باقر محب علی – بدون تعارفات معمول از یکطرف و تعارضات غیرمعمول اما واقعی از طرف دیگر، شاهزاده رضا پهلوی چالشهای زیادی در پیش روی داشته است. مرگ عزیزان در غربت، تعقیبها، بدگوییها و دستاندازی به اعتبار ایشان برای کسب اعتبار سیاسی مسئله جدیدی نیست.
شاهزاده اما با درایت از تمام این سختیها گذشته و پنجه در پنجه رژیمی انداخت که مردم ایران را در آستانه خستگی و درماندگی مطلق قرار داده است.
ایشان همواره مانند قفسههای ارائهکننده مواد تازه غذایی در فروشگاههای معتبر، اجناس کهنه و مانده ندارد و برند مرغوب پادشاهی به خوبی فروش میرود.
شاهزاده برهنه نیست! بر خلاف زبانزد مشهور «پادشاه لخت است» هانس کریستین آندرسن دانمارکی در قصه معروف «لباس جدید پادشاه»، شاهزاده ما اصلا برهنه نیست. وارد بازیهای مرسوم و دستهبندیهای سطح پایین سیاسی نمیشود، درستکاری و اخلاق سیاسی را رعایت میکند، قدر و شأن جایگاه خود، پدر فقید ایراندوست و پدربزرگی را که «ایران نوین» را بنیان گذاشت میداند و شارلاتانها تا کنون نتوانستهاند با حیله و حقه «لباس نامرئی» بر تن وی کنند.
بسیاری را باور بر این است که ای کاش شاهزاده ما هنگام بیماری شاه فقید از لحاظ سنی بزرگتر بود و امروزه روز جمعی را باور بر این است که ای کاش ایشان از لحاظ سنی کوچکتر میبود. افسوس از واقعیت که هیچ چیزی را بر نمیتابد جز خودش را. زمان، زمان و زمان…
شاهزاده ما که عمرشان دراز باد نه جوان است و نه سالخورده، مهمترین چالش وی از دید نگارنده، زمان است.
البته نه به دلیل سن ایشان بلکه به خاطر شرایط سخت مردم و کشور. اگر شاهزاده و لشکر بزرگ ما پادشاهیخواهان نتوانند در بازهای مشخص از لحاظ زمانی، شیشه عمر دیو سیاه جمهوری اسلامی را بر زمین کوفته و رژیم را تغییر دهند، ممکن است مردم منفعل شده و امید به تغییر رژیم در داخل رنگ ببازد.
البته تکرار کلمه «نور» در پیامهای ایشان توسط منِ مخاطب گرفته شده است. اما پیوستگی تاریخی حکم میکند که این گسستگی چهل و چند ساله بدیُمن و اهریمنی ترجیحا توسط شخص ایشان برچیده شود.
امید است پروژه سترگ تشکیل «دولت- ملت» ایران که توسط رضاشاه بزرگ آغاز شد و در زمان شاه فقید ادامه یافت توسط شاهزاده تکمیل شده و« نور» هزار سال دیگر بر ملت بزرگ، شرافتمند و متمدن ایران بتابد.
*باقر محب علی روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی ساکن نروژ