نامه سرگشاده به شاهزاده رضا پهلوی: شما همیشه صدای ما بودید و ما برای ساختن ایران آزاد و سربلند کنار شما هستیم

- «من، یک جوان ایرانی مانند میلیون‌ها جوان ایرانی دیگر که چشم امید و گوشی شنوا به شما دارند، امروز با قلبی پر از احساس، اندیشه‌ای سرشار از امید و چشمانی که به آینده‌ی روشن ایران دوخته شده، این کلمات را برای شما می‌نویسم.»
- «من به‌ عنوان یک ایرانی که پس از روزگار فتنه ۵۷ چشم به جهان گشوده‌ام مانند خیل عظیم هم‌نسلان خویش، درد و رنج هم‌نسلانم را می‌بینم و حس می‌کنم. ما نسلی هستیم که با آرزوهای بزرگ به دنیا آمدیم. آرزوی آزادی، آرزوی عدالت، آرزوی زندگی‌ای که در آن، استعدادهایمان شکوفا شود و صدایمان شنیده شود. اما در سایه‌ی ظلم، نابرابری و سرکوب، رویاهامان رنگ باخت.»
- «شما نه‌تنها یک چهره‌ی تاریخی، بلکه نمادی از استقامت، وفاداری و عشق بی‌قید و شرط به وطن هستید. در روزهایی که بسیاری از ما، فریب رنگ‌ها و شعارهای توخالی اصلاح‌طلبی را خوردیم، شما با صداقت و صلابت، راه درست را نشان دادید و از نادانی بسیاری از ما ناامید نشدید.»
- «به شما قول می‌دهم که ما فرزندان ایران، هرگز از تلاش برای ساختن ایرانی آزاد و سربلند دست نخواهیم کشید. ما، با الهام از شما، با الهام از تاریخ و فرهنگ‌مان، و با الهام از آرمان‌های بزرگی که شما برای ما زنده نگه داشتید، برای آینده‌ای بهتر خواهیم جنگید. ما، فرزندان ایران، در کنار شما هستیم و تا آخرین نفس، برای سربلندی این سرزمین تلاش خواهیم کرد و با هم جشن پیروزی خواهیم گرفت.»

پنج شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ فوریه ۲۰۲۵


درد دلی با شاهزاده‌ی رضا پهلوی

شاهزاده گرانقدر،
از خاکی می‌نویسم که هر ذره‌اش، قصه‌ای از شکوه و عظمت دارد و از سرزمینی که تاریخ‌اش با نام پهلوی‌ها، بار دیگر به اوج رسید و هویت‌اش که می‌رفت با ترور و دروغ و نابخردی گره بخورد با تلاش‌های بی‌وقفه‌ی شما، بار دیگر زنده شده است.

من، یک جوان ایرانی مانند میلیون‌ها جوان ایرانی دیگر که چشم امید و گوشی شنوا به شما دارند، امروز با قلبی پر از احساس، اندیشه‌ای سرشار از امید و چشمانی که به آینده‌ی روشن ایران دوخته شده، این کلمات را برای شما می‌نویسم. برای شمایی که در تمام این سال‌ها، حتی در دشوارترین روزها، کنار ما ملت ایران ایستادید و با همه ظلم‌های ناشی از جهالتی ملی که بر شما و خانواده‌تان رفت، هرگز از ایران و ایرانی دست نکشیدید.

شما نه‌تنها یک چهره‌ی تاریخی، بلکه نمادی از استقامت، وفاداری و عشق بی‌قید و شرط به وطن هستید. در روزهایی که بسیاری از ما، فریب رنگ‌ها و شعارهای توخالی اصلاح‌طلبی را خوردیم، شما با صداقت و صلابت، راه درست را نشان دادید و از نادانی بسیاری از ما ناامید نشدید و با شجاعت و عزمی راسخ، بار سنگین میراث آریامهر و تاریخ ۲۵۰۰ ساله‌ی ایران را بر دوش کشیدید و هرگز کمر خم نکردید.

در زمانی که بسیاری از درد و رنج مردم ایران، برای خود کسب‌ و کار راه انداختند، از این رنج، نان خوردند و از فریادهای ملت، برای خود شهرت و ثروت ساختند، شما تنها و با همه‌ی وجود، برای سربلندی این ملت ایستادگی کردید و همواره عزت ایران را با همه وجود محافظ بودید. شما هرگز به دنبال منافع شخصی نبودید. هرگز از این ملت، برای خود چیزی نخواستید جز اینکه به آزادی و توانایی واقعی خویش بیاندیشند و به خود باور داشته باشند. شما، برخلاف بسیاری که در این سال‌ها، از نام ایران برای پیشبرد اهداف خود استفاده کردند، تنها به فکر ایران و آینده‌ی فرزندانش بودید. این، همان چیزی است که شما را در قلب ما، به یک پدر تبدیل کرده است. پدری که نه‌تنها به فکر امروز، بلکه به فکر فردای میلیون‌ها نفر از فرزندان خویش است.

من به‌ عنوان یک ایرانی که پس از روزگار فتنه ۵۷ چشم به جهان گشوده‌ام مانند خیل عظیم هم‌نسلان خویش، درد و رنج هم‌نسلانم را می‌بینم و حس می‌کنم. ما نسلی هستیم که با آرزوهای بزرگ به دنیا آمدیم. آرزوی آزادی، آرزوی عدالت، آرزوی زندگی‌ای که در آن، استعدادهایمان شکوفا شود و صدایمان شنیده شود. اما در سایه‌ی ظلم، نابرابری و سرکوب، رویاهامان رنگ باخت. ما شاهد از دست رفتن فرصت‌ها بودیم. شاهد مهاجرت استعدادهایی که می‌توانستند آینده‌ی این سرزمین را بسازند. شاهد خاموش شدن شعله‌های امید در دل بسیاری از دوستان و هموطنانمان بودیم. ما نسلی هستیم که در میان بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، بزرگ شدیم. نسلی که یاد گرفت در میان تاریکی، به دنبال نور بگردد و نور را در نام بلند پهلوی یافت.

آری…؛ در میان اینهمه تاریکی، صدای شما، حضور شما و تلاش بی‌وقفه‌تان، به ما یادآوری می‌کند که هنوز امیدی هست. هنوز می‌توان برای ایرانی آزاد، آباد و سربلند جنگید. شما که خود پدر هستید، درد فرزندان این سرزمین را می‌فهمید. می‌دانید که ما چه می‌خواهیم: آزادی برای بیان، عدالت برای همه، و فرصتی برای ساختن آینده‌ای که شایسته‌ی نام ایران باشد. شما می‌دانید که ما، جوانان ایران، نه‌تنها به دنبال رفاه مادی، بلکه به دنبال عزت و کرامت انسانی هستیم و چه خوب این عزت و کرامت ملی را در عرصه‌های جهانی نمایندگی می‌کنید.

امروز، ملت ایران شما را تکیه‌گاهی امن می‌داند. تکیه‌گاهی که در سخت‌ترین لحظات، دست از فرزندانش نکشید و با همه‌ی وجود، برایشان ایستاد. شما برای ما، نماد اتحاد و همبستگی هستید. کسی که نشان داد وطن‌پرستی، تنها یک شعار نیست، بلکه یک تعهد ابدی است که در خون و جان هر ایرانی جریان دارد. شمایی که در سخت‌ترین شرایط سوگند خوردید و بیش از چهاردهه با همه توان به آن سوگند وفادار ماندید. شما به ما آموختید که حتی در تاریک‌ترین روزها، نباید ناامید شد، که حتی در میان توفان‌ها، می‌توان ایستاد و برای آرمان‌های بزرگ جنگید. شما به ما یادآوری کردید که ایران، تنها یک تکه خاک نیست، ایران، یک هویت است، یک فرهنگ است، یک آرمان است که در قلب هر ایرانی زنده است.

شاهزاده‌ی عزیز،
بدانید که صدای شما، ندای آزادی است. ندایی که در قلب هر ایرانی طنین‌انداز شده و ما را به سوی فردایی روشن هدایت می‌کند. ما، جوانان ایران، در کنار شما ایستاده‌ایم و با شما عهد می‌بندیم که برای ساختن ایرانی که شایسته‌ی تاریخ و فرهنگ‌اش است، از هیچ تلاشی دریغ نکنیم. ما به شما ایمان داریم، نه به‌ عنوان یک فرد، بلکه به‌ عنوان نمادی از امید، اتحاد و آینده‌ای که می‌توانیم با هم بسازیم و بدانید قدردان تک تک زحمات شما، خستگی‌ها و اشک‌های شما هستیم.

از شما، به نمایندگی از نسلی که به آینده امیدوار است، تشکر می‌کنم. تشکر می‌کنم که در تمام این سال‌ها، حتی زمانی که گوش شنوایی نبود، صدای ایران بودید. سپاس می‌گویم که به ما یادآوری کردید که ما، فرزندان ایران، هرگز تنها نیستیم؛ که شما، همیشه کنارمان هستید و سپاس که در روزهایی که بسیاری از ما، راه را گم کرده بودیم، شما چراغ راه ما شدید.

شاهزاده‌ی گرامی، من، به‌ عنوان یک جوان ایرانی، به شما قول می‌دهم که ما فرزندان ایران، هرگز از تلاش برای ساختن ایرانی آزاد و سربلند دست نخواهیم کشید. ما، با الهام از شما، با الهام از تاریخ و فرهنگ‌مان، و با الهام از آرمان‌های بزرگی که شما برای ما زنده نگه داشتید، برای آینده‌ای بهتر خواهیم جنگید. ما، فرزندان ایران، در کنار شما هستیم و تا آخرین نفس، برای سربلندی این سرزمین تلاش خواهیم کرد و با هم جشن پیروزی خواهیم گرفت.

با احترام و ارادت بی‌پایان،
به نمایندگی از همه ایرانیانی که به آینده‌ی ایران امیدوارند و برای آن خواهد جنگید

سیاوش پندار
استاد علوم سیاسی

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۱ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=369913