده که مقامات نظام همراه با ادعاهای پوچ به هر دستاویزی چنگ میاندازند تا روزنه تنفسی برای خود باز کنند.
حسن روحانی شامگاه ۱۵ امرداد ۱۳۹۸ در گفتگوی تلفنی با امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه از مناسبات و همکاریهای بانکی و نفتی ایران با دیگر کشورها، به عنوان اصلیترین «حقوق اقتصادی ایران در برجام» یاد کرد. وی اما در تمام این مدت هیچوقت به مردم ایران توضیح نداده چرا قراردادی را با آن همه سر و صدا در ژوییه ۲۰۱۵ امضا کرده است که این فرصت در آن فراهم بوده که «حقوق اقتصادی ایران» به راحتی از سوی هر یک از طرفین نادیده گرفته شود و تحریمها بازگردد! روحانی همچنین توضیح نمیدهد چطور محمدجواد ظریف که امضای خود را پای برجام گذاشت، توسط یکی از طرفین امضاکنندهی آن تحریم میشود و خودش که با شور و شعف شعار داده بود «به عقب باز نمیگردیم» کشور را از همه نظر به دوران خیلی عقبتر از ریاستش بر قوه مجریه پرتاب کرده است!
به راستی به کدام دستاورد این شرایط میتوان افتخار کرد؟!
روشنک آسترکی
ملاخوری افتخار ملا
کل ایران را که ملاخور کردند رفت این کافران-دینساز + ابلهان دین-باور + مزدوران قاچاقچی
ملا که می داند که بودجه را خدای ساختگی اشان نمی فرستد بلکه حماقت ساکنان یک کشور به جیبشان می ریزد اکنون بهتر است به سرزمین اصلی اشان عراق و انگلیس و روسیه برگردند حالا که ایران را خشکاندند. یا شاید بهتر باشد همانند عربستان یک سنگ چهارگوش بزنند به عنوان خدا و جیب ابلهان را خالی کنند عمامزاده که دیگر جواب نمیدهد
با درود به خانم روشنک آسترکى
پرداختن به بساط ج ا در حال حاظر شاید تکرارى شده
باید از حالا با روشنگرى و دادن برنامه و امید
به براندازى و بعد از سرنگونى پرداخت ( نقشه راه )