سیاوش پندار – مرگ ابراهیم رییسی صفحه را برای سیرک دیگری از خامنهای و رژیم او خالی کرده و در همین روزهای ثبت نام برای شرکت در انتخابات فرمایشی دلقکهایی از همه رنگ و البته همگی وفادار به مدیر سیرک اما بعضی کهنهکار و برخی با لباسی نو و افکاری مانند گذشته پا به عرصه نمایش انتخابات گذاشتهاند تا هر یک به نحوی با خوشرقصی و نمایشی بهتر گوی رقابت را در چاپلوسی از مدیر سیرک و فریب افکار عمومی و تماشاچیان از رقبا برباید.
رسانههای مستقیم و غیرمستقیم وابسته به رژیم نیز در حال پروپاگاندا و تبلیغات و زمینهسازی برای رقابت دلقکهای داوطلب در نمایش تلویزیونی هستند که نام آن را مناظره گذاشتهاند. البته غیر از آنها که به دنبال نامه رد صلاحیت شورای نگهبان هستند تا در فردای پس از جمهوری اسلامی از آن برای تبرئه خود استفاده کنند.
در یک کلام همه وابستگان دور و نزدیک رژیم از تهران تا لندن و واشنگتن جمع شدهاند تا اندکی از شکست انتخابات اسفندماه را که نه بزرگ ملت ایران به رژیم جمهوری اسلامی بود و به درستی شاهزاده رضا پهلوی آن را سیرک نامید جبران کنند.
اولین نکتهای که هرچند همه ملت ایران نسبت به آن واقفاند اما باید بارها و بارها برای خود و یکدیگر تکرار کنیم آن است که تا زمانی که رژیم جمهوری اسلامی روی کار باشد، هیچکس از وابستگان آن از ریز و درشت و از اصلاحطلب و اصولگرا و عدالتخواه و جبهه پایداریچی و دهها اسم دیگر در اصل ماجرا و مشکل تغییری ایجاد نخواهند کرد و چیزی جز ظلم، کشتار، تبعیض و انواع فساد نصیب ملت ایران نخواهد بود و بنابراین نشستن پای تحلیل و گفتگوهای مفسران و تحلیلگران این شبکه و آن شبکه که در حال تفسیر و تأویل سخنان نامزدهای سیرک انتخابات و چه خواهد شدهای احتمالی هستند، بازی کردن در زمین مدیران سیرک است و تاثیری جز اهمیت دادن به این سیرک مضحک در ناخودآگاه جمعی جامعه نخواهد داشت.
بهترین واکنش به این نمایش، تماشا نکردن و بیتوجهی به آن است. یعنی همان کاری که ملت ایران در سیرک انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان انجام داد و به خوبی آن را بلد است.
قطعا مردم در روزها و هفتههای آینده با کسانی مواجه خواهند شد که طی دوسال گذشته با ظاهری منتقد، گاهی با عکسی از مهسا و گاهی با نقدی بر گشت ارشاد و گاهی حمایت از فلسطین سعی کردهاند وسطبازی خود را ادامه دهند و حال یکباره با این وجهه ظاهرا منتقد رژیم میخواهند مردم را باز هم به سمت انتخاب بین «بد» و «بدتر» و دستیابی به حداقلهایی سوق دهند که همانها هم جز وعدههای غیرعملی نیستند و با استدلالهایی که طی بیش از بیست سال اخیر بارها به گوش ملت خورده آنان را پای صندوق رای بکشانند. عدهای را از ترس بازگشت احمدی نژاد، عده دیگری را از ترس تورم بیشتر، یکی را با وعده سازش با جهان و دیگر وعده وعیدهای دروغینی که همه تکراریست. اگر یکباره در آستانه انتخابات خبر آزادی آن استاد علوم سیاسی دانشگاه وابسته به باند هاشمی رفسنجانی را هم که در یک دستگیری نمایشی در روز رونمایی از کتاب جدید وی دستگیر کردند و به نوعی به تبلیغ این کتاب هم کمک شایانی رساندند، منتشر شد و بعد هم ملت را به صندوق رای دعوت کرد نباید تعجب کرد. همچنین نمیبایست فراموش کرد که او همان کسی است که از اعتبار رضاشاه بزرگ و تعریف از پدر ایران نوین در مسائلی که قابل کتمان نیست استفاده میکند تا شاهزاده رضا پهلوی را که نماینده زنده ایرانگرایی و حرکت در مسیر رضاشاه بزرگ و آریامهر برای ساختن ایران است، تخطئه کند.
امروز جمهوری اسلامی در آشفتهترین و ضعیفترین وضعیت بیش از چهاردهه اخیر حیات خود بسر میبرد و در تلاش است با تنفس مصنوعی خود را زنده نگه دارد. بنابراین ضروریست ملت و فعالان سیاسی میهنپرست هوشیار باشند. هیچکدام از این تلاشها نباید سبب جدی تلقی شدن سیرک انتخابات رژیم شود. رژیمی که با ایجاد رقابت بین اشرار و اوباش خود تلاش دارد دعواهای مافیایی را به عنوان تضارب افکار و اندیشهها و رقابت آزاد به جهان بفروشد و نامزدهایی را که در روزهایی که مجیدرضاها بالای دار رقص عشق به میهن میکردند و نیکاها با دژخیمان متجاوز در حال مبارزه بودند، سکوت کرده بودند، حال میخواهند با استفاده از مطالب و خبرهای سوخته اما به ظاهر جنجالی خود را افرادی شجاع و منتقد وضع موجود جا بزنند. جمهوری اسلامی نباید هیچ امتیازی از این نمایش بگیرد. این باید آویزه گوش ملت باشد که از نبرد مافیا، شهروندان نصیبی نخواهند برد.
*سیاوش پندار استاد علوم سیاسی