(+عکس) آموزشگاه فردوسی سی سالگی خود را پشت سر گذاشت. به همین مناسبت در بازدیدی از این مدرسه، با مدیر آن دکتر محمود کویر و شماری از شاگردان گفتگو کردیم.
-دکتر کویر، درمورد تاریخچه آموزشگاه فردوسی برایمان بگویید.
-آموزشگاه فردوسی ۳۰ سال پیش با کمکهای سازمان جامعهی ایرانیان تشکیل شد و شروع به برگزاری کلاسهای خود در ساختمان مدرسهی Acton کرد. کلاسهای این آموزشگاه از سطح ابتدایی شروع میشود تا A Level ادامه دارد. زمانی هم که ساختمان قدیمی مدرسهی Acton را کوبیدند و ساختمانی جدیدی بنا کردند ما هم منتقل شدیم به کلاسهای ساختمان جدید. در اموزشگاهِ ما فقط زبان فارسی تدریس نمیشود بلکه ما کلاسهای نقاشی، خطاطی، تئاتر، موسیقی و رقص نیز درآموزشگاه داشتهایم و امسال کلاسهای نقاشی و رقص ایرانی داریم. از دورهای هم که امتحانات GCSE و A Level زبان فارسی در بریتانیا به طور رسمی آغاز شده ما در آنها شرکت داشتهایم و به عنوان مرکز گرفتن امتحانات عمل میکنیم. نتایج امتحاناتِ شاگردانِ آموزشگاه هم بسیار خوب بوده، یعنی بالای ۹۸ درصد آنها A Star گرفتهاند.
از ترم گذشته منتقل شدیم به این مدرسه Ellen Wilkinson در منطقهی ایلینگ برای اینکه مدرسهی Acton قرار است تبدیل به آکادمی شود و تمام کلاسها و فعالیتهایِ روزهای شنبه در آن تعطیل شدهاند. وقتی که این را به ما خبر دادند بلافاصله شروع کردیم به جستجو چون پیدا کردن محل مناسب کار بسیار مشکلی بود زیرا ایلینگ منطقهی چند ملیتی است و تمام مدارس روزهای شنبه پُر است. ولی ما موفق شدیم این مکان جدید را که امکانات زیاد و حتی بهتری دارد پیدا کنیم و تمام مدارس زبانهای دیگر و فعالیتهای مدرسهی قبلی هم با ما به اینجا آمدند.
-بسیار خوب است که محل مدرسهی جدید نزدیک به محل قبلی شماست.
-بله، فقط دو ایستگاه فاصله دارد و ایستگاه هم فاصلهی بسیار کمی از مدرسه دارد و محلهی بسیار خوبی است و ساختمان مجهز و خوشساختی دارد و درضمن مدیریت کارایی نیز دارد.
-شاگردان آموزشگاه شما از کدام مناطق لندن هستند؟
-ما حتی از شهرهایِ حومه هم شاگرد داشته و داریم. تعداد شاگردان در مدارس فارسی همه همین طور است که ابتدا یک سیر صعودی متناسب با آمدن موج جدید مهاجران و پناهندگان دارند و سپس یک فاصلهای میافتد و تعداد شاگردان کم میشود و بعد دوباره نسل جدیدی میآید و تعداد شروع میکند به طی سیر صعودی.
-حالا شما در کدام مرحله هستید؟
-ما در حال حاضر در پایینترین مرحله هستیم و شروع کردیم دوباره به بالا رفتن. البته ما تعدادِ لازم شاگردان را داریم. ۴ آموزگار داریم البته غیر از کلاسهای جانبی که گفتم. همیشه هم مراسم مهرگان و یلدا و نوروز را در مدرسه برگزار میکردهایم. گاهی هم کلاسهایِ جانبی برای والدین برگزار میکنیم مانند کلاس خطاطی و کلاسهای مشورتی و روانشناسی. دیگر اینکه ما یک کتابخانهی کودک داریم که والدین میچرخانند و بچهها از آن کتاب به امانت میگیرند.
-به نظر میرسد که شما موفق شدهاید یک «کامیونیتی» یا «جامعه» حول و حوش آموزشگاه شکل دهید، اینطور نیست؟
-بله، همینطور است و این فعالیتهایِ جانبی و با هم بودن در نتیجهی امتحانات هم نقشِ مثبت خود را داشته است. در این مدرسهی جدید هنوز متاسفانه محل انتظارِ والدین را نداریم هر چند که مشغول مذاکره هستیم که این مکان را مانند مدرسهی قبلی در اختیار ما بگذارند. وجود محل انتظار در مدرسهی قبلی باعث میشد که والدین شرکت فعال در برنامههای آموزشگاه داشته باشند. ولی الان که این محل را نداریم بسیار ناراحت هستند. ما همیشه ازوالدین مشورت میخواستیم؛ آنها از ما مشورت میخواستند. همواره تمام کارهای مدرسه با مشورت و صلاحدید و کمک آنها برگزارمیشد.
-والدین چه کمکهای دیگری میتوانند به آموزشگاه بکنند؟
-ببینید، چند سال پیش تصمیم گرفتند زبان فارسی را از دایرهی امتحان رسمی زبانهایِ خارجی حذف کنند. مدارس فارسی و از جمله آموزشگاه ما کارزاری راه انداختیم، از طریق رسانهها این خطر را عمومیکردیم، مقاله نوشتیم و امضا جمع کردیم و خوشبختانه موفق شدیم. میخواهم بگویم که حمایت والدین و آوردن بچههاشان به این مدارس، اگر چه در روزهای شنبه است و با دشواریهای زیادی همراه است کلیدی طلایی در دست بچههاست و واقعاً به زحمتی که میکشند میارزد. این بچهها از نظر شخصیتی در جامعهی اینجا، که دانستن زبان مادری و اتکا به فرهنگ خودشان است،، اعتماد به نفس بیشتری به دست میآورند. یک سری تسهیلات نیز برای آنها فراهم میشود، مثلاً اگر روزی بخواهند برگردند به ایران و آنجا زندگی بکنند، یا برای حفظ تماس با بستگانشان این زبان به دردشان میخورد زیرا این بچهها ایرانی هستند و باید زبان مادری خود را یاد بگیرند. از نظر علمی هم میدانیم که هر کسی که زبان مادریاش را یاد بگیرد توان اندیشهاش در فراگیری موادی مانند ریاضی، فیزیک و موسیقی بسیار بالا میرود. یعنی چند زبانه بودن و به ویژه زبان مادری را دانستن امتیاز بسیار بزرگی است. بچهها هم در بهترین شرایط سنی هستند که در این مدارس زبان فارسی و مادری خود را در مکانی نزدیکِ خانههایشان یاد بگیرند. ولی گذشته از اینها، در این مدارس، که به راستی با زحمت بسیار ایجاد شدهاند و پا برجا ماندهاند، بچهها از ابتدایی شروع میکنند و به مراحل GCSE و A Level میرسند و امتحان میدهند و شانس اینکه آنها در زبان مادری خود به نمرات بالا دست یابند زیاد است. آنها از این مدارک رسمی- تایید شده توسط دانشگاه آکسفورد و کمبریج- میتوانند بهره ببرند و وارد دانشگاه بشوند. بسیاری از شاگردانی که ما داشتیم مدرک فارسی به آنها کمک کرده که در رشتهی مورد علاقهشان به تحصیل بپردازند. دانشگاههایِ معتبر اینجا، از جمله آکسفورد و کمبریج، در کنار مدارک A Level مدرک رسمی زبان را امتیاز بزرگی میشمارند. برای یافتن کار هم در وضعیت دشوار موجود داشتن مدرک رسمی در یک زبان امتیاز شمرده میشود، مخصوصاً در فعالیتهای اقتصادی مربوط به خاورمیانه و آسیای میانه. خلاصهی کلام اینکه این مدرک میتواند سرنوشت حرفهای آنها را نیز شدیداً تحت تاثیر قرار دهد. بزرگترین حمایت والدین، آوردن بچههایشان به این مدارس و تشویق آنهاست.
-مواد درسی که شما در آموزشگاه فردوسی استفاده میکنید چیست؟
-تا سطح GCSE سی ما ازکتابهایی که در سوئد بیش از بیست سال است که توسط انتشارات سام تهیه میشود استفاده میکنیم. اینها به نظر ما بهترینِ کتابهای درسی فارسی در خارج از کشور هستند. ولی GCSE و A Level را که من خودم تدریس میکنم، کتاب در اختیار شاگردان نمیگذاریم چون کتابی از طرف آموزش و پرورش دولت بریتانیا در این زمینه تهیه نشده است. تا یک ماه قبل ازامتحان، من مواد درسی در ۴ عرصهی مهارت زبان– شنیدن، سخن گفتن، نوشتن و خواندن- را فتوکپی میکنم و همراه با تجربه و دانش بیش از ۳۰ سالهی من در این زمینه در اختیار آنها قرار میدهم. از یک ماه مانده به امتحان، مانند هر مدرسهی دیگر در این کشور، سئوالهای امتحانی سالهای گذشته را با بچهها تمرین میکنیم. در کنار اینها بسیاری از مواد درسی را از طریق اینترنت و ایمیل با شاگردان در میان میگذاریم و آنها یاد میگیرند که با زبان فارسی هم میشود با کامپیوتر کار کرد و این امر مواد درسی را برای آنها مدرن و جذاب میکند و به فراگیری بهتر زبان کمک میکند. مثلاً به آنها میگوییم که بروند به فلان سایتِ خبری و با زبان فارسی مطالعه کنند و به سئوالهای مربوط به آن خبر جواب بدهند. این هم آشنایی با رسانههای ایرانی و هم کمک به فراگیری زبان فارسی است.
گفتگو با شاگردان فردوسی
سینا ۵ سال پیش از ایران آمده و میگوید: نمیخواهم زبان فارسی را فراموش کنم تا با دوستان ایرانی به فارسی حرف بزنم و بتوانم به فارسی بخوانم و بنویسم.
او مطمئن است که دانستن زبان فارسی در دانشگاههای این کشور به او کمک خواهد کرد. او بخصوص سبک تدریس آقای کویر را دوست دارد.
آرش ۴ سال است به آموزشگاه فردوسی میآید و میگوید معلمان آموزشگاه صمیمی و دلسوزهستند.
دانیل ۶ سال است که شاگرد آموزشگاه فردوسی است. میگوید: دوستان خوبی در فردوسی پیدا کردهام و یاد گرفتن فارسی در این مدرسه با لذت همراه است.
شایان سه سال است که به فردوسی میآید. در بریتانیا به دنیا آمده و فردوسی اولین مدرسهی زبان فارسی اوست. او میگوید: در اینجا احساس میکنم در خانه خودم هستم.
بهنیا کلاس دوم است. او در ایران به دنیا آمده و در آنجا مدرسه را شروع کرده. ۴ سال است که به آموزشگاه فردوسی میآید و میگوید: در خانه با پدر و مادرم فارسی صحبت میکنیم.
بهنیا با معلمان مدرسه هم رابطهی نزدیکی دارد.
فراز قبلاً هم به فردوسی میآمده ولی به دلیل چند سال اقامتِ خانواده در چین وقفهای در فراگیری زبان فارسیاش ایجاد شده است. خانواده فراز به تازگی به بریتانیا برگشته و او با تصمیم خودش به فردوسی بازگشته است. فراز با اینکه در بریتانیا به دنیا آمده ولی فارسی را خوب و روان صحبت میکند و علاقهی زیادی به فراگیری زبانها دارد و چینی را نیز به خوبی صحبت میکند. میگوید: در خانه بیشتر فارسی صحبت میکنیم و فقط وقتی برایم مشکل است انگلیسی حرف میزنم. میخواهم فارسی را خوب یاد بگیرم تا وقتی به ایران مسافرت میکنم مشکلی در حرف زدن با افراد فامیل نداشته باشم.
با درود به شما عزیزان من در شمال عربى لندن زندگى مى کنم چطور مى توانم آدرس یا محل این آموزشگاه را بدست بیاورم که پسر ۶ ساله ام را نام نویسى کنم و شرایطش چى مى باشد عزیزان ممنونم میشم به من بگید سپاسگزارم شماهـا عزیزان