Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۶ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 166
جمعه 1تا پنجشنبه 7تیرماه 1397خورشیدی
آقای دکتر بهشتی ،از نزدیکان آقای آخرین تلاش برای منصرف کردن شاه شنبه 16 ،دی 1357
خمینی ،تماس تلفنی بگیرم .ایشان از سفر به خارج ( 6ژانویۀ )1979
کامل ًا تکذیب کردند و از این که من
عضویت شورای سلطنت را رد کردهام دکتر صدیقی و عبدالله انتظام اصرار کردند که شاه برای مدتی به جنوب کشور برود ...امروز هیئت دولت دکتر شاپور
اظهار خوشوقتی کرد .او تقاضا داشت اما مورد قبول واقع نشد بختیار به حضور شاه معرفی شدند.
در صورت امکان نظام یها را برحذر غیر از آقای صادق وزیری (یحیی)
دارم که نسبت به مردم خشونت به یادداش تهای بخش الحاقی کتاب «بر بال بحران» که ایرج امینی درباره زندگی سیاسی و که یکی از دوستان خوب من است
خرج ندهند ،و برای ایجاد آرامش و خصوصی خاطرات پدرش ،شادروان دکتر علی امینی نوشته است (بخ شهایی از آن را و به اصرار من وارد دولت شده و
نظم آقایان روحانیون منتهای سعی و در چند شماره اخیر کیهان خواندید) به یادداش تهای خصوصی دکتر امینی میرفندرسکی ،وزیر خارجه ،که
دکتر امینی از معروفیت دارد ،دیگران افراد کوچک
کوشش را خواهند نمود. روزهای بحران در ما ههای طوفانی سال 1357اختصاص دارد. هستند و بعضی از آنها به گفتۀ
شورای سلطنت امروز ساعت سه در در آن زمان ،دکتر امینی با هدف آرام کردن اوضاع و رسیدن به توافق سیاسی افرادی که آ نها را م یشناسند چندان
حضور اعل یحضرت تشکیل م یشود. ()5 میان شاه و گرو ههای مخالف ـ به ویژه رهبران جبهه ملی ـ فعالانه م یکوشید و با خوشنام هم نیستند .به هر حال دولتی
چون آقای علی معتمدی ناخوش آن که نام خودش در همه حال برای تصدی مقام نخس توزیری بر سر زبا نها بود، است که روی کار آمده و حر فهایی
است ،دکتر علیآبادی ،برادر آقای شخص ًا به تشکیل دولت ائتلاف ملی به ریاست یکی از مل یگرایان عقیده داشت. زده و مهلتی خواسته است که باید
سروری ،را به جای او گذاشت هاند که دکترامینی،دیدارهاوفعالی تهایخودرادرآنچندماههبهطورروزانهیادداشت انتظار کشید و نتیجۀ اقدامات او را
بد نیست و بالاخره ترکیب شورا به کرده است و این یادداش تها مرجع و سند معتبری برای علاقمندان به تحقیق و دید .شاه در جواب اظهارات رئیس
این شکل درآمده است :نخس توزیر؛ بررسی وقایع منجر به خروج شاه از کشور و به قدرت رسیدن خمینی محسوب دولت بیاناتی در تأیید تعهدات خود در
رؤسای مجلسین؛ عبدالله انتظام؛ م یشود .یادداش تهای خصوصی دکتر امینی را در چند شماره خواهید خواند. 15آبان که شاه مشروطه خواهد بود و
سیدجلال تهرانی؛ محمدعلی وارسته؛ دولت کار خودش را خواهد کرد اظهار
دکتر عل یآبادی؛ وزیر دربار (عل یقلی کرده و در رادیو شنیدم ،مثل همیشه
اردلان)؛ رئیس ستاد ،ارتشبد قرهباغی. بدون یادداشت و خیلی روشن نبود ...
در تلویزیون عکسی نبود در صورتی امروز روزنامههای عصر یعنی
که قرار بود از جلسه فیلم برداشته اطلاعات و کیهان بعد از 60روز
شود .شاید چون در تلویزیون اعتصاب اعتصاب منتشر خواهند شد .من
است ،فیلمی اگر تهیه شده باشد، مصاحب های با آقای یگانگی در روز
پنجشنبه کرده بودم که قرار است
ظاهر نکردهاند ...
امروز درج شود.
دوشنبه 25دی 1357 ساعت او آمد .منزل دکتر امینی هم به مهلت خواست و به نظر م یرسد قبول خواهند بود ،چون پنجشنبه قرار است اعتصاب کارکنان بانک مرکزی تعطیل ساعت سه و نیم بعد از ظهر در قصر
( 15ژانویۀ )1979 واسطۀ مضیقۀ سوخت سرد بود و دو کند .به این شکل شورا منهای دکتر دولت به مجلس معرفی شود و بحث بودهاند و هستند .تظاهراتی در تهران نیاوران به اتفاق آقایان عبدالله انتظام
چراغ نفتی کار م یکرد .تا ساعت 12 صدیقی و من صورت پیدا کرد .تا ساعت در اطراف برنامۀ دولت به روز یکشنبه انجام گرفته و تیراندازی شده ،ولی و دکتر صدیقی بودیم که حضور شاه
...وضع رادیو طوری است که دیگر با ایشان در اطراف وضع ایران صحبت هفت و نیم با شاه صحبت داشتیم و تعداد کشت هها معلوم نیست و شاید برای مشورت برویم .این جلسه تا
نه از هوا و درجۀ حرارت خبر م یدهد داشتم .خیلی نگران و بدبین بود .به او الزام خودش را از خروج از ایران که خواهد افتاد ... هم کشت های نبوده است .اثر ترکیب ساعت هفت ونیم طول کشید .ایشان
و نه از چیزهای دیگر .فقط اخبار 8 گفتم به این اندازه بدبین بودن درست روی فشار غرب یهاست گفت و از این دولت در افکار عمومی چندان خوب خسته و پریشان بود و اشاره به رفتن
صبح و 14و 20است .آن هم وضع نیست .صحبت از مراجعت آیتالله که بعداً مردم یا تاریخ آن را حمل به چهارشنبه 20 ،دی 1357 نیست ،چون غیر از صادق وزیری و خارج م یکردند ،بدون این که تصمیم
بدی دارد و صدا و نوارها خرخر خمینی بود .گفتم من خیال نم یکنم فرار کنند ناراحت بود .مدتی در اطراف ( 10ژانویۀ )1979 میرفندرسکی اعضای برجست های در قاطعی داشته باشند .من و صدیقی به
م یکند .اعتصاب در رادیو تلویزیون در این وضع ایشان بیایند ،ولی او تردید آن صحبت کردیم و بالاخره با ایشان گفت ههای ده روز قبل راجع به لزوم
ادامه دارد .کار برق هم لنگ است و داشت .اعتصابات همۀ کار مملکت را خداحافظی کردیم و قرار شد روز شنبه ...شاه تلفن کرد و مدتی صحبت دولت نیستند ... غیبت اعل یحضرت در داخلۀ کشور
خلاصه وضع اقتصاد مملکت به هم فلج کرده است .موجب نگرانی او و من شورا را رسماً اعلام کنند .من چون دیگر م یکرد .در حالی که در تاریکی بودیم. ساعت شش و نیم آقای سرلشکر اشاره کردیم و صدیقی از این که شاه
و همه است ،ولی باید تلاش کرد که ایشان را نم یبینم ،ضمن خداحافظی یک ساعت صحبت کرد و قرار شد پاکروان که مد تها او را ندیده بودم آمد به خارج برود مخالف بود و در این
ریخته و خطرناک است. گفت شاید یکدیگر را در اروپا ببینیم! فردا ساعت سه و نیم بعد از ظهر به و روبوسی کردیم .راجع به وضع بحث قسمت پافشاری داشت .شاه چندین
ادوارد لر ،مخبر کانال دوم فرانسه، فعالیت اقتصادی شروع شود. گفتم امیدوارم در خود ایران .ایشان را اتفاق آقایان صدیقی و انتظام به کاخ شد .فعل ًا رئیس حسابداری دربار است. بار بدون این که حقیقت را به ما بگوید
آمد و مصاحبۀ تلویزیونی کوتاهی کرد. در مراجعت به منزل ،ودودی گفت به خدا سپردم و گفتم آنچه پیش آید نیاوران برویم و در مورد ترکیب شورای از کمکی که به شاپور بختیار م یکنم م یگفت استنباط من این است که
امروز مجلس سنا در یک جلسه ،رأی شاه تلفن کرده بود .ساعت یک با ایشان سلطنتی تبادلنظر کنیم .مدتی در خوشحال بود .خودش هم مثل این کشورهای غربی مایل به رفتن من
اعتماد به دولت دکتر بختیار داد .از بازار تماس گرفتم .ناراحت بود که دکاکین خیر کشور باشد ... مورد آتیه و وضع دولت صحبت شد ... که دست به کار کارهایی در حاشیۀ به خارج برای مدت موقت هستند
جمعیتی به دعوت جبهۀ ملی جمع بسته است و عکس خمینی را در اغلب کار رسمی خودش است .در ضمن و این را عاملی برای ایجاد تسکین
شدند و شعارهایی مثل معمول دادند. پنجشنبه 21 ،دی 1357 م یدانند .صدیقی تصادف این تصمیم
سرکار فریده دیبا به اتفاق بچ ههای را با کنفرانس سران فرانسه ،آمریکا،
اعل یحضرت و آتابای و هاشم ینژاد با انگلستان و آلمان غربی در گوادلوپ
طیارۀ نظامی تهران را ترک کردند. تلقی م یکرد و استدلال م یکرد که
شاه هم احتمالاً روز چهارشنبه مردم این را به فشار خارجی تعبیر
خواهند نمود و معتقد بود که باید
م یرود ... مقاومت کرد و الا خود ایران یها چه
آقای ناصرخان قشقایی هم دو روز ُرلی در مقدرات خودشان دارند! ضمن
است به تهران آمده و منزل دخترش تحسین نظریه ایشان گفتم اگر در
است .تلفنی با او صحبت کردم و اظهار داخل کشور قدرت ملی طرفدار شاه
محبتی کرد و از این که من قصد وجود داشت که متأسفانه نگذاشتند
سفر دارم ناراحت بود .گفتم طولانی به وجود آید ،این حرف صحیح بود،
ولی با نهایت تأسف خواستۀ مردم
نخواهد بود و زود برم یگردم. ایران دانسته یا ندانسته لزوم بیرون
رفتن شاه است ،که در این صورت
س هشنبه 26 ،دی 1357 خارجی هم تأیید م یکند .پس تأیید
( 16ژانویۀ )1979 مردم است .به هر حال در اطراف این
بحث مد تها گف توگو شد و من به
امروز روزی تاریخی است .مجلس ایشان توصیه کردم که چنانچه این
استنباط اعلیحضرت که استنباط
شورای ملی ساعت یازده صبح به خود من هست درست باشد قاطعاً
دولت شاپور بختیار رأی اعتماد داد تصمیم بگیرید.
حرف آقایان صدیقی و انتظام این
و ساعت یک بعد از ظهر شاه به بود که فعل ًا جنوب ایران را انتخاب
کنند و امتحان نمایند .اگر این اقدام
اتفاق ملکه فرح ایران را ترک کردند تسکین داد چه بهتر و الا در مرحلۀ
بعدی به خارج بروند .ایشان این اقدام
...مصاحبۀ کوتاهی شاه و فرح با دو مرحل های را خوب نم یدانستند.
به نظر من هم دیر بود .پیشامدهای
خبرنگاران کردند و خلاصه این که بعدی را بحث کردیم .له و علیه گفته
شد و چون پی شبینی آن برای ما
شاه برای استراحت و معالجه فعل ًا شاپور بختیار کابین هاش را به شاه معرفی م یکند لااقل مقدور نبود نتیج های حاصل
نشد .وضع اس فبار اقتصادی را که آثار
ایران را ترک گفتند و در مقابل آن تا چند ماه دیگر به طور خطرناکی
پیش خواهد آمد و اقدامات دولت در
سؤال برگشت جواب داد بسته به جمعه 22 ،دی 1357 ( 11ژانویۀ )1979 حل آن بعید به نظر م یرسید ،بحث
( 12ژانویۀ )1979 ...ساعت سه و نیم قرار ملاقات با کردیم ...روزنامههای اطلاعات و
حال مزاجی خواهد بود .مرحلۀ اول دکاکین ،حتی در نزدیکی کاخ نیاوران، اعل یحضرت را به اتفاق آقایان انتظام، مذاکرات ،شاه تلفن کرد و مدتی در کیهان را آوردند .ب یاندازه مندرجات
نصب کردهاند! این واقعیت را نم یخواهد ...ساعت چهار آقای دکتر اعتبار صدیقی و دکتر اردلان ،وزیر دربار، اطراف قطعی بودن مسافرتش و ترکیب آ نها بد بود و ایشان ناراح تتر شد.
سفر در اسوان (مصر) خواهد بود و از قبول کند که عقدۀ چندین ساله مردم آمد و در اطراف کار دولت که او هم داریم .دکتر شاپور بختیار پیش از ما شورای سلطنت بحث کردیم .خبر عدم مدتی خواندند و اظهار تأسف کردند
به این زودی از بین نم یرود و صدمات یکی از کارگردا نهاست صحبت شد و نزد اعل یحضرت بود .سر ساعت رفتیم. قبول وزارت جنگ جم را تأیید کرد ... که آنها به جای خاموش کردن
آن جا احتمالاً به آمریکا خواهند رفت. مالی و جانی که عدهای دیدهاند و ایشان شخصاً مثل من معتقد بود که عضویت نخس توزیر هم بر حسب قرار قبلی نظر داشتم رؤسای مجلسین در شورا هیجان به دامنزدن به آن کمک
به آن توجه نکردند و درصدد جبران رؤسای مجلسین در شورا صحیح در این جلسۀ مشورت قرار بود باشد. نباشند و سعی کنند بی شتر افراد موجه م یکنند .ساعت هفت و ربع مرخص
انتظام (عبدالله) ناهار پیش من بود. آن برنیامدند به این جا رسیده و جز با نیست .گفتم به نظر من دیر است .به صحبت از ترکیب شورا شد .من با بودن و مرد مپسند باشند .قرار شد با انتظام
رفتن ایشان آرام نخواهد نشست .تاریخ هر حال عقیده داشت که م یشود جلوی رؤسای مجلسین و خود نخس توزیر در هم مشورت کنند .بنابراین سفر ایشان شدیم ...
شاه به او تلفن کرده و خداحافظی حرکت من را سؤال کردند .گفتم معلوم آن را گرفت .دکتر الموتی «مصطفی» شورا مخالف بودم .دلیل را هم گفتم. قطعی است و شاید تا آخر هفته انجام
نیست .خودشان انتظار رأی اعتماد تلفن کرد و راجع به وضع مجلس با آقای دکتر صدیقی با اساس استدلال دوشنبه 18دی 1357
کرده .یادی از من کرده است .عبدالله مجلس را نسبت به دولت دارند .امروز او صحبت کردم که دولت را معطل من موافق بود .من هم نظرم اولاً صورت گردد ... ( 8ژانویۀ )1979
شاپور بختیار دولتش را به سنا معرفی نکنند .اردشیر زاهدی تلفن کرد که مرد مپسند شورا ،ثانیاً اصل تفکیک قوا آقای دکتر باهری اول وقت صبح
گفته بود ناهار با دکتر امینی هستم. کرد .احسان نراقی تلفن کرد که مطابق چون فردا عازم آمریکاست م یخواهد و این که این شورا در حقیقت جانشین آمد و ساعتی در اطراف وضع صحبت دیروز عزای ملی از طرف جبهۀ ملی
گفتۀ مخبر فیگارو ،ظاهراًآقای خمینی بیاید خداحافظی کند .گفتم گرفتارم شخص شاه است .نخس توزیر ،بودن م یکرد و از وضع بعد از مسافرت شاه بود ،ولی روحانیون آن را تأیید نکردند.
گفته بود چیزی میدهد بخوری؟ از دولت فرانسه هواپیمایی خواسته که و با تلفن خداحافظی کردیم .نظر من رؤسای مجلسین را از نظر کمک به نگران بود .با خودم فکر کردم کسی امروز هم روحانیون قم و آقای خمینی
به تهران بیاید .نگران این اقدام هستم، را در مورد استعفایش خواست .تأکید دولت ضروری م یدانست .به هر حال که برای من پرونده ساخت و دنبال آن عزای ملی اعلام کردند که جبهۀ ملی
ساعتی با انتظام تبادل نظر کردیم. زیرا چنانچه در این وضع ایشان بیایند کردم هر چه زودتر این کار را بکند ... من چون تمایل نخس توزیر و خود شاه را گرفت و با دوستان من رفتار بدی هم به آ نها پیوسته است .این اولین
همه چیز به هم خواهد خورد و بحران را دیدم تسلیم شدم ،ولی خودم برای کرد و در مدت 15سال از او خبری شکاف بین جبهۀ ملی و روحانیون
خو شبینی زیادی به اوضاع نیست. اقتصادی که در نهایت بدی است بدتر شنبه 23 ،دی 1357 این که از یک طرف آزاد در فعالی تهای نداشتم ،حالا بار دوم است که به دیدن است .به هر حال دیروز و امروز همه جا
خواهد شد و عکسالعمل ارتش را ( 13ژانویۀ )1979 خودم باشم و از طرف دیگر چون قصد من م یآید!! مملکت و مردم عجیبی تعطیل است .وزارتخان هها که متأسفانه
عصر خبر دادند که مردم به جشن و نم یشود نادیده گرفت .از آقای حاج مسافرتی دارم از شرکت عذر خواستم. است .باید عبرت گرفت و از خداوند همیشه تعطیل است .بان کها در اثر
محمد حسین حائری ،از بستگان آقای ...امروز قرار است دانشگاه تهران باز دکتر صدیقی هم به علت این که اصولاً
سرور مشغولند و نقل و گل به دیگران خمینی ،خواهش کردم که ساعت 3 شود ولی درسی در کار نیست .بی شتر با خروج شاه از کشور مخالف بود قبول بزرگ غافل نبود.
بیاید و ایشان را آماده کردم که اولاً به جنبۀ تظاهر علیه شاه و دولت دارد .خبر عضویت نکرد .اشخاص دیگری را در
م یدهند .این پیشامد خلاف انتظار آقای خمینی تلفن کند چنین کاری دادند که در حدود بیش از 100هزار نظر گرفتیم ،م نجمله آقای وارسته س هشنبه 19 ،دی 1357
نکنند ،ثانیاً ببینند آیا من میتوانم نفر در محوطه دانشگاه اجتماع کردهاند که از آن جا به ایشان تلفن کردم و ( 9ژانویۀ )1979
نبود .باید دید بعد چه پیش خواهد دیدنی از ایشان در پاریس بکنم یا خیر. و نطقهایی از طرف آقای آیتالله قبولی ایشان را گرفتم .به آقای سید
آقای حاج روغنی را هم که آقای طالقانی و دکتر سنجایی و دکتر بهشتی جلالالدین تهرانی هم تلفن شد و اولین برف زمستانی از دیشب باریده،
آمد .در روزنامۀ اطلاعات نوشته بود که خمینی در ایام تحتنظر بودن در ایراد شده است .مأموران انتظامی دور قبول کرد .با دکتر سیاسی (عل یاکبر) به طوری که صبح که از خواب برخاستم
تهران در سال 1342منزل ایشان بود، از جلوی دانشگاه موضع گرفته بودند و صبح خود من صحبت کرده بودم .آقای
کارمندان سفارت ایران در واشنگتن خواستم بیاید و با او هم صحبت کردم. مواظب وضع بودند .ساعت یازده منزل دکتر اردلان تلفن کرد و او تا شنبه صبح باغ پوشیده از برف است ...
رفت استخارهای بکند و در صورت اجازه آقای دکتر رضا امینی با سفیر آمریکا، ساعت هفت و نیم به شاه تلفن کردم
اردشیر زاهدی را به سفارت راه به ایشان تلفن کند .بالاخره توانستم با سالیوان ،قرار ملاقات داشتم .سر و جریان مذاکرات با دکتر سحابی را
گفتم .ایشان گفتند که دکتر بختیار
ندادهاند! جل الخالق! تقاضا کرده است که مسافرت شاه
به بعد از اخذ رأی اعتماد از مجلس
آقای آی تالله خمینی اعلامیهای موکول شود .بنا بر این تا اواسط هفتۀ نو
دادهاند که شورای سلطنت و مجلس
باید از بین بروند و حکومت موقت
تشکیل شود .چطور؟ روشن نیست.
قشون به قانون اساسی وفادار و از
حکومت قانونی که فعل ًا بختیار است
حمایت م یکند .در مقابل دستورات
آقای خمینی چه عک سالعملی نشان
خواهد داد روشن نیست.
خبر مسافرت من که دیروز در
روزنامۀ اطلاعات منتشر شده موجب
ناراحتی عدهای از دوستان شده است.
مدت مسافرت را خواهان هستند.
گفت هام که دو هفته پی شتر نخواهد
«دنباله دارد» بود ...