در روزهای گذشته جدال لفظی اما تند میان دو تن از شیوخ شورای نگهبان، دلیل دیگری بر موقعیت ویژه و لرزان نظام جمهوری اسلامی شد.
هر چند همواره خبرهای غیررسمی و جسته و گریختهای درباره فساد اقتصادی برادران لاریجانی منتشر میشده اما پس از بازداشت اکبر طبری معاون اجرایی و مدیرکل امور مالی قوه قضاییه در زمان ریاست صادق آملی لاریجانی بر این نهاد، توجهها دوباره به سوی او و خانوادهاش جلب شد.
اکبر طبری در حالی روز ۲۳ تیرماه سال جاری توسط مأموران سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شد که به «مرد در سایه» و «دست راست» صادق آملی لاریجانی معروف بود. او به فساد اقتصادی و اداری و دست داشتن در تغییر مسیر پروندههای فساد کلان اقتصادی متهم است.
همچنین به نظر میرسد کارنامه فساد اکبر طبری چندان هم پنهان نبوده و بسیاری از آن مطلع بودهاند. بطوری که محمود صادقی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی پس از بازداشت طبری خواستار پیگیری «تصرفات مشارالیه در وجوه امانی مردم» شد.
باتوجه به تأیید خبر بازداشت معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضاییه، جادارد مسئولان درباره تصرفات مشارالیه در وجوه امانی مردم که توسط قوه سپرده گذاری شده شفاف سازی کنند.
— محمود صادقی (@mah_sadeghi) July 14, 2019
پایان سیاست کج دار و مریز!
از سوی دیگر با همه حاشیههایی که پیرامون عملکرد آیتالله صادق آملی لاریجانی وجود دارد، علی خامنهای در رأس نظام پس از سپردن قوه قضاییه به سیدابراهیم رئیسی، صادق لاریجانی را به ریاست مجمع تشخیص نظام منصوب کرد و عضویت وی در خبرگان رهبری را نیز همچنان نگه داشت.
با این وجود در سطوح پایینتر نظام برخی از بازداشت طبری استفاده کرده و انگشت اتهام را به سوی شیخ صادق لاریجانی نیز دراز کردند. علیرضا زاکانی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و فعال اصولگرا که در حال حاضر به «بیت خامنهای» نزدیک است در اظهاراتی گفته که «آقای طبری همراه آقای صادق لاریجانی به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفته است!»
دفتر شیخ صادق آملی لاریجانی با صدور بیانیهای این اظهارات زاکانی را رد و تلاش کرد هرگونه ارتباطی میان طبری و آملی لاریجانی را تکذیب کند. اما ماجرای شیخ صادق پایان نیافت و هفته گذشته خبری مبنی بر نوشتن نامهای از سوی وی خطاب به علی خامنهای در انتقاد از بازداشت اکبر طبری و همچنین قصد وی برای عزیمت به نجف منتشر شد. این خبر نیز گرچه توسط یکی از نزدیکان صادق لاریجانی تکذیب شد اما برخی این قصد لاریجانی را فرار و برخی دیگر قهر از رهبر جمهوری اسلامی ارزیابی کردند. به ویژه آنکه شیخ محمد یزدی عضو شورای نگهبان و از فقهای حوزه علمیه یکشنبه گذشته، ۲۷ امرداد، در دیدار با مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم، قصد مهاجرت آملی لاریجانی از تهران به نجف را تأیید کرد. وی در سخنانی تند و تحقیرآمیز گفت: «فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بهم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟ به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند!… از کجا آوردی ساختی؟» این سخنان چنان خشم شیخ صادق آملی لاریجانی را برانگیخت که وی در نامهای بلندبالا با زبانی تندتر و تحقیرآمیزتر پاسخ یزدی را داد. جام ظرفیتهای زمامداران چهل سالهی نظام چنان لبریز شده که دیگر نمیتوان آن را کج داشت و نریخت!
فراتر از دعوای خانوادگی
آیتالله صادق آملی لاریجانی در پاسخ سرگشادهی خود، سخنان محمد یزدی را غیردقیق، غیرمستدل و نامربوط خوانده و با به کار بردن عبارت «استفراغ وُسع» آموختههای حوزوی را تحقیر کرده و همزمان دیگر مقامات را بینصیب نگذاشته و در یک تهدید غیرمستقیم معترف شده است که «سینهام خزانهالاسرار اتهامات مجموعهای از معاونان، قائممقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیتهاست و ظاهراً امروز هم هزینه ایستادگی در رسیدگی به آنها را میپردازم.»
انتشار این نامه واکنشهایی را از سوی مقامات نظام در پی داشت و برخی دعوای این شیوخ را «دعوای طلبگی» و «اختلاف سلیقه» و برخی دیگر آن را «غیرعقلانی» خوانده و خواستار پایان آن شدند.
همزمان با جنگ و جدل این شیوخ، درگیری دیگری میان وزارت اطلاعات دولت روحانی و علیرضا زاکانی شکل گرفته است.
در روزهای گذشته علیرضا زاکانی نمایندهی پیشین مجلس شورای اسلامی در اظهاراتی، مدیران وزارت اطلاعات را به دست داشتن در پروندههای فساد کلان مالی مانند پرونده «شرکت بازرگانی پتروشیمی» متهم نموده و در نامهای به وزیر اطلاعات بر جاری بودن فساد در این وزارتخانه تأکید کرده است. در مقابل، خبرگزاری دولتی ایسنا به نقل از یک مقام وزارت اطلاعات که نامش فاش نشده زاکانی را به تلاش برای منحرف کردن یک پرونده فساد مالی و حمایت از یک مجرم اقتصادی متهم کرده است.
اینهمه در حالیست که قوه قضاییه با هدایت رئیس جدیدش ظاهرا در حال بگیر و ببند و بازداشت و ردیف کردن پروندههای فساد و جرائم اقتصادی است. در حالی که برخوردهای اخیر با مفاسد اقتصادی، عمق و وسعت و شدت فساد سیستماتیک را عیانتر کرده، شیخ اعظم نظام، علی خامنهای، در این آشفتهبازار نظام، در سخنانی به هیئت دولت گفته «نترسید و بیمناک نباشید»، «دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند» و «چهل سال دوم قطعاً از چهل سال اول، برای ما بهتر و برای دشمنان بدتر خواهد بود»!
بازیگردانی به قصد پاکسازی رقبا؟
این افشاگریهای مربوط به فساد همهجانبه در حکومت در حالی اتفاق میافتد که همواره و به ویژه با خروج ایالات متحده از برجام، بسیاری از مقامات مرتب به مردم تلقین میکنند که این روزها باید ملت و حکومت متحد باشند تا شرایط سخت تحمیل شده از سوی «دشمن» را به سلامت پشت سر بگذارند. ولی در حالی که مردم زیر بار فشار تحریمهای اقتصادی له میشوند، مقامات جمهوری اسلامی به جان هم افتادهاند و کینهها و خشمهای فروخورده از یکدیگر را در این بزنگاه تاریخی عیان میکنند و به افشاگری علیه هم میپردازند.
برخی معتقدند این چنگ و دندان نشان دادنها از سر دغدغه نسبت به آینده است و هر جریانی تلاش میکند همچنانکه در کشتی در حال غرق شدن نظام نشسته به سلامت به ساحل امن برسد و برای نجات خود از غرق کردن همنشینانش هیچ ابایی ندارد!
دعوای میان محمد یزدی و صادق لاریجانی حتی اگر از این جنس هم باشد اما از پس عبارات آنها بوی کینههای دیرین به مشام میرسد که با توجه به میل جانشینی خامنهای، انگیزه کافی برای دریدن یکدیگر را به آنها داده است. بگذریم از این ادعای مضحک و عجیب استمرارطلبان که به جان هم افتادن مقامات حکومت اسلامی را نشانهی «تضارب آرا» و دعوای درون دموکراسی قلمداد میکنند!
در این میان، تحرکات علیرضا زاکانی که مجری برخی افشاگریهایی شده که تا دفتر رئیس قوه قضاییه و وزارت اطلاعات امتداد مییابد، قابل توجه است.
پس از کنار گذاشتن علی اکبر ناطق نوری از ریاست دفتر بازرسی رهبر جمهوری اسلامی در آبان ۹۶، علی خامنهای در حکمی حسین فدایی نماینده اصولگرا را بجای وی منصوب کرد. علیرضا زاکانی از جمله نزدیکان حسین فدایی به شمار میرود و پس از این انتصاب در تیم وی در دفتر بازرسی رهبر جمهوری اسلامی به کار گرفته شد. حالا به نظر میرسد نزدیکی به «بیت رهبری» پشتوانهی علیرضا زاکانی است تا به عنوان افشاگر فسادها و مفسدان ایفای نقش کرده و پَتهی تخلفات قوه قضاییه و وزارت اطلاعات را به آب بریزد.
حمایتهای اخیر زاکانی از اقدامات سیدابراهیم رئیسی در «مبارزه با فساد» را نیز میتوان آرایش تازهای در نظام ارزیابی کرد که در رأس آن چه بسا مجتبی خامنهای همراه با سیدابراهیم رئیسی و حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دارند و میخواهند با ژست مبارزه با فساد، چهره متفاوتی از یک جریان ویژه در نظام ارائه بدهند. به این ترتیب از یکسو میتوان افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داد و از سوی دیگر جریانها و چهرههایی را که تاریخ مصرفشان به پایان رسیده میتوان پاکسازی کرد. همانهایی که احتمالا خانوادهی فاسد و با نفوذ لاریجانیها یکی از آنها هستند!
در کنار همهی این احتمالات، صحنهای که مقامات جمهوری اسلامی در آن دیده میشوند، بسیار اسفناک است. پردهی چهل سال حکومت بلامنازع مشروعهخواهان در حال فرو افتادن است و همزمان صور اسرافیل فروپاشی نیز به گوش میرسد.
روشنک آسترکی
در هرکشوری از دنیا اگر دولت مردان باعث جدائی قطعه ای ازخاک شورشان با تصمیات غلط سیاسی بشوند ، ارتش و نیروهای مسلح باید برعلیه وطن فروشان دست به کودتا برای جلوگیری از امضاء اینگونه قرارداد بزنند ، این سیاستمداران و رهبران مذهبی دزد غاصب ایران ، با ملیارد ها دلار در روز حادثه ازکشور فرار میکنند ، ولی فرماندهان نظامی به جرم سکوت در مقابل خیانت ملی تجزیه خزر بدونه شلیک حتی یک گلوله ، محاکمه خواهند شد . ارتش نباید به اخوندهای دزد و وطن فروش اعتماد کند . مگر سران ارتش شاهنشاهی اعلام بی طرفی نکرده بودند . چه شد، همه شاهد بودیم . امروز دیگر این دیو پیر مفلوک حکومت اخوندی تا کمر در گور خود ایستاده ، فقط ارتش است که برا نجات خود و کشور با حمایت ملت ، مثل ارتش مصر میتواند این بازی خفت و دزدی و جنایت اخوندی را پایان بدهد .
بنظرم ترس از فروپاشی گذشته و به واقعیت عینی تبدیل شده
تمام نشریه ها و بلند گوهای رژیم و عمله و اکله شون از فریدون اطلاعاتی گرفته تا اغا شون همه و همه داد میزنند نترسید نترسید ما همه با هم هستیم و خزعبلات و چرندیات دیگه که نه تنها چهل سال بلکه صدها سال بر اریکه قدرت میمانند
اما واقعیت جامعه ما با وسعت فقر و فلاکت اکثریتی که راه به جایی ندارند از سویی و فشار های اقتصادی امریکا برای کنترل اخوندکها بعلاوه توفانهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگیکه خود اینها برای تفریق مردم در چهل سال گذشته کاشته اند و امروز تمام هستی شون رو تحت الشعاع فرار دادهتوان و امان شون رو بریده
دستگیری ها و داغ و درفش و نمایش قدرت تنها برای سرپوش از تهی بودن ادعاهایشان بیش نیست
اتحاد بر مبنای ولیعهد ایران با کمک چند لیدر پایه های سست این اختاپوسان تبهکار و فرقه ستمگر را بزودی متلاشی خواهد کرد
درود بر ولیعهد ایران