Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۶ (دوره جديد
P. 14

‫صفحه ‪ - Page 14 - 14‬شماره ‪166‬‬
                                                                                                                                                                                                          ‫جمعه ‪ 1‬تا پنجشنبه‪ 7‬تیرماه ‪1397‬خورشیدی‬

‫آقای دکتر بهشتی‪ ،‬از نزدیکان آقای‬           ‫آخرین تلاش برای منصرف کردن شاه‬                                                                                                                                         ‫شنبه‪ 16 ،‬دی ‪1357‬‬
‫خمینی‪ ،‬تماس تلفنی بگیرم‪ .‬ایشان‬                        ‫از سفر به خارج‬                                                                                                                                                  ‫(‪ 6‬ژانویۀ ‪)1979‬‬
‫کامل ًا تکذیب کردند و از این که من‬
‫عضویت شورای سلطنت را رد کرد‌هام‬           ‫دکتر صدیقی و عبدالله انتظام اصرار کردند که شاه برای مدتی به جنوب کشور برود‬                                                                                      ‫‪ ...‬امروز هیئت دولت دکتر شاپور‬
‫اظهار خوشوقتی کرد‪ .‬او تقاضا داشت‬                                      ‫اما مورد قبول واقع نشد‬                                                                                                              ‫بختیار به حضور شاه معرفی شدند‪.‬‬
‫در صورت امکان نظام ‌یها را برحذر‬                                                                                                                                                                          ‫غیر از آقای صادق وزیری (یحیی)‬
‫دارم که نسبت به مردم خشونت به‬                                                       ‫یادداش ‌تهای‬                          ‫بخش الحاقی کتاب «بر بال بحران» که ایرج امینی درباره زندگی سیاسی و‬               ‫که یکی از دوستان خوب من است‬
‫خرج ندهند‪ ،‬و برای ایجاد آرامش و‬                                                       ‫خصوصی‬                               ‫خاطرات پدرش‪ ،‬شادروان دکتر علی امینی نوشته است (بخ ‌شهایی از آن را‬               ‫و به اصرار من وارد دولت شده و‬
‫نظم آقایان روحانیون منتهای سعی و‬                                                                                          ‫در چند شماره اخیر کیهان خواندید) به یادداش ‌تهای خصوصی دکتر امینی‬               ‫میرفندرسکی‪ ،‬وزیر خارجه‪ ،‬که‬
                                                                                   ‫دکتر امینی از‬                                                                                                          ‫معروفیت دارد‪ ،‬دیگران افراد کوچک‬
          ‫کوشش را خواهند نمود‪.‬‬                                                     ‫روزهای بحران‬                                                         ‫در ما ‌ههای طوفانی سال ‪ 1357‬اختصاص دارد‪.‬‬          ‫هستند و بعضی از آن‌ها به گفتۀ‬
‫شورای سلطنت امروز ساعت سه در‬                                                                                              ‫در آن زمان‪ ،‬دکتر امینی با هدف آرام کردن اوضاع و رسیدن به توافق سیاسی‬            ‫افرادی که آ ‌نها را م ‌یشناسند چندان‬
‫حضور اعل ‌یحضرت تشکیل م ‌یشود‪.‬‬                                                            ‫(‪)5‬‬                             ‫میان شاه و گرو ‌ههای مخالف ـ به ویژه رهبران جبهه ملی ـ فعالانه م ‌یکوشید و با‬   ‫خوشنام هم نیستند‪ .‬به هر حال دولتی‬
‫چون آقای علی معتمدی ناخوش‬                                                                                                 ‫آن که نام خودش در همه حال برای تصدی مقام نخس ‌توزیری بر سر زبا ‌نها بود‪،‬‬        ‫است که روی کار آمده و حر ‌فهایی‬
‫است‪ ،‬دکتر علی‌آبادی‪ ،‬برادر آقای‬                                                                                           ‫شخص ًا به تشکیل دولت ائتلاف ملی به ریاست یکی از مل ‌یگرایان عقیده داشت‪.‬‬         ‫زده و مهلتی خواسته است که باید‬
‫سروری‪ ،‬را به جای او گذاشت ‌هاند که‬                                                                                        ‫دکترامینی‪،‬دیدارهاوفعالی ‌تهایخودرادرآنچندماههبهطورروزانهیادداشت‬                 ‫انتظار کشید و نتیجۀ اقدامات او را‬
‫بد نیست و بالاخره ترکیب شورا به‬                                                                                           ‫کرده است و این یادداش ‌تها مرجع و سند معتبری برای علاقمندان به تحقیق و‬          ‫دید‪ .‬شاه در جواب اظهارات رئیس‬
‫این شکل درآمده است‪ :‬نخس ‌توزیر؛‬                                                                                           ‫بررسی وقایع منجر به خروج شاه از کشور و به قدرت رسیدن خمینی محسوب‬                ‫دولت بیاناتی در تأیید تعهدات خود در‬
‫رؤسای مجلسین؛ عبدالله انتظام؛‬                                                                                             ‫م ‌یشود‪ .‬یادداش ‌تهای خصوصی دکتر امینی را در چند شماره خواهید خواند‪.‬‬            ‫‪ 15‬آبان که شاه مشروطه خواهد بود و‬
‫سیدجلال تهرانی؛ محمدعلی وارسته؛‬                                                                                                                                                                           ‫دولت کار خودش را خواهد کرد اظهار‬
‫دکتر عل ‌یآبادی؛ وزیر دربار (عل ‌یقلی‬                                                                                                                                                                     ‫کرده و در رادیو شنیدم‪ ،‬مثل همیشه‬
‫اردلان)؛ رئیس ستاد‪ ،‬ارتشبد قر‌هباغی‪.‬‬                                                                                                                                                                      ‫بدون یادداشت و خیلی روشن نبود ‪...‬‬
‫در تلویزیون عکسی نبود در صورتی‬                                                                                                                                                                            ‫امروز روزنامه‌های عصر یعنی‬
‫که قرار بود از جلسه فیلم برداشته‬                                                                                                                                                                          ‫اطلاعات و کیهان بعد از ‪ 60‬روز‬
‫شود‪ .‬شاید چون در تلویزیون اعتصاب‬                                                                                                                                                                          ‫اعتصاب منتشر خواهند شد‪ .‬من‬
‫است‪ ،‬فیلمی اگر تهیه شده باشد‪،‬‬                                                                                                                                                                             ‫مصاحب ‌های با آقای یگانگی در روز‬
                                                                                                                                                                                                          ‫پنجشنبه کرده بودم که قرار است‬
                ‫ظاهر نکرد‌هاند ‪...‬‬
                                                                                                                                                                                                                           ‫امروز درج شود‪.‬‬
      ‫دوشنبه ‪ 25‬دی ‪1357‬‬                   ‫ساعت او آمد‪ .‬منزل دکتر امینی هم به‬       ‫مهلت خواست و به نظر م ‌یرسد قبول‬       ‫خواهند بود‪ ،‬چون پنجشنبه قرار است‬       ‫اعتصاب کارکنان بانک مرکزی تعطیل‬          ‫ساعت سه و نیم بعد از ظهر در قصر‬
          ‫(‪ 15‬ژانویۀ ‪)1979‬‬                ‫واسطۀ مضیقۀ سوخت سرد بود و دو‬            ‫کند‪ .‬به این شکل شورا منهای دکتر‬        ‫دولت به مجلس معرفی شود و بحث‬           ‫بود‌هاند و هستند‪ .‬تظاهراتی در تهران‬      ‫نیاوران به اتفاق آقایان عبدالله انتظام‬
                                          ‫چراغ نفتی کار م ‌یکرد‪ .‬تا ساعت ‪12‬‬        ‫صدیقی و من صورت پیدا کرد‪ .‬تا ساعت‬      ‫در اطراف برنامۀ دولت به روز یکشنبه‬     ‫انجام گرفته و تیراندازی شده‪ ،‬ولی‬         ‫و دکتر صدیقی بودیم که حضور شاه‬
‫‪ ...‬وضع رادیو طوری است که دیگر‬            ‫با ایشان در اطراف وضع ایران صحبت‬         ‫هفت و نیم با شاه صحبت داشتیم و‬                                                ‫تعداد کشت ‌هها معلوم نیست و شاید‬         ‫برای مشورت برویم‪ .‬این جلسه تا‬
‫نه از هوا و درجۀ حرارت خبر م ‌یدهد‬        ‫داشتم‪ .‬خیلی نگران و بدبین بود‪ .‬به او‬     ‫الزام خودش را از خروج از ایران که‬                          ‫خواهد افتاد ‪...‬‬    ‫هم کشت ‌های نبوده است‪ .‬اثر ترکیب‬         ‫ساعت هفت ونیم طول کشید‪ .‬ایشان‬
‫و نه از چیزهای دیگر‪ .‬فقط اخبار ‪8‬‬          ‫گفتم به این اندازه بدبین بودن درست‬       ‫روی فشار غرب ‌یهاست گفت و از این‬                                              ‫دولت در افکار عمومی چندان خوب‬            ‫خسته و پریشان بود و اشاره به رفتن‬
‫صبح و ‪ 14‬و ‪ 20‬است‪ .‬آن هم وضع‬              ‫نیست‪ .‬صحبت از مراجعت آیت‌الله‬            ‫که بعداً مردم یا تاریخ آن را حمل به‬        ‫چهارشنبه‪ 20 ،‬دی ‪1357‬‬               ‫نیست‪ ،‬چون غیر از صادق وزیری و‬            ‫خارج م ‌یکردند‪ ،‬بدون این که تصمیم‬
‫بدی دارد و صدا و نوارها خرخر‬              ‫خمینی بود‪ .‬گفتم من خیال نم ‌یکنم‬         ‫فرار کنند ناراحت بود‪ .‬مدتی در اطراف‬                ‫(‪ 10‬ژانویۀ ‪)1979‬‬           ‫میرفندرسکی اعضای برجست ‌های در‬           ‫قاطعی داشته باشند‪ .‬من و صدیقی به‬
‫م ‌یکند‪ .‬اعتصاب در رادیو تلویزیون‬         ‫در این وضع ایشان بیایند‪ ،‬ولی او تردید‬    ‫آن صحبت کردیم و بالاخره با ایشان‬                                                                                       ‫گفت ‌ههای ده روز قبل راجع به لزوم‬
‫ادامه دارد‪ .‬کار برق هم لنگ است و‬          ‫داشت‪ .‬اعتصابات همۀ کار مملکت را‬          ‫خداحافظی کردیم و قرار شد روز شنبه‬      ‫‪ ...‬شاه تلفن کرد و مدتی صحبت‬                             ‫دولت نیستند ‪...‬‬        ‫غیبت اعل ‌یحضرت در داخلۀ کشور‬
‫خلاصه وضع اقتصاد مملکت به هم‬              ‫فلج کرده است‪ .‬موجب نگرانی او و من‬        ‫شورا را رسماً اعلام کنند‪ .‬من چون دیگر‬  ‫م ‌یکرد‪ .‬در حالی که در تاریکی بودیم‪.‬‬   ‫ساعت شش و نیم آقای سرلشکر‬                ‫اشاره کردیم و صدیقی از این که شاه‬
                                          ‫و همه است‪ ،‬ولی باید تلاش کرد که‬          ‫ایشان را نم ‌یبینم‪ ،‬ضمن خداحافظی‬       ‫یک ساعت صحبت کرد و قرار شد‬             ‫پاکروان که مد ‌تها او را ندیده بودم آمد‬  ‫به خارج برود مخالف بود و در این‬
          ‫ریخته و خطرناک است‪.‬‬                                                      ‫گفت شاید یکدیگر را در اروپا ببینیم!‬    ‫فردا ساعت سه و نیم بعد از ظهر به‬       ‫و روبوسی کردیم‪ .‬راجع به وضع بحث‬          ‫قسمت پافشاری داشت‪ .‬شاه چندین‬
‫ادوارد لر‪ ،‬مخبر کانال دوم فرانسه‪،‬‬                ‫فعالیت اقتصادی شروع شود‪.‬‬          ‫گفتم امیدوارم در خود ایران‪ .‬ایشان را‬   ‫اتفاق آقایان صدیقی و انتظام به کاخ‬     ‫شد‪ .‬فعل ًا رئیس حسابداری دربار است‪.‬‬      ‫بار بدون این که حقیقت را به ما بگوید‬
‫آمد و مصاحبۀ تلویزیونی کوتاهی کرد‪.‬‬        ‫در مراجعت به منزل‪ ،‬ودودی گفت‬             ‫به خدا سپردم و گفتم آنچه پیش آید‬       ‫نیاوران برویم و در مورد ترکیب شورای‬    ‫از کمکی که به شاپور بختیار م ‌یکنم‬       ‫م ‌یگفت استنباط من این است که‬
‫امروز مجلس سنا در یک جلسه‪ ،‬رأی‬            ‫شاه تلفن کرده بود‪ .‬ساعت یک با ایشان‬                                             ‫سلطنتی تبادل‌نظر کنیم‪ .‬مدتی در‬         ‫خوشحال بود‪ .‬خودش هم مثل این‬              ‫کشورهای غربی مایل به رفتن من‬
‫اعتماد به دولت دکتر بختیار داد‪ .‬از بازار‬  ‫تماس گرفتم‪ .‬ناراحت بود که دکاکین‬                         ‫خیر کشور باشد ‪...‬‬      ‫مورد آتیه و وضع دولت صحبت شد ‪...‬‬       ‫که دست به کار کارهایی در حاشیۀ‬           ‫به خارج برای مدت موقت هستند‬
‫جمعیتی به دعوت جبهۀ ملی جمع‬               ‫بسته است و عکس خمینی را در اغلب‬                                                                                        ‫کار رسمی خودش است‪ .‬در ضمن‬                ‫و این را عاملی برای ایجاد تسکین‬
‫شدند و شعارهایی مثل معمول دادند‪.‬‬                                                                                               ‫پنجشنبه‪ 21 ،‬دی ‪1357‬‬                                                        ‫م ‌یدانند‪ .‬صدیقی تصادف این تصمیم‬
‫سرکار فریده دیبا به اتفاق بچ ‌ههای‬                                                                                                                                                                        ‫را با کنفرانس سران فرانسه‪ ،‬آمریکا‪،‬‬
‫اعل ‌یحضرت و آتابای و هاشم ‌ینژاد با‬                                                                                                                                                                      ‫انگلستان و آلمان غربی در گوادلوپ‬
‫طیارۀ نظامی تهران را ترک کردند‪.‬‬                                                                                                                                                                           ‫تلقی م ‌یکرد و استدلال م ‌یکرد که‬
‫شاه هم احتمالاً روز چهارشنبه‬                                                                                                                                                                              ‫مردم این را به فشار خارجی تعبیر‬
                                                                                                                                                                                                          ‫خواهند نمود و معتقد بود که باید‬
                       ‫م ‌یرود ‪...‬‬                                                                                                                                                                        ‫مقاومت کرد و الا خود ایران ‌یها چه‬
‫آقای ناصرخان قشقایی هم دو روز‬                                                                                                                                                                             ‫ُرلی در مقدرات خودشان دارند! ضمن‬
‫است به تهران آمده و منزل دخترش‬                                                                                                                                                                            ‫تحسین نظریه ایشان گفتم اگر در‬
‫است‪ .‬تلفنی با او صحبت کردم و اظهار‬                                                                                                                                                                        ‫داخل کشور قدرت ملی طرفدار شاه‬
‫محبتی کرد و از این که من قصد‬                                                                                                                                                                              ‫وجود داشت که متأسفانه نگذاشتند‬
‫سفر دارم ناراحت بود‪ .‬گفتم طولانی‬                                                                                                                                                                          ‫به وجود آید‪ ،‬این حرف صحیح بود‪،‬‬
                                                                                                                                                                                                          ‫ولی با نهایت تأسف خواستۀ مردم‬
      ‫نخواهد بود و زود برم ‌یگردم‪.‬‬                                                                                                                                                                        ‫ایران دانسته یا ندانسته لزوم بیرون‬
                                                                                                                                                                                                          ‫رفتن شاه است‪ ،‬که در این صورت‬
‫س ‌هشنبه‪ 26 ،‬دی ‪1357‬‬                                                                                                                                                                                      ‫خارجی هم تأیید م ‌یکند‪ .‬پس تأیید‬
‫(‪ 16‬ژانویۀ ‪)1979‬‬                                                                                                                                                                                          ‫مردم است‪ .‬به هر حال در اطراف این‬
                                                                                                                                                                                                          ‫بحث مد ‌تها گف ‌توگو شد و من به‬
‫امروز روزی تاریخی است‪ .‬مجلس‬                                                                                                                                                                               ‫ایشان توصیه کردم که چنانچه این‬
                                                                                                                                                                                                          ‫استنباط اعلی‌حضرت که استنباط‬
‫شورای ملی ساعت یازده صبح به‬                                                                                                                                                                               ‫خود من هست درست باشد قاطعاً‬

‫دولت شاپور بختیار رأی اعتماد داد‬                                                                                                                                                                                            ‫تصمیم بگیرید‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                          ‫حرف آقایان صدیقی و انتظام این‬
‫و ساعت یک بعد از ظهر شاه به‬                                                                                                                                                                               ‫بود که فعل ًا جنوب ایران را انتخاب‬
                                                                                                                                                                                                          ‫کنند و امتحان نمایند‪ .‬اگر این اقدام‬
‫اتفاق ملکه فرح ایران را ترک کردند‬                                                                                                                                                                         ‫تسکین داد چه بهتر و الا در مرحلۀ‬
                                                                                                                                                                                                          ‫بعدی به خارج بروند‪ .‬ایشان این اقدام‬
‫‪ ...‬مصاحبۀ کوتاهی شاه و فرح با‬                                                                                                                                                                            ‫دو مرحل ‌های را خوب نم ‌یدانستند‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                          ‫به نظر من هم دیر بود‪ .‬پیشامدهای‬
‫خبرنگاران کردند و خلاصه این که‬                                                                                                                                                                            ‫بعدی را بحث کردیم‪ .‬له و علیه گفته‬
                                                                                                                                                                                                          ‫شد و چون پی ‌شبینی آن برای ما‬
‫شاه برای استراحت و معالجه فعل ًا‬                                                   ‫شاپور بختیار کابین ‌هاش را به شاه معرفی م ‌یکند‬                                                                        ‫لااقل مقدور نبود نتیج ‌های حاصل‬
                                                                                                                                                                                                          ‫نشد‪ .‬وضع اس ‌فبار اقتصادی را که آثار‬
‫ایران را ترک گفتند و در مقابل‬                                                                                                                                                                             ‫آن تا چند ماه دیگر به طور خطرناکی‬
                                                                                                                                                                                                          ‫پیش خواهد آمد و اقدامات دولت در‬
‫سؤال برگشت جواب داد بسته به‬                                                                 ‫جمعه‪ 22 ،‬دی ‪1357‬‬                          ‫(‪ 11‬ژانویۀ ‪)1979‬‬                                                    ‫حل آن بعید به نظر م ‌یرسید‪ ،‬بحث‬
                                                                                               ‫(‪ 12‬ژانویۀ ‪)1979‬‬           ‫‪ ...‬ساعت سه و نیم قرار ملاقات با‬                                                ‫کردیم ‪ ...‬روزنامه‌های اطلاعات و‬
‫حال مزاجی خواهد بود‪ .‬مرحلۀ اول‬            ‫دکاکین‪ ،‬حتی در نزدیکی کاخ نیاوران‪،‬‬                                              ‫اعل ‌یحضرت را به اتفاق آقایان انتظام‪،‬‬  ‫مذاکرات‪ ،‬شاه تلفن کرد و مدتی در‬          ‫کیهان را آوردند‪ .‬ب ‌یاندازه مندرجات‬
                                          ‫نصب کرد‌هاند! این واقعیت را نم ‌یخواهد‬   ‫‪ ...‬ساعت چهار آقای دکتر اعتبار‬         ‫صدیقی و دکتر اردلان‪ ،‬وزیر دربار‪،‬‬       ‫اطراف قطعی بودن مسافرتش و ترکیب‬          ‫آ ‌نها بد بود و ایشان ناراح ‌تتر شد‪.‬‬
‫سفر در اسوان (مصر) خواهد بود و از‬         ‫قبول کند که عقدۀ چندین ساله مردم‬         ‫آمد و در اطراف کار دولت که او هم‬       ‫داریم‪ .‬دکتر شاپور بختیار پیش از ما‬     ‫شورای سلطنت بحث کردیم‪ .‬خبر عدم‬           ‫مدتی خواندند و اظهار تأسف کردند‬
                                          ‫به این زودی از بین نم ‌یرود و صدمات‬      ‫یکی از کارگردا ‌نهاست صحبت شد و‬        ‫نزد اعل ‌یحضرت بود‪ .‬سر ساعت رفتیم‪.‬‬     ‫قبول وزارت جنگ جم را تأیید کرد ‪...‬‬       ‫که آن‌ها به جای خاموش کردن‬
‫آن جا احتمالاً به آمریکا خواهند رفت‪.‬‬      ‫مالی و جانی که عد‌های دید‌هاند و ایشان‬   ‫شخصاً مثل من معتقد بود که عضویت‬        ‫نخس ‌توزیر هم بر حسب قرار قبلی‬         ‫نظر داشتم رؤسای مجلسین در شورا‬           ‫هیجان به دامن‌زدن به آن کمک‬
                                          ‫به آن توجه نکردند و درصدد جبران‬          ‫رؤسای مجلسین در شورا صحیح‬              ‫در این جلسۀ مشورت قرار بود باشد‪.‬‬       ‫نباشند و سعی کنند بی ‌شتر افراد موجه‬     ‫م ‌یکنند‪ .‬ساعت هفت و ربع مرخص‬
‫انتظام (عبدالله) ناهار پیش من بود‪.‬‬        ‫آن برنیامدند به این جا رسیده و جز با‬     ‫نیست‪ .‬گفتم به نظر من دیر است‪ .‬به‬       ‫صحبت از ترکیب شورا شد‪ .‬من با بودن‬      ‫و مرد ‌مپسند باشند‪ .‬قرار شد با انتظام‬
                                          ‫رفتن ایشان آرام نخواهد نشست‪ .‬تاریخ‬       ‫هر حال عقیده داشت که م ‌یشود جلوی‬      ‫رؤسای مجلسین و خود نخس ‌توزیر در‬       ‫هم مشورت کنند‪ .‬بنابراین سفر ایشان‬                                ‫شدیم ‪...‬‬
‫شاه به او تلفن کرده و خداحافظی‬            ‫حرکت من را سؤال کردند‪ .‬گفتم معلوم‬        ‫آن را گرفت‪ .‬دکتر الموتی «مصطفی»‬        ‫شورا مخالف بودم‪ .‬دلیل را هم گفتم‪.‬‬      ‫قطعی است و شاید تا آخر هفته انجام‬
                                          ‫نیست‪ .‬خودشان انتظار رأی اعتماد‬           ‫تلفن کرد و راجع به وضع مجلس با‬         ‫آقای دکتر صدیقی با اساس استدلال‬                                                       ‫دوشنبه ‪ 18‬دی ‪1357‬‬
‫کرده‪ .‬یادی از من کرده است‪ .‬عبدالله‬        ‫مجلس را نسبت به دولت دارند‪ .‬امروز‬        ‫او صحبت کردم که دولت را معطل‬           ‫من موافق بود‪ .‬من هم نظرم اولاً صورت‬                             ‫گردد ‪...‬‬                   ‫(‪ 8‬ژانویۀ ‪)1979‬‬
                                          ‫شاپور بختیار دولتش را به سنا معرفی‬       ‫نکنند‪ .‬اردشیر زاهدی تلفن کرد که‬        ‫مرد ‌مپسند شورا‪ ،‬ثانیاً اصل تفکیک قوا‬  ‫آقای دکتر باهری اول وقت صبح‬
‫گفته بود ناهار با دکتر امینی هستم‪.‬‬        ‫کرد‪ .‬احسان نراقی تلفن کرد که مطابق‬       ‫چون فردا عازم آمریکاست م ‌یخواهد‬       ‫و این که این شورا در حقیقت جانشین‬      ‫آمد و ساعتی در اطراف وضع صحبت‬            ‫دیروز عزای ملی از طرف جبهۀ ملی‬
                                          ‫گفتۀ مخبر فیگارو‪ ،‬ظاهراًآقای خمینی‬       ‫بیاید خداحافظی کند‪ .‬گفتم گرفتارم‬       ‫شخص شاه است‪ .‬نخس ‌توزیر‪ ،‬بودن‬          ‫م ‌یکرد و از وضع بعد از مسافرت شاه‬       ‫بود‪ ،‬ولی روحانیون آن را تأیید نکردند‪.‬‬
‫گفته بود چیزی می‌دهد بخوری؟‬               ‫از دولت فرانسه هواپیمایی خواسته که‬       ‫و با تلفن خداحافظی کردیم‪ .‬نظر من‬       ‫رؤسای مجلسین را از نظر کمک به‬          ‫نگران بود‪ .‬با خودم فکر کردم کسی‬          ‫امروز هم روحانیون قم و آقای خمینی‬
                                          ‫به تهران بیاید‪ .‬نگران این اقدام هستم‪،‬‬    ‫را در مورد استعفایش خواست‪ .‬تأکید‬       ‫دولت ضروری م ‌یدانست‪ .‬به هر حال‬        ‫که برای من پرونده ساخت و دنبال آن‬        ‫عزای ملی اعلام کردند که جبهۀ ملی‬
‫ساعتی با انتظام تبادل نظر کردیم‪.‬‬          ‫زیرا چنانچه در این وضع ایشان بیایند‬      ‫کردم هر چه زودتر این کار را بکند ‪...‬‬   ‫من چون تمایل نخس ‌توزیر و خود شاه‬      ‫را گرفت و با دوستان من رفتار بدی‬         ‫هم به آ ‌نها پیوسته است‪ .‬این اولین‬
                                          ‫همه چیز به هم خواهد خورد و بحران‬                                                ‫را دیدم تسلیم شدم‪ ،‬ولی خودم برای‬       ‫کرد و در مدت ‪ 15‬سال از او خبری‬           ‫شکاف بین جبهۀ ملی و روحانیون‬
‫خو ‌شبینی زیادی به اوضاع نیست‪.‬‬            ‫اقتصادی که در نهایت بدی است بدتر‬                  ‫شنبه‪ 23 ،‬دی ‪1357‬‬              ‫این که از یک طرف آزاد در فعالی ‌تهای‬   ‫نداشتم‪ ،‬حالا بار دوم است که به دیدن‬      ‫است‪ .‬به هر حال دیروز و امروز همه جا‬
                                          ‫خواهد شد و عکس‌العمل ارتش را‬                         ‫(‪ 13‬ژانویۀ ‪)1979‬‬           ‫خودم باشم و از طرف دیگر چون قصد‬        ‫من م ‌یآید!! مملکت و مردم عجیبی‬          ‫تعطیل است‪ .‬وزارتخان ‌هها که متأسفانه‬
‫عصر خبر دادند که مردم به جشن و‬            ‫نم ‌یشود نادیده گرفت‪ .‬از آقای حاج‬                                               ‫مسافرتی دارم از شرکت عذر خواستم‪.‬‬       ‫است‪ .‬باید عبرت گرفت و از خداوند‬          ‫همیشه تعطیل است‪ .‬بان ‌کها در اثر‬
                                          ‫محمد حسین حائری‪ ،‬از بستگان آقای‬          ‫‪ ...‬امروز قرار است دانشگاه تهران باز‬   ‫دکتر صدیقی هم به علت این که اصولاً‬
‫سرور مشغولند و نقل و گل به دیگران‬         ‫خمینی‪ ،‬خواهش کردم که ساعت ‪3‬‬              ‫شود ولی درسی در کار نیست‪ .‬بی ‌شتر‬      ‫با خروج شاه از کشور مخالف بود قبول‬                      ‫بزرگ غافل نبود‪.‬‬
                                          ‫بیاید و ایشان را آماده کردم که اولاً به‬  ‫جنبۀ تظاهر علیه شاه و دولت دارد‪ .‬خبر‬   ‫عضویت نکرد‪ .‬اشخاص دیگری را در‬
‫م ‌یدهند‪ .‬این پیشامد خلاف انتظار‬          ‫آقای خمینی تلفن کند چنین کاری‬            ‫دادند که در حدود بیش از ‪ 100‬هزار‬       ‫نظر گرفتیم‪ ،‬م ‌نجمله آقای وارسته‬             ‫س ‌هشنبه‪ 19 ،‬دی ‪1357‬‬
                                          ‫نکنند‪ ،‬ثانیاً ببینند آیا من می‌توانم‬     ‫نفر در محوطه دانشگاه اجتماع کرد‌هاند‬   ‫که از آن جا به ایشان تلفن کردم و‬                    ‫(‪ 9‬ژانویۀ ‪)1979‬‬
‫نبود‪ .‬باید دید بعد چه پیش خواهد‬           ‫دیدنی از ایشان در پاریس بکنم یا خیر‪.‬‬     ‫و نطق‌هایی از طرف آقای آیت‌الله‬        ‫قبولی ایشان را گرفتم‪ .‬به آقای سید‬
                                          ‫آقای حاج روغنی را هم که آقای‬             ‫طالقانی و دکتر سنجایی و دکتر بهشتی‬     ‫جلال‌الدین تهرانی هم تلفن شد و‬         ‫اولین برف زمستانی از دیشب باریده‪،‬‬
‫آمد‪ .‬در روزنامۀ اطلاعات نوشته بود که‬      ‫خمینی در ایام تحت‌نظر بودن در‬            ‫ایراد شده است‪ .‬مأموران انتظامی دور‬     ‫قبول کرد‪ .‬با دکتر سیاسی (عل ‌یاکبر)‬    ‫به طوری که صبح که از خواب برخاستم‬
                                          ‫تهران در سال ‪ 1342‬منزل ایشان بود‪،‬‬        ‫از جلوی دانشگاه موضع گرفته بودند و‬     ‫صبح خود من صحبت کرده بودم‪ .‬آقای‬
‫کارمندان سفارت ایران در واشنگتن‬           ‫خواستم بیاید و با او هم صحبت کردم‪.‬‬       ‫مواظب وضع بودند‪ .‬ساعت یازده منزل‬       ‫دکتر اردلان تلفن کرد و او تا شنبه صبح‬           ‫باغ پوشیده از برف است ‪...‬‬
                                          ‫رفت استخار‌های بکند و در صورت اجازه‬      ‫آقای دکتر رضا امینی با سفیر آمریکا‪،‬‬                                           ‫ساعت هفت و نیم به شاه تلفن کردم‬
‫اردشیر زاهدی را به سفارت راه‬              ‫به ایشان تلفن کند‪ .‬بالاخره توانستم با‬    ‫سالیوان‪ ،‬قرار ملاقات داشتم‪ .‬سر‬                                                ‫و جریان مذاکرات با دکتر سحابی را‬
                                                                                                                                                                 ‫گفتم‪ .‬ایشان گفتند که دکتر بختیار‬
               ‫نداد‌هاند! جل الخالق!‬                                                                                                                             ‫تقاضا کرده است که مسافرت شاه‬
                                                                                                                                                                 ‫به بعد از اخذ رأی اعتماد از مجلس‬
‫آقای آی ‌تالله خمینی اعلامیه‌ای‬                                                                                                                                  ‫موکول شود‪ .‬بنا بر این تا اواسط هفتۀ نو‬

‫داد‌هاند که شورای سلطنت و مجلس‬

‫باید از بین بروند و حکومت موقت‬

‫تشکیل شود‪ .‬چطور؟ روشن نیست‪.‬‬

‫قشون به قانون اساسی وفادار و از‬

‫حکومت قانونی که فعل ًا بختیار است‬

‫حمایت م ‌یکند‪ .‬در مقابل دستورات‬

‫آقای خمینی چه عک ‌سالعملی نشان‬

‫خواهد داد روشن نیست‪.‬‬

‫خبر مسافرت من که دیروز در‬

‫روزنامۀ اطلاعات منتشر شده موجب‬

‫ناراحتی عد‌های از دوستان شده است‪.‬‬

‫مدت مسافرت را خواهان هستند‪.‬‬

‫گفت ‌هام که دو هفته پی ‌شتر نخواهد‬

‫«دنباله دارد»‬  ‫بود ‪...‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18