مسعود نقرهکار – نزدیک به دوسال قبل (اوت سال ۲۰۱۹) در رابطه با انتشار «بیانیه» ۱۴ کنشگر سیاسی و مدنی در داخل کشور و استقبال و حمایت گسترده طیفهای مختلف سیاسی در خارج از کشور از خواستهای مورد مطالبه دراین بیانیه نوشتم که این بیانیه به نوعی بازتاب اندیشگی و باورمندی به تئوری، گفتمان و خواست «همه با هم» است؛ ویژگیهایی که در جنبشهای اعتراضی سالهای ۹۶ و ۹۸ نیز در کف خیابانهای سرزمینمان شاهد آنها بودیم.
۱
در آن مقاله با عنوان «‘همه با هم’ راه گذر از جمهوری اسلامی» میدانستم نخستین برچسبهای ناچسبی که به طرح این موضوع خواهد خورد «همه با هم خمینیستی» و انگ و اُوونگهای «پوپولیستی»ست.
در همان مطلب کوتاه نوشتم:
آیتالله خمینی شعار و گفتمانِ «همه با هم» را به زهرِ «خدعه» آلود تا با ضایع کردنِ این تئوری و گفتمان و با تولیدِ «تخمیلق» سپر و سدی نیز در برابر مخالفان حکومت اسلامیاش استوار کند. او ماهرانه شعار و گفتمان کارساز و فراگیری که او را به قدرت رساند را به نام و ننگ خود ثبت کرد. بهرهوریِ فریبکارانه خمینی از این پدیده و گفتمان سبب شده است برخی از مخالفان رژیم اسلامی در برداشتی کلیشهای، با شبیهسازی و شبیهخوانی و واکنشی دفاعی در راستای تحقق امیال خود این روش و فکر را مذموم بدانند و کسانی که به این تئوری و گفتمان باور دارند را سرزنش و تخطئه کنند، و این در حالیست که همگان میدانند خمینی از «همه با هم» گفت، اما خواست و هدف او «همه با من» بود، و آن همه نیز «با او» شدند نه «با هم».
در آن مقاله همچنین تاکید کردم:
شعار و گفتمان «همه با هم» برای براندازی حکومت اسلامی تاکتیکیست کارآ و اثربخش در پیوندی ارگانیک با استراتژیای که رفاه، آزادی، همبستگی و عدالت برای مردم میهنمان به ارمغان خواهد آورد. «همه با هم»ی که نه یک پیوند حزبی و تشکیلاتیست، و نه یک رابطه مکانیکی میان افراد و جمعها. این «همه با هم» بازتاب ایده و منافع یک طبقه یا گروه اجتماعی یا شخصیت سیاسی نیست، منافع میهن و مردم، منافع ملی چسبِ این «همه با هم» است؛ «همه با هم»ی فراساختاری و فراحزبی، و نماد دموکراسی پلورالیستی که منافع ملی، رفاه عمومی و سعادتمندی مردم را هدف گرفته است. فقط «همه با هم» میتوانند پروژههای کلان ملی را به موفقیت و پیروزی برسانند.
۲
امروز با توجه به شرایط جامعه و سرزمینمان، و با اتکا به تجربه جنبشهای اعتراضی دیماه سال ۹۶ و آبانماه سال ۹۸ و بیانیه « ۱۴ نفر»ها، و حرکتهای اعتراضی سیاسی، مدنی و صنفی طی سالهای اخیر، خواست و ضرورت همکاری و همگرائی اپوزیسیون داخل کشور، تشکلهای مدنی و صنفی و گروهها و قشرهای مختلف اجتماعی بیش از پیش پیشا روی ما قرار گرفته است، خواست و ضرورتی که بخشی از مردم میهنمان با فریاد «نه به جمهوری اسلامی» در راستای براندازی حکومت اسلامی، یعنی مانع اصلی دستیابی به آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و همبستگی ملی، در کف خیابانها و کوچه پسکوچههای سرزمینمان صدای آزادی کردهاند.
بخش بزرگی از اپوزیسیون خارج از کشور نیز به عنوان پشتیبان و پارهای از جنبش آزادیخواهانه و عدالتجویانه در میهنمان، بیش ازپیش و با توجه به شرایط کنونی در کشورمان، در راستای عملی کردن شعار و گفتمان «همه با هم» با خواست محوریِ «نه به جمهوری اسلامی» گام برداشته است، که بارقه آن را در کمپین «نه به جمهوری اسلامی» و تلاشها و حرکتهای مشابه میتوان دید.
گفتمان وپدیده متمدنانه «همه با هم» ( به نظر من) چنین تعریف میشود:
۱-در فرایندی دموکراتیک همه آنان که خواستهای مورد توافق و مشترک آزادیخواهانه و عدالتجویانه دارند، به همکاری، همگرائی و ائتلاف روی میآورند و با چشمانداز تحقق آزادی و رفاه و عدالت علیه مخالفان و دشمنان آزادی و دموکراسی فعالیت و مبارزه میکنند. این آغاز تدارک راه گذر از جمهوری اسلامی و روندی برای درک و فهم رقابت سیاسی، مشارکت سیاسی، پذیرش حق مدنی و سیاسی یکدیگر و برآمد و تقویت اعتماد سیاسی خواهد شد. برداشتن چنین گامی از سوی اپوزیسیون حکومت اسلامی در عمل سبب افزایش نفوذ و اعتبار اپوزیسیون در میان مردم و افکار عمومی، و سبب دلگرمتر و امیدوارترشدن آنان در پشتیبانی از این همکاری و همگرائی و ائتلاف، و در نهایت گسترش و تقویت پیکار سیاسی مردمی به عنوان خواستی استراتژیک را دستاورد خواهد داشت.
۲-همه باهم به معنای وحدت سیاسی و فکری شخصیتها و نیروهای شرکتکننده در چنین نزدیکی و ائتلافی نیست، همکاری و همگرائی مقطعیست با حفظ استقلال نظری و سیاسی وتشکیلاتی. در یک «همه با هم» در تفاهمی عمومی بر محور خواستهای مشترکِ دمکراتیک و با برنامه و سازمانیافته در راستای تحقق ایدهها و خواستها عمل خواهد شد. «همه با هم» وفاق و جنبش ملی را تقویت و مستحکم خواهد کرد؛ «همه با هم»ی که خواستار نفی و رد کامل حکومت اسلامی، و تحقق آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، سکولاریسم و عدالت است.
۳-بدیهیست و تجربه نیز ملاک است که در یک حرکت همگرایانه و ائتلافی اگر هر شخصیت و جریان سیاسی بخواهد نظام سیاسی و حکومت مورد نظرش را تبلیغ و ترویج کند و تلاش کند درستی و صحت آن را به کرسی بنشاند، سرنوشت همکاری و همگرائی و ائتلاف همان خواهد شد که بیش از ۴۲ سال تجربه کردهایم، یعنی فاتحهخوانی بر گور همکاری و همگرائی و ائتلاف. در یک همکاری و ائتلاف سیاسی، طرح و بحث و جَدَل درباره شکل و محتوای حکومت مورد نظر طیفهای سیاسی مختلف، به عنوان موضوعی ائتلافی، کار را به انشقاق و انشعاب و تنش خواهد کشاند. هر حزب و سازمان و هر فردی میتواند حکومت مورد نظر خود را بیرون از وفاق «همه با هم» تبلیع و ترویج و در راستای تحققاش فعالیت و مبارزه کند. حطیه وفاق «همه با هم» عرصه فعالیت حول شعارها و خواستهای مشترک است. پس از دفع شرّ و مانع حکومت اسلامی در فضائی آزاد و دموکراتیک، و حاکمیت فضای چندصدائی، مردم حکومت مورد پذیرششان را انتخاب خواهند کرد.
۴-تنوع طیفهای مختلف سیاسی در همکاری، همگرائی و ائتلاف «همه با هم» تجلی چندصدائی بودن حرکت بر بنای توافق با خواستهای مشخص و مقطعی است. «همه با هم» پیشزمینه و زمینه بیرون آمدن از قالبهای خشک و ماسیده باورهای فرقهگرایانه و خودمحورانه خواهد شد، و بر بستری واقعبینانه به رشد فرهنگ سیاسی دموکراتیک، فرهنگ تحمل دیگری و برکشیدن به ائتلافی عقلانی نیز یاری خواهد رساند. «همه با هم» بستریست برای آموختن و به کار گرفتن شاخصهای مردمسالاری در حضور زمینهها و پیشزمینههای گوناگون فکری، نظری و رفتاری، و یکی از راههای غلبه بر بدگمانیها و توطئهبینیهاست، مسیری برای بازسازی و ایجاد اعتماد به عنوان سرمایه اجتماعیست.
۳
آری، «همه با هم» میتوانیم حکومت اسلامی را براندازیم و جایگزینی مردمی، دمکرات و سکولار جای آن بنشانیم. طبقهها و گروهها و قشرهای اجتماعی، احزاب و سازمانهای سیاسی، شخصیتهای سیاسی و اجتماعی (به ویژه از خارج از کشور) به تنهائی قادر به هدایت و رهبری جامعه در عبور کامل از سد اساسی راه تحولات جامعه، یعنی حکومت اسلامی و برقراری آزادی، دموکراسی و حاکمیتی مردمی، عدالت و حقوق بشر در میهنمان نخواهند بود. بدون پیشبرد سیاستِ «همه با هم» در روندی برآمده از پیکار اجتماعی، مبارزه علیه حکومت اسلامی به ثمر نخواهد نشست.
ارتباط ناگسستنی میان «همه با هم» و سرنگونی حکومت اسلامی را انکار نکنیم. «همه با هم» برآیند نیروی آزادیخواهان، عدالتجویان و ترقیخواهان در مبارزهای هدفمند و تائیرگذار برای حصول آزادی و عدالت خواهد بود. هیچ راهِ مطمئنتری برای آمادگی در برابر چالشهای بزرگِ پیشا روی و تضمین پیروزی آزادیخواهان و عدالتجویان سرزمینمان وجود نخواهد داشت.
در کنار اخبار نگران کننده ای که از وین در مورد ساخت و پاخت با رژیم انسان ستیز دزدان اسلامی منتشر میشود خبر خوشی هم هست که برای اولین بار مخالفان نظام یکپارچه و بدون وابستگی های گروهی بر علیه جانیان ایران فروش صف بسته و شعار های کوبنده سر دادند که بسیار حائز اهمیت است چرا که نظام از یکپارچگی ایرانیان وحشت دارد .
با درود و سپاسگذاری از مسعود گرامی، لازمه از خود پرسید تحت چه شرایطی رژیم را با سیاست های کنونی اش می پذیریم؟ اگر هیچ شرایطی قابل تصور نیست پس خود بخود در نه به جمهوری اسلامی هم رأییم. آری به چه، مرحله ی بعدی است که با سخاوت نظر نباید قدم اول را که تکلیف رژیم را مشخص می کند لوث کند.
بگذار که مردم ایران یک بار دیگر به خروش ایند و فتنه ملاها را از میان بردارند!
نه به جمهوری اسلامی !
نه به دیکتاتوری!
درود . آری همه با هم می توانیم . با سپاس از دکتر نقره کار گرامی …