با اعلام اسامی نهایی نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی و رد صلاحیت گسترده داوطلبان، تعدادی از آنان و همچنین صادق لاریجانی و حسن روحانی نسبت به تصمیم شورای نگهبان واکنش نشان دادند.
شورای نگهبان فهرست نهایی داوطلبان تأیید صلاحیت شده برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را روز سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰ اعلام کرد. در شرایطی که مجموعا ۵۹۲ نفر برای حضور در این انتخابات داوطلب شده بودند سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد که صلاحیت حدود ۴۰ داوطلب که همگی از «خودی»های نظام بودهاند بررسی خواهد شد.
شورای نگهبان در پایان بررسی خود نام هفت نفر را به عنوان کاندیداهای نهایی که صلاحیت آنها از سوی این شورا «احراز» شده اعلام کرد. سعید جلیلی، سیدابراهیم رئیسی، محسن رضایی، علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی، محسن مهرعلیزاده و عبدالناصر همتی داوطلبان تأیید صلاحیت شده هستند که از امروز تا ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ میتوانند تبلیغات انتخاباتی خود را انجام دهند.
این اسامی در حالی اعلام شد که اصلاحطلبان بیش از ۱۰ نفر به عنوان داوطلب راهی ستاد انتخابات کرده بودند.
اسحاق جهانگیری، مصطفی تاجزاده، محسن هاشمی رفسنجانی، عباس آخوندی، مصطفی کواکبیان، محمد شریعتمداری، محمود صادقی، زهرا شجاعی، محسن رهامی و رسول منتجبنیا همگی داوطلبان نامزدی از سوی جریان اصلاحات بودند که رد صلاحیت شدند.
اصلاحطلبان در همین حال روی نامزدی علی لاریجانی که همواره جزو اصولگرایان طبقهبندی شده است حساب کرده بودند اما شورای نگهبان علی لاریجانی مشاور عالی علی خامنهای و عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام را نیز رد صلاحیت کرد.
یکی دیگر از چهرههای رد صلاحیت شده محمود احمدینژاد است که دو دوره در جمهوری اسلامی رئیس دولتهای نهم و دهم بود و اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. حسین دهقان، سعید محمد، محمدحسن نامی، رستم قاسمی و علیرضا افشار ۵ نظامی بودند که برای حضور در این انتخابات داوطلب شدند اما یا خودشان انصراف دادند و یا مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفتند. روز گذشته ساعاتی پیش از اعلام غیررسمی نتیجه بررسی صلاحیت داوطلبان، حسین دهقان و رستم قاسمی از حضور در رقابتهای انتخاباتی اعلام انصراف کرده بودند.
تصمیم نهایی شورای نگهبان از سوی تعدادی از نامزدهای رد صلاحیت شده با واکنش روبرو شده است. این در حالیست که شورای نگهبان نیز واکنشهایی به انتقادهای صورت گرفته از رد صلاحیتها نشان داده است.
عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفته است «بطور طبیعی ملاک و معیار اعضای شورای نگهبان قانون اساسی است، اینگونه مسائل در طول رسیدگیها بطور خودکار انجام میشود، یعنی ضرورتی ندارد شورای نگهبان نسبت به جناحها و گروههای سیاسی بخواهد تصمیمگیری کند، چون از جهت قانونی نیز معیاری ندارد و ممکن است یک دورهای از یک جناح افراد بیشتر باشند در دوره دیگر از جناح دیگری؛ این موضوع بستگی دارد به انطباق معیارهای قانونی که افراد ثبت نام کردند.»
عباسعلی کدخدایی تأکید کرده که جایی برای اعتراض و شکایت به نتیجه احراز صلاحیتها وجود ندارد: «نتایج تایید صلاحیتهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۸ خرداد قطعی و نهایی است و قانونگذار مرحلهای برای رسیدگی به اعتراض و شکایت لحاظ نکرده است.»
سیامک رهپیک قائم مقام دبیر شورای نگهبان از اعضای حقوقدان این شورا در یک گفتگوی تلویزیونی گفته که «حدود ۱۰ پرونده را دو بار بررسی و دو بار رایگیری کردیم و یک پرونده را سه بار رأیگیری کردیم.»
سیامک رهپیک بدون اینکه نامی از علی لاریجانی ببرد گفته که «با اشاره به برخی شائبهها درباره دلیل رد صلاحیت یکی از نامزدها، صرف اینکه داوطلبی بستگان درجه یک او مقیم خارج از کشور باشد، نمیتواند دلیلی برای عدم احراز صلاحیت او باشد.»
علی لاریجانی که رد صلاحیت وی به عنوان معتمد خامنهای مهمتر از رد صلاحیت دیگران بود، دقایقی پس از اعلام فهرست نهایی در بیانیهای با امضای «بنده خدا، علی لاریجانی» به این تصمیم شورای نگهبان تن داد و از مردم خواست در انتخابات شرکت کنند.
علی لاریجانی در بیانیه کوتاهی نوشت: «در این دوره از انتخابات، بر حسب وظیفه اسلامی، ملّی و انقلابی و بر اساس تأکید رهبر معظّم انقلاب اسلامی مبنی بر حضور حداکثری در انتخابات و توصیه مراجع عظام تقلید و برخی صاحبنظران دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، لازم دیدم برای خدمتگزاری به ملّت، به صحنه انتخابات وارد شوم. با حمایت شما عزیزان بخصوص نخبگان جامعه، برای رفع مشکلات پیش روی ملّت، عزمی راسخ داشتم؛ اما حال آنکه روند انتخابات اینگونه رقم زده شد، بنده وظیفه خویش را در پیشگاه الهی و ملّت عزیز انجام دادهام و راضی به رضای الهی هستم و از همه کسانیکه در این مدّت کوتاه، ابراز لطف فرمودند، سپاسگزارم و امیدوارم برای اعتلای ایران اسلامی، در انتخابات حضور یابید.»
اما صادق آملی لاریجانی برادر علی لاریجانی که همزمان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و از جمله فقهای شورای نگهبان نیز هست با انتشار رشته توئیتی در اعتراض به روند رد صلاحیتها نوشته است «از اولین حضور اینجانب در شورای نگهبان در سال ۱۳۸۰، قریب به بیست سال میگذرد. در تمام این مدت، از شورای نگهبان دفاع کردهام، حتی در سالهایی که در قوه قضاییه بودم؛ اما هیچگاه تصمیمات شورا را تا این حد غیرقابل دفاع نیافتهام؛ چه در تأیید صلاحیتها و چه در عدم احراز صلاحیتها. سبب این نابسامانیها تا حد زیادی، دخالتهای فزاینده دستگاههای امنیتی از طریق گزارشهای خلاف واقع، در تصمیمسازی برای شورای نگهبان است؛ به ویژه اگر عضو مسئولی که باید گزارشهای محققانه به شورا ارائه کند خود، عامدانه چیزی بر آن بیفزاید!»
صادق آملی لاریجانی افزوده «چنانکه از وزارت اطلاعات با قاطعیت تمام مطلبی نقل میکنند، حال آنکه با پرسش از معاونت مربوطه در وزارت اطلاعات به صراحت این مطلب تکذیب میشود. گلایه بنده از سر دغدغهای است برای حفظ شأن و اعتبار شورای نگهبان. این فقیر وقتی با چنین وضعیتی مواجه شدم و استدلالهایم را بیتأثیر یافتم، ین کلام حق متعال را بر همکاران عزیزم در شورا تلاوت کردم: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون». در میانه این زمانه غریب و رفتارهای عجیب به خدا پناه میبریم و به محضر او عرضه میداریم: اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون.»
از اولین حضور اینجانب در شوراینگهبان در سال ۱۳۸۰، قریب به بیست سال میگذرد. در تمام این مدت، از شورای نگهبان دفاع کردهام، حتی در سالهایی که در قوه قضاییه بودم؛ اما هیچ گاه تصمیمات شورا را تا این حد غیر قابل دفاع نیافتهام؛ چه در تأیید صلاحیتها و چه در عدم احراز صلاحیتها.
— صادق آملیلاریجانی (@AmoliLarijaniir) May 25, 2021
مسعود پزشکیان داوطلب اصلاحطلب انتخابات نیز که رد صلاحیت شده در بیانیهای که به نیابت از وی منتشر شده اعلام کرد که نظر شورای نگهبان را پذیرفته است: «چه مبارک سحری بود چه فرخنده شبی؛ ضمن تشکر از اقشار مختلف مردم از تمام استانهای کشور، شخصیتها و احزاب که لطف و حمایت خود را از آقای دکتر پزشکیان اعلام کردهاند، اعلام میکنیم که ایشان قصد اعتراض به تصمیم شورای نگهبان را نداشته و هیچ گونه رایزنی جهت احراز صلاحیت خود نکرده و نخواهد کرد.»
مصطفی تاجزاده یکی دیگر از نامزدهای اصلاحطلب با انتشار توئیتی با عنوان «بیانیه اعتراض به رد صلاحیتها» مدعی شده است: «من ایران را مهمتر از جمهوری اسلامی، اصلاح امور را مهمتر از حضور اصلاحطلبان در قدرت و نهاد انتخابات را مهمتر از تک تک نامزدها میدانم. شرکت در انتخابات را مشروط به تایید صلاحیت خود نمیخوانم، ولی هرگز کودتای انتخاباتی را برنمیتابم.»
بیانیه اعتراض به ردصلاحیتها: «من ایران را مهمتر از جمهوری اسلامی، اصلاح امور را مهمتر از حضور اصلاحطلبان در قدرت و نهاد انتخابات را مهمتر از تک تک نامزدها میدانم. شرکت در انتخابات را مشروط به تایید صلاحیت خود نمیخوانم، ولی هرگز #کودتای_انتخاباتی را برنمیتابم.»
— مصطفی تاجزاده (@mostafatajzade) May 26, 2021
اسحاق جهانگیری داوطلب دیگر اصلاحطلب که رد صلاحیت شده در بیانیهای طولانی نسبت به رد صلاحیت خود گلایه کرده اما تأکید کرده که مردم در انتخابات شرکت کنند.
در این بیانیه خطاب به «هموطنان عزیز» آمده که «با اعلام اسامی نامزدهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان «عدم احراز صلاحیت» اینجانب نیز مشخص شد. بطور طبیعی مسئولیت این تصمیم و مبانی و معیارهای حقوقی و قانونی و نیز آثار سیاسی و اجتماعی مترتب بر آن متوجه شورا است، اما بار بزرگ مسئولیت در پیشگاه خداوند و تعهد در برابر شما هموطنان عزیز را از دوش من برداشت.»
اسحاق جهانگیری که برادرش مهدی جهانگیری در پرونده فساد اقتصادی محکوم شده نیز مدعی شده: «من به قصد گشایش در زندگی مردم، توسعه ایران و آغاز مرحله نوینی از اصلاحات وارد عرصه انتخابات شدم. به رغم میل و مصلحت شخصی، با توکل به خداوند بزرگ از قبول مسئولیت شانه خالی نکردم و آبرو و تجربهام را که متعلق به مردم است، تقدیم ملت کردم.»
وی سپس به رایزنیها با اصلاحطلبان اشاره کرده و نوشته است: «من به درخواست شخصیت های دلسوز اصلاحطلب، تشخیص «جبهه اصلاحات ایران» و اصرار بسیاری از جوانان و فعالان سیاسی و مدنی که دغدغه امروز و فردای ایران را دارند، با آگاهی از تنگناها و شرایط دشوار پیش رو برای دور کردن خطر مشارکت پایین و دفاع از صندوق رأی و حق مردم در پیشبرد دموکراسی و عدالت همهجانبه قدم در این راه نهادم. رأی و حقی که پایه جمهوریت نظام است و امام بزرگوار و رهبر معظم انقلاب همواره بر آن تاکید داشتهاند.»
اسحاق جهانگیری نیز مانند دیگر رد صلاحیتشده ها به ناله و زاری پرداخته و در پایان بیانیه طولانی خود نوشته است: «به خدا پناه می برم و عدم احراز صلاحیت بسیاری از شایستگان را تهدیدی جدی برای مشارکت همگانی و رقابت عادلانه گرایشها و جریانهای سیاسی بویژه اصلاحگرایان میدانم و امیدوارم که جمهوریت نظام، مشارکت موثر مردم در تعیین سرنوشت خود، منافع ملی و آینده ایران فدای مصالح آنی سیاسی نشود. اکنون تکلیف از من ساقط است و پایان فعالیتهای انتخاباتی خود را اعلام می کنم و از اقشار مختلف مردم و نخبگان و فعالان سیاسی و آشنا به مسائل کشور به ویژه از همفکران و جوانان و شخصیت های دلسوز و احزاب و تشکلهای سیاسی و صنفی که در این روزها برای کاستن از رنج مردم و کمک به ترسیم آیندهای بهتر و امیدبخش برای ایران در همه جای کشور مشتاقانه و دلسوزانه به میدان آمدند و به اینجانب اعتماد و ابراز لطف داشتهاند، کمال تشکر و قدردانی را دارم و عموم شهروندان را به مشارکت در انتخابات دعوت میکنم.»
حسن روحانی نیز صبح امروز چهارشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۰ در سخنانی گفته که «تأیید صلاحیتها بر عهده دولت نیست بر عهده یک نهاد دیگر است. یک نهاد مستقل است و خودش تصمیم میگیرد. تصمیمی که از سوی شورای نگهبان در عصر روز دوشنبه مطلع شدیم و صریحتر شب تایید شد دلمان میخواست شورا زمان فرصت بیشتری میگذاشت تا افراد دیگری باشند. دولت در این زمینه کار زیادی نمیتوانست انجام دهد. من به رهبر انقلاب نامهای نوشتم و ایشان هم هر طور مصلحت بدانند عمل میکنند. این مسئله برای ما مهم است. ممکن است ما گله و شکایت داشته باشیم اما هر طور فکر میکنم صندوق آرا را نمیتوان رها کرد. جای صندوق آرا چه میخواهید بگذارید!»
محمود احمدینژاد نیز مدعی شده که پیش از اعلام رسمی اسامی نامزدهای تأیید شده در شورای نگهبان، سردار حسین نجات فرمانده قرارگاه ثارالله و مسئول امنیت شهر تهران دوشنبهشب سوم خردادماه با حضور در منزل وی، با اعلام مراتب رد صلاحیت از او خواستار «همکاری و سکوت و همراهی» شده و گفته است که «تمایلی به بازداشت حامیان دکتر احمدی نژاد که افرادی حزباللهی و انقلابی هستند، ندارد.»
وبسایت دولت بهار متنی بسیار طولانی حاکی از سوی محمود احمدینژاد منتشر کرده که از قرار معلوم پیش از اعلام نهایی نتایج تنظیم شده. اظهارات احمدینژاد در این متن سرشار از سرسپردگی انقلابی به نظام جمهوری اسلامی و همچنین ضد حقوق بشر و پر از نگرانی از فروپاشی نظام است. وی در این متن توضیح نداده در زمانی که هشت سال دولت اسلامی را در دست داشت نتوانست به وعدههایی که در همین متن میدهد عمل کند. متن کامل حرفهای این داوطلب وفادار به انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
«امروز به معنای واقعی، اوضاع کشور خراب است.
وضعیت اقتصادی، فاجعهبار و وضعیت اجتماعی، در آستانه فروپاشی و شرایط فرهنگی، به لحاظ ازهمگسیختگی، غیرقابل وصف است.
وضعیت امنیتی نیز به گونهای است که جریان نفوذ در اعماق کشور ضربات سنگین وارد میکند. هم ضعف هست و هم خیانت.
امروز اگر مشارکت پایین باشد که با وضع فعلی قطعی است، آثار داخلی و بینالمللی گسترده درپی دارد، به طوری که زمین خواهیم خورد و دیگر نمیشود دوباره بلند شد.
عدهای به جد، دنبال رد صلاحیت من هستند.
چرا باید مرا رد کنند؟ چنین حقی را هیچکس ندارد ومن این عمل ناحق را هرگز نه تایید و نه در برابر آن سکوت میکنم.
مسئول وضعیت اخیر هم دولت و هم حکومت است، ولی اگر من رد صلاحیت بشوم و وضعیت بدتر بشود که صد درصد خواهد شد، مردم دیگر این را از چشم دولت نمی بینند، بلکه فقط آن را از چشم حکومت خواهند دید.
من در این ارتباط هیچ مسئولیتی ندارم.
هرکس در این تصمیم نقش دارد و شریک است، در این کار هم پیش خدا و هم پیش مردم، مسئول خواهد بود.
جواب دادن، الان هم سخت است ولی در آینده خیلی سختتر بلکه ناممکن خواهد بود.
وضع کشور همه جوره بد است و البته هیچوقت اینقدر بد نبوده است. با ادامه این روند، وضع با سرعت زیاد، خیلی بدتر میشود.
دشمن به این نتیجه رسیده است که شرایط برای گرفتن امتیازات سنگین از نظام کاملا فراهم شده است.
از کلام و رفتار آنها کاملا پیداست که بسیار امیدوار شدهاند و باور کردهاند که نظام به زودی تسلیم میشود.
فکر میکنم قبل از انتخابات، توطئه جدیدشان در مذاکره شکل بگیرد.
آنها منتظرند که نظام در این مرحله عقبنشینی بکند، بعد بطور سنگین روی حقوق بشر و مسائل نظامی فشار خواهند آورد.
با ادامه فشار اقتصادی شدیدتر و اساسیتر و با توجه به دور شدن مردم از نظام که هر روز در حال بیشتر شدن است، هم انحلال سپاه و هم حذف نظارت شورای نگهبان و همچنین انتخابات با نظارت خارجی را خواهند خواست و بعد هم که معلوم است کار را در مسیر تغییر نظام و رفراندوم میاندازند.
خیلی از آقایان در داخل هم نه تنها با انحلال سپاه و انتخابات آزاد موافقند، بلکه به بیرون خط میدهند که این مسیر را بروند.
این مسائل را دیر و دور نبینید. اگر وضعیت به همین ترتیب پیش برود، در زمان کوتاهی، اینها را بطور جدی مطرح میکنند.
اصل مردم هستند، چرا این واقعیت را نمیبینند.
با فاصله گرفتن از مردم نمیتوان آنها را دور زد.
اگر هستیم با مردم هستیم وگرنه نمیتوانیم بمانیم. در این هیچ تردیدی نیست.
کمک و نصرت الهی هم وقتی خواهد بود که با مردم باشیم.
مردم از من انتظار ندارند که ظلم را بپذیرم و سکوت کنم.
چطور میتوانم تماشاگر نابودی انقلاب و نظام باشم و سکوت کنم؟
چرا باید خودم را در این سیاستها و در مسیر فروپاشی شریک کنم؟
من طاقت عذاب چنین گناه عظیمی را ندارم.
چطور میتوانم اینها را ببینم و سکوت کنم و تازه از من میخواهند با آنها همراهی هم بکنم!
من نمیتوانم بدبختی مردم را ببینم و سکوت کنم. مردم مسائلی را به بنده میگویند که آدم شرم میکند! جامعه در حد انفجار است.
برای اولین بار در تاریخ انقلاب و حتی قبل از انقلاب است که مردم به انحاء مختلف از یک نفر (این خادم ملت) بطور گسترده خواستهاند تا در انتخابات ورود کنم.
مردم هر روز مقابل خانه بنده حضور پیدا میکنند، طومار مینویسند، تلفن میزنند، نامه میدهند، پیام میفرستند، نذر و دعا میکنند و مرا به مقدسات قسم میدهند و اصرار میکنند که در انتخابات شرکت کنم.
مرا به خاطر اینکه شاید کنار بروم تهدید به لعن میکنند و مرتبا میگویند اگر ما را دوست داری باید به میدان بیایی و تا آخر بمانی!
میگویند اگر نظام را دوست داری باز هم باید در میدان بمانی، چون اگر کناره بگیری، ما در انتخابات شرکت نمیکنیم.
انتخابات فقط حق مردم است و هیچکس در این مسئله، جز به عنوان عضوی از مردم، حقی اضافه ندارد و نمیتواند برای مردم تعیین تکلیف نماید!
نادیده گرفتن حق مردم گناه بسیار بزرگ و نابخشودنی است.
عقوبتش هم سخت است. خیلی زود هم در همین دنیا و هم در روز قیامت.
من چرا باید رد شوم؟ به چه گناهی؟ آیا به سزای ایستادگی پای ارزشها و آرمانهای انقلاب؟!
آیا به سزای تلاش برای نشان دادن کارآمدی شعارهای انقلاب، خدمت به مردم و به سزای سر دست گرفتن شعائر؟!
کسانی که میخواهند مرا رد کنند، خودشان جواب ملت را بدهند.
آیا از من انتظار دارند به خاطر رد صلاحیت خودم، برای آنها هورا بکشم؟
همانطور که در صحبت های روز ثبت نام گفتم، برای اجابت خواست میلیونی مردم آمدم.
هیچ انگیزه شخصی نداشته و ندارم اما نمیتوانستم به اینهمه محبت مردم ناسپاسی کنم، نمیتوانستم در وقت کمک طلبیدن مردم، دست رد به سینه آنها بزنم، نمیتوانستم به هشدارها، تذکرات و اخطارهای آنها از وضع مملکت بیاعتنا باشم.
من آمدم تا به عهدی که با خدا، پیامبر(ص)، امام زمان(ع)، انقلاب و مردم دارم وفا کنم.
بنده رفیق نیمهراه مردم نیستم که در میانه راه عهد خودم را بشکنم.
اگر نمیآمدم خلاف مردانگی بود ولی حالا برگشتن از میانه راه، یک ناجوانمردی آشکار و بزرگ است.
این از احمدی نژاد به دور است که مردم را در میانه راه تنها بگذارد.
همانطور که در صحبتهای روز ثبت نام گفتم، تا آخر پای کار مردم و انقلاب هستم و ذرهای از آن کوتاه نخواهم آمد و همانطور که به آنها قول دادم، در صورت رد صلاحیت از هیچ نامزدی حمایت نخواهم کرد و تا پای جان خواهم ایستاد و دلیل رد صلاحیت و مسئولیت عواقب آن را از عوامل رد صلاحیت، آشکارا و علنی مطالبه خواهم کرد.
من همانطور که روز ثبت نام گفتم تجمعات و حرکتهای اعتراضی را به خاطر رد صلاحیت تایید نمیکنم.
بارها پس از آن سخنرانی نیز این مطلب را صراحتا گفتهام و باز هم خواهم گفت.
اما عاملان رد صلاحیت بدانند که این نحوه برخورد با مردم، عاقبتی جز مقابله مردم با آنان نخواهد داشت.
چنانکه با نگرانی روزافزون، خطر خیزش گرسنگان را هر روز بیش از دیروز حس میکنم و دلم میسوزد که نظام و انقلاب که خون صدهاهزار نفر به پایش ریخته شده، به آسانی و به این ارزانی به خاطر جهالت و یا بیمسئولیتی برخی، از دست برود.
بنده چگونه میتوانم شاهد این صحنه دلخراش باشم و بیتفاوت بمانم!
چگونه میتوانم شاهد بدبختی ملتی باشم که به امام، اعتماد کرد، فرمانش را شنید و پای انقلاب و نظام ایستاد و حالا ناامید و خسته، متحیر رفتار مسئولان شده است.
آیا میتوان تمسخر کوتولههای سیاسی شرق و غرب و ریشخند حکمرانان حقیر دست نشانده قدرت های بزرگ را نسبت به مردم، نظام و انقلاب مشاهده و آن را تحمل کرد؟!
من همواره به سوگندهای خود، وفادار و به حفظ کیان اسلام، انقلاب، نظام، مردم و کشور عزیزم همواره پایبند و متعهد بوده و خواهم ماند.
بنده برای نجات کشور و تغییر وضع زندگی مردم آمدهام.
اینجانب با علم به وضعیت دشواری که در ابعاد مختلف شکل گرفته، معتقدم که ظرفیتهای زیادی در کشور برای برونرفت از این وضعیت وجود دارد و عمیقا باور دارم که میتوان با انجام برخی برنامههای اصلاحی و اجرای چند طرح مهم اقتصادی، امید را در جان مردم زنده کرد و فضای کشور را از احساس سیر قهقرایی به سوی پیشرفت و تعالی تغییر داد.
با مجموعهای از سیاست های منسجم و همه جانبه، هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی، میتوان حرکت سریع به سوی پیشرفت و جلب رضایت مردم از نظام و انقلاب را عملی کرد.
قدرت الهی را که پشتوانه اصلی انقلاب و نظام است، باید در متن مردم جست و جو کرد. مردم عیال خدا هستند. اقیانوس زلال مردم هر ناپاکی را پاک میکند.
قدرت ملی ایران کم نظیر است. به پشتوانه آراء، اراده و حمایت مردم ، میتوان کشور و انقلاب را از دهان قدرتهای طمعکار جهانی رهانید.
فقط با مشت ملت میتوان بر دهان زیادهخواهان کوبید و فقط با فریاد رسای ملت می توان دهان یاوهگویان را بست.
باید یکبار دیگر در بازگشت به ملت، شعارهای انقلاب را زنده کرد و یکبار دیگر مردم را به آینده کشور و نظام امیدوار ساخت.
یکبار دیگر مثل روزهای سخت انقلاب نشان دهیم که عدالت، آزادی و حقوق ملت، همان حقیقت دین و بویژه اسلام است.
بدین ترتیب است که استقلال برقرار و جمهوری اسلامی پایدار میماند.
باید نشان دهیم که «احترام به مردم، توجه به حقوق آنان، حساسیت در برابر زیادهخواهی، تبعیض، رانت و فساد و اشرافیت»، عین «انقلابیگری» است.
من برای تشکیل یک دولت انقلابی و اسلامی آمدهام، دولتی که بار دیگر شعارهای انقلاب را سردست بگیرد و انقلاب را به ریل بازگرداند.
البته روشن است و نیاز به گفتن ندارد که فکر انقلابی و ارزشی حتما مخالف و حتی دشمنانی در داخل و خارج دارد که برای از میدان به در کردن بنده و امثال بنده از هر روش و امکانی استفاده می کنند.
درسال ۱۳۸۴ مخالفین من تلاش بسیاری کردند تا با یک بازی سیاسی، مانع از ورود من و افکار انقلابی و ارزشی، به عرصه مدیریت بالای کشور بشوند که به لطف خدا و بیداری مردم، توطئه آنها بینتیجه ماند.
آنها انتظار داشتند که با افکار و طرحهای انقلابی– اسلامی نتوان کشور را اداره کرد و آشکارا میگفتند که دولت جدید و انقلابی، شش ماه بیشتر دوام نمیآورد.
اما وقتی دیدند دولت، سرحال و قدرتمند به پیش میرود و با همبستگی بین مردم و نظام، راه پیشرفت و خدمت، هرچه گسترده می شود، شروع به کارشکنی کردند تا جایی که در سال ۸۸ وقتی دیدند امکان رقابت ندارند، به قصد دعوا و جدال آمدند که بازهم به لطف خدا و بیداری مردم شکست خوردند.
به مدد مهندسی انتخابات در سالهای ۹۲ و ۹۶ قدرت را برای دو دوره در دست گرفتند ولیکن برخلاف ادعاهایشان، بدترین و ناسالمترین وضعیت و بلکه فاسدترین نوع مدیریت را به نمایش گذاشتند و به شدت از مردم فاصله گرفتند و اکنون درسال ۱۴۰۰ از نظر محبوبیت در پایینترین سطح ممکن نیز قرار گرفتهاند.
آنان اطمینان دارند که امکان رقابت با کاندیدای مورد نظر ملت را به هیچ وجه ندارند و با هیچ کاندیدا و هیچ شعاری نمیتوانند بین مردم و کاندیدای مورد نظر مردم فاصله بیندازند.
آنها لاجرم در نشستهای درون گروهی خویش و مشاوره با حامیان خارجی خود، به این نتیجه رسیدهاند که چارهای جز حذف فیزیکی نامزد ملت و یا رد صلاحیت او نمانده است.
از این رو بنا را بر این گذاشتهاند که به هر ترتیب ممکن مانع از حضور بنده در انتخابات شوند و در این راه البته به جهالت و حسادت عدهای نیز طمع دارند.
آنان بطور معناداری تلاش میکنند تا بنده را به عنوان اپوزیسون نظام، برانداز و… معرفی نمایند و انتقادات مطرح شده از سوی بنده را ساختارشکنانه و به قصد سرنگونی نظام معرفی نمایند.
اینگونه توطئهها در تاریخ، همواره به دست بازیخوردگان محقق شده است، که امید میرود در پرتو هدایت اهالی انقلاب بینتیجه بماند.
بدیهی است چنانچه آنها در طمع خود به جهالت و حسادت ، بینصیب بمانند، آنگاه در مرحله بعدی ، به ضرب رای ملت شاید که هوشیار گردند.
اختلاف نظر و مخالفت با اینجانب چه از بابت افکار و تکیه بر ارزشها و آرمانها و اهداف و چه از جهت روش مدیریت، امری طبیعی و قابل قبول است ولی تلاش برای حذف و رد صلاحیت قابل قبول نیست.
اگر کسانی بر این اعتقادند که من نباید در عرصه مدیریت کشور حضور داشته باشم، بسیار خوب میتوانند معتقد باشند ولی راه حذف من از طریق اعمال دموکراسی، شدنی است. این راه، درست، قانونی و کمهزینه است که مورد قبول همه ملت ایران است.
و اما سخنی با شما:
من در دوران دولتهای نهم و دهم کمکهای بسیاری به سپاه از جهات مختلف انجام دادم و بارها به خاطر این کار از سوی گروههای سیاسی و مخالفین داخل و خارج شماتت شدم.
اما دولت روحانی کمکها را قطع کرد و محدودیت هم به وجود آورد.
دولت روحانی در چهار سال اول بطور مکرر هرچه میخواست علیه ما گفت. چرا سپاه و رسانههایش هیچ حمایتی از ما نکردند و برعکس، همسو با آنان علیه ما تبلیغات سوء انجام دادند؟!
من همیشه به فکر بچههای سپاه بودم. حتی وقتی شب عید، اطلاعات سپاه پول برای پرداخت حقوق پرسنل نداشت، به آنها پول رساندم.
اما به جایش آقای بقایی که زحمت این کار را کشیده بود به اتهام واهی حیف و میل بیتالمال دستگیر و محکوم میکنند و بلایی سرش میآورند که روزانه دهها قرص اعصاب میخورد و نمیتواند تعادلش را در راه رفتن حفظ کند و از انجام امور شخصی و خانوادگی خود ناتوان است.
و برادر دیگرم آقای مشایی را آنقدر تحت فشار قرار دادند که امروز در نقطه نامعلومی در شمال کشور خود را از جامعه کنار کشیده و به تنهایی زندگی میکند.
دولت فعلی در حال چپاول اموال ملت است اما برخوردی صورت نمیگیرد، ببینید با دو تن از اطرافیان من چه کردند! یکی را روانه بیمارستان اعصاب یعنی تیمارستان کردهاند و دیگری را هم مجبور ساختهاند از ما جدا شده و گوشه عزلت برگزیند!
ما در موضوع هستهای برای کشور افتخار آفریدیم، اما دولت روحانی برنامههای هستهای را تعطیل و به بهانه یک توافق نافرجام، صنعت هستهای را به رایگان حراج کرد.
در دوره دولت من، مردم ایران، راضی، خوشحال و امیدوار به آینده بودند، اما اکنون در وضعیت بسیاری بدی بسر میبرند.
اطمینان دارم که کشور را میتوان نجات داد و من کاملا برای کار توانا هستم و برنامه دارم و میدانم که چگونه کشور را باید اداره کنم.
نیروهای انقلابی مطمئن باشند که روند را در کشور به سمت صلاح و پیشرفت تغییر خواهم داد و بار دیگر ارزشهای انقلابی و دین در اوج خواهد بود.
به سرعت رضایتمندی مردم را جلب خواهم کرد.
دوستان انقلابی هیچ نگرانی از بابت نیروهای اصلاحطلب و یا افرادی از خارج کشور و یا قدرت خارجی نباید داشته باشند. دولت اسلامی و انقلابی خواهد آمد و با تکیه بر لطف خدا و مردم مومن و متعهد از همه موانع عبور کرده و با تکیه بر آرمانها و ارزشهای انقلابی و دینی مشکلات را از پیش رو برخواهد داشت و جریان سلطه قدرتها در منطقه را به سود ملتهای منطقه و مقاومت تغییر خواهد داد.»
مهرعلیزاده میگوید ردصلاحیت پزشکیان، لاریجانی و جهانگیری لطمه جدی به جمهوریت نظام زده. بسیار خوب شما همین الان لاریجانی را معاون اول و جهانگیری را وزیر کشور و پزشکیان را وزیر ارشاد معرفی کنید. اما نمیتوانید. چون اختیار تعیین اعضای کلیدی کابینه را ندارید و اینها توسط خامنهای تعیین یا دستکم تایید میشوند.
تاجزاده که با یک تشر سپاه به تنباناش خرابی میکند، میخواست آنها را به پادگانهایشان برگرداند!
عجب؛ حاج صادق آملی لاریجانی هم «فیلترشکن» دارد!!
این یارو «امید» [سردار رسانه!] گفته بحث انتخابات نیست، و «بیعت» با رئیسی است؛ یعنی آش اینقدر شور شده.
احمدینژاد با از بین بردن طبقه متوسط و تضمین بقای رژیم بزرگترین خدمت را به جمهوری اسلامی کرد.
انقلابها معمولا از طبقه متوسط نشات میگیرند.
جمهوری اسلامی، برای جلوگیری از وقوع انقلابی جدید، میبایست طبقه متوسط را نابود میکرد. از بین بردن طبقه متوسط عامدانه بود. مهندسی فقر.
طرح هدفمندی یارانهها در دولت احمدینژاد برای مهندسی فقر و نابودی طبقه متوسط به منظور جلوگیری از وقوع انقلابی جدید بود تا خیال رژیم از بابت انقلاب راحت شود.
جناب احمدینژاد، با از بین بردن طبقه متوسط شما رژیم را در مقابل سقوط واکسینه کردی. راستی، نگفتی با درامد هنگفت نفت چکار کردی؟ درامد فروش نفت در دو دولت شما بیش از کل تاریخ ایران بود. پول فروش نفت کجاست؟
کذابان! اول سانسور کامنتهای انتقادی کنار بگذارید/ به بهانه کرونا مدرک فروشی مراکز تحت نظارت وزارت ارشاد بیداد می کند/ مراکز خصوصی و موسسات با مجور وزارت ارشاد با سواستفاده از آزمونهایی به آنها واگذار شده دارند مدارک مهارتی میفروشند با کلاسهای صوری و امتحان نمایشی!
چوب خدا صدا ندارد، بخورد دوا ندارد/
لعنت و عذاب خدا به محتکران و گرانفروشان و کمفروشان و نمونه دیگرش سوءاستفاده مدرکگرایان و مدرکفروشان از آزمونهای انلاین و بی مسئولیتی مسئولان و عدم رسیدگی به انتقادها و پیشنهادها!!!، این قماش قطعا بر اساس آموزه های دینی و الهی، دشمن با خدا هستند.
با وجود هشدار و اعتراضات امثالهم (برخی رسانه های مدعی آزادی بیان و حقوق بشر سانسور کردند!)، کسانی در عذاب یا امتحان الهی مانند بحران کرونا، بجای اینکه از فرصت امتحان الهی استفاده صحیح کرده یعنی با مهربانی و درستکاری و کمک به مردم برای دنیا و آخرتشان نیکی جمع کنند، در توطئه و وسوسه های شیطانی گرفتار و خلایق به رنج و محنت بیشتر می اندازند.
قارون ها و فرعون ها تکرار می شوند و غذاب و مجازات الهی بر آن باد بزودی انشاءالله/
یاحق/
https://www.khabarfoori.com/detail/2666982بلای قربانی شدن علم پای کسب ثروت حرام
راه حل خیلی ساده است! باید میلیونها ایرانی بریزند خیابان و رژیم را نابود کنند ! نه شعار، فقط نابودی! پاسدار و بسیج و پلیس باید بدانند دیگر باید به ملت بپیوندند وگرنه انها و خانواده انها بهای سنگینی بابت نگهداری دزدان و جانیان و اشغالگران ایران خواهند پرداخت. ملت باید مسلح شوند و باید هدف نابودی رژیم نه سازش و نه مدارا نه مسالمت امیز . هر راه حل دیگری کشک است.
رژیم افریقای جنوبی، با سیاستمداران و قدرت مدنی سیاه پوست امریکا را داشت طرف بود. در مورد ما رژیم مزدوران خود را در تمام جهان برای خاموش کردن مردم ایران در خارج دارد. ما ملت بیش از ۸ میلیون در خارج یک سازمان برای ازادی ایران نداریم و هنوز گرفتار شورشیان ۵۷ پیر و پتل هستیم و این شورشیان علیه براندازان عمل می کنند و مانع هر چیزی هستند.
اگر فقط ۵۰۰ هزار ایرانی سالانه ۱۰۰ دلار بدهند میتوانند با ۵۰ میلیون دلار میتوان سازمانی قوی داشته باشیم وصدای ملت باشیم.
^^احمدینژاد: من «برانداز» نیستم؛ طرفدار دولت اسلامی و انقلابیام!^^
چقدر این یارو هالوست! اگر جرئت براندازی را میداشت ( استغفوروالاه) بخاطر سهم خودش در دزدیهای کلان و کشتار و جنایات هیچوقت براندازی به فکرش خطور نمی کرد!
ما این انتصابات حکومت رو قبول نداریم اما آیا در دوره شاه هم انتخاباتی بود؟
خاک برسرت که با اینکه اصطلاح طلب و جز برانداز چیزی نیستم قرارمون بود اگه یک در میلیون تائیدت کردن بهت رای بدیم که آبروی مارو هم بردی.برید بمیرید تا جوانان اسلحه بدست بریزن به خیابونها.
یکی پیدا بشه به این دلقک بگه، آخه ساندیس خور مفلوک، یعنی فکر می کنی مردم نمی دونن که تو ۸ سال دلقک بازی روی صندلی ریاست جمهوری بکمک رهبر عزیزت که جانت فدایش باد، کشور رو دو دستی تحویل برادران قاچاقچی دادی؟!!! نازنینِ گوگولی، حماقت به کنار، وقاحت هم حدی داره، شاید هم در شناسایی عمق بلاهت تو اشتباه می کنیم.
در اسطوره شناسی یونان باستان هیولای مونثی به نام مدوزا Medusa هست که بجای مو ،مار در سر دارد و هر که به او نگاه کند سنگ می شود.
نمونه عینی و مدرن مدوزا ، کمونیست شیعه اثنی عشری تبعه کشور آلمان حاجیه خانم ملیحه محمدی ( مدوزا هر چه هست اصلا ملیح نیست) می باشد که گفته چون تاجزاده رد صلاحیت شده، در انتخابات شرکت نمی کند اما تحریم را توصیه نمی کند. در حالیکه خود تاجزاده قرار است شرکت کند!!!
دیوها و هیولاهای یونان باستان در مقابل این جانوران باید لنگ بیاندازند.
خب مبارکه! این اعتدال گراها هیچ در ک.. بلیسی و خ… مالی اعتدال نشان نمیدهند! پس چرا اعتدالگرا خوانده شده اند! ؟
این رفتارها نشان دهنده ان است که خانه احمقی نزاد واقعاً محاصره شده و بعد از تعویض پوشکش این مواضع خود را اعلام کرده! این دلقک تازه حالیش شده “اوضاع خراب ” است! احتمالا بعد از تعویض پوشکش این افکار دوباره به خاطرش خطور کرد!
اهای احمقها و کودنهای حکومتی صدای مردم را نشنیده اید:
اصلاح طلب اصول گرا دیگر تمام است ماجرا !
من خودم شخصا ادم سفت و سخت و انضباطی ام ولی وقتی به این ادمای سیاسی ایران نگاه میکنم میبینم اینا ادمای خیلی بیخود و شکم پرستین و واقعا نمیشه جلوی دله دزدی این جماعتو گرفت.مثلا همین خامنه ای و اون پسرای لعنتیش.اینا یه گله این کهدنبال بلعیدن پول مملکتن.حالا فرضا ما ملت هم بگیم جهنم و ضرر این خامنه ای یه پولی ورداره و بره یه گوشه ای واسه هودش تریاکایی که طالبان بهش داده رو بکشه و حالشو بکنه اما دیگه نه اینکه انقد تو کار مملکت دخالت بکنه.این ادم هم پول مملکتو میخواد و هم سرنوشت ملتو میخواد تایین کنه.یکی نیست به این خامنه ای بگه اخه تو چی حالیته مردک.سیاست میفهمی نه.اقتصاد میفهمی نه.چهل ساله رهبری تا حالا به خودت زحمت ندادی یه لااقل مجله راجب اقتصاد بخونی و درک بکنی که اقتصاد یعنی چی و اینهمه دژمن دژمن که میکنی چه کنتوری برای ملت میندازه.یکی نیست بگه گیرم اصلا توی خامنه ای مفت خور اخوند میخوای بلمبونی لااقل برو یه گوشه بزار دو تا کار انجام بگیره و منلکت ازین رکود در بیاد بیرون.اخه تو چجور خری هستی خامنه ای.من قبلا فکر میکردم این خامنه ای ادم اسلامیه ولی الان نگاه میکنم میبینم این ادم کلا بیخداست چون اصلا خدا رو قبول نداره و خودش و خدا میدونه.عین این چپولا و کومونیستا که از تودشون خدا میسازن و سوار بر دوش ملت میشن و پایین هم نمیان اینم همینه.یکی نیست به این بگه برو تو کاخت و جهنم و ضرر بخور و لااقل بزار کار مملکت راه بافته.یارو هم پول ملتو میخوره هم به زور روسری میچپونه سر زنا هم اینترنتو میبنده هم فلان میکنه هم بهمان میکنه.چیزی نموند دیگه.اصلا خامنه ای برای خودش یک دین جدید اختراع کرده که اصولش متفاوته.باز تو اون اسلام اگه زور و اجباری هست لااقل حق الناسی هم هست این اونم قبول نداره.خامنه ای فکر میکنه اگه قدرت مطلقه باشه مثلا خوبه.یکی نیست به این بگه تو که قدرت مطلقی ایا تخصصشم داری؟ میتونی اقتصادو بچرخونی.میتونی مذاکره کنی.تو که اینهمه فضای قدرت و سیاستو اشغال کردی میتونی این فضای سیاسی رو مدیریت کنی؟ پس اگه نمیتونی چرا دخالت میکنی.همین خامنه ای اقتصادو گروگان گرفته و ول هم نمیکنه و نتیجش شده بحران اقتصادی.سیاست منلکتو قفل کرده و همش میگه این راه حل نیست اون راه حل نیست پس راه حل چیه.الان این مملکت با امریکا معامله نکنه با اروپا معامله نکنه پس دقیقا چه غلطی بکنه.اصلا این خامنه ای شبیه یک نوع موجود زایدیه که همه فضای سیاسی و اقتصادی مملکتو در بر گرفته و نا خودش کاری بلده و نه میزاره بقیه کاری بکنن.چقدر همین ترامپ گفت بیا مذاکره کنیم نگذاشت.چهار سال ملتو معطل کرد که مثلا با بایدن مذاکره کنه انگار که چه تفاوتی بین ترامپ و بایدن هست.
چگونه در افریقای جنوبی – مردم موفق شدن رژیم اپارتاید را برکنار بکنند ،،
اما ملت تاریخی ایران – نمیتوانند در بیرون کردن ۱۰۰۰ فامیل اخوند تبهکار
موفق به برکنار کردن رژیم جمهوری اخوندیسم جیمی کارتری بشوند ؟
چرا ؟؟
انحراف افکار عمومی داخل و خارج کشور توسط وزرات اطلاعات جمهوری اخوندی – رژیم ارتجاع سرخ و سیاه نوکران ۵ + ۱
با پخش و فروش خبر و تفسیر مانند رگبار سیل اسا ،،
برای نمایش انتصابات به جای انتخابات .. در رسانه های داخلی و خارجی ..
چرا رسانه ها – خبرگزاری ها – یا مفسرین امورسیاسی – در مورد مفاد پنهانی مذاکرات – وین ، برجام ۲ و ۳ و ۴ یعنی ،،
ادامه شیرین غارت ۴۲ ساله ایران توسط مافیای ۵ + ۱ ..
چیزی نمیگویند ؟
چیزی نمیپرسند ؟
و چیزی نمی نویسند ؟؟؟ – به راستی چرا ؟
راز موفقیت مردم افریقای جنوبی برای برکناری رژیم اپارتاید ،،
اتحاد اپوزیسیون رنگارنگ افریقای جنوبی ،، با جمع شدن در زیر یک نام
٭ نسلون ماندلا ٭ و زیر یک خواسته ٭ برکناری رژیم اپارتاید ٭ بود ..
اما ما ایرانیان ، متاسفانه با غافل ماندن – نقشه – وزرات اطلاعات اخوندیسم در ایجاد تفرقه مابین اپوزیسیون ایرانی –
با ارسال اصلاح طلبان و – مزدورانی پشت ماسک جمهوری خواهی که مانع اتحاد اپوزیسیون شدن متوجه نشدیم –
وزارت اطلاعات رژیم اخوندی ،، با ایجاد شکاف درخواسته اپوزیسون ملی برای نجات ایران –
با جمع شدن همه برای بازگشت مشروطه شاهنشاهی به ایران سرزمین کورش کبیر ،،
برای برکنار کردن رژیم غارتگر جمهوری ،، با سرمایه گذاری و ترور و تخریب و تهدید چهره های مخالف رژیم خمینیسم – سنگ اندازی کرده و میکند ..
تا اپوزیسیون ملی نتواند – زیر نام ٭ شاهزاده رضا پهلوی ٭ برای برگرداندن
٭ حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی ٭ – حافظ منافع ملی همه ایرانیان ٭
برای برکناری – و براندازی – جمهوری غارتگر و اشغالگر اخوندیسم – متحد بشوند ..
چه مهارتی در ساخت اپوزیسیون جعلی دارند تا در هنگام براندازی و یا شوربختانه فروپاشی حکومت ملاها کسی که سر برافرازد باز هم خودی باشد. مکر شیطانی دارند.
همه شون میگن که دوران ما، همه چیز گل و بلبل بود!
نه به انتخابات قلابی نه به جمهوری اسلامی نه به اصلاحطلب نه به اصولگرا آری به نظام پادشاهی مشروطه